پرش به محتوا

حوا: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ نوامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
'''حوا''' به عنوان مادر بشریت و به عنوان اولین مخلوق زن جایگاه والایی دارد. به گونه‌ای که مثل پیامبر زمان خود در مقام خطاب الهی قرار گرفته و بر همه [[انسان]]<nowiki/>‌ها حق مادری دارد. به همین دلیل به ایشان حوّا یعنی مادر زنده‌ها می‌گویند.
'''حوا''' به عنوان مادر بشریت و به عنوان اولین مخلوق زن جایگاه والایی دارد. به گونه‌ای که مثل پیامبر زمان خود در مقام خطاب الهی قرار گرفته و بر همه [[انسان]]<nowiki/>‌ها حق مادری دارد. به همین دلیل به ایشان حوّا یعنی مادر زنده‌ها می‌گویند.


[[خداوند]] وی را به عنوان نخستین زن پاک سرشت و پاکدامن از طینت ویژه ای می‌آفریند. برخلاف تحریفات وارده بر [[کتب عهدین]] که همراه با داستان‌سرایی حوا را محل حلول [[شیطان]] و یا عامل فریب [[آدمعلیه السلام]] معرفی می‌کنند، [[قرآن]] برای او شان و منزلت والایی قرار می‌دهد. شایان ذکر است بدانیم؛ اول کسی که در روی زمین نساجی کرد، [[حضرت آدم]] و حوا بودند، و اول مردی که جبه بافته شده پوشید، جناب آدم بود. و اول زنی که پیراهن و خمار پوشید، جناب حوا بود و هر دو از پشم گوسفند بود.
[[خداوند]] وی را به عنوان نخستین زن پاک سرشت و پاکدامن از طینت ویژه ای می‌آفریند. برخلاف تحریفات وارده بر [[کتب عهدین]] که همراه با داستان‌سرایی حوا را محل حلول [[شیطان]] و یا عامل فریب [[حضرت آدم|آدم علیه السلام]] معرفی می‌کنند، [[قرآن]] برای او شان و منزلت والایی قرار می‌دهد. شایان ذکر است بدانیم؛ اول کسی که در روی زمین نساجی کرد، [[حضرت آدم]] و حوا بودند، و اول مردی که جبه بافته شده پوشید، جناب آدم بود. و اول زنی که پیراهن و خمار پوشید، جناب حوا بود و هر دو از پشم گوسفند بود.


=حضرت حوا چگونه خلق شد=
=حضرت حوا چگونه خلق شد=


«خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها<ref>سوره زمرآیه ۶</ref> او شما را از یک نفس آفرید، و همسرش را از (باقیمانده گِل) او خلق کرد.»
«خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها<ref>سوره زمرآیه ۶</ref> او شما را از یک نفس آفرید، و همسرش را از (باقی‌مانده گِل) او خلق کرد.»


