پرش به محتوا

سید جمال‌الدین گلپایگانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:
همچنین با [[سید حسین بروجردی]] هم‌درس و هم‌‌مباحثه بود. در جریان [[جنگ جهانی اول]] و تهاجم به [[عراق]] در مقابله با مهاجمان فعالیت کرد.
همچنین با [[سید حسین بروجردی]] هم‌درس و هم‌‌مباحثه بود. در جریان [[جنگ جهانی اول]] و تهاجم به [[عراق]] در مقابله با مهاجمان فعالیت کرد.


=ولادت=
==ولادت==
در سال 1295 هـ . ق. كودكی در سعید آباد [[گلپایگان]]، در یك خانواده روحانی متولد شد كه اسم او را «جمال الدین» گذاشتند. جمال الدین خواندن و نوشتن را در روستای خود فراگرفت و دروس حوزوی را در پیش برادران خود آموخت. سپس برای ادامه تحصیل عازم [[حوزه علمیه اصفهان]] شد.
در سال 1295 هـ . ق. كودكی در سعید آباد [[گلپایگان]]، در یك خانواده روحانی متولد شد كه اسم او را «جمال الدین» گذاشتند. جمال الدین خواندن و نوشتن را در روستای خود فراگرفت و دروس حوزوی را در پیش برادران خود آموخت. سپس برای ادامه تحصیل عازم [[حوزه علمیه اصفهان]] شد.
پدرش، آیت‌الله [[سید حسین گلپایگانی]] (متوفا: 1304 هـ . ق.) فرزند فقیه بزرگوار گلپایگان، [[سید محمد علی گلپایگانی]] (متوفا: 1280 هـ . ق.) است.
پدرش، آیت‌الله [[سید حسین گلپایگانی]] (متوفا: 1304 هـ . ق.) فرزند فقیه بزرگوار گلپایگان، [[سید محمد علی گلپایگانی]] (متوفا: 1280 هـ . ق.) است.


=تحصیلات=
==تحصیلات==
سید جمال الدین گلپایگانی دوران كودكی را در سعید آباد سپری كرد. بیش از 9 سال از عمر پربركتش نمی‌گذشت كه پدر بزرگوارش دار فانی را وداع گفت. وی چند سالی در سعیدآباد به چوپانی مشغول بوده؛ ولی روح بلندی كه از پدر خود به ارث برده بود، او را بر آن داشت تا به اجداد بزرگ خود اقتدا كند.
سید جمال الدین گلپایگانی دوران كودكی را در سعید آباد سپری كرد. بیش از 9 سال از عمر پربركتش نمی‌گذشت كه پدر بزرگوارش دار فانی را وداع گفت. وی چند سالی در سعیدآباد به چوپانی مشغول بوده؛ ولی روح بلندی كه از پدر خود به ارث برده بود، او را بر آن داشت تا به اجداد بزرگ خود اقتدا كند.
او در دوازده سالگی، در همان سامان نزد برادران بزرگوارش درس را آغاز كرد و مقداری از دروس مقدماتی را در وطن خود فراگرفت و برای ادامه تحصیل راهی گلپایگان شد. وی بیش‌تر علوم عربی، بلاغت و [[منطق]] را از علمای گلپایگان آموخت. می‌گویند: هر روز مسافت بین سعید آباد و گلپایگان را برای آموختن علم پیاده می‌پیمود. او چند سالی را در گلپایگان به تحصیل اشتغال داشت. در سال 1311 هـ . ق. در حالی كه 16 سال بیشتر نداشت،‌ برای ادامه تحصیل عازم [[اصفهان]] گردید.
او در دوازده سالگی، در همان سامان نزد برادران بزرگوارش درس را آغاز كرد و مقداری از دروس مقدماتی را در وطن خود فراگرفت و برای ادامه تحصیل راهی گلپایگان شد. وی بیش‌تر علوم عربی، بلاغت و [[منطق]] را از علمای گلپایگان آموخت. می‌گویند: هر روز مسافت بین سعید آباد و گلپایگان را برای آموختن علم پیاده می‌پیمود. او چند سالی را در گلپایگان به تحصیل اشتغال داشت. در سال 1311 هـ . ق. در حالی كه 16 سال بیشتر نداشت،‌ برای ادامه تحصیل عازم [[اصفهان]] گردید.


