جریان سلفی در اندونزی

از ویکی‌وحدت

اولین جرقه‌های تفکر وهابی در جامعه اندونزی در اوائل قرن بیستم میلادی با تأسیس دو سازمان نهضت محمدیه و پرسا توان اسلام شکل گرفت و جامعه مسلمانان اندونزی این چنین با گرایش سلفی و وهابی آشنا شد. جریان سلفی در اندونزی با مخالفت یکی از جریان‌های بزرگ اسلامی اندونزی یعنی سازمان نهضت العلماءکه یکی از جریان‌های بزرگ اسلامی اندونزی است روبرو شد. نهضت العلماء به عنوان جریان سنت‌گرای اسلامی از طرفداران فراوانی در جامعه اندونزی برخوردار است. این سازمان به زیارت اولیا، توسل به آنها و طریقت صوفیانه باور دارد.

جریان سلفی در اندونزی

شاید اولین جرقه‌های تفکر وهابی در جامعه اندونزی در اوائل قرن بیستم میلادی با تأسیس دو سازمان نهضت محمدیه و پرسا توان اسلام شکل گرفت و جامعه مسلمانان اندونزی این چنین با گرایش سلفی و وهابی آشنا شد. جریان سلفی در اندونزی با مخالفت یکی از جریان‌های بزرگ اسلامی اندونزی یعنی سازمان نهضت العلماء روبرو شد. نهضت العلماء به عنوان جریان سنت‌گرای اسلامی از طرفداران فراوانی در جامعه اندونزی برخوردار است. این سازمان به زیارت اولیا، توسل به آنها و طریقت صوفیانه باور دارد و در مقابل جریان وهابیت موضع سرسختانه‌ای اتخاذ کرده است.

سازمان محمدیه با گرایش نزدیک به وهابیت در سال ۱۹۱۲م توسط محمد دحلان که فارغ‌التحصیل مکه بود تأسیس شد. او سخت تحت تأثیر افکار محمد بن عبدالوهاب قرار داشت. محمدیه در آغاز پیدایش هدف خود را مبارزه با بدعت‌هاو خرافات می‌دانست و این همان چیزی بود که وهابیت داعیه آن را داشت. در طول قرن بیستم جمعیت محمدیه با کمک‌های داخلی و خارجی گسترش فراوانی یافته و در بخش‌های گوناگون فعالیت قابل توجهی از خود نشان داده است.

اکنون جمعیت محمدیه دارای بخش‌های مختلفی است که مهم‌ترین این بخش‌ها قسم الدعوة والارشاد، قسم التربیة و الثقافة، قسم الاعلام و قسم الشوون الاجتماعیة می‌باشند. قسم الدعوة مبلغانی به سراسر کشور اعزام می‌کند و اکنون ده هزار حلقه دینی (کانون فرهنگی در اندونزی دایر کرده است. قسم التربیة به تاسیس مدارس و موسسات آموزشی اهتمام دارد و اکنون یازده هزار و سیصد و پنج (۱۱۳۰۵) مدرسه و موسسه آموزشی تاسیس کرده است که حدود 55 عدد از این تعداد، موسسه آموزش عالی است. کثرت این تعداد هنگامی مشخص می‌شود که بدانیم تعداد مدارس و موسسات تحت پوشش نهضت العلمای اندونزی به عنوان بزرگ‌ترین تشکل مذهبی این کشور، شانزده هزار مدرسه و موسسه است.

جمعیت محمدیه اکنون حدود یک هزار و یکصد و سی و سه (۱۱۳۳) بیمارستان و درمانگاه و دارالایتام و مراکز خیریه و همچنین حدود سه هزار مسجد را تحت پوشش خود دارد. وظیفه قسم الإعلام سازمان محمدیه انتشار کتاب‌های دینی و مجله‌های و منشورات اسلامی است. این بخش آثاری همچون کتاب مرشد العبادات و مرشد العقیده و مرشد الصلاه را به چاپ رسانده و نیز حدود بیست و هشت مجله و روزنامه دارد. مجله‌هایی مثل سوارا محمدیه به معنای صوت المحمدیه، مجله العادل، مجله الفجر، مجله التربیه المحمدیه، مجله نور المحمدیه، مجله سوارا اسلام (صوت الاسلام)، مجله الجوهر و امثال آن. جماعت‌های وابسته به این سازمان عبارتند از: الجمعیة العائشیة، جمعیة شباب المحمدیة، جمعیة الناشئة العائشیة، اتحاد الطلبة الجامعیین المحمدیین، اتحاد رجال الأعمال المحمدیین و اتحاد المزارعین المسلمین الاندونیسیین. [۱]

