۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات اشخاص | |||
| عنوان = سید قطب | |||
| تصویر = Seyyede-ghotb.jpg | |||
| | | نام = ابراهیم حسین شاذلی | ||
| | | نامهای دیگر = سید قطب | ||
| | | سال تولد = ۱۹۰۶ م | ||
| | | تاریخ تولد = | ||
| | | محل تولد = مصر | ||
| | | سال درگذشت = | ||
| | | تاریخ درگذشت = | ||
| | | محل درگذشت = | ||
| | | استادان ={{فهرست جعبه افقی | محمود عباس عقاد | ابـو الاعلی مودودی | آخوند خراسانى | }} | ||
| | | شاگردان = | ||
| | | دین = اسلام | ||
|دین | | مذهب = اهل سنت | ||
| | | آثار = {{فهرست جعبه افقی | فی ضلال القرآن | معالم فـی الطـریق}} | ||
| | | فعالیتها = | ||
| | | وبگاه = | ||
}} | |||
'''ابراهیم حسین شاذلی''' مشهور به '''سید قطب''' ادیب برجسته، نویسنده و نظریهپرداز اسلامگرای مصری بود. اندیشهها و نظریات سید قطب تحت تأثیر اندیشههای اندیشمندان معاصر خود نظیر ابوالاعلی مودودی بوده و نقش عمدهای در احیای تفکر بنیادگرای قرن هشتم مانند ابن تیمیه داشـته است. وی در دهه ۱۹۷۰ میلادی بـه عنوان یک ایدئولوگ، نقش رهبری بنیادگرایی [[اخوانالمسلمین]] را به عهده داشته و در ظـهور مـجدد اخـوان در اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی نقش اساسی داشت و یکی از عوامل مهم انـسجام دوباره گروه اخوان المسلمین گردید. امروزه اثرگذاری نظریات سید قطب در فکر و عمل اسلامگرایان پس از او چه در [[مصر]] و چه در کـشورهای عـربی قـابل شناسایی است. بازتاب اندیشه سید قطب در مصر باعث تحولات عمیقی در این کشور شد که از جمله آن مـیتوان بـه انشعاب در سازمان اخوانالمسلمین و به وجود آمدن سـازمانهایی مـانند الجهاد و سایر گروههای رادیکال اسلامی (برخی گروههایی مانند القاعده را بازتابی از اندیشههایی سید قطب میدانند) و نیز جریان ترور [[انور سادات]] (رئیـسجمهور مصر) اشاره کرد. با گذشت سالها از اعدام سید قطب، شـخصیت و اندیشه وی به عنوان یک الگوی مبارز، در ذهن و عمل گروههای اسلامگرا زنده است و هنوز برخی گروهای اسلامگرا وی را به عـنوان رهـبر مـعنوی و الگوی مبارزه خود میدانند. | '''ابراهیم حسین شاذلی''' مشهور به '''سید قطب''' ادیب برجسته، نویسنده و نظریهپرداز اسلامگرای مصری بود. اندیشهها و نظریات سید قطب تحت تأثیر اندیشههای اندیشمندان معاصر خود نظیر ابوالاعلی مودودی بوده و نقش عمدهای در احیای تفکر بنیادگرای قرن هشتم مانند ابن تیمیه داشـته است. وی در دهه ۱۹۷۰ میلادی بـه عنوان یک ایدئولوگ، نقش رهبری بنیادگرایی [[اخوانالمسلمین]] را به عهده داشته و در ظـهور مـجدد اخـوان در اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی نقش اساسی داشت و یکی از عوامل مهم انـسجام دوباره گروه اخوان المسلمین گردید. امروزه اثرگذاری نظریات سید قطب در فکر و عمل اسلامگرایان پس از او چه در [[مصر]] و چه در کـشورهای عـربی قـابل شناسایی است. بازتاب اندیشه سید قطب در مصر باعث تحولات عمیقی در این کشور شد که از جمله آن مـیتوان بـه انشعاب در سازمان اخوانالمسلمین و به وجود آمدن سـازمانهایی مـانند الجهاد و سایر گروههای رادیکال اسلامی (برخی گروههایی مانند القاعده را بازتابی از اندیشههایی سید قطب میدانند) و نیز جریان ترور [[انور سادات]] (رئیـسجمهور مصر) اشاره کرد. با گذشت سالها از اعدام سید قطب، شـخصیت و اندیشه وی به عنوان یک الگوی مبارز، در ذهن و عمل گروههای اسلامگرا زنده است و هنوز برخی گروهای اسلامگرا وی را به عـنوان رهـبر مـعنوی و الگوی مبارزه خود میدانند. | ||
= | == زندگینامه == | ||
در خصوص زندگینامه سید قـطب چـنین میتوان عنوان کرد که: سید قطب در سپتامبر ۱۹۰۶ در شهرستان موشا در ایالات اسیوط در مصر وسطی به دنیا آمـد. نـام اصـلی او سید بن قطب بن ابراهیم ست. او به خانوادهای از نجبای روستایی کـه از نـظر مـالی در تنگنا قرار گرفته بودند، تعلق داشت. مفاهیمیمانند جامعه جاهلی، جامعه اسلامی، جهاد، گروه پیشتاز، حکومت و حاکمیت از نکات کلیدی در بررسی انـدیشه سید قطب است. مهمترین اثر سید قطب به لحاظ سیاسی کتاب معالم فی الطریق است و از این کتاب به عنوان مانیفست گـروههای اسلامگرا یاد میشود.اندیشهها و افکار سید قطب الهامبخش بسیاری از جنبشهای اسلامی در مصر و دنیای [[اسلام]] بوده است و از حیث تاثیرگذاری بر حرکتهای اسلامی یکی از برجستهترین اندیشمندان معاصر است بـه طـوریکـه هنوز میتوان تاثیرات اندیشه وی را در بـسیاری از سـازمانها و گروههای اسلامی در سرتاسر جهان اسلام مشاهده کرد. | در خصوص زندگینامه سید قـطب چـنین میتوان عنوان کرد که: سید قطب در سپتامبر ۱۹۰۶ در شهرستان موشا در ایالات اسیوط در مصر وسطی به دنیا آمـد. نـام اصـلی او سید بن قطب بن ابراهیم ست. او به خانوادهای از نجبای روستایی کـه از نـظر مـالی در تنگنا قرار گرفته بودند، تعلق داشت. مفاهیمیمانند جامعه جاهلی، جامعه اسلامی، جهاد، گروه پیشتاز، حکومت و حاکمیت از نکات کلیدی در بررسی انـدیشه سید قطب است. مهمترین اثر سید قطب به لحاظ سیاسی کتاب معالم فی الطریق است و از این کتاب به عنوان مانیفست گـروههای اسلامگرا یاد میشود.اندیشهها و افکار سید قطب الهامبخش بسیاری از جنبشهای اسلامی در مصر و دنیای [[اسلام]] بوده است و از حیث تاثیرگذاری بر حرکتهای اسلامی یکی از برجستهترین اندیشمندان معاصر است بـه طـوریکـه هنوز میتوان تاثیرات اندیشه وی را در بـسیاری از سـازمانها و گروههای اسلامی در سرتاسر جهان اسلام مشاهده کرد. | ||
