۸۸٬۱۷۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کتابها' به 'کتابها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
امروزه فضائل [[امام علی]] جهانگیر است و دوست و دشمن، یهودی و مسیحی و مسلمان، و شیعی و سنی در مورد آن داد سخن دادهاند به تعبیر [[شافعی|امام شوافع]] در [[صحیح بخاری]] شخصی امام شافعی را ملاقات کرد و از او پرسید: در حق علی چه میگویی؟ در پاسخ امام شافعی گفت: چه گویم درباره مردی که دوستان او از ترس دشمنانش مناقب و فضائل او را کتمان | امروزه فضائل [[امام علی]] جهانگیر است و دوست و دشمن، یهودی و مسیحی و مسلمان، و شیعی و سنی در مورد آن داد سخن دادهاند به تعبیر [[شافعی|امام شوافع]] در [[صحیح بخاری]] شخصی امام شافعی را ملاقات کرد و از او پرسید: در حق علی چه میگویی؟ در پاسخ امام شافعی گفت: چه گویم درباره مردی که دوستان او از ترس دشمنانش مناقب و فضائل او را کتمان میکنند و دشمنان، از راه کینهتوزی مناقب او را کتمان نمودند، درحالیکه مناقب و فضائل او بهاندازهای است که خاور و باختر جهان را پرکرده است. <ref>صحیح بخاری ج 2 ص 202</ref> این صفحه گوشهای از فضایل مولی علی علیهالسّلام در قالب بعضی از آیات کریمه قرآن مجید است و درصدد بیان برخی فضایل امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام از منابع دانشمندان اهلسنت و جماعت، هستیم که در شأن نزول یا تفسیر یا تأویل بعضی از آیات کلامالله مجید ذکر شده است. | ||
''' فضایل علی علیهالسّلام در قرآن به روایت اهلسنت ''' | ''' فضایل علی علیهالسّلام در قرآن به روایت اهلسنت ''' | ||
==علی علیهالسلام صراط مستقیم== | ==علی علیهالسلام صراط مستقیم== | ||
اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ</big><ref>(حمد،6)</ref>: به راه راست ما را راهبر باش. | |||
حدیث: عن ابن عباس قال: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لعلی بن ابیطالب: «انت الطریق الواضح و انت الصراط المستقیم و انت یعسوب المؤمنین»:از ابن عباس رسیده است که پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی بن ابیطالب علیهالسّلام فرمود: (ای علی) تو راه روشن و همان راه راست و پشتوانه و پناه مؤمنان هستی. <ref>شواهد التنزیل لقواعد التفضیل حاکم حسکانى حنفى ج 1/ 58.</ref> | حدیث: عن ابن عباس قال: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لعلی بن ابیطالب: «انت الطریق الواضح و انت الصراط المستقیم و انت یعسوب المؤمنین»:از ابن عباس رسیده است که پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی بن ابیطالب علیهالسّلام فرمود: (ای علی) تو راه روشن و همان راه راست و پشتوانه و پناه مؤمنان هستی. <ref>شواهد التنزیل لقواعد التفضیل حاکم حسکانى حنفى ج 1/ 58.</ref> | ||
==علی علیهالسلام هادی متقین== | ==علی علیهالسلام هادی متقین== | ||
هُدی لِلْمُتَّقِینَ</big><ref>(بقره،2)</ref>: این است کتابی که مایه هدایت تقواپیشگان است. | |||
حدیث: عن عبدالله بن عباس فی قول اللّه عزّوجلّ: ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فِیهِ یعنی لا شک فیه أنّه من عند اللّه نزل «هدی» یعنی بیانا و نورا «للمتقین» علی بن ابیطالب علیهالسّلام الذی لم یشرک باللّه طرفة عین، اتقی الشرک و عبادة الاوثان و اخلص للّه العبادة، یبعث الی الجنّة بغیر حساب هو و شیعته: در مورد قول خداوند که فرموده: ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فِیهِ، ابن عباس گفته است یعنی شکی نیست که این کتاب از جانب خداوند نازل شده است و هدایت به معنای بیان و نور است و مراد از «متّقین» امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیهالسّلام | حدیث: عن عبدالله بن عباس فی قول اللّه عزّوجلّ: ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فِیهِ یعنی لا شک فیه أنّه من عند اللّه نزل «هدی» یعنی بیانا و نورا «للمتقین» علی بن ابیطالب علیهالسّلام الذی لم یشرک باللّه طرفة عین، اتقی الشرک و عبادة الاوثان و اخلص للّه العبادة، یبعث الی الجنّة بغیر حساب هو و شیعته: در مورد قول خداوند که فرموده: ذلِک الْکتابُ لا رَیبَ فِیهِ، ابن عباس گفته است یعنی شکی نیست که این کتاب از جانب خداوند نازل شده است و هدایت به معنای بیان و نور است و مراد از «متّقین» امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیهالسّلام میباشد (که مصداق اتم و اکمل پارسایان میباشد) امامی که چشم به هم زدنی شرک نیاورد او بود که از بتها بیزاری میجست و خدا را خالصانه عبادت میکرد. او و شیعیانش بدون حساب اهل بهشت خواهند بود. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 67.</ref> | ||
==علی علیهالسلام و حزبش رستگارانند== | ==علی علیهالسلام و حزبش رستگارانند== | ||
هُمُ الْمُفْلِحُونَ</big><ref>(بقره،5)</ref> ترجمه: ایشان همان رستگارانند | |||
حدیث: «قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: یا سلمان هذا و حزبه هم المفلحون»: پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به سلمان فرموده است: ای سلمان این مرد (اشاره به حضرت علی علیهالسّلام کردند) و حزبش رستگارند <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 69.</ref><br> | حدیث: «قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: یا سلمان هذا و حزبه هم المفلحون»: پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به سلمان فرموده است: ای سلمان این مرد (اشاره به حضرت علی علیهالسّلام کردند) و حزبش رستگارند <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 69.</ref><br> | ||
==علی علیهالسلام مومنی که خداوند مسخرهکنندهاش را استهزاء | ==علی علیهالسلام مومنی که خداوند مسخرهکنندهاش را استهزاء میکند== | ||
وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلی شَیاطِینِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَکمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ اللَّهُ یسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ یمُدُّهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یعْمَهُونَ</big>. <ref>(بقره،14)</ref> ترجمه: و چون با کسانی که ایمان آوردهاند برخورد کنند میگویند: ایمان آوردیم و چون با شیطانهای خود خلوت کنند، میگویند: در حقیقت ما با شماییم، ما فقط (آنان را) ریشخند میکنیم.<br> | |||
حدیث: عن محمد بن الحنفیه قال: بینما امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب قد اقبل من خارج المدینه و معه سلمان الفارسی و عمّار، و صهیب و المقداد، و ابوذرّ، اذا بصر بهم عبدالله بن ابی بن سلول المنافق و معه اصحابه، فلما دنی امیرالمؤمنین قال عبدالله بن ابی: مرحبا بسید بنیهاشم وصی رسولالله و اخیه و ختنه و ابی السبطین الباذل له ماله و نفسه فقال ویلک یا بن ابی انت منافق اشهد علیک بنفاقک. فقال ابن ابی: و تقول مثل هذا لی؟ و و اللّه انی لمؤمن مثلک و مثل اصحابک. فقال علی ثکلتک امک ما انت الا منافق. | حدیث: عن محمد بن الحنفیه قال: بینما امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب قد اقبل من خارج المدینه و معه سلمان الفارسی و عمّار، و صهیب و المقداد، و ابوذرّ، اذا بصر بهم عبدالله بن ابی بن سلول المنافق و معه اصحابه، فلما دنی امیرالمؤمنین قال عبدالله بن ابی: مرحبا بسید بنیهاشم وصی رسولالله و اخیه و ختنه و ابی السبطین الباذل له ماله و نفسه فقال ویلک یا بن ابی انت منافق اشهد علیک بنفاقک. فقال ابن ابی: و تقول مثل هذا لی؟ و و اللّه انی لمؤمن مثلک و مثل اصحابک. فقال علی ثکلتک امک ما انت الا منافق. | ||
ثم اقبل ابی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فاخبره بما جری فانزل اللّه تعالی: «وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا» یعنی و اذا لقی ابن سلول امیرالمؤمنین المصدق بالتنزیل قالوا (کنا) آمنّا، یعنی صدقنا بمحمد و القرآن، و اذا خلوا الی شیاطینهم من المنافقین قالوا: انا معکم فی الکفر، و الشرک، انّما نحن مستهزؤون بعلی بن ابیطالب و اصحابه. | ثم اقبل ابی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فاخبره بما جری فانزل اللّه تعالی: «وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا» یعنی و اذا لقی ابن سلول امیرالمؤمنین المصدق بالتنزیل قالوا (کنا) آمنّا، یعنی صدقنا بمحمد و القرآن، و اذا خلوا الی شیاطینهم من المنافقین قالوا: انا معکم فی الکفر، و الشرک، انّما نحن مستهزؤون بعلی بن ابیطالب و اصحابه. | ||
یقول اللّه تعالی (تبکیتا لهم): «اللَّهُ یسْتَهْزِئُ بِهِمْ» یعنی یجازیهم فی الاخرة جزاء استهزائهم بعلی علیهالسّلام و اصحابه رضی اللّه عنهم.<br> | یقول اللّه تعالی (تبکیتا لهم): «اللَّهُ یسْتَهْزِئُ بِهِمْ» یعنی یجازیهم فی الاخرة جزاء استهزائهم بعلی علیهالسّلام و اصحابه رضی اللّه عنهم.<br> | ||
ترجمه: ابوالعباس علوی باسنادش، از محمد بن حنفیه (فرزند حضرت علی علیهالسلام) خبر | ترجمه: ابوالعباس علوی باسنادش، از محمد بن حنفیه (فرزند حضرت علی علیهالسلام) خبر میدهد در آن زمان که علی علیهالسّلام از خارج مدینه میآمدند و همراه ایشان سلمان فارسی و عمار و صهیب و مقداد و ابوذر بودند عبدالله بن ابی سلول منافق به آنها برخورد. با او نیز عدّهای بودند وقتی به نزدیکی امیرالمؤمنین رسید عبدالله گفت آفرین به سید بنیهاشم، وصی پیامبر و برادر ایشان و داماد او و پدر حسن و حسین، کسی که مال و جانش را فدای ایشان کرد. مولی علی علیهالسّلام فرمودند: وای بر تو ای ابن ابی تو منافق هستی، من به نفاق تو شهادت میدهم. ابن ابّی گفت شخصی همانند من منافق است؟ این را به من میگویی؟ به خدا قسم من مثل تو و یاران تو مؤمن هستم علی علیهالسّلام فرمودند مادرت به عزایت بنشیند، نیستی تو مگر منافق. سپس خدمت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم رسیدند و قضیه را تعریف کردند، خداوند تعالی آیه فوق را فرستاد إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا یعنی وقتیکه ابن سلول امیرالمؤمنین را ملاقات کرد. (بهعنوان مصداق آیه) قالُوا آمَنَّا یعنی گفتند به محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و قرآن ایمان آوردیم. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 72.</ref> | ||
==علی علیهالسلام خلیفه خدا بر زمین== | ==علی علیهالسلام خلیفه خدا بر زمین== | ||
وَ إِذْ قالَ رَبُّک لِلْمَلائِکةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یفْسِدُ فِیها وَ یسْفِک الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِک وَ نُقَدِّسُ لَک قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ</big>.<ref>(بقره،30)</ref>: و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جانشینی خواهم گماشت، گفتند: آیا در آن کسی را میگماری که در آن فساد انگیزد و خونها بریزد؟ و حالآنکه ما با ستایش تو (تو را) تنزیه میکنیم، و به تقدست میپردازیم. فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید.<br> | |||
حدیث: عن عبدالله بن مسعود قال: وقعت الخلافة من اللّه عزّ و جلّ فی القرآن لثلاثة نفر: | حدیث: عن عبدالله بن مسعود قال: وقعت الخلافة من اللّه عزّ و جلّ فی القرآن لثلاثة نفر: | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
1- برای حضرت آدم علیهالسّلام آنجا که فرموده است: وَ إِذْ قالَ رَبُّک لِلْمَلائِکةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً ... <ref>30 بقره.</ref> «و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جانشینی خود خواهم گماشت ...» | 1- برای حضرت آدم علیهالسّلام آنجا که فرموده است: وَ إِذْ قالَ رَبُّک لِلْمَلائِکةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً ... <ref>30 بقره.</ref> «و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جانشینی خود خواهم گماشت ...» | ||
(به دلیل اینکه بحث در مورد حضرت علی علیهالسّلام است نه حضرت آدم علیهالسّلام از دنباله ترجمه حدیث خودداری | (به دلیل اینکه بحث در مورد حضرت علی علیهالسّلام است نه حضرت آدم علیهالسّلام از دنباله ترجمه حدیث خودداری میکنیم ...). | ||
2- برای حضرت داود علیه السّلام، آنجا که فرموده است: یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناک خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ <ref>قرآن 38/ 26.</ref> | 2- برای حضرت داود علیه السّلام، آنجا که فرموده است: یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناک خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ <ref>قرآن 38/ 26.</ref> | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
3- برای حضرت علی علیه السّلام، آنجا که فرموده است: لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ <ref>55 نور.</ref> | 3- برای حضرت علی علیه السّلام، آنجا که فرموده است: لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ <ref>55 نور.</ref> | ||
«خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته | «خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین خود قرار دهد همان گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند جانشین (خود) قرار داد یعنی آدم و داود علیهماالسلام. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 75.</ref> | ||
==علی علیهالسلام اولین نمازگزار== | ==علی علیهالسلام اولین نمازگزار== | ||
وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ارْکعُوا مَعَ الرَّاکعِینَ</big> <ref>بقره43</ref>): و نماز را برپا دارید و زکات را بدهید و با رکوعکنندگان رکوع کنید.<br> | |||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله: «و ارکعوا» قالوا (کذا) مما نزل فی القرآن خاصة فی رسولالله و علی ابن ابیطالب و اهلبیته من سورة البقرة: «وَ ارْکعُوا مَعَ الرَّاکعِینَ» انها نزلت فی رسولالله علیهالسّلام و علی ابن ابیطالب و هما اول من صلی و رکع.<br> | حدیث: عن ابن عباس فی قوله: «و ارکعوا» قالوا (کذا) مما نزل فی القرآن خاصة فی رسولالله و علی ابن ابیطالب و اهلبیته من سورة البقرة: «وَ ارْکعُوا مَعَ الرَّاکعِینَ» انها نزلت فی رسولالله علیهالسّلام و علی ابن ابیطالب و هما اول من صلی و رکع.<br> | ||
ترجمه: از ابن عباس نقل | ترجمه: از ابن عباس نقل میکنند که این آیه شریفه، فقط در مورد رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی ابن ابیطالب علیهالسّلام نازل شده است، این دو شخصیت اولین کسی بودند در اسلام که نماز خواندند. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 85؛ مناقب خوارزمى ص 198- ما نزل من القرآن فى على علیه السّلام ص 237.</ref> | ||
==علی علیهالسلام خاشع در نماز== | ==علی علیهالسلام خاشع در نماز== | ||
اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی الْخاشِعِینَ</big> <ref>بقره45)</ref>: از شکیبایی و نماز یاری جویید و به راستی این (کار) گران است مگر بر فروتنان.<br> | |||
حدیث: عن ابی صالح عن ابن عباس (قال:) الخاشع: الذلیل فی صلاته المقبل علیها، یعنی رسولالله و علیا، نزلت فی علی و عثمان بن مظعون، و عمار بن یاسر و اصحاب لهم رضی اللّه عنهم.<br> | حدیث: عن ابی صالح عن ابن عباس (قال:) الخاشع: الذلیل فی صلاته المقبل علیها، یعنی رسولالله و علیا، نزلت فی علی و عثمان بن مظعون، و عمار بن یاسر و اصحاب لهم رضی اللّه عنهم.<br> | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
ترجمه: ابن عباس گفته است کلمه خاشع کسی را گویند که در نمازش افتاده باشد، ذلیلانه در درگاه الهی اقامه نماز کند، و خاشع در نماز رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی بن ابیطالب علیهالسّلام بودند. این آیه در مورد علی علیهالسّلام و عثمان بن مظعون، و عمّار یاسر نازل شده است <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 89، ما نزل من القرآن فى على علیه السّلام ص 238.</ref> | ترجمه: ابن عباس گفته است کلمه خاشع کسی را گویند که در نمازش افتاده باشد، ذلیلانه در درگاه الهی اقامه نماز کند، و خاشع در نماز رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی بن ابیطالب علیهالسّلام بودند. این آیه در مورد علی علیهالسّلام و عثمان بن مظعون، و عمّار یاسر نازل شده است <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 89، ما نزل من القرآن فى على علیه السّلام ص 238.</ref> | ||
==علی علیهالسلام مومن عامل و اهل بهشت== | ==علی علیهالسلام مومن عامل و اهل بهشت== | ||
وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِک أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ</big> <ref>(بقره،82)</ref> : و آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند آنان اهل بهشتند و در آن جاویدان خواهند ماند.<br> | |||
حدیث: عن ابن عباس قال: ممّا نزل من القرآن خاصة فی رسولالله و علی و اهلبیته من سورة البقرة (قوله تعالی:) وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِک أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ نزلت فی علی خاصة و هو اوّل مؤمن و اوّل مصلّ بعد رسولاللّه صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم .<br> | حدیث: عن ابن عباس قال: ممّا نزل من القرآن خاصة فی رسولالله و علی و اهلبیته من سورة البقرة (قوله تعالی:) وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِک أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ نزلت فی علی خاصة و هو اوّل مؤمن و اوّل مصلّ بعد رسولاللّه صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم .<br> | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
ترجمه: ابن عباس گفته است: آیه شریفه در مورد علی علیهالسّلام نازل شده است چراکه اوّل ایمانآورنده و اوّلین نمازگزار بعد از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بود. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 90؛ تفسیر حسین بن حکم حبرى ص 240.</ref> | ترجمه: ابن عباس گفته است: آیه شریفه در مورد علی علیهالسّلام نازل شده است چراکه اوّل ایمانآورنده و اوّلین نمازگزار بعد از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بود. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 90؛ تفسیر حسین بن حکم حبرى ص 240.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام امت وسط و هدایت یافته و شاهد بر مردم== | ==علی علیهالسّلام امت وسط و هدایت یافته و شاهد بر مردم== | ||
وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یکونَ الرَّسُولُ عَلَیکمْ شَهِیداً وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کنْتَ عَلَیها إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ یتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ ینْقَلِبُ عَلی عَقِبَیهِ وَ إِنْ کانَتْ لَکبِیرَةً إِلَّا عَلَی الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ</big> <ref>143 بقره.</ref>ترجمه: و بدینگونه شما را امتی میانه قرار دادیم، تا بر مردم گواه باشید، و پیامبر بر شما گواه باشد و قبلهای را که (چندی) بر آن بودی، مقرّر نکردیم جز برای آنکه کسی را که از پیامبر پیروی میکند، از آنکس که از عقیده خود برمیگردد بازشناسیم، و البته (این کار) جز بر کسانی که خدا هدایت (شان) کرده، سخت گران بود.<br> | |||
حدیث: عن سلیم بن قیس عن علی علیهالسّلام قال: انّ اللّه ایانا عنی بقوله تعالی: لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ فرسول اللّه شاهد علینا، و نحن شهداء علی الناس و حجّته فی ارضه و نحن الذین قال اللّه جلّ اسمه (فیهم): «وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّةً وَسَطاً». <br> | حدیث: عن سلیم بن قیس عن علی علیهالسّلام قال: انّ اللّه ایانا عنی بقوله تعالی: لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ فرسول اللّه شاهد علینا، و نحن شهداء علی الناس و حجّته فی ارضه و نحن الذین قال اللّه جلّ اسمه (فیهم): «وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّةً وَسَطاً». <br> | ||
سلیم بن قیس از قول علی علیهالسّلام نقل | سلیم بن قیس از قول علی علیهالسّلام نقل میکند که فرمود: منظور خداوند از این آیه ما هستیم آنجا که فرمود: لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ تا اینکه بر مردم گواه باشید. رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم گواه بر ماست و ما گواه بر مردم. و حجت خدا هستیم روی زمین. ما کسانی هستیم که خدا فرموده است: وَ کذلِک جَعَلْناکمْ أُمَّةً وَسَطاً. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 92.</ref><br> | ||
حاکم در صفحه دیگر کتاب خود، احتجاج بین حسن بصری و حجاج را نقل | حاکم در صفحه دیگر کتاب خود، احتجاج بین حسن بصری و حجاج را نقل میکند: عبدالله بن عمر گفت که حجاج به حسن بصری گفت در مورد ابوتراب چه میگویی؟ گفت ابوتراب کیست؟ گفت علی ابن ابیطالب حسن گفت خداوند او را از هدایتشدگان قرار داده است حجاج گفت چه دلیلی داری؟ گفتم کلام خدا تعالی آنجا که فرمود: «وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کنْتَ عَلَیها ... عَلَی الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ ...». علی علیهالسّلام اول کسی بود که خداوند او را با پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم هدایت فرمود. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 94.</ref> | ||
==علی علیهالسلام رأس مؤمنین== | ==علی علیهالسلام رأس مؤمنین== | ||
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کلُوا مِنْ طَیباتِ ما رَزَقْناکمْ وَ اشْکرُوا لِلَّهِ إِنْ کنْتُمْ إِیاهُ تَعْبُدُونَ</big> <ref>172 بقره.</ref> ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید از نعمتهای پاکیزهای که روزی شما کردهایم بخورید و خدا را شکر کنید اگر تنها او را میپرستید.<br> | |||
حدیث: عن عکرمه عن ابن عباس قال: ما فی القرآن آیة: الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ* الّا و علی امیرها و شریفها، و ما من اصحاب محمد رجل الّا و قد عاتبه اللّه و ما ذکر علیا الّا بخیر»<br> | حدیث: عن عکرمه عن ابن عباس قال: ما فی القرآن آیة: الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ* الّا و علی امیرها و شریفها، و ما من اصحاب محمد رجل الّا و قد عاتبه اللّه و ما ذکر علیا الّا بخیر»<br> | ||
ترجمه: عکرمه از ابن عباس نقل | ترجمه: عکرمه از ابن عباس نقل میکند که نازل نشد آیهای در قرآن که در آن«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا»*داشته باشد الّا اینکه در رأس ایمانآورندگان و امیر و شریف آنها علی علیهالسّلام است. خداوند اصحاب محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را در غیر این آیه، در جاهای دیگر، مورد عتاب قرار داده است، و همهجا از علی علیهالسّلام به خیر یاد کرده است. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 21 و 48؛ میزان الاعتدال ذهبى ج 3/ 311؛ حلیة الاولیاء ابو نعیم اصفهانى ج 1/ 64؛ نور الابصار شبلنجى ص 70؛ الجرح و التعدیل محمد بن ادریس حنظل ج 3/ 275؛ المناقب خوارزمى ص 198؛ کفایة الطالب ص 140؛ اسعاف الراغبین ص 149؛ ارحج المطالب ص 51.</ref> | ||
==علی علیهالسلام جانپناه رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ==علی علیهالسلام جانپناه رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ||
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ</big><ref>(207 بقره)</ref>: از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا میفروشد، و خدا نسبت به (این) بندگان مهربان است.<br> | |||
حدیث: عن ابی سعید الخدری قال: ممّا اسری بالنبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و یرید الغار، بات علی بن ابیطالب علیهالسّلام علی فراش رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فاوحی اللّه الی جبرئیل و میکائیل: انّی قد اخیت بینکما و جعلت عمر احدکما اطول من الآخر، فایکما یؤثر صاحبه بالحیاة؟ فکلاهما اختاراها و احبا الحیاة فاوحی اللّه الیهما أ فلا کنتما مثل علی ابن ابیطالب اخیت بینه و بین نبیی محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فبات علی فراشه یقیه بنفسه، اهبطا الی الارض فاحفظاه من عدّوه. فکان جبرئیل عند رأسه و میکائیل عند رجلیه ینادی بخبخ من مثلک یا بن ابیطالب عزّ و جلّ یباهی بک الملائکه فانزل اللّه تعالی «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ».<br> | حدیث: عن ابی سعید الخدری قال: ممّا اسری بالنبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و یرید الغار، بات علی بن ابیطالب علیهالسّلام علی فراش رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فاوحی اللّه الی جبرئیل و میکائیل: انّی قد اخیت بینکما و جعلت عمر احدکما اطول من الآخر، فایکما یؤثر صاحبه بالحیاة؟ فکلاهما اختاراها و احبا الحیاة فاوحی اللّه الیهما أ فلا کنتما مثل علی ابن ابیطالب اخیت بینه و بین نبیی محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فبات علی فراشه یقیه بنفسه، اهبطا الی الارض فاحفظاه من عدّوه. فکان جبرئیل عند رأسه و میکائیل عند رجلیه ینادی بخبخ من مثلک یا بن ابیطالب عزّ و جلّ یباهی بک الملائکه فانزل اللّه تعالی «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ».<br> | ||
