۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
حسن در ری به عنوان شیعه دوازده امامی تعلیم و تربیت یافت، اما در هفده سالگی از طریق یکی از داعیان اسماعیلی، به نام امیره ضَراب، با تعالیم اسماعیلیه آشنایی پیدا کرد. | حسن در ری به عنوان شیعه دوازده امامی تعلیم و تربیت یافت، اما در هفده سالگی از طریق یکی از داعیان اسماعیلی، به نام امیره ضَراب، با تعالیم اسماعیلیه آشنایی پیدا کرد. | ||
سپس از داعی | سپس از داعی دیگری بهنام ابونصر سراج اطلاعات بیشتری کسب کرد و سرانجام به مذهب اسماعیلی گروید و نسبت به امام اسماعیلی زمان یعنی خلیفه فاطمی، مستنصرباللّه [[سوگند]] عهد به جای آورد. | ||
=اعطاء منصب به حسن صباح= | =اعطاء منصب به حسن صباح= | ||
اندکی بعد در ۴۶۴، حسن صباح توجه ابنعطّاش (رهبر اسماعیلیانِ سرزمینهای [[سلجوقی]]) را که به ری آمده | اندکی بعد در ۴۶۴، حسن صباح توجه ابنعطّاش (رهبر اسماعیلیانِ سرزمینهای [[سلجوقی]]) را که به ری آمده بود جلب کرد. ابنعطّاش که متوجه استعداد و کفایت او شده بود در سلسله مراتب دعوت اسماعیلیه، مقامی به وی داد. | ||
در | در ۶۷، حسن صباح همراه ابنعطّاش به [[اصفهان]] (مرکز مخفی دعوت اسماعیلیه ایران) رفت. | ||
=سفر حسن صباح به قاهره= | =سفر حسن صباح به قاهره= | ||
حسن صباح در | حسن صباح در ۴۶۹ق به توصیه ابن عطّاش عازم قاهره پایتخت فاطمیان، شد تا در آنجا تعلیم بیشتری ببیند. وی در [[ماه صفر]] ۴۷۱ به قاهره وارد شد. | ||
در آن | در آن زمان بدرالجمالی امیر سپاه و وزیر فاطمیان به عنوان داعی الدعاة جانشین مؤید فیالدین شیرازی شده بود. درباره اقامت سه ساله حسن در مصر اطلاعات چندانی در دست نیست. | ||
وی ابتدا در قاهره و سپس در [[اسکندریه]] به سر برد و | وی ابتدا در قاهره و سپس در [[اسکندریه]] به سر برد و مستنصرباللّه را ندید. | ||
به نظر میرسد که حسن در مصر با بدرالجمالی درگیری پیدا کرد و از قاهره به | به نظر میرسد که حسن در مصر با بدرالجمالی درگیری پیدا کرد و از قاهره به اسکندریه که پایگاه مخالفان بدرالجمالی بود رفت. | ||
بنابر قول منابع نزاری که مورخان ایرانی نقل کردهاند، منازعه حسن با بدرالجمالی بر سر جانشینی مستنصر باللّه بود و اینکه حسن حمایت خود را از ولیعهد | بنابر قول منابع نزاری که مورخان ایرانی نقل کردهاند، منازعه حسن با بدرالجمالی بر سر جانشینی مستنصر باللّه بود و اینکه حسن حمایت خود را از ولیعهد او یعنی نزار اظهار کرده بود. طبق روایت دیگری مستنصر باللّه شخصاً به حسن گفته بود که جانشین وی نزار خواهد بود. | ||
در هر | در هر صورت حسن سرانجام از مصر اخراج شد و در ذی حجه ۴۷۳ق به اصفهان بازگشت. | ||
=سفرهای صباح به عنوان داعی= | =سفرهای صباح به عنوان داعی= | ||
حسن پس از بازگشت به ایران نُه سال به عنوان داعی اسماعیلی در ایران سفر کرد و در همین دوره سیاست انقلابی خود را طرح نمود و قدرت نظامی سلجوقیان را در مناطق گوناگون ارزیابی کرد تا حدود ۴۸۰ق، او توجه خود را به ایالات سواحل دریای مازندران، به خصوص به منطقه کوهستانی دیلم معطوف کرده بود. | |||
این منطقه از قدیم پناهگاهی برای [[علویان]] و [[شیعیان]] به شمار میآمد و از مراکز قدرت سلجوقیان در مرکز و مغرب | این منطقه از قدیم پناهگاهی برای [[علویان]] و [[شیعیان]] به شمار میآمد و از مراکز قدرت سلجوقیان در مرکز و مغرب ایران دور بود. | ||
علاوه بر این، دعوت اسماعیلیه در | علاوه بر این، دعوت اسماعیلیه در دیلم که عمدتاً سنگر شیعیان زیدی بود تا حدودی اشاعه پیدا کرده بود. | ||
