۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'هی' به 'ه') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
«صحو» در لغت به معنای بیداری و هوشیاری است،<ref>لغتنامه دهخدا، واژه «صحو»</ref> | «صحو» در لغت به معنای بیداری و هوشیاری است،<ref>لغتنامه دهخدا، واژه «صحو»</ref> | ||
=معنی اصطلاحی= | =معنی اصطلاحی= | ||
«صحو» در عرفان، یکی از حالات سالک، در سیر و سلوک است. توضیح اینکه در نظر اهل معرفت سالک الی الله هنگامی که از حجابهای ظلمانی(خواهشهای نفسانی) و حجابهای نورانی(توجه به انوار قلبی و روحی) گذشت، به مقام مشاهده جمال حق میرسد، در این مقام ابتدا حالت محو به او دست میدهد؛ زیرا ذاتش را محو ذات خدا میبیند و به همین جهت شطحیات و اموری که به حسب ظاهر و در نظر دیگران ناپسند است از او سر میزند مثلاً خود و | «صحو» در عرفان، یکی از حالات سالک، در سیر و سلوک است. توضیح اینکه در نظر اهل معرفت سالک الی الله هنگامی که از حجابهای ظلمانی(خواهشهای نفسانی) و حجابهای نورانی(توجه به انوار قلبی و روحی) گذشت، به مقام مشاهده جمال حق میرسد، در این مقام ابتدا حالت محو به او دست میدهد؛ زیرا ذاتش را محو ذات خدا میبیند و به همین جهت شطحیات و اموری که به حسب ظاهر و در نظر دیگران ناپسند است از او سر میزند مثلاً خود و همه موجودات را خدا مینامد؛ این مقام خطرناک است؛ از این جهت عارفان معتقدند عنایت الهی اگر سالک را مدد کند از مقام محو بیرون میآید و به مقام صحو و هوشیاری میرسد. مقام صحو مقامی است که سالک در عین اینکه خود فانی در ذات خدا است و همه چیز را فانی در ذات خداوند میبیند اعتراف به تقصیر و عبودیت میکند.<ref>حسن زاده آملى، حسن، نصوص الحکم بر فصوص الحکم، ص 306، رجاء، تهران، چاپ دوم، 1375ش.</ref> | ||