پرش به محتوا

الاربعین فی اصول الدین (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
'''الأربعین فی أصول‌الدین''' اثر [[محمد غزالی|محمد غزالی]] (450 - 505ق) از شخصیت‌های بزرگ [[اسلام]] در قرن 6 هجری است. کتاب فوق به [[زبان عربی]]، ساده و روان نگاشته شده تا [[سالک]] برنامۀ [[سلوک]] خویش را بر اساس این نوشته، تنظیم و برنامه‌ریزی کند.
'''الأربعین فی أصول‌الدین''' اثر [[محمد غزالی|محمد غزالی]] (450 - 505ق) از شخصیت‌های بزرگ [[اسلام]] در قرن 6 هجری است. کتاب فوق به [[زبان عربی]]، ساده و روان نگاشته شده تا [[سالک]] برنامۀ [[سلوک]] خویش را بر اساس این نوشته، تنظیم و برنامه‌ریزی کند.
=انگیزه تألیف=
=انگیزه تألیف=
غزالی از آن جا که حدود ده سال وادی گمنامی و انزوا و خلوت و انس با ذکر خدا پیشه خود ساخت و به تطهیر قلب و تزکیه نفس و اجتناب از خلق و پرداختن به خالق بسر برد، به مطلوبش رسید ‎و گوهر حقیقت را یافت و به این نتیجه رسید ‎که لازم است سالک و رهروان طریق حقّ واجد تمام شرایط مذکور باشند، لذا کتاب اربعین را به رشته تحریر درآورد، تا سالک برنامه سلوک خویش را از روی این نوشته تنظیم و برنامه‌ریزی کند.<br>
غزالی از آن جا که حدود ده سال وادی گمنامی و انزوا و خلوت و انس با ذکر [[خدا]] را پیشۀ خود ساخت و به تطهیر قلب و تزکیه نفس و اجتناب از خلق و پرداختن به خالق بسر برد، به مطلوبش رسید ‎و گوهر حقیقت را یافت و به این نتیجه رسید ‎که لازم است سالک و رهروان طریق حق واجد تمام شرایط مذکور باشند، لذا کتاب اربعین را به رشته تحریر درآورد، تا سالک برنامه سلوک خویش را از روی این نوشته، تنظیم و برنامه‌ریزی کند.<br>


=ساختار=
=ساختار=
غزالی کتاب خود را با یک مقدّمه شروع می‌کند و در این مقدّمه یک سؤال را مطرح می‌کند و آن این که آیا انسان می‌تواند بوسیله آیات قرآن (آیات گوهر علم و آیات مروارید عمل) درهای خوشبختی را در علم و عمل بشناسد و یا اندیشه و کوشش خود، کلید آنها را به دست آورد؟
غزالی کتاب خود را با یک مقدّمه شروع می‌کند و در این مقدّمه یک سؤال را مطرح می‌کند و آن این که آیا انسان می‌تواند بوسیله [[آیات قرآن]] درهای خوشبختی را در علم و عمل بشناسد و یا اندیشه و کوشش خود، کلید آنها را به دست آورد؟ غزالی پاسخ می‌دهد، آری برای انسان این ممکن است، زیرا آن آیه‌ها به دو بخش علمی و عملی تقسیم می‌شوند و اعمال نیز دارای دو '''قسم ظاهری''' و '''قسم باطنی''' است و اعمال باطنی هم بر دو قسم است؛ اول اوصاف و اخلاقی است که باید انسان خود را از آنها پاکیزه گرداند و دوم اخلاقی است که باید خود را به آنها آراسته کند، بنابراین چهار قسم می‌شود:
غزالی پاسخ می‌دهد، آری برای انسان این ممکن است، زیرا آن آیه‌ها به دو بخش علمی و عملی تقسیم می‌شوند و اعمال نیز دارای دو قسم ظاهری و باطنی است و اعمال باطنی هم بر دو قسم است؛ اول اوصاف و اخلاقی است که باید انسان خود را از آنها پاکیزه گرداند و دوم اخلاقی است که باید خود را به آنها آراسته کند، بنابراین چهار قسم می‌شود:<br>


