confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
|- | |- | ||
|راوی از [[معصوم]] | |راوی از [[معصوم]] | ||
|[[امام باقرعلیه السلام]] • [[امام صادق علیه السلام]] | |[[امام محمد باقر|امام باقرعلیه السلام]] • [[امام صادق علیه السلام]] | ||
|- | |- | ||
|اعتبار | |اعتبار | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==خاندان== | ==خاندان== | ||
برید، فرزند [[معاویه]]، از قبیله بنیعجل است که در [[کوفه]] ساکن بودهاند؛ قبیله بنیعجل از نژاد اعراب قحطانی میباشند که به کوفه [[هجرت]] کرده و در آن جا سکنا گزیدهاند<ref>معجم قبایل عرب، باب بنیعجل.</ref>. | برید، فرزند [[معاویه]]، از قبیله بنیعجل است که در [[کوفه]] ساکن بودهاند؛ قبیله بنیعجل از نژاد اعراب قحطانی میباشند که به کوفه [[هجرت]] کرده و در آن جا سکنا گزیدهاند<ref>معجم قبایل عرب، باب بنیعجل.</ref>. | ||
در کتب [[رجال]] اشارهای به تاریخ ولادت او نشده است. برید فرزندی دارد به نام «قاسم» که وی نیز از اصحاب [[امام صادقعلیه السلام]] بوده است. قاسم بن برید از نگاه بزرگان [[علم رجال]]، ثقه و مورد اعتماد میباشد<ref>رجال نجاشی، ص 313.</ref>. | در کتب [[رجال]] اشارهای به تاریخ ولادت او نشده است. برید فرزندی دارد به نام «قاسم» که وی نیز از اصحاب [[امام جعفر صادق|امام صادقعلیه السلام]] بوده است. قاسم بن برید از نگاه بزرگان [[علم رجال]]، ثقه و مورد اعتماد میباشد<ref>رجال نجاشی، ص 313.</ref>. | ||
==برید از نگاه بزرگان== | ==برید از نگاه بزرگان== | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
==از منظر معصومان== | ==از منظر معصومان== | ||
روایات رسیده از [[اهل بیت علیه السلام]] درمورد برید، نشان میدهد که ایشان مقام والایی در نزد ائمه علیهم السلام داشته است، که به برخی از روایات استناد میکنیم: | روایات رسیده از [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهل بیت علیه السلام]] درمورد برید، نشان میدهد که ایشان مقام والایی در نزد ائمه علیهم السلام داشته است، که به برخی از روایات استناد میکنیم: | ||
# جمیل بن درّاج میگوید: روزی وارد منزل امام صادق علیه السلام شدم. هنگام ورود، مردی از اهل [[کوفه]] را مشاهده کردم که از اطاق امام بیرون آمد و خارج شد. وارد اطاق امام شدم و گفتم: مردی کوفی را مشاهده کردم که از دیدار شما برمیگشت. حضرت فرمود: خداوند روحش را مقدس گرداند، وی مورد اطمینان پدرم بود. امروز هم وی مورد اطمینان و رازدار من است. حضرت ادامه داد: زمانی که خداوند اراده کند بدی به اهل زمین برساند، به واسطه آنها آن بدی را برطرف میکند. آنها ستارگان [[شیعیان]] ما هستند. آنها باعث میشوند نام و یاد پدرم در همه جا زنده بماند. هر بدعتی را کشف میکنند و به مقابله برمیخیزند و بدعتها را از [[دین]] میزدایند. در این هنگام حضرت گریه کردند. من پرسیدم: اینها چه کسانی هستند؟! فرمود: درود خداوند بر آنها باد! آنها «برید بن معاویه عجلی، زرارة بن اعین، [[ابوبصیر]] و [[محمد بن مسلم]]» هستند<ref> قاموس الرجال، ج 2، ص 277.</ref>. | # جمیل بن درّاج میگوید: روزی وارد منزل امام صادق علیه السلام شدم. هنگام ورود، مردی از اهل [[کوفه]] را مشاهده کردم که از اطاق امام بیرون آمد و خارج شد. وارد اطاق امام شدم و گفتم: مردی کوفی را مشاهده کردم که از دیدار شما برمیگشت. حضرت فرمود: خداوند روحش را مقدس گرداند، وی مورد اطمینان پدرم بود. امروز هم وی مورد اطمینان و رازدار من است. حضرت ادامه داد: زمانی که خداوند اراده کند بدی به اهل زمین برساند، به واسطه آنها آن بدی را برطرف میکند. آنها ستارگان [[شیعیان]] ما هستند. آنها باعث میشوند نام و یاد پدرم در همه جا زنده بماند. هر بدعتی را کشف میکنند و به مقابله برمیخیزند و بدعتها را از [[دین]] میزدایند. در این هنگام حضرت گریه کردند. من پرسیدم: اینها چه کسانی هستند؟! فرمود: درود خداوند بر آنها باد! آنها «برید بن معاویه عجلی، زرارة بن اعین، [[ابوبصیر]] و [[محمد بن مسلم]]» هستند<ref> قاموس الرجال، ج 2، ص 277.