پرش به محتوا

سید محسن بن عبدالکریم امین عاملی شقراوی (بلندای استقامت) (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' آمیز ' به '‌آمیز '
جز (جایگزینی متن - 'کاشف الغطاء' به 'کاشف‌الغطاء')
جز (جایگزینی متن - ' آمیز ' به '‌آمیز ')
خط ۳۵: خط ۳۵:
سید محسن در سال 1284 هجرى قمرى در یک خانواده کاملا مذهبى در روستاى شقراء از توابع جبل عامل لبنان چشم به جهان گشود. به همین دلیل گاه او را «عاملى» و گاه «شقراوى» مى‌خوانند و چون فرزندى به نام محمدباقر داشت، کنیه‌اش ابومحمد الباقر شده‌است. برخى از سیره نویسان معاصر تاریخ ولادت او را سال 1282 ق نوشته‌اند (زرکلى، 1410 ق، ج 5، ص 287)، اما بر اساس قراین و شواهدى که خود امین در زندگى نامه خود نوشته‌اش در آخرین جزء کتاب نفیس اعیان الشیعه، بیان نموده‌است، سال 1284 ق صحیح است (امین عاملى، پیشین، ص 334).<br>
سید محسن در سال 1284 هجرى قمرى در یک خانواده کاملا مذهبى در روستاى شقراء از توابع جبل عامل لبنان چشم به جهان گشود. به همین دلیل گاه او را «عاملى» و گاه «شقراوى» مى‌خوانند و چون فرزندى به نام محمدباقر داشت، کنیه‌اش ابومحمد الباقر شده‌است. برخى از سیره نویسان معاصر تاریخ ولادت او را سال 1282 ق نوشته‌اند (زرکلى، 1410 ق، ج 5، ص 287)، اما بر اساس قراین و شواهدى که خود امین در زندگى نامه خود نوشته‌اش در آخرین جزء کتاب نفیس اعیان الشیعه، بیان نموده‌است، سال 1284 ق صحیح است (امین عاملى، پیشین، ص 334).<br>
پدرش سید عبدالکریم امین فردى با تقوا و پاک سیرت بود و بیش‌تر روزها را روزه مى‌گرفت و از خوف عاقبتش همیشه گریان بود. در سفرهایش، به زیارت خانه خدا و بیت‌المقدس رفت و پس از آن، عتبات عالیات عراق را زیارت نمود و در همین راستا قصد عزیمت به سوى ایران براى زیارت امام رضا(علیه‌السلام) داشت که پسر عمویش سید کاظم امین او را از این سفر منصرف نمود و به او پیشنهاد کرد مخارج سفرش را براى طلاب علوم دینى هزینه کند و او نیز این پیشنهاد را پذیرفت و از عراق به جبل عامل بازگشت. وى سرانجام به همراه فرزندان و خانواده‌اش به عراق آمد و در سال 1315 ق در نجف درگذشت و در صحن شریف امام على(علیه‌السلام) به خاک سپرده شد.<br>
پدرش سید عبدالکریم امین فردى با تقوا و پاک سیرت بود و بیش‌تر روزها را روزه مى‌گرفت و از خوف عاقبتش همیشه گریان بود. در سفرهایش، به زیارت خانه خدا و بیت‌المقدس رفت و پس از آن، عتبات عالیات عراق را زیارت نمود و در همین راستا قصد عزیمت به سوى ایران براى زیارت امام رضا(علیه‌السلام) داشت که پسر عمویش سید کاظم امین او را از این سفر منصرف نمود و به او پیشنهاد کرد مخارج سفرش را براى طلاب علوم دینى هزینه کند و او نیز این پیشنهاد را پذیرفت و از عراق به جبل عامل بازگشت. وى سرانجام به همراه فرزندان و خانواده‌اش به عراق آمد و در سال 1315 ق در نجف درگذشت و در صحن شریف امام على(علیه‌السلام) به خاک سپرده شد.<br>
مادر سید محسن از زنان پرهیزگار و در تدبیر امور خانواده بسیار توانا بود و در سال 1300ق دار فانى را وداع گفت. پدر و مادر سید گرچه بهره بلندى از علم و دانش نداشتند اما در پرورش سید محسن و تعلیم علوم مقدماتى به او از قبیل حفظ قرآن، آموزش خط، فراگیرى برخى اشعار و مانند اینها، نقش عمده‌اى داشتند. هنگامى که وى را به مکتب فرستادند رفتار نادرست و خشونت آمیز مکتب دار باعث فرار سید محسن از مکتب شد، اما مادرش او را رها نکرد و به تعلیم او همت گماشت. سید محسن در سن 16 سالگى مادرش را از دست داد و در سوگ او اشعار سوزناکى سرود که ترجمه بخشى از آن چنین است:<br>
