۸۶٬۲۵۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'شرکت کنندگان' به 'شرکتکنندگان') |
||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
*'''نخست ـ اجتهاد در چگونگی فهم متون شرعی:''' برای مثال قرآن کریم به «مؤلفة قلوبهم» یعنی مستضعفان، سهمی از زکات را طبق آیه زکات، زمانی که مسلمانان در حالت ضعف بوده و نیاز به تألیف و نزدیکی دلها و دور کردن شر از آنها بودهاند قائل بود، ولی پس از آنکه مسلمانان نیرومند شدند و دولت آنها در زمان عمر بن خطاب عظمت پیدا کرد، دیگر نیازی به اجرای آن حکم نبود از این رو عمر برداشت سهم «المؤلفة قلوبهم» را از زکات متوقف کرد. وی با این کار خود این حکم را از راه وحی قطع نکرد ولی او با اندیشه خود متوجه شد که شرطهای اجرای این حکم دیگر فراهم نیست و شرایط جدید به وجود مستضعفان که همان «المؤلفة قلوبهم» باشند در جامعه اسلامی پایان دادهاست.<br> | *'''نخست ـ اجتهاد در چگونگی فهم متون شرعی:''' برای مثال قرآن کریم به «مؤلفة قلوبهم» یعنی مستضعفان، سهمی از زکات را طبق آیه زکات، زمانی که مسلمانان در حالت ضعف بوده و نیاز به تألیف و نزدیکی دلها و دور کردن شر از آنها بودهاند قائل بود، ولی پس از آنکه مسلمانان نیرومند شدند و دولت آنها در زمان عمر بن خطاب عظمت پیدا کرد، دیگر نیازی به اجرای آن حکم نبود از این رو عمر برداشت سهم «المؤلفة قلوبهم» را از زکات متوقف کرد. وی با این کار خود این حکم را از راه وحی قطع نکرد ولی او با اندیشه خود متوجه شد که شرطهای اجرای این حکم دیگر فراهم نیست و شرایط جدید به وجود مستضعفان که همان «المؤلفة قلوبهم» باشند در جامعه اسلامی پایان دادهاست.<br> | ||
*'''دوم ـ اجتهاد در مسائل مستحدث که مصلحت مورد نیاز را جلب یا فساد آشکاری را دفع مینماید:''' نظیر اجتهاد عمر بن خطاب و تنی چند از صحابه در منع تقسیم سرزمین عراق بین | *'''دوم ـ اجتهاد در مسائل مستحدث که مصلحت مورد نیاز را جلب یا فساد آشکاری را دفع مینماید:''' نظیر اجتهاد عمر بن خطاب و تنی چند از صحابه در منع تقسیم سرزمین عراق بین شرکتکنندگان در فتح آن. وی با اندیشه خود متوجه میشود که تقسیم این سرزمینها موجب حصر ثروتهای فراوان نزد عدهای اندک و محروم شدن توده عظیم مردم و دولت میگردد، بر مبنای این گفته خداوند متعال: «'''کیْ لا یکونَ دُولَةً بَینَ الأَْغْنِیاءِ مِنْکمْ''' <ref>حشر: 7</ref>؛ تا ثروت میان توانگران دست به دست نگردد». تابعان و کسانی که پس از آنها آمدند نیز همین روش را دنبال کردند و از اندیشه و نظر خود در مسائل تازهای که در اثر پیشرفت زندگی پیش میآمد، بهرهگرفتند تا این که مکاتب فقهی ظاهر گردید و مذاهب نیز که نشاندهنده ماهیت انعطاف احکام شرعی اسلامی بود ظهور کرد و از این راه ثروت قانونگذاری عظیمی را از خود بر جای گذاشتند؛ به گونهای که زندگی بسیاری از ملتها در زمانها و مکانهای گوناگون را پوشش میداد. این مسئله نشاندهنده دلیل قاطعی بر نرمش و استمرار جنبش اندیشه اسلامی نو آور بود که توانسته بود با رویدادها و با استمداد از درک دقیق کتاب خدا و سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله) او همراهی نماید، بیآنکه در این کار با پیچیدگی، جمود یا تنگنا روبهرو شود و این اندیشه همدوش فهم اسلامی منضبط بدون افراط و تفریط بودهاست.<br> | ||
'''با توجه به آن چه گفته شد میتوانیم حقایق زیر را اثبات نماییم:<br>''' | '''با توجه به آن چه گفته شد میتوانیم حقایق زیر را اثبات نماییم:<br>''' |