</ref>. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
# حذیفة بن اسید غفاری نقل میکند: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: روز قیامت شیعیان و اهل بیت علیه السلام ندا میدهند: اینان «برید بن معاویه، زرارة بن اعین، محمد بن مسلم و احول» اولین سبقت گیرندگان و اولین مقرّبان بودند<ref>همان، ص 10.</ref>. | # حذیفة بن اسید غفاری نقل میکند: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: روز قیامت شیعیان و اهل بیت علیه السلام ندا میدهند: اینان «برید بن معاویه، زرارة بن اعین، محمد بن مسلم و احول» اولین سبقت گیرندگان و اولین مقرّبان بودند<ref>همان، ص 10.</ref>. | ||
# | # | ||
# علی بن اسباط نقل میکند از پدرش و اسباط نقل | # علی بن اسباط نقل میکند از پدرش و اسباط نقل میکند از [[موسی بن جعفر|امام موسی علیه السلام]] که فرمود: [[روز قیامت]] منادی ندا: میدهد حواریون [[امام محمد بن علی]] و [[جعفربن محمد]] چه کسانی هستند؟! در این هنگام چهارنفر بلند میشوند: «برید بن معاویه، زرارة بن اعین، محمد بن مسلم، لیث بن البختری.» که منظور ابوبصیر است<ref> بحارالانوار، ج 46، ص 243.</ref>. | ||
# | # | ||
# جمیل بن درّاج میگوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: بشارت ده مخبتین را به [[بهشت]]! «برید بن معاویه، ابوبصیر، محمد بن مسلم و زرارة بن اعین». این چهارنفر از نجیبان و پاکان اند. اینها امین خداوند در بیان احکام الهی هستند. اگر اینها نبودند، آثار [[نبوت]] از بین میرفت<ref>رجال کشی، ص 170.</ref>. | # جمیل بن درّاج میگوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: بشارت ده مخبتین را به [[بهشت]]! «برید بن معاویه، ابوبصیر، محمد بن مسلم و زرارة بن اعین». این چهارنفر از نجیبان و پاکان اند. اینها امین خداوند در بیان احکام الهی هستند. اگر اینها نبودند، آثار [[نبوت]] از بین میرفت<ref>رجال کشی، ص 170.</ref>. | ||
# | # | ||
==نکوهش برید== | ==نکوهش برید== | ||
در کنار این احادیث ـ که در بیان فضیلت برید نقل شده است ـ چند روایت در مذمّت برید از [[معصوم علیه السلام]] نقل شده است که بدین قرار است: | در کنار این احادیث ـ که در بیان فضیلت برید نقل شده است ـ چند روایت در مذمّت برید از [[معصوم|معصوم علیه السلام]] نقل شده است که بدین قرار است: | ||
# | # ابیالصباح میگوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: خداوند هلاک کند کسانی را که در دینشان شک میورزند. «زرارة بن اعین و برید بن معاویه و محمد بن مسلم و اسماعیل جعفی» از کسانی هستند که در دینشان شک میورزند<ref>اعیان الشیعه، ج 3، ص 559.</ref>. | ||
# | # | ||
# یونس نقل میکند از مسمع که از ابن ابیسیّار شنیدم که اباعبداللّهی میفرمود: خداوند لعنت کند برید را، خداوند لعنت کند زرارة بن اعین را<ref>قاموس الرجال، ج 2، ص 276.</ref>. | # یونس نقل میکند از مسمع که از ابن ابیسیّار شنیدم که اباعبداللّهی میفرمود: خداوند لعنت کند برید را، خداوند لعنت کند زرارة بن اعین را<ref>قاموس الرجال، ج 2، ص 276.</ref>. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
# در سند روایاتی که در مذمّت برید نقل شده است، جبرئیل بن احمد قرار دارد که نه ممدوح است و نه ثقه. | # در سند روایاتی که در مذمّت برید نقل شده است، جبرئیل بن احمد قرار دارد که نه ممدوح است و نه ثقه. | ||
# روایات مدح، فراوان است و قطعاً از اهل بیت علیه السلام رسیده است و از حیث سند معتبر است. پس اعتنایی به روایات شاذ که در مذمّت برید نقل شده است، | # روایات مدح، فراوان است و قطعاً از اهل بیت علیه السلام رسیده است و از حیث سند معتبر است. پس اعتنایی به روایات شاذ که در مذمّت برید نقل شده است، نمیشود. | ||
# در صحیحه [[عبداللّه بن زرارة]] آمده است که حضرت امام صادقی فرمود: من عیب شما را می گویم و با این که شما را مذمّت میکنم، از شما دفاع میکنم چون میترسم دشمن به شما آسیب برساند و موجب حسد مردم و اذیت رساندن به شما شود<ref>معجم الرجال، خویی، ج 4، ص 198.</ref>. | # در صحیحه [[عبداللّه بن زرارة]] آمده است که حضرت امام صادقی فرمود: من عیب شما را می گویم و با این که شما را مذمّت میکنم، از شما دفاع میکنم چون میترسم دشمن به شما آسیب برساند و موجب حسد مردم و اذیت رساندن به شما شود<ref>معجم الرجال، خویی، ج 4، ص 198.</ref>. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
در اینجا به نقل برخی از روایات وی تبرّک میجوییم: | در اینجا به نقل برخی از روایات وی تبرّک میجوییم: | ||
# برید بن معاویه میگوید: شنیدم از امام صادق علیه السلام که ایشان فرمود: من از پدرم و پدرم از پدرش... و [[امام علی علیه السلام]] از [[رسول خداصلی الله علیه]] و آن حضرت از [[جبرئیل]] و ایشان از خداوند شنید که خداوند فرموده است: زمانی که اراده کنم جمع کنم برای مسلمانی خیردنیا و آخرت را، قرار میدهم برای او قلبی خاشع؛ زبانی ذاکر؛ جسدی بر بلاصا بر و زن مؤمنهای که وقتی به او نگاه کند، خوشحال شود و وقتی از او دور است، خود را حفظ کند<ref>وسایل الشیعه، ج 20، ص 40.</ref>. همراه حضرت صادق علیه السلام نشسته و مشغول صحبت بودیم که مردی وارد شد و گفت: من از [[خراسان]] برای دیدن شما آمدهام. (آنگاه پای خود را به حضرت نمایاند و گفت) به خدا قسم! نیامدم مگر به عشق شما؛ ببین چگونه پایم تاول زده است! | # برید بن معاویه میگوید: شنیدم از امام صادق علیه السلام که ایشان فرمود: من از پدرم و پدرم از پدرش... و [[امام علی علیه السلام]] از [[حضرت محمد (ص)|رسول خداصلی الله علیه]] و آن حضرت از [[جبرئیل]] و ایشان از خداوند شنید که خداوند فرموده است: زمانی که اراده کنم جمع کنم برای مسلمانی خیردنیا و آخرت را، قرار میدهم برای او قلبی خاشع؛ زبانی ذاکر؛ جسدی بر بلاصا بر و زن مؤمنهای که وقتی به او نگاه کند، خوشحال شود و وقتی از او دور است، خود را حفظ کند<ref>وسایل الشیعه، ج 20، ص 40.</ref>. همراه حضرت صادق علیه السلام نشسته و مشغول صحبت بودیم که مردی وارد شد و گفت: من از [[خراسان]] برای دیدن شما آمدهام. (آنگاه پای خود را به حضرت نمایاند و گفت) به خدا قسم! نیامدم مگر به عشق شما؛ ببین چگونه پایم تاول زده است! | ||
# پس حضرت فرمود: به خدا قسم اگر سنگی ما را دوست داشته باشد، خداوند آن را روز قیامت همراه ما محشور میدارد! و آیا «دین» چیزی جز حبّ هست؟ (دین بدون محبّت نیست)<ref>بحارالانوار، ج 27، ح 57.</ref>. | # پس حضرت فرمود: به خدا قسم اگر سنگی ما را دوست داشته باشد، خداوند آن را روز قیامت همراه ما محشور میدارد! و آیا «دین» چیزی جز حبّ هست؟ (دین بدون محبّت نیست)<ref>بحارالانوار، ج 27، ح 57.</ref>. | ||
# | # | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
# برید میگوید: امام صادق علیه السلام هر وقت اراده سفر میکرد، همه اهل و عیال خود را در خانهای دعوت میکرد و دست را به دعا میداشت و میفرمود: «اللّهم انّی استودعک الغداة نفسی و مالی و اهلی و ولدی الشاهد منّا و الغائب، اللّهمّ احفظنا و احفظ علینا اجعلنا فیجورارک، اللّهم لاتسلبنا نعمتک و لا تغیّر ما بنا من عافیتک و فضلک<ref>همان، ص 283.