۸۷٬۷۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نوشته ها' به 'نوشتهها') |
جز (جایگزینی متن - 'آسمان ها' به 'آسمانها') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
به نظر زرتشتیان، ظهور زرتشت حادثه ای تاریخی نیست. او نه تنها نقطه عطفی در تاریخ است، چون تولدش مشخص کننده هزاره ای است که در آن شر مغلوب میگردد، بلکه نقطه عطف مقدری از تاریخ نیز هست که مخلوقات از زمانی که اهریمن نخستین بار به جهان حمله کرده بود، بدان چشم دوخته بودند. | به نظر زرتشتیان، ظهور زرتشت حادثه ای تاریخی نیست. او نه تنها نقطه عطفی در تاریخ است، چون تولدش مشخص کننده هزاره ای است که در آن شر مغلوب میگردد، بلکه نقطه عطف مقدری از تاریخ نیز هست که مخلوقات از زمانی که اهریمن نخستین بار به جهان حمله کرده بود، بدان چشم دوخته بودند. | ||
نطفه زرتشت به طور معمولی بسته نشد، بلکه این نطفه از فره ایزدی جدا شده، از میان | نطفه زرتشت به طور معمولی بسته نشد، بلکه این نطفه از فره ایزدی جدا شده، از میان آسمانها گذشته و به زمین رسیده و در آنجا با دختر پانزده ساله ای در آمیخته است - پانزده سالگی سن آرمانی در نظر ایرانیان است. فره ای که در آن دختر جایگزین شده بود، او را از چنان فروغی مشحون کرد که پدرش که دیوان او را گمراه کرده بودند، پنداشت دخترش را جادو کردهاند و او را از خانه به در کرد. درست در همان زمان بود که او ازدواج کرد. | ||
فرشتگان بزرگ روان زرتشت را از طریق شاخه گیاه «هوم» به مادر منتقل کردند. دو [[فرشته]] بزرگ دیگر تن مادی او را با هوم و شیر در آمیختند، و پدر و مادر زرتشت، به رغم کوشش های جنونآمیز دیوان برای از میان بردن آن مایع، آن را نوشیدند. بنابراین، به نظر زرتشتیان، زردشت در عین حال که انسان است و همیشه انسان باقی می ماند، با این همه مانند آدمیان دیگر نیست و تولد او [[معجزه]]آمیز و کاری خدایی بود. | فرشتگان بزرگ روان زرتشت را از طریق شاخه گیاه «هوم» به مادر منتقل کردند. دو [[فرشته]] بزرگ دیگر تن مادی او را با هوم و شیر در آمیختند، و پدر و مادر زرتشت، به رغم کوشش های جنونآمیز دیوان برای از میان بردن آن مایع، آن را نوشیدند. بنابراین، به نظر زرتشتیان، زردشت در عین حال که انسان است و همیشه انسان باقی می ماند، با این همه مانند آدمیان دیگر نیست و تولد او [[معجزه]]آمیز و کاری خدایی بود. |