۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وحدت گرا' به 'وحدتگرا') |
جز (جایگزینی متن - 'اصلاح طلب' به 'اصلاحطلب') |
||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
=ريشه تفکرات اصلاحی حسن بنا= | =ريشه تفکرات اصلاحی حسن بنا= | ||
حسن از آن جا که از شاگردان و مريدان شيخ [[عبدالوهاب حصفی]] از مشايخ صوفيه بود، از افکار و تعاليم طريقه حصافيه تأثير پذيرفته، با [[جمعيت خيريه حصافيه]] واقع در محموديه که در جهت نشر تعاليم اسلامی و مبارزه با منکرات و مقابله با تبليغات هيئتهای مسيحی فعاليت داشت، به همکاری برخاست. پس از انتقال به [[قاهره]]، به «[[جمعيت مکارم اخلاق اسلامی]]» پيوست و در آنجا ضمن آشنايی با محافل مذهبی و جمعيتهای دينی، با شخصيتهای علمی و مذهبی آن روزگار چون محب الدين خطيب، محمد خضر حسين، محمدغمراوی و احمد تيمور آشنا شد و در مجالس درس و بحث رشيد رضا شرکت کرد و از نزديک با جمعيت «نهضة الاسلام» (که شيخ يوسف دجوی آن را تأسيس کرده بود) به همکاری پرداخت. از اين ميان، تأثير رشيد رضا و مجله المنار بر افکار حسن بنا بيشتر بودهاست.<br> | حسن از آن جا که از شاگردان و مريدان شيخ [[عبدالوهاب حصفی]] از مشايخ صوفيه بود، از افکار و تعاليم طريقه حصافيه تأثير پذيرفته، با [[جمعيت خيريه حصافيه]] واقع در محموديه که در جهت نشر تعاليم اسلامی و مبارزه با منکرات و مقابله با تبليغات هيئتهای مسيحی فعاليت داشت، به همکاری برخاست. پس از انتقال به [[قاهره]]، به «[[جمعيت مکارم اخلاق اسلامی]]» پيوست و در آنجا ضمن آشنايی با محافل مذهبی و جمعيتهای دينی، با شخصيتهای علمی و مذهبی آن روزگار چون محب الدين خطيب، محمد خضر حسين، محمدغمراوی و احمد تيمور آشنا شد و در مجالس درس و بحث رشيد رضا شرکت کرد و از نزديک با جمعيت «نهضة الاسلام» (که شيخ يوسف دجوی آن را تأسيس کرده بود) به همکاری پرداخت. از اين ميان، تأثير رشيد رضا و مجله المنار بر افکار حسن بنا بيشتر بودهاست.<br> | ||
بنا فعاليت خود را پس از سقوط خلافت عثمانی، که در نظر بسياری از متفکران اهل سنت، عصر سياسی و تا اندازهای دينی امت اسلامی شناخته میشد، آغاز کرد و به همين دليل، برای وی بيش از هر چيز بازسازی مرجعيت و رهبری امت اسلام که منجر به وحدت و استمرار حرکت اسلامی میشد، اهميت داشت. وی چاره را در طرح دولت اسلامی به عنوان جانشين خلافت از يک سو، و حافظ و ضامن وحدت امت اسلامی، از سوی ديگر ديد. اما رويکرد استعماری کشورهای اروپايی، گفتمان اصلاحطلبی اسلامی را که کسانی چون جمال الدين اسدآبادی و محمد عبده در مصر پی ريزی کردند و به دنبال ايجاد آشتی ميان ارزشهای اسلامی و فرهنگ جديد غرب بودند، سخت دچار بحران کرده بود. در واقع، رويه استعماری غرب، موجبات بدبينی نسبت به اين وجهه از تفکر | بنا فعاليت خود را پس از سقوط خلافت عثمانی، که در نظر بسياری از متفکران اهل سنت، عصر سياسی و تا اندازهای دينی امت اسلامی شناخته میشد، آغاز کرد و به همين دليل، برای وی بيش از هر چيز بازسازی مرجعيت و رهبری امت اسلام که منجر به وحدت و استمرار حرکت اسلامی میشد، اهميت داشت. وی چاره را در طرح دولت اسلامی به عنوان جانشين خلافت از يک سو، و حافظ و ضامن وحدت امت اسلامی، از سوی ديگر ديد. اما رويکرد استعماری کشورهای اروپايی، گفتمان اصلاحطلبی اسلامی را که کسانی چون جمال الدين اسدآبادی و محمد عبده در مصر پی ريزی کردند و به دنبال ايجاد آشتی ميان ارزشهای اسلامی و فرهنگ جديد غرب بودند، سخت دچار بحران کرده بود. در واقع، رويه استعماری غرب، موجبات بدبينی نسبت به اين وجهه از تفکر اصلاحطلبی را در ميان متفکران اسلامی، از جمله محمدرشيد رضا که به تدريج روی به سلفی گری نهاد، فراهم کرد. بنا هم به عنوان شاگرد رشيد رضا و کسی که از او تأثير بسيار پذيرفته بود، در حقيقت از آغازگران سنت گرايی و دارای عقيده سلف خالص بود.<ref>قرضاوی، 1367ش، ص76.</ref> | ||
در همين راستا با آنکه شرايط سياسی و اجتماعی مصر، زمينههای مساعد را برای شکل گيری جمعيت اخوانالمسلمين فراهم نموده بود و به سبب همين شرايط، به ويژه اشغال مصر توسط انگلستان، احزاب مختلف دچار رقابت و کشمکشهای گسترده شده بودند، با اين وصف اخوانالمسلمين خود را «حزب» نخواند و حسن بنا خود نسبت به احزاب مصری به دليل تأثيرات منفی آنها بدبين بود. وی میگفت:<br> | در همين راستا با آنکه شرايط سياسی و اجتماعی مصر، زمينههای مساعد را برای شکل گيری جمعيت اخوانالمسلمين فراهم نموده بود و به سبب همين شرايط، به ويژه اشغال مصر توسط انگلستان، احزاب مختلف دچار رقابت و کشمکشهای گسترده شده بودند، با اين وصف اخوانالمسلمين خود را «حزب» نخواند و حسن بنا خود نسبت به احزاب مصری به دليل تأثيرات منفی آنها بدبين بود. وی میگفت:<br> | ||
«اگر طرفداران وطن خواستار تقسيم ملت به گروههای مختلف باشند، اين کار به مصلحت دشمن است و بر آتش عناد و دشمنی در بين مردم افزوده میشود و امت بر سر حق، متفرق میشوند و بر باطل اجتماع میکنند و پيوندهای دوستی از هم میگسلد و مردم به شکلی تربيت میشوند که هر کس جز به فکر خانه خود نيست». <ref>پيشين، ص81.</ref><br> | «اگر طرفداران وطن خواستار تقسيم ملت به گروههای مختلف باشند، اين کار به مصلحت دشمن است و بر آتش عناد و دشمنی در بين مردم افزوده میشود و امت بر سر حق، متفرق میشوند و بر باطل اجتماع میکنند و پيوندهای دوستی از هم میگسلد و مردم به شکلی تربيت میشوند که هر کس جز به فکر خانه خود نيست». <ref>پيشين، ص81.</ref><br> |