برجسته‌ترین فرد نهضت محمدیه محمد نصیر بود که به مثابه پلی به برقراری رابطه میان مسلمانان اندونزی و اندیشه وهابی پرداخت. البته محمدیه تعدیل شد و از تفکر وهابی فاصله گرفت و امروزه دیدگاهایش تفاوت اساسی با گذشته پیدا کرده است. ؛ اما همچنان علمدار ترویج تفکر سلفی معتدل در اندونزی است. نهضت پرساتوان اسلام از دیگر سازمان‌های سلفی نیز در سال ۱۳4۱ق/ 1923م/ 1302ش توسط حاج زمزم و حاج محمد یونس تأسیس گردید، ولی از سال ۱۳4۳ق/۱۹۲۵م/4 ۱۳۰ش با حضور یک استاد هندی به نام احمد حسن که فردی سلفی و تحت تاثیر شدید وهابیت بود این سازمان تبدیل به گروهی تندرو گردید.

فعالیت وهابیت سعودی در دهه‌های اخیر

فعالیت‌های وهابیت از سوی دولت سعودی عمدتا از سال ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م/ ۱۳۶۹ش شروع شد که کار خود را با ایجاد ارتباط با چندین سازمان سلفی و حتی برخی جریان‌های معتدل، در عرصه‌های آموزشی آغاز کرد و تلاش کرد تا فقه حنبلی را در کنار فقه شافعی - که مسلمانان اهل سنت اندونزی عمدتا پیرو این فقه هستند - در برخی از مدارس علمیه که پسانترن خوانده می‌شوند قرار دهد. فعالیت دیگر اینان ترجمه، چاپ و نشر کتاب‌های منطبق با دیدگاه وهابی با قیمتی ارزان در دو دهه ۱۹۸۰م/۱4۰۰ ق/۱۳۰۹ش و ۱۹۹۰م/۱4۱۰ ق/۱۳6۹ش بود. در این میان از نقش تاثیرگذار رژیم سوهارتو در اواخر عمر حکومت در گسترش وهابیتی که خطری برای رژیم نداشته باشد و نیز دانش آموختگان اندونزیایی که از سعودی فارغ‌التحصیل شده بودند نباید نادیده گرفت.

سازمان رابطة العالم الاسلامی در سال ۱۳۸۹ق/۱۹6۹م/۱۳4۸ش در جاکارتا تأسیس کرد و مسئولیت این دفتر بر عهده محمد نصیر از رهبران اسلامی اندونزی که ارتباطات نزدیک و خوبی را با سعودی‌ها داشت گذاشته شد. محمد نصیر در سال ۱۹۱۳ق/۱۹۹۳م/ ۱۳۷۲ش از دنیا رفت تا آن زمان هم چنان رئیس این مجموعه بود. وی توانست مبالغ هنگفتی را از سعودی‌ها جهت ساختن و بازسازی مساجد و سایر فعالیت‌ها در اندونزی دریافت کند.

دهه ۸۰ دوره پر رونق ترویج اسلام وهابی در مناطق مختلف اندونزی بود و به همین دلیل گرایش به وهابیت در اندونزی در این دهه بیشتر شد. توزیع هزاران کتاب مجانی اعم از قرآن و یا کتاب‌های مؤسس وهابیت محمد بن عبدالوهاب و دیگر وهابیان از جمله این فعالیت‌هاست. مولف کتاب «اندونیسیا بین الحملات التنصیریة و الدعوة الاسلامیة من منتصف القرن العشرین الی اواخره» می‌نویسد: «مصادر مالی دعوت اسلامی در اندونزی نامعلوم است، اما موقوفات بسیار فراوانی برای این موسسات صورت گرفته است. کمکهای مردمی، کمکهای دولت اندونزی و کمک‌های کشورهای خارجی از مجموعه منابع مالی دعوت اسلامی در اندونزی است.

