پرش به محتوا

احمد بن مصطفی علاوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۵۱: خط ۵۱:


===مقالات مطبوعاتی===
===مقالات مطبوعاتی===
مقاله‌هایی که به اشتراک گذاشته، به وضعیت ملت [[الجزایر]] به طور خاص و ملت [[اسلام]] به طور کلی پرداخته و بیماری این ملت را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و داروی مؤثر آن را شرح داده و به مهمترین ایدئولوژیک، اجتماعی و حتی سیاسی پرداخته است. مسائل و مشکلاتی که در آن زمان افکار عمومی را به خود مشغول کرد و از افشای برنامه‌های مبلغان و کسانی که توسط مدافعان ادغام، مورد تهمت قرار گرفتند و کسانی که از سیاست استعماری [[فرانسه]] در محو هویت و شخصیت الجزایر دریغ نکردند. همچنین رسیدگی به مسائل مربوط به زنان، کودکان، خانواده، تحصیلات، امور اداری، قضاییه و سایر مسائل عبادی و معاملات، و نیز دفاعش از [[تصوف]] را در این مقاله‌ها گوشزد می‌کند.
مقاله‌هایی که به اشتراک گذاشته، به وضعیت ملت [[الجزایر]] به طور خاص و ملت [[اسلام]] به طور کلی پرداخته و بیماری این ملت را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و داروی مؤثر آن را شرح داده و به مهمترین ایدئولوژیک، اجتماعی و حتی سیاسی پرداخته است. مسائل و مشکلاتی که در آن زمان افکار عمومی را به خود مشغول کرد و از افشای برنامه‌های مبلغان و کسانی که توسط مدافعان ادغام، مورد تهمت قرار گرفتند و کسانی که از سیاست استعماری [[فرانسه]] در محو هویت و شخصیت الجزایر دریغ نکردند. همچنین رسیدگی به مسائل مربوط به زنان، کودکان، خانواده، تحصیلات، امور اداری، قضاییه و سایر مسائل عبادی و معاملات، و نیز دفاعش از [[تصوف]] را در این مقاله‌ها گوشزد می‌کند<ref>تحت عنوان: إلی الوطنیین من أبناء ملتنا- البلاغ الجزائری- عدد 57 تاریخ 10/02/1928.</ref>.<br>  
 
=جنبه ملی شیخ احمد علوی=
اگر شیخ علوی در ابتدا به عنوان مردی تصوف شناخته می‌شد و مسئولیت آموزش، راهنمایی و هدایت خلقت را بر عهده می‌گرفت تا پیوند آنها با خدا را تصحیح کند، این امر مانع از داشتن مواضع صرفاً میهنی نمی‌شد. که صادقانه حسادت و عشق خود را نسبت به این کشور ابراز کرد، و اگر از میهن پرستی شیخ علوی صحبت کنیم، لازم نیست در مورد موضع‌گیری‌های ضد استعماری وی و لاک‌های آن صحبت کنیم، زیرا مظاهر دیگری وجود دارد که این کشور را تحریف کرده است. او برای مبارزه و افشای صاحبان آن، مانند مظاهر فساد اخلاقی، اداری و سیاسی، تعصب مذهبی، ظهور جریان‌های غرب زدایی و بیگانگی در جامعه الجزایر و تعصب منطقه‌ای که تقریباً متفرق شد، کار کرد. توسط انجمن‌های پدران سفیدپوست در شمال آفریقا، به ویژه در الجزایر فعال شد. او همچنین با ایده طبیعی شدن و ادغام با ملت فرانسه مبارزه کرد و تماس‌های زیادی با مردم وفادار این کشور و دیگر اعراب و عرب داشت. کشورهای اسلامی
مواضع شیخ از طریق مقالات مطبوعاتی وی در دو روزنامه اش، لیسان الدین و بلاغ جزایری، آشکار است. آنها با شجاعت به مظاهر بیماری‌های اجتماعی، مسأله ادغام، طبیعی شدن و تبشیر پرداختند و آنها را به کلی رد کردند. او در یکی از مقالات خود، با رد ایده ایده ادغام، می‌گوید: این حرکت یک ملت را به حرکت در می‌آورد تا آن را در رنگی غیر از رنگ خود نشان دهد، زیرا برای پر کردن فضا نیاز به فریاد و ناله دارد مقاله <ref>تحت عنوان: إلی الوطنیین من أبناء ملتنا- البلاغ الجزائری- عدد 57 تاریخ 10/02/1928.</ref>.<br>


=حوزه فرهنگی و اجتماعی=  
=حوزه فرهنگی و اجتماعی=