۸۷٬۹۰۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'هی' به 'ه') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
مکتب اسکندریه بیشتر بر الوهیت مسیح تأکید داشت و الوهیت را بر اساس "کلمه جسم گردید" تعبیر میکرد. آیه 1:14 در [[انجیل یوحنا]] مخصوصا مورد استناد این مکتب بود که میگوید "کلمه خدا جسم گردید و در میان ما ساکن گردید". همین تأکید بر مفهوم تجسم سبب شد که پیروان این مکتب برای [[عید کریسمس]] اهمیت خاصی قائل شوند. در مقابل، مکتب انطاکیه بیشتر بر جنبه انسانی [[عیسی]] تأکید داشت و بر اهمیت او به عنوان الگویی اخلاقی اصرار میورزید. | مکتب اسکندریه بیشتر بر الوهیت مسیح تأکید داشت و الوهیت را بر اساس "کلمه جسم گردید" تعبیر میکرد. آیه 1:14 در [[انجیل یوحنا]] مخصوصا مورد استناد این مکتب بود که میگوید "کلمه خدا جسم گردید و در میان ما ساکن گردید". همین تأکید بر مفهوم تجسم سبب شد که پیروان این مکتب برای [[عید کریسمس]] اهمیت خاصی قائل شوند. در مقابل، مکتب انطاکیه بیشتر بر جنبه انسانی [[عیسی]] تأکید داشت و بر اهمیت او به عنوان الگویی اخلاقی اصرار میورزید. | ||
مکتب اسکندریه که آتاناسیوس در آن رشد کرد، ماهیتی نجاتشناختی داشت. در این دیدگاه، [[عیسی مسیح]] نجات دهنده بشریت میباشد و از نجات به خداگونه شدن یا جنبه الاهی یافتن تعبیر میشود. طبیعت انسان برای اینکه جنبه الاهی بیابد باید با طبیعت الاهی متحد شود به گونهای که انسان بتواند در حیات خدا سهیم گردد. این به عقیده پیروان مکتب اسکندریه همان چیزی بود که از طریق تجسم پسر خدا در عیسی مسیح به وقوع پیوست. بدین ترتیب نویسندگان مکتب اسکندریه بر | مکتب اسکندریه که آتاناسیوس در آن رشد کرد، ماهیتی نجاتشناختی داشت. در این دیدگاه، [[عیسی مسیح]] نجات دهنده بشریت میباشد و از نجات به خداگونه شدن یا جنبه الاهی یافتن تعبیر میشود. طبیعت انسان برای اینکه جنبه الاهی بیابد باید با طبیعت الاهی متحد شود به گونهای که انسان بتواند در حیات خدا سهیم گردد. این به عقیده پیروان مکتب اسکندریه همان چیزی بود که از طریق تجسم پسر خدا در عیسی مسیح به وقوع پیوست. بدین ترتیب نویسندگان مکتب اسکندریه بر ایده طبیعت انسانیگرفتن لوگوس تأکید خاصی داشتند. | ||
اما نویسندگان مکتب انطاکیه بیشتر دغدغه اخلاقی داشتند تا نجات شناختی، و در مقایسه با پیروان مکتب اسکندریه کمتر به عقاید فلسفی یونان نظر داشتند. اصول تفکر مکتب انطاکیه در مورد هویت مسیح چنین بود: بشر به واسطه اطاعتنکردن از خدا در فساد و تباهی بسر میبرد. از آنجا که انسان به خودی خود قادر نیست از قید گناه رهایی یابد لاجرم خدا شخصا دارد عمل میشود. نجاتدهنده را میفرستد که الوهیت و انسانیت در او متحد گشته است<ref>مک گراث، الیستر، مترجم عیسی دیباج، تهران، کتاب روشن، 1385، 368-370.</ref>. | اما نویسندگان مکتب انطاکیه بیشتر دغدغه اخلاقی داشتند تا نجات شناختی، و در مقایسه با پیروان مکتب اسکندریه کمتر به عقاید فلسفی یونان نظر داشتند. اصول تفکر مکتب انطاکیه در مورد هویت مسیح چنین بود: بشر به واسطه اطاعتنکردن از خدا در فساد و تباهی بسر میبرد. از آنجا که انسان به خودی خود قادر نیست از قید گناه رهایی یابد لاجرم خدا شخصا دارد عمل میشود. نجاتدهنده را میفرستد که الوهیت و انسانیت در او متحد گشته است<ref>مک گراث، الیستر، مترجم عیسی دیباج، تهران، کتاب روشن، 1385، 368-370.</ref>. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