مثلا معهد دارالسلام در غونتور (gontor) ۲۳۰ هکتار از اراضی کشاورزی (زراعی) را در اختیار دارد و مدرسه هدایت‌الله در کالیمانتان شرقی حدود یکصد هکتار؛ همچنین بقیه مدارس و سازمان‌ها، کمک دولت و خیرین کویتی و جمعیت دعوت اسلامی لیبی و مملکت سعودی از جمله کمکهای کشورهای خارجی به جمعیت‌های دعوت اسلامی در اندونزی است. برای مثال ساخت مدرسه، دانشگاه، مسجد، بیمارستان، سینما و کارخانه برق و اهدای ۳۰۰۰۰ (سی هزار) نسخه قرآن چاپ عربستان فقط برخی از کمک‌های کشور عربستان به جمعیت محمدیه اندونزی است که در برخی جراید آمده و می‌توانیم از آن گزارش دهیم؛ اما وضعیت مصادر مالی جمعیت‌های اسلامی دقیقا مشخض نیست». [۲] اندونیسیا... ، ص ۲۲۰- ۲۲۵.

در خصوص کمک‌های مالی سعودی در سال‌های اخیر بر اساس گفته مسئول بخش تبلیغی رابطة العالم الاسلامی در جاکارتا بودجه این سازمان در اندونزی تدریجا و به مرور زمان کمتر شده است، به خصوص با توجه به این که حساب اصلی بانکی سازمان مذکور در نیویورک است و بعد از واقعه یازده سپتامبر سال 2001م/1421ق/۱۳۸۰ش ارسال پول به جاکارتا با دشواری‌های ویژه‌ای روبروشده است. در حال حاضر دفتر این سازمان به حسب آن چه خود آنها ادعا می‌کنند در جاکارتا ماهانه 600 میلیون روپیه یعنی حدود ۶۵۰۰۰ دلار دریافت می‌کنند که هزینه‌های دفتر مرکزی جاکارتا و حقوق ائمه جمعه و جماعت و اساتید و مدرسان در مناطق مختلف را پوشش می‌دهد.

مرکزی دیگری که با فعالیت‌های وهابی و سلفی مرتبط است، موسسه وحدت اسلامی است که به صورت رسمی در سال ۱4۲۳ق/۲۰۰۲م/۱۳۸۱ش در شهر ماکاسار تأسیس شد، ولی به گفته یکی از رهبرانش، از اواسط دهه ۸۰ فعالیت خود را آغاز کرده است. شکل‌گیری سازمان وحدت اسلامی به دلیل اختلافات داخلی‌ای بود که میان اعضای سازمان نهضت محمدیه درباره پذیرش یا عدم پذیرش مبانی قانون اساسی اندونزی پدید آمد. آن عده‌ای که این مبانی را نپذیرفتند دست به تأسیس سازمان «وحدت اسلامی» زدند. این موسسه که دغدغه اصلی‌اش آموزش و تبلیغ است دارای یک مدرسه شبانه‌روزی است و در کنار آن سازماندهی تعدادی از خطبا و سخنرانان اسلامی را برعهده دارد.

این سازمان، به رغم آن که تعدادی از اعضایش از گرایش افراطی برخوردارند برخی از آنها در درگیریهای عمومی منطقه پوسو و آمبون در سال1420ق/ ۲۰۰۰م/ ۱۳۷۹ش دستگیر شدند، ولی عمدتا رویکردی معتدل تر نسبت به مؤسسات وهابی دیگر دارد. یکی دیگر از موسسات سلفی در اندونزی مدرسه صفوان است که در سال ۱4۱۲ق/۱۹۹۲م/۱۳۷۱ش توسط تعدادی از افرادی که فارغ‌التحصیل از منطقه خاورمیانه بودند تأسیس شد، این موسسه نیز اهتمام عمده‌اش به آموزش و تبلیغ با رویکردی سلفی است. اگر‌چه رویکرد این گروه بیشتر اخوانی (اخوان‌المسلمین مصر) است تا وهابی، ولی گرایش‌های وهابی در افکار آنان را نمی‌توان انکار کرد و نشانه‌های آن را در نوشته‌های فراوان آنان می‌توان دید و شاید بتوان گفت اندیشه‌های موجود در وب سایت ایشان (www. alsofwan. or. id)، دیدگاه‌های کلامی مبتنی بر اندیشه‌های وهابی ارائه می‌دهد، ولی در روش‌های تبلیغ و دعوت، متکی بر اخوان‌المسلمین هستند. به نظر می‌رسد این گروه بر اساس اندیشه اخوان‌المسلمین حرکت کرده و تشابه برخی عقاید میان وهابی‌ها و اخوانی‌ها مثل توسل و شفاعت برخی از نویسندگان را به‌اشتباه بیندازد که باید از این اشتباه پرهیز کرد.