=تحصیلات= | == تحصیلات == | ||
سید قطب توانست پیش از رسیدن به سن ۱۰ سـالگی حـافظ کـل قرآن شود. پدرش الحاج قطب ابراهیم نماینده حزب ملی مصطفی کامل در موشا و یکی از مـشترکین"اللوا" نـشریهء ارگان حزب بود. سید قطب به دلیل برپایی جلسات خصوصی مکرر در خانه پدرش، در نـوجوانی یـک فرد آگاه سیاسی شد و ضمن طرفداری از ناسیونالیسم ضد انگلیسی مطبوعات و آثار جهانی را از کتابفـروشان دوره گرد محلی تهیه میکرد و میخواند. در این زمان به دلیل هوش وافر سید،خانوادهاش تـصمیم گـرفتند وی را بـه قاهره بفرستند. | سید قطب توانست پیش از رسیدن به سن ۱۰ سـالگی حـافظ کـل قرآن شود. پدرش الحاج قطب ابراهیم نماینده حزب ملی مصطفی کامل در موشا و یکی از مـشترکین"اللوا" نـشریهء ارگان حزب بود. سید قطب به دلیل برپایی جلسات خصوصی مکرر در خانه پدرش، در نـوجوانی یـک فرد آگاه سیاسی شد و ضمن طرفداری از ناسیونالیسم ضد انگلیسی مطبوعات و آثار جهانی را از کتابفـروشان دوره گرد محلی تهیه میکرد و میخواند. در این زمان به دلیل هوش وافر سید،خانوادهاش تـصمیم گـرفتند وی را بـه قاهره بفرستند. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۳: | ||
پس از درگـیریهای ۱۹۴۵ بین اخـوان المـسلمین و رهـبران انقلاب مصر، سید قـطب و دیگر رهبران اخوانالمسلمین زندانی شدند. پس از آزادی از زندان دوباره در سال ۱۹۶۵ به زندان افکنده شد و به اتـهام تـوطئه علیه نظام سیاسی حاکم به هـمراه جـمعی از دوسـتانش در سـال ۱۹۶۶ اعـدام گردید. | پس از درگـیریهای ۱۹۴۵ بین اخـوان المـسلمین و رهـبران انقلاب مصر، سید قـطب و دیگر رهبران اخوانالمسلمین زندانی شدند. پس از آزادی از زندان دوباره در سال ۱۹۶۵ به زندان افکنده شد و به اتـهام تـوطئه علیه نظام سیاسی حاکم به هـمراه جـمعی از دوسـتانش در سـال ۱۹۶۶ اعـدام گردید. | ||
=استادان= | == استادان == | ||
زندگی ادبی و روشنفکری سید قطب عمیقا در اثر برخورد با محمود عباس عقاد یـکی از پیـشوایان ادبـی آن عصر شکل گرفت. و دومین فردی که افـکار سـید را تـحت تـأثیر قـرار داد، ابـو الاعلی مودودی بود. سید بیش از همه به عقاید او احترام میگذاشت و شالوده فکری او نیز مشابه مبنای مودودی بود. هنگامیکه در دادگاه نظامی از سید پرسیدند آیا نظر ابو الاعـلی مودودی در تکوین آزادی وی دخالت دم و عقیده من همان عقیده اوست." | زندگی ادبی و روشنفکری سید قطب عمیقا در اثر برخورد با محمود عباس عقاد یـکی از پیـشوایان ادبـی آن عصر شکل گرفت. و دومین فردی که افـکار سـید را تـحت تـأثیر قـرار داد، ابـو الاعلی مودودی بود. سید بیش از همه به عقاید او احترام میگذاشت و شالوده فکری او نیز مشابه مبنای مودودی بود. هنگامیکه در دادگاه نظامی از سید پرسیدند آیا نظر ابو الاعـلی مودودی در تکوین آزادی وی دخالت دم و عقیده من همان عقیده اوست." | ||
تأثیر ابو الاعلی مودودی بر سید قطب بهطور کامل میتوان در کـتاب"مـعالم فی الطریق"مشاهده کرد. سید در سراسر این کتاب از دو مفهوم "عبودیت" و "حکمیت"به عنوان کلید رابطهء انسان و خداوند نام میبرد. این دو اصطلاح در کتاب المصطلحات، "اللّه، الرب، العباده، الدین"را آنچنانکه در دوران رسالت پیامبر و تـوسط اعـراب درک میشد | تأثیر ابو الاعلی مودودی بر سید قطب بهطور کامل میتوان در کـتاب "مـعالم فی الطریق" مشاهده کرد. سید در سراسر این کتاب از دو مفهوم "عبودیت" و "حکمیت"به عنوان کلید رابطهء انسان و خداوند نام میبرد. این دو اصطلاح در کتاب المصطلحات، "اللّه، الرب، العباده، الدین"را آنچنانکه در دوران رسالت پیامبر و تـوسط اعـراب درک میشد ریشهیابی کند، نه آنچنانکه در طول قرنهای معاصر تفسیر شده است. سید قطب همچون مودودی، تنها حکمیت قانونی و شرعی را در یک جامعه اسـلامی حـکمیت خداوندی میداند. به همین تـرتیب خـداوند تنها موضوع عبادت و ستایش است. | ||
رژیم هم تنها میتواند با "الحکم بما انزل اللّه"به اعمال حکمیت بپردازد،فقط حکومتی عادلانه است که نـشان اله داسته باشد و تنها قـانونی کـه در برابر تباهی و فساد و تبدیل شدن به وسیلهای در خدمت یک مستبد مصونیت دارد، قانونی است که بر اساس کتاب خداوند (شریعت اللّه) استوار باشد. در جامعه جاهلی بر خلاف جامعه اسلامی حکمیت مطلق بـه خـدا نیست و متعلق به دیگران است. ویژگی جامعه جاهلی با اوج رساندن صاحب قدرت، چه فرد، چه طبقه و یا حزب و ستایش وی از سوی مردم است. | رژیم هم تنها میتواند با "الحکم بما انزل اللّه"به اعمال حکمیت بپردازد،فقط حکومتی عادلانه است که نـشان اله داسته باشد و تنها قـانونی کـه در برابر تباهی و فساد و تبدیل شدن به وسیلهای در خدمت یک مستبد مصونیت دارد، قانونی است که بر اساس کتاب خداوند (شریعت اللّه) استوار باشد. در جامعه جاهلی بر خلاف جامعه اسلامی حکمیت مطلق بـه خـدا نیست و متعلق به دیگران است. ویژگی جامعه جاهلی با اوج رساندن صاحب قدرت، چه فرد، چه طبقه و یا حزب و ستایش وی از سوی مردم است. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۰: | ||
