سیف الدین باخرزی

| نام | سَیْفُ الدِّیْنِ أَبُو المعالی سعید بن المطهر بن سعید بن عَلِیٍّ القَائِدِی البَاخَرْزِیّ |
|---|---|
| نامهای دیگر | شیخ خراسان |
| درگذشت | 659ق |
سَیْفُالدِّیْنِ أَبُوالمعالی سعید بن المطهر بن سعید بن عَلِیٍّ القَائِدِی البَاخَرْزِیّ یکی از علمای اهل سنت صوفی در قرن هفتم است.
نظرات دیگران
ذهبی او را چنین توصیف میکند: «الإِمَامُ القُدْوَةُ شَیْخُ خُرَاسَان، کَانَ إِمَاماً مُحَدِّثاً، وَرِعاً زَاهِداً، تَقیّاً، أَثرِیّاً، مُنْقَطِع القَرِیْنِ، بعید الصِّیت، لَهُ وَقْعٌ فِی القُلُوبِ وَمَهَابَةٌ فِی النُّفُوْسِ».
صلاحالدین صفدی او را چنین توصیف کرده است: «امامی در سنت و تصوف.»
زندگی
او در نهم شعبان سال 586 هجری قمری در باخرز شهری نزدیک نیشابور به دنیا آمد و در یازده سالگی به بغداد آمد و از ابن جوزی استفاده کرد. او با نجم الدین الکبری، بهاءالدین السلامهی، تاج الدین محمود الأشنهی، سعدالدین الصرام الهروی، مختار الهروی همراه بود و در جوانی به حج مشرف شد. سپس بار دوم وارد بغداد شد و برای سهروردی و در خراسان توسط المؤید طوسی و فضل الله بن محمد بن احمد نوقانی قرائت کرد و سپس در دهستان برای مردم سخن گفت و تلاوت کرد.
تحصیلات
وی واعظ جلالالدین بن شیخ شیخ الاسلام برهان الدین مرغینانی کتاب الهدایه را در فقه از کتب پدرش خواند. سپس به خوارزم و بعد به بخارا رفت و بر محبوبی و کردی و ابورشید الاصبهانی علم خود را ارائه داد.
از طرفداران او نجم الدین و مقری چنین گفته است که سعدالدین سرجنبان، روح الدین خوارزمی، شمسالدین کبیر نیز بودند. فرزندان او جلالالدین محمد و برهان الدین احمد داشت و مطهر الدین مطهر بودند.
درگذشت
باخرزی در 20 ذی القعده 659 هجری قمری وفات یافت و وجوه زیادی از خود به جای گذاشت. وصیت کرد که او را در خرقه شیخش نجم الدین کبری دفن کنند و روز تشییع او روز بود که کسی آن را فراموش نکرد و جمعیت کثیری حضور یافتند و کمال الدین حسن بن مظفر الشیبانی بلدی در رثای او چنین سروده:
آیا ندیدی که شمشیر حق زنگ زده و دین هدایت و شریعت تباه شده است؟ و اینکه خورشید حق تعالی غروب کرده و نور تقوا و علم خاموش شده است. با مرگ شمشیر هدایت و دین بهترین بعد از محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) در این خاک است. شیخ زمان سعید بن المطهر ازهدایت پناه او بود[۱].