محصل أفکار المتقدمین والمتأخرین من العلماء والحکماء والمتکلمین (کتاب)
محصل افکار المتقدمین و المتاخرین من العلماء والحکماء والمتکلمین | |
---|---|
نام | محصل افکار المتقدمین و المتاخرین من العلماء والحکماء والمتکلمین |
پدیدآوران | فخرالدین الرازی |
زبان اصلی | عربى |
سال نشر | بیتا |
ناشر | بینا |
موضوع | کلام |
کتاب «محصل أفکار المتقدمین و المتأخرین من العلماء والحکماء والمتکلمین» با موضوع علم کلام که قلم فخرالدین الرازی (544 - 606هـ) نگارش شده است.
موضوع کتاب
نویسنده در آن خلاصهای جامع از کلام را جمعآوری کرده است که در آن خلاصهای از اندیشههای فیلسوفان و متکلمان قدیم و متأخر را ارائه میکند و اینکه این علم دارای چهار رکن است که از تقسیمبندیهای آن برشمرده میشود، که در کتاب خود تنظیم شده است که عبارتند از[۱]:
- رکن اول در مقدمهها دارای سه مقدمه است:
- مقدمه اول: در آن علوم اولیه ادراک و تصدیق را ذکر کرده است.
- مقدمه دوم: آن را در احکام ملاحظه، در ملاحظه و اندیشه قرار داده و آن فکر مفید معرفت وجود دارد و وجوب ملاحظه.
- مقدمه سوم: بر ادله و تقسیمات آن: بینه و دلیل و دلیل لفظی و یقین جز در ده امر سودی ندارد.
- رکن دوم تقسیم اطلاعاتدارای سه مسأله است:
- مسأله اول: احکام وجود.
- مسأله دوم: در معدوم یا محال است یا ثبوت.
- مسأله سوم: بلافاصله بین تصدیق کنندگان و منکران.
- رکن سوم در الهیات
- بالذات: استنباط در اینجا یا حدوث اجسام است؛ زیرا هر حادثی حادثی دارد، زیرا ممکن است و از آن جهت که بعد از عدم وجود دارد.
- در صفات: یا سلبی، که ذات خداوند در مقابل همه ذات است و مرکب نیست. یا هویتی که خداوند متعال قادر است، الهام میکند و عالم، اراده مرید و سمع و بینا و متکلم نیست و باقی میماند.
- در افعال: در آن که افعال بندگان به حول و قوهٔ تعالی و حسن و قبح واقع شود و بر خلاف معتزله و معتزله، کاری را برای غرضی جایز نیست.
- در اسماء: اسم هر چیزی یا بر ذات آن دلالت میکند یا جزئی از ذات آن و یا چیزی خارج از ذات آن.
- رکن چهارم صدا
- در نبوت: معجزه به عنوان خارقالعاده و توأم با چالش شناخته شد و اینکه محمد رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) است و به سوی عصمت انبیا حرکت کرد و کرامت جایز است و پیامبران برتر از ملائکه هستند.
- در قیامت: و مسأله اختلاف اهل دنیا در آن و حقیقت روح از فلاسفه و متکلمان و پزشکان در نفوس انسان، و روشن ساخت که تناسخ بر اساس باطل است. کسانی که میگویند روح حادث میشود و ارواح از بین نمیروند و روح سخنگو و آگاه به ذرات است و در شادی ارواح بعد از مرگ و بدبختی جانهای جاهل و تکرار مرده.
- در اسما و احکام: ذکر شد که صاحب کبری مؤمنی است که مطیع ایمان باشد و از فسق او سرپیچی کند و اگر یکی از آنها ادعا کند مؤمن است میگوید ان شاءالله و آن کفر. انکار چیزی است که او از ضرورت ظهور رسول مىدانست.
- در امامت: رهبری دینی عام است که شامل تشویق عموم مردم به حفظ مصالح دینی و دنیوی و نهی از آنچه به موجب آن به آنها ضرر میرساند، میباشد[۲] برخی از آنان گفتند واجب است و امامیه با صورت هستند و برخی آن را واجب کردند مانند اکثریت و اکثر معتزلهها و کسانی که میگویند واجب است، خوارج هستند.
نظرات دانشمندان در مورد کتاب
کتاب امام فخرالدین رازی یکی از مهمترین کتابهایی است که علما به آن اهتمام داشتهاند و ابن خلدون (متوفی 808 هجری قمری) معتقد است که کتاب مشتمل بر آرا و عقاید متعددی است. چنان که بیان میکند که آن را کتابی یافت که دربرگیرنده عقاید هر گروهی بود و در هر راه و مسیری تحقیق کرد[۳] همچنین شیخ طوسی (متوفی 673 ه. ق) از اهمیت آن میگوید که اوضاع در زمان او به حدی بدتر شده بود که کتابهایی که در مبدأ علم کلام نوشته شده بود که در آن احکام واقعی وجود داشت باقی نماند. از آنها در دوران او به جز کتاب «محصل ...» که نامی بی نام است، شبیه شاگردان تشنهاش است که جرعههایی از آب میریزند، سپس با سرابی مواجه میشوند. همچنین ایشان در مقدمه میفرمایند: گروهی از نیکوکاران این کتاب را شرح داده و ابهامات آن را روشن کردند و گروهی دیگر به احکام آن پاسخ دادند و آنها را مجروح کردند، ولی اکثر آنها از راه انصاف منحرف شدند و احکامشان خالی از هوی و هوس و تعصب انصاف نبود[۴].
توضیحات
حاجی خلیفه ذکر در کشف الظنون برخی از اختصارات و توضیحات از این کتاب، که به شرح زیر است: علا الدین علی بن عثمان الماردینی که در سال 750 و هفتصد و پنجاه درگذشت. و آن را محقق علی بن عمرالکاتبی قزوینی متوفای 675 هجری بیان کرده است. محقق نصیرالدین طوسی آن را تلخیص کرده و حمید احمد بن علی بن الشبلی و همچنین عصام الدین ابراهیم بن عربشاه اسفراینی متوفی 945 هجری قمری آن را شرح داده است[۵].
پانویس
- ↑ طبقات التفسیر، تألیف حافظ جلالالدین سیوطی، تحقیق علی محمد عمر، ناشر کتابخانه وهبه، ص 115.
- ↑ تلخیص مصور معروف به نقد المصالح، خواجه نصیرالدین طوسی، دارالاضواء، لبنان، ص ۴۵۷.
- ↑ باب المحصل فی اصول الدین، عبدالرحمن بن خلدون، تحقیق عباس محمد حسن سلیمان، دارالمعرفه الجامعیه، ص ۹.
- ↑ تلخیص المجمع، الخواجه نصرالدین طوسی، ص ۲۳.
- ↑ کشف الثنون فی اسماء الکتب و الفنون، حاجی خلیفه، اول/جدید، دارالفکر للطباعه و النشر، ج ۲، ص ۵۰۷.