در اینجا سید قطب علت شقاوت انسان در جهان معاصر را استیلای تمدن جدید و ارزشهای آن میداند و از نـگاه او ایـن ارزشها نیز، ارزشهای مادی و مخالف فطرت انسانی است کـه نـزاع بین افراد و بلکه در درون هرفرد را گسترش میدهد، این خودمحوریها، به نزاع بین گروهها و ملتها و کشورها تبدیل میشود. همانگونه کـه در دو جـنگ جـهانی و صدها درگیری که به سبب تمدن جدید در گوشه و کنار جـهان رخ داده شاهد بودهایم. | در اینجا سید قطب علت شقاوت انسان در جهان معاصر را استیلای تمدن جدید و ارزشهای آن میداند و از نـگاه او ایـن ارزشها نیز، ارزشهای مادی و مخالف فطرت انسانی است کـه نـزاع بین افراد و بلکه در درون هرفرد را گسترش میدهد، این خودمحوریها، به نزاع بین گروهها و ملتها و کشورها تبدیل میشود. همانگونه کـه در دو جـنگ جـهانی و صدها درگیری که به سبب تمدن جدید در گوشه و کنار جـهان رخ داده شاهد بودهایم. | ||
==حیات فکری== | == حیات فکری == | ||
حیات فکری سید قطب را بر اساس رویکردهای ایدئولوژیکس مـیتوان بـه چـهار مرحله تقسیم کرد که عبارتند از: | حیات فکری سید قطب را بر اساس رویکردهای ایدئولوژیکس مـیتوان بـه چـهار مرحله تقسیم کرد که عبارتند از: | ||
==دورهٔ شک و | == دورهٔ شک و تردی د== | ||
خـود سید قطب تصریح کرده که ده سال را در الحاد گذرانده است. در دوره احتمالا الحاد یا حداقل شک و تـردید (۵۳-۱۹۵۲) سید قطب بیشترین آثار ادبی و نقدیاش را نـوشته اسـت. وی در نوشتههای این دوره بسیاری مباحثی را که هیچ ارتباطی با اسلام نداشته مطرح کـرد. مـهمه الشـاعر که در سال ۱۹۳۲ چاپ شد معتقد است شاعر است که میتواند حقیقت و ارزشها را بـه بـشریت بـرساند نه پیامبر. صریحترین مدرکی که وضعیت فکری او را در این دوره باز میتاباند مقالهایست در ۱۷ مـه ۱۹۳۴ در مجله الاهرام که در آن به صراحتخواهان آن شد که مردم لخت مادرزاد زندگی کنند. | خـود سید قطب تصریح کرده که ده سال را در الحاد گذرانده است. در دوره احتمالا الحاد یا حداقل شک و تـردید (۵۳-۱۹۵۲) سید قطب بیشترین آثار ادبی و نقدیاش را نـوشته اسـت. وی در نوشتههای این دوره بسیاری مباحثی را که هیچ ارتباطی با اسلام نداشته مطرح کـرد. مـهمه الشـاعر که در سال ۱۹۳۲ چاپ شد معتقد است شاعر است که میتواند حقیقت و ارزشها را بـه بـشریت بـرساند نه پیامبر. صریحترین مدرکی که وضعیت فکری او را در این دوره باز میتاباند مقالهایست در ۱۷ مـه ۱۹۳۴ در مجله الاهرام که در آن به صراحتخواهان آن شد که مردم لخت مادرزاد زندگی کنند. | ||
==دورهٔ رویـکرد سـکولار اسـلامی== | == دورهٔ رویـکرد سـکولار اسـلامی == | ||
در دورهٔ رویـکرد سـکولار اسـلامی (۴۶-۱۹۳۵) سید قطب هوادار کسانی مانند احمد امین میشود که سعی در ثبات مـعنویت و روحـانیت شرق در مقابل مادیت غرب دارند. منظور از این روحانیت ایمان به جهان فرای ایـن جـهان مـادی است. در این مقطع وی به اسلام به عنوان بخشی از فرهنگ ملی خود مینگرد. | در دورهٔ رویـکرد سـکولار اسـلامی (۴۶-۱۹۳۵) سید قطب هوادار کسانی مانند احمد امین میشود که سعی در ثبات مـعنویت و روحـانیت شرق در مقابل مادیت غرب دارند. منظور از این روحانیت ایمان به جهان فرای ایـن جـهان مـادی است. در این مقطع وی به اسلام به عنوان بخشی از فرهنگ ملی خود مینگرد. | ||
زیرا قـرآن قـوانین و نظم اجتماعیای را عرضه میکن که بیشترین تأثیر را بر ذهنیت مصری داشته اسـت، امـا دیـن وحدت سیاسی نمیآفریند. در این جاست که سید قطب [[ناسیونالیسم]] عربی را به عنوان [[ایدئولوژی]] میپذیرد و حـتی بـه اسـلام از زاویه "روح عربی ناب" آن مینگرد و [[محمد]] (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را "الرجل العربی" میشمارد. در این دوره نوشتههای سید قـطب دربـاره مسائل اجتماعی نشان قومی (ناسیونالیستی) و سکولار دارد. | زیرا قـرآن قـوانین و نظم اجتماعیای را عرضه میکن که بیشترین تأثیر را بر ذهنیت مصری داشته اسـت، امـا دیـن وحدت سیاسی نمیآفریند. در این جاست که سید قطب [[ناسیونالیسم]] عربی را به عنوان [[ایدئولوژی]] میپذیرد و حـتی بـه اسـلام از زاویه "روح عربی ناب" آن مینگرد و [[محمد]] (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را "الرجل العربی" میشمارد. در این دوره نوشتههای سید قـطب دربـاره مسائل اجتماعی نشان قومی (ناسیونالیستی) و سکولار دارد. | ||
==دورهٔ گرایش اسلامی معتدل== | == دورهٔ گرایش اسلامی معتدل == | ||
در دورهٔ گرایش اسلامی معتدل (۵۶-۱۹۴۶) سید قطب مقالهء"مـدارص للسـخط"را در سال ۱۹۴۶ که نخستین مقالهایدئولوژیک اسلامیاش بود به چاپ رساند و نخستین و عـمدهترین کـار و ایدئولوژیک اسلامیاش یعنی کتاب"العداله الاجتماعی فـی الاسـلام"را پیـش از مسافرت به آمریکا (در سال ۱۹۴۸) به پایان بـرد. وی در ایـن کتاب به بیانی شدیدا اسلامی دل مشغول عدالت اجتماعی است. در این دوره دیدگاههای سید قـطب بـه اخوانالمسلمین نزدیک میشد و خـود وی نـیز ارتباطاتی بـا اخـوان بـرقرار میکرد، ولی به این جماعت نپیوست. زیـرا مـیخواست استقلال خود را به عنوان یک متفکر حفظ کند. | در دورهٔ گرایش اسلامی معتدل (۵۶-۱۹۴۶) سید قطب مقالهء"مـدارص للسـخط"را در سال ۱۹۴۶ که نخستین مقالهایدئولوژیک اسلامیاش بود به چاپ رساند و نخستین و عـمدهترین کـار و ایدئولوژیک اسلامیاش یعنی کتاب"العداله الاجتماعی فـی الاسـلام"را پیـش از مسافرت به آمریکا (در سال ۱۹۴۸) به پایان بـرد. وی در ایـن کتاب به بیانی شدیدا اسلامی دل مشغول عدالت اجتماعی است. در این دوره دیدگاههای سید قـطب بـه اخوانالمسلمین نزدیک میشد و خـود وی نـیز ارتباطاتی بـا اخـوان بـرقرار میکرد، ولی به این جماعت نپیوست. زیـرا مـیخواست استقلال خود را به عنوان یک متفکر حفظ کند. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۱: | ||
