اقلیت‌های مسلمان در آفریقا؛ وضع موجود - پیشنهادها (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ى' به 'ی'
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
خط ۳۴: خط ۳۴:
* 1ـ باید زمینه‌ها و سوابق تاریخی حرکت اسلام در قاره آفریقا و روند تکامل آن و هم‌سویی‌اش با منطقه و حرکت خیزش اسلامی طی دوره تاریخی طولانی، یعنی از آغاز ورود اسلام تا به امروز، را بررسی نمود. هم‌چنین لازم است با تاریخچه جنبش‌ها و حکومت‌های اسلامی که طی این دوره بلند تاریخی در این قاره تشکیل گردیده و آثار و پیامدهای آنها و نیز اوضاع کلی آنجا، آشنایی کامل پیدا کرد. برای ایجاد تصویری هر چه کامل‌تر از اوضاع کنونی، همه این بررسی‌ها و مطالعات، ضروری است. می‌دانیم که اسلام حتی پیش از هجرت پیامبر، یعنی طی نخستین مهاجرت مسلمانان به حبشه، وارد این قاره شد و در سال 31 هـ به سودان رسید و به همین ترتیب گسترش پیدا کرد تا اینکه سرانجام پس از پنج قرن، وارد منطقه «المقرة» و دو قرن و نیم بعد وارد منطقه «العلوة» گردید و سیزده سال پس از سقوط اندلس به دست فرنگی‌ها، یک دولت اسلامی در آفریقای مرکزی، تشکیل گردید.<br>
* 1ـ باید زمینه‌ها و سوابق تاریخی حرکت اسلام در قاره آفریقا و روند تکامل آن و هم‌سویی‌اش با منطقه و حرکت خیزش اسلامی طی دوره تاریخی طولانی، یعنی از آغاز ورود اسلام تا به امروز، را بررسی نمود. هم‌چنین لازم است با تاریخچه جنبش‌ها و حکومت‌های اسلامی که طی این دوره بلند تاریخی در این قاره تشکیل گردیده و آثار و پیامدهای آنها و نیز اوضاع کلی آنجا، آشنایی کامل پیدا کرد. برای ایجاد تصویری هر چه کامل‌تر از اوضاع کنونی، همه این بررسی‌ها و مطالعات، ضروری است. می‌دانیم که اسلام حتی پیش از هجرت پیامبر، یعنی طی نخستین مهاجرت مسلمانان به حبشه، وارد این قاره شد و در سال 31 هـ به سودان رسید و به همین ترتیب گسترش پیدا کرد تا اینکه سرانجام پس از پنج قرن، وارد منطقه «المقرة» و دو قرن و نیم بعد وارد منطقه «العلوة» گردید و سیزده سال پس از سقوط اندلس به دست فرنگی‌ها، یک دولت اسلامی در آفریقای مرکزی، تشکیل گردید.<br>
در نیمه نخست قرن اول هجری، اسلام، شمال آفریقا را فرا گرفت و از آنجا به عمق این قاره گسترش پیدا کرد و طی قرن‌های چهارم تا هفتم، در شمال آفریقا، طی قرن‌های هفتم تا دهم، در مالی و از قرن دهم به بعد در سنگال، حکومت‌های اسلامی شکل گرفت و از آن زمان، اسلام نفوذ وسیعی در این قاره پیدا کرد، به طوری که گفته می‌شود امروزه از هر سه نفر آفریقایی، یک نفر مسلمان است و اسلام هم‌چنان در این قاره در حال گسترش است و بدون شک، یورش اروپا به آفریقا در اواخر قرن پانزدهم میلادی، تأثیر بسزایی در برافروختن روح مقاومت و شکل‌گیری جنبش‌های جهادی در شمال وغرب آفریقا بر جای گذاشت. (عین‌الشریف قاسم، 1999م).<br>
