۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کتاب ها' به 'کتابها') |
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
=نسب جابر= | =نسب جابر= | ||
پدر جابر، عبدالله بن عمرو بن حزام(حرام) <ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 46، ص 60، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق</ref> بن ثعلبه بود <ref> | پدر جابر، عبدالله بن عمرو بن حزام(حرام) <ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 46، ص 60، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق</ref> بن ثعلبه بود <ref>کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی(اختیار معرفة الرجال مع تعلیقات میر داماد الأسترآبادی)، محقق، مصحح، رجایی، مهدی، ج 1، ص 205، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1363ش</ref> که در بیعت عقبه دوم همراه 70 نفر از مردم مدینه با پیامبر(ص) پیمان بست، <ref>ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق</ref> و از جمله 12 نقیبی شد که پیامبر(ص) آنها را برگزید. <ref>ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق</ref> عبدالله انصاری در [[جنگ احد]] در رکاب پیامبر اسلام(ص) در کنار [[حمزه]](عموی پیامبر) به شهادت رسید. <ref>المعارف، ص 307</ref> مادر جابر نسیبه(انیسه) <ref> ابن عساکر، ابوالقاسم علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج 11، ص 213، بیروت، دار الفکر، 1415ق</ref> بنت عقبة بن عدی بن سنان بود. <ref> اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج 1، ص 307</ref> | ||
=فرزندان و نوادگان جابر= | =فرزندان و نوادگان جابر= | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
=اولین زائر قبر امام حسین(ع)= | =اولین زائر قبر امام حسین(ع)= | ||
جابر به همراه عطیه کوفی | جابر به همراه عطیه کوفی برای زیارت قبر [[امام حسین(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام حسین(ع)</ref> به کربلا رفتند. وقتی به کربلا رسیدند، جابر در [[رود فرات]] [[غسل]] کرد. سپس لنگی به کمر خود بست و قطعه دیگری (مانند [[لباس احرام]]) به شانهی خود گذاشت و خود را خوشبو نمود و به سمت قبر امام(ع) رفت. وقتی نزدیک قبر رسید، به عطیه گفت دستم را به قبر برسان. تا دست او به قبر رسید، بیهوش بر روی آن افتاد. | ||
عطیه | عطیه قدری آب به صورت جابر پاشید تا به هوش آمد. سپس سه بار گفت: یا حسین، بعد از آن گفت: دوستی که جواب دوستش را نمیدهد! سپس گفت، چگونه پاسخ دهی؛ زیرا خون از رگهای گردنت به پشت و شانه تو روان شده، و بین بدن و سر مبارکت جدایی افتاده. سپس شروع به خواندن این زیاتنامه نمود: «أَشْهَدُ أَنَّک ابْنُ النَّبِیینَ وَ ابْنُ سَیدِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنُ حَلِیفِ التَّقْوَی وَ سَلِیلُ الْهُدَی وَ خَامِسُ أَصْحَابِ الْکسَاءِ وَ ابْنُ سَیدِ النُّقَبَاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ سَیدَةِ النِّسَاءِ ...». <ref>بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج 2، ص 74</ref> گزارش شده که در همین ایام، خاندان امام حسین(ع) نیز به کربلا رسیده و همراه با جابر به عزاداری و سوگواری پرداختند. <ref>ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، ص 107، قم، مدرسه امام مهدی، چاپ سوم، 1406ق</ref> | ||
=وفات جابر= | =وفات جابر= |