بعضی معتقدند که در فاصله ماهها پیش و پس از انقلاب ۱۹۵۲ سید قطب به طور منظم با ناصر ملاقات میکرد. اما زمانی که فـهمید "افسران آزاد" در پی تأسیس نظام اسلامی نیستند از آنان کناره گرفت. در سال ۱۹۴۵ پس از ترور نافرجام ناصر، سید قطب همراه گروهی پر شما از اخوانالمسلمین به زندان افتاد و در سال ۱۹۵۵ پس از یک محاکمه به ۵۲ سال زندان با اعـمال شـاقه محکوم شد. شرایط بازگشت او نسبتا انعطافپذیر بود و به او امکان داد تا نوشتن کتاب"فی ضلال القرآن"را آغاز کرد. <br> | بعضی معتقدند که در فاصله ماهها پیش و پس از انقلاب ۱۹۵۲ سید قطب به طور منظم با ناصر ملاقات میکرد. اما زمانی که فـهمید "افسران آزاد" در پی تأسیس نظام اسلامی نیستند از آنان کناره گرفت. در سال ۱۹۴۵ پس از ترور نافرجام ناصر، سید قطب همراه گروهی پر شما از اخوانالمسلمین به زندان افتاد و در سال ۱۹۵۵ پس از یک محاکمه به ۵۲ سال زندان با اعـمال شـاقه محکوم شد. شرایط بازگشت او نسبتا انعطافپذیر بود و به او امکان داد تا نوشتن کتاب"فی ضلال القرآن"را آغاز کرد. <br> | ||
==دورهٔ رادیکال== | == دورهٔ رادیکال == | ||
سید دورهٔ رادیکال (۶۶-۱۳۵۶) را در زندان و بیشتر ایام زندان را در بیمارستان زنـدان سـر کرد. وی در بیمارستان هم امکان نوشتن را داشته است. بنابر برخی از نوشتهها سید قطب در ۱۹۴۶ با دخالتهای عبد الاسلام عارف رئیسجمهور وقت عراق آزاد شد که پس از آزادی بـه فردی تبدیل شد که بـقایای طـرفداران و حامیان اخوان در اطرافش گرد آمدند. | سید دورهٔ رادیکال (۶۶-۱۳۵۶) را در زندان و بیشتر ایام زندان را در بیمارستان زنـدان سـر کرد. وی در بیمارستان هم امکان نوشتن را داشته است. بنابر برخی از نوشتهها سید قطب در ۱۹۴۶ با دخالتهای عبد الاسلام عارف رئیسجمهور وقت عراق آزاد شد که پس از آزادی بـه فردی تبدیل شد که بـقایای طـرفداران و حامیان اخوان در اطرافش گرد آمدند. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۸: | ||
بررسیکنندگان تحول فکری سید قطب معتقدند تندروی او پس از سـال ۱۹۵۲م آشـکار شد. وی در همین دوره عضو اخوانالمسلمین شد. اما پس از سال ۴۵۹۱م کههمراه هزاران تن از شخصیتهای اخوان در نتیجه برخورد نـخست جـمال عبدالناصر با اخوان، برای نخستین بار وارد زندان شد،چیزی درباره حاکمیت و جـاهلیت نـنوشت. وی در زندان به نگارش تفسیر مشهور "فی ضلال القرآن" اقدام نمود و در این تفسیر برای اولین بـار ایده حاکمیت و نگرش جاهلیت را مطرح کرد.<br> | بررسیکنندگان تحول فکری سید قطب معتقدند تندروی او پس از سـال ۱۹۵۲م آشـکار شد. وی در همین دوره عضو اخوانالمسلمین شد. اما پس از سال ۴۵۹۱م کههمراه هزاران تن از شخصیتهای اخوان در نتیجه برخورد نـخست جـمال عبدالناصر با اخوان، برای نخستین بار وارد زندان شد،چیزی درباره حاکمیت و جـاهلیت نـنوشت. وی در زندان به نگارش تفسیر مشهور "فی ضلال القرآن" اقدام نمود و در این تفسیر برای اولین بـار ایده حاکمیت و نگرش جاهلیت را مطرح کرد.<br> | ||
==معالم فـی الطـریق== | == معالم فـی الطـریق == | ||
معالم فـی الطـریق ثمره زندگی قطب و اوج آثار ادبی و فکری سید قطب است که قسمت اعظم آن به موعظه اسلامی ربطی ندارد و سند مهمی است که به ایدئولوژی جنبش اسلامی مربوط میشود. اقدامات گرایشات عمده جـنبش مذکور، در اصولیکه در کتاب معلم فی طریق مندرج است به روشی به چشم میخورد و بدین ترتیب بود که معالم فی الطریق در نهایت به مانیفست اغلب جنبشهای اسلامگرا تبدیل شد. به عـبارتی مـعالم فی الطریق دروازهء رسیدن به ایدئولوژی جنبش اسلامی دهه ۱۹۷۰ میباشد. | معالم فـی الطـریق ثمره زندگی قطب و اوج آثار ادبی و فکری سید قطب است که قسمت اعظم آن به موعظه اسلامی ربطی ندارد و سند مهمی است که به ایدئولوژی جنبش اسلامی مربوط میشود. اقدامات گرایشات عمده جـنبش مذکور، در اصولیکه در کتاب معلم فی طریق مندرج است به روشی به چشم میخورد و بدین ترتیب بود که معالم فی الطریق در نهایت به مانیفست اغلب جنبشهای اسلامگرا تبدیل شد. به عـبارتی مـعالم فی الطریق دروازهء رسیدن به ایدئولوژی جنبش اسلامی دهه ۱۹۷۰ میباشد. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۳: | ||
در بخش مـقدماتی"مـعالم فی الطریق"مفهوم و مقصود این کتاب به آشکارا بیان شده است و ایـنکه امـروزه بشریت بر لبه پرتگاه قرار گرفته اسـت و خـطر نـابودی، او را تهدید میکند و ذکر این مطلب که در تـحلیل نـهایی هم ایدئولوژیهای فردگرا و هم جمعگرا هردو شکست خوردهاند، اکنون در بحرانیترین دورانها و به هـنگامی کـه آشوب و سردرگمی حاکم است نـوبت اسـلام رسیده اسـت و فـرصتی بـرای امت اسلامی است که نقش خـود را ایـفا کند. عصر اسلام است، اسلامی که اختراعات مادی این جهان را رد نمیکـند بـلکه آن را اولین وظیفه بشر میداند، زیرا [[خـداوند]] انسان را خلیفه خود در جـهان قـرار داده است تا تحت بعضی شـرایط بـه عبادت خدا بپردازد و اهداف انسانی را تحقق بخشد. | در بخش مـقدماتی"مـعالم فی الطریق"مفهوم و مقصود این کتاب به آشکارا بیان شده است و ایـنکه امـروزه بشریت بر لبه پرتگاه قرار گرفته اسـت و خـطر نـابودی، او را تهدید میکند و ذکر این مطلب که در تـحلیل نـهایی هم ایدئولوژیهای فردگرا و هم جمعگرا هردو شکست خوردهاند، اکنون در بحرانیترین دورانها و به هـنگامی کـه آشوب و سردرگمی حاکم است نـوبت اسـلام رسیده اسـت و فـرصتی بـرای امت اسلامی است که نقش خـود را ایـفا کند. عصر اسلام است، اسلامی که اختراعات مادی این جهان را رد نمیکـند بـلکه آن را اولین وظیفه بشر میداند، زیرا [[خـداوند]] انسان را خلیفه خود در جـهان قـرار داده است تا تحت بعضی شـرایط بـه عبادت خدا بپردازد و اهداف انسانی را تحقق بخشد. | ||
