۱۸۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
این گروه معتقدند شیعیان بخاطر برخی از اعتقاداتشان از جمله قول به تحریف قرآن، شفاعت اولیاء خدا، توسّل، زیارت قبور و ... در اولین اصل از اصول اسلام که اصل توحید است مبتلا به شرک هستند. به تعبیر دیگر تقریب در جایی ممکن است که فرقه هایی برحق در بین مسلمانان وجود داشته باشد ولی به جهت اختلاف سلیقه یا برخی از فروعات و نه اصول با یکدیگر اختلاف داشته باشند ولی شیعیان به جهت عقاید خاصی که در اصول دین، دارند فرقه بر حق محسوب نشده و اساساً جایی برای تقریب با آنان باقی نمی ماند و این بدیهی است که مسلمان نمی تواند به تقریب با کفر و بدعت بیاندیشد چنانکه شیخ عبداللّه موصلی از مخالفان سرسخت تقریب می نویسد: | این گروه معتقدند شیعیان بخاطر برخی از اعتقاداتشان از جمله قول به تحریف قرآن، شفاعت اولیاء خدا، توسّل، زیارت قبور و ... در اولین اصل از اصول اسلام که اصل توحید است مبتلا به شرک هستند. به تعبیر دیگر تقریب در جایی ممکن است که فرقه هایی برحق در بین مسلمانان وجود داشته باشد ولی به جهت اختلاف سلیقه یا برخی از فروعات و نه اصول با یکدیگر اختلاف داشته باشند ولی شیعیان به جهت عقاید خاصی که در اصول دین، دارند فرقه بر حق محسوب نشده و اساساً جایی برای تقریب با آنان باقی نمی ماند و این بدیهی است که مسلمان نمی تواند به تقریب با کفر و بدعت بیاندیشد چنانکه شیخ عبداللّه موصلی از مخالفان سرسخت تقریب می نویسد: | ||
''«تقریب میان اهل سنّت و شیعه امری محال است زیرا چگونه می توان حق و باطل، کفر و ایمان، نور و ظلمت را یکجا جمع کرد؟ دعوت شیعه به ندای تقریب تنها از باب فریبکاری و مخفی کردن نقشه های خبیثانه آنهاست»<ref>صداقت حسینی، شیعه شناسی اهل سنت،ج1، ص16</ref> | |||
قاضی ابویعلی حنفی در کتاب «المعتمد» می گوید: | قاضی ابویعلی حنفی در کتاب «المعتمد» می گوید: | ||
''«هر کسی بر این نظر باشد که نباید با روافض مناظره و گفتوگو کرد، بیجا نگفته است، چرا که دو مناظرهکننده زمانی مناظره میکنند که بر یک اصل واحد اتفاق کرده باشند و اصولی که امت به هنگام اختلاف بایستی به آنها مراجعه کند، کتاب خدا، و سنّت پیامبر «صلّی الله علیه وآله» و اجماع امّت و دلایل عقلی هستند اما بنابر نظر روافض به این اصول چهارگانه نمیتوان رجوع کرد.»<ref>ابویعلی، المعتمد فی اصول الدین، ص 259</ref> | |||
این گروه از مخالفان تقریب در ذیل این بحث که مذهب شیعه، مذهبی اسلامی نیست گاه به آثار «فجرالاسلام» و «ضحی الاسلام» اثر دکتر احمدامین استناد میکنند که او موضوع عبداللّه بن سبا و ریشه های یهودی تکوین شیعه را از نگاه خویش با آب و تاب شرح داده است و دیدگاه او را دیدگاهی عالمانه و محقّقانه پنداشته و احمد امین را در نقد شیعه، عالمی بزرگ معرفی کرده اند.این در حالی است که برخی از علمای شیعه همچون مرحوم کاشف الغطاء در کتاب «اصل الشیعة و اصولها» از مطالب غیر علمی احمدامین انتقاد کرده و این نسبتهای ناروا را از ساحت مذهب شیعه امامیه دور ساخته اند. | این گروه از مخالفان تقریب در ذیل این بحث که مذهب شیعه، مذهبی اسلامی نیست گاه به آثار «فجرالاسلام» و «ضحی الاسلام» اثر دکتر احمدامین استناد میکنند که او موضوع عبداللّه بن سبا و ریشه های یهودی تکوین شیعه را از نگاه خویش با آب و تاب شرح داده است و دیدگاه او را دیدگاهی عالمانه و محقّقانه پنداشته و احمد امین را در نقد شیعه، عالمی بزرگ معرفی کرده اند.این در حالی است که برخی از علمای شیعه همچون مرحوم کاشف الغطاء در کتاب «اصل الشیعة و اصولها» از مطالب غیر علمی احمدامین انتقاد کرده و این نسبتهای ناروا را از ساحت مذهب شیعه امامیه دور ساخته اند. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