در اینجا نمی‌توان از تأثیرگذاری موسسه سعودی حرمین در اندونزی به آسانی عبور کرد. این موسسه در سال ۱۳۹۹ ق/۱۹۷۹م/۱۳5۸ش در ریاض تأسیس شد و هدفش گسترش دیدگاه‌های وهابی در سراسر دنیا بود و ظاهرا وابستگی کمتری به دولت سعودی دارد. این موسسه که از سازمان‌هایی همچون رابطة العالم الاسلامی تندروتر و افراطی تر است در سراسر دنیا قریب به ۵۰ شعبه دارد. هزینه‌های این مؤسسه را عمدتا ثروتمندان سعودی و بقیه ثروتمندان دیگر مناطق تامین می‌کنند

هر یک از شعبه‌های این موسسه تا حد زیادی به طور مستقل و غیر وابسته به مرکز خود عمل می‌کنند. پس از یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ م/۱4۲۱ق/۱۳۸۰ش برخی از شعبه‌های این سازمان متهم شدند که از سازمان‌های تروریستی حمایت‌های مالی به عمل می‌آورند. به همین دلیل شعبه‌های این موسسه در کرواسی، بوسنی، اتیوپی از فعالیت ممنوع شدند.

اگرچه موسسه حرمین به طور رسمی نمایندگی و شعبه‌ای در اندونزی ندارد، ولی چندین موسسه هم چون مدرسه اسلامی المناهل که از حمایت مالی آنان برخوردارند؛ نمایندگان غیر رسمی آنان محسوب می‌شوند. اگرچه تا سال ۱4۲۵ق/۲۰۰4م/۱۳۸۳ش نامی از مدرسه المناهل در میان نبود، ولی در این سال سازمان ملل متحد لیستی از موسسات مرتبط با فعالیت‌های تروریستی را منتشر کرد که یکی از این موسسات همین المناهل بود و به همین دلیل فعالیت این موسسه به اتفاق موسسه حرمین ممنوع اعلام شد. در اینجا شاید مناسب باشد ذکری هم از مدرسه اسلامی حرمین به میان آید. مسئولیت این مؤسسه را هدایت نور وحید بر عهده دارد. وی فارغ‌التحصیل از کشور عربستان سعودی است و اخیرا به عنوان رئیس یکی از دو مجلس کشور اندونزی برگزیده شد. در سال ۱4۲5ق/۲۰۰4م/۱۳۸۳ش سازمان ملل متحد مدعی شد که این مدرسه به عنوان شعبه موسسه سعودی حرمین، با شبکه‌های تروریستی مرتبط است، ولی هدایت نور وحید هرگونه ارتباطی را با موسسه سعودی تکذیب کرد و البته پس از آن سازمان ملل از ادعای خود دست کشید. لازم به ذکر است اخیرا تحولاتی در حزب مترقی عدالت به رهبری هدایت نور وحید رخ داده و از بنیادگرایی نزدیک به وهابیت به سوی اخوان‌المسلمین پیدا کرده است و نیز به تعامل با دیگر جریانات موجود در اندونزی پرداخته است.

از دیگر موسساتی که تحت تأثیر وهابیت قرار دارند، جبهه مدافعان اسلام است که در سال ۱4۰۱ق/۱۹۸1م/۱۳6۰ش توسط فردی به نام حبیب رزق تأسیس شد که عقاید تند و افراطی در خصوص امر به معروف و نهی از منکر دارد. اوفار التحصیل دانشکده علوم عربی و اسلامی جاکارتاست. این جبهه در سال‌های ۱4۲۳ق/ ۱۳۸۱ / ۰۲۰۰۲ م- ۱4۲4ق/۲۰۰۳م /۱۳۸۲ش و به خصوص در ماه مبارک رمضان حملات متعددی را به مراکز شبانه و سایر مراکزی که در آنها گناه و معصیت صورت می‌گرفت سازماندهی کردند. ظاهرا او و گروهش در حوادث آتش زدن منازل فرقه قادیانیه که اخیرا اتفاق افتاد در اندونزی نیز نقش داشته‌اند. این نوع حرکت دقیقا برگرفته از فعالیت‌هایی گروه متوی در عربستان است که این گروه در عربستان سعودی قانون و شرعا مجاز است که به دستگیری افراد مست و یا کسانی که به مساجد جهت اقامه نماز جماعت نمی‌روند و یا برخلاف شعایر دینی عمل می‌کنند، اقدام کند.