==مفاهیم اساسی در گفتمان سیاسی ایشان== | == مفاهیم اساسی در گفتمان سیاسی ایشان == | ||
==جـامعه اسلامی و جامعه جاهلی== | == جـامعه اسلامی و جامعه جاهلی == | ||
از دیدگاه سـید قـطب، اسـلام جز دو نوع از جـوامع را نـمیشناسد: جامعه اسلامی و جامعه جـاهلی. | از دیدگاه سـید قـطب، اسـلام جز دو نوع از جـوامع را نـمیشناسد: جامعه اسلامی و جامعه جـاهلی. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۰: | ||
چهارم، مبادی اجتماعیای که شریعت بر پایـه انـها قرار دارد، پیشرو است و شریعت را به جلو حرکت داده است و هنوز بر پایهء این نـقش تـوانا اسـت زیرا همیشه از اوضاع اجتماعی موجود پیشی گرفته است. | چهارم، مبادی اجتماعیای که شریعت بر پایـه انـها قرار دارد، پیشرو است و شریعت را به جلو حرکت داده است و هنوز بر پایهء این نـقش تـوانا اسـت زیرا همیشه از اوضاع اجتماعی موجود پیشی گرفته است. | ||
==حاکمیت== | == حاکمیت == | ||
حاکمیت یکی از بنیادیترین مفاهیم در انـدیشه قطب است؛ به اقتضای "لا اله الا اللّه" هیچ حاکمیتی جز برای خدا نیست و هچ شریعتی جز شریعت خـدا و هچ سلطهای برای کسی بر کسی نیست، زیرا هرگونه سلطه از آن خداست. سید قطب در طرح این ایده و نظریه نیز از ابوالاعلی مودودی نیز متاثر بود که حاکمیت خدا را در مقابل حاکمیت بشر قرار مـیداد و تکیه بر هر منبعی جز خدا را در تنظیم امور جامعه در مقابل توحید میشمارد. | حاکمیت یکی از بنیادیترین مفاهیم در انـدیشه قطب است؛ به اقتضای "لا اله الا اللّه" هیچ حاکمیتی جز برای خدا نیست و هچ شریعتی جز شریعت خـدا و هچ سلطهای برای کسی بر کسی نیست، زیرا هرگونه سلطه از آن خداست. سید قطب در طرح این ایده و نظریه نیز از ابوالاعلی مودودی نیز متاثر بود که حاکمیت خدا را در مقابل حاکمیت بشر قرار مـیداد و تکیه بر هر منبعی جز خدا را در تنظیم امور جامعه در مقابل توحید میشمارد. | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۲: | ||
تـنها یـک دارالاسلام و آن همان است که دولتی اسلامی در آن برپا و شریعت خدا بر آن حـاکم اسـت و حدود خدا اقامه میشود و مسلمانان یار و دوست یکدیگرند. جز این دارالحرب است و رابطه مسلمانان بـا آن یـا جـنگ و پیکار است یا صلح بر مبنای امان. | تـنها یـک دارالاسلام و آن همان است که دولتی اسلامی در آن برپا و شریعت خدا بر آن حـاکم اسـت و حدود خدا اقامه میشود و مسلمانان یار و دوست یکدیگرند. جز این دارالحرب است و رابطه مسلمانان بـا آن یـا جـنگ و پیکار است یا صلح بر مبنای امان. | ||
==گروه پیشتاز== | == گروه پیشتاز == | ||
سید قطب در کتاب"مـعالم فـی الطریق"پس از طرح ویژگیهای جامعه جاهلی و جامعه اسلامی، به این مسأله میپردازد کـه بـرای تـبدیل جامعه جاهلی به جامعه اسلامی چه باید کرد؟ وی در همین کتاب میگوید: "ما بدون شک از مـوضوع کـاملا جدیدی اطلاع داریم که بشریت به آن آگاه نیست و نمیداند چگونه آن را بسازد! بدین تـرتیب بـاید ایـن موضوع را در عمل و کردار هماهنگ کرد و از طریق آن امتی باید بوجود آید تا رستاخیز کشورهای اسلامی را بـه ضـرورت تبدیل کند. | سید قطب در کتاب"مـعالم فـی الطریق"پس از طرح ویژگیهای جامعه جاهلی و جامعه اسلامی، به این مسأله میپردازد کـه بـرای تـبدیل جامعه جاهلی به جامعه اسلامی چه باید کرد؟ وی در همین کتاب میگوید: "ما بدون شک از مـوضوع کـاملا جدیدی اطلاع داریم که بشریت به آن آگاه نیست و نمیداند چگونه آن را بسازد! بدین تـرتیب بـاید ایـن موضوع را در عمل و کردار هماهنگ کرد و از طریق آن امتی باید بوجود آید تا رستاخیز کشورهای اسلامی را بـه ضـرورت تبدیل کند. | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۲: | ||
از جمله مواردی کـه باعث اختلاف و برداشتها و تفاسیر متضادی از سوی مریدان سید قطب شد، همین بحث پیشتاز و نقش پیـشتاز در جـامعه جاهلی بود. اختلاف بر سر ایـن مـسائل بـاعث شـکاف مـیان طرفداران قطب شـد. گـروه بزرگی از خوان جوان به رهبری" [[شیخ شکری احمد مصطفی]]"به تفسیر و اجرای دقیق نظرات قطب مـعتقد کـردند. ایـن گروه که خود را در جامعه المسلمین میخوانند بـعدا بـه عـنوان التـکفیر و الهـجره مـعروف شدند و بر اساس تفسیر متفاوت دیگر گروههایی مانند: جامعه التکفیر، جامعه الحرکیه و جامعه العزله الشعوریه تشکیل شد. | از جمله مواردی کـه باعث اختلاف و برداشتها و تفاسیر متضادی از سوی مریدان سید قطب شد، همین بحث پیشتاز و نقش پیـشتاز در جـامعه جاهلی بود. اختلاف بر سر ایـن مـسائل بـاعث شـکاف مـیان طرفداران قطب شـد. گـروه بزرگی از خوان جوان به رهبری" [[شیخ شکری احمد مصطفی]]"به تفسیر و اجرای دقیق نظرات قطب مـعتقد کـردند. ایـن گروه که خود را در جامعه المسلمین میخوانند بـعدا بـه عـنوان التـکفیر و الهـجره مـعروف شدند و بر اساس تفسیر متفاوت دیگر گروههایی مانند: جامعه التکفیر، جامعه الحرکیه و جامعه العزله الشعوریه تشکیل شد. | ||