</ref>؛ پروردگارا! امروز جان و مال و اهل و فرزندان حاضر و غایبم را به تو میسپارم. خدایا! ما را از شر حفظ کن و اموال ما را برای ما حفظ کن. خدایا! ما را در جوارِ خودت قرار ده. خدایا! نعمتت را از ما نگیر و احسان و فضلی را که به ما مرحمت فرمودهای، تغییر مده». | # برید میگوید: امام صادق علیه السلام هر وقت اراده سفر میکرد، همه اهل و عیال خود را در خانهای دعوت میکرد و دست را به دعا میداشت و میفرمود: «اللّهم انّی استودعک الغداة نفسی و مالی و اهلی و ولدی الشاهد منّا و الغائب، اللّهمّ احفظنا و احفظ علینا اجعلنا فیجورارک، اللّهم لاتسلبنا نعمتک و لا تغیّر ما بنا من عافیتک و فضلک<ref>همان، ص 283.</ref>؛ پروردگارا! امروز جان و مال و اهل و فرزندان حاضر و غایبم را به تو میسپارم. خدایا! ما را از شر حفظ کن و اموال ما را برای ما حفظ کن. خدایا! ما را در جوارِ خودت قرار ده. خدایا! نعمتت را از ما نگیر و احسان و فضلی را که به ما مرحمت فرمودهای، تغییر مده». | ||
# | # | ||
# برید میگوید: از حضرت صادق علیه السلام شنید که فرمود: از پدرم و او از پدرش... از [[ | # برید میگوید: از حضرت صادق علیه السلام شنید که فرمود: از پدرم و او از پدرش... از [[علی بن ابی طالب|علی علیه السلام]] و او از [[رسول اللّه صلی الله علیه]] شنیدم که رسول اللّه صلی الله علیه فرمودند: مرز اسلام و کفر چیزی نیست مگر ترک [[نماز]] واجبی که عمدی ترک شود، یا نماز را سبک بشمارد و اگر چنین کند، مثل آن است که نماز نخوانده باشد<ref>وسایل الشیعه، ج 4، ص 42.</ref>. | ||
# | # | ||
# برید میگوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: وقتی فرزندان [[آدم علیه السلام]] بزرگ شده و به حدّ بلوغ رسیدند، خداوند [[حوری]] از حوریان بهشتی فرستاد و آدم یکی از پسرانش را به عقد او درآورد و همچنین پسر دیگر خود را به عقد زنی از طایفه [[جن]] درآورد. پس، از بنی آدم هرکدام که دارای اخلاق نیکو و صورت زیبا هستند، از اولاد حوریّه میباشند و هرکدام زشت خوی و زشت صورت هستند، از نسل جنیان. و این گونه نیست که پسران آدم با خواهران خودشان ازدواج کرده باشند<ref>علل الشرایع، ج 1، ص 103.</ref>. | # برید میگوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: وقتی فرزندان [[حضرت آدم|آدم علیه السلام]] بزرگ شده و به حدّ بلوغ رسیدند، خداوند [[حوری]] از حوریان بهشتی فرستاد و آدم یکی از پسرانش را به عقد او درآورد و همچنین پسر دیگر خود را به عقد زنی از طایفه [[جن]] درآورد. پس، از بنی آدم هرکدام که دارای اخلاق نیکو و صورت زیبا هستند، از اولاد حوریّه میباشند و هرکدام زشت خوی و زشت صورت هستند، از نسل جنیان. و این گونه نیست که پسران آدم با خواهران خودشان ازدواج کرده باشند<ref>علل الشرایع، ج 1، ص 103.</ref>. | ||
# | # | ||
# برید میگوید: از امام درمورد آیه «یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا....»، سؤال کردم. حضرت فرمود: صبرکنید بر انجام تکالیف و وظایف شرعی، و بردشمنی دشمنانتان صابر باشید و با امام موعود ارتباط داشته باشید<ref> تأویل الآیات، ص 86.</ref>. | # برید میگوید: از امام درمورد آیه «یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا....»، سؤال کردم. حضرت فرمود: صبرکنید بر انجام تکالیف و وظایف شرعی، و بردشمنی دشمنانتان صابر باشید و با امام موعود ارتباط داشته باشید<ref> تأویل الآیات، ص 86.</ref>. |