۲۱٬۸۸۹
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (←نابینایی) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
بیماری آبله باعث نابینایی دائمی او قبل از پنج سالگی شد. این امر بر شخصیت یا دانش وی در حفظ کل [[قرآن]] تاثیر نداشت. او میگوید: "در کودکی من هرگز مانند کسی رفتار نمیکردم که نمیدید، نه در راه رفتن و نه در بازی". از کودکی او بهعنوان یک متعلم دینی تربیت شد بهگونهای که در کودکی به عبادت و ریاضت معنوی پرداخته بود. او همچنین زندگی زاهدانه را انتخاب کرد. در این زمینه نقل میکند:"در ابتدا ، من مدت زیادی را صرف غذای درشت و پوشیدن لباسهای خشن کردم". | بیماری آبله باعث نابینایی دائمی او قبل از پنج سالگی شد. این امر بر شخصیت یا دانش وی در حفظ کل [[قرآن]] تاثیر نداشت. او میگوید: "در کودکی من هرگز مانند کسی رفتار نمیکردم که نمیدید، نه در راه رفتن و نه در بازی". از کودکی او بهعنوان یک متعلم دینی تربیت شد بهگونهای که در کودکی به عبادت و ریاضت معنوی پرداخته بود. او همچنین زندگی زاهدانه را انتخاب کرد. در این زمینه نقل میکند:"در ابتدا ، من مدت زیادی را صرف غذای درشت و پوشیدن لباسهای خشن کردم". | ||
ایشان در نوجوانی قبل از 17 سالگی در درههای بیابانی اطراف طارم یک چهارم جزء از [[قرآن]] را به تنهایی قرائت میکرد. گاهی اوقات | ایشان در نوجوانی قبل از 17 سالگی در درههای بیابانی اطراف طارم یک چهارم جزء از [[قرآن]] را به تنهایی قرائت میکرد. گاهی اوقات قرائت را به همراه یکی از دوستانش انجام میداد. در [[ماه رمضان]] 1061 هجری قمری در حالی که هنوز در 17 سالگی بود وارد خلوت معنوی در گوشهای از مسجد الوجیره در طارم میشد. او همچنین در همین سال ازدواج کرد. او روزها وقت خود را در خلوت معنوی میگذراند، سپس شب را به منزل خانواده همسرش میرفت. در شب خادم او را به مساجد مختلف در طارم میبرد جایی که گزارش شده است که او تا 700 رکعت در شب [[نماز]] میخواند. | ||
وی همچنین به آهنگر قلب(حدادالقلوب) معروف بود. معنای احتمالی این امر این است که آنها یک قطعه فلزی زنگ زده یا خورده را برداشته و آن را به یک قطعه فلزی خوششکل تبدیل میکنند. | |||
حبیب حداد در دوران افول اسلام زندگی میکرد. در طول زندگی او انگلیسیها قبلاً به تجارت در [[یمن]] عادت کرده بودند و پرتغالیها جزیره سوکوترا را در 350 کیلومتری ساحل تصرف کرده بودند. گسترش [[مسلمانان]] عملاً متوقف شده بود. علاوه بر این منطقه [[حضرموت]] در طول زندگی خود شاهد یک دوره ویرانگر بود. وقتی سید بیست و پنج ساله بود حضرموت توسط قصیمی زیدیه یمن علیا فتح شد. | |||
=تحصیلات= | =تحصیلات= | ||
ایشان نزد بسیاری از علمای زمان خود در [[حضرموت]] تحصیل کرد. یکی از آنها پدرش میباشد. قبل از رسیدن به سن 15 سالگی پدرش توصیه کرد که کتابی به نام الارشاد را حفظ کند. کاری که در [[فقه]] [[شافعی]] بسیار خلاصه شده است. اما بعداً درخواست کرد که ترجیح دهد به جای مطالعه کتاب بیعت الهیدایه (آغاز هدایت) مطالعه کند. تمرکز بر فقه حبیب القطب عمر بن عبدالرحمان العطاس از جمله معلمان دیگر او بود. ایماژ عبدالرحمان العطاس معلمی است که به او اجازه داد تا بخشی از گشایش معنوی خود را در دوران دانشجویی توسعه دهد. وی همچنین در نزد چندین علمای دیگر علوی صداوسیما تحصیل کرد. مانند حبیب عاقل بن عبدالرحمان السگاف، حبیب العالمه عبدالرحمان بن شیخ ایدید، حبیب العلمه سهل بن احمد بحسین آل- حدیلی بعلاوی و دانشمند بزرگ [[مکه]]. حبیب محمد بن العوی السگاف و چند علمای دیگر. | |||
در جوانی وقتی امام حداد سوره یاسین را می خواند. گریه میکرد و بر گریه غلبه میکرد. اعتقاد بر این است که گشایش معنوی او از طریق سوره یاسین بوده است. وی با راهنمایی یکی از علمای فقیه باجبیر ، بیعت الهدایه را فراگرفت. وی همچنین احیاء العلوم الدین (احیای علوم دینی) را امام غزالی زیر نظر این دانشمند آموخت. | در جوانی وقتی امام حداد سوره یاسین را می خواند. گریه میکرد و بر گریه غلبه میکرد. اعتقاد بر این است که گشایش معنوی او از طریق سوره یاسین بوده است. وی با راهنمایی یکی از علمای فقیه باجبیر ، بیعت الهدایه را فراگرفت. وی همچنین احیاء العلوم الدین (احیای علوم دینی) را امام غزالی زیر نظر این دانشمند آموخت. |