در نیمه نخست قرن اول هجری، اسلام، شمال آفریقا را فرا گرفت و از آنجا به عمق این قاره گسترش پیدا کرد و طی قرن‌های چهارم تا هفتم، در شمال آفریقا، طی قرن‌های هفتم تا دهم، در مالی و از قرن دهم به بعد در سنگال، حکومت‌های اسلامی شکل گرفت و از آن زمان، اسلام نفوذ وسیعی در این قاره پیدا کرد، به طوری که گفته می‌شود امروزه از هر سه نفر آفریقایی، یک نفر مسلمان است و اسلام هم‌چنان در این قاره در حال گسترش است و بدون شک، یورش اروپا به آفریقا در اواخر قرن پانزدهم میلادی، تأثیر بسزایی در برافروختن روح مقاومت و شکل‌گیری جنبش‌های جهادی در شمال وغرب آفریقا بر جای گذاشت. (عین‌الشریف قاسم، 1999م).<br>
البته سابقه نفوذ اسلام به چندین قرن پیش از آن باز می‌گردد، زیرا امپراتوری «کانم» از قرن یازدهم میلادی تشکیل شد و تا قرن چهاردهم برپا بود و پس از آن نیز تنها به یکی از ایالت‌ها، یعنی ایالت «بورتا»، محدود گردید. در اینجا بود که دولت‌های اسلامی نیرومندی در کانو، زاریو، دارو، کامیر و کادسینا شکل گرفت که از نظر اهمیت، دست‌کمی از دولت‌های اسلامی حوزه دریای مدیترانه نداشت. پس از دولت اسلامی که «حکومت کانو» نام داشت، امپراتوری «سنکهای» به پایتختی «کاهوی» در سواحل دریای نیجر، در مالی کنونی، شکل گرفت. این دو دولت نوپا، کشورهای پراکنده اسلامی را متحد ساختند و در رأس این قدرت متحد، «محمد آسکای کبیر» قرار داشت. پس از او این اتحاد فرو پاشید و سپس دو دولت «بورنا» و «کیبی» با هم متحد شدند و نهضت اسلامی به دست «امام عثمان بن فودو» در قرن 18 میلادی، تجدید گردید. این مرد پارسا، عابد و ادیب، از کشورهای اسلامی بازدید نمود و توانست دولت گسترده‌ای از «کاندوا» تا «آداما» تشکیل دهد و دولتش برای دوره زمانی معینی «برونا» را هم در بر گرفت. پس از او، فرزندش «بلو» (سلطان سکوتو) جای او را گرفت و در سال 1893 م «رباح الزبیر» مقاومت علیه اروپایی‌ها را سازمان‌دهی کرد ولی به دست فرانسوی‌ها به قتل رسید. («الاقلیات الاسلامیة في العالم»، کتانى، ص‌203).<br>
البته سابقه نفوذ اسلام به چندین قرن پیش از آن باز می‌گردد، زیرا امپراتوری «کانم» از قرن یازدهم میلادی تشکیل شد و تا قرن چهاردهم برپا بود و پس از آن نیز تنها به یکی از ایالت‌ها، یعنی ایالت «بورتا»، محدود گردید. در اینجا بود که دولت‌های اسلامی نیرومندی در کانو، زاریو، دارو، کامیر و کادسینا شکل گرفت که از نظر اهمیت، دست‌کمی از دولت‌های اسلامی حوزه دریای مدیترانه نداشت. پس از دولت اسلامی که «حکومت کانو» نام داشت، امپراتوری «سنکهای» به پایتختی «کاهوی» در سواحل دریای نیجر، در مالی کنونی، شکل گرفت. این دو دولت نوپا، کشورهای پراکنده اسلامی را متحد ساختند و در رأس این قدرت متحد، «محمد آسکای کبیر» قرار داشت. پس از او این اتحاد فرو پاشید و سپس دو دولت «بورنا» و «کیبی» با هم متحد شدند و نهضت اسلامی به دست «امام عثمان بن فودو» در قرن 18 میلادی، تجدید گردید. این مرد پارسا، عابد و ادیب، از کشورهای اسلامی بازدید نمود و توانست دولت گسترده‌ای از «کاندوا» تا «آداما» تشکیل دهد و دولتش برای دوره زمانی معینی «برونا» را هم در بر گرفت. پس از او، فرزندش «بلو» (سلطان سکوتو) جای او را گرفت و در سال 1893 م «رباح الزبیر» مقاومت علیه اروپایی‌ها را سازمان‌دهی کرد ولی به دست فرانسوی‌ها به قتل رسید. («الاقلیات الاسلامیة في العالم»، کتانی، ص‌203).<br>
