۸۸٬۱۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
ابومنصور صرام، فقیه، متكلم و مفسر شیعی در قرن چهارم. نام او با همین كنیه در منابع آمده و مشخصات پدر و جد او ذكر نشده است. ولادت و وفات او در دست نیست ولی قرائن نشان میدهند كه وفات او در اواسط قرن چهارم(حدود 350ق) اتفاق افتاد، زیرا [[شیخ طوسی]](م460ق) با فرزند او ملاقات داشته اما خود او را ندیده است، بنابراین وی در حیات شیخ طوسی از دنیا رفته بود. وی اهل نیشابور بود و در آنجا پرورش یافته است. از لقب «صرام» بر میآید كه وی (یا پدرش) به تجارت چرم اشتغال داشته و در كنار تحصیل، از این راه كسب درآمد میكرده است. | ابومنصور صرام، فقیه، متكلم و مفسر شیعی در قرن چهارم. نام او با همین كنیه در منابع آمده و مشخصات پدر و جد او ذكر نشده است. ولادت و وفات او در دست نیست ولی قرائن نشان میدهند كه وفات او در اواسط قرن چهارم(حدود 350ق) اتفاق افتاد، زیرا [[شیخ طوسی]](م460ق) با فرزند او ملاقات داشته اما خود او را ندیده است، بنابراین وی در حیات شیخ طوسی از دنیا رفته بود. وی اهل نیشابور بود و در آنجا پرورش یافته است. از لقب «صرام» بر میآید كه وی (یا پدرش) به تجارت چرم اشتغال داشته و در كنار تحصیل، از این راه كسب درآمد میكرده است. | ||
وی در كسب دانش همت نشان داد و پس از چندی در علوم [[فقه]]، [[تفسیر]] و اعتقادات، سرآمد دیگران شد و از عالمان برجسته و رؤسای نیشابور به شمار آمد به طوری كه گفتار او بر دیگران مقدم بود. وی در همه منابع رجالی [[شیعه]] فردی شایسته و مورد اعتماد معرفی شده است. فرزند او «ابوالقاسم» از فقهای عصر خویش بود. همچنین نوه او «ابوالحسن» از عالمان زمان خود بود. از هم عصران او [[ابوطیب رازی]](م.ح350ق) و [[ابنعبدك جرجانی]](م.ب360ق) هستند. وی در مباحث اعتقادی مانند معاصرش ابنعبدك بر [[مذهب بغدادیین]] كه در قول به [[وعید]](خلود در آتش) مشهور بودند، گرایش داشته است اما ابوطیب با آن دو مخالف كرده و قائل به [[إرجاء]](اصالت عقیده و ایمان قلبی) بود. وی همچنین در نیشابور با برخی از [[رجال]] [[اهلسنت]] مانند [[ابونصربن ابی الفضل صرام]](م382ق) و [[ابوحامد احمد بن اسماعیل صرام]](م333ق، از قاریان بزرگ نیشابور) نیز هم عصر بوده است، اما هیچ خبری از ارتباط وی با | وی در كسب دانش همت نشان داد و پس از چندی در علوم [[فقه]]، [[تفسیر]] و اعتقادات، سرآمد دیگران شد و از عالمان برجسته و رؤسای نیشابور به شمار آمد به طوری كه گفتار او بر دیگران مقدم بود. وی در همه منابع رجالی [[شیعه]] فردی شایسته و مورد اعتماد معرفی شده است. فرزند او «ابوالقاسم» از فقهای عصر خویش بود. همچنین نوه او «ابوالحسن» از عالمان زمان خود بود. از هم عصران او [[ابوطیب رازی]](م.ح350ق) و [[ابنعبدك جرجانی]](م.ب360ق) هستند. وی در مباحث اعتقادی مانند معاصرش ابنعبدك بر [[مذهب بغدادیین]] كه در قول به [[وعید]](خلود در آتش) مشهور بودند، گرایش داشته است اما ابوطیب با آن دو مخالف كرده و قائل به [[إرجاء]](اصالت عقیده و ایمان قلبی) بود. وی همچنین در نیشابور با برخی از [[رجال]] [[اهلسنت]] مانند [[ابونصربن ابی الفضل صرام]](م382ق) و [[ابوحامد احمد بن اسماعیل صرام]](م333ق، از قاریان بزرگ نیشابور) نیز هم عصر بوده است، اما هیچ خبری از ارتباط وی با آنها گزارش نشده است. همچنین از اساتید او نیز هیچ گزارشی در منابع دیده نمیشود. | ||
=شاگردان= | =شاگردان= |