===جهاد=== | === جهاد === | ||
سید قطب در بخشی از کتاب"معالم فی الطریق"تـحت عنوان"الجهاد فی سبیل اللّه" توضیح میدهد که منظورش از مفهوم جهاد تمامی معانی آن است و نه آنطور که مأیوس و شکست خوردگان آن را تا حد "جنگ دفاعی" پایین آوردهاند و یاد آن را با مـبارزه درونـی مؤمن علیه تهدیدها و هوسها محدود میکنند. اگر فکر کنیم که تنها با حرف میتوانیم به جهاد مبادرت ورزیم به بیراهه و سراب رفتهایم: برقراری حکومت خداوند بر روی زمین و محو حـکومت بـشری، گرفتن قدرت از دست بندگان غاصب و برگرداندن آن به خداوند، اقتدار بر اساس قانون الهی، و از بین بردن قوانین ساخته بشر تنها از طریق موعظه و حـرف صـورت نخواهد گرفت. | سید قطب در بخشی از کتاب"معالم فی الطریق"تـحت عنوان"الجهاد فی سبیل اللّه" توضیح میدهد که منظورش از مفهوم جهاد تمامی معانی آن است و نه آنطور که مأیوس و شکست خوردگان آن را تا حد "جنگ دفاعی" پایین آوردهاند و یاد آن را با مـبارزه درونـی مؤمن علیه تهدیدها و هوسها محدود میکنند. اگر فکر کنیم که تنها با حرف میتوانیم به جهاد مبادرت ورزیم به بیراهه و سراب رفتهایم: برقراری حکومت خداوند بر روی زمین و محو حـکومت بـشری، گرفتن قدرت از دست بندگان غاصب و برگرداندن آن به خداوند، اقتدار بر اساس قانون الهی، و از بین بردن قوانین ساخته بشر تنها از طریق موعظه و حـرف صـورت نخواهد گرفت. | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۴۰: | ||
هریک از این دو ابزار زمـینه کـاربرد خـاص خود را داشتهاند: شمشیر برای مطیع ساختن و مقهور کردن سرزمینهایی به کار میرفت که تحت حکومت غیر مسلمانان قـرار داشت، اینشیوه مشترکین داخلی اینسرزمینها را وا میداشت تا به اسلام بگروند و یا با مـرگ روبـهرو شـوند. از طرف دیگر، [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] به زور وادار به گرویدند به اسلام نمیشوند، در عوض قرار بر این بـود تا آنها را تنها با قدرت کتاب و به عبارت دیگر با موعظه به ایـمان آوردن دعوت کرد. | هریک از این دو ابزار زمـینه کـاربرد خـاص خود را داشتهاند: شمشیر برای مطیع ساختن و مقهور کردن سرزمینهایی به کار میرفت که تحت حکومت غیر مسلمانان قـرار داشت، اینشیوه مشترکین داخلی اینسرزمینها را وا میداشت تا به اسلام بگروند و یا با مـرگ روبـهرو شـوند. از طرف دیگر، [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] به زور وادار به گرویدند به اسلام نمیشوند، در عوض قرار بر این بـود تا آنها را تنها با قدرت کتاب و به عبارت دیگر با موعظه به ایـمان آوردن دعوت کرد. | ||
==حکومت== | == حکومت == | ||
===نـقش و جـایگاه مردم در حکومت اسلامی=== | === نـقش و جـایگاه مردم در حکومت اسلامی === | ||
نقش مردم در نظام سیاسی اسلام یا حاکمیت اسلامی (که سید قطب شورا را نوع حکومت قطعی اسلامی میداند) از نظر سید قطب این است: مجریان شریعت را انتخاب کنند امـا کسی که به اجرای قانون اقدام میکند قانونگذار نیست تنها مجری است. او حق اقدام به اجرا از طریق انتخاب مردم به دست میآورد، اطاعت واجب از او اطاعت از شخص او نیست، بلکه اطاعت از شریعت خـداست کـه وی به اجرای آن اقدام کرده است و در صورت تجاوز از شریعت خدا حق اطاعت بر مردم ندارد. پس اگر اختلافی بر سر یکی از امور اجرایی پدید آمد،حکم مسأله همان است که شریعت گـفته اسـت. | نقش مردم در نظام سیاسی اسلام یا حاکمیت اسلامی (که سید قطب شورا را نوع حکومت قطعی اسلامی میداند) از نظر سید قطب این است: مجریان شریعت را انتخاب کنند امـا کسی که به اجرای قانون اقدام میکند قانونگذار نیست تنها مجری است. او حق اقدام به اجرا از طریق انتخاب مردم به دست میآورد، اطاعت واجب از او اطاعت از شخص او نیست، بلکه اطاعت از شریعت خـداست کـه وی به اجرای آن اقدام کرده است و در صورت تجاوز از شریعت خدا حق اطاعت بر مردم ندارد. پس اگر اختلافی بر سر یکی از امور اجرایی پدید آمد،حکم مسأله همان است که شریعت گـفته اسـت. | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۸: | ||
محکمههای ویژهای برای مردم و محکمههای ویژهای برای وزیران یا غیر وزیران وجود نخواهد داشت. در چنین نظامی، حاکم کل با هرکدام از افـراد مـردم در بـرابر دستگاه قضایی بدون تبعیض و برتری خواهند ایستاد. مـا بـه نظامی فرامیخوانیم که همه شهروندان را از حق عمومی، ثروتهای عمومی برخوردار کند زیرا مالک اصلی این ثروت جماعت (جامعه) اسـت کـه بـه جانشینی خدا مالک آن شده است. | محکمههای ویژهای برای مردم و محکمههای ویژهای برای وزیران یا غیر وزیران وجود نخواهد داشت. در چنین نظامی، حاکم کل با هرکدام از افـراد مـردم در بـرابر دستگاه قضایی بدون تبعیض و برتری خواهند ایستاد. مـا بـه نظامی فرامیخوانیم که همه شهروندان را از حق عمومی، ثروتهای عمومی برخوردار کند زیرا مالک اصلی این ثروت جماعت (جامعه) اسـت کـه بـه جانشینی خدا مالک آن شده است. | ||
===عدالت اجتماعی در حکومت=== | === عدالت اجتماعی در حکومت === | ||