تـعـبـیر به (ثم جعل منها زوج‌ها) در واقع اشاره به این است که خدا آدم را آفرید سپس همسرش را از باقیمانده گل او خلق کرد. روی ایـن حـسـاب آفـریـنـش (حـوا) بـعـد از آفـریـنـش (آدم ) بـوده اسـت و قبل از آفرینش فرزندان آدم و آفرینش همسر آدم از اجزای وجود خود آدم نبوده بـلکـه از بـاقـیـمـانـده گـل او صـورت گـرفـته است، چنانکه در روایات اسلامی به آن تصریح شده و اما روایتی که می‌گوید (حوا) از آخرین دنده چپ آدم آفریده شده است سـخـن بـی اسـاسـی اسـت کـه از بعضی از روایات اسرائیلی گرفته شده و هماهنگ با مـطلبی است که در فصل دوم از (سفر تکوین ) [[تورات]] تحریف یافته کنونی آمده است و از ایـن گـذشـتـه بـر خـلاف مـشـاهـده و حـس مـی‌بـاشـد زیرا طبق این روایت یک دنده آدم بـرداشـتـه شـد و از آن حوا آفریده گشت و لذا مردان یک دنده در طرف چپ کمتر دارند در حـالی که می‌دانیم هیچ تفاوتی میان تعداد دنده‌های مرد و زن وجود ندارد و این تفاوت یک افسانه بیش نیست. <ref>تفسیر نمونه؛ آیت‌الله مکارم شیرازی؛ج۱۹ص۳۸۰</ref>
تـعـبـیر به (ثم جعل منها زوج‌ها) در واقع اشاره به این است که خدا آدم را آفرید سپس همسرش را از باقی‌مانده گل او خلق کرد. روی ایـن حـسـاب آفـریـنـش (حـوا) بـعـد از آفـریـنـش (آدم) بـوده اسـت و قبل از آفرینش فرزندان آدم و آفرینش همسر آدم از اجزای وجود خود آدم نبوده بـلکـه از بـاقـی‌مـانـده گـل او صـورت گـرفـته است، چنانکه در روایات اسلامی به آن تصریح شده و اما روایتی که می‌گوید (حوا) از آخرین دنده چپ آدم آفریده شده است سـخـن بـی اسـاسـی اسـت کـه از بعضی از روایات اسرائیلی گرفته شده و هماهنگ با مـطلبی است که در فصل دوم از (سفر تکوین ) [[تورات]] تحریف یافته کنونی آمده است و از ایـن گـذشـتـه بـر خـلاف مـشـاهـده و حـس می‌بـاشـد زیرا طبق این روایت یک دنده آدم بـرداشـتـه شـد و از آن حوا آفریده گشت و لذا مردان یک دنده در طرف چپ کمتر دارند در حـالی که می‌دانیم هیچ تفاوتی میان تعداد دنده‌های مرد و زن وجود ندارد و این تفاوت یک افسانه بیش نیست. <ref>تفسیر نمونه؛ آیت‌الله مکارم شیرازی؛ج۱۹ص۳۸۰</ref>


عمرو بن ابی مقدام می‌گوید: از [[امام باقر علیه السلام]] پرسیدم: «خداوند حوّا را از چه چیز آفرید؟» امام باقرعلیه السلام فرمود: «مردم در این مورد چه می‌گویند؟» گفتم: «می‌گویند خداوند حوّا را از یکی از دنده‌های آدم علیه السلام آفرید». فرمود: «آنها دروغ می‌گویند، آیا خداوند ناتوان است که حوّا را از غیر دنده آدم بیافریند؟» گفتم: «فدایت گردم ای پسر رسول خدا! پس خداوند حوّا را از چه چیز آفرید؟ امام باقرعلیه السلام فرمود: «پدرم از پدرانش نقل کرد که رسول خدا (ص) فرمود: خداوند متعال مقداری از گِل را گرفت و آن را با دست قدرتش درهم آمیخت و از آن گِل آدم علیه السلام را آفرید و سپس از آن گل مقداری اضافه آمد، خداوند از آن اضافی، حوّا علیه السلام را آفرید.» <ref>تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۴۳۰</ref>
عمرو بن ابی مقدام می‌گوید: از [[امام باقر علیه السلام]] پرسیدم: «خداوند حوّا را از چه چیز آفرید؟» امام باقرعلیه السلام فرمود: «مردم در این مورد چه می‌گویند؟» گفتم: «می‌گویند خداوند حوّا را از یکی از دنده‌های آدم علیه السلام آفرید». فرمود: «آنها دروغ می‌گویند، آیا خداوند ناتوان است که حوّا را از غیر دنده آدم بیافریند؟» گفتم: «فدایت گردم ای پسر رسول خدا! پس خداوند حوّا را از چه چیز آفرید؟ امام باقرعلیه السلام فرمود: «پدرم از پدرانش نقل کرد که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: خداوند متعال مقداری از گِل را گرفت و آن را با دست قدرتش درهم آمیخت و از آن گِل آدم علیه السلام را آفرید و سپس از آن گل مقداری اضافه آمد، خداوند از آن اضافی، حوّا علیه السلام را آفرید.» <ref>تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۴۳۰</ref>


