۸۷٬۸۳۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شرکت کنندگان' به 'شرکتکنندگان') |
جز (جایگزینی متن - 'سرمایه گذاری' به 'سرمایهگذاری') |
||
خط ۲٬۳۲۸: | خط ۲٬۳۲۸: | ||
بعضی از خانوادههای ایـن دانشجویان حقیقت وماهیت این دانشگاهها را میدانند اما چارهایندارند زیرا بضاعت علمی فرزندان آنان اندک است ورغبتی به درس ندارند وپیوستن به دانشگاههای قدیمی وبا سابقه باعث هدر رفتن پول ووقت آنان, بدون تحقق نتیجه است در حالیکه اگر اینان در امتحان ورودی این دانشگاهها قبول شده وسپس مدرکی بگیرند, این مدرک هر چند از لحاظ سطح علمی دارای مشکلاتی است اما بهتر از هیچ است. این ملاحظات گذرا وسریع, ممکن است کافی باشد برای ابطال دلائل کسانیکه از این دانشگاهها دفاع میکنند. این یک مشکل اساسی است که نیاز به راه حل عمیق دارد وعلّت در عــدم وجود یک سیاست آموزشی مبتنی بر توجیه دانشجو ومشخص کردن رشتهها مطابق با معدل آنان در مرحله دبیرستان, نهفته است. این واقعیات, چنین واکنشی را بوجود آورده که اگر جذب تعداد دانشجویان بیشتر از قدرت دانشگاه لبنان است ویا اگر وضعیت اقتصادی اجازه رفتن آنان به دانشگاههای قدیمی را نمیدهد, حل مشکل به اجازه دادن برای تأسیس دانشگاهها به هر کیفیتی نیست. اگر اینها دانشگاه هستند که البته بیشتر آنان اینگونه نیست, کافی نیست که هر مؤسسه آموزش عالی با زدن یک تابلو برسردر ورودی اش اعلام کند دانشگاه است تا دانشگاه شود وحتی حضور بعضی از سیاستمداران یا متخصصین آموزشی وتربیتی در مراسم جشن این دانشگاهها به معنای عدم مخالف این دانشگاهها با قانون نیست چون مثل این امور در لبنان فراوان است. بیشتر این دانشگاهها دارای مجوز انستیتوی دانشگاهی ونه دانشگاه میباشند که فرق فراوانی بخصوص در سطح مدرکی که این مؤسسات حق دارند به فارغالتحصیلان خود دهند, وجود دارد. مدرک انستیتو دانشگاهی که اسم آن دیپلم دانشگاهی تکنولوژی ( D.U.T ) یا ( A.A ) مطابق نظام آمریکائی است, در واقع مدرک لیسانس دانشگاهی ویا معادل آن نیست. احیاناً دانشجو ماهیت مدرک اعطایی را نمی دانــد وفقط راضی است که دانشگاهــــی که در آن تحصیل مــی کند شاخهای از شاخههای یک دانشگاه مشهور در خارج است وتوجه ندارد که دولت لبنان اگر آنرا قبول کند با چه مدرکی معادل وارزشیابی میشود. | بعضی از خانوادههای ایـن دانشجویان حقیقت وماهیت این دانشگاهها را میدانند اما چارهایندارند زیرا بضاعت علمی فرزندان آنان اندک است ورغبتی به درس ندارند وپیوستن به دانشگاههای قدیمی وبا سابقه باعث هدر رفتن پول ووقت آنان, بدون تحقق نتیجه است در حالیکه اگر اینان در امتحان ورودی این دانشگاهها قبول شده وسپس مدرکی بگیرند, این مدرک هر چند از لحاظ سطح علمی دارای مشکلاتی است اما بهتر از هیچ است. این ملاحظات گذرا وسریع, ممکن است کافی باشد برای ابطال دلائل کسانیکه از این دانشگاهها دفاع میکنند. این یک مشکل اساسی است که نیاز به راه حل عمیق دارد وعلّت در عــدم وجود یک سیاست آموزشی مبتنی بر توجیه دانشجو ومشخص کردن رشتهها مطابق با معدل آنان در مرحله دبیرستان, نهفته است. این واقعیات, چنین واکنشی را بوجود آورده که اگر جذب تعداد دانشجویان بیشتر از قدرت دانشگاه لبنان است ویا اگر وضعیت اقتصادی اجازه رفتن آنان به دانشگاههای قدیمی را نمیدهد, حل مشکل به اجازه دادن برای تأسیس دانشگاهها به هر کیفیتی نیست. اگر اینها دانشگاه هستند که البته بیشتر آنان اینگونه نیست, کافی نیست که هر مؤسسه آموزش عالی با زدن یک تابلو برسردر ورودی اش اعلام