پرش به محتوا

عبدالمجید سلیم (مرزبان شریعت) (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها'
جز (جایگزینی متن - ']]↵<references />' به ']]')
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
خط ۸۴: خط ۸۴:
البته در همان دوره‌ها نیز عبدالمجید به حد توان، در فعالیت‌ها شرکت فعال داشت، هر چند اطلاعات سربسته‌ای از آن دوره وجود دارد. «خفاجی» می‌نویسد: <br>
البته در همان دوره‌ها نیز عبدالمجید به حد توان، در فعالیت‌ها شرکت فعال داشت، هر چند اطلاعات سربسته‌ای از آن دوره وجود دارد. «خفاجی» می‌نویسد: <br>
«او شاهد حوادثی بزرگ در تاریخ دینی، فکری، اجتماعی و سیاسی مصر بود و به عنوان یک جهت بخش و هدایت‌گر در امور مشارکت داشت. (خفاجی، ج1، ص 306).<br>
«او شاهد حوادثی بزرگ در تاریخ دینی، فکری، اجتماعی و سیاسی مصر بود و به عنوان یک جهت بخش و هدایت‌گر در امور مشارکت داشت. (خفاجی، ج1، ص 306).<br>
عبدالمجید سلیم در سایه الطاف و توفیق الهی و شایستگی‌های علمی و فردی خویش در موقعیت‌های علمی مختلفی توانست به مسلمانان خدمت کند که تدریس علوم دینی، عهده داری مقام قضاوت شرعی و تدریس در این زمینه، حضور در دارالافتاء، اشراف بر دروس الأزهر،، ریاست لجنة فتوا و افتای مصر، حضور در مجمع کبار العلما، لجنة احوال شخصی، ریاست دارالتقریب، شیخ الأزهر و... از جمله آن‌هاست، که در زیر به شرح برخی از آنها خواهیم پرداخت.<br>
عبدالمجید سلیم در سایه الطاف و توفیق الهی و شایستگی‌های علمی و فردی خویش در موقعیت‌های علمی مختلفی توانست به مسلمانان خدمت کند که تدریس علوم دینی، عهده داری مقام قضاوت شرعی و تدریس در این زمینه، حضور در دارالافتاء، اشراف بر دروس الأزهر،، ریاست لجنة فتوا و افتای مصر، حضور در مجمع کبار العلما، لجنة احوال شخصی، ریاست دارالتقریب، شیخ الأزهر و... از جمله آنهاست، که در زیر به شرح برخی از آنها خواهیم پرداخت.<br>


=سلیم بر مسند تدریس=
=سلیم بر مسند تدریس=
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
عبدالمجید سلیم بعد از گذشت دو سال از تصدی‌گری مقام قضاوت، در سال 1928م. وارد دارالافتاء شد. این مجتهد 46 ساله از چنان بنیان‌های علمی قوی برخوردار بود که با ورودش به موقعیت جدید، توانست منشأ آثار زیادی شود و تا سال 1952 در این مقام بماند. در مجموعه «الفتاوی الاسلامیة» ورود وی 2 ذی الحجه 1346ق و خروجش 15 ذی الحجة 1364ق عنوان شده‌است. (الفتاوی الاسلامیة، ج 1، ص 34). خفاجی در مورد تعداد فتواهای صادر شده از طرف وی در این دوره طولانی می‌نویسد: «بیش از پنج هزار فتوا دارد». (خفاجی، ج 1، ص 306).<br>
عبدالمجید سلیم بعد از گذشت دو سال از تصدی‌گری مقام قضاوت، در سال 1928م. وارد دارالافتاء شد. این مجتهد 46 ساله از چنان بنیان‌های علمی قوی برخوردار بود که با ورودش به موقعیت جدید، توانست منشأ آثار زیادی شود و تا سال 1952 در این مقام بماند. در مجموعه «الفتاوی الاسلامیة» ورود وی 2 ذی الحجه 1346ق و خروجش 15 ذی الحجة 1364ق عنوان شده‌است. (الفتاوی الاسلامیة، ج 1، ص 34). خفاجی در مورد تعداد فتواهای صادر شده از طرف وی در این دوره طولانی می‌نویسد: «بیش از پنج هزار فتوا دارد». (خفاجی، ج 1، ص 306).<br>
و استاد احمد عسکری آن را پانزده هزار مورد ذکر می‌کند (رسالة الاسلام، سال 6، ص 434؛ به نقل از الاهرام) که این نظر به صواب نزدیک‌تر است؛ زیرا بعدها در مجموعه الفتاوی الاسلامیه با دقتی که در شمارش فتواها شد، به طور دقیق این میزان تأیید و تعداد فتواها «15792» مورد اعلام گردید. (الفتاوی الاسلامیة، پیشین).<br>