در این | در این زمان حسن صباح برای شورش برضد سلجوقیان نقشه میکشید و در جستجوی محل مناسبی بود که بتواند پایگاه عملیاتی خود را در آنجا مستقر کند. به این منظور، سرانجام قلعه الموت را در منطقه [[رودبار]] انتخاب کرد. | ||
=الموت مرکز قیام= | =الموت مرکز قیام= | ||
در آن زمان، دعوت اسماعیلی ایران کماکان تحت رهبری [[عبدالملک بن عطّاش]] بود، ولی حسن که سرانجام داعی دیلم شده بود، سیاست مستقلی در پیش گرفت و به تحکیم دعوت در شمال ایران پرداخت حسن برای به دست آوردن الموت، در نزدیکی [[قزوین]]، که در آن هنگام در دست عُمال سلجوقیان بود، شماری از داعیان زیردست خود را به آن ناحیه فرستاد تا اهالی آنجا را به کیش اسماعیلی درآورند. | در آن زمان، دعوت اسماعیلی ایران کماکان تحت رهبری [[عبدالملک بن عطّاش]] بود، ولی حسن که سرانجام داعی دیلم شده بود، سیاست مستقلی در پیش گرفت و به تحکیم دعوت در شمال ایران پرداخت. حسن برای به دست آوردن الموت، در نزدیکی [[قزوین]]، که در آن هنگام در دست عُمال سلجوقیان بود، شماری از داعیان زیردست خود را به آن ناحیه فرستاد تا اهالی آنجا را به کیش اسماعیلی درآورند. | ||
در همان | در همان حال وی اسماعیلیان را از جاهای دیگر فراخواند و در الموت مستقر ساخت. حسن صباح در [[رجب]] ۴۸۳ق مخفیانه وارد قلعه الموت شد. | ||
وی تا مدتی هویت خود را پنهان میکرد و بهعنوان معلمی به نام | وی تا مدتی هویت خود را پنهان میکرد و بهعنوان معلمی به نام دهخدا به کودکانِ محافظان قلعه درس میداد و بسیاری از محافظان نیز به کیش اسماعیلی در آمدند. | ||
چون پیروان حسن در داخل و خارج قلعه الموت به تعداد لازم رسیدند، قلعه به آسانی در اواخر پاییز سال ۴۸۳ هجری قمری به دست او افتاد. تسخیر قلعه الموت سرآغاز مرحله قیام مسلحانه اسماعیلیان ایران برضد سلجوقیان بود و ضمناً تأسیس آنچه را که بعداً به دولت مستقل اسماعیلیه نزاری مشهور شد، نوید میداد. | چون پیروان حسن در داخل و خارج قلعه الموت به تعداد لازم رسیدند، قلعه به آسانی در اواخر پاییز سال ۴۸۳ هجری قمری به دست او افتاد. تسخیر قلعه الموت سرآغاز مرحله قیام مسلحانه اسماعیلیان ایران برضد سلجوقیان بود و ضمناً تأسیس آنچه را که بعداً به دولت مستقل اسماعیلیه نزاری مشهور شد، نوید میداد. | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
=تجهیز قلعه الموت= | =تجهیز قلعه الموت= | ||
حسن صباح برای قیام خود برضد | حسن صباح برای قیام خود برضد سلجوقیان مجموعه پیچیدهای از انگیزههای مذهبی سیاسی داشت. | ||
حسن صباح با سیاستهای ضد شیعی سلجوقیان که به مثابه حامیان جدید [[اهل سنت]] | حسن صباح با سیاستهای ضد شیعی سلجوقیان که به مثابه حامیان جدید [[اهل سنت|اهلسنت]] بودند دولت اسماعیلی فاطمیان را براندازی کرد. | ||
حسن صباح بلافاصله پس از استقرار در | حسن صباح بلافاصله پس از استقرار در الموت به اصلاح و توسعه استحکامات و انبارهای آذوقه آنجا پرداخت، بهطوریکه از لحاظ دفاعی و مایحتاج، الموت را چنان قلعه تسخیرناپذیری کرد که میتوانست در برابر محاصرههای طولانی مقاومت کند. | ||
سپس حسن نفوذ خود را در سراسر رودبار و نواحی مجاور آن در دیلم گسترش داد، مردم بیشتری را به مذهب اسماعیلی درآورد و قلعههای دیگری را تسخیر کرد یا ساخت. | سپس حسن نفوذ خود را در سراسر رودبار و نواحی مجاور آن در دیلم گسترش داد، مردم بیشتری را به مذهب اسماعیلی درآورد و قلعههای دیگری را تسخیر کرد یا ساخت. | ||
او در الموت کتابخانه مهمی ایجاد کرد که مجموعه کتابها و ادوات علمی آن تا هنگام حمله [[مغول]] و تخریب الموت در سال ۶۵۴ هجری | او در الموت کتابخانه مهمی ایجاد کرد که مجموعه کتابها و ادوات علمی آن تا هنگام حمله [[مغول]] و تخریب الموت در سال ۶۵۴ هجری قمری گسترش یافت. | ||