کند دانشگاه است تا دانشگاه شود وحتی حضور بعضی از سیاستمداران یا متخصصین آموزشی وتربیتی در مراسم جشن این دانشگاهها به معنای عدم مخالف این دانشگاهها با قانون نیست چون مثل این امور در لبنان فراوان است. بیشتر این دانشگاهها دارای مجوز انستیتوی دانشگاهی ونه دانشگاه میباشند که فرق فراوانی بخصوص در سطح مدرکی که این مؤسسات حق دارند به فارغالتحصیلان خود دهند, وجود دارد. مدرک انستیتو دانشگاهی که اسم آن دیپلم دانشگاهی تکنولوژی ( D.U.T ) یا ( A.A ) مطابق نظام آمریکائی است, در واقع مدرک لیسانس دانشگاهی ویا معادل آن نیست. احیاناً دانشجو ماهیت مدرک اعطایی را نمی دانــد وفقط راضی است که دانشگاهــــی که در آن تحصیل مــی کند شاخهای از شاخههای یک دانشگاه مشهور در خارج است وتوجه ندارد که دولت لبنان اگر آنرا قبول کند با چه مدرکی معادل وارزشیابی میشود. | ||
اما از سوی دیگر در این دانشگاهها مردود شدن ممنوع است ولازم نیست که دانشجو تلاش کند ویا اگر تلاش نکرد برای جلوگیری از افت سطح علمی او را اخراج کنند, بلکه با کمال سادگی وروشنی انتظار سودهی را دارند وصاحبان آن کسانی هستند که بر خلاف ماده سوم از قانون مراکز آموزش عالی خصوصی صادره به سال 1961 عمل میکنند. این ماده اشاره دارد, باید مؤسسات لبنانی یا بیگانه, به سرپرستی اشخاص با صلاحیت وبا نظارت دولت, مطابق شروطی که قانون معین میکند باشد. وقتی که مجوز آموزشی به مجوز مؤسسه تجاری تبدیل شد, دانشجو مشتری میشود ودر نتیجه مطابق اصول تجارت موفق همیشه حق با اوست. اطلاعیههای تجاری این دانشگاهها ورشتههای آنان که در همه جا وجود دارد دلیل واضحی است که رابطه بین این مؤسسات ودانشجو خارج از چهار چوب تجاری محض نیست. به جای فعّال ساختن قانون وبه جای تعقیب خلافکاران, شورای مشورتی در وزرات دادگستری در تاریخ 19 ژانویه 1998 به شرکت هــــای سهامی وشرکت هــــــای | اما از سوی دیگر در این دانشگاهها مردود شدن ممنوع است ولازم نیست که دانشجو تلاش کند ویا اگر تلاش نکرد برای جلوگیری از افت سطح علمی او را اخراج کنند, بلکه با کمال سادگی وروشنی انتظار سودهی را دارند وصاحبان آن کسانی هستند که بر خلاف ماده سوم از قانون مراکز آموزش عالی خصوصی صادره به سال 1961 عمل میکنند. این ماده اشاره دارد, باید مؤسسات لبنانی یا بیگانه, به سرپرستی اشخاص با صلاحیت وبا نظارت دولت, مطابق شروطی که قانون معین میکند باشد. وقتی که مجوز آموزشی به مجوز مؤسسه تجاری تبدیل شد, دانشجو مشتری میشود ودر نتیجه مطابق اصول تجارت موفق همیشه حق با اوست. اطلاعیههای تجاری این دانشگاهها ورشتههای آنان که در همه جا وجود دارد دلیل واضحی است که رابطه بین این مؤسسات ودانشجو خارج از چهار چوب تجاری محض نیست. به جای فعّال ساختن قانون وبه جای تعقیب خلافکاران, شورای مشورتی در وزرات دادگستری در تاریخ 19 ژانویه 1998 به شرکت هــــای سهامی وشرکت هــــــای سرمایهگذاری, اجازه ایجاد مؤسسات آموزش عالی را داد که در نگاه منتقدین لبنانی خود یک مصیبت بزرگ بود. | ||