=در حوزه علمیه اصفهان=
==در حوزه علمیه اصفهان==
سید جمال الدین كه عزم اصفهان نمود، در مدرسه علمیه الماسیه ثبت نام نمود و در همان جا به كسب علم پرداخت. مدتی گذشت تا این كه به مدرسه شیخ محمد علی ثقه الاسلام منتقل گردید<ref>پیام حوزه، ش 8، ص 77.</ref> و سطوح عالی حوزوی را آغاز نمود و «قوانین» را پیش مرحوم حاجی میرزا بدیع آموخت و سپس «[[رسائل]]» و «[[مكاسب]]» را نزد بزرگانی هم چون شیخ عبدالكریم گزی، سید محمد خاتون آبادی، شیخ محمد علی ثقه الاسلام، شیخ محمد تقی مدرسی و آیت‌الله [[سید محمد باقر درچه‌ای]] فرا گرفت<ref>اعیان الشیعه، ج 4، سید محسن امین، ص 206.</ref>. همچنین علم درایه، [[رجال]] و علوم دیگر را از علمای اصفهان آموخت.
سید جمال الدین كه عزم اصفهان نمود، در مدرسه علمیه الماسیه ثبت نام نمود و در همان جا به كسب علم پرداخت. مدتی گذشت تا این كه به مدرسه شیخ محمد علی ثقه الاسلام منتقل گردید<ref>پیام حوزه، ش 8، ص 77.</ref> و سطوح عالی حوزوی را آغاز نمود و «قوانین» را پیش مرحوم حاجی میرزا بدیع آموخت و سپس «[[رسائل]]» و «[[مكاسب]]» را نزد بزرگانی هم چون شیخ عبدالكریم گزی، سید محمد خاتون آبادی، شیخ محمد علی ثقه الاسلام، شیخ محمد تقی مدرسی و آیت‌الله [[سید محمد باقر درچه‌ای]] فرا گرفت<ref>اعیان الشیعه، ج 4، سید محسن امین، ص 206.</ref>. همچنین علم درایه، [[رجال]] و علوم دیگر را از علمای اصفهان آموخت.
وی علم معقول و اخلاق را پیش بزرگانی همچون آخوند [[ملا محمد كاشی]] كه خود حكیم و عارفی بزرگ و از نوادر عصر خویش بود و [[جهانگیرخان قشقایی]] كه از بزرگ‌ترین حكیمان و فیلسوفان اسلامی به شمار می‌رفت، آموخت.
وی علم معقول و اخلاق را پیش بزرگانی همچون آخوند [[ملا محمد كاشی]] كه خود حكیم و عارفی بزرگ و از نوادر عصر خویش بود و [[جهانگیرخان قشقایی]] كه از بزرگ‌ترین حكیمان و فیلسوفان اسلامی به شمار می‌رفت، آموخت.
او در دورانی كه در اصفهان مشغول تحصیل بود، با [[آیت‌الله العظمی  بروجردی|آیت‌الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی]] هم درس و هم مباحثه بود. [[آیت‌الله بروجردی]] چه هنگامی كه در [[بروجرد]] بودند و چه اوقاتی كه به [[قم]] هجرت نمود، نامه‌هایی به ایشان می‌نوشتند و درباره بعضی از مسائل مشكل و حوادث كه واقع می‌شد، از او استمداد می‌نمود<ref>زندگانی حكیم جهانگیر خان قشقایی، مهدی قرقانی، چ اول، 1371، گلهای اصفهان، ص 163 ـ 164.</ref>.
او در دورانی كه در اصفهان مشغول تحصیل بود، با [[آیت‌الله العظمی  بروجردی|آیت‌الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی]] هم درس و هم مباحثه بود. [[آیت‌الله بروجردی]] چه هنگامی كه در [[بروجرد]] بودند و چه اوقاتی كه به [[قم]] هجرت نمود، نامه‌هایی به ایشان می‌نوشتند و درباره بعضی از مسائل مشكل و حوادث كه واقع می‌شد، از او استمداد می‌نمود<ref>زندگانی حكیم جهانگیر خان قشقایی، مهدی قرقانی، چ اول، 1371، گلهای اصفهان، ص 163 ـ 164.</ref>.