و استاد احمد عسکری آن را پانزده هزار مورد ذکر می‌کند (رسالة الاسلام، سال 6، ص 434؛ به نقل از الاهرام) که این نظر به صواب نزدیک‌تر است؛ زیرا بعدها در مجموعه الفتاوی الاسلامیه با دقتی که در شمارش فتواها شد، به طور دقیق این میزان تأیید و تعداد فتواها «15792» مورد اعلام گردید. (الفتاوی الاسلامیة، پیشین).<br>
عبدالمجید سلیم در میان فقهای الازهر، همواره از پرکارترین افراد بود و تعداد فتواهایش این نظر را تأیید می‌کند. نکته مهم در فتواهای عبدالمجید این است که به رغم کثرت آن‌ها، مبانی عمیق فقهی و علمی در آنها به چشم می‌خورد و او هرگز تعمق و تفقه در فتوا را فدای کثرت صدور فتوا نکرده‌است. استاد شیخ احمد العسکری دراین‌باره می‌نویسد: <br>
عبدالمجید سلیم در میان فقهای الازهر، همواره از پرکارترین افراد بود و تعداد فتواهایش این نظر را تأیید می‌کند. نکته مهم در فتواهای عبدالمجید این است که به رغم کثرت آنها، مبانی عمیق فقهی و علمی در آنها به چشم می‌خورد و او هرگز تعمق و تفقه در فتوا را فدای کثرت صدور فتوا نکرده‌است. استاد شیخ احمد العسکری دراین‌باره می‌نویسد: <br>
«او فتوا دارد که هزاران مورد از آنها دارای مبادی علمی هستند» (رسالة الاسلام، پیشین).<br>
«او فتوا دارد که هزاران مورد از آنها دارای مبادی علمی هستند» (رسالة الاسلام، پیشین).<br>
در مجموعه الفتاوی الاسلامیة هم به نقل از علی عبدالعظیم پیرامون این موضوع آمده‌است: «از خلال این فرصت طولانی در مقام فتوا، ثروت زیادی از فتواهای فقهی برای ما باقی گذاشت که مشکلات زندگی و حوادث و وقایع جدید و احکام جدید را از دیدگاه اسلام شامل می‌شود». (مشیخة الازهر، ج 2، ص 107).<br>
در مجموعه الفتاوی الاسلامیة هم به نقل از علی عبدالعظیم پیرامون این موضوع آمده‌است: «از خلال این فرصت طولانی در مقام فتوا، ثروت زیادی از فتواهای فقهی برای ما باقی گذاشت که مشکلات زندگی و حوادث و وقایع جدید و احکام جدید را از دیدگاه اسلام شامل می‌شود». (مشیخة الازهر، ج 2، ص 107).<br>
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:


=از ریاست الازهر تا استعفاهای مکرر=
=از ریاست الازهر تا استعفاهای مکرر=
منش سیاسی عبدالمجید سلیم به زودی تأثیر خود را در آینده سیاسی و علمی وی نشان داد. او که پس از چند سال فعالیت در مقام مفتی مصر، به عضویت هیئت کبار العلما، که رییس الازهر از بین آنها برگزیده می‌شد، درآمده بود پس از درگذشت مصطفی مراغی، به رغم اولویت‌های علمی و شخصیتی‌اش به ریاست الازهر انتخاب نشد، بلکه دولت، شیخ عبدالرزاق را به ریاست این هیئت برگزید؛ به گونه‌ای که خود عبدالرزاق منصفانه سلیم را ترجیح می‌داد و در بیان اصلح بودن وی به صراحت سخن می‌گفت. او اعتراف کرده بود که: «دولت از لحاظ سیاسی مرا انتخاب کرده‌است». هم چنین این دو سخن از اوست که: «شیخ عبدالمجید سلیم شیخ مسلّم علما و فقیه‌ترین آن‌هاست». (بی‌آزار شیرازی، 1377، ص 46) و «شیخ سلیم افقه فقهای مصر و حتی از نظر فضل از من برتر و عالم‌تر است... اگر ابوحنیفه زنده بود و می‌خواست برای مذهبش جای گزینی بگمارد، کسی جز عبدالمجید را برنمی گزید.» (موثقی، 1371، ص147) با این همه، عبدالرزاق از سال 1945 تا 1947م و بعد از او محمد مأمون الشناوی از سال 1948 تا 1950م ریاست الازهر را به عهده داشتند. پس از آن، عبدالمجید سلیم در سال 1950م. این مقام را عهده دار شد. بررسی مواضع سلیم در دولت فاروق و نجیب، خود تحقیقی دیگر را می‌طلبد ولی به طور کلی می‌توان گفت موضع عبدالمجید سلیم صریح‌تر و قوی‌تر از شیوه معمول علمای اهل سنت در برابر دولت‌ها بود.<br>