ترجمه: ابوسعید خدری | ترجمه: ابوسعید خدری میگوید: همان شبی که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به غار رفتند، علی علیهالسّلام بهجای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در بسترشان خوابید. خداوند تبارکوتعالی به جبرئیل و میکائیل علیهالسّلام فرمود: بین شما برادری برقرار کردم، عمر یکی از شما از دیگری طولانیتر است کدامیک از شما حاضر است برای دیگری فداکاری کند و از مقداری عمرش درگذرد؟ هریک از آنها حیات و زندگی خود را خواستند. | ||
خداوند متعال فرمود: شما مانند علی بن ابیطالب علیهالسّلام نیستید من بین او و پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم برادری قرار دادم و علی علیهالسّلام در بستر پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم خوابید، و ایثار نمود، جانش را فدای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم کرد. بهسوی زمین بروید و او را از شرّ دشمنان محافظت نمایید جبرئیل کنار سر و میکائیل پایین پایشان قرار گرفتند. جبرئیل گفت خوشا به حال مثل تو ای پسر ابیطالب. خداوند به تو بر ملائکه مباهات | خداوند متعال فرمود: شما مانند علی بن ابیطالب علیهالسّلام نیستید من بین او و پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم برادری قرار دادم و علی علیهالسّلام در بستر پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم خوابید، و ایثار نمود، جانش را فدای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم کرد. بهسوی زمین بروید و او را از شرّ دشمنان محافظت نمایید جبرئیل کنار سر و میکائیل پایین پایشان قرار گرفتند. جبرئیل گفت خوشا به حال مثل تو ای پسر ابیطالب. خداوند به تو بر ملائکه مباهات میکند در این هنگام خداوند بر رسولش این آیه شریفه را در شأن علی علیهالسّلام فرستاد که: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ... ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ. <br> | ||
حدیثی که در شأن نزول آیه وارد شده است با تغییر مختصری در کثیری از کتابهای اهل تسنن آمده است. ش<ref>واهد التنزیل حسکانى ج 1/ 97؛ مسند احمد بن حنبل ج 1/ 221؛ جامع البیان طبرى ج 9/ 140؛ الجامع الاحکام القرآن القرطبى ج 3/ 347؛ ذخائر العقبى محب الدین طبرى شافعى ص 88؛ اسدالغابه فى معرفة الصحابه ابن اثیر ج 4/ 25؛ احیاء العلوم غزالى ج 3/ 238؛ الکبیر امام فخر رازى ج 5/ 223؛ غرائب القرآن نیشابورى ج 2/ 201؛ روح المعانى آلوسى ج 2/ 97؛ بحر المحیط ابو حیان ج 2/ 118؛ نور الابصار شبلنجى ص 175؛ ینابیع المودة قندوزى ص 92؛ الدر المنثور سیوطى ذیل آیه 30 انفال؛ تذکرة الخواص ابن جوزى ص 21.</ref> | حدیثی که در شأن نزول آیه وارد شده است با تغییر مختصری در کثیری از کتابهای اهل تسنن آمده است. ش<ref>واهد التنزیل حسکانى ج 1/ 97؛ مسند احمد بن حنبل ج 1/ 221؛ جامع البیان طبرى ج 9/ 140؛ الجامع الاحکام القرآن القرطبى ج 3/ 347؛ ذخائر العقبى محب الدین طبرى شافعى ص 88؛ اسدالغابه فى معرفة الصحابه ابن اثیر ج 4/ 25؛ احیاء العلوم غزالى ج 3/ 238؛ الکبیر امام فخر رازى ج 5/ 223؛ غرائب القرآن نیشابورى ج 2/ 201؛ روح المعانى آلوسى ج 2/ 97؛ بحر المحیط ابو حیان ج 2/ 118؛ نور الابصار شبلنجى ص 175؛ ینابیع المودة قندوزى ص 92؛ الدر المنثور سیوطى ذیل آیه 30 انفال؛ تذکرة الخواص ابن جوزى ص 21.</ref> | ||
==ولایت علی علیهالسّلام سِلم در تعبیر قرآن== | ==ولایت علی علیهالسّلام سِلم در تعبیر قرآن== | ||
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کافَّةً</big> ... ( <ref>208 بقره)</ref> ای کسانی که ایمان آوردهاید، همگی به اطاعت (خدا) درآیید.<br> | |||
حدیث: عن الحافظ ابی نعیم الاصفهانی انّه قال فی هذه الایة: السلم: ولایة امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السّلام.<br> | حدیث: عن الحافظ ابی نعیم الاصفهانی انّه قال فی هذه الایة: السلم: ولایة امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السّلام.<br> | ||
ترجمه: ابونعیم اصفهانی در مورد کلمه «سلم» در آیه شریفه گفته است: مراد از «سلم» ولایت، دوستی و پذیرفتن سرپرستی علی علیهالسّلام | ترجمه: ابونعیم اصفهانی در مورد کلمه «سلم» در آیه شریفه گفته است: مراد از «سلم» ولایت، دوستی و پذیرفتن سرپرستی علی علیهالسّلام میباشد. <ref>ینابیع المودة قندوزى ص 111؛ المسترشد طبرى ص 76؛ غایة المرام بحرانى ص 438.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام حکیم و دارای خیر کثیر== | ==علی علیهالسّلام حکیم و دارای خیر کثیر== | ||
وَ مَنْ یؤْتَ الْحِکمَةَ فَقَدْ أُوتِی خَیراً کثِیراً</big><ref>(269 بقره.)</ref>: (خدا) به هرکس که بخواهد حکمت میبخشد، و به هرکس حکمت داده شود، بهیقین، خیری فراوان داده شده است.<br> | |||
حدیث: ... قال الربیع بن خیثم (فی قوله تعالی): وَ مَنْ یؤْتَ الْحِکمَةَ فَقَدْ أُوتِی خَیراً کثِیراً یعنی علیا». | حدیث: ... قال الربیع بن خیثم (فی قوله تعالی): وَ مَنْ یؤْتَ الْحِکمَةَ فَقَدْ أُوتِی خَیراً کثِیراً یعنی علیا». | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
حدیث: عن ابن عباس قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: من اراد ان ینظر الی ابراهیم فی حلمه و الی نوح فی حکمته و الی یوسف فی اجتماعه فلینظر الی علی ابن ابیطالب علیه السّلام.<br> | حدیث: عن ابن عباس قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: من اراد ان ینظر الی ابراهیم فی حلمه و الی نوح فی حکمته و الی یوسف فی اجتماعه فلینظر الی علی ابن ابیطالب علیه السّلام.<br> | ||
ترجمه: ابن عباس از قول رسول خدا نقل | ترجمه: ابن عباس از قول رسول خدا نقل میکند که فرمود: هرکس میخواهد به ابراهیم نگاه کند، در حلم و بردباریش و به نوح علیهالسّلام در حکمتش و به یوسف علیهالسّلام در جمالش، پس به علی ابن ابیطالب علیهالسلام، نگاه کند. <ref>شواهد التنزیل ج 1/ 106، و مانند احادیث فوق با مختصر تغییر در کتابهاى زیر آمده است: فضائل علی ابن ابیطالب احمد بن حنبل ج 1/ 63؛ کنز العمال متقى هندى ج 6/ 154؛ اسدالغابه ابن اثیر ج 4/ 22؛ تذکرة الخواص ابن جوزى ص 53؛ الجامع الصغیر سیوطى ج 1/ 364؛ الصواعق المحرقه و ابن حجر عسقلانى ص 73؛ تاریخ بغداد خطیب بغدادى ج 11/ 204؛ حلیة الاولیاء ابونعیم اصفهانى ج 1/ 65؛ المناقب ابن مغازلى ص 86؛ ینابیع المودة قندوزى ص 214.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام انفاق کننده در شب و روز و نهان و آشکارا== | ==علی علیهالسّلام انفاق کننده در شب و روز و نهان و آشکارا== | ||
الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ</big><ref>(274 بقره)</ref> ترجمه: کسانی که اموال خود را شب و روز، و نهان و آشکارا، انفاق میکنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان برای آنان خواهد بود، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند. <br> | |||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیةً (قال): نزلت فی علی ابن ابیطالب لم یکن عنده (الا) اربعة دراهم فتصدق بدرهم لیلا و بدرهم نهارا و بدرهم علانیة فقال رسولالله: ما حملک علی هذه؟ قال حملنی علیها رجاء ان استوجب علیالله وعدنی قال رسولالله: الا ذلک لک فانزل اللّه الایة فی ذلک.<br> | حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیةً (قال): نزلت فی علی ابن ابیطالب لم یکن عنده (الا) اربعة دراهم فتصدق بدرهم لیلا و بدرهم نهارا و بدرهم علانیة فقال رسولالله: ما حملک علی هذه؟ قال حملنی علیها رجاء ان استوجب علیالله وعدنی قال رسولالله: الا ذلک لک فانزل اللّه الایة فی ذلک.<br> | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
سیوطی در کتاب الدر المنثور این حدیث را که در شأن امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام است از ابن عساکر، و طبرانی و ابی حاتم و ابن جریر و جمعی دیگر از اهل تسنن نقل کرده است. <ref>الدر المنثور الجزء الاول 363.</ref> | سیوطی در کتاب الدر المنثور این حدیث را که در شأن امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام است از ابن عساکر، و طبرانی و ابی حاتم و ابن جریر و جمعی دیگر از اهل تسنن نقل کرده است. <ref>الدر المنثور الجزء الاول 363.</ref> | ||
==علی علیهالسلام بهترین مومن== | ==علی علیهالسلام بهترین مومن== | ||
آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِکتِهِ وَ کتُبِهِ وَ رُسُلِهِ</big> <ref>285 بقره.</ref> ترجمه: پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به آنچه از جانب پروردگارش نازل شده است ایمان آورده است و مؤمنان همگی به خدا و فرشتگان و کتابها و فرستادگانش ایمان آوردهاند.<br> | |||
حدیث: عن ابی سلمی (سلمان) راعی ابل رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّ مقال، سمعت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یقول: لیلة اسری بی الی السماء- قال لی الجلیل جلّ جلاله: آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیهِ مِنْ رَبِّهِ فقلت: «المؤمنون» قال: صدقت. من خلفت فی امتک؟ قلت: | حدیث: عن ابی سلمی (سلمان) راعی ابل رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّ مقال، سمعت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یقول: لیلة اسری بی الی السماء- قال لی الجلیل جلّ جلاله: آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیهِ مِنْ رَبِّهِ فقلت: «المؤمنون» قال: صدقت. من خلفت فی امتک؟ قلت: | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
و قال: یا محمد هؤلاء الحجج و هذا الثائر من عترتک و عزّتی و جلالی انه الحجة الواجبة لاولیائی و المنتقم من اعدائی.<br> | و قال: یا محمد هؤلاء الحجج و هذا الثائر من عترتک و عزّتی و جلالی انه الحجة الواجبة لاولیائی و المنتقم من اعدائی.<br> | ||
ترجمه: خوارزمی و حموینی و بعضی از علماء اهل تسنن به اسناد خودشان در کتابهای خود، از چوپان شتران حضرت رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیثی را که او از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیده، نقل | ترجمه: خوارزمی و حموینی و بعضی از علماء اهل تسنن به اسناد خودشان در کتابهای خود، از چوپان شتران حضرت رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیثی را که او از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیده، نقل کردهاند که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم وقتی به معراج رفتند خداوند متعال فرمودند آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیهِ مِنْ رَبِّهِ پیامبر عرض کرد «المؤمنون»؟ خداوند فرمود: درست گفتی. چه کسی در میان امت جانشین توست؟ پیامبر عرض کرد: بهترین آنها. خداوند فرمود: علی ابن ابیطالب. | ||
رسولالله عرض کرد: آری پروردگار من. خداوند فرمود ای محمد! در روی زمین ترا انتخاب کردم و اسم تو را منشق از اسم خودم قرار دادم بهطوریکه هروقت نام من (محمود) برده شد اسم تو (محمد) هم برده شود، سپس توجه دیگری به زمین کردم و علی را انتخاب کردم، نام او را نیز از نام خودم اختیار کردم، من هستم «اعلی» و او هست «علی». ای محمّد! من ترا خلق کردم و علی را و حسن و حسین و ائمه دیگر را از حسین. تمام آنها را از نور خودم قرار دادم، و ولایت و دشمنی شما را بر اهل آسمانها و زمین عرضه داشتم، هرکس که پذیرفت او مؤمن است، و هرکس نپذیرفت، نزد من او کافر است. ای محمّد! اگر بندهای از بندگانم تا آنجا که | رسولالله عرض کرد: آری پروردگار من. خداوند فرمود ای محمد! در روی زمین ترا انتخاب کردم و اسم تو را منشق از اسم خودم قرار دادم بهطوریکه هروقت نام من (محمود) برده شد اسم تو (محمد) هم برده شود، سپس توجه دیگری به زمین کردم و علی را انتخاب کردم، نام او را نیز از نام خودم اختیار کردم، من هستم «اعلی» و او هست «علی». ای محمّد! من ترا خلق کردم و علی را و حسن و حسین و ائمه دیگر را از حسین. تمام آنها را از نور خودم قرار دادم، و ولایت و دشمنی شما را بر اهل آسمانها و زمین عرضه داشتم، هرکس که پذیرفت او مؤمن است، و هرکس نپذیرفت، نزد من او کافر است. ای محمّد! اگر بندهای از بندگانم تا آنجا که میتواند عبادت کند، (نماز بخواند و روزه بگیرد) و مانند مشک خالی و خشکیده شود، امّا ولایت شما را نداشته باشد و انکار کند، او را نمیآمرزم، مگر اینکه به ولایت شما اعتراف کند. ای محمّد! آیا دوست داری فرزندانت را ببینی؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عرض کرد: آری. خداوند متعال فرمود: به سمت راست عرش نظر کن. پس پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نگاه کرد، علی، فاطمه، حسن، حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسیبنجعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد و حسن بن علی را در هالهای از نور دید که در وسط آنها حضرت مهدی علیهم السّلام قرار داشت ایستاده در حال نماز بود و مانند ستارهای درخشان میدرخشید خداوند فرمود: ای محمّد اینها حجتهای من هستند و این مهدی از نسل تو برانگیخته خواهد شد. به عزت و جلالم سوگند، او حجت واجب است برای دوستانم و انتقام گیرنده است برای دشمنانم. <ref>مقتل الحسین خوارزمى ج 1/ 95؛ فرائد السمطین حمونیى شافعى ج 2/ ص آخر؛ المناقب المائه ابن شاذان شماره 27، ص 11؛ ینابیع المودة قندوزى ص 486.</ref> | ||
==علی علیهالسلام راسخ در علم== | ==علی علیهالسلام راسخ در علم== | ||
وَ ما یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ</big> ... <ref>7 آل عمران.)</ref>: تاویل قرآن را جز خدا و ریشهداران در دانش نمیداند.<br> | |||
حدیث: عن انس قال: قال النّبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: علی یعلم (اعلم) الناس بعدی من تأویل القرآن ما لا یعلمون (او قال:) یخبرهم : انس از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل کرده است که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: بعد از من، علی علیهالسّلام عالیترین مردم است برای تعلیم و تأویل قرآن به آنها که نمیدانند. <ref>شواهد التنزیل ج 1/ 29.</ref><br> | حدیث: عن انس قال: قال النّبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: علی یعلم (اعلم) الناس بعدی من تأویل القرآن ما لا یعلمون (او قال:) یخبرهم : انس از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل کرده است که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: بعد از من، علی علیهالسّلام عالیترین مردم است برای تعلیم و تأویل قرآن به آنها که نمیدانند. <ref>شواهد التنزیل ج 1/ 29.</ref><br> | ||
عن علقمة بن قیس قال: قال علی علیهالسّلام سلونی یا اهل الکوفة قبل ان لا تسألونی. فو الذی نفسی بیده ما نزلت آیة الّا و انا اعلم بها این نزلت و فی من نزلت، فی سهل ام فی جبل او فی مسیر ام فی مقام. <br> | عن علقمة بن قیس قال: قال علی علیهالسّلام سلونی یا اهل الکوفة قبل ان لا تسألونی. فو الذی نفسی بیده ما نزلت آیة الّا و انا اعلم بها این نزلت و فی من نزلت، فی سهل ام فی جبل او فی مسیر ام فی مقام. <br> | ||
علقمه بن قیس از علی علیهالسّلام نقل | علقمه بن قیس از علی علیهالسّلام نقل میکند که فرمود: ای اهل کوفه تا در میان شما هستم از من بپرسید قسم به خدایی که جانم در دست اوست من عالیترین مردم هستم به اینکه بدانم کدام آیه از قرآن در کجا نازل شده است و در شأن چه کسی، در دشت یا کوه در سفر یا حضر. <ref>شواهد التنزیل ج 1/ 30.</ref> | ||
==علی علیهالسلام نفس پیامبر== | ==علی علیهالسلام نفس پیامبر== | ||
فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ</big>.<ref>( آل عمران، 61)</ref>: پس هرکه در این (باره) پس از دانشی که تو را (حاصل) آمده، با تو محاجّه کند، بگو: «بیائید پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان، ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فراخوانید، سپس مباهله کنیم، و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.<br> | |||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله: «ان مثل عیسی عند اللّه کمثل آدم» فبلغنا ان وفد نجران قدموا علی نبی اللّه و هو بالمدینه و معهم السید و العاقب و ابو حنس و ابوالحرث و اسمه عبدالمسیح و هو رأسهم و هو الاسقف و هم یومئذ سادة اهل نجران فقالوا: یا محمد لم تذکر صاحبنا؟ و ساق نحوه الی قوله: و نزل جبرئیل فقال: «ان مثل عیسی عند اللّه ... الی قوله لهو العزیز الحکیم». و ساق نحوه الی قوله: قالوا نلاعنک. فخرج رسولالله و اخذ بید علی بن ابیطالب و معه فاطمة و حسن و حسین فقال: هؤلاء ابناؤنا و نساؤنا و انفسنا فهموا ان یلاعنوا ثم ان اباالحرث قال للسید و العاقب و اللّه ما نضع بملاعتة هذا شیئا فصالحوه علی الجزیة. قالوا: صدقت یا اباالحرث. فعرضوا علی رسولالله الصلح و الجزیة فقبلها و قال: اما و الذی نفسی بیده لو لا عنونی ما احال اللّه لی الحول و بحضرتهم منهم بشر اذا لا هلک اللّه الظالمین. <ref>شواهد التنزیل ج 1/ 122.</ref><br> | حدیث: عن ابن عباس فی قوله: «ان مثل عیسی عند اللّه کمثل آدم» فبلغنا ان وفد نجران قدموا علی نبی اللّه و هو بالمدینه و معهم السید و العاقب و ابو حنس و ابوالحرث و اسمه عبدالمسیح و هو رأسهم و هو الاسقف و هم یومئذ سادة اهل نجران فقالوا: یا محمد لم تذکر صاحبنا؟ و ساق نحوه الی قوله: و نزل جبرئیل فقال: «ان مثل عیسی عند اللّه ... الی قوله لهو العزیز الحکیم». و ساق نحوه الی قوله: قالوا نلاعنک. فخرج رسولالله و اخذ بید علی بن ابیطالب و معه فاطمة و حسن و حسین فقال: هؤلاء ابناؤنا و نساؤنا و انفسنا فهموا ان یلاعنوا ثم ان اباالحرث قال للسید و العاقب و اللّه ما نضع بملاعتة هذا شیئا فصالحوه علی الجزیة. قالوا: صدقت یا اباالحرث. فعرضوا علی رسولالله الصلح و الجزیة فقبلها و قال: اما و الذی نفسی بیده لو لا عنونی ما احال اللّه لی الحول و بحضرتهم منهم بشر اذا لا هلک اللّه الظالمین. <ref>شواهد التنزیل ج 1/ 122.</ref><br> | ||
مانند این حدیث در کتب اهلسنت از طرق مختلف نقل شده است و اصل قضیه که همان جریان مباهله حضرت رسول صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و اهلبیت طاهرینش با مسیحیان نجران | مانند این حدیث در کتب اهلسنت از طرق مختلف نقل شده است و اصل قضیه که همان جریان مباهله حضرت رسول صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و اهلبیت طاهرینش با مسیحیان نجران میباشد در تمام نقلها محفوظ است. گرچه این آیه شریفه، اختصاصاً درباره امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام نازل نشده است اما چنانچه بیان شد مفسران و محدثان اهلسنت تصریح کردهاند که این آیه (مباهله) در حق اهلبیت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نازل شده است <ref>الکشاف زمخشرى ج 1/ 192؛ احکام القرآن ابن عربى ج 1/ 115؛ معترک القرآن سیوطى ص 562؛ تفسیر القرآن الحکیم شیخ محمد عبده ج 3/ 322؛ الدر المنثور السیوطى ج 4/ 38؛ التذکر ابن جوزى ص 17؛ معالم التنزیل بغوى ص 63؛ اسدالغابه ابن اثیر ج 4/ 25؛ صحیح مسلم ج 7/ 120؛ صحیح ترمذى ج 4/ 293؛ مسند احمد بن حنبل ج 1/ 185.</ref> <br> | ||
و علی علیهالسّلام و فاطمه علیهاالسلام و حسن و حسین علیهماالسلام اهلبیت پیامبر بودند همانها که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم آنان را همراه خود به میعادگاه برد.<br> | و علی علیهالسّلام و فاطمه علیهاالسلام و حسن و حسین علیهماالسلام اهلبیت پیامبر بودند همانها که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم آنان را همراه خود به میعادگاه برد.<br> | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
روایت کرده اند که پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم چون مسیحیان نجران را برای مباهله دعوت کرد گفتند بما مهلتی ده تا درباره آن فکری کنیم، زمانی که به خانه خود برگشتند به «عاقب» که صاحب رأیشان بود، گفتند: ای عبدالمسیح چه کنیم؟ | روایت کرده اند که پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم چون مسیحیان نجران را برای مباهله دعوت کرد گفتند بما مهلتی ده تا درباره آن فکری کنیم، زمانی که به خانه خود برگشتند به «عاقب» که صاحب رأیشان بود، گفتند: ای عبدالمسیح چه کنیم؟ | ||
رأی تو چیست؟ گفت ای جماعت نصاری به خدا قسم که فهمیدهاید محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پیغمبر و فرستاده الهی است اینک موضوعی را پیش کشیده که جداکننده حق از باطل است و هیچ پیغمبری با قومش مباهله نکرد جز آنکه کوچک و بزرگ آنان به هلاکت رسیدند، اکنون چنان | رأی تو چیست؟ گفت ای جماعت نصاری به خدا قسم که فهمیدهاید محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پیغمبر و فرستاده الهی است اینک موضوعی را پیش کشیده که جداکننده حق از باطل است و هیچ پیغمبری با قومش مباهله نکرد جز آنکه کوچک و بزرگ آنان به هلاکت رسیدند، اکنون چنان میبینیم که اگر شما هم به آن دست زنید تمام ما هلاک خواهیم شد. صلاح آن است که با محمد قراردادی کنید و بهسوی دیار خود برگشته و بدین خود بوده روزگار به سر برید. صبح شد و برای مباهله آمدند پیغمبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حسین علیهالسّلام را در آغوش و با یک دست، دست حسن علیهالسّلام را گرفت و فاطمه علیهاالسّلام پشت سر او و علی علیهالسّلام پشت سر فاطمه علیهاالسّلام روان شدند. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: وقتی من نفرین کردم، شما آمین بگویید. اسقف نجران چون پیغمبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و همراهانش را به آن حال دید گفت ای جماعت نصاری توجه کنید من چهرههایی را میبینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوهی را از جای خود زایل کند خدا آن کوه را چنان کند. مبادا با آنان مباهله کنید که حتما هلاک میشوید و هیچ نصرانی در روی زمین باقی نمیماند. نصرانیان گفتند: ای ابوالقاسم رأیمان بر آن است که با تو مباهله نکنیم ترا بدین خودت واگذاریم ما هم بر دین خود ثابت باشیم حضرت فرمود حال که از مباهله روی برگرداندهاید پس مسلمان شوید تا آنچه به نفع مسلمانان است به نفع شما و آنچه به ضرر ایشان است به ضرر شما هم باشد آنان امتناع نمودند. حضرت فرمود: پس شما را دعوت به جنگ میکنم گفتند: ما را طاقت جنگ با عرب نیست، لیکن با تو مصالحه میکنیم که با ما جنگ نکنی و ما را نترسانی و از دینمان بازنداری، در عوض جزیه بدهیم، در هرسال دو هزار حلّه، هزارتای آن در ماه صفر و هزار دیگر در ماه رجب و 30 زره آهنین به تو بدهیم. حضرت همانطور با آن مباهله کرد رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: به خدایی که جانم در دست اوست هلاکت به اهل نجران نزدیک شد و اگر مباهله مینمودند بهصورت میمون و گراز مسخ شده و بیابان بر آنان آتش میشد. تمامی اهل نجران حتی پرندههای بالای درختانشان بیچاره و مستأصل میگشتند و یک سال بیشتر بر نصاری نمیگذشت که تمامی هلاک میشدند. | ||
==ولایت علی علیهالسلام جواز عبور از صراط== | ==ولایت علی علیهالسلام جواز عبور از صراط== | ||
فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ</big> <ref>185 آل عمران)</ref>: پس هرکس را که از آتش به دور دارند و در بهشت در آورند قطعاً کامیاب شده است.<br> | |||
حدیث: عن ثمامة بن عبدالله بن انس عن ابیه عن جدّه قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: اذا کان یوم القیامة و نصب الصراط علی شفیر جهنم، لم یجز علیه الّا من کان معه کتاب ولایة علی بن ابیطالب. <ref>المناقب ابن مغازلى ص 242.</ref>ابی سعید خدری، قال: سمعت رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: اذا کان یوم القیامة امر اللّه ملکین یقعدان علی الصراط فلا یجوز احد الّا ببراءة امیرالمؤمنین، و من لم تکن له براءة امیرالمؤمنین کبّر اللّه علی منخره من النار، قلت: فداک ابی و امی یا رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم ما معنی براءة امیرالمؤمنین؟ | حدیث: عن ثمامة بن عبدالله بن انس عن ابیه عن جدّه قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: اذا کان یوم القیامة و نصب الصراط علی شفیر جهنم، لم یجز علیه الّا من کان معه کتاب ولایة علی بن ابیطالب. <ref>المناقب ابن مغازلى ص 242.</ref>ابی سعید خدری، قال: سمعت رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: اذا کان یوم القیامة امر اللّه ملکین یقعدان علی الصراط فلا یجوز احد الّا ببراءة امیرالمؤمنین، و من لم تکن له براءة امیرالمؤمنین کبّر اللّه علی منخره من النار، قلت: فداک ابی و امی یا رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم ما معنی براءة امیرالمؤمنین؟ | ||
قال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: مکتوب: لا اله الّا اللّه، محمّد رسولالله و امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب وصی رسولالله. <br> | قال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: مکتوب: لا اله الّا اللّه، محمّد رسولالله و امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب وصی رسولالله. <br> | ||
ترجمه: از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل | ترجمه: از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکنند که فرمود: وقتی روز قیامت میشود و بر شفیر جهنم پل صراط منصوب میگردد هیچکس نمیتواند از آن عبور کند مگر اینکه با او کتاب ولایت علی ابن ابیطالب علیهالسّلام باشد. همچنان که در کتاب المناقب المائه از ابی سعید خدری نقل میکند از قول رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم که فرمود: | ||