=حوزه نجف و سامرا=
==حوزه نجف و سامرا==
سید جمال الدین در جمادی الاخر 1319 هـ . ق. آهنگ [[نجف اشرف]] كرد. وی زمانی كه در اصفهان بوده احتمالاً به درجه [[اجتهاد]] رسیده بود<ref>ه نقل یكی از بستگان وی.</ref>.
سید جمال الدین در جمادی الاخر 1319 هـ . ق. آهنگ [[نجف اشرف]] كرد. وی زمانی كه در اصفهان بوده احتمالاً به درجه [[اجتهاد]] رسیده بود<ref>ه نقل یكی از بستگان وی.</ref>.
او هنگامی كه عازم [[نجف]] بوده در مسیر خود از گلپایگان گذشت و مورد استقبال علمای آن دیار قرار گرفت و در اوایل [[ماه رمضان]] سال 1319 هـ . ق. وارد نجف اشرف گردید. وی در نخستین روزهای ورود به نجف، در درس آخوند [[آخوند خراسانی|ملا محمد كاظم خراسانی]] حاضر شد و خارج [[فقه]] و [[اصول]] را در حوزه درس او فراگرفت. وی دو دوره خارج اصول را پیش آخوند خراسانی گذراند كه یك دوره آن را تقریر نمود و هنگامی كه دولت [[بعث عراق]] در اوایل [[انقلاب اسلامی]] ایرانیان را از [[عراق]] بیرون كرد، آن نوشته‌ها مفقود گردید. ولی هم اكنون بعضی از تقریرات او در دست بستگان نزدیك وی موجود است.
او هنگامی كه عازم [[نجف]] بوده در مسیر خود از گلپایگان گذشت و مورد استقبال علمای آن دیار قرار گرفت و در اوایل [[ماه رمضان]] سال 1319 هـ . ق. وارد نجف اشرف گردید. وی در نخستین روزهای ورود به نجف، در درس آخوند [[آخوند خراسانی|ملا محمد كاظم خراسانی]] حاضر شد و خارج [[فقه]] و [[اصول]] را در حوزه درس او فراگرفت. وی دو دوره خارج اصول را پیش آخوند خراسانی گذراند كه یك دوره آن را تقریر نمود و هنگامی كه دولت [[بعث عراق]] در اوایل [[انقلاب اسلامی]] ایرانیان را از [[عراق]] بیرون كرد، آن نوشته‌ها مفقود گردید. ولی هم اكنون بعضی از تقریرات او در دست بستگان نزدیك وی موجود است.
خط ۶۰: خط ۶۰:
وی هیچ گاه ازتهذیب نفس غافل نبود و در این وادی از انفاس قدسیه آیت‌الله [[سید مرتضی كشمیری]] و آیت الحق [[سید احمد كربلایی]] بهره‌ها برد و از اشارت عارف كامل، حاج شیخ [[علی محمد نجف آبادی]] همواره بهره‌مند بود تا این كه حائز رتبه‌ای از كرامات گردید<ref>پیام حوزه، ش 8، ص 81.</ref>.
وی هیچ گاه ازتهذیب نفس غافل نبود و در این وادی از انفاس قدسیه آیت‌الله [[سید مرتضی كشمیری]] و آیت الحق [[سید احمد كربلایی]] بهره‌ها برد و از اشارت عارف كامل، حاج شیخ [[علی محمد نجف آبادی]] همواره بهره‌مند بود تا این كه حائز رتبه‌ای از كرامات گردید<ref>پیام حوزه، ش 8، ص 81.</ref>.