سـید قطب در ضمن نگرش شمولیاش به اسلام به این مسأله پرداخته است. وی عدالت اجتماعی را مبتنی بر سه پایـه مـیداند: آزادی درونـی متکی بر رهایی از ارزشهای مال و جاه و حسب و نسب و شهوت. برابری انـسانی، مـسؤلیت تعهد اجتماعی مبتنی بر نظام زکات و احسان و تربیت اخلاقی. | سـید قطب در ضمن نگرش شمولیاش به اسلام به این مسأله پرداخته است. وی عدالت اجتماعی را مبتنی بر سه پایـه مـیداند: آزادی درونـی متکی بر رهایی از ارزشهای مال و جاه و حسب و نسب و شهوت. برابری انـسانی، مـسؤلیت تعهد اجتماعی مبتنی بر نظام زکات و احسان و تربیت اخلاقی. | ||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۵: | ||
اما سرچشمه نیرو و آب چشمهها و اماکن عامالمنفعه را افراد نمیتوانند محصور و تملک کـنند. ایـن منابع با توجه به ارتباطی که با مصالح و منافع جامعه دارند بـه عـنوان دارایـیهای عمومی جامعه مورد استفاده عمومی باقی میماند. سید قطب مهمترین ضوابط و اصول توزیع ثروت را مالیات مـتفاوت، تـامین اجتماعی، زکات همیاری، تحریم ربا و اجرای قانون، از کجا آوردهاید؟ میداند. | اما سرچشمه نیرو و آب چشمهها و اماکن عامالمنفعه را افراد نمیتوانند محصور و تملک کـنند. ایـن منابع با توجه به ارتباطی که با مصالح و منافع جامعه دارند بـه عـنوان دارایـیهای عمومی جامعه مورد استفاده عمومی باقی میماند. سید قطب مهمترین ضوابط و اصول توزیع ثروت را مالیات مـتفاوت، تـامین اجتماعی، زکات همیاری، تحریم ربا و اجرای قانون، از کجا آوردهاید؟ میداند. | ||
===خاستگاه مشروعیت اسـلامی=== | === خاستگاه مشروعیت اسـلامی === | ||
یـکی از ویژگیهایی که سید قطب برای نظام اسلامی برشمرد ربانیت است.این ویژگی وجه متمایز و تفرد نظام اسـلامی از دیـگر نظامهایی که بشر شناخته و از آن جمله نظام تئوکراسی (یزدانسالاری) است که حـاکم در آن قـدرتش را یا از رجال دین و یا از طریق حق اله بـه وصـف ضلاللّه (سایه خدا) در زمین میگیرد. نظام اسـلامی از نـظام یزدانسالاری هم متمایز است. | یـکی از ویژگیهایی که سید قطب برای نظام اسلامی برشمرد ربانیت است.این ویژگی وجه متمایز و تفرد نظام اسـلامی از دیـگر نظامهایی که بشر شناخته و از آن جمله نظام تئوکراسی (یزدانسالاری) است که حـاکم در آن قـدرتش را یا از رجال دین و یا از طریق حق اله بـه وصـف ضلاللّه (سایه خدا) در زمین میگیرد. نظام اسـلامی از نـظام یزدانسالاری هم متمایز است. | ||
زیرا حاکم در نظام اسلامی، قدرتش را از رجال دین نـمی گـیرد و با ادعای حق الهی نـیز حـکومت را بدست نـمیگیرد. حـاکم در نـظام اسلامی، حق عهدهداری حکومت را از راه بیعت آزادانـه کـسب میکند و حق اطاعت دیگران از خویش را هم تنها از طریق اجرای [[شریعت]] خدا بـدست مـیآورد. تفاوت بزرگی بین این مبنا و مـبنای نظام تئوکراتیک-چنانکه اروپا شـناخته و تـجربه کرده وجود دارد، ربانیت در نظام اسـلامی، ربـانیت شریعت است و نه ربانیت امرا و حاکمان. | زیرا حاکم در نظام اسلامی، قدرتش را از رجال دین نـمی گـیرد و با ادعای حق الهی نـیز حـکومت را بدست نـمیگیرد. حـاکم در نـظام اسلامی، حق عهدهداری حکومت را از راه بیعت آزادانـه کـسب میکند و حق اطاعت دیگران از خویش را هم تنها از طریق اجرای [[شریعت]] خدا بـدست مـیآورد. تفاوت بزرگی بین این مبنا و مـبنای نظام تئوکراتیک-چنانکه اروپا شـناخته و تـجربه کرده وجود دارد، ربانیت در نظام اسـلامی، ربـانیت شریعت است و نه ربانیت امرا و حاکمان. | ||
==نقد اندیشه سید قطب== | == نقد اندیشه سید قطب == | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۷۶: | ||
اندیشههای سید قطب، از تأثیر شـیوخ اخـوان المسلمین هـم برخوردار نشد. در ضمن مباحثاتی که در نیمه دوم دههء ۶۰ در درون زندگیها درمیگرفت، رهبر جماعت اخوانالمسلمین، حسن الهضیبی به هـمراه دیگر رهبران این جماعت رسالهای را با عنوان "دعاه لا قضاه" (مبلغان و نـه قـاضیان)، تـدوین و بین اعضا رواج داد، در این رساله بر این نکته پافشاری شده است که نباید میان مشروعیت والای جامعه که هـمان شـریعت الهی است و بین حکومت و تدبیراندیشی که مسألهای سیاسی و نامقدس و جز یزدانسالاری است، اشـتباه کـرد. زیـرا دومی مربوطه به عالم کون و فساد است. | اندیشههای سید قطب، از تأثیر شـیوخ اخـوان المسلمین هـم برخوردار نشد. در ضمن مباحثاتی که در نیمه دوم دههء ۶۰ در درون زندگیها درمیگرفت، رهبر جماعت اخوانالمسلمین، حسن الهضیبی به هـمراه دیگر رهبران این جماعت رسالهای را با عنوان "دعاه لا قضاه" (مبلغان و نـه قـاضیان)، تـدوین و بین اعضا رواج داد، در این رساله بر این نکته پافشاری شده است که نباید میان مشروعیت والای جامعه که هـمان شـریعت الهی است و بین حکومت و تدبیراندیشی که مسألهای سیاسی و نامقدس و جز یزدانسالاری است، اشـتباه کـرد. زیـرا دومی مربوطه به عالم کون و فساد است. | ||