و درباره محل [[هبوط]] آن دو باید گفت که عده ای آن را کوه سراندیب(سیلان یا سری لانکا) در جنوب [[هندوستان]] به عنوان محل هبوط و اقامتگاه اولیه آدم علیه السلام ذکر کرده‌اند.<ref>مجله الهلال، سال ۱۳۵۲، شماره ۷، ص ۹۶۴</ref> در این جزیره کوهی است که پرتغالی‌ها آن را کوه آدم نامیده‌اند و گفته می‌شود در آن کوه جای پای آدم است. ارتفاع این کوه ۷۴۲۰ پاست. می‌گویند گیاهی که در این جزیره می‌روید از برگ‌هایی است که آدم با خود از بهشت حمل کرد. <ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۲۱ ـ ۱۲۵ ، ۱۲۶</ref> [[مسلمانان]]، [[مسیحیان]] و [[بودائیان]] به زیارت جای پای آدم که بر روی سنگی بر فراز کوه آدم حک شده می‌روند. <ref>رحله ابن بطوطه، ج ۴، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۲</ref>
و درباره محل [[هبوط]] آن دو باید گفت که عده ای آن را کوه سراندیب(سیلان یا سری لانکا) در جنوب [[هندوستان]] به عنوان محل هبوط و اقامت‌گاه اولیه آدم علیه السلام ذکر کرده‌اند.<ref>مجله الهلال، سال ۱۳۵۲، شماره ۷، ص ۹۶۴</ref> در این جزیره کوهی است که پرتغالی‌ها آن را کوه آدم نامیده‌اند و گفته می‌شود در آن کوه جای پای آدم است. ارتفاع این کوه ۷۴۲۰ پاست. می‌گویند گیاهی که در این جزیره می‌روید از برگ‌هایی است که آدم با خود از بهشت حمل کرد. <ref>تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۲۱ ـ ۱۲۵ ، ۱۲۶</ref> [[مسلمانان]]، [[مسیحیان]] و [[بودائیان]] به زیارت جای پای آدم که بر روی سنگی بر فراز کوه آدم حک شده می‌روند. <ref>رحله ابن بطوطه، ج ۴، ص ۱۸۱ ـ ۱۸۲</ref>


منشاء این فکر که محل فرود آدم در جنوب هندوستان بوده، پندار بعضی از مفسران بر اساس آنچه در سِفر پیدایش تورات آمده است می‌باشد.که در [[بهشت]] آدم چهار نهر جریان داشته که نخستین آن فیشون می‌باشد، فکر کرده‌اند رود نیشون نهر هند است و [[بهشت عدن]] در هندوستان و آدم و حوّا پس از خروج از هندوستان به جنوب جزیره سراندیب(سیلان) هبوط کرده‌اند.
منشاء این فکر که محل فرود آدم در جنوب هندوستان بوده، پندار بعضی از مفسران بر اساس آنچه در سِفر پیدایش تورات آمده است می‌باشد.که در [[بهشت]] آدم چهار نهر جریان داشته که نخستین آن فیشون می‌باشد، فکر کرده‌اند رود نیشون نهر هند است و [[بهشت عدن]] در هندوستان و آدم و حوّا پس از خروج از هندوستان به جنوب جزیره سراندیب(سیلان) هبوط کرده‌اند.


