۸۷٬۶۵۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'اخوان المسلمین' به 'اخوانالمسلمین') |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
==درجستجوی پاسخ== | ==درجستجوی پاسخ== | ||
این سوال مدام ذهن او را به خود مشغول میکرد، و به دنبال پاسخی میگشت تا دلش را آرام کند، تا اینکه در سال 1959 م، به دانشکده مهندسی پیوست؛ در دانشکده، به ویژه در نمازخانه آن، با چند جوان خوب اسلامی آشنا شد، بنابراین سؤالاتی را که در مورد [[اخوانالمسلمین]] داشت، مطرح و از آنها پاسخ کافی و رضایتبخش دریافت میکرد. همانطور که این جوانان با [[ | این سوال مدام ذهن او را به خود مشغول میکرد، و به دنبال پاسخی میگشت تا دلش را آرام کند، تا اینکه در سال 1959 م، به دانشکده مهندسی پیوست؛ در دانشکده، به ویژه در نمازخانه آن، با چند جوان خوب اسلامی آشنا شد، بنابراین سؤالاتی را که در مورد [[اخوانالمسلمین]] داشت، مطرح و از آنها پاسخ کافی و رضایتبخش دریافت میکرد. همانطور که این جوانان با [[اخوانالمسلمین|اخوان]] ارتباط داشتند و برخی از آنها اهل [[سوریه]] بودند.<br> | ||
==پیوستن به اخوانالمسلمین== | ==پیوستن به اخوانالمسلمین== | ||
وی تصویر روشنی از این گروه داشت و اطلاعات خوبی در مورد دعوت [[اخوانالمسلمین]] داشت. و یقین داشت که دعوت این گروه، دعوتی الهی است که به شناخت همه جانبه [[اسلام]] میپردازد تا فرد و جامعه و سپس کل ملت را اصلاح کند. وقتی این حقیقت برایش فاش شد، در فکر این بود که چگونه چنین اهداف والایی با این جنگ سهمگین روبرو میشود، و چگونه فرزندان این جنبش آن توسط آن محاکمات ناعادلانه قضایی محاکمه می شوند. خفاشها رها میشوند تا زمین را ویران کنند و توهمات مردم را بدون قضاوت شدن توسط کسی یا حتی متوقف کردن پیشروی مخرب آنها از بین ببرند. این بود که در سال 1962 م، تصمیم گرفت که به صفوف [[اخوانالمسلمین]] بپیوندد و از آن پس مسیر کار در میان صفوف آن به عنوان یکی از فرزندان وفادار آن آغاز شد. ایشان بارها به دلیل حمایت از [[اخوانالمسلمین]] مورد آزار و شکنجه و ظلم شدید همچون اعضای جنبش [[ | وی تصویر روشنی از این گروه داشت و اطلاعات خوبی در مورد دعوت [[اخوانالمسلمین]] داشت. و یقین داشت که دعوت این گروه، دعوتی الهی است که به شناخت همه جانبه [[اسلام]] میپردازد تا فرد و جامعه و سپس کل ملت را اصلاح کند. وقتی این حقیقت برایش فاش شد، در فکر این بود که چگونه چنین اهداف والایی با این جنگ سهمگین روبرو میشود، و چگونه فرزندان این جنبش آن توسط آن محاکمات ناعادلانه قضایی محاکمه می شوند. خفاشها رها میشوند تا زمین را ویران کنند و توهمات مردم را بدون قضاوت شدن توسط کسی یا حتی متوقف کردن پیشروی مخرب آنها از بین ببرند. این بود که در سال 1962 م، تصمیم گرفت که به صفوف [[اخوانالمسلمین]] بپیوندد و از آن پس مسیر کار در میان صفوف آن به عنوان یکی از فرزندان وفادار آن آغاز شد. ایشان بارها به دلیل حمایت از [[اخوانالمسلمین]] مورد آزار و شکنجه و ظلم شدید همچون اعضای جنبش [[اخوانالمسلمین|اخوان]] قرار گرفت.<br> | ||
==زندان== | ==زندان== | ||
او به همکاری با [[ | او به همکاری با [[اخوانالمسلمین|اخوان]] برای حمایت و سازماندهی مجدد این گروه ادامه داد تا اینکه درقضیۀ پروندۀ سازمان 65 دستگیر شد و وارد تاریکترین زندان نظامی شد و آنچه را که از شکنجه، وحشیگری و آزار شنیده بود در آنجا دید.<br> | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== |