یکی دیگر از این سازمان‌ها جبهه حزب‌الله است. این جبهه که در سال 1419ق/ ۱۹۹۹م/۱۳۷۸ش تأسیس شد نیز از گروه‌های تندرو و افراطی اندونزی به شمار می‌رود. موسس این گروه، چچپ بوستومی نام دارد که از منطقه بانتن می‌باشد. هدف این موسسه احیای سازمانی است با همین نام که در سال‌های آغازین استقلال اندونزی فعال بوده است. نروی بوناسیو، دبیرکل این موسسه بر این اعتقاد است که وضعیت فعلی اندونزی همانند وضعیت دوره انقلاب و استقلال است و مسلمانان همگی باید در جبهه‌ای واحد بر علیه دشمن خدا متحد و یکپارچه شوند چرا که این امر خود نوعی جهاد به شمار می‌رود. منظور اینان دشمن خدا کسانی‌اند که مراکز فساد و عیش و نوش و فعالیت‌های آلوده به گناه را سازماندهی می‌کنند.

رسانه‌های وهابی

در کنار این موسسات، نقش رسانه‌ها در ترویج وهابیت در اندونزی نیز قابل توجه است. به لحاظ تاریخی، می‌توان گفت که از زمان استقلال اندونزی مجله‌هایی با محتوای دینی و گرایش سلفی منتشر می‌شده است. برخی معتقدند که دو مجله اصلاح گرای پانجی مشارکت از نهضت محمدیه و المسلمون از موسسه پرساتوان اسلام، پیام آور و گسترش دهنده اسلام تندرو بوده‌اند. گو این که پانجی مشارکت به رویکردهای مدرنیستی نیز اهتمام جدی داشته است. با همه اینها فعالیت وهابیت تندرو و رادیکال در عرصه مطبوعات با تاخیر نسبت به کتاب عمدتا در دو دهه اخیر و بخصوص پس از سقوط سوهارتو اتفاق افتاد. ماه نامه مدیا دعوه به سردبیری دکتر نورخالص مجید که نسبت به اقلیت‌های دینی و مذهبی در اندونزی و به خصوص مسیحیان ستیزه‌جویانه است و پیوسته گزارش‌هایی را در مورد فعالیت‌های تبشیری مسیحیان در اندونزی منتشر می‌کند. خوانندگان این مجله طیف‌های گسترده‌ای از مسلمانان هستند. شمارگان آن در دهه ۹۰ حدودا ۲۰ هزار نسخه بود که رقم قابل توجهی است.

دومین مجله، سبیلی نام دارد که تا سال ۱4۱۱ ق/۱۹۹۱م/۱۳۷۰ش به صورت نامنظم منتشر می‌شد ولی بعدا با جایگزین شدن مدیریت قوی تر و تخصصی تر مجله نظم بهتری پیدا کرد. در سال ۱4۱۳ق/۱۹۹۳م/۱۳۷۲ش مجله به دلیل انتقادات تند به دولت تعطیل شد و این تا سقوط سوهارتو ادامه داشت. این مجله گرایش وهابی در عقیده و گرایش اخوانی در رویکرد سیاسی خود دارد و از لحنی خصمانه و گزنده برخوردار است. هجوم این مجله علیه سمبل مسیحیت یعنی صلیب به صورت آشکار در مجله به چشم می‌خورد. ضدیت و سیاست‌های آمریکا در خاورمیانه نیز از دیگر رویکردهای این مجله است.

مجله سوم سوارا هدایت‌الله نام دارد. این نشریه که به مدرسه‌ای شبانه‌روزی به نام هدایت‌الله وابسته است به صورت ماهانه منتشر می‌شود. ادبیاتی که در این نشریه بکار گرفته می‌شود همچون دو مجله قبل تند و گزنده است.