اما مطابق [[روایات]] معتبر اسلامی، هبوط آنها در [[مکه]] بوده است: آدم و حواعلیه السلام وقتی که از بهشت اخراج شدند، در سرزمین مکه فرود آمدند، حضرت آدم علیه السلام بر [[کوه صفا]] در کنار [[کعبه]] هبوط کرد و در آنجا سکونت گزید از این رو آن کوه را صفا گویند که آدمعلیه السلام [[صفی الله]] (برگزیده خدا) در آنجا وارد شد و حضرت حواعلیه السلام بر روی [[کوه مروه]] (که نزدیک کوه صفا است) فرود آمد و در آنجا سکونت گزید. آن کوه را از این رو مروه گویند که مرئه (یعنی زن که منظور حوا علیه السلام باشد) در آن سکونت نمود. آدمعلیه السلام چهل شبانه روز به [[سجده]] پرداخت و از فراق بهشت گریه کرد. <ref>علل الشرایع: ص ۴۹۱ – کافی: ج ۶، ص ۵۱۳- نورالثقلین: ج ۱، ص ۶۱</ref>
اما مطابق [[روایات]] معتبر اسلامی، هبوط آنها در [[مکه]] بوده است: آدم و حواعلیه السلام وقتی که از بهشت اخراج شدند، در سرزمین مکه فرود آمدند، حضرت آدم علیه السلام بر [[کوه صفا]] در کنار [[کعبه]] هبوط کرد و در آنجا سکونت گزید از این رو آن کوه را صفا گویند که آدم علیه السلام [[صفی الله]] (برگزیده خدا) در آنجا وارد شد و حضرت حواعلیه السلام بر روی [[کوه مروه]] (که نزدیک کوه صفا است) فرود آمد و در آنجا سکونت گزید. آن کوه را از این رو مروه گویند که مرئه (یعنی زن که منظور حوا علیه السلام باشد) در آن سکونت نمود. آدم علیه السلام چهل شبانه روز به [[سجده]] پرداخت و از فراق [[بهشت]] گریه کرد. <ref>علل الشرایع: ص ۴۹۱ – کافی: ج ۶، ص ۵۱۳- نورالثقلین: ج ۱، ص ۶۱</ref>


=حضرت حوا در قرآن کریم=
=حضرت حوا در قرآن کریم=
خط ۵۵: خط ۵۵:
==ویژگی‌های معنوی==
==ویژگی‌های معنوی==


'''همسان با حضرت آدمعلیه السلام'''
'''همسان با حضرت آدم علیه السلام'''


گروهی حوا را آفریده شده از پسماند گندیده گِل آدم و یا از گلی پست تر و بدبوتر از گِل آدم و یا از یکی از دنده‌های چپ آدم می‌دانند. حال که قرآن حوا را از نفس آدم و از همان خاک آدم آفریده است. «اوست که همه شما را از یک تن بیافرید. و از آن یک تن زنش را نیز بیافرید تا به او آرامش یابد»<ref>اعراف، آیه 189</ref>
گروهی حوا را آفریده شده از پسماند گندیده گِل آدم و یا از گلی پست تر و بدبوتر از گِل آدم و یا از یکی از دنده‌های چپ آدم می‌دانند. حال که قرآن حوا را از نفس آدم و از همان خاک آدم آفریده است. «اوست که همه شما را از یک تن بیافرید. و از آن یک تن زنش را نیز بیافرید تا به او آرامش یابد»<ref>اعراف، آیه 189</ref>