=شاگردان=
==شاگردان==
پس از رحلت آیت‌الله نائینی، آیت‌الله سید جمال الدین گلپایگانی به تدریس دروس خارج فقه و اصول پرداخت. تعداد زیادی از فضلای ایرانی، نجفی و لبنانی در درس او شركت می‌كردند كه اكثر آنها به درجه اجتهاد رسیدند. اینك به معرفی شماری از شاگردان او می‌پردازیم:
پس از رحلت آیت‌الله نائینی، آیت‌الله سید جمال الدین گلپایگانی به تدریس دروس خارج فقه و اصول پرداخت. تعداد زیادی از فضلای ایرانی، نجفی و لبنانی در درس او شركت می‌كردند كه اكثر آنها به درجه اجتهاد رسیدند. اینك به معرفی شماری از شاگردان او می‌پردازیم:


خط ۸۱: خط ۸۱:
# آیت‌الله [[شیخ مهدی حائری تهرانی]] (1304 ـ 1379 هـ. ش)<ref>استفاده از چندین شماره مجله آینه پژوهش.</ref>.
# آیت‌الله [[شیخ مهدی حائری تهرانی]] (1304 ـ 1379 هـ. ش)<ref>استفاده از چندین شماره مجله آینه پژوهش.</ref>.


=آثار=
==آثار==
# كتاب اجتهاد و تقلید.
# كتاب اجتهاد و تقلید.
# اجتماع امر و نهی.
# اجتماع امر و نهی.
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
# كتاب الصلاه.
# كتاب الصلاه.


=مرحله خودسازی=
==مرحله خودسازی==
حاج آقا جمال گلپایگانی در دوران جوانی كه در اصفهان مشغول تحصیل علوم دینی بود، از محضر جهانگیرخان و آخوند كاشی درس [[سیر و سلوك]] آموخت و از آنها دستورهای اخلاقی و تهذیب نفس گرفت.
حاج آقا جمال گلپایگانی در دوران جوانی كه در اصفهان مشغول تحصیل علوم دینی بود، از محضر جهانگیرخان و آخوند كاشی درس [[سیر و سلوك]] آموخت و از آنها دستورهای اخلاقی و تهذیب نفس گرفت.
وی پس از این كه به نجف عزیمت نمود، به تحصیل دروس سیر و سلوك و اخلاق نزد اساتیدی هم‌چون [[سید مرتضی كشمیری]]، [[شیخ محمد علی نجف آبادی]] و سید احمد كربلایی پرداخت، تا این كه از جهت عظمت و مقام و تهذیب نفس از افراد انگشت شمار معاصر به حساب آمد. از وی حالات عجیبی در [[وادی السلام]] و [[مسجد كوفه]] و [[مسجد سهله]] مشاهده شده است.
وی پس از این كه به نجف عزیمت نمود، به تحصیل دروس سیر و سلوك و اخلاق نزد اساتیدی هم‌چون [[سید مرتضی كشمیری]]، [[شیخ محمد علی نجف آبادی]] و سید احمد كربلایی پرداخت، تا این كه از جهت عظمت و مقام و تهذیب نفس از افراد انگشت شمار معاصر به حساب آمد. از وی حالات عجیبی در [[وادی السلام]] و [[مسجد كوفه]] و [[مسجد سهله]] مشاهده شده است.
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
حاج آقا جمال خیلی به خواندن دعاها اهمیت می‌داد، به طوری كه بیشتر اوقات به مطالعه صحیفه سجادیه، [[مناجات خمسه عشر]] و به خواندن «مناجات المریدین» می‌پرداخت<ref>همان، ج 9، ص 104.</ref>.
حاج آقا جمال خیلی به خواندن دعاها اهمیت می‌داد، به طوری كه بیشتر اوقات به مطالعه صحیفه سجادیه، [[مناجات خمسه عشر]] و به خواندن «مناجات المریدین» می‌پرداخت<ref>همان، ج 9، ص 104.</ref>.