منش سیاسی عبدالمجید سلیم به زودی تأثیر خود را در آینده سیاسی و علمی وی نشان داد. او که پس از چند سال فعالیت در مقام مفتی مصر، به عضویت هیئت کبار العلما، که رییس الازهر از بین آنها برگزیده می‌شد، درآمده بود پس از درگذشت مصطفی مراغی، به رغم اولویت‌های علمی و شخصیتی‌اش به ریاست الازهر انتخاب نشد، بلکه دولت، شیخ عبدالرزاق را به ریاست این هیئت برگزید؛ به گونه‌ای که خود عبدالرزاق منصفانه سلیم را ترجیح می‌داد و در بیان اصلح بودن وی به صراحت سخن می‌گفت. او اعتراف کرده بود که: «دولت از لحاظ سیاسی مرا انتخاب کرده‌است». هم چنین این دو سخن از اوست که: «شیخ عبدالمجید سلیم شیخ مسلّم علما و فقیه‌ترین آنهاست». (بی‌آزار شیرازی، 1377، ص 46) و «شیخ سلیم افقه فقهای مصر و حتی از نظر فضل از من برتر و عالم‌تر است... اگر ابوحنیفه زنده بود و می‌خواست برای مذهبش جای گزینی بگمارد، کسی جز عبدالمجید را برنمی گزید.» (موثقی، 1371، ص147) با این همه، عبدالرزاق از سال 1945 تا 1947م و بعد از او محمد مأمون الشناوی از سال 1948 تا 1950م ریاست الازهر را به عهده داشتند. پس از آن، عبدالمجید سلیم در سال 1950م. این مقام را عهده دار شد. بررسی مواضع سلیم در دولت فاروق و نجیب، خود تحقیقی دیگر را می‌طلبد ولی به طور کلی می‌توان گفت موضع عبدالمجید سلیم صریح‌تر و قوی‌تر از شیوه معمول علمای اهل سنت در برابر دولت‌ها بود.<br>
عبدالمجید سلیم بار اوّل در تاریخ 25 ذی حجه 1369 برابر با 18 اکتبر 1950 پس از یازده ماه ریاست بر الازهر، استعفا کرد. نمونه‌هایی از ناسازگاری روحیات عبدالمجید با اعمال دولت مردان آن روز نقل شده‌است، از جمله این که وی در برابر توقعات دستگاه حکومتی فاروق گفته بود: «من این جا برای این گونه امور ننشسته‌ام.» (بی‌آزار شیرازی، 1404ق، ج 2، ص 128) و یا این که وقتی فاروق در بنادر اروپا مشغول تفرج و خوشگذرانی بود، امور مالی الازهر با تنگ نظری مورد موشکافی قرار می‌گرفت و از سلیم تقاضای صرفه جویی بیش از پیش می‌شد و این موضوع تا جایی پیش رفته بود که شیخ به تنگ آمده و گفته بود: «اسراف و تبذیر در آن جاها و ذره بینی و نگریستن به ته سوزن اینجاها!» (پیشین) و همین امور باعث شد ناسازگاری حکومت با وی بیش‌تر شود و سرانجام وی مجبور به استعفا گردد. بعد از وی ابراهیم حمروش (1952ـ1951) به ریاست برگزیده شد. (دداج، ص164).<br>
عبدالمجید سلیم بار اوّل در تاریخ 25 ذی حجه 1369 برابر با 18 اکتبر 1950 پس از یازده ماه ریاست بر الازهر، استعفا کرد. نمونه‌هایی از ناسازگاری روحیات عبدالمجید با اعمال دولت مردان آن روز نقل شده‌است، از جمله این که وی در برابر توقعات دستگاه حکومتی فاروق گفته بود: «من این جا برای این گونه امور ننشسته‌ام.» (بی‌آزار شیرازی، 1404ق، ج 2، ص 128) و یا این که وقتی فاروق در بنادر اروپا مشغول تفرج و خوشگذرانی بود، امور مالی الازهر با تنگ نظری مورد موشکافی قرار می‌گرفت و از سلیم تقاضای صرفه جویی بیش از پیش می‌شد و این موضوع تا جایی پیش رفته بود که شیخ به تنگ آمده و گفته بود: «اسراف و تبذیر در آن جاها و ذره بینی و نگریستن به ته سوزن اینجاها!» (پیشین) و همین امور باعث شد ناسازگاری حکومت با وی بیش‌تر شود و سرانجام وی مجبور به استعفا گردد. بعد از وی ابراهیم حمروش (1952ـ1951) به ریاست برگزیده شد. (دداج، ص164).<br>
البته شیخ بعد از این کناره گیری با اهتمام تمام در دارالتقریب شروع به فعالیت کرد. خودش در این باره گفته بود:<br>
البته شیخ بعد از این کناره گیری با اهتمام تمام در دارالتقریب شروع به فعالیت کرد. خودش در این باره گفته بود:<br>
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۶۳

ویرایش