۲۲٬۰۶۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
در میان رویدادهای بزرگ اجتماعی و سیاسی جهان، انقلابهای فرانسه، روسیه و ایران، شاخصترین آنها محسوب میشوند. مردم فرانسه در سال 1789 میلادی، و روسها در سال 1917 میلادی، شاهد جابهجایی قدرت در کشورشان بودند؛ اما آن دو از نظر گستردگی دامنۀ مبارزات و همگانی بودن انقلاب، با انقلاب اسلامی و حضور میلیونی مردم ایران قابل مقایسه نیست؛ زیرا میزان مشارکت مردم در کشور فرانسه محدود به یک درصد از جمعیت اشراف بود که با نظام همکاری نکردند. در حقیقت، اشراف طبقۀ اصلی مخالفان را تشکیل میداد و منطقۀ فعال انقلابی در فرانسه، [[پاریس]] به حساب میآمد؛ لذا میزان مشارکت مردم در براندازی رژیم مستبد، بسیار اندک بود.<br> | در میان رویدادهای بزرگ اجتماعی و سیاسی جهان، انقلابهای فرانسه، روسیه و ایران، شاخصترین آنها محسوب میشوند. مردم فرانسه در سال 1789 میلادی، و روسها در سال 1917 میلادی، شاهد جابهجایی قدرت در کشورشان بودند؛ اما آن دو از نظر گستردگی دامنۀ مبارزات و همگانی بودن انقلاب، با انقلاب اسلامی و حضور میلیونی مردم ایران قابل مقایسه نیست؛ زیرا میزان مشارکت مردم در کشور فرانسه محدود به یک درصد از جمعیت اشراف بود که با نظام همکاری نکردند. در حقیقت، اشراف طبقۀ اصلی مخالفان را تشکیل میداد و منطقۀ فعال انقلابی در فرانسه، [[پاریس]] به حساب میآمد؛ لذا میزان مشارکت مردم در براندازی رژیم مستبد، بسیار اندک بود.<br> | ||
درانقلاب روسیه نیز معدودی از کارگران کارخانهها و | درانقلاب روسیه نیز معدودی از کارگران کارخانهها به شکل اعتراض و اعتصاب در سقوط نظام شرکت داشتند و کارگران و سربازان طبقۀ اصلی انقلابی را تشکیل دادند و منطقۀ فعال انقلابی در این کشور محدود به <big>سنپترزبورگ</big> و <big>مسکو</big> بود. در حقیقت، همین کارگران کارخانههای سنپترزبورگ و سربازان پادگان این شهر سر به شورش برداشتند و اسباب سقوط خاندان <big>«رومانوف»</big> را فراهم کردند. بعد از پیروزی انقلاب در فرانسه و روسیه و با گسسته شدن زنجیرهای [[دیکتاتوری]]، اگرچه زمینۀ مناسب برای رشد آگاهی سیاسی و مشارکت تودههای مردم، هموار شد؛ مطالعات بعدی نشان داد که باز بهتدریج و در اثر بیمیلی حاکمیتهای بعد از انقلاب، مشارکت مردمی کاهش یافت؛ اما در انقلاب اسلامی ایران به استثنای اقلیتی محدود و بخش اعظم ارتش که وابسته به نظام گذشته بودند، جملگی مردم از همۀ طبقات و گروههای اجتماعی در سراسر کشور ـ اعم از شهرها وروستاها، کارگران و کارمندان ـ چرخهای اقتصادی و اداری کشور را از کار انداختند و... آن را ساقط کردند. | ||
رهبری معظم انقلاب ابراز داشت: «در انقلاب اسلامی، همۀ مردم، همۀ قشرهای مردم، از شهری و روستایی، از زن و مرد، از پیر و جوان، از تحصیلکرده و بیسواد، همه در کنار هم حضور پیدا کردند...؛ و توانستند یک رژیم تا دندانمسلح متکی به قدرتهای استکباری را از پا درآورند و انقلاب را پیروز کنند»<br> | رهبری معظم انقلاب ابراز داشت: «در انقلاب اسلامی، همۀ مردم، همۀ قشرهای مردم، از شهری و روستایی، از زن و مرد، از پیر و جوان، از تحصیلکرده و بیسواد، همه در کنار هم حضور پیدا کردند...؛ و توانستند یک رژیم تا دندانمسلح متکی به قدرتهای استکباری را از پا درآورند و انقلاب را پیروز کنند»<br> | ||
. | . | ||
<big>«فرد هالیدی»</big> معتقد است که انقلاب ایران مردمی و فراگیر بود؛ اما انقلاب شوروی عمدتاً متکی به هستۀ حزبی بود و فقط در چند شهر متمرکز بود. از سوی دیگر، نقش بارز مردم ایران در دوران بعد از پیروزی انقلاب و برگزاری همهپرسی مارس 1979 برای تعیین نوع حکومت دلخواه مردم (2/98 جمهوری اسلامی را انتخاب کردند)، نشان داد که انقلاب اسلامی در تاریخ انقلابهای جهان، بینظیر است، به گونهای که در تاریخ، هیچ حاکمیت برآمده از یک انقلاب مردمی را نمیتوان یافت که مثل انقلاب ایران، پس از سرنگون کردن نظام کهن، خواستار نظر ملت دربارۀ شکل و ساختار نظام جدید شده باشد. تجربۀ انقلابها، بهویژه انقلابهای فرانسه و روسیه، نشان میدهد که انقلابها معمولاً با اتکا به یاری مردم، البته در سطوح مختلف، به پیروزی رسیدهاند؛ اما زمانی که سکانداران انقلاب، یا حاکمان جدید کشور، از شانههای مردم به زیر آمده و در قصرهای دولتی مستقر شدهاند، دلنگرانی و دغدغۀ اصلی آنان، حفظ قدرت بوده است. | <big>«فرد هالیدی»</big> معتقد است که انقلاب ایران مردمی و فراگیر بود؛ اما انقلاب شوروی عمدتاً متکی به هستۀ حزبی بود و فقط در چند شهر متمرکز بود. از سوی دیگر، نقش بارز مردم ایران در دوران بعد از پیروزی انقلاب و برگزاری همهپرسی مارس 1979 برای تعیین نوع حکومت دلخواه مردم (2/98 جمهوری اسلامی را انتخاب کردند)، نشان داد که انقلاب اسلامی در تاریخ انقلابهای جهان، بینظیر است، به گونهای که در تاریخ، هیچ حاکمیت برآمده از یک انقلاب مردمی را نمیتوان یافت که مثل انقلاب ایران، پس از سرنگون کردن نظام کهن، خواستار نظر ملت دربارۀ شکل و ساختار نظام جدید شده باشد. تجربۀ انقلابها، بهویژه انقلابهای فرانسه و روسیه، نشان میدهد که انقلابها معمولاً با اتکا به یاری مردم، البته در سطوح مختلف، به پیروزی رسیدهاند؛ اما زمانی که سکانداران انقلاب، یا حاکمان جدید کشور، از شانههای مردم به زیر آمده و در قصرهای دولتی مستقر شدهاند، دلنگرانی و دغدغۀ اصلی آنان، حفظ قدرت بوده است. | ||
==تأثیرگذاری انقلاب اسلامی در بیداری اسلامی و تحولات جهانی== | ==تأثیرگذاری انقلاب اسلامی در بیداری اسلامی و تحولات جهانی== |