مادر سید محسن از زنان پرهیزگار و در تدبیر امور خانواده بسیار توانا بود و در سال 1300ق دار فانى را وداع گفت. پدر و مادر سید گرچه بهره بلندى از علم و دانش نداشتند اما در پرورش سید محسن و تعلیم علوم مقدماتى به او از قبیل حفظ قرآن، آموزش خط، فراگیرى برخى اشعار و مانند اینها، نقش عمده‌اى داشتند. هنگامى که وى را به مکتب فرستادند رفتار نادرست و خشونت‌آمیز مکتب دار باعث فرار سید محسن از مکتب شد، اما مادرش او را رها نکرد و به تعلیم او همت گماشت. سید محسن در سن 16 سالگى مادرش را از دست داد و در سوگ او اشعار سوزناکى سرود که ترجمه بخشى از آن چنین است:<br>
«اى قبر اگر بدانى که چه زن پاک سیرت را در خود جا داده‌اى که او لباس شرف بر تن داشت. اى بهترین مادر که به فرزندش نیکى و مهربانى فراوانى داشت مطمئن باش پسرت فرزند سختى‌هاست. چشمانت را با کارهاى نیکش روشن مى‌کند و انگار خود مى‌دانستى که چه فرزند شایسته‌اى را به جاى گذاشته‌اى. اما مادر، من که از فرط محبت و اشتیاق یک لحظه دورى تو قرار را از من مى‌گرفت، اکنون چگونه مى‌توانم طاقت بیاورم در حالى که دورى من و تو تا روز محشر است و رشته کارها از هم گسسته‌است». (پیشین).<br>
«اى قبر اگر بدانى که چه زن پاک سیرت را در خود جا داده‌اى که او لباس شرف بر تن داشت. اى بهترین مادر که به فرزندش نیکى و مهربانى فراوانى داشت مطمئن باش پسرت فرزند سختى‌هاست. چشمانت را با کارهاى نیکش روشن مى‌کند و انگار خود مى‌دانستى که چه فرزند شایسته‌اى را به جاى گذاشته‌اى. اما مادر، من که از فرط محبت و اشتیاق یک لحظه دورى تو قرار را از من مى‌گرفت، اکنون چگونه مى‌توانم طاقت بیاورم در حالى که دورى من و تو تا روز محشر است و رشته کارها از هم گسسته‌است». (پیشین).<br>
این اشعار با توجه به این که سید محسن تنها فرزند خانواده بود، از روابط عمیق بین این مادر و فرزند حکایت دارد. مادرش دختر شاعر و دانشمند محترم شیخ محمدحسین فلحه میسى بود و طبع شعرى سید محسن نیز ریشه در این امر دارد. جد پدرى اش «سید على امین عاملى» فقیهى نامدار در نجف بود و سید استفاده‌هاى شایانى از او برد.<br>
این اشعار با توجه به این که سید محسن تنها فرزند خانواده بود، از روابط عمیق بین این مادر و فرزند حکایت دارد. مادرش دختر شاعر و دانشمند محترم شیخ محمدحسین فلحه میسى بود و طبع شعرى سید محسن نیز ریشه در این امر دارد. جد پدرى اش «سید على امین عاملى» فقیهى نامدار در نجف بود و سید استفاده‌هاى شایانى از او برد.<br>
خط ۶۰: خط ۶۰:
در میدان مبارزه با خرافات و اصلاح وضع مراسم عزادارى کار امین دشوارتر بود. مخالفان او در شام و عراق تهمت‌هایى متوجه او نموده عوام را علیه وى مى‌شوراندند و بر منابر و در جراید و مجلات و مجالس روضه از طعن و سب او کوتاهى نکرده حتى نسبت کفر و زندقه به او مى‌دادند، اما سید محسن در جهاد خود صادق و جدى بود و با برنامه‌هاى دقیقى جنگ با جهل و خرافات را ادامه مى‌داد. رفته رفته توجه مردم به امین جلب شد و بازار روضه خوان‌هاى بى سواد بى رونق گشت.<br>