در بین این گروه می توان از دکتر ناصر بن عبداللّه القفاری نام برد. ایشان در کتاب «مسألة التقریب بین اهل السنة و الشیعة» با تعصب خاصّی موضوع تقریب را مورد بحث قرار داده است و با توجه به این که پرچمداران تقریب در گذشته و حال را شیعیان میداند، معتقد است که آنان با سپر تقیّه قصد نفوذ در میان اهل سنّت را دارند و تقریب را بهانه ای برای ترویج افکار و اندیشه ها و کتب خود می دانند و اهل سنّت خسارت بزرگی از این دعوت تقریب دیده اند. وی معتقد است دعوت تقریب در واقع، بدعت بزرگی بود که امّت اسلام با آن روبرو شد و در کتاب خویش این گونه می نویسد: | در بین این گروه می توان از دکتر ناصر بن عبداللّه القفاری نام برد. ایشان در کتاب «مسألة التقریب بین اهل السنة و الشیعة» با تعصب خاصّی موضوع تقریب را مورد بحث قرار داده است و با توجه به این که پرچمداران تقریب در گذشته و حال را شیعیان میداند، معتقد است که آنان با سپر تقیّه قصد نفوذ در میان اهل سنّت را دارند و تقریب را بهانه ای برای ترویج افکار و اندیشه ها و کتب خود می دانند و اهل سنّت خسارت بزرگی از این دعوت تقریب دیده اند. وی معتقد است دعوت تقریب در واقع، بدعت بزرگی بود که امّت اسلام با آن روبرو شد و در کتاب خویش این گونه می نویسد: | ||
''«دعوت تقریب هم همان «بدعت بزرگ»ی بود که میخواست به کفر، گمراهی و انحراف و الحاد مشروعیت و عنوان اسلام بدهد. دعوت تقریب خسارت و زیان بسیار بزرگی برای اهل سنت داشته است که به آن پی نمیبرد و حتی تصور آن را نمیکند مگر کسی که بداند چه تعداد از قبایل - نه افراد - به صورت کامل و صددرصد به سبب آن به تشیع و رفض گرویدهاند. تا جایی که - مثلاً - عراق در نتیجهی این دعوت از کشوری با اکثریت سنی به کشوری با اکثریت تشیع تبدیل شده است. شیوخ روافض نیز در پی تبلیغ و گسترش رفض به هر وسیلهای تحت شعار تقریب هستند و پس از عراق در مصر و دیگر کشورهای اسلامی فعالیت خویش را آغاز کردهاند و برخی از نویسندگان را بسوی خود كشيدهاند،و افرادی ضعیف الایمان و ضعیفالنفس و برخی از ناآگاهان و غافلان را فریب دادهاند، و از آنان بوقهایی برای تبلیغ دين شيعه ساختهاند. دعوت تقریب سبب شده است اهل سنت و یا اکثریت آنها از بیان عقیدهی باطل روافض و توضیح دادن حق باز بمانند.و به نام بهانهی دعوت تقریب کتابها و نشریات روافض در مناطق اهل سنت راه خود را باز کردهاند و دعوتگران و شخصیتهای آنها بدون هیچ مانعی به مناطق اهل سنت رفت و آمد میکنند و کتابهایشان را پخش میکنند و همایشهایشان را برگزار میکنند و مراکزشان را افتتاح میکنند.»<ref>القفاری، مسألة التقریب بین اهل السنة و الشیعة، ج2، ص279-278</ref> | |||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