وقتی روز قیامت | وقتی روز قیامت میشود خداوند دو فرشته را دستور میدهد بر سر پل صراط بایستد و کسی اجازه عبور ندارد مگر به برائت امیرالمؤمنین. راوی گفت: پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا! معنای برائت امیرالمؤمنین علیهالسّلام چیست؟ فرمودند نامهای که در آن نوشته شده است: لا اله الّا اللّه، محمّد رسولالله و امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب وصی رسولالله. <ref>المناقب المائه ابن شاذان شماره 26، ص 11، مانند این حدیث در منابع دیگرى هم ذکر شده است از جمله: حلیة الاولیاء ج 1/ 341 از ابونعیم اصفهانى؛ المناقب خوارزمى ص 253؛ ذخائر العقبى محب الدین طبرى ص 71؛ الریاض النضره طبرى ج 2/ 177.</ref> | ||
==فضیلت پیامبر در نبوت و فضیلت علی در امامت== | ==فضیلت پیامبر در نبوت و فضیلت علی در امامت== | ||
أَمْ یحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَینا آلَ إِبْراهِیمَ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ وَ آتَیناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً<ref>54 نساء.</ref>: بلکه به مردم، برای آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده رشک میورزند، در حقیقت، ما به خاندان ابراهیم، کتاب و حکمت دادیم، و به آنان ملکی بزرگ بخشیدیم.<br> | |||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «أَمْ یحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»: نزلت فی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و فی علی علیه السّلام. قال ابوجعفر: الفضل فیه النبوة، و فی علی الامامة.<br> | حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «أَمْ یحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»: نزلت فی رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و فی علی علیه السّلام. قال ابوجعفر: الفضل فیه النبوة، و فی علی الامامة.<br> | ||
ترجمه: از ابن عباس نقل شده است که این آیه در مورد پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی علیهالسّلام نازل شده است. فضل در پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم همان نبوت است و در علی علیهالسّلام همان امامت. <ref>غایة المرام بحرانى ص 325؛ المناقب ابن مغازلى ص 267؛ ینابیع المودة قندوزى ص 121؛ الصواعق المحرقه ابن حجر ص 150.</ref> | ترجمه: از ابن عباس نقل شده است که این آیه در مورد پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و علی علیهالسّلام نازل شده است. فضل در پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم همان نبوت است و در علی علیهالسّلام همان امامت. <ref>غایة المرام بحرانى ص 325؛ المناقب ابن مغازلى ص 267؛ ینابیع المودة قندوزى ص 121؛ الصواعق المحرقه ابن حجر ص 150.</ref> | ||
==علی علیهالسلام اولی الامر== | ==علی علیهالسلام اولی الامر== | ||
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ</big> <ref>59 نساء</ref> ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را (نیز) اطاعت کنید.<br> | |||
حدیث: «عن تفسیر مجاهد: «ان هذه الایة نزلت فی امیرالمؤمنین حین خلّفه رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بالمدینة، فقال: یا رسولالله أ تخلفنی علی النساء و الصبیان؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: یا علی أ ما ترضی ان تکون منی بمنزلة هارون من موسی حین قال: اخلفنی فی قومی و اصلح. فقال اللّه: و اولی الامر منکم».<br> | حدیث: «عن تفسیر مجاهد: «ان هذه الایة نزلت فی امیرالمؤمنین حین خلّفه رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بالمدینة، فقال: یا رسولالله أ تخلفنی علی النساء و الصبیان؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: یا علی أ ما ترضی ان تکون منی بمنزلة هارون من موسی حین قال: اخلفنی فی قومی و اصلح. فقال اللّه: و اولی الامر منکم».<br> | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
خداوند امر ولایت و سرپرستی امت را بعد از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی بن ابیطالب علیهالسّلام سپرد و موقعی که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم او را بهجای خود در مدینه گذاشت خداوند به مردم امر فرموده است که از او اطاعت کرده مخالفتش نکنند. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 149؛ ینابیع الموده ص 114؛ رساله اعتقاد ابوبکر بن مؤمن شیرازى؛ غایة المرام ص 263.</ref> | خداوند امر ولایت و سرپرستی امت را بعد از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی بن ابیطالب علیهالسّلام سپرد و موقعی که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم او را بهجای خود در مدینه گذاشت خداوند به مردم امر فرموده است که از او اطاعت کرده مخالفتش نکنند. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 149؛ ینابیع الموده ص 114؛ رساله اعتقاد ابوبکر بن مؤمن شیرازى؛ غایة المرام ص 263.</ref> | ||
==انتصاب علی علیهالسّلام اکمال دین و تمام نعمت== | ==انتصاب علی علیهالسّلام اکمال دین و تمام نعمت== | ||
الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دِیناً</big> <ref>3 مائده.</ref> ترجمه: امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزیدم.<br> | |||
روز اکمال دین کدام روز است؟ کدام روز است که این چهار جهت «در آیه شریفه» در آن جمع شده است هم کافران در آن روز مأیوس شدهاند و هم دین کامل شده و هم نعمت خدا تکاملیافته و هم خداوند آیین اسلام را بهعنوان آیین نهایی مردم جهان پذیرفته است؟ | روز اکمال دین کدام روز است؟ کدام روز است که این چهار جهت «در آیه شریفه» در آن جمع شده است هم کافران در آن روز مأیوس شدهاند و هم دین کامل شده و هم نعمت خدا تکاملیافته و هم خداوند آیین اسلام را بهعنوان آیین نهایی مردم جهان پذیرفته است؟ | ||
روز غدیر خم روزی است که پیامبر اسلام امیرمؤمنان علی علیهالسّلام را رسماً برای جانشینی خود تعیین کرد قرائن زیر نیز این تفسیر را تأیید میکند:<br> | روز غدیر خم روزی است که پیامبر اسلام امیرمؤمنان علی علیهالسّلام را رسماً برای جانشینی خود تعیین کرد قرائن زیر نیز این تفسیر را تأیید میکند:<br> | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
<ref>ترمذی، محمد بن عیسی، بیروت، دارالفکر، ج12، ص175؛ المصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص495، بیروت، دارالفکر، 1409.؛ معجم الکبیر، طبرانی، ج4، ص4.؛ تفسیر اللباب، ابن عادل، ج15، ص456؛ ارشاد العقل السلیم، محمد بن محمد العمادی (ابوالسعود) ج6، ص376.؛ الدر المنثور، جلالالدین سیوطی، ج3، ص323.؛ . تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، محقق سامی بن محمد، ج3، ص28، دارطیبه للنشر، 1420.؛ . روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، آلوسی، ج5، ص67 ـ 68.؛ فتح القدیر، آلوسی، ج6، ص20. ؛ مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج6، ص113؛ امالی، المحاملی (235 ـ 330)، اسماعیل بن محمد، ج1، ص36، دار ابن القیم و المکتبه الاسلامیه، 1991م؛ الکنی و الاسماء، الدولابی (224 ـ 310)، احمد بن حمادبن سعید، ج5، ص38، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420؛ شرح مذاهب اهل السنه، ابن شاهین (385.ق)، احمد بن عثمان، ج1، ص104، مصر، مؤسسه قرطبه، 1415. الامالی الشجریه (ج1، ص31)، البدایة و النهایة (ج7، ص386)، تاریخ بغداد (ج3، ص498) و مختصر تاریخ دمشق (ج5، ص393) و الشریعه (آجری، ج4، ص181)، فضائل الصحابه (ج2، ص494)، کنزالعمال (ج13، ص134)، المسند الجامع (ج6، ص367) و تاریخ ابن خلدون (ج1، ص197).</ref> | <ref>ترمذی، محمد بن عیسی، بیروت، دارالفکر، ج12، ص175؛ المصنف، ابن ابی شیبه، ج7، ص495، بیروت، دارالفکر، 1409.؛ معجم الکبیر، طبرانی، ج4، ص4.؛ تفسیر اللباب، ابن عادل، ج15، ص456؛ ارشاد العقل السلیم، محمد بن محمد العمادی (ابوالسعود) ج6، ص376.؛ الدر المنثور، جلالالدین سیوطی، ج3، ص323.؛ . تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، محقق سامی بن محمد، ج3، ص28، دارطیبه للنشر، 1420.؛ . روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، آلوسی، ج5، ص67 ـ 68.؛ فتح القدیر، آلوسی، ج6، ص20. ؛ مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج6، ص113؛ امالی، المحاملی (235 ـ 330)، اسماعیل بن محمد، ج1، ص36، دار ابن القیم و المکتبه الاسلامیه، 1991م؛ الکنی و الاسماء، الدولابی (224 ـ 310)، احمد بن حمادبن سعید، ج5، ص38، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420؛ شرح مذاهب اهل السنه، ابن شاهین (385.ق)، احمد بن عثمان، ج1، ص104، مصر، مؤسسه قرطبه، 1415. الامالی الشجریه (ج1، ص31)، البدایة و النهایة (ج7، ص386)، تاریخ بغداد (ج3، ص498) و مختصر تاریخ دمشق (ج5، ص393) و الشریعه (آجری، ج4، ص181)، فضائل الصحابه (ج2، ص494)، کنزالعمال (ج13، ص134)، المسند الجامع (ج6، ص367) و تاریخ ابن خلدون (ج1، ص197).</ref> | ||
==علی و اولادش علیهمالسّلام وسیله تقرب به خدا یعنی== | ==علی و اولادش علیهمالسّلام وسیله تقرب به خدا یعنی== | ||
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ</big><ref>35 مائده.</ref> | |||
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید و به او (توسل و) تقرب جویید.<br> | ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید و به او (توسل و) تقرب جویید.<br> | ||
حدیث: «و عن علی علیهالسّلام قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: الائمه من ولدی فمن اطاعهم فقد اطاع اللّه و من عصاهم فقد عصی اللّه، و هم العروة الوثقی، و الوسیلة الی اللّه جلّ و علا.<br> | حدیث: «و عن علی علیهالسّلام قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: الائمه من ولدی فمن اطاعهم فقد اطاع اللّه و من عصاهم فقد عصی اللّه، و هم العروة الوثقی، و الوسیلة الی اللّه جلّ و علا.<br> | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۶۶: | ||
ترجمه: عایشه در حدیثی از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که علی مقربترین مردم به درگاه الهی است. <ref>المناقب ابن مغازلى ص 56، مجمع الزوائد 6/ 239، ارجح المطالب ص 591.</ref> | ترجمه: عایشه در حدیثی از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که علی مقربترین مردم به درگاه الهی است. <ref>المناقب ابن مغازلى ص 56، مجمع الزوائد 6/ 239، ارجح المطالب ص 591.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام ولی مسلمانان== | ==علی علیهالسّلام ولی مسلمانان== | ||
إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکعُونَ <ref>55 مائده.</ref> ترجمه: ولی شما تنها پیامبر اوست و کسانی که ایمان آوردهاند: همان کسانی که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند.<br> | |||
حدیث: عن قیس بن الربیع عن الاعمش عن عبایة بن ربعی قال: بینما عبدالله بن عباس جالس علی شفیر زمزم یقول: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم اذا قبل رجل ...<br> | حدیث: عن قیس بن الربیع عن الاعمش عن عبایة بن ربعی قال: بینما عبدالله بن عباس جالس علی شفیر زمزم یقول: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم اذا قبل رجل ...<br> | ||
ترجمه: قیس بن ربیع از اعمش و او از عبایه بن ربعی و او از عبدالله ابن عباس نقل شده است که روزی در کنار چاه زمزم نشسته بود و برای مردم از قول پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث نقل میکرد ناگهان مردی که عمامهای بر سر داشت و صورت خود را پوشانیده بود نزدیک آمد و هر مرتبهای که ابن عباس از پیامبر اسلام صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث نقل میکرد او نیز با جمله قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث دیگری از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکرد. ابن عباس او را قسم داد تا خود را معرفی کند او صورت خود را گشود و صدا زد ای مردم! هرکس مرا نمیشناسد بداند من ابوذر غفاری هستم با این گوشهای خودم از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیدم و اگر دروغ میگویم هر دو گوشم کر باد و با این چشمان خود این جریان را دیدم و اگر دروغ میگویم هر دو چشمم کور باد که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: «علی قائد البررة» «علی علیهالسّلام پیشوای نیکان است». «و قاتل الکفره» «و کشنده کافران». «منصور من نصره مخدول من خذله»، «هرکس او را یاری کند خدا یاریش خواهد کرد و هرکس دست از یاریش بردارد خدا دست از یاری او بر خواهد داشت» سپس ابو ذر اضافه کرد: ای مردم! روزی از روزها با رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در مسجد نماز میخواندم سائلی وارد مسجد شد و از مردم تقاضای کمک کرد ولی کسی چیزی به او نداد او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت خدایا تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم ولی کسی جواب مساعد به من نداد در همین حال علی علیهالسّلام که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست اشاره کرد سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم که در حال نماز بود این جریان را مشاهده کرد هنگامیکه از نماز فارغ شد سر بهسوی آسمان بلند کرد و چنین گفت خداوندا برادرم موسی از تو تقاضا کرد که روح او را وسیع گردانی و کارها را بر او آسان سازی و گره از زبان او بگشایی تا مردم گفتارش را درک کنند و نیز موسی درخواست کرد هارون را که برادرش بود وزیر و یاورش قرار دهی و بوسیله او نیرویش را زیاد کنی و در کارهایش شریک سازی. خداوندا من پیامبر و برگزیده تو هستم سینه مرا گشاد کن و کارها را بر من آسان ساز از خاندانم علی علیهالسّلام را وزیر من گردان تا بهوسیله او پشتم قوی و محکم گردد. ابو ذر میگوید هنوز دعای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پایان نیافته بود که جبرئیل نازل شد و به پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم گفت بخوان، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود چه بخوانم گفت بخوان ... إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا ... . ش<ref>واهد التنزیل ج 1/ 178؛ المناقب خوارزمى ص 186؛ انساب الاشراف بلاذرى 2/ 150؛ جامع البیان ابن جریر طبرى 6/ 165؛ غایة المرام تعداد 24 حدیث در اینباره از طریق اهل تسنن و 19 حدیث از طریق شیعه نقل کرده است؛ ذخائر العقبى از محب الدین طبرى ص 88؛ فتح القدیر از علامه قاضى شوکانى 2/ 50؛ لباب النقول از سیوطى ص 90؛ الکافى الشافى از ابن حجر عسقلانى ص 56؛ مفاتیح الغیب رازى 3/ 431؛ اسباب النزول واحدى ص 148؛ تفسیر محى الدین عربى 1/ 334؛ تفسیر القرآن العظیم ابن کثیر 2/ 71؛ تفسیر القرطبى الجامع الاحکام القرآن 9/ 336؛ تفسیر الدر المنثور سیوطى 2/ 295؛ کنز العمال متقى الهندى الحنفى 6/ 405؛ کفایة الطالب علامه الکنجى الشافعى ص 250؛ ینابیع المودة قندوزى الحنفى ص 202؛ جامع الاصول ابن اثیر 9/ 478؛ تفسیر رازى الکبیر 2/ 618؛ الکشاف زمخشرى 1/ 154؛ تفسیر غرائب القرآن نیشابورى 2/ 82؛ نور الابصار شبلنجى ص 96؛ شواهد التنزیل حاکم الحسکانى 1/ 181؛ فرائد السمطین جوینى 1/ 9 و 8 و 187؛ اسدالغابه ابن اثیر 2/ 28؛ المناقب محمد بن یوسف شافعى ص 28؛ تذکرة الحفاظ امام ذهبى 1/ 10؛ تهذیب التهذیب ابن حجر 3/ 327؛ میزان الاعتدال علامه ذهبى شافعى 2/ 107؛ خصائص امیرالمؤمنین احمد بن شعیب نسائى ص 89؛ مجمع البیان طبرسی ج 3 و 4/ 324.</ref> | ترجمه: قیس بن ربیع از اعمش و او از عبایه بن ربعی و او از عبدالله ابن عباس نقل شده است که روزی در کنار چاه زمزم نشسته بود و برای مردم از قول پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث نقل میکرد ناگهان مردی که عمامهای بر سر داشت و صورت خود را پوشانیده بود نزدیک آمد و هر مرتبهای که ابن عباس از پیامبر اسلام صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث نقل میکرد او نیز با جمله قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حدیث دیگری از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکرد. ابن عباس او را قسم داد تا خود را معرفی کند او صورت خود را گشود و صدا زد ای مردم! هرکس مرا نمیشناسد بداند من ابوذر غفاری هستم با این گوشهای خودم از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیدم و اگر دروغ میگویم هر دو گوشم کر باد و با این چشمان خود این جریان را دیدم و اگر دروغ میگویم هر دو چشمم کور باد که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: «علی قائد البررة» «علی علیهالسّلام پیشوای نیکان است». «و قاتل الکفره» «و کشنده کافران». «منصور من نصره مخدول من خذله»، «هرکس او را یاری کند خدا یاریش خواهد کرد و هرکس دست از یاریش بردارد خدا دست از یاری او بر خواهد داشت» سپس ابو ذر اضافه کرد: ای مردم! روزی از روزها با رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در مسجد نماز میخواندم سائلی وارد مسجد شد و از مردم تقاضای کمک کرد ولی کسی چیزی به او نداد او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت خدایا تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم ولی کسی جواب مساعد به من نداد در همین حال علی علیهالسّلام که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست اشاره کرد سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم که در حال نماز بود این جریان را مشاهده کرد هنگامیکه از نماز فارغ شد سر بهسوی آسمان بلند کرد و چنین گفت خداوندا برادرم موسی از تو تقاضا کرد که روح او را وسیع گردانی و کارها را بر او آسان سازی و گره از زبان او بگشایی تا مردم گفتارش را درک کنند و نیز موسی درخواست کرد هارون را که برادرش بود وزیر و یاورش قرار دهی و بوسیله او نیرویش را زیاد کنی و در کارهایش شریک سازی. خداوندا من پیامبر و برگزیده تو هستم سینه مرا گشاد کن و کارها را بر من آسان ساز از خاندانم علی علیهالسّلام را وزیر من گردان تا بهوسیله او پشتم قوی و محکم گردد. ابو ذر میگوید هنوز دعای پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پایان نیافته بود که جبرئیل نازل شد و به پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم گفت بخوان، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود چه بخوانم گفت بخوان ... إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا ... . ش<ref>واهد التنزیل ج 1/ 178؛ المناقب خوارزمى ص 186؛ انساب الاشراف بلاذرى 2/ 150؛ جامع البیان ابن جریر طبرى 6/ 165؛ غایة المرام تعداد 24 حدیث در اینباره از طریق اهل تسنن و 19 حدیث از طریق شیعه نقل کرده است؛ ذخائر العقبى از محب الدین طبرى ص 88؛ فتح القدیر از علامه قاضى شوکانى 2/ 50؛ لباب النقول از سیوطى ص 90؛ الکافى الشافى از ابن حجر عسقلانى ص 56؛ مفاتیح الغیب رازى 3/ 431؛ اسباب النزول واحدى ص 148؛ تفسیر محى الدین عربى 1/ 334؛ تفسیر القرآن العظیم ابن کثیر 2/ 71؛ تفسیر القرطبى الجامع الاحکام القرآن 9/ 336؛ تفسیر الدر المنثور سیوطى 2/ 295؛ کنز العمال متقى الهندى الحنفى 6/ 405؛ کفایة الطالب علامه الکنجى الشافعى ص 250؛ ینابیع المودة قندوزى الحنفى ص 202؛ جامع الاصول ابن اثیر 9/ 478؛ تفسیر رازى الکبیر 2/ 618؛ الکشاف زمخشرى 1/ 154؛ تفسیر غرائب القرآن نیشابورى 2/ 82؛ نور الابصار شبلنجى ص 96؛ شواهد التنزیل حاکم الحسکانى 1/ 181؛ فرائد السمطین جوینى 1/ 9 و 8 و 187؛ اسدالغابه ابن اثیر 2/ 28؛ المناقب محمد بن یوسف شافعى ص 28؛ تذکرة الحفاظ امام ذهبى 1/ 10؛ تهذیب التهذیب ابن حجر 3/ 327؛ میزان الاعتدال علامه ذهبى شافعى 2/ 107؛ خصائص امیرالمؤمنین احمد بن شعیب نسائى ص 89؛ مجمع البیان طبرسی ج 3 و 4/ 324.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام ولی امت پیامبر== | ==علی علیهالسّلام ولی امت پیامبر== | ||
یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ</big> <ref>67 مائده.</ref>ترجمه: ای پیامبر، آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان اگر چنین نکنی امر رسالت او را ادا نکردهای.<br> | |||
حدیث: «عن ابن عباس فی قوله تعالی: یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ... الایة. نزلت فی علی، امر رسولالله ان یبلغ فیه فاخذ رسولالله بید علی فقال: من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه».<br> | حدیث: «عن ابن عباس فی قوله تعالی: یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ... الایة. نزلت فی علی، امر رسولالله ان یبلغ فیه فاخذ رسولالله بید علی فقال: من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه».<br> | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۸: | ||
==علی علیهالسّلام به دور از شرک حتی به اندازه یک چشم بر هم زدن== | ==علی علیهالسّلام به دور از شرک حتی به اندازه یک چشم بر هم زدن== | ||
الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِک لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ</big> <ref>82 انعام.)</ref>: کسانی که ایمان آورده و ایمان خود را به شرک نیالودهاند، آنان راست ایمنی و ایشان راهیافته گانند.<br> | |||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «الَّذِینَ آمَنُوا» یعنی صدقوا بالتوحید هو علی ابن ابیطالب «وَ لَمْ یلْبِسُوا» یعنی لم یخلطوا، نظیرها: «لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ» یعنی لم تخالطون. و لم یخلطوا ایمانهم «بِظُلْمٍ» یعنی الشرک، قال ابن عباس: و اللّه ما آمن احد الّا بعد شرک ما خلا علیا فانه آمن باللّه من غیر ان اشرک به طرفة عین. «أُولئِک لَهُمُ الْأَمْنُ» من النار و العذاب «وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» یعنی مرشدون الی الجنة یوم القیامة بغیر حساب فکان علی اول من آمن به و هو من ابناء سبع سنین. <br> | حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «الَّذِینَ آمَنُوا» یعنی صدقوا بالتوحید هو علی ابن ابیطالب «وَ لَمْ یلْبِسُوا» یعنی لم یخلطوا، نظیرها: «لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ» یعنی لم تخالطون. و لم یخلطوا ایمانهم «بِظُلْمٍ» یعنی الشرک، قال ابن عباس: و اللّه ما آمن احد الّا بعد شرک ما خلا علیا فانه آمن باللّه من غیر ان اشرک به طرفة عین. «أُولئِک لَهُمُ الْأَمْنُ» من النار و العذاب «وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» یعنی مرشدون الی الجنة یوم القیامة بغیر حساب فکان علی اول من آمن به و هو من ابناء سبع سنین. <br> | ||
خط ۱۹۰: | خط ۱۹۰: | ||
وَ هُمْ مُهْتَدُونَ* یعنی آنها به بهشت هدایت میکنند و بدون حساب وارد بهشت میشوند و علی علیهالسّلام اول کسی است که ایمان آورد. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 197.</ref> | وَ هُمْ مُهْتَدُونَ* یعنی آنها به بهشت هدایت میکنند و بدون حساب وارد بهشت میشوند و علی علیهالسّلام اول کسی است که ایمان آورد. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 197.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام حجت الله== | ==علی علیهالسّلام حجت الله== | ||
قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ</big> <ref>(انعام، 149)</ref>: بگو برهان رسا ویژه خداست.<br> | |||
حدیث: عن انس قال: کنت عند النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرأی علیا مقبلا فقال: انا و هذا حجة علی امتی یوم القیامة. <br> | حدیث: عن انس قال: کنت عند النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرأی علیا مقبلا فقال: انا و هذا حجة علی امتی یوم القیامة. <br> | ||
خط ۱۹۹: | خط ۱۹۹: | ||
ترجمه: از ابی الصلت نقل شده است که رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: از خداوند متعال شنیده است که میگوید علی ابن ابیطالب حجت من بر خلق من است و به سندش از ابن عباس که از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیده است: هرکس دوست دارد حجت بعد از مرا بشناسد پس باید که علی ابن ابیطالب علیهالسّلام را بشناسد و به سندش از مسیب از علی بن ابیطالب نقل کرده که ایشان فرمود: رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مرا در میان امتش خلیفه و جانشین خویش قرار داده است پس من حجت خدا بر آن امت هستم بعد از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم. <ref>المناقب المائه ص 20.</ref> | ترجمه: از ابی الصلت نقل شده است که رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: از خداوند متعال شنیده است که میگوید علی ابن ابیطالب حجت من بر خلق من است و به سندش از ابن عباس که از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیده است: هرکس دوست دارد حجت بعد از مرا بشناسد پس باید که علی ابن ابیطالب علیهالسّلام را بشناسد و به سندش از مسیب از علی بن ابیطالب نقل کرده که ایشان فرمود: رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مرا در میان امتش خلیفه و جانشین خویش قرار داده است پس من حجت خدا بر آن امت هستم بعد از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم. <ref>المناقب المائه ص 20.</ref> | ||
==پیامبر و علی علیهالسّلام پدران امت== | ==پیامبر و علی علیهالسّلام پدران امت== | ||
وَ بِالْوالِدَینِ إِحْساناً</big><ref>151 انعام.</ref>: و به پدر و مادر احسان کنید.<br> | |||