=مواضع سیاسی=
==مواضع سیاسی==


==شركت در جنگ جهانی اول==
===شركت در جنگ جهانی اول===
در سال 1914 م، آتش [[جنگ جهانی اول]] توسط كشورهای قدرتمند اروپایی برافروخته گردید كه نتیجه این جنگ تخریب و كشته شدن چندین میلیون [[انسان]] و متلاشی شدن دو امپراتور بزرگ آن زمان یعنی [[امپراطوری اطریش]] و [[امپراطوری عثمانی]] بود<ref>تحولات روابط بین الملل از كنگره وین تا امروز، احمد نقیب زاده، ص 133.</ref>.
در سال 1914 م، آتش [[جنگ جهانی اول]] توسط كشورهای قدرتمند اروپایی برافروخته گردید كه نتیجه این جنگ تخریب و كشته شدن چندین میلیون [[انسان]] و متلاشی شدن دو امپراتور بزرگ آن زمان یعنی [[امپراطوری اطریش]] و [[امپراطوری عثمانی]] بود<ref>تحولات روابط بین الملل از كنگره وین تا امروز، احمد نقیب زاده، ص 133.</ref>.
در این [[جنگ]] وقتی [[كفار]] به سرزمین‌های [[اسلامی]] هجوم آوردند، علمای بزرگ شیعه در نجف و ایران علیه كفار به مبارزه برخاستند و خودشان هم در جلوی صفوف [[مسلمانان]] به جبهه‌های جنگ اعزام شدند. در عراق، وقتی كه آیت‌الله میرزا محمدتقی شیرازی [[فتوا]] به وجوب [[جهاد]] علیه كفار داد و همه اقشار مردم و علما را به مبارزه با دشمنان اسلام فرا می‌خواند، آیت‌الله سید جمال الدین گلپایگانی همگام با سایر علما از بلاد اسلامی دفاع می‌نماید<ref>پیام حوزه، شماره 8، ص 81.</ref>.
در این [[جنگ]] وقتی [[كفار]] به سرزمین‌های [[اسلامی]] هجوم آوردند، علمای بزرگ شیعه در نجف و ایران علیه كفار به مبارزه برخاستند و خودشان هم در جلوی صفوف [[مسلمانان]] به جبهه‌های جنگ اعزام شدند. در عراق، وقتی كه آیت‌الله میرزا محمدتقی شیرازی [[فتوا]] به وجوب [[جهاد]] علیه كفار داد و همه اقشار مردم و علما را به مبارزه با دشمنان اسلام فرا می‌خواند، آیت‌الله سید جمال الدین گلپایگانی همگام با سایر علما از بلاد اسلامی دفاع می‌نماید<ref>پیام حوزه، شماره 8، ص 81.</ref>.


