۲۱٬۸۹۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رساله ها' به 'رسالهها') |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''امام سید عبدالله بن علوی الحداد''' (متولد در سال 1634 میلادی) یک محقق اسلامی اهل کشور [[یمن]] که تمام عمر خود را در شهر [[طارم]] در درۀ [[حضرموت]] [[یمن]] گذراند و در آنجا درگذشت. وی پیرو عقیده [[اهلسنت]] [[اشعری]] بود در حالی که در [[فقه]] [[اسلامی]] از [[مسلمانان]] [[اهلسنت]] مکتب [[شافعی]] بود. در بین [[اهلسنت]] بهویژه در میان [[صوفیان]] بهعنوان مرجع شناخته میشد. | '''امام سید عبدالله بن علوی الحداد''' (متولد در سال 1634 میلادی) یک محقق اسلامی اهل کشور [[یمن]] که تمام عمر خود را در شهر [[طارم]] در درۀ [[حضرموت]] [[یمن]] گذراند و در آنجا درگذشت. وی پیرو عقیده [[اهلسنت]] [[اشعری]] بود در حالی که در [[فقه]] [[اسلامی]] از [[مسلمانان]] [[اهلسنت]] مکتب [[شافعی]] بود. در بین [[اهلسنت]] بهویژه در میان [[صوفیان]] بهعنوان مرجع شناخته میشد. در این سالهای اخیر کتابهایش مورد توجه قرار گرفتند و در جهان به زبان انگلیسی چاپ و منتشر شدند. <br> | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
اولین شخصی که نام خانوادگی حداد (آهنگر) را به دست آورد، جد امام سید حداد، سید احمد بن ابوبکر بود. سید، که در قرن نهم هجری زندگی میکرد، اغلب در مغازه آهن فروشی در طارم می نشست، از این رو او را احمد الحداد (احمد آهنگر) می نامیدند. | اولین شخصی که نام خانوادگی حداد (آهنگر) را به دست آورد، جد امام سید حداد، سید احمد بن ابوبکر بود. سید، که در قرن نهم هجری زندگی میکرد، اغلب در مغازه آهن فروشی در طارم می نشست، از این رو او را احمد الحداد (احمد آهنگر) می نامیدند. | ||
حبیب عبدالله قدی بلند و پوستی روشن داشت. آبله باعث نابینایی دائمی او قبل از پنج سالگی شد. به نظر نمیرسد که این امر در حفظ کل قرآن و یا حتی نگاه او تاثیری بر شخصیت یا دانش وی داشته باشد زیرا هیچ گونه زخمی بر چهره او باقی نمانده بود. او گواهی میدهد: "در کودکی من هرگز مانند کسی رفتار نمیکردم که نمیدید، نه در راه رفتن و نه در بازی." از کودکی او به عنوان یک عالم دینی تربیت شد که در کودکی به عبادت و مبارزه معنوی شدید پرداخته بود. او همچنین راه زاهدانه را انتخاب کرد. "در ابتدا ، من مدت زیادی را صرف غذای درشت و پوشیدن لباس های خشن کردم." | حبیب عبدالله قدی بلند و پوستی روشن داشت. آبله باعث نابینایی دائمی او قبل از پنج سالگی شد. به نظر نمیرسد که این امر در حفظ کل [[قرآن]] و یا حتی نگاه او تاثیری بر شخصیت یا دانش وی داشته باشد زیرا هیچ گونه زخمی بر چهره او باقی نمانده بود. او گواهی میدهد: "در کودکی من هرگز مانند کسی رفتار نمیکردم که نمیدید، نه در راه رفتن و نه در بازی." از کودکی او به عنوان یک عالم دینی تربیت شد که در کودکی به عبادت و مبارزه معنوی شدید پرداخته بود. او همچنین راه زاهدانه را انتخاب کرد. "در ابتدا ، من مدت زیادی را صرف غذای درشت و پوشیدن لباس های خشن کردم." | ||
امام حداد در جوانی قبل از 17 سالگی در دره های بیابانی اطراف طارم یک چهارم جوز (قسمتی) از تمرین قرآن را به تنهایی قرائت میکرد. گاهی اوقات این کار را با یکی از دوستانش انجام می داد. در ماه رمضان 1061 هجری قمری (1650 م. م.) در حالی که هنوز در 17 سالگی بود وارد خلوا (خلوت معنوی) در زاویه ای از مسجد مسجد الوجیره در طارم شد. او همچنین در همین سال ازدواج کرد. او روزها وقت خود را در خلوا می گذراند و سپس شب را به منزل خانواده همسرش میرفت. در شب خادم او را به مساجد مختلف در طارم می برد جایی که گزارش شده است که او تا 700 رکعت در شب نماز می خواند. | امام حداد در جوانی قبل از 17 سالگی در دره های بیابانی اطراف طارم یک چهارم جوز (قسمتی) از تمرین قرآن را به تنهایی قرائت میکرد. گاهی اوقات این کار را با یکی از دوستانش انجام می داد. در ماه رمضان 1061 هجری قمری (1650 م. م.) در حالی که هنوز در 17 سالگی بود وارد خلوا (خلوت معنوی) در زاویه ای از مسجد مسجد الوجیره در طارم شد. او همچنین در همین سال ازدواج کرد. او روزها وقت خود را در خلوا می گذراند و سپس شب را به منزل خانواده همسرش میرفت. در شب خادم او را به مساجد مختلف در طارم می برد جایی که گزارش شده است که او تا 700 رکعت در شب نماز می خواند. |