۸۷٬۷۸۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' گیری' به 'گیری') |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
گفته شده که مادرش چهارسال بر او حامله بود؛ در حالیکه پدرمادرش این تظاهر به حاملگی را از ترس این مىدانست که عبدالله محض بعد از هند با زنی دیگر ازدواج کند. <ref>مقاتل الطالبیین،207</ref> | گفته شده که مادرش چهارسال بر او حامله بود؛ در حالیکه پدرمادرش این تظاهر به حاملگی را از ترس این مىدانست که عبدالله محض بعد از هند با زنی دیگر ازدواج کند. <ref>مقاتل الطالبیین،207</ref> | ||
به خاطر خال بزرگی که میان دو کتف خود داشت ابتدا در میان خانواده و سپس با توجه به نام او پدرش و نیز به خاطر علم و دانش و دیگر فضایلش نزد همگان از جمله بسیاری از بنی هاشم به مهدی اهل بیت شناخته می شد، لقبی که به نظر میرسد تنها با سکوت و کمر با تایید صریح او مواجه شده است.<ref>همان و ص212 ؛مناهل الضرب ص182</ref> | به خاطر خال بزرگی که میان دو کتف خود داشت ابتدا در میان خانواده و سپس با توجه به نام او پدرش و نیز به خاطر علم و دانش و دیگر فضایلش نزد همگان از جمله بسیاری از بنی هاشم به مهدی اهل بیت شناخته می شد، لقبی که به نظر میرسد تنها با سکوت و کمر با تایید صریح او مواجه شده است.<ref>همان و ص212 ؛مناهل الضرب ص182</ref> | ||
عبدالله محض از همان خردسالى، او را به همراه برادرش ابراهیم براى تعلیم نزد عبداللّه بن طاووس برده شد تا علم حدیث بیاموزد. از خود محمّد روایت شده است که براى تحصیل علم، به خانه انصار مىرفت و گاهى پشت در منزل | عبدالله محض از همان خردسالى، او را به همراه برادرش ابراهیم براى تعلیم نزد عبداللّه بن طاووس برده شد تا علم حدیث بیاموزد. از خود محمّد روایت شده است که براى تحصیل علم، به خانه انصار مىرفت و گاهى پشت در منزل آنها مىخفت و برخى گمان مىکردند برده صاحبخانه است.<ref>همان 211</ref> | ||
او پس از قیام و دعوت به خود، در مدینه طی نامه ای به منصور عباسی، خلافتش را میراثی از امام علی (ع) و براساس قویتر بودن پیوندهای نسبی و سببی اش با رسول خدا(ص) دانست و منصور را به وفاداری با بیعتی خواند که پیش از سقوط بنی امیه با محمد انجام داده بود.<ref>أنساب لأشراف،ج3،ص:100؛مناهل الضرب ،ص182</ref> | او پس از قیام و دعوت به خود، در مدینه طی نامه ای به منصور عباسی، خلافتش را میراثی از امام علی (ع) و براساس قویتر بودن پیوندهای نسبی و سببی اش با رسول خدا(ص) دانست و منصور را به وفاداری با بیعتی خواند که پیش از سقوط بنی امیه با محمد انجام داده بود.<ref>أنساب لأشراف،ج3،ص:100؛مناهل الضرب ،ص182</ref> | ||
وی سرانجام در 25 رجب یا رمضان سال 145 پس از قیام و جنگی شجاعانه و جوانمردانه با لشکرمنصور عباسی،پس از اینکه هفتاد نفر را با دست خود به هلاکت رساند و شجاعتش به شجاعت حمزه سید الشهدا تشبیه می شد،در محلی به نام «احجار زیت» در مدینه کشته شد.<ref>الاعلام،6،ص220؛مقاتل 207</ref> | وی سرانجام در 25 رجب یا رمضان سال 145 پس از قیام و جنگی شجاعانه و جوانمردانه با لشکرمنصور عباسی،پس از اینکه هفتاد نفر را با دست خود به هلاکت رساند و شجاعتش به شجاعت حمزه سید الشهدا تشبیه می شد،در محلی به نام «احجار زیت» در مدینه کشته شد.<ref>الاعلام،6،ص220؛مقاتل 207</ref> |