یکی دیگر از کسانی که به عنوان مخالفین تقریب از اهل سنّت به تقریب با سوء ظن نگریسته است، عبدالمنعم النمر است. ایشان کتابی دارد به نام «المؤامرة علی الکعبة من القرامطة إلی الخمینی» که در سال 1988میلادی در قاهره به چاپ رسیده است. نویسنده در این کتاب تقریب را تلاشی از سوی عالمان شیعه برای شیعه کردن اهل سنّت می داند.<ref>«هذا التقریب الذی اعلنه علماء الشیعة عندنا (محمد تقی القمی) و ظل عشرات السنین یرددونه لم یتقدم خطوة و لم تر منه الا محاولات لتشییع علماء السنة و جرّهم الی مذهبه و کسبه تنازلات منهم باسم التقریب»؛ ر.ک: زقاقی، التقریب بین الشیعة و اهل السنة، ص 270</ref> | یکی دیگر از کسانی که به عنوان مخالفین تقریب از اهل سنّت به تقریب با سوء ظن نگریسته است، عبدالمنعم النمر است. ایشان کتابی دارد به نام «المؤامرة علی الکعبة من القرامطة إلی الخمینی» که در سال 1988میلادی در قاهره به چاپ رسیده است. نویسنده در این کتاب تقریب را تلاشی از سوی عالمان شیعه برای شیعه کردن اهل سنّت می داند.<ref>«هذا التقریب الذی اعلنه علماء الشیعة عندنا (محمد تقی القمی) و ظل عشرات السنین یرددونه لم یتقدم خطوة و لم تر منه الا محاولات لتشییع علماء السنة و جرّهم الی مذهبه و کسبه تنازلات منهم باسم التقریب»؛ ر.ک: زقاقی، التقریب بین الشیعة و اهل السنة، ص 270</ref> | ||
=== مخالفان از شیعه=== | === مخالفان تقریب از شیعه=== | ||
در بین شیعیان نیز | در بین شیعیان نیز عدّه ای ندای مخالفت با تقریب را سرداده و مفاسدی را بر این امر مترتّب دانسته اند وهمانطور که گذشت، عمده این جهت گیری ها ناشی از برداشت های ناصحیح از معنای تقریب و یا سوءظن نسبت به جریان تقریب بین مذاهب اسلامی و داعیان آن میباشد. بسیاری از ناهمسویان با تقریب چون تقریب مذاهب را مساوی با کمرنگ شدن مرزهای اعتقادی شیعه دانسته اند، از سر دلسوزی بر ابناء امّت و غیرت مذهبی و دینی با ندای تقریب مذاهب مخالفت کردهاند. | ||
همانطور که مخالفان تقریب، از میان اهل سنّت، به گروههای مختلفی تقسیم میشدند، در بین مذهب شیعه نیز مخالفان تقریب طیفهای گوناگونی دارند. برخی از آنان را صرفاً باید ناهمسویان با تقریب نامید زیرا به دعوت تقریب، نگاه مثبتی نداشته و از طرفی با جماعت تقریب گرا نیز سر ستیز ندارند. گروه دیگر کسانی هستند که منتقد جریان تقریب هستند و گاه در مصاحبه ها و سخنرانی ها به کاستی ها و آسیب های تقریب مذاهب پرداخته و حرکت تقریب را موجب ضعف اعتقادات شیعه | همانطور که مخالفان تقریب، از میان اهل سنّت، به گروههای مختلفی تقسیم میشدند، در بین مذهب شیعه نیز مخالفان تقریب طیفهای گوناگونی دارند. برخی از آنان را صرفاً باید ناهمسویان با تقریب نامید زیرا به دعوت تقریب، نگاه مثبتی نداشته و از طرفی با جماعت تقریب گرا نیز سر ستیز ندارند. گروه دیگر کسانی هستند که منتقد جریان تقریب هستند و گاه در مصاحبه ها و سخنرانی ها به کاستی ها و آسیب های تقریب مذاهب پرداخته و حرکت تقریب را موجب ضعف اعتقادات شیعه می دانند و گروه سوم کسانی هستند که علاوه بر مخالفت های نظری، در مقام عمل هم فعالیت های ضد تقریبی انجام میدهند و به معنای واقعی کلمه تقریب ستیز هستند. بررسی تفصیلی تمام گروههای شیعهی مخالف تقریب مذاهب،پژوهشی جداگانه میطلبد و ما در این مجال صرفاً به اجمال به برخی از آنها اشاره می کنیم. | ||
نکته قابل توجه در این بحث این است که مخالفان تقریب در بین شیعه عمدتاً آثار مکتوبی از خود بجا نگذاشته و بسیاری از آنها صرفا در برخی از | نکته قابل توجه در این بحث این است که مخالفان تقریب در بین شیعه عمدتاً آثار مکتوبی از خود بجا نگذاشته و بسیاری از آنها صرفا در برخی از مصاحبه ها یا سخنرانی ها مخالفت خود را ابراز کردهاند هر چند برخی مخالفت های عملی گستردهای علیه جریان تقریب در جهان اسلام داشته اند و عملاً باعث شقاق بین امّت اسلامی شدهاند همچون جریان یاسر الحبیب که مانند سلفیهای وهّابی،جزء تندروهای امّت اسلامی محسوب شده وبه سبّ و تکفیر روی آوردهاند و درنگاه خوش بینانه با کج فهمی ها و با حرکت های ضد تقریبی خویش، به نام شیعه، وجهه مذهب و بلکه اسلام را در بین مردم دنیا مخدوش کردهاند. | ||