حدیث: روی الشیخ الفقیه ابوالحسن بن شاذان عن طریق العامة عن علی بن الحسین عن ابیه عن علی بن ابیطالب قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: ان اللّه قد فرض علیکم طاعتی و نهاکم عن معصیتی و اوجب علیکم اتباع امری و فرض من طاعة علی بن ابیطالب بعدی و نهاکم عن معصیته کما نهاکم عن معصیتی، و جعله اخی و وزیری و وارثی و هو منی و انا منه، حبه ایمان و بغضه کفر، محبه محبی و هو مولی من انا مولاه و انا مولی کل مسلم و مسلمة و انا و هو ابوا هذه الامة».<br> | حدیث: روی الشیخ الفقیه ابوالحسن بن شاذان عن طریق العامة عن علی بن الحسین عن ابیه عن علی بن ابیطالب قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: ان اللّه قد فرض علیکم طاعتی و نهاکم عن معصیتی و اوجب علیکم اتباع امری و فرض من طاعة علی بن ابیطالب بعدی و نهاکم عن معصیته کما نهاکم عن معصیتی، و جعله اخی و وزیری و وارثی و هو منی و انا منه، حبه ایمان و بغضه کفر، محبه محبی و هو مولی من انا مولاه و انا مولی کل مسلم و مسلمة و انا و هو ابوا هذه الامة».<br> | ||
خط ۲۰۸: | خط ۲۰۸: | ||
و نیز نقل کردهاند از علی علیهالسلام، که پیامبر فرمود: حق علی علیهالسّلام بر مسلمانان، همان حق پدر بر فرزند خویش است. <ref>مناقب ابن مغازلى ص 48؛ شمس الدین محمد ذهبى شافعى در میزان الاعتدال ج 2/ 111؛ احمد بن حجر عسقلانى شافعى در لسان المیزان ج 4/ 399؛ موفق بن احمد خوارزمى حنفى در المناقب ص 230.</ref> | و نیز نقل کردهاند از علی علیهالسلام، که پیامبر فرمود: حق علی علیهالسّلام بر مسلمانان، همان حق پدر بر فرزند خویش است. <ref>مناقب ابن مغازلى ص 48؛ شمس الدین محمد ذهبى شافعى در میزان الاعتدال ج 2/ 111؛ احمد بن حجر عسقلانى شافعى در لسان المیزان ج 4/ 399؛ موفق بن احمد خوارزمى حنفى در المناقب ص 230.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام مانند باب حطّه== | ==علی علیهالسّلام مانند باب حطّه== | ||
وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً نَغْفِرْ لَکمْ خَطِیئاتِکمْ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ</big><ref>161 اعراف.</ref>): و بگویید خداوندا گناهان ما را فرو ریز و سجدهکنان از دروازه شهر درآیید تا گناهان شما را بر شما ببخشاییم و بزودی بر اجر نیکوکاران بیفزاییم.<br> | |||
حدیث: عن ابی سعید خدری قال: سمعت النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یقول: و انما مثل اهلبیتی فیکم مثل باب حطة فی بنی اسرائیل من دخله غفر له.<br> | حدیث: عن ابی سعید خدری قال: سمعت النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یقول: و انما مثل اهلبیتی فیکم مثل باب حطة فی بنی اسرائیل من دخله غفر له.<br> | ||
خط ۲۱۸: | خط ۲۱۸: | ||
ترجمه: ابی سعید خدری از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل کرده است که فرمودهاند: علی بن ابیطالب باب حطه (بنی اسرائیل) است هرکس داخل این دروازه شد مؤمن و هرکس از آن خارج شد کافر است (یعنی هرکس از قلعه ولایت علی علیهالسّلام خارج شد کافر است). <ref>کنز العمال متقى 6/ 153؛ سیوطى شافعى در القول الجلى حدیث 39؛ شیخ محمد درویش بیروتى در اسنى المطالب فى احادیث مختلفه المراتب حروف العین 141؛ علامه هندى فقیر العینى در مناقب العینى 38؛ ابراهیم بن اللّه الوصالى در اسنى المطالب باب 18.</ref> | ترجمه: ابی سعید خدری از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل کرده است که فرمودهاند: علی بن ابیطالب باب حطه (بنی اسرائیل) است هرکس داخل این دروازه شد مؤمن و هرکس از آن خارج شد کافر است (یعنی هرکس از قلعه ولایت علی علیهالسّلام خارج شد کافر است). <ref>کنز العمال متقى 6/ 153؛ سیوطى شافعى در القول الجلى حدیث 39؛ شیخ محمد درویش بیروتى در اسنى المطالب فى احادیث مختلفه المراتب حروف العین 141؛ علامه هندى فقیر العینى در مناقب العینى 38؛ ابراهیم بن اللّه الوصالى در اسنى المطالب باب 18.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام هدایتگر به حق== | ==علی علیهالسّلام هدایتگر به حق== | ||
وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلُونَ</big> <ref>181 اعراف.</ref> : از میان کسانی که آفریدهایم گروهی هستند که به حق هدایت میکنند و به حق داوری مینمایند.<br> | |||
حدیث: عن زاذان عن علی علیهالسّلام قال: «تفترق هذه الامة علی ثلاث و سبعین فرقة، اثنتان و سبعون فی النار، و واحدة فی الجنة، و هم الذین قال اللّه عزّ و جلّ فی حقهم: وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلُونَ.» «انا و شیعتی»<br> | حدیث: عن زاذان عن علی علیهالسّلام قال: «تفترق هذه الامة علی ثلاث و سبعین فرقة، اثنتان و سبعون فی النار، و واحدة فی الجنة، و هم الذین قال اللّه عزّ و جلّ فی حقهم: وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یعْدِلُونَ.» «انا و شیعتی»<br> | ||
خط ۲۳۲: | خط ۲۳۲: | ||
و از طریق ابوهریره: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مکتوب علی العرش أنا اللّه لا اله انا وحدی لا شریک لی، و محمد عبدی و رسولی ایدته بعلی بن ابیطالب. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 224. مانند حدیث فوق با مختصر تغییرى در منابع زیر هم آمده است: الدر المنثور سیوطى 2/ 199؛ کفایة الطالب علامه گنجى شافعى 110؛ ینابیع المودة قندوزى 94؛ شواهد- التنزیل حاکم حسکانى 1/ 223؛ ترجمة الامام أمیر المؤمنین على علیه السّلام ابن عسکر از تاریخ دمشق ج 2/ 19، ح 926؛ فرائد السمطین حافظ جوینى 1/ 235، ح 183 و 184 و 185؛ حلیة الاولیاء ابو نعیم اصفهانى 3/ 26؛ ارجح المطالب علامه هندى عبید له بسمل 73؛ ذخائر العقبى محب طبرى 69؛ مناقب خوارزمى 234؛ مجمع الزواید ابن حجر هیثمى شافعى 9/ 121؛ تاریخ بغداد خطیب بغدادى 11/ 173؛ فضائل الصحابه حافظ ابو نعیم.</ref> | و از طریق ابوهریره: قال رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مکتوب علی العرش أنا اللّه لا اله انا وحدی لا شریک لی، و محمد عبدی و رسولی ایدته بعلی بن ابیطالب. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 224. مانند حدیث فوق با مختصر تغییرى در منابع زیر هم آمده است: الدر المنثور سیوطى 2/ 199؛ کفایة الطالب علامه گنجى شافعى 110؛ ینابیع المودة قندوزى 94؛ شواهد- التنزیل حاکم حسکانى 1/ 223؛ ترجمة الامام أمیر المؤمنین على علیه السّلام ابن عسکر از تاریخ دمشق ج 2/ 19، ح 926؛ فرائد السمطین حافظ جوینى 1/ 235، ح 183 و 184 و 185؛ حلیة الاولیاء ابو نعیم اصفهانى 3/ 26؛ ارجح المطالب علامه هندى عبید له بسمل 73؛ ذخائر العقبى محب طبرى 69؛ مناقب خوارزمى 234؛ مجمع الزواید ابن حجر هیثمى شافعى 9/ 121؛ تاریخ بغداد خطیب بغدادى 11/ 173؛ فضائل الصحابه حافظ ابو نعیم.</ref> | ||
==یاری علی علیهالسّلام پیامبر را بس!== | ==یاری علی علیهالسّلام پیامبر را بس!== | ||
یا أَیهَا النَّبِی حَسْبُک اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ</big> <ref>64 انفال.</ref> : ای پیامبر، خدا و مؤمنانی که از تو پیروی میکنند تو را بسند. <br> | |||
حدیث: عن جابر بن عبدالله انصاری فی قوله تعالی: یا أَیهَا النَّبِی حَسْبُک اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، هو علی بن ابیطالب و هو رأس المؤمنین.<br> | حدیث: عن جابر بن عبدالله انصاری فی قوله تعالی: یا أَیهَا النَّبِی حَسْبُک اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، هو علی بن ابیطالب و هو رأس المؤمنین.<br> | ||
تذکر: این آیه شریفه به نظر کثیری از علماء عامه و مفسران قرآن در شأن علی علیهالسّلام نازل شده است چنانچه نمونه این حدیث در شأن نزول آن گذشت و منابع اهلسنت با تغییراتی مانند آن را نقل کردهاند. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 230؛ ما نزل من القرآن فى على فاضل احمد اصفهانى 92؛ مناقب مرتضوى محمد صالح کشفى ترمذى 54؛ مناقب خطیب بغدادى 186؛ ارحج المطالب 88.</ref> | تذکر: این آیه شریفه به نظر کثیری از علماء عامه و مفسران قرآن در شأن علی علیهالسّلام نازل شده است چنانچه نمونه این حدیث در شأن نزول آن گذشت و منابع اهلسنت با تغییراتی مانند آن را نقل کردهاند. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 230؛ ما نزل من القرآن فى على فاضل احمد اصفهانى 92؛ مناقب مرتضوى محمد صالح کشفى ترمذى 54؛ مناقب خطیب بغدادى 186؛ ارحج المطالب 88.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام فرستاده ویژه و اذان خدا و رسول الله== | ==علی علیهالسّلام فرستاده ویژه و اذان خدا و رسول الله== | ||
وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَکبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ وَ رَسُولُهُ</big><ref> 3 توبه.</ref> ترجمه: و این آیات اعلامی است از جانب خدا و پیامبرش به مردم در روز حج اکبر که خدا و پیامبرش در برابر مشرکان تعهدی ندارند.<br> | |||
حدیث: عن زید بن یثیع قال: نزلت براءة فبعثت بها رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم ابا بکر ثم ارسل علیا فاخذها منه، فلما رجع ابوبکر قال: هل نزل فی شی؟ قال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: لا و لکن امرت ان ابلغها انا او رجل من اهلبیتی.<br> | حدیث: عن زید بن یثیع قال: نزلت براءة فبعثت بها رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم ابا بکر ثم ارسل علیا فاخذها منه، فلما رجع ابوبکر قال: هل نزل فی شی؟ قال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: لا و لکن امرت ان ابلغها انا او رجل من اهلبیتی.<br> | ||
خط ۲۴۶: | خط ۲۴۶: | ||
سیوطی شافعی در تفسیرش از ابن ابی حاتم از حکیم بن حمید نقل میکند که گفت: علی بن حسین علیهالسّلام برای من گفت که برای علی علیهالسّلام در کتاب خدا اسمی است و لکن آن را نمیشناسد گفتم آن چیست؟ فرمود: مگر گفتار خداوند را نشنیدی که فرمود: وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَکبَرِ؟ به خدا قسم او علی است یعنی علی همان اذان است. <ref>الدر المنثور ذیل آیهاى در سوره توبه؛ شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 232؛ العمدة حافظ مفسر ثعلبى ص 164، ح 253؛ حاکم نیشابورى در المستدرک على الصحیحین ج 3/ 51؛ المناقب خوارزمى ص 223؛ حافظ ابو نعیم اصفهانى در ما نزل من القرآن فى على علیه السّلام ذیل آیه؛ علامه شیخ عبداللّه حنبلى وهابى در مختصر سیرة الرسول صلّىاللّهعلیهوآلهوسلّم ص 412؛ نظم الدر فى تناسب الایات و السور ج 8/ 364؛ حافظ شیخ محمد شاه ولى اللّه حنفى دهلوى در ازالة الخفاء 2/ 99؛ تفسیر القاسمى ج 8/ 3069؛ حافظ احمد بن حنبل در المسند ج 1/ 150 و ج 3/ 212؛ تفسیر المنار ج 10/ 157؛ حافظ ابو عبداللّه الرحمن احمد بن شعیب النسائى در خصائص امیرالمؤمنین على علیه السّلام ص 28؛ التحریر و التنویر شیخ محمد طاهر ابن عاشور ج 10/ 100؛ المناقب ابن مغازلى ص 112؛ فرائد السمطین ص 58؛ الصواعق المحرقه ص 75؛ میزان الاعتدال ذهبى ج 1/ 205؛ الاستیعاب ابن عبدالبر ج 3/ 25؛ کفایة الطالب حافظ کنجى ص 242؛ فضائل على بن ابیطالب ابن حنبل ج 1/ 43؛ تفسیر القرآن الکریم شیخ شلتوت ص 608.</ref> | سیوطی شافعی در تفسیرش از ابن ابی حاتم از حکیم بن حمید نقل میکند که گفت: علی بن حسین علیهالسّلام برای من گفت که برای علی علیهالسّلام در کتاب خدا اسمی است و لکن آن را نمیشناسد گفتم آن چیست؟ فرمود: مگر گفتار خداوند را نشنیدی که فرمود: وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَکبَرِ؟ به خدا قسم او علی است یعنی علی همان اذان است. <ref>الدر المنثور ذیل آیهاى در سوره توبه؛ شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 232؛ العمدة حافظ مفسر ثعلبى ص 164، ح 253؛ حاکم نیشابورى در المستدرک على الصحیحین ج 3/ 51؛ المناقب خوارزمى ص 223؛ حافظ ابو نعیم اصفهانى در ما نزل من القرآن فى على علیه السّلام ذیل آیه؛ علامه شیخ عبداللّه حنبلى وهابى در مختصر سیرة الرسول صلّىاللّهعلیهوآلهوسلّم ص 412؛ نظم الدر فى تناسب الایات و السور ج 8/ 364؛ حافظ شیخ محمد شاه ولى اللّه حنفى دهلوى در ازالة الخفاء 2/ 99؛ تفسیر القاسمى ج 8/ 3069؛ حافظ احمد بن حنبل در المسند ج 1/ 150 و ج 3/ 212؛ تفسیر المنار ج 10/ 157؛ حافظ ابو عبداللّه الرحمن احمد بن شعیب النسائى در خصائص امیرالمؤمنین على علیه السّلام ص 28؛ التحریر و التنویر شیخ محمد طاهر ابن عاشور ج 10/ 100؛ المناقب ابن مغازلى ص 112؛ فرائد السمطین ص 58؛ الصواعق المحرقه ص 75؛ میزان الاعتدال ذهبى ج 1/ 205؛ الاستیعاب ابن عبدالبر ج 3/ 25؛ کفایة الطالب حافظ کنجى ص 242؛ فضائل على بن ابیطالب ابن حنبل ج 1/ 43؛ تفسیر القرآن الکریم شیخ شلتوت ص 608.</ref> | ||
==ارزش ایمان علی علیهالسّلام بیش از سقایة الحاج و عمارت مسجد== | ==ارزش ایمان علی علیهالسّلام بیش از سقایة الحاج و عمارت مسجد== | ||
أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ</big> <ref>19 توبه.</ref> ترجمه: آیا سیراب ساختن حاجیان و آباد کردن مسجدالحرام را همانند کار کسی پنداشتهاید که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و در راه خدا جهاد میکند؟ نه این دو نزد خدا یکسان نیستند.<br> | |||
حدیث: عن انس بن مالک قال: قعد العباس بن عبدالمطلب و شیبة صاحب البیت یفتخران فقال العباس: انا اشرف منک انا عم رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و وصی ابیه و سقایة الحجیج لی. | حدیث: عن انس بن مالک قال: قعد العباس بن عبدالمطلب و شیبة صاحب البیت یفتخران فقال العباس: انا اشرف منک انا عم رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و وصی ابیه و سقایة الحجیج لی. | ||
خط ۲۵۵: | خط ۲۵۵: | ||
ترجمه: ابوعبدالله محمد بن یوسف بن محمد قرشی کنجی شافعی از قاضی ابی نصر محمد بن هبة اللّه با سندش از انس بن مالک روایت میکند که عباس بن عبدالمطلب و شیبه صاحب البیت در کنار هم نشسته و به همدیگر افتخار میکردند عباس میگفت: من از تو شریفترم، چون عم رسول خدا و وصی پدرش و سقایة الحاج هستم. حاجیان را من آب میدهم و شیبه میگفت: من از تو شریفترم، زیرا من امین خدا در خانه او هستم و خزینهدار او. عمارة مسجدالحرام از من است در حین مشاجره علی علیهالسّلام وارد شد و عباس به او گفت: آیا حکم ما میشوی؟ فرمود: آری. عباس گفت شیبه بر من افتخار میکند که از من اشرف است. علی فرمود: تو چه میگویی ای عمو؟ عباس گفت: من اشرفم، زیرا عموی پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و وصی پدرش و ساقی حجاج هستم. علی فرمود: ای شیبه تو چه میگویی؟ گفت من اشرفم، زیرا من امین خدا در خانه او هستم. انس بن مالک میگوید علی گفت آیا افتخار کنم بر شما (به چیزی که انجام ندادهاید) گفتند: آری. فرمود: من از هر دو شما شریفترم، زیرا اول کسی هستم که ایمان آوردهام، مهاجرت کرده و جهاد نمودم. هر سه نفر نزد رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم رفته و هر کدام از ایشان به فخر خویش خبر داد، ولی جوابی از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نشنیدند تا اینکه امین وحی نازل شده و این آیه را آورد: أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَالْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ ... <ref>کفایة الطالب کنجى ص 237؛ شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 250 و نیز کفایة الطالب ص 237 و 238؛ نزهة المجالس ج 2/ 169؛ نور الابصار ص 77؛ هامش تفسیر الجلالین ج 1/ 16؛ تفسیر القرطبى ج 8/ 91؛ تفسیر المنار ج 10/ 216؛ جامع البیان فى تفسیر القرآن ج 10/ 68؛ مفاتیح الغیب ج 4/ 422؛ اسباب النزول ص 182؛ الدر المنثور ج 3/ 218؛ الفصول المهمه ص 123؛ جامع الاصول ج 9/ 477؛ تفسیر القرآن العظیم ج 2/ 241؛ مناقب ابن مغازلى ص 321؛ ثمار القلوب ص 542؛ نظم درر السمطین ص 88؛ فتح القدیر ج 2/ 202.</ref> | ترجمه: ابوعبدالله محمد بن یوسف بن محمد قرشی کنجی شافعی از قاضی ابی نصر محمد بن هبة اللّه با سندش از انس بن مالک روایت میکند که عباس بن عبدالمطلب و شیبه صاحب البیت در کنار هم نشسته و به همدیگر افتخار میکردند عباس میگفت: من از تو شریفترم، چون عم رسول خدا و وصی پدرش و سقایة الحاج هستم. حاجیان را من آب میدهم و شیبه میگفت: من از تو شریفترم، زیرا من امین خدا در خانه او هستم و خزینهدار او. عمارة مسجدالحرام از من است در حین مشاجره علی علیهالسّلام وارد شد و عباس به او گفت: آیا حکم ما میشوی؟ فرمود: آری. عباس گفت شیبه بر من افتخار میکند که از من اشرف است. علی فرمود: تو چه میگویی ای عمو؟ عباس گفت: من اشرفم، زیرا عموی پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و وصی پدرش و ساقی حجاج هستم. علی فرمود: ای شیبه تو چه میگویی؟ گفت من اشرفم، زیرا من امین خدا در خانه او هستم. انس بن مالک میگوید علی گفت آیا افتخار کنم بر شما (به چیزی که انجام ندادهاید) گفتند: آری. فرمود: من از هر دو شما شریفترم، زیرا اول کسی هستم که ایمان آوردهام، مهاجرت کرده و جهاد نمودم. هر سه نفر نزد رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم رفته و هر کدام از ایشان به فخر خویش خبر داد، ولی جوابی از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نشنیدند تا اینکه امین وحی نازل شده و این آیه را آورد: أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَالْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ ... <ref>کفایة الطالب کنجى ص 237؛ شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 250 و نیز کفایة الطالب ص 237 و 238؛ نزهة المجالس ج 2/ 169؛ نور الابصار ص 77؛ هامش تفسیر الجلالین ج 1/ 16؛ تفسیر القرطبى ج 8/ 91؛ تفسیر المنار ج 10/ 216؛ جامع البیان فى تفسیر القرآن ج 10/ 68؛ مفاتیح الغیب ج 4/ 422؛ اسباب النزول ص 182؛ الدر المنثور ج 3/ 218؛ الفصول المهمه ص 123؛ جامع الاصول ج 9/ 477؛ تفسیر القرآن العظیم ج 2/ 241؛ مناقب ابن مغازلى ص 321؛ ثمار القلوب ص 542؛ نظم درر السمطین ص 88؛ فتح القدیر ج 2/ 202.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ== | ==علی علیهالسّلام السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ== | ||
وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً ذلِک الْفَوْزُ الْعَظِیمُ</big> <ref>100 توبه.</ref> ترجمه: و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند خدا از ایشان خشنود و آنان نیز از او خشنودند و برای آنان باغهایی آماده کرده که از زیر درختان آن نهرها روان است. همیشه در آن جاودانند این است همان کامیابی بزرگ.<br> | |||
حدیث: عن ابن عباس و السابقون الاولون. قال: نزلت فی علی سبق الناس کلهم بالایمان باللّه و برسوله و صلی القبلتین و بایع البیعتین و هاجر الهجرتین ففیه نزلت هذه الایة. <br> | حدیث: عن ابن عباس و السابقون الاولون. قال: نزلت فی علی سبق الناس کلهم بالایمان باللّه و برسوله و صلی القبلتین و بایع البیعتین و هاجر الهجرتین ففیه نزلت هذه الایة. <br> | ||
خط ۲۶۴: | خط ۲۶۴: | ||
علامه جمالالدین محمد بن مکرم از عبدالرحمن بن عوف در مورد کلام خدا «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ» روایت کرده و گفته است: ایشان ده نفر از قریش بودند که اولین آنها از جهت اسلام آوردن علی علیهالسّلام میباشد. <ref>مختصر تاریخ دمشق ج 17/ 118، جمال الدین محمد بن مکرم.</ref> | علامه جمالالدین محمد بن مکرم از عبدالرحمن بن عوف در مورد کلام خدا «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ» روایت کرده و گفته است: ایشان ده نفر از قریش بودند که اولین آنها از جهت اسلام آوردن علی علیهالسّلام میباشد. <ref>مختصر تاریخ دمشق ج 17/ 118، جمال الدین محمد بن مکرم.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام یعنی صادقین== | ==علی علیهالسّلام یعنی صادقین== | ||
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ</big><ref>119 توبه.</ref> ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید از خدا پروا کنید و با راستان باشید.<br> | |||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» قال هو علی بن ابیطالب خاصة <ref>المناقب خوارزمى ص 198؛ الصواعق المحرقه ص 93؛ کفایة الطالب ص 111.</ref><br> | حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» قال هو علی بن ابیطالب خاصة <ref>المناقب خوارزمى ص 198؛ الصواعق المحرقه ص 93؛ کفایة الطالب ص 111.</ref><br> | ||
خط ۲۷۲: | خط ۲۷۲: | ||
و در بعضی دیگر به «کونوا مع علی» تفسیر شده است. ترجمه: ابن عباس در مورد کلام خدا که فرمود: ای کسانی که ایمان آوردهاید پروا پیشه کنید و با راستان باشید گفته است مراد از صادقین علی بن ابیطالب است فقط. یا با علی و یارانش باشید یا اینکه با علی علیهالسّلام باشید. <ref>ینابیع المودة ص 119؛ ارجح المطالب ص 60.</ref> | و در بعضی دیگر به «کونوا مع علی» تفسیر شده است. ترجمه: ابن عباس در مورد کلام خدا که فرمود: ای کسانی که ایمان آوردهاید پروا پیشه کنید و با راستان باشید گفته است مراد از صادقین علی بن ابیطالب است فقط. یا با علی و یارانش باشید یا اینکه با علی علیهالسّلام باشید. <ref>ینابیع المودة ص 119؛ ارجح المطالب ص 60.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام فضل خداوند== | ==علی علیهالسّلام فضل خداوند== | ||
قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِک فَلْیفْرَحُوا هُوَ خَیرٌ مِمَّا یجْمَعُونَ</big><ref> 58 یونس.</ref> ترجمه: بگو به فضل و رحمت خداست که مؤمنان باید شاد شوند و این از هرچه گرد میآورند بهتر است.<br> | |||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ الایة قال: بفضل اللّه: النبی و برحمة: علی. | حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ الایة قال: بفضل اللّه: النبی و برحمة: علی. | ||
ترجمه: از ابن عباس روایت کردهاند که گفته است بفضل اللّه یعنی نبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و برحمة یعنی علی علیه السّلام. <ref>خطیب بغدادى تاریخ بغداد ج 5/ 15؛ سیوطى در درالمنثور ج 3/ 308؛ کنجى شافعى در کفایة الطالب ص 237؛ حاکم حسکانى در شواهد التنزیل ج 1/ 268؛ ابن عساکر مشقى در تاریخ دمشق ج 2/ 326.</ref> | ترجمه: از ابن عباس روایت کردهاند که گفته است بفضل اللّه یعنی نبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و برحمة یعنی علی علیه السّلام. <ref>خطیب بغدادى تاریخ بغداد ج 5/ 15؛ سیوطى در درالمنثور ج 3/ 308؛ کنجى شافعى در کفایة الطالب ص 237؛ حاکم حسکانى در شواهد التنزیل ج 1/ 268؛ ابن عساکر مشقى در تاریخ دمشق ج 2/ 326.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام شاهد از طرف پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ==علی علیهالسّلام شاهد از طرف پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ||
أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ</big> <ref>17 هود.</ref> ترجمه: آیا کسی که از جانب پروردگارش بر حجّتی روشن است و شاهدی از «خویشان» او پیرو آن است.<br> | |||
حدیث: عن علی علیهالسّلام انه قیل له، فانزل فیک؟ قال: ان تقرا سوره هود «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی بینه من ربه و انا شاهد منه. ا<ref>لدر المنثور سیوطى ذیل آیه ج 3/ 324؛ مناقب ابن مغازلى ص 270، ح 318؛ مناقب خوارزمى ص 197؛ شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 275 و 282، ح 372 و 387؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج 1/ 208؛ الکشف و البیان ثعلبى؛ جامع البیان فى تفسیر القرآن طبرى ج 12/ 10؛ کنز العمال متقى هندى حنفى ج 1/ 251؛ تذکرة الخواص الامة سبط ابن جوزى ص 20؛ کفایة الطالب کنجى شافعى ص 111؛ فرائد السمطین حموینى ج 1/ 338؛ ینابیع الموده قندوزى ص 74؛ ما نزل من القرآن فى على علیه السّلام ص 276، ح 36.</ref><br> | حدیث: عن علی علیهالسّلام انه قیل له، فانزل فیک؟ قال: ان تقرا سوره هود «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی بینه من ربه و انا شاهد منه. ا<ref>لدر المنثور سیوطى ذیل آیه ج 3/ 324؛ مناقب ابن مغازلى ص 270، ح 318؛ مناقب خوارزمى ص 197؛ شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 275 و 282، ح 372 و 387؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج 1/ 208؛ الکشف و البیان ثعلبى؛ جامع البیان فى تفسیر القرآن طبرى ج 12/ 10؛ کنز العمال متقى هندى حنفى ج 1/ 251؛ تذکرة الخواص الامة سبط ابن جوزى ص 20؛ کفایة الطالب کنجى شافعى ص 111؛ فرائد السمطین حموینى ج 1/ 338؛ ینابیع الموده قندوزى ص 74؛ ما نزل من القرآن فى على علیه السّلام ص 276، ح 36.</ref><br> | ||
خط ۲۸۴: | خط ۲۸۴: | ||
