۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'رئیس جمهور' به 'رئیسجمهور') |
||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۷: | ||
عدهای از آنها از دانشسرای معلمان «بوزریعه» اطلاعیهای را منتشر کردند. در آن قومیت عربی را مورد حمله قرار دادند و مفهوم ملیگرایی را در حزب که بر اساس عربیت و اسلام پایهگذاری شده بود، مورد انتقاد قرار دادند. آنها شعار [[الجزایر]] بربری را مطرح کردند و توانستند «حسین آیت احمد» را فریب دهند. رهبری حزب با قاطعیت در برابر این امر ایستاد و سران فتنه را از حزب اخراج کرد، که یکی از آنها به عضویت حزب کمونیست [[الجزایر]] در آمد و بعدها رئیس حزب شد. حسین آیت احمد نیز متوجه اشتباه خود شد و رهبری حزب، وی را از ریاست تشکیلات نظامی و سری حزب خلع کرد. بهترین فردی که این توطئه را توضیح داده است، «یوسف بن خده» در کتاب خود بود که با عنوان «توطئه بربریت» یک فصل را به این موضوع اختصاص داد. هنگامی که [[الجزایر]] مستقل شد، حسین آیت احمد دشمنیاش را با [[زبان عربی]] ادامه داد، و در تاریخ ۲۷/۱۲/۱۹۹۰ رهبری تظاهرات بر علیه تعمیم [[زبان عربی]] در کل [[الجزایر]] را به عهده گرفت. | عدهای از آنها از دانشسرای معلمان «بوزریعه» اطلاعیهای را منتشر کردند. در آن قومیت عربی را مورد حمله قرار دادند و مفهوم ملیگرایی را در حزب که بر اساس عربیت و اسلام پایهگذاری شده بود، مورد انتقاد قرار دادند. آنها شعار [[الجزایر]] بربری را مطرح کردند و توانستند «حسین آیت احمد» را فریب دهند. رهبری حزب با قاطعیت در برابر این امر ایستاد و سران فتنه را از حزب اخراج کرد، که یکی از آنها به عضویت حزب کمونیست [[الجزایر]] در آمد و بعدها رئیس حزب شد. حسین آیت احمد نیز متوجه اشتباه خود شد و رهبری حزب، وی را از ریاست تشکیلات نظامی و سری حزب خلع کرد. بهترین فردی که این توطئه را توضیح داده است، «یوسف بن خده» در کتاب خود بود که با عنوان «توطئه بربریت» یک فصل را به این موضوع اختصاص داد. هنگامی که [[الجزایر]] مستقل شد، حسین آیت احمد دشمنیاش را با [[زبان عربی]] ادامه داد، و در تاریخ ۲۷/۱۲/۱۹۹۰ رهبری تظاهرات بر علیه تعمیم [[زبان عربی]] در کل [[الجزایر]] را به عهده گرفت. | ||
تحصیلکردههای بربری در [[فرانسه]]، آرامش نمییابند تا اینکه منطقه کوههای الاوراس را با مناطق دیگر بربری متحد کنند؛ زیرا معتقدند که منش بربری محقق نمیشود مگر هنگامی که همه مناطق آمازیغی با همدیگر متحد شوند؛ لذا کنگره به اصطلاح بربری در سال ۱۹۹۶ م مقرر کرد که کنفرانسی در شهر «باتنه» مرکز منطقه الاوراس، با حضور دو هزار نفر از بربرهای سراسر جهان، برگزار شود. البته با همکاری «[[احمد أویحی]]» رئیس دفتر | تحصیلکردههای بربری در [[فرانسه]]، آرامش نمییابند تا اینکه منطقه کوههای الاوراس را با مناطق دیگر بربری متحد کنند؛ زیرا معتقدند که منش بربری محقق نمیشود مگر هنگامی که همه مناطق آمازیغی با همدیگر متحد شوند؛ لذا کنگره به اصطلاح بربری در سال ۱۹۹۶ م مقرر کرد که کنفرانسی در شهر «باتنه» مرکز منطقه الاوراس، با حضور دو هزار نفر از بربرهای سراسر جهان، برگزار شود. البته با همکاری «[[احمد أویحی]]» رئیس دفتر رئیسجمهور وقت، شخصیتهای قبیله الاوراس با برگزاری این کنفرانس مخالفت کردند. | ||
خط ۱۶۳: | خط ۱۶۳: | ||