[[کنیسه]] مرکزی در این زمان از لحاظ بزرگی و شکوه بسیار مشهور میباشد. در عصر بطلمیوس رابطه میان یهودیان و حکومت به طور کلی خوب بوده است. تنها دو بار، یکی در 145 و دیگری در 88 قبل از میلاد برخوردهایی که ناشی از کشمکش سیاسی بود به وقوع پیوست. بسیاری از یهودیان حتی در این دوره مانند دیگر مردمان از کلیه حقوق شهری برخوردار بودند. | [[کنیسه]] مرکزی در این زمان از لحاظ بزرگی و شکوه بسیار مشهور میباشد. در عصر بطلمیوس رابطه میان یهودیان و حکومت به طور کلی خوب بوده است. تنها دو بار، یکی در 145 و دیگری در 88 قبل از میلاد برخوردهایی که ناشی از کشمکش سیاسی بود به وقوع پیوست. بسیاری از یهودیان حتی در این دوره مانند دیگر مردمان از کلیه حقوق شهری برخوردار بودند. | ||
مردم اسکندریه به شدت با اینکه یهودیان رسما در | مردم اسکندریه به شدت با اینکه یهودیان رسما در رتبه تبعه درآیند مخالفت میکردند. در زمان حکومت کالیگولا<ref>synagogues</ref> شورشهایی جدی بر علیه یهودیان واقع شد. یهودیان بسیاری کشته شدند، شخصیتهای برجسته آنها علنا مورد تنبیه و شلاقخوردن قرار گرفتند، کنیسهها بسته شد و تمامی یهودیان در یکچهارم شهر محدود شدند. | ||
هنگام مرگ کالیگولا، یهودیان خود را مجهز نمودند و پس از دریافت کمک از [[یهودیان]] [[مصر]] و بعضی از دیگر نواحی بر علیه یونانیان شورش کردند، ولی حرکت آنها توسط رومیان سرکوب شد. | هنگام مرگ کالیگولا، یهودیان خود را مجهز نمودند و پس از دریافت کمک از [[یهودیان]] [[مصر]] و بعضی از دیگر نواحی بر علیه یونانیان شورش کردند، ولی حرکت آنها توسط رومیان سرکوب شد. | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
آنها ادعا کردند که فلسفه یونان مفاهیم خود را از منابع یهودی استخراج نموده است و لذا هیچ گونه تضادی بین این دو سیستم تفکر وجود ندارد. از طرف دیگر آنها از یهودیت نیز تفسیری مخصوص کرده بودند، و مفهوم خدا را در یهودیت به مفهومی انتزاعی و ارتباط او با دنیا را به تفکری متافیزیکی تبدیل نموده بودند. | آنها ادعا کردند که فلسفه یونان مفاهیم خود را از منابع یهودی استخراج نموده است و لذا هیچ گونه تضادی بین این دو سیستم تفکر وجود ندارد. از طرف دیگر آنها از یهودیت نیز تفسیری مخصوص کرده بودند، و مفهوم خدا را در یهودیت به مفهومی انتزاعی و ارتباط او با دنیا را به تفکری متافیزیکی تبدیل نموده بودند. | ||
پایه و اساس ادبیات یهودی هلنی، "سپتواجینت" بود؛ | پایه و اساس ادبیات یهودی هلنی، "سپتواجینت" بود؛ ترجمه یونانی کتاب مقدس، که کمکم در حال تبدیلشدن به اساس فرهنگ دنیای جدید آن زمان بود. | ||
تمایلات دفاعی در فرهنگ یهودی هلنی در | تمایلات دفاعی در فرهنگ یهودی هلنی در ترجمه "سپتواجینت" به وضوح قابل تشخیص میباشد. ادبیات یهودی اسکندریه به دنبال این بود که مفاهیم فرهنگ یهودی هلنی را بیان و آن را میان یهودیان و غیر کلیمیان تبلیغ کند. در میان این نویسندگان یهودی، این فلاسفه بودند که سهم بسزایی در این امر ایفا نمودند. فیلن اسکندرانی مهمترین شخص در میان آنان بود. فرهنگ یهودی اسکندریه پس از او رو به انحطاط گذاشت<ref> Encyclopaedia Judaica ,1945, Fred Skolnik, editor-in-chief, 2nd ed.,v.I, p.632-634</ref>. | ||
=دوران بیزانس= | =دوران بیزانس= |