حضرت صادق از پدرش از جدش علی بن الحسین از حضرت امام حسن علیهالسّلام روایت کرده که در ضمن خطبه طولانیای که در حضور معاویه خواند، فرمود: کارها انجام یافت و دورهها گذشت تا خدا محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را به نبوت مبعوث کرد و او را برای رسالت برگزید و کتاب خود را بر او فروفرستاد و او را مأمور کرد که مردم را بهسوی خدا دعوت کند و پدر من اولین کسی بود که دعوت خدا و رسول او را اجابت کرد و اولین کسی بود که ایمان آورد، و خدا و رسول او را تصدیق کرد. خدا در کتاب خود که بر پیامبر نازل کرده بود فرمود: «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» پس رسول خدا دارای بینه الهی است و پدر من بدنبال او میرود و او شاهدی است از طرف پیغمبر.... تا آخر خطبه ... اصبغ بن نباته گفت حضرت امیر فرمود: اگر مسند قضاوت را برای من بگسترانند و من بر آن نشینم ما بین اهل تورات با تورات خودشان و ما بین اهل انجیل با انجیل و ما بین اهل قرآن با قرآن قضاوت میکنم آنچنان قضاوتی که بدرگاه خدا برود و بدرخشد. به خدا سوگند آیهای از خدا در شبانهروز نازل نشد مگر آنکه من میدانستم درباره چه کسی نازل شده است. هیچیک از این مردمی که تیغ بر سرشان گذر کرده نیست مگر اینکه در مورد او آیهای نازل شده که او را در بهشت یا جهنم سوق میدهد. آنگاه مردی برخاست و گفت: یا امیرالمؤمنین چه آیهای درباره شما نازل شده؟ فرمود: مگر نشنیدهای که خدا میگوید: «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم از طرف خدا بینه دارد و من شاهد او و از آن اویم. <ref>بصائر الدرجات؛ امالى شیخ مفید؛ کشف الغمه اربلى؛ تفسیر عیاشى.</ref> | حضرت صادق از پدرش از جدش علی بن الحسین از حضرت امام حسن علیهالسّلام روایت کرده که در ضمن خطبه طولانیای که در حضور معاویه خواند، فرمود: کارها انجام یافت و دورهها گذشت تا خدا محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را به نبوت مبعوث کرد و او را برای رسالت برگزید و کتاب خود را بر او فروفرستاد و او را مأمور کرد که مردم را بهسوی خدا دعوت کند و پدر من اولین کسی بود که دعوت خدا و رسول او را اجابت کرد و اولین کسی بود که ایمان آورد، و خدا و رسول او را تصدیق کرد. خدا در کتاب خود که بر پیامبر نازل کرده بود فرمود: «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» پس رسول خدا دارای بینه الهی است و پدر من بدنبال او میرود و او شاهدی است از طرف پیغمبر.... تا آخر خطبه ... اصبغ بن نباته گفت حضرت امیر فرمود: اگر مسند قضاوت را برای من بگسترانند و من بر آن نشینم ما بین اهل تورات با تورات خودشان و ما بین اهل انجیل با انجیل و ما بین اهل قرآن با قرآن قضاوت میکنم آنچنان قضاوتی که بدرگاه خدا برود و بدرخشد. به خدا سوگند آیهای از خدا در شبانهروز نازل نشد مگر آنکه من میدانستم درباره چه کسی نازل شده است. هیچیک از این مردمی که تیغ بر سرشان گذر کرده نیست مگر اینکه در مورد او آیهای نازل شده که او را در بهشت یا جهنم سوق میدهد. آنگاه مردی برخاست و گفت: یا امیرالمؤمنین چه آیهای درباره شما نازل شده؟ فرمود: مگر نشنیدهای که خدا میگوید: «أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَینَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم از طرف خدا بینه دارد و من شاهد او و از آن اویم. <ref>بصائر الدرجات؛ امالى شیخ مفید؛ کشف الغمه اربلى؛ تفسیر عیاشى.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام هادی امّت== | ==علی علیهالسّلام هادی امّت== | ||
إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکلِّ قَوْمٍ هادٍ</big> <ref>7 رعد.</ref> ترجمه: ای پیامبر تو فقط هشدار دهندهای و برای هر قومی رهبری است.<br> | |||
روایات متعددی از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در کتب معتبر اهل سنت نقل شده که فرمود: من منذرم و علی هادی است.<br> | روایات متعددی از پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در کتب معتبر اهل سنت نقل شده که فرمود: من منذرم و علی هادی است.<br> | ||
خط ۳۱۳: | خط ۳۱۳: | ||
در کافی بسند خود از برید بن معاویه روایت کرده که در تفسیر آیه موردبحث فرمود: ما را منظور داشته که اولمان، و افضلمان و بهترین ما بعد از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی علیهالسّلام است و در معانی بسند خود از خلف بن عطیه عوفی از ابی سعید خدری روایت کرده که گفت: من از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم از معنای گفتار خدای جل ثنائه که فرموده: «قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکتابِ» پرسش نمودم، فرمود: او جانشین برادرم سلیمان بن داود بود، گفتم: یا رسولالله! در آیه: «قُلْ کفی بِاللَّهِ شَهِیداً بَینِی وَ بَینَکمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ» منظور کیست؟ فرمود: او برادرم علی بن ابیطالب است و در تفسیر عیاشی از عبدالله بن عطا روایت کرده است که گفت خدمت حضرت أبی جعفر علیهالسّلام عرض کردم این پسر عبدالله بن سلام بن عمران چنین معتقد است که منظور از «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ» پدر اوست. آیا صحیح است، یا نه؟ فرمود: دروغ میگوید، منظور علی بن ابیطالب است. <ref>تفسیر المیزان 11/ 388.</ref> | در کافی بسند خود از برید بن معاویه روایت کرده که در تفسیر آیه موردبحث فرمود: ما را منظور داشته که اولمان، و افضلمان و بهترین ما بعد از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی علیهالسّلام است و در معانی بسند خود از خلف بن عطیه عوفی از ابی سعید خدری روایت کرده که گفت: من از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم از معنای گفتار خدای جل ثنائه که فرموده: «قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکتابِ» پرسش نمودم، فرمود: او جانشین برادرم سلیمان بن داود بود، گفتم: یا رسولالله! در آیه: «قُلْ کفی بِاللَّهِ شَهِیداً بَینِی وَ بَینَکمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ» منظور کیست؟ فرمود: او برادرم علی بن ابیطالب است و در تفسیر عیاشی از عبدالله بن عطا روایت کرده است که گفت خدمت حضرت أبی جعفر علیهالسّلام عرض کردم این پسر عبدالله بن سلام بن عمران چنین معتقد است که منظور از «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتابِ» پدر اوست. آیا صحیح است، یا نه؟ فرمود: دروغ میگوید، منظور علی بن ابیطالب است. <ref>تفسیر المیزان 11/ 388.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام فرع شجره طیبه== | ==علی علیهالسّلام فرع شجره طیبه== | ||
أَ لَمْ تَرَ کیفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کلِمَةً طَیبَةً کشَجَرَةٍ طَیبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ</big><ref>24 ابراهیم.</ref> ترجمه: آیا ندیدی خدا چگونه مثل زده: سخنی پاک، که مانند درختی پاک است که ریشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است؟<br> | |||
حدیث: عن سلام الخثعمی قال: دخلت علی ابی جعفر محمد بن علی علیهالسّلام فقلت: یا بن رسولالله قول اللّه تعالی: «أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ» قال: یا سلام الشجرة محمد، و الفرع علی امیرالمؤمنین، و الثمر الحسن و الحسین، و العضن فاطمة، و شعب ذلک الغصن الائمة من ولد فاطمة، و الورق شیعتنا و محبونا اهل البیت، فاذا مات من شیعتنا رجل تناثر من الشجرة ورقة، فاذا ولد لمحبّینا مولود اخضّر مکان تلک الورقة ورقة. <br> | حدیث: عن سلام الخثعمی قال: دخلت علی ابی جعفر محمد بن علی علیهالسّلام فقلت: یا بن رسولالله قول اللّه تعالی: «أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ» قال: یا سلام الشجرة محمد، و الفرع علی امیرالمؤمنین، و الثمر الحسن و الحسین، و العضن فاطمة، و شعب ذلک الغصن الائمة من ولد فاطمة، و الورق شیعتنا و محبونا اهل البیت، فاذا مات من شیعتنا رجل تناثر من الشجرة ورقة، فاذا ولد لمحبّینا مولود اخضّر مکان تلک الورقة ورقة. <br> | ||
ترجمه: روایت میکنند با سند از سلام خثعمی که گفت داخل شدم بر علی ابی جعفر بن محمد بن علی و عرض کردم: ای پسر رسول خدا! قول خدا «أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ» یعنی چه؟ فرمود: ای سلام، شجرة و درخت، حضرت محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم است و تنه آن امیرالمؤمنین و میوهاش، حسن و حسین و شاخهاش، فاطمه و شاخههای کوچک آن ائمه از فرزندان فاطمه و برگهای آن شیعیان و دوستان ما اهلبیت علیهم السّلام هستند هر کدام از شیعیان ما از دنیا برود برگی از این درخت جدا شده و هر مولودی به دنیا بیاید برگی در این درخت سبز میشود. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 311؛ کفایة الطالب گنجى شافعى ص 220؛ المستدرک على الصحیحین حاکم نیشابورى ج 3/ 126؛ اسدالغابه ابن اثیر ج 4/ 22؛ تهذیب التهذیب ابن حجر عسقلانى ج 6/ 320؛ فیض القدیر مناوى ج 3/ 46.</ref> | ترجمه: روایت میکنند با سند از سلام خثعمی که گفت داخل شدم بر علی ابی جعفر بن محمد بن علی و عرض کردم: ای پسر رسول خدا! قول خدا «أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ» یعنی چه؟ فرمود: ای سلام، شجرة و درخت، حضرت محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم است و تنه آن امیرالمؤمنین و میوهاش، حسن و حسین و شاخهاش، فاطمه و شاخههای کوچک آن ائمه از فرزندان فاطمه و برگهای آن شیعیان و دوستان ما اهلبیت علیهم السّلام هستند هر کدام از شیعیان ما از دنیا برود برگی از این درخت جدا شده و هر مولودی به دنیا بیاید برگی در این درخت سبز میشود. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 311؛ کفایة الطالب گنجى شافعى ص 220؛ المستدرک على الصحیحین حاکم نیشابورى ج 3/ 126؛ اسدالغابه ابن اثیر ج 4/ 22؛ تهذیب التهذیب ابن حجر عسقلانى ج 6/ 320؛ فیض القدیر مناوى ج 3/ 46.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام همنشین بهشتی پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ==علی علیهالسّلام همنشین بهشتی پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ||
«وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ»</big><ref>47 حجر.</ref> ترجمه: و آنچه کینه (و شائبههای نفسانی) در سینههای آنان است بر کنیم، برادرانه بر تختهایی روبروی یکدیگر نشستهاند.<br> | |||
حدیث: عن احمد بن حنبل باسناده عن یزید بن ابی او فی قال: ان النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لعلی علیه السّلام: انت معی فی قصری فی الجنة مع ابنتی فاطمة، و انت اخی و رفیقی ثم تلا رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: اخوانا علی سرر متقابلین.<br> | حدیث: عن احمد بن حنبل باسناده عن یزید بن ابی او فی قال: ان النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لعلی علیه السّلام: انت معی فی قصری فی الجنة مع ابنتی فاطمة، و انت اخی و رفیقی ثم تلا رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: اخوانا علی سرر متقابلین.<br> | ||
ترجمه: از احمد بن حنبل روایت شده که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام فرمود: ای علی! تو با من در قصر بهشت هستی، در کنار آن دخترم فاطمه، ای علی! تو برادر من و رفیق من هستی. سپس حضرت این آیه را تلاوت کرد: برادرانه بر تختهایی روبروی یکدیگر نشسته اند. <ref>ارجح المطالب ص 73 از عبداللّه بسمل هندى.</ref> | ترجمه: از احمد بن حنبل روایت شده که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام فرمود: ای علی! تو با من در قصر بهشت هستی، در کنار آن دخترم فاطمه، ای علی! تو برادر من و رفیق من هستی. سپس حضرت این آیه را تلاوت کرد: برادرانه بر تختهایی روبروی یکدیگر نشسته اند. <ref>ارجح المطالب ص 73 از عبداللّه بسمل هندى.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام أَهْلُ الذِّکرِ== | ==علی علیهالسّلام أَهْلُ الذِّکرِ== | ||
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِک إِلَّا رِجالًا نُوحِی إِلَیهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِنْ کنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ</big> <ref>43 نحل.</ref> ترجمه: و نفرستادیم پیش از تو مگر مردانی را که وحی میفرستادیم بدیشان، پس بپرسید اهل کتاب را اگر شما نمیدانید.<br> | |||
حدیث: عن جابر الجعفی قال: لمّا نزلت «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِنْ کنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» قال علی علیهالسّلام نحن اهل الذکر.<br> | حدیث: عن جابر الجعفی قال: لمّا نزلت «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِنْ کنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» قال علی علیهالسّلام نحن اهل الذکر.<br> | ||
خط ۳۳۶: | خط ۳۳۶: | ||
کلمات حضرت و قضاوتهای امام، گوشه ای از علم خدادادی او را بیان میکند. آوردهاند زن مجنونی در زمان عمر، مرتکب زنا شده و باردار شد عمر دستور داد او را رجم کنند امام علی علیهالسّلام فرمود آیا قول رسول خدا را نشنیدهای که سه نفر تکلیف ندارند اول دیوانه تا عاقل شود و دوم بچه تا بزرگ شود و سوم خوابیده تا بیدار شود. پس عمر گفت اگر علی علیهالسّلام نبود عمر هلاک میشد. <ref>الاستیعاب 3/ 74؛ کنز العمال 3/ 95؛ تذکرة الخواص ص 87؛ سنن ابى داود 4/ 114؛ ذخایر العقبى ص 81؛ فرائد السمطین 1/ 66.</ref> | کلمات حضرت و قضاوتهای امام، گوشه ای از علم خدادادی او را بیان میکند. آوردهاند زن مجنونی در زمان عمر، مرتکب زنا شده و باردار شد عمر دستور داد او را رجم کنند امام علی علیهالسّلام فرمود آیا قول رسول خدا را نشنیدهای که سه نفر تکلیف ندارند اول دیوانه تا عاقل شود و دوم بچه تا بزرگ شود و سوم خوابیده تا بیدار شود. پس عمر گفت اگر علی علیهالسّلام نبود عمر هلاک میشد. <ref>الاستیعاب 3/ 74؛ کنز العمال 3/ 95؛ تذکرة الخواص ص 87؛ سنن ابى داود 4/ 114؛ ذخایر العقبى ص 81؛ فرائد السمطین 1/ 66.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام از بین برنده باطل== | ==علی علیهالسّلام از بین برنده باطل== | ||
وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً</big> <ref>81 اسراء</ref> ترجمه: و بگو حق آمد و باطل نابود شد. آری، باطل نابود شدنی است.<br> | |||
حدیث: عن ابی هریره قال: قال لی جابر بن عبدالله: دخلنا مع النبی مکة و فی البیت و حوله ثلاث مائه و ستون صنما یعبد من دون اللّه، فامر بها رسولالله فالقیت کلها لوجهها، و کان علی البیت صنم طویل یقال له: هبل، فنظر رسولالله الی امیرالمؤمنین و قال له: یا علی ترکب علی او ارکب علیک لا لقی هبل عن ظهر الکعبة. قلت: یا رسولالله بل ترکبنی. فلما جلس علی ظهری لم استطع حمله لثقل الرسالة، فقلت: یا رسولالله ارکبک، فضحک و نزل فطأطأ لی ظهره و استویت علیه، فو الذی فلق الجنة و برأ النسمة لواردت ان امس السماء لمسستها بیدی فالقیت هبل عن ظهر الکعبه فانزل اللّه تعالی: وَ قُلْ جاءَ الْحَقُ یعنی قول: لا اله الا اللّه، محمد رسولالله «وَ زَهَقَ الْباطِلُ» یعنی و ذهب عبادة الاصنام «إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً» یعنی ذاهبا. ثم دخل البیت فصلی فیه رکعتین.<br> | حدیث: عن ابی هریره قال: قال لی جابر بن عبدالله: دخلنا مع النبی مکة و فی البیت و حوله ثلاث مائه و ستون صنما یعبد من دون اللّه، فامر بها رسولالله فالقیت کلها لوجهها، و کان علی البیت صنم طویل یقال له: هبل، فنظر رسولالله الی امیرالمؤمنین و قال له: یا علی ترکب علی او ارکب علیک لا لقی هبل عن ظهر الکعبة. قلت: یا رسولالله بل ترکبنی. فلما جلس علی ظهری لم استطع حمله لثقل الرسالة، فقلت: یا رسولالله ارکبک، فضحک و نزل فطأطأ لی ظهره و استویت علیه، فو الذی فلق الجنة و برأ النسمة لواردت ان امس السماء لمسستها بیدی فالقیت هبل عن ظهر الکعبه فانزل اللّه تعالی: وَ قُلْ جاءَ الْحَقُ یعنی قول: لا اله الا اللّه، محمد رسولالله «وَ زَهَقَ الْباطِلُ» یعنی و ذهب عبادة الاصنام «إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً» یعنی ذاهبا. ثم دخل البیت فصلی فیه رکعتین.<br> | ||
خط ۳۴۴: | خط ۳۴۴: | ||
مانند این حدیث و با مختصر تغییری، که در آن جریان بالا رفتن علی علیهالسّلام از دوش پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نیز بیان شده باشد در کثیری از آثار محدثین اهل سنت با اسناد مختلف آمده است . <ref>احمد بن حنبل در مسند ج 1/ 84 و 151؛ نسائى در الخصائص ص 31؛ خطیب بغدادى در موضع اوهام- الجمع و التفریق ج 2/ 432؛ خطیب بغدادى در تاریخ بغداد ج 13/ 302؛ حاکم نیشابورى در المستدرک ج 2/ 368؛ خوارزمى در المناقب ص 71؛ متقى هندى در کنز العمال ج 6/ 407؛ گنجى شافعى در کفایة الطالب ص 257.</ref> | مانند این حدیث و با مختصر تغییری، که در آن جریان بالا رفتن علی علیهالسّلام از دوش پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نیز بیان شده باشد در کثیری از آثار محدثین اهل سنت با اسناد مختلف آمده است . <ref>احمد بن حنبل در مسند ج 1/ 84 و 151؛ نسائى در الخصائص ص 31؛ خطیب بغدادى در موضع اوهام- الجمع و التفریق ج 2/ 432؛ خطیب بغدادى در تاریخ بغداد ج 13/ 302؛ حاکم نیشابورى در المستدرک ج 2/ 368؛ خوارزمى در المناقب ص 71؛ متقى هندى در کنز العمال ج 6/ 407؛ گنجى شافعى در کفایة الطالب ص 257.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام دارای زینت زهد== | ==علی علیهالسّلام دارای زینت زهد== | ||
إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَی الْأَرْضِ زِینَةً لَها</big> <ref>7 کهف.</ref> ترجمه: در حقیقت ما آنچه را که بر زمین است زیوری برای آن قرار دادیم.<br> | |||
حدیث: عن قتادة عن عطاء عن عبدالله ابن مسعود و من طرق آخر عن عمار بن یاسر قال: سمعت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یقول لعلی: «یا علی ان اللّه زینّک» بزینه لم یزین العباد باحسن منها: «بغّض الیک الدنیا، و زهّدک فیها، و حبّب الیک الفقراء. «فرضیت بهم اتباعا، و رضوا بک اماما»<br> | حدیث: عن قتادة عن عطاء عن عبدالله ابن مسعود و من طرق آخر عن عمار بن یاسر قال: سمعت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یقول لعلی: «یا علی ان اللّه زینّک» بزینه لم یزین العباد باحسن منها: «بغّض الیک الدنیا، و زهّدک فیها، و حبّب الیک الفقراء. «فرضیت بهم اتباعا، و رضوا بک اماما»<br> | ||
خط ۳۵۰: | خط ۳۵۰: | ||
روایت نقل میکنند از عمار بن یاسر که گفت شنیدم رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام میفرمود: ای علی! خداوند ترا به زینتی مزین کرده که احدی از مردم به بهتر از آن زینت مزین نشدهاند. یکی اینکه دنیا را مبغوض تو قرار داد و ترا در دنیا زاهد گردانید و دیگر اینکه فقراء را نزد تو محبوب کرد و تو راضی شدی که آنها پیرو تو باشند و آنها نیز راضی باینکه تو امام آنها باشی. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 354 و 395؛ مناقب على ابن ابى طالب علیه السّلام ابن مغازلى ص 105، ح 148؛ حلیة الاولیاء حافظ ابو نعیم اصفهانى ج 1/ 71؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید معتزلى ج 9/ 166؛ المناقب موفق خوارزمى ص 69؛ ترجمه امیرالمؤمنین علیه السّلام من تاریخ دمشق ابن عساکر ج 2/ 212؛ ذخائر العقبى محب الدین طبرى ص 100؛ اسدالغابه ابن اثیر ج 4/ 23؛ نظم در دار السمطین زرندى حنفى ص 102؛ کنز العمال متقى هندى ج 12/ 222؛ مجمع الزوائد هیثمى ج 9/ 121</ref> | روایت نقل میکنند از عمار بن یاسر که گفت شنیدم رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام میفرمود: ای علی! خداوند ترا به زینتی مزین کرده که احدی از مردم به بهتر از آن زینت مزین نشدهاند. یکی اینکه دنیا را مبغوض تو قرار داد و ترا در دنیا زاهد گردانید و دیگر اینکه فقراء را نزد تو محبوب کرد و تو راضی شدی که آنها پیرو تو باشند و آنها نیز راضی باینکه تو امام آنها باشی. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 354 و 395؛ مناقب على ابن ابى طالب علیه السّلام ابن مغازلى ص 105، ح 148؛ حلیة الاولیاء حافظ ابو نعیم اصفهانى ج 1/ 71؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید معتزلى ج 9/ 166؛ المناقب موفق خوارزمى ص 69؛ ترجمه امیرالمؤمنین علیه السّلام من تاریخ دمشق ابن عساکر ج 2/ 212؛ ذخائر العقبى محب الدین طبرى ص 100؛ اسدالغابه ابن اثیر ج 4/ 23؛ نظم در دار السمطین زرندى حنفى ص 102؛ کنز العمال متقى هندى ج 12/ 222؛ مجمع الزوائد هیثمى ج 9/ 121</ref> | ||
==علی علیهالسّلام محبوب دل مومنین== | ==علی علیهالسّلام محبوب دل مومنین== | ||
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا</big> <ref>96 مریم.</ref> ترجمه: کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند. به زودی خدای رحمان برای آنان محبتی در دلها قرار میدهد.<br> | |||
احادیث زیادی در تفسیر این آیه به طرق مختلف از ابن عباس، از زید بن علی، از صحابه، از محمد بن حنیفه، از سعید بن خدری، از جابر بن عبدالله و دیگران نقل شده است که این آیه در مورد علی علیهالسّلام نازل شده است. و مضمون احادیث این است: مؤمنی نیست مگر اینکه در قلب او محبت علی علیهالسّلام میباشد از باب نمونه به بعضی از منابع و محتوای نقل آنها اشاره میشود:<br> | احادیث زیادی در تفسیر این آیه به طرق مختلف از ابن عباس، از زید بن علی، از صحابه، از محمد بن حنیفه، از سعید بن خدری، از جابر بن عبدالله و دیگران نقل شده است که این آیه در مورد علی علیهالسّلام نازل شده است. و مضمون احادیث این است: مؤمنی نیست مگر اینکه در قلب او محبت علی علیهالسّلام میباشد از باب نمونه به بعضی از منابع و محتوای نقل آنها اشاره میشود:<br> | ||
خط ۳۶۱: | خط ۳۶۱: | ||
امام علی علیهالسّلام فرمود: اگر با این شمشیرم بر بینی مؤمن بزنم که مرا دشمن دارد هرگز دشمن نخواهد داشت و اگر تمام دنیا را در کام منافق فروریزم که مرا دوست دارد دوست نخواهد داشت این بهخاطر آن است که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بهصورت یک حکم قاطع به من فرموده است: ای علی هیچ مؤمنی تو را دشمن نخواهد داشت و هیچ منافقی محبت تو را در دل نخواهد داشت. | امام علی علیهالسّلام فرمود: اگر با این شمشیرم بر بینی مؤمن بزنم که مرا دشمن دارد هرگز دشمن نخواهد داشت و اگر تمام دنیا را در کام منافق فروریزم که مرا دوست دارد دوست نخواهد داشت این بهخاطر آن است که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم بهصورت یک حکم قاطع به من فرموده است: ای علی هیچ مؤمنی تو را دشمن نخواهد داشت و هیچ منافقی محبت تو را در دل نخواهد داشت. | ||
==علی علیهالسّلام اوج شرح صدر و امیر بیان== | ==علی علیهالسّلام اوج شرح صدر و امیر بیان== | ||
قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یسِّرْ لِی أَمْرِی وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی یفْقَهُوا قَوْلِی وَ اجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی هارُونَ أَخِی اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی</big> <ref>25 تا 31 طه.</ref> | |||
ترجمه: گفت: پروردگارا، سینهام را گشاده گردان، و کارم را برای من آسان ساز، و از زبانم گره بگشای تا سخنم را بفهمند. و برای من دستیاری از کسانم قرار ده، هارون برادرم را، پشتم را به او استوار کن.<br> | ترجمه: گفت: پروردگارا، سینهام را گشاده گردان، و کارم را برای من آسان ساز، و از زبانم گره بگشای تا سخنم را بفهمند. و برای من دستیاری از کسانم قرار ده، هارون برادرم را، پشتم را به او استوار کن.<br> | ||
خط ۳۷۱: | خط ۳۷۱: | ||
عن حذیفه بن اسید قال: اخذ النبی علیهالسّلام بید علی بن ابیطالب فقال: ابشر و ابشر، ان موسی دعا ربه ان یجعل له وزیرا من اهله هارون، و انّی ادعو ربی ان یجعل لی وزیرا من اهلی علی اخی اشدد به ظهری و اشرکه فی امری. <ref>سیوطى در الدر المنثور؛ حاکم حسکانى در شواهد التنزیل ج 1/ 368؛ حافظ محدث ابو نعیم اصفهانى در ما نزل من القرآن فى على علیه السّلام؛ ابن عساکر در ترجمه امام امیرالمؤمنین على علیه السّلام از تاریخ دمشق ج 1/ 120؛ ابن مغازلى در المناقب ص 328، ح 375؛ احمد بن حنبل در حدیث 280 از باب فضائل امیرالمؤمنین علیه السّلام از کتاب فضائل ص 202.</ref> | عن حذیفه بن اسید قال: اخذ النبی علیهالسّلام بید علی بن ابیطالب فقال: ابشر و ابشر، ان موسی دعا ربه ان یجعل له وزیرا من اهله هارون، و انّی ادعو ربی ان یجعل لی وزیرا من اهلی علی اخی اشدد به ظهری و اشرکه فی امری. <ref>سیوطى در الدر المنثور؛ حاکم حسکانى در شواهد التنزیل ج 1/ 368؛ حافظ محدث ابو نعیم اصفهانى در ما نزل من القرآن فى على علیه السّلام؛ ابن عساکر در ترجمه امام امیرالمؤمنین على علیه السّلام از تاریخ دمشق ج 1/ 120؛ ابن مغازلى در المناقب ص 328، ح 375؛ احمد بن حنبل در حدیث 280 از باب فضائل امیرالمؤمنین علیه السّلام از کتاب فضائل ص 202.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام ستیزه گر حامی الله== | ==علی علیهالسّلام ستیزه گر حامی الله== | ||
هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ</big> <ref>19 حج.</ref> ترجمه: این دو گروه دشمنان یکدیگرند که درباره پروردگارشان باهم ستیز میکنند.<br> | |||
حدیث: عن قیس بن عباد قال: سمعت اباذر لقسم قسما ان قوله تعالی «هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ» نزلت فی الذین برزوا یوم بدر، حمزه و علی و عبیدة بن الحرث و عتبه و شیبه و الولید بن عتبة.<br> | حدیث: عن قیس بن عباد قال: سمعت اباذر لقسم قسما ان قوله تعالی «هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ» نزلت فی الذین برزوا یوم بدر، حمزه و علی و عبیدة بن الحرث و عتبه و شیبه و الولید بن عتبة.<br> | ||
خط ۳۷۷: | خط ۳۷۷: | ||
ترجمه: از قیس بن عباده نقل شده است که گفت: روز جنگ بدر، سه نفر از مسلمانان، علی علیه السّلام، حمزه و عبیدة بن حارث بن عبدالمطلب به میدان نبرد آمدند و به ترتیب ولید بن عتبه و عتبه بن ربیعه و شیبه بن ربیعه را از پای درآوردند. سپس آیه فوق نازل شد، و سرنوشت این مبارزان را بیان کرد. ابو ذر سوگند یاد میکرد که این آیه درباره مردان فوق نازل شده است. <ref>روح المعانى آلوسى ذیل آیه؛ الکبیر فخر رازى ذیل آیه؛ اسباب النزول سیوطى ذیل آیه؛ الجامع لاحکام القرآن قرطبى ذیل آیه؛ صحیح بخارى 5/ 183، ح 17، ج 6/ 181، ح 264؛ صحیح مسلم 8/ 245؛ المستدرک حاکم نیشابورى 2/ 386؛ اسباب النزول واحدى ص 230؛ الطبقات الکبرى ابن اسد 3/ 17؛ السنن الکبرى بیهقى 3/ 276؛ شواهد النزول حسکانى 1/ 486؛ مناقب الامام على علیه السّلام ابن مغازلى ص 264؛ المناقب خوارزمى ص 104؛ مجمع البیان طبرسى ذیل آیه.</ref> | ترجمه: از قیس بن عباده نقل شده است که گفت: روز جنگ بدر، سه نفر از مسلمانان، علی علیه السّلام، حمزه و عبیدة بن حارث بن عبدالمطلب به میدان نبرد آمدند و به ترتیب ولید بن عتبه و عتبه بن ربیعه و شیبه بن ربیعه را از پای درآوردند. سپس آیه فوق نازل شد، و سرنوشت این مبارزان را بیان کرد. ابو ذر سوگند یاد میکرد که این آیه درباره مردان فوق نازل شده است. <ref>روح المعانى آلوسى ذیل آیه؛ الکبیر فخر رازى ذیل آیه؛ اسباب النزول سیوطى ذیل آیه؛ الجامع لاحکام القرآن قرطبى ذیل آیه؛ صحیح بخارى 5/ 183، ح 17، ج 6/ 181، ح 264؛ صحیح مسلم 8/ 245؛ المستدرک حاکم نیشابورى 2/ 386؛ اسباب النزول واحدى ص 230؛ الطبقات الکبرى ابن اسد 3/ 17؛ السنن الکبرى بیهقى 3/ 276؛ شواهد النزول حسکانى 1/ 486؛ مناقب الامام على علیه السّلام ابن مغازلى ص 264؛ المناقب خوارزمى ص 104؛ مجمع البیان طبرسى ذیل آیه.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام منصوب در واقعه انذار عشیره اقربین== | ==علی علیهالسّلام منصوب در واقعه انذار عشیره اقربین== | ||
وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ</big> <ref>214 الشعراء</ref>.ترجمه: و خویشان نزدیکت را هشدار ده.<br> | |||
براساس آنچه در تواریخ اسلامی آمده، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در سال سوم بعثت رسما مأمور ابلاغ دعوت به توحید شد زیرا تا آن زمان دعوت مخفیانه انجام میگرفت و تعداد کمی اسلام را پذیرا شده بودند اما هنگامی که آیه: وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ و آیه فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ 94 حجر نازل گردید، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مأمور شد دعوت خود را آشکار سازد و نخست از خویشاوندان شروع کند و این آیه در همین مورد است. | براساس آنچه در تواریخ اسلامی آمده، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در سال سوم بعثت رسما مأمور ابلاغ دعوت به توحید شد زیرا تا آن زمان دعوت مخفیانه انجام میگرفت و تعداد کمی اسلام را پذیرا شده بودند اما هنگامی که آیه: وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ و آیه فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ 94 حجر نازل گردید، پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مأمور شد دعوت خود را آشکار سازد و نخست از خویشاوندان شروع کند و این آیه در همین مورد است. | ||
خط ۳۸۵: | خط ۳۸۵: | ||
این حدیث را با مختصر تغییری، بسیاری از دانشمندان و علماء اهل تسنن در آثارشان آوردهاند <ref>مانند ابن ابی حریر، ابن ابی حاتم، ابن مردویه، ابو نعیم، بیهقی، ثعلبی، طبری و ابن اثیر و دیگران. شواهد التنزیل حسکانى 1/ 420؛ الکامل ابن اثیر ج 2؛ التذکرة ابن جوزى ص 44؛ المسند علامه احمد محمد بن حنبل الشیبانى المروزى ج 1/ 111؛ معالم التنزیل بغوى ج 5/ 105؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج 2/ 253؛ حیاة الصحابه محمد یوسف حنفى ج 1/ 81؛ الخصائص علامه نسائى ص 18؛ کنز العمال متقى هندى ج 6/ 396؛ ینابیع المودة قندوزى ص 105.</ref> | این حدیث را با مختصر تغییری، بسیاری از دانشمندان و علماء اهل تسنن در آثارشان آوردهاند <ref>مانند ابن ابی حریر، ابن ابی حاتم، ابن مردویه، ابو نعیم، بیهقی، ثعلبی، طبری و ابن اثیر و دیگران. شواهد التنزیل حسکانى 1/ 420؛ الکامل ابن اثیر ج 2؛ التذکرة ابن جوزى ص 44؛ المسند علامه احمد محمد بن حنبل الشیبانى المروزى ج 1/ 111؛ معالم التنزیل بغوى ج 5/ 105؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج 2/ 253؛ حیاة الصحابه محمد یوسف حنفى ج 1/ 81؛ الخصائص علامه نسائى ص 18؛ کنز العمال متقى هندى ج 6/ 396؛ ینابیع المودة قندوزى ص 105.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام مخلص درگاه الهی== | ==علی علیهالسّلام مخلص درگاه الهی== | ||
وَ مَنْ یسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَک بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی</big> <ref>22 لقمان.</ref> ترجمه: و هرکس خود را درحالیکه نیکوکار باشد تسلیم خدا کند قطعا در ریسمان استوارتری چنگ زده است.<br> | |||
حدیث: عن انس بن مالک فی قوله: «وَ مَنْ یسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللَّهِ» قال: نزلت فی علی ابن ابیطالب، کان اول من اخلص للّه الایمان و جعل نفسه و عمله للّه. <br> | حدیث: عن انس بن مالک فی قوله: «وَ مَنْ یسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللَّهِ» قال: نزلت فی علی ابن ابیطالب، کان اول من اخلص للّه الایمان و جعل نفسه و عمله للّه. <br> | ||
خط ۳۹۳: | خط ۳۹۳: | ||
عرض کردند: امیر المؤمنان کیست؟ فرمود: مولای مسلمانان و پیشوای آنان بعد از من، باز برای اینکه پاسخ صریحتری بگیرند عرض کردند: او کیست؟ فرمود برادرم علی ابن ابیطالب علیه السّلام. | عرض کردند: امیر المؤمنان کیست؟ فرمود: مولای مسلمانان و پیشوای آنان بعد از من، باز برای اینکه پاسخ صریحتری بگیرند عرض کردند: او کیست؟ فرمود برادرم علی ابن ابیطالب علیه السّلام. | ||
==علی علیهالسّلام مومن به تمام معنا و سخنور و جنگجو== | ==علی علیهالسّلام مومن به تمام معنا و سخنور و جنگجو== | ||
أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کمَنْ کانَ فاسِقاً لا یسْتَوُونَ</big> <ref>18 سجده.</ref> ترجمه: آیا کسی که مومن است چون کسی است که نافرمان است؟ یکسان نیستند. | |||
حدیث: عن ابن عباس قال: انتدب علی و الولید بن عقبه فقال الولید لعلی: انا احد منک سنانا و اسلط منک لسانا و املأ منک حشوا فی الکتیبة فقال له علی: اسکت یا فاسق فانزل اللّه تعالی هذه الایة.<br> | حدیث: عن ابن عباس قال: انتدب علی و الولید بن عقبه فقال الولید لعلی: انا احد منک سنانا و اسلط منک لسانا و املأ منک حشوا فی الکتیبة فقال له علی: اسکت یا فاسق فانزل اللّه تعالی هذه الایة.<br> | ||
خط ۳۹۹: | خط ۳۹۹: | ||
</ref> | </ref> | ||
==علی علیهالسّلام عاشق و منتظر شهادت== | ==علی علیهالسّلام عاشق و منتظر شهادت== | ||
مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ</big> <ref>23 احزاب.</ref> ترجمه: از میان مؤمنان مردانیاند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا میکنند برخی از آنان به شهادت رسیدند و برخی از آنها در انتظارند و هرگز (عقیده خود را) تبدیل نکردند.<br> | |||
حدیث: سئل علی و هو علی منبر الکوفة عن قوله تعالی: رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ، فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ. فقال: اللهم اغفر، هذه الایة نزلت فی و فی عمی حمزة و فی ابن عمی عبیدة بن الحارث بن عبدالمطلب، فاما عبیدة فقضی نحبه شهیدا یوم بدر و اما حمزة فقضی نحبه شهیدا یوم احد، و اما انا فانتظر اشقاها یخضب هذه من هذا- و اشار الی لحیته و راسه-.<br> | حدیث: سئل علی و هو علی منبر الکوفة عن قوله تعالی: رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ، فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ. فقال: اللهم اغفر، هذه الایة نزلت فی و فی عمی حمزة و فی ابن عمی عبیدة بن الحارث بن عبدالمطلب، فاما عبیدة فقضی نحبه شهیدا یوم بدر و اما حمزة فقضی نحبه شهیدا یوم احد، و اما انا فانتظر اشقاها یخضب هذه من هذا- و اشار الی لحیته و راسه-.<br> | ||
خط ۴۰۵: | خط ۴۰۵: | ||
ترجمه: درحالیکه علی علیهالسّلام در کوفه، بالای منبر بود از او در مورد آیه مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ... سؤال شد؟ فرمود آیه درباره ما نازل شده است و من به خدا همان کسی هستم که انتظار (شهادت) را میکشم. ریشم با خون سرم توسط شقیترین مردم خضاب خواهد شد این آیه درباره من و عمویم حمزه و پسرعمویم عبیدة نازل شده است عمویم در روز احد کشته شد و پسرعمویم در بدر و من منتظرم. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 2/ 2؛ ارجح المطالب عبیداللّه بسمل امر تسرى ص 60؛ الفصول المهمه ابن صباغ مالکی ص 12؛ المناقب خوارزمى ص 188؛ الکاف الشاف ابن حجر عسقلانى ص 120؛ در پاورقى به نقل از ترجمه امیرالمؤمنین از سمط النجوم ج 2/ 469؛ الصواعق المحرقه ص 80؛ نور الابصار ص 97؛ الکشف و البیان نیشابورى ثعلبى.</ref> | ترجمه: درحالیکه علی علیهالسّلام در کوفه، بالای منبر بود از او در مورد آیه مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ... سؤال شد؟ فرمود آیه درباره ما نازل شده است و من به خدا همان کسی هستم که انتظار (شهادت) را میکشم. ریشم با خون سرم توسط شقیترین مردم خضاب خواهد شد این آیه درباره من و عمویم حمزه و پسرعمویم عبیدة نازل شده است عمویم در روز احد کشته شد و پسرعمویم در بدر و من منتظرم. <ref>شواهد التنزیل حسکانى ج 2/ 2؛ ارجح المطالب عبیداللّه بسمل امر تسرى ص 60؛ الفصول المهمه ابن صباغ مالکی ص 12؛ المناقب خوارزمى ص 188؛ الکاف الشاف ابن حجر عسقلانى ص 120؛ در پاورقى به نقل از ترجمه امیرالمؤمنین از سمط النجوم ج 2/ 469؛ الصواعق المحرقه ص 80؛ نور الابصار ص 97؛ الکشف و البیان نیشابورى ثعلبى.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام دارای مدال «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین»== | ==علی علیهالسّلام دارای مدال «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین»== | ||
وَ کفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ</big> <ref>25 احزاب</ref>. ترجمه: و خدا زحمت جنگ را از مؤمنان برداشت.<br> | |||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله «وَ کفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ» قال: کفاهم اللّه القتال یوم الخندق بعلی بن ابیطالب حین قتل عمر و بن عبد ود و شرح هذه القصه فیما اخبرناه الحاکم الوالد ... عن حذیفه قال: لما کان یوم الخندق عبر و عمر بن عبد ود حتی جاء فوقع علی عسکر النبی فناد البراز. فقال رسولالله: ایکم یقوم الی عمرو؟ فلم یقم احد الا علی ابن ابیطالب فانه قام فقال النبی: اجلس، ثم قال النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: ایکم یقوم الی عمرو؟ فلم یقم احد، فقام الیه علی فقال: انا له. فقال النبی: اجلس ثم قال النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لاصحابه: ایکم یقوم الی عمرو؟ فلم یقم احد، فقام علی فقال: انا له. فدعاه النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فقال: انه عمرو بن عبد ود. قال: و انا علی بن ابیطالب فالیه درعه ذات الفضول و اعطاه سیفه ذوالفقار و عممه بعمامته السحاب علی رأس تسقة اکوار ثم قال له: تقدم، فقال النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لما ولی: اللهم احفظه من بین یدیه و خلفه و عن یمینه و عن شماله و من فوق رأسه و من تحت قدمیه. فجاء حتی وقف علی عمرو فقال: من انت؟ فقال عمرو: ما ظنت انی اقف موقفا اجهل فیه، انا عمرو بن عبد ود، فمن انت؟ قال: انا علی ابن ابیطالب فقال: الغلام الذی کنت اراک فی حجر ابیطالب؟ قال: نعم. قال: | حدیث: عن ابن عباس فی قوله «وَ کفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ» قال: کفاهم اللّه القتال یوم الخندق بعلی بن ابیطالب حین قتل عمر و بن عبد ود و شرح هذه القصه فیما اخبرناه الحاکم الوالد ... عن حذیفه قال: لما کان یوم الخندق عبر و عمر بن عبد ود حتی جاء فوقع علی عسکر النبی فناد البراز. فقال رسولالله: ایکم یقوم الی عمرو؟ فلم یقم احد الا علی ابن ابیطالب فانه قام فقال النبی: اجلس، ثم قال النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: ایکم یقوم الی عمرو؟ فلم یقم احد، فقام الیه علی فقال: انا له. فقال النبی: اجلس ثم قال النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لاصحابه: ایکم یقوم الی عمرو؟ فلم یقم احد، فقام علی فقال: انا له. فدعاه النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فقال: انه عمرو بن عبد ود. قال: و انا علی بن ابیطالب فالیه درعه ذات الفضول و اعطاه سیفه ذوالفقار و عممه بعمامته السحاب علی رأس تسقة اکوار ثم قال له: تقدم، فقال النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم لما ولی: اللهم احفظه من بین یدیه و خلفه و عن یمینه و عن شماله و من فوق رأسه و من تحت قدمیه. فجاء حتی وقف علی عمرو فقال: من انت؟ فقال عمرو: ما ظنت انی اقف موقفا اجهل فیه، انا عمرو بن عبد ود، فمن انت؟ قال: انا علی ابن ابیطالب فقال: الغلام الذی کنت اراک فی حجر ابیطالب؟ قال: نعم. قال: | ||
خط ۴۲۳: | خط ۴۲۳: | ||
سومین پیشنهادش این بود که از مرکب پیاده شوند و جنگ تنبهتن بهصورت پیاده انجام گیرد، عمرو خشمگینانه از مرکب پیاده شد و گفت من باور نمیکنم کسی از عرب چنین پیشنهادی به من کند شمشیر خود را از غلاف کشید، شمشیری چون شعله آتش با خشم و بهطرف علی حملهور شد علی علیهالسلام با سپر خود به استقبالش رفت و عمرو شمشیر خود را بر سپر او فرود آورده، دو نیمش کرد و از شکاف آن فرق سر آن جناب را هم شکافت. علی علیهالسّلام با استفاده از یک شیوه جنگی با چابکی فراوان از فرصت استفاده کرد، شمشیر را در ساق پای او جای داد و قامت رشید عمرو به روی زمین درغلتید، گرد و غباری غلیظی بر خواسته بود هیچیک از دو لشکر نمیدانستند پیروز کدامیک از آن دو نفرند، جمعی از منافقان فکر میکردند علی علیهالسّلام به دست عمرو کشته شد اما ناگهان صدای علی به تکبیر بلند شد و همه مؤمنان منتظر نتیجه قطعی بودند. علی علیهالسّلام درحالیکه خون از سرش میچکید، آرامآرام بهسوی لشکرگاه بازمیگردد و لبخند پیروزی بر لب، و پیکر عمرو بیسر در گوشهای از میدان افتاده بود. رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: به آن خدایی که جانم در دست اوست علی او را کشت و اولین کسی بود که بهسوی گرد و غبار دوید عمر بن خطاب بود که رفت و برگشت و گفت: یا رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عمرو را کشت. حذیفه میگوید: رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به وی فرمود: ای علی بشارت باد تو را که اگر امروز در یک کفه میزان و عمل تمامی امت در کفه دیگر گذاشته شود، عمل تو سنگینتر است. «فلو وزن الیوم عملک بعمل امة محمد لرجح عملک بعملهم» در حدیث دیگری وارد شده که «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین» (ارزش ضربه علی علیهالسّلام در روز جنگ خندق به عمرو بن عبد ود، بالاتر از عبادت جن و انس است) برای اینکه هیچ خانه از خانههای شرک نماند مگر آنکه مرگ عمرو خواری را در آن وارد کرد <ref>بحار الانوار 20/ 216.</ref> ، همچنان که که هیچ خانهای از خانههای اسلام نماند مگر آنکه با کشتن عمر عزت را در آن داخل نمود. حاکم نیشابوری دانشمند معروف اهل سنت همین سخن پیامبر را با تعبیر دیگری آورده است: لمبارزة علی ابن ابیطالب لعمرو بن عبد ود یوم الخندق افضل من اعمال امتی الی یوم القیامة. <ref>مستدرک حاکم 3/ 32.</ref> | سومین پیشنهادش این بود که از مرکب پیاده شوند و جنگ تنبهتن بهصورت پیاده انجام گیرد، عمرو خشمگینانه از مرکب پیاده شد و گفت من باور نمیکنم کسی از عرب چنین پیشنهادی به من کند شمشیر خود را از غلاف کشید، شمشیری چون شعله آتش با خشم و بهطرف علی حملهور شد علی علیهالسلام با سپر خود به استقبالش رفت و عمرو شمشیر خود را بر سپر او فرود آورده، دو نیمش کرد و از شکاف آن فرق سر آن جناب را هم شکافت. علی علیهالسّلام با استفاده از یک شیوه جنگی با چابکی فراوان از فرصت استفاده کرد، شمشیر را در ساق پای او جای داد و قامت رشید عمرو به روی زمین درغلتید، گرد و غباری غلیظی بر خواسته بود هیچیک از دو لشکر نمیدانستند پیروز کدامیک از آن دو نفرند، جمعی از منافقان فکر میکردند علی علیهالسّلام به دست عمرو کشته شد اما ناگهان صدای علی به تکبیر بلند شد و همه مؤمنان منتظر نتیجه قطعی بودند. علی علیهالسّلام درحالیکه خون از سرش میچکید، آرامآرام بهسوی لشکرگاه بازمیگردد و لبخند پیروزی بر لب، و پیکر عمرو بیسر در گوشهای از میدان افتاده بود. رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: به آن خدایی که جانم در دست اوست علی او را کشت و اولین کسی بود که بهسوی گرد و غبار دوید عمر بن خطاب بود که رفت و برگشت و گفت: یا رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عمرو را کشت. حذیفه میگوید: رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به وی فرمود: ای علی بشارت باد تو را که اگر امروز در یک کفه میزان و عمل تمامی امت در کفه دیگر گذاشته شود، عمل تو سنگینتر است. «فلو وزن الیوم عملک بعمل امة محمد لرجح عملک بعملهم» در حدیث دیگری وارد شده که «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین» (ارزش ضربه علی علیهالسّلام در روز جنگ خندق به عمرو بن عبد ود، بالاتر از عبادت جن و انس است) برای اینکه هیچ خانه از خانههای شرک نماند مگر آنکه مرگ عمرو خواری را در آن وارد کرد <ref>بحار الانوار 20/ 216.</ref> ، همچنان که که هیچ خانهای از خانههای اسلام نماند مگر آنکه با کشتن عمر عزت را در آن داخل نمود. حاکم نیشابوری دانشمند معروف اهل سنت همین سخن پیامبر را با تعبیر دیگری آورده است: لمبارزة علی ابن ابیطالب لعمرو بن عبد ود یوم الخندق افضل من اعمال امتی الی یوم القیامة. <ref>مستدرک حاکم 3/ 32.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام طاهر و مطهَّر== | ==علی علیهالسّلام طاهر و مطهَّر== | ||
نَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً</big> <ref>33 احزاب.</ref> ترجمه: خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان (پیامبر) بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.<br> | |||
حدیث: و قد کثرت الروایة فیه فمنها روایة انس بن مالک الانصاری: | حدیث: و قد کثرت الروایة فیه فمنها روایة انس بن مالک الانصاری: | ||
خط ۴۴۷: | خط ۴۴۷: | ||
4- روایات متعددی از ابوسعید خدری صحابی معروف نقل شده که با صراحت گواهی میدهد این آیه درباره همان پنجتن نازل شده است <ref>شواهد التنزیل 2/ 25.</ref> نویسنده کتاب شواهد التنزیل که از علمای معروف برادران اهلسنت است بیش از 130 حدیث در این زمینه نقل کرده است <ref>شواهد التنزیل 2/ 10 تا 92.</ref> از همه این روایات گذشته، پارهای از همسران پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در طول زندگی خود به کارهایی دست زدند که هرگز با مقام معصومبودن سازگار نیست، مانند ماجرای جنگ جمل که قیامی بود بر ضد امام وقت که سبب خونریزی فراوانی گردید و به گفته بعضی از مورخان تعداد کشتگان این جنگ 17000 نفر بالغ میشود. <ref>نمونه 17/ 302.</ref>اصل قضیه شأن نزول آیه، در بسیاری از منابعاهلسنتت آمده است. تنها شواهد التنزیل حدود 137 حدیث در مورد اهل بیت نقل کرده است که نمونههایى از آن بیان شد و-- در آثار زیر هم مذکور است: <ref>دلائل النبوة للبیهقى 1/ 170؛ البدایة و النهایة 2/ 257؛ الدر المنثور سیوطى 6/ 605؛ مناقب الامام امیرالمؤمنین للکوفى 1/ 127؛ اعلام الورى 16؛ المعجم الکبیر 12/ 81/ 12604 و 3/ 57/ 2674؛ مسند احمد بن حنبل 6/ 292- و 4/ 369؛ مستدرک على الصحیحین 3/ 125؛ الفصول المهمه ابن صباغ مالکی؛ مسند طیالسى 8/ 274؛ مشکل الاثار طحاوى 1/ 333؛ انساب الاشراف بلاذرى 2/ 104؛ تفسیر المراغى 22/ 7؛ مقتل الحسین خوارزمى 1/ 94؛ مقتل الحدیث خوارزمى 1/ 94؛ اسعاف الراغبین ص 107؛ الکامل فى التاریخ ابن اثیر 3/ 204؛ تفسیر التبیان فى معانى القرآن 2/ 125؛ خصائص امیرالمؤمنین على بن ابى طالب نسائى ص 72؛ صحیح ترمذى 2/ 301؛ نظم الدار السمطین ص 18؛ عمدة القارى 7/ 529؛ فتح البارى 7/ 12؛ تذکرة الخواص ص 41؛ السیرة الحلییة 3/ 373؛ صحیح مسلم ج 2/ 231؛ تفسیر السراج المیز 3/ 245.</ref> | 4- روایات متعددی از ابوسعید خدری صحابی معروف نقل شده که با صراحت گواهی میدهد این آیه درباره همان پنجتن نازل شده است <ref>شواهد التنزیل 2/ 25.</ref> نویسنده کتاب شواهد التنزیل که از علمای معروف برادران اهلسنت است بیش از 130 حدیث در این زمینه نقل کرده است <ref>شواهد التنزیل 2/ 10 تا 92.</ref> از همه این روایات گذشته، پارهای از همسران پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم در طول زندگی خود به کارهایی دست زدند که هرگز با مقام معصومبودن سازگار نیست، مانند ماجرای جنگ جمل که قیامی بود بر ضد امام وقت که سبب خونریزی فراوانی گردید و به گفته بعضی از مورخان تعداد کشتگان این جنگ 17000 نفر بالغ میشود. <ref>نمونه 17/ 302.</ref>اصل قضیه شأن نزول آیه، در بسیاری از منابعاهلسنتت آمده است. تنها شواهد التنزیل حدود 137 حدیث در مورد اهل بیت نقل کرده است که نمونههایى از آن بیان شد و-- در آثار زیر هم مذکور است: <ref>دلائل النبوة للبیهقى 1/ 170؛ البدایة و النهایة 2/ 257؛ الدر المنثور سیوطى 6/ 605؛ مناقب الامام امیرالمؤمنین للکوفى 1/ 127؛ اعلام الورى 16؛ المعجم الکبیر 12/ 81/ 12604 و 3/ 57/ 2674؛ مسند احمد بن حنبل 6/ 292- و 4/ 369؛ مستدرک على الصحیحین 3/ 125؛ الفصول المهمه ابن صباغ مالکی؛ مسند طیالسى 8/ 274؛ مشکل الاثار طحاوى 1/ 333؛ انساب الاشراف بلاذرى 2/ 104؛ تفسیر المراغى 22/ 7؛ مقتل الحسین خوارزمى 1/ 94؛ مقتل الحدیث خوارزمى 1/ 94؛ اسعاف الراغبین ص 107؛ الکامل فى التاریخ ابن اثیر 3/ 204؛ تفسیر التبیان فى معانى القرآن 2/ 125؛ خصائص امیرالمؤمنین على بن ابى طالب نسائى ص 72؛ صحیح ترمذى 2/ 301؛ نظم الدار السمطین ص 18؛ عمدة القارى 7/ 529؛ فتح البارى 7/ 12؛ تذکرة الخواص ص 41؛ السیرة الحلییة 3/ 373؛ صحیح مسلم ج 2/ 231؛ تفسیر السراج المیز 3/ 245.</ref> | ||
==اذیت کردن علی علیهالسّلام گناه بزرگ== | ==اذیت کردن علی علیهالسّلام گناه بزرگ== | ||
وَ الَّذِینَ یؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیرِ مَا اکتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً</big> <ref>58 احزاب.</ref> ترجمه: و کسانی که مردان و زنان مومن را بیآنکه مرتکب (عمل زشتی) شده باشند آزار رساند قطعا تهمت و گناهی آشکار به گردن گرفتهاند.<br> | |||
حدیث: نزلت فی علی بن ابیطالب و ذلک ان نفرا من المنافقین کانوا یؤذونه و یکذبون علیه.<br> | حدیث: نزلت فی علی بن ابیطالب و ذلک ان نفرا من المنافقین کانوا یؤذونه و یکذبون علیه.<br> | ||
خط ۴۵۷: | خط ۴۵۷: | ||
یا درباره علی علیهالسّلام نیز این سخن وارد شده است هرکس علی علیهالسّلام را آزار کند پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را آزرده و هرکس پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را بیازارد خدا را آزرده و در این حال از رحمت خداوند دور است. <ref>مجمع البیان 8/ 580.</ref> آزار مومن هم موجب گناه آشکار است، چرا که مومن از طریق ایمان پیوندی با خدا و پیامبرش دارد و به همین دلیل در این آیه در ردیف خدا و پیامبرش قرار گرفته است و اول مومن به خدا و رسول او چنانچه در احادیثی بیان گردید مولا امیر المومنین علی علیهالسّلام است. | یا درباره علی علیهالسّلام نیز این سخن وارد شده است هرکس علی علیهالسّلام را آزار کند پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را آزرده و هرکس پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم را بیازارد خدا را آزرده و در این حال از رحمت خداوند دور است. <ref>مجمع البیان 8/ 580.</ref> آزار مومن هم موجب گناه آشکار است، چرا که مومن از طریق ایمان پیوندی با خدا و پیامبرش دارد و به همین دلیل در این آیه در ردیف خدا و پیامبرش قرار گرفته است و اول مومن به خدا و رسول او چنانچه در احادیثی بیان گردید مولا امیر المومنین علی علیهالسّلام است. | ||
==سوال از ولایت علی علیهالسّلام در قیامت== | ==سوال از ولایت علی علیهالسّلام در قیامت== | ||
وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ</big> <ref>24 صافات:</ref> و بازداشتشان نمایید که آنها مسئولند.<br> | |||
حدیث: عن ابی سعید الخدری فی قوله: «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» قال: امامة علی بن ابیطالب.<br> | حدیث: عن ابی سعید الخدری فی قوله: «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» قال: امامة علی بن ابیطالب.<br> | ||
خط ۴۶۸: | خط ۴۶۸: | ||
فرمود: اگر خدا بخواهد تو را روز قیامت در پیشگاهش نگه دارد تا از هر لقمهای که خوردهای و هر جرعهای که نوشیدهای از تو سوال کند باید بسیار در آنجا بایستی! عرض کرد پس نعیم چیست؟ فرمود: ما اهلبیت هستیم که خداوند به وجود ما به بندگانش نعمت داده و میان آنها بعد از اختلاف الفت بخشیده، دلهای آنها را بوسیله ما به هم پیوند داده و برادر خود ساخته، بعد از آنکه دشمن یکدیگر بودند و به وسیله ما آنها را به اسلام هدایت کرده است ... آری نعیم همان پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و خاندان اوست. <ref>مجمع البیان ذیل آیه شریفه.</ref> | فرمود: اگر خدا بخواهد تو را روز قیامت در پیشگاهش نگه دارد تا از هر لقمهای که خوردهای و هر جرعهای که نوشیدهای از تو سوال کند باید بسیار در آنجا بایستی! عرض کرد پس نعیم چیست؟ فرمود: ما اهلبیت هستیم که خداوند به وجود ما به بندگانش نعمت داده و میان آنها بعد از اختلاف الفت بخشیده، دلهای آنها را بوسیله ما به هم پیوند داده و برادر خود ساخته، بعد از آنکه دشمن یکدیگر بودند و به وسیله ما آنها را به اسلام هدایت کرده است ... آری نعیم همان پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و خاندان اوست. <ref>مجمع البیان ذیل آیه شریفه.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام از آل یاسین== | ==علی علیهالسّلام از آل یاسین== | ||
سَلامٌ عَلی إِلْیاسِینَ</big> <ref>130 صافات.</ref> ترجمه: درود بر پیروان الیاس (آل یاسین).<br> | |||
حدیث: عن علی علیهالسّلام فی قوله «سَلامٌ عَلی إِلْیاسِینَ» قال: یاسین: محمد و نحن آل یاسین. <ref>شواهد التنزیل حسکانى 2/ 110- 112؛ الدر المنثور سیوطى 5/ 286.</ref> <br> | حدیث: عن علی علیهالسّلام فی قوله «سَلامٌ عَلی إِلْیاسِینَ» قال: یاسین: محمد و نحن آل یاسین. <ref>شواهد التنزیل حسکانى 2/ 110- 112؛ الدر المنثور سیوطى 5/ 286.</ref> <br> | ||
