confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
==علت نامگذاری== | ==علت نامگذاری== | ||
«سوره کهف» و «سوره اصحاب کهف»؛ کهْف به معنای غار و شکاف کوه است و نامگذاری این سوره به این دو نام بر اساس آیات نهم تا بیستوششم این سوره است که داستان [[ | «سوره کهف» و «سوره اصحاب کهف»؛ کهْف به معنای غار و شکاف کوه است و نامگذاری این سوره به این دو نام بر اساس آیات نهم تا بیستوششم این سوره است که داستان [[اصحاب کهف]] یعنی آن غارنشینان یکتاپرست را مطرح کرده است<ref>همان.</ref>. | ||
«سوره حائلة»؛ به خاطر اینکه این سوره میان آتش و قاری حائل میشود<ref>الموسوعة القرآنیةج 2 ص 62.</ref>. | «سوره حائلة»؛ به خاطر اینکه این سوره میان آتش و قاری حائل میشود<ref>الموسوعة القرآنیةج 2 ص 62.</ref>. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
بخش دیگری از این سوره به داستان [[حضرت موسی|موسى]] و [[خضر]] (هر چند نام خضر در این سوره نیامده است) اشاره میکند که چگونه [[حضرت موسی|موسى]] در برابر کارهایی که ظاهر آن زننده اما باطنش پر مصلحت بود نتوانست صبر و حوصله به خرج دهد ولی پس از توضیحات خضر به عمق مسائل کاملا آگاه شد و از بیتابی خود پشیمان گشت. این نیز درسی است برای همه تا به ظواهر حوادث و رویدادها ننگرند و بدانند در زیر این ظواهر باطنی بسیار عمیق و پر معنی وجود دارد. | بخش دیگری از این سوره به داستان [[حضرت موسی|موسى]] و [[خضر]] (هر چند نام خضر در این سوره نیامده است) اشاره میکند که چگونه [[حضرت موسی|موسى]] در برابر کارهایی که ظاهر آن زننده اما باطنش پر مصلحت بود نتوانست صبر و حوصله به خرج دهد ولی پس از توضیحات خضر به عمق مسائل کاملا آگاه شد و از بیتابی خود پشیمان گشت. این نیز درسی است برای همه تا به ظواهر حوادث و رویدادها ننگرند و بدانند در زیر این ظواهر باطنی بسیار عمیق و پر معنی وجود دارد. | ||
بخش دیگری از این سوره [[ | بخش دیگری از این سوره [[ذوالقرنین|ماجرای ذوالقرنین]] را شرح میدهد که چگونه شرق و غرب عالم را پیمود و با اقوام گوناگونی که سنن و آداب بسیار متفاوتی داشتند روبرو شد و سرانجام با کمک گروهی از مردم به مقابله با توطئه [[یاجوج و ماجوج]] برخاست و سدی آهنین بر سر راه آنها کشید و نفوذشان را قطع کرد تا مسلمانان با بینش وسیع تر خود را برای نفوذ در شرق و غرب جهان آماده سازند و برای مبارزه با یاجوجها و ماجوجها دست اتحاد به هم دهند. | ||
جالب اینکه در این سوره به سه داستان اشاره شده (داستان اصحاب کهف داستان موسی و خضر و داستان ذو القرنین) که بر خلاف غالب داستانهای [[قرآن]] در هیچ جای دیگر از قرآن سخنی از اینها به میان نیامده است (تنها در [[سوره انبیاء]] آیه 96 به مسئله یاجوج و ماجوج بدون ذکر نام ذوالقرنین اشاره شده است) و این یکی از ویژگیهای این سوره است. و به هر حال محتوایش از هر نظر پر بار و تربیتکننده میباشد<ref>تفسیر قرآن مهر ج 12 ص 183.</ref>. | جالب اینکه در این سوره به سه داستان اشاره شده (داستان اصحاب کهف داستان موسی و خضر و داستان ذو القرنین) که بر خلاف غالب داستانهای [[قرآن]] در هیچ جای دیگر از قرآن سخنی از اینها به میان نیامده است (تنها در [[سوره انبیاء]] آیه 96 به مسئله یاجوج و ماجوج بدون ذکر نام ذوالقرنین اشاره شده است) و این یکی از ویژگیهای این سوره است. و به هر حال محتوایش از هر نظر پر بار و تربیتکننده میباشد<ref>تفسیر قرآن مهر ج 12 ص 183.</ref>. |