نقش مساجد در گسترش وهابیت

نقش مساجد در گسترش وهابیت نیز با اهمیت است موسسه DDII وابسته به نهضت محمدیه تعداد زیادی مسجد به خصوص در مناطق روستایی را در تحت کنترل خود دارد و خطبای جمعه زیادی را که عمدتا گرایش سلفی و وهابی دارند به این مساجد جهت تبلیغ و دعوت اعزام می‌کند. در کنار این فعالیت‌ها و نیز مجله خود، بولتن هفتگی‌ای را منتشر می‌کند که در هنگام نماز جمعه در مساجد توزیع می‌شود. مطالب این بولتن عمدتا به جنبه‌های معنوی و عبادی اسلام می‌پردازد.

تأثیر سید قطب و اخوان‌المسلمین در اندونزی

در پایان مقاله؛ بی مناسبت نیست به گونه‌ای گذرا به تأثیر سید قطب و اخوان‌المسلمین در اندونزی بپردازیم. نیازی به ذکر ندارد که اگر‌چه میان وهابیت و گرایش اخوان‌المسلمین و پیروان سید قطب اشتراکاتی وجود دارد ولی نقاط افتراق آنها هم کم نیست. علمای وهابی معاصر معمولا اخوانی‌ها را مورد انتقاد قرار می‌دهند و با آنها مخالفت می‌کنند. در فتاوای روحانیون وهابی موارد متعددی را می‌توان یافت که اینان، مردم را از متابعت اخوانی‌ها منع می‌کنند و آنها را منحرف از اسلام می‌دانند و مدعی‌اند که اولا اخوان‌المسلمین از اسلام به عنوان ابزاری برای دست یابی به اهداف سیاسی خود استفاده می‌کند و ثانیا قرائت‌های نوینی را از اسلام ارائه می‌دهد. و اما جهت مشترک اینان این است که هر دو معتقدند که عقب افتادگی مسلمانان از قافله پیشرفت به دلیل مهجوریت آموزه‌های قرآن و سنت است و برای دست یابی به این پیشرفت باید مجددا بازگشت به قرآن و سنت نمود. دیدگاه‌های سید قطب و اخوان‌المسلمین تأثیر قابل توجهی در کشور اندونزی و به خصوص در میان نسل جوان داشته است. این تاثیر را از آغاز دهه ۸۰ که فعالیت‌های اسلامی دانشجویان در دانشگاه‌های سکولار اندونزی آغاز شد می‌توان مشاهده کرد.

این رویه سیاست زدائی از سوی دولت موجب شد که در اوائل دهه 80 فضای فرهنگی دانشجویی سمت و سوی روشنفکری پیدا کند و حلقه‌های بحث جدیدی شکل بگیرد و گسترش یابد. البته برخی از این حلقه‌ها به بحث‌های سیاسی هم می‌پرداختند که احیانا مورد رضایت حکومت نبود و معمولا افرادی که در این امور فعال بودند دستگیر و بعضا به زندان محکوم می‌شدند.

اوایل دهه ۸۰، گروهی از دانشجویان شهر باندونگ که وابسته به مسجد سلمان بودند حلقه رابط بین شبکه أسره که وابسته به اخوان‌المسلمین بود و دانشجویان شدند. از ویژگی‌های اعضای شبکه اسره این است که عضویت آنها در این گروه صرفا از طریق بیعت انجام می‌شود که در اخوان مطرح است. شبکه اسره از کتاب‌های سید قطب به عنوان مبنای ایدئولوژی خود استفاده می‌کند و کتاب معالم فی الطریق او، منبع فکری اصلی اعضا است.

برگرفته از: پایگاه نقد وهابیت و جریان‌های سلفی

پانویس

  1. این بخش اقتباسی است از کتاب اندونیسیا بین حملات التنصیریة والدعوة الإسلامیة من منتصف القرن العشرین إلی أواخره، تالیف محمد ریحان ناسوتیون، ص ۱۹۹-۲۰۳. این کتاب پایان‌نامه کارشناسی ارشد ایشان در کلیة الدعوة الاسلامیة طرابلس لیبی است و از آثار فراوانی در این زمینه استفاده کرده است که همگی دست اول این بحث می‌باشند. منشورات کلیة الدعوة الإسلامیة، چاپ اول، طرابلس، لیبی، ۲۰۰۲.
  2. محمد ریحان ناسوتیون،