=حمله سلجوقیان به الموت= | =حمله سلجوقیان به الموت= | ||
دیری نگذشت که قوای سلجوقی | دیری نگذشت که قوای سلجوقی محلی به سرکردگی امیر یورنتاش که نواحی الموت در اقطاع او بود، به الموت حمله کردند و از این زمان اسماعیلیان ایران وارد منازعات نظامی طولانی مدتی با سلجوقیان شدند. | ||
=ایجاد دولت اسماعیلیه در قهستان= | =ایجاد دولت اسماعیلیه در قهستان= | ||
در ۴۸۴ق | در ۴۸۴ق حسن یکی از داعیان به نام حسین قائنی را به قهستان (کوهستان) در جنوب شرقی خراسان گسیل داشت تا در آنجا برای جنبش کمک فراهم آورد و آن منطقه دومین سرزمین عمده اسماعیلیان را برپا کند. | ||
=تحکیم و بسط موقعیت= | =تحکیم و بسط موقعیت= | ||
در | در ۸۵، ملکشاه به صلاحدید نظام الملک لشکریانی به جنگ اسماعیلیان در رودبار و [[قهستان]] فرستاد اما این عملیات با مرگ ملکشاه و نظامالملک در همان سال نافرجام ماند. | ||
با این اتفاق و رقابت پسران ملکشاه برای جانشینی، حسن فرصت مناسبی برای تحکیم و بسط موقعیت خود یافت. | با این اتفاق و رقابت پسران ملکشاه برای جانشینی، حسن فرصت مناسبی برای تحکیم و بسط موقعیت خود یافت. | ||
اسماعیلیان قلعه گردکوه و قلعههای دیگری را در اطراف | اسماعیلیان قلعه گردکوه و قلعههای دیگری را در اطراف دامغان و قسمتهای شرقی کوههای البرز (در منطقه قومس)، و چند قلعه را در ناحیه اَرَّجان، منطقه مرزی بین ایالات [[خوزستان]] و فارس، تصاحب کردند. | ||
در رودبار نیز اسماعیلیان قلعههای بیشتری را گرفتند که از همه مهمتر لَمَسَر/ لَنبَسر در ناحیه علیای | در رودبار نیز اسماعیلیان قلعههای بیشتری را گرفتند که از همه مهمتر لَمَسَر/ لَنبَسر در ناحیه علیای شاهرود و در مغرب الموت بود. | ||
=ویژگیها و تواناییهای حسن صباح= | =ویژگیها و تواناییهای حسن صباح= | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
=درگذشت حسن صباح= | =درگذشت حسن صباح= | ||
حسن صباح چون پایان عمرش را نزدیک دید، کیابزرگ امید را از لَمسر فراخواند و او را داعی دیلم و جانشین خود در الموت کرد. حسن صباح در پی بیماری کوتاهی، در ۶ ربیعالثانی ۵۱۸ درگذشت. او را در نزدیکی قلعه الموت به خاک سپردند. مقبره او، که بعداً کیابزرگ امید و دیگر رهبران نزاریه ایران نیز در آنجا دفن شدند، تا هنگامی که به دست [[مغولان]] ویران گشت، | حسن صباح چون پایان عمرش را نزدیک دید، کیابزرگ امید را از لَمسر فراخواند و او را داعی دیلم و جانشین خود در الموت کرد. حسن صباح در پی بیماری کوتاهی، در ۶ ربیعالثانی ۵۱۸ درگذشت. او را در نزدیکی قلعه الموت به خاک سپردند. مقبره او، که بعداً کیابزرگ امید و دیگر رهبران نزاریه ایران نیز در آنجا دفن شدند، تا هنگامی که به دست [[مغولان]] ویران گشت، زیارتگاه اسماعیلیان نزاری بود. | ||
=منبع= | =منبع= | ||
[https://www.newslaw.net/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DB%8C-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B5%D8%A8%D8%A7%D8%AD.a278152 برگرفته از سایت حسن صباح چه کسی بود؟ چه کرد؟ چه اندیشههایی داشت؟ - حقوق | [https://www.newslaw.net/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DB%8C-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B5%D8%A8%D8%A7%D8%AD.a278152 برگرفته از سایت حسن صباح چه کسی بود؟ چه کرد؟ چه اندیشههایی داشت؟ - حقوق نیوhttps://www.newslaw.net] | ||
[[رده:شخصیتها]] | |||
[[رده: | [[رده:شخصیتهای تاریخی]] | ||
[[رده: فاطمیان]] | [[رده:اسماعیلیه]] | ||
[[رده:فاطمیان]] |