به همین مناسبت، «[[عثمان سعدی]] به عنوان یک آمازیغی شاوی (منسوب به الشاویه) و رئیس جمعیت جزایری دفاع از [[زبان عربی]]، مقالهای در هفتهنامه «الشروق العربی» با این عنوان نوشت: «آیا تحصیلکردههای بربری در [[فرانسه]] در شوراندن مردان با غیرت قبیله الاوراس موفق میشوند؟» عثمان سعدی میگوید: «قبیله الشاویه این مقاله را خواند و تعدادی از افسران ارتش آزادیبخش در «باتنه» جمع شدند و بیانهای را که مخالف برگزاری این کنفرانس است، امضا کردند. | به همین مناسبت، «[[عثمان سعدی]] به عنوان یک آمازیغی شاوی (منسوب به الشاویه) و رئیس جمعیت جزایری دفاع از [[زبان عربی]]، مقالهای در هفتهنامه «الشروق العربی» با این عنوان نوشت: «آیا تحصیلکردههای بربری در [[فرانسه]] در شوراندن مردان با غیرت قبیله الاوراس موفق میشوند؟» عثمان سعدی میگوید: «قبیله الشاویه این مقاله را خواند و تعدادی از افسران ارتش آزادیبخش در «باتنه» جمع شدند و بیانهای را که مخالف برگزاری این کنفرانس است، امضا کردند. | ||
مجاهدین نیز از کوههای الاوراس پایین آمدند و در دیداری با آقای «جباری» والی باتنه گفتند: «اگر دولت با برگزاری این کنفرانس با حضور دو هزار نفر اصرار دارد، پس باید دو هزار قبر برای دفن آنها در منطقه الاوراس حفر کند.» لذا «امین زروال» | مجاهدین نیز از کوههای الاوراس پایین آمدند و در دیداری با آقای «جباری» والی باتنه گفتند: «اگر دولت با برگزاری این کنفرانس با حضور دو هزار نفر اصرار دارد، پس باید دو هزار قبر برای دفن آنها در منطقه الاوراس حفر کند.» لذا «امین زروال» رئیسجمهور دستور لغو برگزاری این کنفرانس را صادر کرد. شورای عالی آمازیغی وابسته به ریاست جمهوری بر علیه من (عثمان سعدی) شکوایهای به تهمت تلاش برای عدم برگزاری این کنفرانس تنظیم کردند. آنها از من خواستند که چهار میلیون دینار الجزایری که دولت برای مقدمات برگزاری این کنفرانس هزینه کرده بود، پرداخت کنم. | ||
یکی از بازرگانان بزرگ اعلام کرد: «باید علیه عثمان سعدی حکم صادر شود. دادگاه ابتدایی در «حسین دای» بر علیه من حکم صادر کرد، اما دادگاه تجدیدنظر سه صفر آن را حذف کرد و فقط سه هزار دینار مرا جریمه کرد. بازهم اصرار بر تجدیدنظر بر این حکم کردم. ۷۴ وکیل دادگستری از سراسر [[الجزایر]] کاندید شدند تا از من دفاع کنند و حتی وکلایی از سایر کشورهای عربی آمادگی خود را برای دفاع از من اعلام کردند. دادگاه معروفی شد که با برائت من به پایان رسید. بربرها صدها نفر را جمع کردند و محل دادگاه را که نیروهای امنیتی از آن محافظت میکردند، محاصره کردند. در این جلسه شیخ عبدالرحمن شیبان القبایلی رئیس [[جمعیت علمای مسلمین الجزایری]]، به عنوان پشتیبان من حاضر بود و حکم به برائت من صادر شد. مسئله عجیب این بود که قاضی که بر علیه من حکم صادر کرد، عرب و قاضی که حکم به من برائت داد، آمازیغی بود.» | یکی از بازرگانان بزرگ اعلام کرد: «باید علیه عثمان سعدی حکم صادر شود. دادگاه ابتدایی در «حسین دای» بر علیه من حکم صادر کرد، اما دادگاه تجدیدنظر سه صفر آن را حذف کرد و فقط سه هزار دینار مرا جریمه کرد. بازهم اصرار بر تجدیدنظر بر این حکم کردم. ۷۴ وکیل دادگستری از سراسر [[الجزایر]] کاندید شدند تا از من دفاع کنند و حتی وکلایی از سایر کشورهای عربی آمادگی خود را برای دفاع از من اعلام کردند. دادگاه معروفی شد که با برائت من به پایان رسید. بربرها صدها نفر را جمع کردند و محل دادگاه را که نیروهای امنیتی از آن محافظت میکردند، محاصره کردند. در این جلسه شیخ عبدالرحمن شیبان القبایلی رئیس [[جمعیت علمای مسلمین الجزایری]]، به عنوان پشتیبان من حاضر بود و حکم به برائت من صادر شد. مسئله عجیب این بود که قاضی که بر علیه من حکم صادر کرد، عرب و قاضی که حکم به من برائت داد، آمازیغی بود.» | ||
خط ۱۷۴: | خط ۱۷۴: | ||
=به ثمررسیدن تلاشها برای تثبیت فرهنگ آمازیغی= | =به ثمررسیدن تلاشها برای تثبیت فرهنگ آمازیغی= | ||
[[پرونده:بوتفلیقه.jpg|بندانگشتی|]] | [[پرونده:بوتفلیقه.jpg|بندانگشتی|]] | ||