خط ۴۷۴: | خط ۴۷۴: | ||
==علی علیهالسلام دارای نور الهی== | ==علی علیهالسلام دارای نور الهی== | ||
فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلی نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیلٌ لِلْقاسِیةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکرِ اللَّهِ أُولئِک فِی ضَلالٍ مُبِینٍ</big> <ref>22 زمر.</ref> ترجمه: پس آیا کسی که خدا سینهاش را برای پذیرش اسلام گشاده و در نتیجه برخوردار از نوری از جانب پروردگارش میباشد (همانند فرد تاریک دل است)؟ پس وای بر آنان که از سخت دلی یاد خدا نمیکنند اینانند که در گمراهی آشکارند.<br> | |||
واحدی در اسباب التنزیل در قول خدا تعالی أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ ... گفته است: آیه در مورد علی و حمزه نازل شده و فَوَیلٌ لِلْقاسِیةِ قُلُوبُهُمْ درباره ابیلهب و اولادش نازل شده است. <ref>اسباب النزول واحدى ص 263؛ اسنى المطالب وصالى فصل 13؛ ینابیع المودة قندوزى ص 212؛ تفسیر بیضاوى جزء 4، ص 96؛ ذخائر العقبى محب الدین طبرى ص 88؛ الریاض النضرة طبرى 2/ 207؛ تفسیر الجامع لاحکام القرآن قرطبى 15/ 247؛ الفتح المبین احمد زینى دحلال ص 154.</ref> | واحدی در اسباب التنزیل در قول خدا تعالی أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ ... گفته است: آیه در مورد علی و حمزه نازل شده و فَوَیلٌ لِلْقاسِیةِ قُلُوبُهُمْ درباره ابیلهب و اولادش نازل شده است. <ref>اسباب النزول واحدى ص 263؛ اسنى المطالب وصالى فصل 13؛ ینابیع المودة قندوزى ص 212؛ تفسیر بیضاوى جزء 4، ص 96؛ ذخائر العقبى محب الدین طبرى ص 88؛ الریاض النضرة طبرى 2/ 207؛ تفسیر الجامع لاحکام القرآن قرطبى 15/ 247؛ الفتح المبین احمد زینى دحلال ص 154.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام تصدیق کننده پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ==علی علیهالسّلام تصدیق کننده پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم== | ||
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کذَبَ عَلَی اللَّهِ وَ کذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ أَ لَیسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوی لِلْکافِرِینَ وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ أُولئِک هُمُ الْمُتَّقُونَ</big> <ref>32 و 33 زمر.</ref> ترجمه: پس کیست ستمکارتر از آنکس که بر خدا دروغ بست و سخن راست را چون به او آمد دروغ پنداشت؟ آیا جای کافران در جهنم نیست؟ و آن کس را که راستی آورد و آن را باور نمود آنانند که خود پرهیزگارانند.<br> | |||
حدیث: عن مجاهد فی قول اللّه: «وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ» (قال: هو) محمد «الذی صدق به» علی بن ابیطالب.<br> | حدیث: عن مجاهد فی قول اللّه: «وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ» (قال: هو) محمد «الذی صدق به» علی بن ابیطالب.<br> | ||
خط ۴۹۷: | خط ۴۹۷: | ||
ترجمه: در تفسیر الا المودة فی القربی گفتهاند: یعنی اینکه نزدیکان پیامبر را دوست بدارید. <ref>مناقب ابن مغازلى ص 307؛ کفایة الطالب شافعى ص 91؛ مجمع الزوائد هیثمى شافعى 9/ 168.</ref> | ترجمه: در تفسیر الا المودة فی القربی گفتهاند: یعنی اینکه نزدیکان پیامبر را دوست بدارید. <ref>مناقب ابن مغازلى ص 307؛ کفایة الطالب شافعى ص 91؛ مجمع الزوائد هیثمى شافعى 9/ 168.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام منتقم از مخالفین پیامبر== | ==علی علیهالسّلام منتقم از مخالفین پیامبر== | ||
فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِک فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ</big><ref>41 زخرف.</ref> : پس اگر ما تو را از دنیا ببریم قطعا از آنان انتقام میکشیم.<br> | |||
حدیث: عن جابر ابن عبدالله انصاری قال: نزل قوله تعالی فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ ... فی علی بن ابیطالب، قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: انه ینتقم من الناکثین و القاسطین بعدی.<br> | حدیث: عن جابر ابن عبدالله انصاری قال: نزل قوله تعالی فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ ... فی علی بن ابیطالب، قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: انه ینتقم من الناکثین و القاسطین بعدی.<br> | ||
خط ۵۰۳: | خط ۵۰۳: | ||
سیوطی از ابن مردویه از طریق محمد بن مروان از کلبی از ابی صالح از جابر بن عبدالله از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم روایت کرده که در ذیل آیه فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِک فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ فرموده است این آیه درباره علی بن ابیطالب نازل شد که بعد از درگذشتم از ناکثین و قاسطین انتقام خواهد گرفت. <ref>الدر المنثور 7/ 380؛ ینابیع المودة قندوزى ص 98؛ المناقب ابن مغازلى ص 274؛ المستدرک على الصحیحین 3/ 126؛ الفردوس شیرویه دیلمى 3/ 154؛ شواهد التنزیل حسکانى 2/ 152؛ مسند احمد بن حنبل 2/ 85 و 87 و 5/ 37، 39، 44؛ ارجح المطالب بسمل امر تسرى ص 74؛ خصائص نسائى ص 85؛ ترجمه الامام على علیه السّلام از تاریخ دمشق 2/ 369.</ref> | سیوطی از ابن مردویه از طریق محمد بن مروان از کلبی از ابی صالح از جابر بن عبدالله از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم روایت کرده که در ذیل آیه فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِک فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ فرموده است این آیه درباره علی بن ابیطالب نازل شد که بعد از درگذشتم از ناکثین و قاسطین انتقام خواهد گرفت. <ref>الدر المنثور 7/ 380؛ ینابیع المودة قندوزى ص 98؛ المناقب ابن مغازلى ص 274؛ المستدرک على الصحیحین 3/ 126؛ الفردوس شیرویه دیلمى 3/ 154؛ شواهد التنزیل حسکانى 2/ 152؛ مسند احمد بن حنبل 2/ 85 و 87 و 5/ 37، 39، 44؛ ارجح المطالب بسمل امر تسرى ص 74؛ خصائص نسائى ص 85؛ ترجمه الامام على علیه السّلام از تاریخ دمشق 2/ 369.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام در افراط و تفریط طرفداران مثل عیسی علیهالسّلام== | ==علی علیهالسّلام در افراط و تفریط طرفداران مثل عیسی علیهالسّلام== | ||
وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیمَ مَثَلًا إِذا قَوْمُک مِنْهُ یصِدُّونَ</big> <ref>57 زخرف.</ref>ترجمه: و هنگامیکه در مورد پسر مریم مثالی آورده شد به ناگاه قوم تو از آن سخن هلهله درانداختند (و اعراض کردند).<br> | |||
حدیث: عن امیرالمؤمنین قال: قال لی رسولالله ان فیک مثلا عن عیسی احبه قوم فهلکوا فیه و ابغضه قوم فهلکوا فیه ....<br> | حدیث: عن امیرالمؤمنین قال: قال لی رسولالله ان فیک مثلا عن عیسی احبه قوم فهلکوا فیه و ابغضه قوم فهلکوا فیه ....<br> | ||
خط ۵۱۲: | خط ۵۱۲: | ||
قریب به این مضمون و مفصلتر در بعض کتب دیگر آمده است. <ref>فضائل الصحابه احمد بن حنبل ص 172؛ ینابیع المودة قندوزى ص 109؛ ذخائر العقبى محب الدین طبرى ص 92؛ المناقب خوارزمى ص 233؛ شواهد التنزیل حسکانى 2/ 159؛ الصواعق المحرقه ابن حجر ص 121؛ تاریخ الخلفاء سیوطى ص 117؛ الخصائص نسائى ص 39.</ref> | قریب به این مضمون و مفصلتر در بعض کتب دیگر آمده است. <ref>فضائل الصحابه احمد بن حنبل ص 172؛ ینابیع المودة قندوزى ص 109؛ ذخائر العقبى محب الدین طبرى ص 92؛ المناقب خوارزمى ص 233؛ شواهد التنزیل حسکانى 2/ 159؛ الصواعق المحرقه ابن حجر ص 121؛ تاریخ الخلفاء سیوطى ص 117؛ الخصائص نسائى ص 39.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام مصداق مومن عامل== | ==علی علیهالسّلام مصداق مومن عامل== | ||
أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ کالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَواءً مَحْیاهُمْ وَ مَماتُهُمْ ساءَ ما یحْکمُونَ</big><ref>21 جاثیه.</ref> ترجمه: آیا کسانی که مرتکب کارهای بد شدهاند پنداشتهاند که آنان را مانند کسانی قرار میدهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند (بهطوری که) زندگانی آنها و مرگشان یکسان باشد؟ چه بد داوری میکنند.<br> | |||
حدیث: عن مجاهد عن ابن عباس فی قول الله تعالی: «أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئاتِ» الایة قال: نزلت فی علی و حمزة و عبید بن الحرث بن عبدالمطلب، و هم الذین آمنوا و عملوا الصالحات، و فی ثلاثه رهط من المشرکین عتبة و شیبة بن ربیعه، و الولید بن عتبه، و هم «الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئاتِ» یعنی اکتسبوا الشرک باللّه، کانوا جمیعا بمکة فتجادلوا و تنازعوا فیها فقال الثلاثة: الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السیئات للثلاثة من المؤمنین: و اللّه ما انتم علی شی و ان کان ما تقولون فی الاخرة حقا لنفضلن علیکم فیها. فانزل اللّه عز و جل فیهم هذه الایة.<br> | حدیث: عن مجاهد عن ابن عباس فی قول الله تعالی: «أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئاتِ» الایة قال: نزلت فی علی و حمزة و عبید بن الحرث بن عبدالمطلب، و هم الذین آمنوا و عملوا الصالحات، و فی ثلاثه رهط من المشرکین عتبة و شیبة بن ربیعه، و الولید بن عتبه، و هم «الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئاتِ» یعنی اکتسبوا الشرک باللّه، کانوا جمیعا بمکة فتجادلوا و تنازعوا فیها فقال الثلاثة: الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السیئات للثلاثة من المؤمنین: و اللّه ما انتم علی شی و ان کان ما تقولون فی الاخرة حقا لنفضلن علیکم فیها. فانزل اللّه عز و جل فیهم هذه الایة.<br> | ||
خط ۵۲۰: | خط ۵۲۰: | ||
«وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»* علی و حمزه و عبیدة بن حارث بن عبدالمطلب. <ref>مفاتیح الغیب فخر رازی در تفسیر آیه؛ تذکرة الخواص سبط ابن الجوزی ص 21؛ مناقب الخطیب البغدادی ص 186؛ کفایة الطالب محمد گنجی شافعی ص 120؛ ارجح المطالب علامه هندی الامر تسری ص 62؛ شواهد التنزیل حسکانی: 2/ 168.</ref> | «وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»* علی و حمزه و عبیدة بن حارث بن عبدالمطلب. <ref>مفاتیح الغیب فخر رازی در تفسیر آیه؛ تذکرة الخواص سبط ابن الجوزی ص 21؛ مناقب الخطیب البغدادی ص 186؛ کفایة الطالب محمد گنجی شافعی ص 120؛ ارجح المطالب علامه هندی الامر تسری ص 62؛ شواهد التنزیل حسکانی: 2/ 168.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام معیار شناخت منافقین== | ==علی علیهالسّلام معیار شناخت منافقین== | ||
وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَیناکهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِیماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ</big><ref> 30 محمد.</ref> ترجمه: و اگر بخواهیم قطعا آنان را به تو مینمایانیم در نتیجه ایشان را به سیمای (حقیقی) شان میشناسی و از آهنگ سخن به جان آنان پی خواهی برد.<br> | |||
سیوطی در تفسیرش گفته است ابن مردویه و ابن عساکر از ابی سعید خدری نقل کردهاند در مورد قول خدا تعالی وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ کلمه لحن القول یعنی به بغض و کینهشان نسبت به علی ابن ابیطالب علیه السّلام پی خواهی برد: | سیوطی در تفسیرش گفته است ابن مردویه و ابن عساکر از ابی سعید خدری نقل کردهاند در مورد قول خدا تعالی وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ کلمه لحن القول یعنی به بغض و کینهشان نسبت به علی ابن ابیطالب علیه السّلام پی خواهی برد: | ||
خط ۵۲۹: | خط ۵۲۹: | ||
==علی علیهالسّلام مصداق یعجب الزراع لیغلظ بهم الکفار== | ==علی علیهالسّلام مصداق یعجب الزراع لیغلظ بهم الکفار== | ||
مُحَمَّدٌ رسولالله وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکفَّارِ رُحَماءُ بَینَهُمْ تَراهُمْ رُکعاً سُجَّداً یبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِک مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوی عَلی سُوقِهِ یعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیغِیظَ بِهِمُ الْکفَّارَ</big><ref>29 فتح.</ref> ترجمه: محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم پیامبر خداست و کسانی که با اویند، بر کافران، سخت گیر و با همدیگر مهربانند. آنان را در رکوع و سجود میبینی. فضل و خشنودی خدا را خواستارند. علامت (مشخصه) آنان بر اثر سجود در چهرههایشان است.<br> | |||
حدیث: علی بن احمد الاهوازی ... عن عطاء عن ابن عباس فی قوله تعالی ... تراهم رکعا و سجدا ... علی ... یعجب الزراع لیغلظ بهم الکفار ... بعلی. | حدیث: علی بن احمد الاهوازی ... عن عطاء عن ابن عباس فی قوله تعالی ... تراهم رکعا و سجدا ... علی ... یعجب الزراع لیغلظ بهم الکفار ... بعلی. | ||
خط ۵۴۲: | خط ۵۴۲: | ||
هرکس تو را دوست دارد و ولایت ترا داشته باشد خدا او را با ما در بهشت جا خواهد داد سپس رسولالله تلاوت کردند: «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیک مُقْتَدِرٍ». ا<ref>لمناقب خوارزمى ص 195؛ ذخائر العقبى فى مناقب ذوى القربى محب الدین از محب الدین طبرى ص 61؛ مناقب خطیب بغدادى ص 186؛ توضیح الدلائل علامه شهابالدین حسینى شافعى ص 167؛ بحر المناقب علامه درویشى برهان صنفى ص 158؛ ارجح المطالب علامه تسرى ص 82.</ref> | هرکس تو را دوست دارد و ولایت ترا داشته باشد خدا او را با ما در بهشت جا خواهد داد سپس رسولالله تلاوت کردند: «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیک مُقْتَدِرٍ». ا<ref>لمناقب خوارزمى ص 195؛ ذخائر العقبى فى مناقب ذوى القربى محب الدین از محب الدین طبرى ص 61؛ مناقب خطیب بغدادى ص 186؛ توضیح الدلائل علامه شهابالدین حسینى شافعى ص 167؛ بحر المناقب علامه درویشى برهان صنفى ص 158؛ ارجح المطالب علامه تسرى ص 82.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام بحر قرآن== | ==علی علیهالسّلام بحر قرآن== | ||
مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ بَینَهُما بَرْزَخٌ لا یبْغِیانِ ... یخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ</big><ref>19، 20 و 22 الرحمن.</ref> ترجمه: دو دریا را بهگونهای روان کرد که باهم برخورد کنند. میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمیکنند. از هر دو دریا مروارید و مرجان برآید<br> | |||
حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ» قال: علی و فاطمة «بَینَهُما بَرْزَخٌ لا یبْغِیانِ» قال: حب دائم لا ینقطع و لا ینفد «یخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ» قال: الحسن و الحسین.<br> | حدیث: عن ابن عباس فی قوله تعالی: «مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ» قال: علی و فاطمة «بَینَهُما بَرْزَخٌ لا یبْغِیانِ» قال: حب دائم لا ینقطع و لا ینفد «یخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ» قال: الحسن و الحسین.<br> | ||
خط ۵۴۸: | خط ۵۴۸: | ||
ترجمه: از ابن عباس در مورد کلام خدا که فرمود: مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ نقل شده که گفت منظور از دو دریا علی و فاطمه علیهماالسّلام هستند و مراد از قول خدا بَینَهُما بَرْزَخٌ ... دوستی دائم و همیشگی آنها بهطوریکه قطع نشود و مراد از کلام خدا که فرمود یخْرُجُ مِنْهُمَا ... حسن و حسین علیهماالسّلام هستند که دو گوهرند از آن دو دریا. <ref>نور الابصار شبلنجى ص 115؛ الدر المنثور سیوطى 6/ 142؛ الفصول المهمه نور الدین على بن محمد بن صباغ مالکی در مقدمه؛ ینابیع المودة حافظ قندوزى ص 118؛ المناقب ابن مغازلى حافظ ابوالحسن بن المغازلى شافعى ص 339؛ شواهد التنزیل ج 2/ 120؛ مناقب المرتضوى ترمذى باب الاول؛ تذکرة الخواص ابن جوزى ص 245؛ مقتل الحسین خوارزمى ص 112.</ref> | ترجمه: از ابن عباس در مورد کلام خدا که فرمود: مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ نقل شده که گفت منظور از دو دریا علی و فاطمه علیهماالسّلام هستند و مراد از قول خدا بَینَهُما بَرْزَخٌ ... دوستی دائم و همیشگی آنها بهطوریکه قطع نشود و مراد از کلام خدا که فرمود یخْرُجُ مِنْهُمَا ... حسن و حسین علیهماالسّلام هستند که دو گوهرند از آن دو دریا. <ref>نور الابصار شبلنجى ص 115؛ الدر المنثور سیوطى 6/ 142؛ الفصول المهمه نور الدین على بن محمد بن صباغ مالکی در مقدمه؛ ینابیع المودة حافظ قندوزى ص 118؛ المناقب ابن مغازلى حافظ ابوالحسن بن المغازلى شافعى ص 339؛ شواهد التنزیل ج 2/ 120؛ مناقب المرتضوى ترمذى باب الاول؛ تذکرة الخواص ابن جوزى ص 245؛ مقتل الحسین خوارزمى ص 112.</ref> | ||
==امام علی علیهالسلام همان مقربون== | ==امام علی علیهالسلام همان مقربون== | ||
وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ</big><ref>10 و 11 واقعه</ref>.ترجمه: و سبقتگیرندگان مقدمند. آنانند همان مقربان (خدا).<br> | |||
حدیث: عن ابن عباس انه قال: سالت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عن هذه الایة من هم؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: هم علی و شیعته فانهم السابقون المقربون الی اللّه و هم فی جنات النعیم.<br> | حدیث: عن ابن عباس انه قال: سالت رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم عن هذه الایة من هم؟ فقال صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: هم علی و شیعته فانهم السابقون المقربون الی اللّه و هم فی جنات النعیم.<br> | ||
خط ۵۵۸: | خط ۵۵۸: | ||
بنابراین باید نتیجه گرفت که ایمان علی علیهالسّلام یک ایمان صحیح و پابرجا بوده که از ایمان و گرویدن دیگران کمتر نبوده است. و بهترین مصداق این آیه «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ» همان شخص علی بن ابیطالب بوده است. <ref>تلخیص از کتاب فروع ابدیت استاد سبحانى ج 1/ 239.</ref> | بنابراین باید نتیجه گرفت که ایمان علی علیهالسّلام یک ایمان صحیح و پابرجا بوده که از ایمان و گرویدن دیگران کمتر نبوده است. و بهترین مصداق این آیه «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ» همان شخص علی بن ابیطالب بوده است. <ref>تلخیص از کتاب فروع ابدیت استاد سبحانى ج 1/ 239.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام اصحاب یمین== | ==علی علیهالسّلام اصحاب یمین== | ||
وَ أَصْحابُ الْیمِینِ ما أَصْحابُ الْیمِینِ</big> <ref>27 واقعه.</ref> ترجمه: و یاران راست، یاران راست کدامند؟<br> | |||
حدیث: عن جابر الجعفی عن ابی جعفر محمد بن علی قال: قال علی بن ابیطالب: انزلت النبوة علی النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یوم الاثنین و اسلمت غداه یوم الثلثاء فکان النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یصلی و انا اصلی عن یمینه و ما معه احد من الرجال غیری فانزل اللّه «وَ أَصْحابُ الْیمِینِ» الایة.<br> | حدیث: عن جابر الجعفی عن ابی جعفر محمد بن علی قال: قال علی بن ابیطالب: انزلت النبوة علی النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یوم الاثنین و اسلمت غداه یوم الثلثاء فکان النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم یصلی و انا اصلی عن یمینه و ما معه احد من الرجال غیری فانزل اللّه «وَ أَصْحابُ الْیمِینِ» الایة.<br> | ||
خط ۵۶۵: | خط ۵۶۵: | ||
سپس حسکانی برای گواه نظر خود حدیثی از ابن مسعود نقل میکند که متواتر و مشهور است و خلاصه آن این است: عدهای خود را به نزد عباس بن عبدالمطلب که نزدیک زمزم نشسته بود رساندند و نزد او نشستند در این هنگام مردی از باب صفا با صورتی درخشان و نورانی درحالیکه دو قطعه پارچهای سفید بر او بود وارد شد مرد جوانی در طرف راست او بود نیکومنظر و در آستانه بلوغ و زنی هم پشت سر آنها راه میرفت. نزدیک رکن رسیدند و دست را بالا گرفته و تکبیر گفت و آن دو نیز چنین کردند قنوت را طولانی کردند ... عباس گفت این پسر برادرزاده من محمد بن عبدالله و سمت راست او علی بن ابیطالب و آن زن خدیجه است احدی روی زمین غیر از این سه نفر به این دین خدا را عبادت نکردهاند. <ref>شواهد التنزیل حاکم حسکانى 2/ 220؛ مجمع الزوائد نور الدین هیثمى 9/ 222؛ لسان المیزان ابن حجر 1/ 395؛ المناقب خوارزمى ص 20؛ تاریخ الامم و الملوک طبرى 2/ 212؛ طبقات ابن سعد 8/ 17؛ تاریخ دمشق ابن عساکر 1/ 67؛ استیعاب ابن عبدالبر 2/ 459؛ اسدالغابه ابن اثیر 3/ 414؛ الاصابه ابن حجر عسقلانى 2/ 480؛ نظم درر السمطین جمال الدین زرندى ص 84؛ ذخائر العقبى محب الدین طبرى ص 59؛ ینابیع المودة قندوزى ص 61.</ref> | سپس حسکانی برای گواه نظر خود حدیثی از ابن مسعود نقل میکند که متواتر و مشهور است و خلاصه آن این است: عدهای خود را به نزد عباس بن عبدالمطلب که نزدیک زمزم نشسته بود رساندند و نزد او نشستند در این هنگام مردی از باب صفا با صورتی درخشان و نورانی درحالیکه دو قطعه پارچهای سفید بر او بود وارد شد مرد جوانی در طرف راست او بود نیکومنظر و در آستانه بلوغ و زنی هم پشت سر آنها راه میرفت. نزدیک رکن رسیدند و دست را بالا گرفته و تکبیر گفت و آن دو نیز چنین کردند قنوت را طولانی کردند ... عباس گفت این پسر برادرزاده من محمد بن عبدالله و سمت راست او علی بن ابیطالب و آن زن خدیجه است احدی روی زمین غیر از این سه نفر به این دین خدا را عبادت نکردهاند. <ref>شواهد التنزیل حاکم حسکانى 2/ 220؛ مجمع الزوائد نور الدین هیثمى 9/ 222؛ لسان المیزان ابن حجر 1/ 395؛ المناقب خوارزمى ص 20؛ تاریخ الامم و الملوک طبرى 2/ 212؛ طبقات ابن سعد 8/ 17؛ تاریخ دمشق ابن عساکر 1/ 67؛ استیعاب ابن عبدالبر 2/ 459؛ اسدالغابه ابن اثیر 3/ 414؛ الاصابه ابن حجر عسقلانى 2/ 480؛ نظم درر السمطین جمال الدین زرندى ص 84؛ ذخائر العقبى محب الدین طبرى ص 59؛ ینابیع المودة قندوزى ص 61.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام صدیق اکبر== | ==علی علیهالسّلام صدیق اکبر== | ||
وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِک هُمُ الصِّدِّیقُونَ</big> <ref>19 حدید.)</ref>: و کسانی که به خدا و پیامبران وی ایمان آوردهاند آنان همان راستینانند.<br> | |||
این آیه در شأن علی علیهالسّلام نازل شده است. <ref>ارجح المطالب تسرى ص 60.</ref><br> | این آیه در شأن علی علیهالسّلام نازل شده است. <ref>ارجح المطالب تسرى ص 60.</ref><br> | ||
و امام علی علیهالسّلام در منبر بصره فرمودند من صدیق اکبرم. ایمان آوردم قبل از آنکه ابوبکر ایمان آورد و اسلام آوردم قبل از آنکه او اسلام آورد. <ref>انساب الاشراف بلاذرى 2/ 146؛ المناقب عینى ص 28- 20.</ref><br> | و امام علی علیهالسّلام در منبر بصره فرمودند من صدیق اکبرم. ایمان آوردم قبل از آنکه ابوبکر ایمان آورد و اسلام آوردم قبل از آنکه او اسلام آورد. <ref>انساب الاشراف بلاذرى 2/ 146؛ المناقب عینى ص 28- 20.</ref><br> | ||
خط ۵۷۱: | خط ۵۷۱: | ||
پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: صدیقون سه کس هستند، حبیب نجار مؤمن آل یاسین، حزبیل یا حزقیل مؤمن آل فرعون، و علی بن ابیطالب که افضل آنهاست. <ref>شواهد التنزیل ج 2/ 224؛ تاریخ دمشق ابن عساکر 2/ 282؛ المناقب ابن مغازلى ص 245؛ کفایة الطالب گنجى ص 123؛ کنز العمال متقى هندى 11/ 601؛ ینابیع المودة قندوزى ص 124.</ref> | پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: صدیقون سه کس هستند، حبیب نجار مؤمن آل یاسین، حزبیل یا حزقیل مؤمن آل فرعون، و علی بن ابیطالب که افضل آنهاست. <ref>شواهد التنزیل ج 2/ 224؛ تاریخ دمشق ابن عساکر 2/ 282؛ المناقب ابن مغازلى ص 245؛ کفایة الطالب گنجى ص 123؛ کنز العمال متقى هندى 11/ 601؛ ینابیع المودة قندوزى ص 124.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام تنها انجام دهنده این آیه== | ==علی علیهالسّلام تنها انجام دهنده این آیه== | ||
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ناجَیتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْواکمْ صَدَقَةً ذلِک خَیرٌ لَکمْ وَ أَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ. أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْواکمْ صَدَقاتٍ</big> <ref>12- 13 مجادله.</ref> ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید هرگاه با پیامبر گفتگوی محرمانه میکنید پیش از گفتگوی محرمانه خود صدقهای تقدیم بدارید این کار برای شما بهتر و پاکیزهتر است و اگر چیزی نیافتید بدانید که خدا آمرزنده مهربان است آیا ترسیدید که پیش از گفتگوی محرمانه خود صدقههایی تقدیم دارید؟<br> | |||
حدیث: عن مجاهد: ان علیا قال: ان فی القرآن لآیة ما عمل بها غیری قبلی و لا بعدی و هی آیة النجوی قال: کان لی دینار فبعته بعشرة دراهم فکلما اردت ان اناجی النبی تصدقت بدرهمن منه ثم نسخت.<br> | حدیث: عن مجاهد: ان علیا قال: ان فی القرآن لآیة ما عمل بها غیری قبلی و لا بعدی و هی آیة النجوی قال: کان لی دینار فبعته بعشرة دراهم فکلما اردت ان اناجی النبی تصدقت بدرهمن منه ثم نسخت.<br> | ||
خط ۵۷۹: | خط ۵۷۹: | ||