در میدان مبارزه با خرافات و اصلاح وضع مراسم عزادارى کار امین دشوارتر بود. مخالفان او در شام و عراق تهمت‌هایى متوجه او نموده عوام را علیه وى مى‌شوراندند و بر منابر و در جراید و مجلات و مجالس روضه از طعن و سب او کوتاهى نکرده حتى نسبت کفر و زندقه به او مى‌دادند، اما سید محسن در جهاد خود صادق و جدى بود و با برنامه‌هاى دقیقى جنگ با جهل و خرافات را ادامه مى‌داد. رفته رفته توجه مردم به امین جلب شد و بازار روضه خوان‌هاى بى سواد بى رونق گشت.<br>
سید محسن در همین راستا کتاب‌هاى مهم مناقب و مقتل تألیف نمود که یکى از آنها کتاب لواعج الاشجان در شرح واقعه کربلا و اخبار صحیح شهادت امام حسین(علیه‌السلام) و اهل‌بیت آن حضرت است. کتاب دیگرى هم به نام المجالس السنیه تألیف نمود که شامل پنج بخش است، چهار بخش آن در سیره امام حسین(علیه‌السلام) و بخش پنجم در سیره رسول الله(صلى‌الله‌علیه‌وآله) و فاطمه زهرا(علیها‌السلام) و امامان معصوم است. دو کتاب مذکور بعد از انتشار در سوریه و لبنان مورد استقبال فضلاى اهل منبر قرار گرفت و نسخه‌هاى بسیارى از آنها به فروش رفت. آن گاه امین با جرئت و قدرت فتوایى صادر کرد که مضمون آن چنین است:<br>
سید محسن در همین راستا کتاب‌هاى مهم مناقب و مقتل تألیف نمود که یکى از آنها کتاب لواعج الاشجان در شرح واقعه کربلا و اخبار صحیح شهادت امام حسین(علیه‌السلام) و اهل‌بیت آن حضرت است. کتاب دیگرى هم به نام المجالس السنیه تألیف نمود که شامل پنج بخش است، چهار بخش آن در سیره امام حسین(علیه‌السلام) و بخش پنجم در سیره رسول الله(صلى‌الله‌علیه‌وآله) و فاطمه زهرا(علیها‌السلام) و امامان معصوم است. دو کتاب مذکور بعد از انتشار در سوریه و لبنان مورد استقبال فضلاى اهل منبر قرار گرفت و نسخه‌هاى بسیارى از آنها به فروش رفت. آن گاه امین با جرئت و قدرت فتوایى صادر کرد که مضمون آن چنین است:<br>
«مجروح کردن سر با قمه و شمشیر، پوشیدن کفن، زدن طبل، دمیدن در شیپورها و مانند این‌ها در مراسم عزادارى امام حسین حرام است. این اعمال به نص شرع مقدس و حکم عقل آزار روحى بوده و هیچ فائده دینى و دنیوى ندارند و علاوه بر این، بیگانگان شیعه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) را قوم وحشى و مسخره آمیز معرفى مى‌کنند، از این رو در این گونه اعمال نه رضایت خدا است و نه رضایت رسول خدا، و همه از عمل شیطان است». (امین عاملى، پیشین، ص 363ـ361 و صدر حاج سید جوادى، پیشین، ص531).<br>
«مجروح کردن سر با قمه و شمشیر، پوشیدن کفن، زدن طبل، دمیدن در شیپورها و مانند این‌ها در مراسم عزادارى امام حسین حرام است. این اعمال به نص شرع مقدس و حکم عقل آزار روحى بوده و هیچ فائده دینى و دنیوى ندارند و علاوه بر این، بیگانگان شیعه اهل‌بیت(علیهم‌السلام) را قوم وحشى و مسخره‌آمیز معرفى مى‌کنند، از این رو در این گونه اعمال نه رضایت خدا است و نه رضایت رسول خدا، و همه از عمل شیطان است». (امین عاملى، پیشین، ص 363ـ361 و صدر حاج سید جوادى، پیشین، ص531).<br>


=مخالفت با برنامه‌هاى امین=
=مخالفت با برنامه‌هاى امین=
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۵۶۷

ویرایش