از آثار مکتوب در این زمینه میتوان به کتاب «گفتگوی یک دانشمند شیعی با یک عالم سنّی» یا «مناظرهی پدر شیخ بهایی» ترجمهی میرسیّد احمد روضاتی اشاره کرد که کتاب بسیار کم حجم و درواقع مباحثهای است میان نویسنده و یک عالم سنّی اهل حلب در سال 951ق. مترجم این کتاب در ضمن ترجمه به توضیحات و تعلیقات متعدّدی در این کتاب دست زده و در ضمن مقدّمهی این کتاب در چند نوبت به مسأله تقریب پرداخته و آن را نقد می کند. ایشان در جایی از این کتاب گفته است: | از آثار مکتوب در این زمینه میتوان به کتاب «گفتگوی یک دانشمند شیعی با یک عالم سنّی» یا «مناظرهی پدر شیخ بهایی» ترجمهی میرسیّد احمد روضاتی اشاره کرد که کتاب بسیار کم حجم و درواقع مباحثهای است میان نویسنده و یک عالم سنّی اهل حلب در سال 951ق. مترجم این کتاب در ضمن ترجمه به توضیحات و تعلیقات متعدّدی در این کتاب دست زده و در ضمن مقدّمهی این کتاب در چند نوبت به مسأله تقریب پرداخته و آن را نقد می کند. ایشان در جایی از این کتاب گفته است: | ||
''«فکر تقریب بین مذاهب اسلامی از افکار علمای سنّی است که فقط برای جلوگیری از تبلیغات مذهب شیعه به وجود آمده و اوّلین فردی که در این راه قدم برداشته شافعی امام سنّیان است»<ref>ر.ک: مهریزی، نشریه هفت آسمان، شماره 47،ص13</ref> | |||
همو در جای دیگری از این کتاب می نویسد: | همو در جای دیگری از این کتاب می نویسد: | ||
''«اما علمای سنّی مذهب از همان قدیم برای کم کردن اختلافات و مخصوصاً برای جلوگیری از نشر مذهب شیعه و ترویج آن به فکر تقریب بین مذاهب افتادند و از گوشه و کنار به راههای مختلف وسیلهی آن را فراهم می کردند»<ref>ر.ک: مهریزی، نشریه هفت آسمان، شماره 47،ص14</ref> | |||
از دیگر آثار مکتوب در مخالفت و ضدیّت با تقریب مذاهب اسلامی،کتابی است با عنوان «حقیقت وحدت در دین و حکمت عید الزهراء علیها السلام» که اثر یعسوب الدّین رستگار جویباری است. وی در این کتاب به مخالفت با امر وحدت و دعوت تقریب بین مذاهب برخاسته و حرکت تقریب را نقشهای شیطانی معرّفی کرده است. این کتاب نه تنها روشمند، علمی و مستند نیست بلکه به جهت لحن سراسر توهین آمیز و رویکرد تکفیری اش شایسته نشر و ترویج هم نمی باشد و شاید به همین جهت است که مجوز نشر رسمی از طرف جمهوری اسلامی ایران پیدا نکرده است. در برخی از بخشهای این کتاب می خوانیم: | از دیگر آثار مکتوب در مخالفت و ضدیّت با تقریب مذاهب اسلامی،کتابی است با عنوان «حقیقت وحدت در دین و حکمت عید الزهراء علیها السلام» که اثر یعسوب الدّین رستگار جویباری است. وی در این کتاب به مخالفت با امر وحدت و دعوت تقریب بین مذاهب برخاسته و حرکت تقریب را نقشهای شیطانی معرّفی کرده است. این کتاب نه تنها روشمند، علمی و مستند نیست بلکه به جهت لحن سراسر توهین آمیز و رویکرد تکفیری اش شایسته نشر و ترویج هم نمی باشد و شاید به همین جهت است که مجوز نشر رسمی از طرف جمهوری اسلامی ایران پیدا نکرده است. در برخی از بخشهای این کتاب می خوانیم: | ||
''«شعار بی شعور هفته وحدت بین شیعه و سنّی و تقریب ادیان و مذاهب و ... یک نقشه شیطانی برای خلط بین حقّ و باطل و تضعیف حق و تقویت باطل و سرانجام با نابودی حق منتهی می گردد، می باشد.»<ref> رستگار جویباری، حقیقت وحدت در دین وحکمت عیدالزهراء سلام اللّه علیها، ص 138</ref> |
ویرایش