در سال 1860 م میسیونر‌های تبشیری رهسپار نیجریه گردیدند و استعمار انگلستان در سال 1861 م برای خود مستعمره‌ای در لاگوس، تأسیس کرد و پس از آن نیز «کنسرسیوم سلطنتی نیجر» را راه اندازی کرد و سپس در سال 1900 م نیز نیجریه جنوبی و بعد از آن نیجریه شمالی به تحت الحمایگی انگلستان در آمد و به این ترتیب در سال 1953 م شاهد استقلال نیجریه و ظهور اولین رئیس جمهور برای این کشور به نام «ابو بکر تفاوابیلوا» بودیم که در کودتای نظامی 1961 او و یکی دیگر از رهبران معروف، یعنی «احمد بلو»، به قتل رسیدند. علاوه بر نفوذ کامل اسلام بر شمال آفریقا، یک جنبش تاریخی اسلامی در شرق و جنوب آفریقا وجود دارد که همه این موارد باید به دقت بررسی و مطالعه شود. متأسفانه منابعی که در این زمینه باید مددرسان پژوهشگران باشند، بسیار اندک و ناشناخته‌ است.<br>
در سال 1860 م میسیونر‌های تبشیری رهسپار نیجریه گردیدند و استعمار انگلستان در سال 1861 م برای خود مستعمره‌ای در لاگوس، تأسیس کرد و پس از آن نیز «کنسرسیوم سلطنتی نیجر» را راه اندازی کرد و سپس در سال 1900 م نیز نیجریه جنوبی و بعد از آن نیجریه شمالی به تحت الحمایگی انگلستان در آمد و به این ترتیب در سال 1953 م شاهد استقلال نیجریه و ظهور اولین رئیس جمهور برای این کشور به نام «ابو بکر تفاوابیلوا» بودیم که در کودتای نظامی 1961 او و یکی دیگر از رهبران معروف، یعنی «احمد بلو»، به قتل رسیدند. علاوه بر نفوذ کامل اسلام بر شمال آفریقا، یک جنبش تاریخی اسلامی در شرق و جنوب آفریقا وجود دارد که همه این موارد باید به دقت بررسی و مطالعه شود. متأسفانه منابعی که در این زمینه باید مددرسان پژوهشگران باشند، بسیار اندک و ناشناخته‌ است.<br>
آن‌چه در ارایه تصویر روشنی از اوضاع اسلامی قاره آفریقا تأثیر داشته است، نقش برجسته‌ای است که حرکت‌های گسترده صوفی‌مسلک در جامعه اسلامی آفریقا، ایفا کرده‌اند؛ حرکت‌هایی چون تیجانیه، قادریه، سمانیه، ختمیه وشاذلیه که به نوبه خود به مثابه راه‌هایی برای تعمیق نقش ایمان در میان انسان‌ها از یک سو و تضمینی برای عدم نفوذ دشمنان به درون جوامع آفریقایی و تفرقه و دور ساختن آنان از اسلام، از سوی دیگر، مطرح بوده‌اند. به نظر می‌رسد چنین مطالعاتی برای ارایه یک تصویر حقیقی بسیار ضروری است و از همین دریچه است که می‌توان واقعیت امروز اسلام در قاره آفریقا را به درستی درک کرد. در این راستا باید به نهادهای پرشمار مدنی اسلامی و میزان اثر‌گذاری آنها نیز توجه نمود، هم‌چنانکه مراکز اسلامی پراکنده در جای جای این قاره را نیز نباید از نظر دور داشت. این مراکز اسلامی، نقش مهمی در میان کشورهای غیر عضو در سازمان کنفرانس اسلامی، ایفا می‌کنند، زیرا در