در تورات در بیان خلقت آدم چنین آمده است: «خدا چرتی بر آدم مسلط کرد، تا چیزی احساس نکند، پس یکی از دنده‌های سینه او را کند، در جایش گوشت گذاشت، آن‌گاه خدا از آن یک دنده زنی درست کرد و او را نزد آدم آورد، آدم گفت: این بار استخوانی از استخوانهایم، و گوشتی از گوشتهایم را دیدم، و جا دارد آن را امرأة بنامم، چون از امر من اخذ شد و به همین جهت است که مرد، پدر و مادر خود را رها نموده زن خود را می‌چسبد به طوری که یک جسد واحد تشکیل می‌دهند، آن روز آدم و همسرش عریان بودند و از عریانی خود باکی نداشتند. <ref>فصل دوم از سفر اول که سفر خلقت است به نقل از ترجمه المیزان، ج 1، ص214</ref>
در تورات در بیان خلقت آدم چنین آمده است: «خدا چرتی بر آدم مسلط کرد، تا چیزی احساس نکند، پس یکی از دنده‌های سینه او را کند، در جایش گوشت گذاشت، آن‌گاه خدا از آن یک دنده زنی درست کرد و او را نزد آدم آورد، آدم گفت: این بار استخوانی از استخوانهایم، و گوشتی از گوشت‌هایم را دیدم، و جا دارد آن را امرأة بنامم، چون از امر من اخذ شد و به همین جهت است که مرد، پدر و مادر خود را رها نموده زن خود را می‌چسبد به طوری که یک جسد واحد تشکیل می‌دهند، آن روز آدم و همسرش عریان بودند و از عریانی خود باکی نداشتند. <ref>فصل دوم از سفر اول که سفر خلقت است به نقل از ترجمه المیزان، ج 1، ص214</ref>


=حضرت حوا، همسری مهربان=
=حضرت حوا، همسری مهربان=
خط ۷۱: خط ۷۱:
=حضرت حوا، همسری مهربان=
=حضرت حوا، همسری مهربان=


هر گاه خداوند در قرآن از همسر به واژه زوج یاد کرده، رابطه عاطفی بین زن شوهر را مد نظر داشته است. از این که در اینجا واژه زوج برای همسر آدم به کار رفته می‌توان دریافت که به روابط زناشویی و محبت و رحمت بین آدم و حوّاء اشاره شده است. <ref>دقائق الفروق اللغویه، ص97</ref>
هر گاه خداوند در قرآن از همسر به واژه زوج یاد کرده، رابطه عاطفی بین زن شوهر را مد نظر داشته است. از این که در این‌جا واژه زوج برای همسر آدم به کار رفته می‌توان دریافت که به روابط زناشویی و محبت و رحمت بین آدم و حوّاء اشاره شده است. <ref>دقائق الفروق اللغویه، ص97</ref>


=قبر حضرت حوا=
=قبر حضرت حوا=


[[سید بن طاوس]] درباره قبر حضرت حواعلیه السلام در [[جده]] روایت کرده است:
[[سید بن طاوس]] درباره قبر حضرت حواعلیه السلام در [[جده]] روایت کرده است:
«در [[صُحُف ادریسعلیه السلام]] آمده که آدمعلیه السلام ده روز به مرض تب بیمار بود و وفات او در روز جمعه یازدهم محرّم اتّفاق افتاد و او را در غاری در [[کوه ابو قبیس]] دفن‏ کرده و او را رو به قبله قرار دادند و عمر او از زمان ایجاد تا هنگام وفات نهصد و سی سال بود و حوّاعلیه السلام فقط یک سال بعد از او زنده بود، سپس پانزده روز بیماری کشید و آن‌گاه وفات یافت و او را در کنار آدم دفن کردند». <ref>ابن طاوس، علی بن موسی، سعدالسعود للنفوس منضود، ص ۳۷، دار الذخائر، قم، چاپ اول، بی‌تا</ref>
«در صُحُف [[ادریس علیه السلام]] آمده که آدم علیه السلام ده روز به مرض تب بیمار بود و وفات او در روز جمعه یازدهم [[ماه محرم الحرام|محرم]] اتّفاق افتاد و او را در غاری در [[کوه ابو قبیس]] دفن‏ کرده و او را رو به قبله قرار دادند و عمر او از زمان ایجاد تا هنگام وفات نهصد و سی سال بود و حوّاعلیه السلام فقط یک سال بعد از او زنده بود، سپس پانزده روز بیماری کشید و آن‌گاه وفات یافت و او را در کنار آدم دفن کردند». <ref>ابن طاوس، علی بن موسی، سعدالسعود للنفوس منضود، ص ۳۷، دار الذخائر، قم، چاپ اول، بی‌تا</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱

ویرایش