۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تقسیم بندی' به 'تقسیمبندی') |
جز (جایگزینی متن - 'آیت الله' به 'آیتالله') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
محمد تقی در 15 سالگی و در سال 1319 ش. برای ادامه تحصیل، تبریز را به مقصد [[تهران]] ترك كرد. | محمد تقی در 15 سالگی و در سال 1319 ش. برای ادامه تحصیل، تبریز را به مقصد [[تهران]] ترك كرد. | ||
مدرسه فیلسوف، واقع در جوار [[امامزاده اسماعیل]] و ابتدای یكی از ورودیهای بازار قدیمی تهران،[6] اولین جایی بود كه محمد تقی برای كسب دانش قدم به آنجا گذارد. او در مدرسه فیلسوف؛ از استاد [[ | مدرسه فیلسوف، واقع در جوار [[امامزاده اسماعیل]] و ابتدای یكی از ورودیهای بازار قدیمی تهران،[6] اولین جایی بود كه محمد تقی برای كسب دانش قدم به آنجا گذارد. او در مدرسه فیلسوف؛ از استاد [[آیتالله حاج شیخ محمد رضا تنكابنی]] (1283 ـ 1385 هـ . ق.) پدر حجت اسلام محمد تقی فلسفی «مكاسب» و «كفایه» را آموخت.[7] [[آیتالله میرزا مهدی آشتیانی]] (1306 ـ 1372 هـ . ق) حكیمی بود كه در [[مدرسه مروی]] تدریس میكرد. محمد تقی نزد آن استاد بزرگ رفت و [[حكمت منظومه]] حكیم [[ملاهادی سبزواری]] و بخشی از امور عامه [[اسفار]] را از ایشان یاد گرفت. روزی محمد تقی بعد از درس آیتالله میرزا مهدی آشتیانی، درباره «بسیط الحقیقه» از ایشان پرسید: اگر واقعاً در عالم یك وجود است؛ یعنی «لیس فی الدّار وجودٌ إلا هو» و بقیه موجودات، تحیّثات و تشخّصات اوست، و به قول [[جامی]]: | ||
آن شاهد غیبی ز نهانخانه بود زد جلوه كنان خیمه به صحرای وجود | آن شاهد غیبی ز نهانخانه بود زد جلوه كنان خیمه به صحرای وجود | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
جناب عالی ارسال رسل، مسئولیت و حتی تكلیف عشق را چگونه حلمیكنید؟ اگر من جزئی یا موجی از كمال مطلقهستم، پس عاشق چه كسی میشوم؟! و استاد آشتیانی انصاف داد و به درستی گفت: اینها ذوقیاتی است كه بزرگان ما فرمودهاند. اعتقادات قلبی این بزرگان این نبوده است. [[صدر المتألهین]] همواره با [[وضو]] بوده و پای پیاده به [[مكه]] رفته و تعبد بسیار داشته است<ref>آفاق مرزبانی، ص 28. </ref>. | جناب عالی ارسال رسل، مسئولیت و حتی تكلیف عشق را چگونه حلمیكنید؟ اگر من جزئی یا موجی از كمال مطلقهستم، پس عاشق چه كسی میشوم؟! و استاد آشتیانی انصاف داد و به درستی گفت: اینها ذوقیاتی است كه بزرگان ما فرمودهاند. اعتقادات قلبی این بزرگان این نبوده است. [[صدر المتألهین]] همواره با [[وضو]] بوده و پای پیاده به [[مكه]] رفته و تعبد بسیار داشته است<ref>آفاق مرزبانی، ص 28. </ref>. | ||
بعد از مدتی، محمد تقی برای ادامه تحصیل به [[قم]] رفت و در [[مدرسه دارالشفاء]] اقامت كرد. روزی [[ | بعد از مدتی، محمد تقی برای ادامه تحصیل به [[قم]] رفت و در [[مدرسه دارالشفاء]] اقامت كرد. روزی [[آیتالله سید محمد حجت كوهكمریای]] (1310 ـ 1372 هـ . ق) و [[آیتالله شهید محمد صدوقی]] به حجره او آمدند و لباس روحانیت را به او پوشانیدند<ref>فیلسوف شرق، ص 24 و علامه جعفری، ص 28.</ref>. | ||
حجت الاسلام محمد تقی جعفری معقول را از [[ | حجت الاسلام محمد تقی جعفری معقول را از [[آیتالله شیخ مهدی مازندرانی]] و عرفان را از [[آیتالله شیخ محمد تقی زرگر]] فرا گرفت. درس اخلاق [[امام خمینی]] در [[مدرسه فیضیه]]، روح تشنه محمد تقی را سیراب كرد. روز اولی كه او در درس امام خمینی شركت كرده بود، مشاهده كرد كه استاد، آیات آخر [[سوره حشر]] را تفسیر میكند او دریافت كه این درس خیلی ژرف است و امام خمینی از مواهبی برخوردار است كه دیگران از آن بیبهرهاند<ref>آفاق مرزبانی، ص 23 و فیلسوف شرق، ص 24 و 25. </ref>. | ||
=فهرست آثار علامه محمدتقی جعفری= | =فهرست آثار علامه محمدتقی جعفری= |