علامه بحرانی از عالم شافعی محمد بن ابراهیم حموینی به اسنادش از امام حسام الدین محمد بن عثمان بن محمد از علی علیهالسّلام روایت میکند که ده کلمه از رسولالله پرسید و قبل از آن برای هرکدام صدقه داد (مانند این روایات در منابع زیادی آمده است. <ref>شواهد التنزیل حسکانى 2/ 232؛ لباب النقول سیوطى 2/ 81؛ احکام القرآن جصاص 3/ 526؛ جامع البیان فى تفسیر القرآن طبرى 28/ 14؛ صحیح ترمذى 5/ 80؛ المستدرک على الصحیحین حاکم 2/ 481؛ الدر المنثور سیوطى 6/ 185؛ میزان الاعتدال ذهبى 3/ 146؛ المناقب ابن مغازلى ص 325؛ خصائص امیرالمؤمنین نسائى ص 39؛ تفسیر ابن کثیر 4/ 324؛ المناقب خوارزمى ص 195.</ref> | علامه بحرانی از عالم شافعی محمد بن ابراهیم حموینی به اسنادش از امام حسام الدین محمد بن عثمان بن محمد از علی علیهالسّلام روایت میکند که ده کلمه از رسولالله پرسید و قبل از آن برای هرکدام صدقه داد (مانند این روایات در منابع زیادی آمده است. <ref>شواهد التنزیل حسکانى 2/ 232؛ لباب النقول سیوطى 2/ 81؛ احکام القرآن جصاص 3/ 526؛ جامع البیان فى تفسیر القرآن طبرى 28/ 14؛ صحیح ترمذى 5/ 80؛ المستدرک على الصحیحین حاکم 2/ 481؛ الدر المنثور سیوطى 6/ 185؛ میزان الاعتدال ذهبى 3/ 146؛ المناقب ابن مغازلى ص 325؛ خصائص امیرالمؤمنین نسائى ص 39؛ تفسیر ابن کثیر 4/ 324؛ المناقب خوارزمى ص 195.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام صالح المومنین== | ==علی علیهالسّلام صالح المومنین== | ||
وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلائِکةُ بَعْدَ ذلِک ظَهِیرٌ</big><ref>4 تحریم.</ref> ترجمه: و اگر علیه او به یکدیگر کمک کنید در حقیقت خدا خود سرپرست و جبرئیل و صالح مؤمنان و گذشته از این فرشتگان هم پشتیبان او خواهند بود.<br> | |||
جلالالدین سیوطی شافعی در تفسیرش با واسطه از رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که فرمود: منظور از صالح المؤمنین علی بن ابیطالب میباشد. <ref>الدر المنثور سیوطى 6/ 244.</ref><br> | جلالالدین سیوطی شافعی در تفسیرش با واسطه از رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که فرمود: منظور از صالح المؤمنین علی بن ابیطالب میباشد. <ref>الدر المنثور سیوطى 6/ 244.</ref><br> | ||
خط ۵۸۵: | خط ۵۸۵: | ||
روایات از طریق عامه (اهلسنت) در این باب کم نیست مثل آنچه ذکر شد و مانند آنچه حسکانی از امام صادق علیهالسّلام نقل میکند: که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم 2 بار علی علیهالسّلام را معرفی کردند یکبار فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه و بار دیگر وقتیکه این آیه نازل شد که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: ای مردم این علی صالح المؤمنین است و مانند دو حدیث فوق، در منابع دیگر اهلسنت هم آمده است. <ref>شواهد التنزیل حسکانى 2/ 263؛ مجمع البیان طبرسى 10/ 475.</ref> | روایات از طریق عامه (اهلسنت) در این باب کم نیست مثل آنچه ذکر شد و مانند آنچه حسکانی از امام صادق علیهالسّلام نقل میکند: که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم 2 بار علی علیهالسّلام را معرفی کردند یکبار فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه و بار دیگر وقتیکه این آیه نازل شد که پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: ای مردم این علی صالح المؤمنین است و مانند دو حدیث فوق، در منابع دیگر اهلسنت هم آمده است. <ref>شواهد التنزیل حسکانى 2/ 263؛ مجمع البیان طبرسى 10/ 475.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام شنوای معارف== | ==علی علیهالسّلام شنوای معارف== | ||
وَ تَعِیها أُذُنٌ واعِیةٌ</big><ref>12 حاقه</ref>. ترجمه: تا آن را برای شما مایه تذکری گردانیم و گوشهای شنوا آن را نگاه دارد.<br> | |||
حدیث: سمعت علی بن ابیطالب یقول: لما نزلت «وَ تَعِیها أُذُنٌ واعِیةٌ» قال لی رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: سالت اللّه ان یجعلها اذنک یا علی علیه السّلام.<br> | حدیث: سمعت علی بن ابیطالب یقول: لما نزلت «وَ تَعِیها أُذُنٌ واعِیةٌ» قال لی رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: سالت اللّه ان یجعلها اذنک یا علی علیه السّلام.<br> | ||
خط ۵۹۱: | خط ۵۹۱: | ||
بلاذری با واسطه از رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که حضرتش این آیه را خواندند و سپس فرمود: ای علی! از خدا خواستم که گوش ترا اینچنین قرار دهد. حضرت علی فرمود (بعد از دعا رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ) هیچ حدیثی را فراموش نکردم و آنچه از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیدم فراموش نکردم. و مانند این حدیث را عده زیادی از مورخین و اهل حدیث و تفسیر با عبارات مختلف نقل کردهاند <ref>انساب الاشراف بلاذرى 2/ 121؛ مجمع الزائد هیثمى 1/ 131؛ الدر المنثور سیوطى 6/ 260؛ جامع البیان طبرى 29/ 35؛ حلیة الاولیاء ابو نعیم 1/ 67؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید 4/ 319؛ شواهد التنزیل حسکانى 2/ 271؛ کنز العمال متقى هندى 15/ 157؛ ینابیع المودة قندوزى ص 120؛ کشاف زمخشرى ذیل آیه حاقه؛ اسباب النزول واحدى نیشابورى ص 339؛ نظم درر السمطین زرندى ص 92؛ شرح المقاصد تفتازانى 2/ 220؛ المناقب خوارزمى ص 199؛ کفایة الطالب گنجى ص 110.</ref> | بلاذری با واسطه از رسول اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم نقل میکند که حضرتش این آیه را خواندند و سپس فرمود: ای علی! از خدا خواستم که گوش ترا اینچنین قرار دهد. حضرت علی فرمود (بعد از دعا رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ) هیچ حدیثی را فراموش نکردم و آنچه از رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم شنیدم فراموش نکردم. و مانند این حدیث را عده زیادی از مورخین و اهل حدیث و تفسیر با عبارات مختلف نقل کردهاند <ref>انساب الاشراف بلاذرى 2/ 121؛ مجمع الزائد هیثمى 1/ 131؛ الدر المنثور سیوطى 6/ 260؛ جامع البیان طبرى 29/ 35؛ حلیة الاولیاء ابو نعیم 1/ 67؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید 4/ 319؛ شواهد التنزیل حسکانى 2/ 271؛ کنز العمال متقى هندى 15/ 157؛ ینابیع المودة قندوزى ص 120؛ کشاف زمخشرى ذیل آیه حاقه؛ اسباب النزول واحدى نیشابورى ص 339؛ نظم درر السمطین زرندى ص 92؛ شرح المقاصد تفتازانى 2/ 220؛ المناقب خوارزمى ص 199؛ کفایة الطالب گنجى ص 110.</ref> | ||
==بارش سنگ بر منکر ولایت علی علیهالسلام== | ==بارش سنگ بر منکر ولایت علی علیهالسلام== | ||
سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْکافِرینَ لَیسَ لَهُ دافِعٌ مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعارِجِ</big> <ref>1- 3 معارج.</ref> ترجمه: به نام خداوند رحمتگر مهربان، پرسندهای از عذاب واقعشوندهای پرسید، که اختصاص به کافران دارد و آن را بازدارندهای نیست و از جانب خداوند صاحب درجات و مراتب است.<br> | |||
حدیث: و قیل: هو الحارث بن النعمان الفهری و ذلک انه لما بلغه قول رسولالله فی علی کرم اللّه تعالی وجهه: «من کنت مولاه فعلی مولاه» قال: اللهم ان کان ما یقول محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حقا فامطر علینا حجارة من السماء فما لبث حتی رماه اللّه تعالی بحجر، فوقع علی دماغه فخرج من اسفله، فهلک من ساعته و انت تعلم ان ذلک القول منه علیه الصلاة و السّلام فی امیرالمؤمنین کرم اللّه تعالی وجهه کان فی غدیر خم. <ref>تفسیر روح المعانى 16/ 95.</ref><br> | حدیث: و قیل: هو الحارث بن النعمان الفهری و ذلک انه لما بلغه قول رسولالله فی علی کرم اللّه تعالی وجهه: «من کنت مولاه فعلی مولاه» قال: اللهم ان کان ما یقول محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم حقا فامطر علینا حجارة من السماء فما لبث حتی رماه اللّه تعالی بحجر، فوقع علی دماغه فخرج من اسفله، فهلک من ساعته و انت تعلم ان ذلک القول منه علیه الصلاة و السّلام فی امیرالمؤمنین کرم اللّه تعالی وجهه کان فی غدیر خم. <ref>تفسیر روح المعانى 16/ 95.</ref><br> | ||
خط ۵۹۹: | خط ۵۹۹: | ||
هنگامی که رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی علیهالسّلام را در روز غدیر خم به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: من کنت مولاه فعلی مولاه «هرکس من مولی و ولی او هستم علی مولی و ولی اوست» چیزی نگذشت که این مسأله در شهرها منتشر شد نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی شهادت به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم ما هم شهادت دادیم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز ... دادی ما همه آنها را پذیرفته و قبول کردیم اما تو با اینها راضی نشدی تا اینکه این جوان (اشاره به حضرت علی علیه السّلام) را به جانشینی خود منصوب کردی. آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از سوی خدا؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: قسم به خدایی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خداست. نعمان روی برگرداند درحالیکه میگفت اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فامطر علینا حجارة من السماء «خداوندا اگر این سخن حق است و از ناحیه تو، سنگی از آسمان بر ما بباران» اینجا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت همینجا آیه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ ... نازل گشت. شواهد التنزیل ج 2/ 381. مضمون همین قضیه را بسیاری از مفسران اهلسنت و جماعت و روات حدیث با مختصری تفاوت نقل کردهاند. در مورد شخص موردنظر، اختلافی است بعضی او را حارث بن نعمان یا جابر بن نذر میدانند ولی این تغییر نام، ضرری به اصل قضیه نمیزند و آنان که به اصل قضیه، ایراد میگیرند به غرضورزی بیشتر شبیه است تا اشکال منطقی، از جمله ابن تیمیه در کتاب منهاج السنة در مورد احادیثی که در شأن نزول آیات فوق آمده است اشکالاتی را ذکر کرده است که اساس ندارد و در جای خود دانشمندان، به آن پاسخ دادهاند. <ref>کتاب الغدیر امینی 1/ 472</ref> و اما منابعی که این قضیه را با تغییر مختصری بیان کردهاند کم نیستند به بعضی از آنها در پاورقی اشاره میشود. <ref>حافظ ابو عبید هروى در غریب القرآن؛ ابوبکر نقاش موصلى در شفاء الصدور؛ ابواسحاق ثعلبى نیشابورى در الکشف و البیان ص 234؛ ابوبکر یحیى قرطبى در الجامع لاحکام القرآن 18/ 181؛ سبط ابن جوزى حنفى در تذکرة الخواص ص 30؛ حموینى در فرائد السمطین 1/ 82؛ شیخ محمد زرندى حنفى در نظم درر السمطین ص 93؛ ابن صباغ مالکی در الفصول المهمه ص 41؛ ابوالسعود عمادى در ارشاد العقل السلیم الى مزایا القرآن الکریم 9/ 29؛ شیخ زین الدین مناوى شافعى در فیض الغدیر فى شرح الجامع الکبیر 6/ 218؛ شیخ محمد صدرالعالم سبط الشیخ ابى الرضا در معارج العلى فى مناقب المرتضى؛ شیخ محمد عبده مصرى در المنار 6/ 464؛ السید مومن شبلنجى شافعى در نور الابصار ص 78؛ به نقل از الغدیر امینى ج 1/ 460.</ref> | هنگامی که رسولالله صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم علی علیهالسّلام را در روز غدیر خم به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: من کنت مولاه فعلی مولاه «هرکس من مولی و ولی او هستم علی مولی و ولی اوست» چیزی نگذشت که این مسأله در شهرها منتشر شد نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی شهادت به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم ما هم شهادت دادیم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز ... دادی ما همه آنها را پذیرفته و قبول کردیم اما تو با اینها راضی نشدی تا اینکه این جوان (اشاره به حضرت علی علیه السّلام) را به جانشینی خود منصوب کردی. آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از سوی خدا؟ پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم فرمود: قسم به خدایی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خداست. نعمان روی برگرداند درحالیکه میگفت اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فامطر علینا حجارة من السماء «خداوندا اگر این سخن حق است و از ناحیه تو، سنگی از آسمان بر ما بباران» اینجا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت همینجا آیه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ ... نازل گشت. شواهد التنزیل ج 2/ 381. مضمون همین قضیه را بسیاری از مفسران اهلسنت و جماعت و روات حدیث با مختصری تفاوت نقل کردهاند. در مورد شخص موردنظر، اختلافی است بعضی او را حارث بن نعمان یا جابر بن نذر میدانند ولی این تغییر نام، ضرری به اصل قضیه نمیزند و آنان که به اصل قضیه، ایراد میگیرند به غرضورزی بیشتر شبیه است تا اشکال منطقی، از جمله ابن تیمیه در کتاب منهاج السنة در مورد احادیثی که در شأن نزول آیات فوق آمده است اشکالاتی را ذکر کرده است که اساس ندارد و در جای خود دانشمندان، به آن پاسخ دادهاند. <ref>کتاب الغدیر امینی 1/ 472</ref> و اما منابعی که این قضیه را با تغییر مختصری بیان کردهاند کم نیستند به بعضی از آنها در پاورقی اشاره میشود. <ref>حافظ ابو عبید هروى در غریب القرآن؛ ابوبکر نقاش موصلى در شفاء الصدور؛ ابواسحاق ثعلبى نیشابورى در الکشف و البیان ص 234؛ ابوبکر یحیى قرطبى در الجامع لاحکام القرآن 18/ 181؛ سبط ابن جوزى حنفى در تذکرة الخواص ص 30؛ حموینى در فرائد السمطین 1/ 82؛ شیخ محمد زرندى حنفى در نظم درر السمطین ص 93؛ ابن صباغ مالکی در الفصول المهمه ص 41؛ ابوالسعود عمادى در ارشاد العقل السلیم الى مزایا القرآن الکریم 9/ 29؛ شیخ زین الدین مناوى شافعى در فیض الغدیر فى شرح الجامع الکبیر 6/ 218؛ شیخ محمد صدرالعالم سبط الشیخ ابى الرضا در معارج العلى فى مناقب المرتضى؛ شیخ محمد عبده مصرى در المنار 6/ 464؛ السید مومن شبلنجى شافعى در نور الابصار ص 78؛ به نقل از الغدیر امینى ج 1/ 460.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام اطعام کننده مسکین و یتیم و اسیر در راه خدا== | ==علی علیهالسّلام اطعام کننده مسکین و یتیم و اسیر در راه خدا== | ||
إِنَّ الْأَبْرارَ یشْرَبُونَ مِنْ کأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً. عَیناً یشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ یفَجِّرُونَها تَفْجِیراً یوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یخافُونَ یوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً. وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتِیماً وَ أَسِیراً إِنَّما نُطْعِمُکمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکمْ جَزاءً وَ لا شُکوراً</big> <ref>5- 9 انسان.</ref> <br>ترجمه: همانا نیکان از جامی نوشند که آمیزهای از کافور دارد. چشمهای که بندگان خدا از آن مینوشند و (بهدلخواه خویش) جاریاش میکنند. (همان بندگانی که) به نذر خود وفا میکردند، و از روزی که گزند آن فراگیرنده است میترسیدند و به پاس دوستی خدا بینوا و یتیم و اسیر را خوراک میدادند. ما برای خشنودی خداست که به شما میخورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم.<br> | |||
حدیث: و من روایة عطاء عن ابن عباس، ان الحسن و الحسین مرضا فعادهما جدهما محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و معه ابوبکر و عمر رحمهم اللّه و عادهما من عادهما من الصحابه، فقالوا لعلی کرم اللّه تعالی وجهه: یا اباالحسن لو نذرت علی ولدیک، فنذر علی و فاطمة و فضه جاریة لهما ان برآ ممّا بهما ان یصوموا ثلاثة ایام شکرا، فالبس اللّه تعالی الغلامین ثوب العافیة. و لیس عند آل محمد قلیل و لا کثیر، فانطلق علی کرم اللّه تعالی وجهه الی شمعون الیهودی الخیبری، فاستقرض منه ثلاثه اصوع من شعیر فجاء بهاء فقامت فاطمة رضی اللّه تعالی عنها الی صاع فطحنته و خبزت منه خمسته اقراص علی عددهم و صلی علی کرم اللّه تعالی وجهه مع النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم المغرب، ثم اتی المنزل فوضع الطعام بین یدیه فوقف بالباب سائل فقال: السّلام علیکم یا اهلبیت محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم انا مسکین من مساکین المسلمین اطعمونی اطعمکم اللّه تعالی من موائد الجنة فآثروه و با توالم یذوقوا شیئا الّا الماء، و اصبحوا صیاما ثم قامت فاطمة رضی اللّه تعالی عنها الی صاع آخر فطحنته و خبزته و صلی علی کرم اللّه تعالی وجه مع النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم المغرب، ثم اتی المنزل فوضع الطعام بین یدیه فوقف یتیم بالباب، و قال: السّلام علیکم یا اهلبیت محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، یتیم من اولاد المهاجرین اطعمونی اطعمکم اللّه تعالی من موائد الجنة، فاثروه، و مکثوا یومین و لیلتین لم یذوقوا شیئا الا الماء القراح، و اصبحوا صیاما. فلمّا کان الیوم الثالث قامت فاطمة رضی اللّه تعالی عنها الی الصاع الثالث و طحنته و خبزته و صلی علی کرم اللّه تعالی وجه مع النبی المغرب، فاتی المنزل فوضع الطعام بین یدیه فوقف اسیر بالباب فقال: | حدیث: و من روایة عطاء عن ابن عباس، ان الحسن و الحسین مرضا فعادهما جدهما محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم و معه ابوبکر و عمر رحمهم اللّه و عادهما من عادهما من الصحابه، فقالوا لعلی کرم اللّه تعالی وجهه: یا اباالحسن لو نذرت علی ولدیک، فنذر علی و فاطمة و فضه جاریة لهما ان برآ ممّا بهما ان یصوموا ثلاثة ایام شکرا، فالبس اللّه تعالی الغلامین ثوب العافیة. و لیس عند آل محمد قلیل و لا کثیر، فانطلق علی کرم اللّه تعالی وجهه الی شمعون الیهودی الخیبری، فاستقرض منه ثلاثه اصوع من شعیر فجاء بهاء فقامت فاطمة رضی اللّه تعالی عنها الی صاع فطحنته و خبزت منه خمسته اقراص علی عددهم و صلی علی کرم اللّه تعالی وجهه مع النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم المغرب، ثم اتی المنزل فوضع الطعام بین یدیه فوقف بالباب سائل فقال: السّلام علیکم یا اهلبیت محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم انا مسکین من مساکین المسلمین اطعمونی اطعمکم اللّه تعالی من موائد الجنة فآثروه و با توالم یذوقوا شیئا الّا الماء، و اصبحوا صیاما ثم قامت فاطمة رضی اللّه تعالی عنها الی صاع آخر فطحنته و خبزته و صلی علی کرم اللّه تعالی وجه مع النبی صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم المغرب، ثم اتی المنزل فوضع الطعام بین یدیه فوقف یتیم بالباب، و قال: السّلام علیکم یا اهلبیت محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، یتیم من اولاد المهاجرین اطعمونی اطعمکم اللّه تعالی من موائد الجنة، فاثروه، و مکثوا یومین و لیلتین لم یذوقوا شیئا الا الماء القراح، و اصبحوا صیاما. فلمّا کان الیوم الثالث قامت فاطمة رضی اللّه تعالی عنها الی الصاع الثالث و طحنته و خبزته و صلی علی کرم اللّه تعالی وجه مع النبی المغرب، فاتی المنزل فوضع الطعام بین یدیه فوقف اسیر بالباب فقال: | ||
خط ۶۰۶: | خط ۶۰۶: | ||
==قاتل علی علیهالسّلام اشقی الاخرین== | ==قاتل علی علیهالسّلام اشقی الاخرین== | ||
إِذِ انْبَعَثَ أَشْقاها</big> <ref>12 شمس.</ref> ترجمه: آنگاه که شقیترین آنها برپا خاست.<br> | |||
حدیث: عن علی علیهالسّلام قال: قال لی رسولالله: یا علی من اشقی الاولین؟ قلت: عاقر الناقة. قال: صدقت فمن اشقی الاخرین؟ قلت: لا ادری قال: الذی یضربک علی هذه کعاقر ناقة اللّه اشقی بنی فلان من ثمود.<br> | حدیث: عن علی علیهالسّلام قال: قال لی رسولالله: یا علی من اشقی الاولین؟ قلت: عاقر الناقة. قال: صدقت فمن اشقی الاخرین؟ قلت: لا ادری قال: الذی یضربک علی هذه کعاقر ناقة اللّه اشقی بنی فلان من ثمود.<br> | ||
خط ۶۱۳: | خط ۶۱۳: | ||
این حدیث و مشابه آن بطرق مختلف از زبان خود حضرت علی علیهالسّلام و عمار یاسر و ابن عباس و جابر بن عبدالله انصاری و صهیب و ابی هریره و دیگران به تواتر در حالات و مناسبات و حوادث گوناگون نقل شده است. <ref>شواهد التنزیل حسکانى 2/ 335؛ خصائص امیرالمؤمنین علیه السّلام نسائى ص 39؛ تاریخ الامم و الملوک طبرى 2/ 123؛ المعجم الکبیر طبرانى 8/ 45؛ تاریخ الخلفاء سیوطى ص 173؛ الطبقات الکبرى ابن سعد 3/ 35؛ الکنى و الاسماء حافظ دولابى 2/ 163؛ المستدرک نیشابورى 3/ 113؛ دلائل النبوه ابو نعیم ص 484؛ السیرة النبوته ابن هشام 1/ 559؛ المناقب مغازلى ص 8؛ الامامة و السیاسه ابن قتیبه 1/ 162.</ref> | این حدیث و مشابه آن بطرق مختلف از زبان خود حضرت علی علیهالسّلام و عمار یاسر و ابن عباس و جابر بن عبدالله انصاری و صهیب و ابی هریره و دیگران به تواتر در حالات و مناسبات و حوادث گوناگون نقل شده است. <ref>شواهد التنزیل حسکانى 2/ 335؛ خصائص امیرالمؤمنین علیه السّلام نسائى ص 39؛ تاریخ الامم و الملوک طبرى 2/ 123؛ المعجم الکبیر طبرانى 8/ 45؛ تاریخ الخلفاء سیوطى ص 173؛ الطبقات الکبرى ابن سعد 3/ 35؛ الکنى و الاسماء حافظ دولابى 2/ 163؛ المستدرک نیشابورى 3/ 113؛ دلائل النبوه ابو نعیم ص 484؛ السیرة النبوته ابن هشام 1/ 559؛ المناقب مغازلى ص 8؛ الامامة و السیاسه ابن قتیبه 1/ 162.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام بهترین آفریدهشدگان== | ==علی علیهالسّلام بهترین آفریدهشدگان== | ||
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِک هُمْ خَیرُ الْبَرِیةِ</big> <ref>7- 8 بینه.</ref> : در حقیقت کسانی که گرویده و کارهای شایسته کردهاند آنانند که بهترین آفریدگانند.<br> | |||
احادیث زیادی وارد شده مبنی بر اینکه وقتی این آیه نازل شد پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام فرمودند: منظور از ایمانآورندگان خیر البریه تو و شیعیان توست. که هم شما از خدا راضی هستید و هم خدا از شما راضی است این حدیث با اختلاف در عبارات در کتب زیر آمده است. <ref>جامع البیان فى تفسیر القرآن طبرى 30/ 171؛ الدر المنثور سیوطى 6/ 379؛ کنز العمال فاضل متقى 6/ 403؛ کفایة الطالب گنجى ص 118؛ المناقب خوارزمى ص 187؛ مناقب مرتضوى محمد صالح کشفى ص 47؛ تهذیب التهذیب ابن حجر هیثمى شافعى 9/ 419؛ روح المعانى آلوسى 20/ 207؛ التذکرة سبط ابن جوزى ص 22؛ نور الابصار شبلنجى ص 70؛ شواهد التنزیل حسکانى 2/ 357؛ سعدالسعود ابن طاوس ص 108؛ الفصول المهمه ابن صباع مالکی ص 122؛ ذخائر العقبى محب طبرى ص 96.</ref> | احادیث زیادی وارد شده مبنی بر اینکه وقتی این آیه نازل شد پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به علی علیهالسّلام فرمودند: منظور از ایمانآورندگان خیر البریه تو و شیعیان توست. که هم شما از خدا راضی هستید و هم خدا از شما راضی است این حدیث با اختلاف در عبارات در کتب زیر آمده است. <ref>جامع البیان فى تفسیر القرآن طبرى 30/ 171؛ الدر المنثور سیوطى 6/ 379؛ کنز العمال فاضل متقى 6/ 403؛ کفایة الطالب گنجى ص 118؛ المناقب خوارزمى ص 187؛ مناقب مرتضوى محمد صالح کشفى ص 47؛ تهذیب التهذیب ابن حجر هیثمى شافعى 9/ 419؛ روح المعانى آلوسى 20/ 207؛ التذکرة سبط ابن جوزى ص 22؛ نور الابصار شبلنجى ص 70؛ شواهد التنزیل حسکانى 2/ 357؛ سعدالسعود ابن طاوس ص 108؛ الفصول المهمه ابن صباع مالکی ص 122؛ ذخائر العقبى محب طبرى ص 96.</ref> | ||
خط ۶۲۵: | خط ۶۲۵: | ||
حدیثی هم نقل شده که همه خصال نیک در علی علیهالسّلام جمع است او بود اول کسی که بعد از رسول خدا نماز خواند و روی زمین با رسول خدا نماز گزارد. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به او وصیت کرد، دینش را قضا کند او را غسل بدهد بعد از مرگش و اطراف قبرش پردهای بیاویزد زنهایش موقع جلوس بر سر قبر موجب آزار او نشوند و پیامبر وصیت کرد که مواظب حسن و حسین علیهماالسّلام باشد و آن قول خدا تعالی است که فرمود وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ، مانند این حدیث از طرق مختلف فراوان است. <ref>الدر المنثور سیوطى 6/ 392؛ روح المعانى آلوسى 30/ 228؛ کفایة الطالب گنجى ص 135؛ قرطبى اندلسى در تفسیرش 20/ 180؛ نزهة المجالس عبدالرحمن صفدرى شافعى 2/ 173؛ الامامة و السیاسه ابن قتیبه ص 67؛ مناقب خطیب بغدادى ص 318.</ref> | حدیثی هم نقل شده که همه خصال نیک در علی علیهالسّلام جمع است او بود اول کسی که بعد از رسول خدا نماز خواند و روی زمین با رسول خدا نماز گزارد. پیامبر صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم به او وصیت کرد، دینش را قضا کند او را غسل بدهد بعد از مرگش و اطراف قبرش پردهای بیاویزد زنهایش موقع جلوس بر سر قبر موجب آزار او نشوند و پیامبر وصیت کرد که مواظب حسن و حسین علیهماالسّلام باشد و آن قول خدا تعالی است که فرمود وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ، مانند این حدیث از طرق مختلف فراوان است. <ref>الدر المنثور سیوطى 6/ 392؛ روح المعانى آلوسى 30/ 228؛ کفایة الطالب گنجى ص 135؛ قرطبى اندلسى در تفسیرش 20/ 180؛ نزهة المجالس عبدالرحمن صفدرى شافعى 2/ 173؛ الامامة و السیاسه ابن قتیبه ص 67؛ مناقب خطیب بغدادى ص 318.</ref> | ||
==علی علیهالسّلام و شباهت به سوره توحید== | ==علی علیهالسّلام و شباهت به سوره توحید== | ||
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یلِدْ وَ لَمْ یولَدْ وَ لَمْ یکنْ لَهُ کفُواً أَحَدٌ</big> <ref>1- 4 اخلاص.</ref> ترجمه: به نام خداوند رحمتگر مهربان، بگو: «او خدایی است یکتا، خدای صمد، نه کس را زاده نه زاییده از کس، و او را هیچ همتایی نباشد».<br> | |||
حدیث: عن عبدالله بن العباس قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: یا علی ما مثلک فی الناس الّا کمثل سورة «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» فی القرآن، من قراها مرّة فکانما قرأ ثلث القرآن، و من قراها مرّتین فکانما قرا ثلثی القرآن، و من قراها ثلاث مرات فکانما قراء القرآن کله. | حدیث: عن عبدالله بن العباس قال: قال رسولالله صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: یا علی ما مثلک فی الناس الّا کمثل سورة «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» فی القرآن، من قراها مرّة فکانما قرأ ثلث القرآن، و من قراها مرّتین فکانما قرا ثلثی القرآن، و من قراها ثلاث مرات فکانما قراء القرآن کله. |