عبدالعزیز بوتفلیقه | عبدالعزیز بوتفلیقه رئیسجمهور [[الجزایر]]، سال ۲۰۱۷ م، دستور داد که روز اول سال آمازیغی در این کشور تعطیل رسمیباشد. تعطیلی رسمیای که برای به رسمیت شناخته شدن آن از قبل بهای زیادی پرداخت شده بود. مانند تعطیلی روزهای اول سالهای هجری و میلادی و بقیه مناسبتهای دیگر. این تصمیم بر اساس خواستههای آمازیغیها گرفته شده است؛ بهگونهای که [[بوتفلیقه]] رئیسجمهور، چنین تصور کرد که این اقدام جدید در زمانی که کشور با چالشهای داخلی و منطقهای روبهرو است، به نفع هویت ملی با پایههای اسلامی، عربی و آمازیغی است و وحدت و استقرار را در بین هموطنان باز میگرداند. | ||
روز اول سال آمازیغی «ینّار» نامیده میشود و این روز برابر است با ۱۲ ینایر (ژانویه) میلادی (۲۳ دی ماه) نام دیگر این روز «إیض ینایر» است و در این روز جشنی برای احیای آیینهای آمازیغی برپا میشود. | روز اول سال آمازیغی «ینّار» نامیده میشود و این روز برابر است با ۱۲ ینایر (ژانویه) میلادی (۲۳ دی ماه) نام دیگر این روز «إیض ینایر» است و در این روز جشنی برای احیای آیینهای آمازیغی برپا میشود. | ||
اما در رابطه با زبان آمازیغی، این زبان در سال ۲۰۱۶ م به عنوان یک زبان رسمیشناخته شد، این در حالی است که [[زبان عربی]] زبان ملی و رسمی کل کشور است. همچنین یک آکادمی برای آموزش زبان آمازیغی تأسیس شد. این تصمیم ناگهانی اتخاذ نشده است، زیرا که مراحل زیادی طی شد، که مهمترین آنها عبارتند از: در سال ۱۹۹۶ م، قومیت آمازیغی به عنوان یکی از پایههای هویت ملی در کنار عربیّت و اسلام در قانون اساسی [[الجزایر]] شناخته شد. | اما در رابطه با زبان آمازیغی، این زبان در سال ۲۰۱۶ م به عنوان یک زبان رسمیشناخته شد، این در حالی است که [[زبان عربی]] زبان ملی و رسمی کل کشور است. همچنین یک آکادمی برای آموزش زبان آمازیغی تأسیس شد. این تصمیم ناگهانی اتخاذ نشده است، زیرا که مراحل زیادی طی شد، که مهمترین آنها عبارتند از: در سال ۱۹۹۶ م، قومیت آمازیغی به عنوان یکی از پایههای هویت ملی در کنار عربیّت و اسلام در قانون اساسی [[الجزایر]] شناخته شد. | ||
سال ۱۹۹۵ م، در برخی از مناطق کشور، زبان آمازیغی وارد کتابهای درسی شد و در سال ۲۰۰۲ م، دولت [[الجزایر]] و به دستور [[بوتفلیقه]] | سال ۱۹۹۵ م، در برخی از مناطق کشور، زبان آمازیغی وارد کتابهای درسی شد و در سال ۲۰۰۲ م، دولت [[الجزایر]] و به دستور [[بوتفلیقه]] رئیسجمهور، زبان آمازیغی را به عنوان زبان ملی دوم کشور به رسمیت شناخت. همچنین در سال ۲۰۰۹ م، یکی از کانالهای تلویزیونی رسمی کشور، آغاز به پخش برنامههایی به زبان آمازیغی (با همهٔ لهجههایش)، کرد. لازم به ذکر است که لهجههای متعددی از زبان آمازیغی مانند: القبایلیه، الشاویه و المزابیه در [[الجزایر]] وجود دارد. | ||
برخی از آمازیغیها حادثهای را با نام «بهار آمازیغی» گرامی میدارند. در سال ۱۸۹۰ م حکومت [[الجزایر]] به دلایل سیاسی و امنیتی، از برگزاری یک شب شعر «مولود معمری» جلوگیری کرد و به همین دلیل تظاهرات بزرگی برای برانگیختن انگیزههای هویتی، به راه افتاد. در سال ۲۰۰۱ م نیز در منطقه القبایل، اعتراضات گستردهای صورت گرفت که به خاک و خون کشیده شد و آمازیغیها، این حوادث را به نام «بهار سیاه» مینامند. این تظاهرکنندگان را جنبش جداییطلبانه «ماک» تحریک میکرد. | برخی از آمازیغیها حادثهای را با نام «بهار آمازیغی» گرامی میدارند. در سال ۱۸۹۰ م حکومت [[الجزایر]] به دلایل سیاسی و امنیتی، از برگزاری یک شب شعر «مولود معمری» جلوگیری کرد و به همین دلیل تظاهرات بزرگی برای برانگیختن انگیزههای هویتی، به راه افتاد. در سال ۲۰۰۱ م نیز در منطقه القبایل، اعتراضات گستردهای صورت گرفت که به خاک و خون کشیده شد و آمازیغیها، این حوادث را به نام «بهار سیاه» مینامند. این تظاهرکنندگان را جنبش جداییطلبانه «ماک» تحریک میکرد. |