منتقدین میگوید اگر قبولی مردودیها یکی از شعارهای این دانشگاهها باشد, پس پذیرش مردودین در امتحانات نهائی سال آخر دبیرستان نیز از خصوصیات اساسی این گونه مؤسسات است, به این دلیل که دانش آموز میتواند به نظام FRESHMAN بپیوندد که معادل دیپلم لبنانی است. در صورتیکه پیوستن به این نظام در اصل اختیاری نیست بلکه تابع یک سلسله شروط واضح وصریح است که نیازمند مجوز از وزارت آموزش عالی برای ادامه تحصیل به روش بیگانه است وباید کلاس 12 را به پایان برساند ودر امتحانات SAT1 وSAT2 که تحت نظارت امیدیست در لبنان است شرکت کند که تصحیح اوراق آن در آمریکا صورت نمیگیرد؛ اما دانشگاههای جدید مقید به این موارد نیستند, بلکه با پذیرش دانش آمـــوزان مردودی امتحانات نهائی آنان را دانشجو بحساب میآورند. این دانشجویان میدانند که دولت لبنان مدرک دانشگاهی آنان را نمی پذیرد چون فاقد مدرک دیپلم هستند اما میگویند که در کشورهای عربی حوزۀ خلیج فارس وآمریکا وکانادا مورد قبول است در صورتیکه دانشگاه برای تدریس این نظام(FRESHMAN) نیاز به مجوز دارد واین در حالی است که قانونگذار لبنانی تدریس این نظام را منحصر به دانشگاهها ویا هر مؤسسه وآموزش عالی دیگر نکرده واین باعث هرج ومرج بیشتری در این بخش گردیده است. لازم به ذکر است که مقایسه بین FRESHMAN ودیپلم فرانسه از جهت معادل بودنش با دیپلم لبنان, بدون در نظر گرفتن شروط از پیش تعیین شده دقیق نیست بخصوص بعد از آنکه دیپلم فرانسه به موجب قرارداد منعقده میان دو کشور معادل دیپلم لبنان شناخته شده است واین موضوع بر نظام RESHMAN صادق نیست؛ علاوه بر اینکه احکام 29 و73 اجازه معادله کردن ویکسان سازی گواهینامههای خارجی در خارج وداخل لبنان با دیپلم لبنانی را نمیدهد, که البته فعالیت مجدد معادله کردن آن از سال 1995 آغاز شد, بعد از آن که در زمان جنگ تعطیل شده بود. دولت لبنان چهار نظام زیر را پذیرفته است که عبارتنـــــد از: دیپلم فــرانسه, FRESHMAN, ABITOR, دیـــپلم بین المللی. | منتقدین میگوید اگر قبولی مردودیها یکی از شعارهای این دانشگاهها باشد, پس پذیرش مردودین در امتحانات نهائی سال آخر دبیرستان نیز از خصوصیات اساسی این گونه مؤسسات است, به این دلیل که دانش آموز میتواند به نظام FRESHMAN بپیوندد که معادل دیپلم لبنانی است. در صورتیکه پیوستن به این نظام در اصل اختیاری نیست بلکه تابع یک سلسله شروط واضح وصریح است که نیازمند مجوز از وزارت آموزش عالی برای ادامه تحصیل به روش بیگانه است وباید کلاس 12 را به پایان برساند ودر امتحانات SAT1 وSAT2 که تحت نظارت امیدیست در لبنان است شرکت کند که تصحیح اوراق آن در آمریکا صورت نمیگیرد؛ اما دانشگاههای جدید مقید به این موارد نیستند, بلکه با پذیرش دانش آمـــوزان مردودی امتحانات نهائی آنان را دانشجو بحساب میآورند. این دانشجویان میدانند که دولت لبنان مدرک دانشگاهی آنان را نمی پذیرد چون فاقد مدرک دیپلم هستند اما میگویند که در کشورهای عربی حوزۀ خلیج فارس وآمریکا وکانادا مورد قبول است در صورتیکه دانشگاه برای تدریس این نظام(FRESHMAN) نیاز به مجوز دارد واین در حالی است که قانونگذار لبنانی تدریس این نظام را منحصر به دانشگاهها ویا هر مؤسسه وآموزش عالی دیگر نکرده واین باعث هرج ومرج بیشتری در این بخش گردیده است. لازم به ذکر است که مقایسه بین FRESHMAN ودیپلم فرانسه از جهت معادل بودنش با دیپلم لبنان, بدون در نظر گرفتن شروط از پیش تعیین شده دقیق نیست بخصوص بعد از آنکه دیپلم فرانسه به موجب قرارداد منعقده میان دو کشور معادل دیپلم لبنان شناخته شده است واین موضوع بر نظام RESHMAN صادق نیست؛ علاوه بر اینکه احکام 29 و73 اجازه معادله کردن ویکسان سازی گواهینامههای خارجی در خارج وداخل لبنان با دیپلم لبنانی را نمیدهد, که البته فعالیت مجدد معادله کردن آن از سال 1995 آغاز شد, بعد از آن که در زمان جنگ تعطیل شده بود. دولت لبنان چهار نظام زیر را پذیرفته است که عبارتنـــــد از: دیپلم فــرانسه, FRESHMAN, ABITOR, دیـــپلم بین المللی. |