کنار فعالیت‌های اجتماعی، کار تبلیغی نیز انجام می‌دهند؛ برای نمونه می‌توان به جنبش جوانان مسلمان در آفریقای جنوبی اشاره کرد که در سال 1970م در دوربان تأسیس شد و شخصیت‌های معروفی در آنجا به آن پیوستند و در عرصه‌های اجتماعی، تأثیر بسزایی بر جای نهاد و نشست‌های متعددی برگزار کرد که شخصیت‌های گوناگونی در آن حضور یافتند. کلاس‌هایی برای آموزش دین اسلام و قرآن کریم به جوانان و زنان، برقراری ارتباط با اقلیت‌های مسلمان دیگر کشورها، انتشار نشریات مفید، گردآوری زکات، تشکیل کمیته‌های صنفی ویژه وکلای دادگستری، پزشکان، حسابداران و... از فعالیت‌های این جنبش می‌باشد. هم‌چنین این جنبش شعار وحدت سر داده و گسترش آموزش و دانش را وجهه همت خود قرار داده و مسجد را محور فعالیت‌های خود ساخته است. مطالعه روش زندگی پیامبر و مشارکت زنان در فعالیت‌های اجتماعی ـ مذهبی از جمله مواردی است که در این جنبش بر آن تأکید می‌شود.<br>
آن‌چه در ارایه تصویر روشنی از اوضاع اسلامی قاره آفریقا تأثیر داشته است، نقش برجسته‌ای است که حرکت‌های گسترده صوفی‌مسلک در جامعه اسلامی آفریقا، ایفا کرده‌اند؛ حرکت‌هایی چون تیجانیه، قادریه، سمانیه، ختمیه وشاذلیه که به نوبه خود به مثابه راه‌هایی برای تعمیق نقش ایمان در میان انسان‌ها از یک سو و تضمینی برای عدم نفوذ دشمنان به درون جوامع آفریقایی و تفرقه و دور ساختن آنان از اسلام، از سوی دیگر، مطرح بوده‌اند. به نظر می‌رسد چنین مطالعاتی برای ارایه یک تصویر حقیقی بسیار ضروری است و از همین دریچه است که می‌توان واقعیت امروز اسلام در قاره آفریقا را به درستی درک کرد. در این راستا باید به نهادهای پرشمار مدنی اسلامی و میزان اثر‌گذاری آنها نیز توجه نمود، هم‌چنانکه مراکز اسلامی پراکنده در جای جای این قاره را نیز نباید از نظر دور داشت. این مراکز اسلامی، نقش مهمی در میان کشورهای غیر عضو در سازمان کنفرانس اسلامی، ایفا می‌کنند، زیرا در کنار فعالیت‌های اجتماعی، کار تبلیغی نیز انجام می‌دهند؛ برای نمونه می‌توان به جنبش جوانان مسلمان در آفریقای جنوبی اشاره کرد که در سال 1970م در دوربان تأسیس شد و شخصیت‌های معروفی در آنجا به آن پیوستند و در عرصه‌های اجتماعی، تأثیر بسزایی بر جای نهاد و نشست‌های متعددی برگزار کرد که شخصیت‌های گوناگونی در آن حضور یافتند. کلاس‌هایی برای آموزش دین اسلام و قرآن کریم به جوانان و زنان، برقراری ارتباط با اقلیت‌های مسلمان دیگر کشورها، انتشار نشریات مفید، گردآوری زکات، تشکیل کمیته‌های صنفی ویژه وکلای دادگستری، پزشکان، حسابداران و... از فعالیت‌های این جنبش می‌باشد. هم‌چنین این جنبش شعار وحدت سر داده و گسترش آموزش و دانش را وجهه همت خود قرار داده و مسجد را محور فعالیت‌های خود ساخته است. مطالعه روش زندگی پیامبر و مشارکت زنان در فعالیت‌های اجتماعی ـ مذهبی از جمله مواردی است که در این جنبش بر آن تأکید می‌شود.<br>
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۳۲۹

ویرایش