#علوم؛ یعنی عقایدی که باید در قلب هر فرد مسلمان وجود داشته باشد و مسلمانان مکلفند که آنها را تصدیق و به طور قطع و یقین بپذیرند.
#علوم؛ یعنی عقایدی که باید در قلب هر فرد [[مسلمان]] وجود داشته باشد و [[مسلمانان]] مکلفند که آنها را تصدیق و به‌طور قطع و یقین بپذیرند.
#اعمال ظاهر؛
#اعمال ظاهر؛
#اخلاق بدی که باید از آنها اجتناب کرد؛
#اخلاق بدی که باید از آنها اجتناب کرد؛
#اخلاق پسندیده و خوبی که باید در شخص مؤمن وجود داشته باشد و هر کدام از چهار قسم مذکور شامل ده اصل است.
#اخلاق پسندیده و خوبی که باید در شخص مؤمن وجود داشته باشد و هر کدام از چهار قسم مذکور شامل ده اصل است.
#بعد از مطلب فوق که در مقدّمه آمده، قسم اول که خلاصه علوم است و ده اصل آن عبارتند از: در ذات خدا، در پاکیزگی و مبرا بودن خدا، در قدرت خدا، در مورد علم خدا، در رابطه با اراده خدا، در سمیع و بصیر خدا، در کلام [[خدا]]، در افعال خدا، در مورد روز آخرت و اصل دهم در نبوّت است. قسم دوم در عمل‌های ظاهر (عبادات) و ده اصل آن شامل: نماز، زکات و بخشش مال، روزه، حج، قرائت قرآن، ذکر خدا در تمام احوال، در طلب مال حلال، در ادای وظیفه نسبت به حقوق مسلمانان، در امر به معروف و نهی از منکر و اصل دهم پیروی از سنّت حضرت [[رسول خدا(ص)]] است.
#بعد از مطلب فوق که در مقدمه آمده، قسم اول که خلاصه علوم است و ده اصل آن عبارتند از: در رابطه با ذات [[خدا]]، پاکیزگی و مبرا بودن خدا، قدرت خدا، در مورد علم خدا، در رابطه با اراده خدا، در باب سمیع و بصیر بودن خدا، در کلام خدا، افعال خدا، در مورد روز آخرت و اصل دهم در [[نبوت]] است. قسم دوم در عمل‌های ظاهر (عبادات) و ده اصل آن شامل: [[نماز]]، [[زکات]] و بخشش مال، [[روزه]]، [[حج]]، قرائت قرآن، ذکر خدا در تمام احوال، در باب طلب مال حلال، دربارۀ ادای وظیفه نسبت به حقوق مسلمانان، در [[امر به معروف و نهی از منکر]] و اصل دهم پیروی از سنت حضرت [[رسول خدا(ص)]] است.


<br>
<br>


قسم سوم، در تزکیه قلب از اخلاق ناپسند و بد است که اینها هرچند شماره آنها زیاد است؛ ولی شعبه‌های آن را در ده اصل بیان می‌کند که آنها عبارتند از: اصل اول حریص بودن در خوردن طعام، اصل دوم حرص بر گفتار که در این فصل بعضی از اقسام آفت‌های زبان را که به 20 می‌رسد؛ ولی 5 آفت که شیوع دارد و غالباً بر زبان‌های مردم جاری می‌شود که عبارت از: دروغ، غیبت، جدال، ستایش و مزاح را مطرح، و عدل و درمان آنها را بیان می‌کند.
'''قسم سوم،''' در تزکیه قلب از اخلاق ناپسند و بد است که اینها هرچند شماره آنها زیاد است؛ ولی شعبه‌های آن را در ده اصل بیان می‌کند که آنها عبارتند از: اصل اول حریص بودن در خوردن طعام، اصل دوم حرص بر گفتار که در این فصل بعضی از اقسام آفت‌های زبان را که به 20 می‌رسد؛ ولی 5 آفت که شیوع دارد و غالباً بر زبان‌های مردم جاری می‌شود که عبارت از: دروغ، غیبت، جدال، ستایش و مزاح را مطرح، و عدل و درمان آنها را بیان می‌کند. اصل سوم، در غضب، اصل چهارم در بیان حسد؛ اصل پنجم در بخل؛ اصل ششم جاه‌طلبی؛ اصل هفتم محبّت دنیا؛ اصل هشتم در کبر؛ اصل نهم در عجب و اصل دهم در ریا است.<br>
اصل سوم، در غضب، اصل چهارم در بیان حسد؛ اصل پنجم در بخل؛ اصل ششم جاه‌طلبی؛ اصل هفتم محبّت دنیا؛ اصل هشتم در کبر؛ اصل نهم در عجب و اصل دهم در ریا است.<br>


قسم چهارم، در اخلاق پسندیده که مشتمل بر ده اصل است که عبارتند از: توبه، خوف، زهد، صبر، شکر، اخلاص و صدق، توکل، محبّت، راضی بودن به قضای خدا و اصل دهم یادآوری مرگ است.
قسم چهارم، در اخلاق پسندیده که مشتمل بر ده اصل است که عبارتند از: [[توبه]]، خوف، [[زهد]]، [[صبر]]، شکر، اخلاص و صدق، [[توکل]]، [[محبت در قرآن|محبت]]، راضی بودن به قضای خدا و اصل دهم یادآوری مرگ است. و خاتمه کتاب در مناظره با نفس است و بیان می‌کند: با نفس خود مناظره و گفت‌وگو کن تا او را مطیع سازی که به سوی خدا برود و از راه راست منحرف نگردد.
و خاتمه کتاب در مناظره با نفس است و بیان می‌کند: با نفس خود مناظره و گفت‌وگو کن تا او را مطیع سازی که به سوی خدا برود و از راه راست منحرف نگردد.
و در آخر فهرست موضوع مطلب آمده است.
و در آخر فهرست موضوع مطلب آمده است.
کتاب فوق به نام کتاب اربعین توسط برهان‌الدین حمدی به فارسی ترجمه شده است و توسط انتشارات اطلاعات در سال 1368(چاپ دوم) چاپ و به بازار نشر آمده است.
کتاب فوق به نام کتاب اربعین توسط برهان‌الدین حمدی به فارسی ترجمه شده است و توسط انتشارات اطلاعات در سال 1368(چاپ دوم) چاپ و به بازار نشر آمده است.