اعتقاد حسن الهضیبی و پیروانش این بود که ایـن تفسیر تازه به اندیشه سیاسی شیخ حسن البنا بنیانگذار اخوانالمسلمین در اسماعلیه (۱۹۲۸م) بـاز میگردند؛ زیرا اخوان المـسلمین اسـاسا جماعت دعوت و ارشاد بودند نه جماعت سیاسی و حزبی که عقاید حزبی خویش را ابزار رسیدن به قدرت قرار دهند. الهضیبی و یارانش اعلام کردند که برای اجرای کامل شریعت از طریق تربیت و هدایت و نـصیحت متولیان امور و مشارکت در زندگی اجتماعی و سیاسی موجود با هدف ایجاد و تحولات برتر و بالاتر تلاش خواهند کرد و خود را قاضی نمیدانند که یکی را به کفر و یکی را به ایمان محکوم کنند، وگرنه به گـروهکهای عـقیدتی، مانند جماعتهای کمونیستی یا فرقههای اسلامی قدیمی تبدیل خواهد شد. | اعتقاد حسن الهضیبی و پیروانش این بود که ایـن تفسیر تازه به اندیشه سیاسی شیخ حسن البنا بنیانگذار اخوانالمسلمین در اسماعلیه (۱۹۲۸م) بـاز میگردند؛ زیرا اخوان المـسلمین اسـاسا جماعت دعوت و ارشاد بودند نه جماعت سیاسی و حزبی که عقاید حزبی خویش را ابزار رسیدن به قدرت قرار دهند. الهضیبی و یارانش اعلام کردند که برای اجرای کامل شریعت از طریق تربیت و هدایت و نـصیحت متولیان امور و مشارکت در زندگی اجتماعی و سیاسی موجود با هدف ایجاد و تحولات برتر و بالاتر تلاش خواهند کرد و خود را قاضی نمیدانند که یکی را به کفر و یکی را به ایمان محکوم کنند، وگرنه به گـروهکهای عـقیدتی، مانند جماعتهای کمونیستی یا فرقههای اسلامی قدیمی تبدیل خواهد شد. | ||
==نتیجهگیری== | == نتیجهگیری == | ||
به نظر میرسد اندیشهها و نظریات سید قطب نقش عمدهای در احیای تفکر اندیشمندان بنیادگرای قرن هشتم مانند [[ابن تیمیه|ابن تـیمیه]] داشـته است. وظیفه ایدئولوژیک سید قطب خلق الگوهایی بود که بتواند یک بیداری اسلامی را به منظور استقرار حاکمیت اللّه بر روی زمین (الحاکمیه) افزایش دهد. برای رسیدن به این منظور بـاید پیـشتازی از مسلمانان فداکار تشکیل شود تا دست به جهاد علیه جامعه گناهکار موجود بزند. بحث و مجادلاتی که از سوی سید قطب مطرح شد مانند جاهلیت، پیشتاز و غیره وحدت جنبش اسلامی را در مصر خـدشهدار کـرد. زیـرا نظریات و پیشنهادات وی باعث برداشتها و تـفاسیر مـتضادی ازسـوی مریدانش شد. | به نظر میرسد اندیشهها و نظریات سید قطب نقش عمدهای در احیای تفکر اندیشمندان بنیادگرای قرن هشتم مانند [[ابن تیمیه|ابن تـیمیه]] داشـته است. وظیفه ایدئولوژیک سید قطب خلق الگوهایی بود که بتواند یک بیداری اسلامی را به منظور استقرار حاکمیت اللّه بر روی زمین (الحاکمیه) افزایش دهد. برای رسیدن به این منظور بـاید پیـشتازی از مسلمانان فداکار تشکیل شود تا دست به جهاد علیه جامعه گناهکار موجود بزند. بحث و مجادلاتی که از سوی سید قطب مطرح شد مانند جاهلیت، پیشتاز و غیره وحدت جنبش اسلامی را در مصر خـدشهدار کـرد. زیـرا نظریات و پیشنهادات وی باعث برداشتها و تـفاسیر مـتضادی ازسـوی مریدانش شد. | ||
بدین ترتیب در سالهای نخستین دهه ۱۹۷۰ میلادی جنبش بنیادگرای در حال ظهور مصر، دچار فرقهگرایی بود. و سه سازمان آزادی بخش اسلامی، التـکفیر و الهـجره و سـازمان الجهاد از اخوانالمسلمین منشعب شدند. در واقع سید قـطب بـه عنوان یک ایدئولوگ، نقش رهبری بنیادگرایی سست اخوانالمسلمین را به افراطگرایی دهه ۱۹۷۰ میلادی به عهده داشت. سید قطب در ظـهور مـجدد اخـوان در اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی نقش اساسی داشت و یکی از عوامل مهم انـسجام دوباره گروه اخوان المسلمین گردید. امروزه اثرگذاری نظریات سید قطب در فکر و عمل اسلامگرایان پس از او چه در مصر و چه در کـشورهای عـربی قـابل شناسایی است. | بدین ترتیب در سالهای نخستین دهه ۱۹۷۰ میلادی جنبش بنیادگرای در حال ظهور مصر، دچار فرقهگرایی بود. و سه سازمان آزادی بخش اسلامی، التـکفیر و الهـجره و سـازمان الجهاد از اخوانالمسلمین منشعب شدند. در واقع سید قـطب بـه عنوان یک ایدئولوگ، نقش رهبری بنیادگرایی سست اخوانالمسلمین را به افراطگرایی دهه ۱۹۷۰ میلادی به عهده داشت. سید قطب در ظـهور مـجدد اخـوان در اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی نقش اساسی داشت و یکی از عوامل مهم انـسجام دوباره گروه اخوان المسلمین گردید. امروزه اثرگذاری نظریات سید قطب در فکر و عمل اسلامگرایان پس از او چه در مصر و چه در کـشورهای عـربی قـابل شناسایی است. | ||
=برخی از آثار مرتبط= | == برخی از آثار مرتبط == | ||
#[[اسلام دین درک نشده (کتاب)|اسلام دین درک نشده (Islam the Misunderstood Religion]]، سید محمد قطب، [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]، تهران 1385ش ؛ | #[[اسلام دین درک نشده (کتاب)|اسلام دین درک نشده (Islam the Misunderstood Religion]]، سید محمد قطب، [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]، تهران 1385ش ؛ | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۸۶: | ||
#[[شهید سید قطب آیت جهاد (کتاب)|شهید سید قطب آیت جهاد]] علی احمدی، مترجم عبدالحسین نجفی بهبهانی، تصحیح و استدراک محمد ساعدی، عربی، [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]، تهران 1386ش؛ | #[[شهید سید قطب آیت جهاد (کتاب)|شهید سید قطب آیت جهاد]] علی احمدی، مترجم عبدالحسین نجفی بهبهانی، تصحیح و استدراک محمد ساعدی، عربی، [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]، تهران 1386ش؛ | ||
=منابع= | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
== منابع == | |||
#البشری، طارق (۱۹۸۳)، الحرکه السیاسیه فی مـصر (۱۹۴۵-۱۹۵۲)، قـاهره: دار الشروق. | #البشری، طارق (۱۹۸۳)، الحرکه السیاسیه فی مـصر (۱۹۴۵-۱۹۵۲)، قـاهره: دار الشروق. | ||
خط ۲۰۵: | خط ۲۰۸: | ||
#هـضیبی، حـسن (۷۷۹۱)، دعاه لا قضاه، قاهره: بینا. | #هـضیبی، حـسن (۷۷۹۱)، دعاه لا قضاه، قاهره: بینا. | ||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان اهل سنت]] | [[رده:عالمان اهل سنت]] | ||
[[رده:اخوانالمسلمین]] | [[رده:اخوانالمسلمین]] | ||
[[رده:اعضای اخوانالمسلمین]] | [[رده:اعضای اخوانالمسلمین]] |