==انقلاب مشروطیت ایران==
===انقلاب مشروطیت ایران===
در عصر [[قاجار]]، سلطه مطلقه شاهان قاجار و استبداد آنها سخت مردم را تحت فشار قرار داده بود؛ به طوری كه كسی را توان مخالفت نبود. در دوران سلطنت [[ناصرالدین]] شاه یك سری تحولات سیاسی ـ اجتماعی، از ناحیه شكست از [[روسیه]]، [[جنبش تنباكو]] و ضعف دولتمردان باعث شد تا اقتدار شاهانه سلاطین قاجار شكسته شود. پس از مرگ ناصرالدین شاه، [[مظفرالدین میرزا]] به سلطنت رسید. در این دوره، مردم خواهان آزادی و محدود شدن قدرت شاه به وسیله قانون بودند. سرانجام مبارزات مردم به رهبری علما باعث پیروزی انقلاب مشروطه شد و در سال 1285 هـ. ش. مظفرالدین شاه فرمان [[مشروطیت]] را صادر نمود و پس از چند روز از دنیا رفت و [[محمدعلی شاه]] حكومت را در دست گرفت كه به مخالفت با مشروطه طلبان برخاست و مجلس را به توپ بست. امّا قیام مردم، باعث شد تا محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناهنده شود. سران مشروطه پس از فتح [[تهران]]، او را از سلطنت خلع و احمدشاه را به سلطنت منصوب كردند، امّا انقلاب مشروطه پس از مدتی به انحراف كشیده شد<ref>اقتباس از تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، جلال الدین مدنی، ‌فصل هفتم، ص 109 و مقاومت شكننده (تاریخ تحولات اجتماعی ایران...، جان فوران).</ref> و مرحوم آخوند خراسانی كه در نجف بود، تصمیم گرفت به [[ایران]] عزیمت كند تا اقدامات لازم را برای جلوگیری از انحراف مشروطه انجام دهد. قرار شد حدود 15 نفر از علمای نجف، آخوند را همراهی كنند كه آیت‌الله سید جمال الدین گلپایگانی از جمله آنها بود، امّا شب قبل از حركت علما از نجف، آخوند خراسانی به وسیله ایادی [[انگلیس]] مسموم شد و دار فانی را وداع گفت<ref>مجله حوزه، شماره 53، ص 51.</ref>.
در عصر [[قاجار]]، سلطه مطلقه شاهان قاجار و استبداد آنها سخت مردم را تحت فشار قرار داده بود؛ به طوری كه كسی را توان مخالفت نبود. در دوران سلطنت [[ناصرالدین]] شاه یك سری تحولات سیاسی ـ اجتماعی، از ناحیه شكست از [[روسیه]]، [[جنبش تنباكو]] و ضعف دولتمردان باعث شد تا اقتدار شاهانه سلاطین قاجار شكسته شود. پس از مرگ ناصرالدین شاه، [[مظفرالدین میرزا]] به سلطنت رسید. در این دوره، مردم خواهان آزادی و محدود شدن قدرت شاه به وسیله قانون بودند. سرانجام مبارزات مردم به رهبری علما باعث پیروزی انقلاب مشروطه شد و در سال 1285 هـ. ش. مظفرالدین شاه فرمان [[مشروطیت]] را صادر نمود و پس از چند روز از دنیا رفت و [[محمدعلی شاه]] حكومت را در دست گرفت كه به مخالفت با مشروطه طلبان برخاست و مجلس را به توپ بست. امّا قیام مردم، باعث شد تا محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناهنده شود. سران مشروطه پس از فتح [[تهران]]، او را از سلطنت خلع و احمدشاه را به سلطنت منصوب كردند، امّا انقلاب مشروطه پس از مدتی به انحراف كشیده شد<ref>اقتباس از تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، جلال الدین مدنی، ‌فصل هفتم، ص 109 و مقاومت شكننده (تاریخ تحولات اجتماعی ایران...، جان فوران).</ref> و مرحوم آخوند خراسانی كه در نجف بود، تصمیم گرفت به [[ایران]] عزیمت كند تا اقدامات لازم را برای جلوگیری از انحراف مشروطه انجام دهد. قرار شد حدود 15 نفر از علمای نجف، آخوند را همراهی كنند كه آیت‌الله سید جمال الدین گلپایگانی از جمله آنها بود، امّا شب قبل از حركت علما از نجف، آخوند خراسانی به وسیله ایادی [[انگلیس]] مسموم شد و دار فانی را وداع گفت<ref>مجله حوزه، شماره 53، ص 51.</ref>.


==مخالفت با ملك فیصل==
===مخالفت با ملك فیصل===
پس از انقلاب 1920 م. عراق، دولت انگلیس تلاش فراوانی نمود تا [[ملك فیصل]] كه یك مهره وابسته به انگلیس بود، در عراق حكومت را به دست بگیرد. تا به وسیله او علاوه بر حفظ سلطه خود بر عراق، به [[ملك حسین شریف]]، حاكم [[حجاز]] فشار بیاورد تا او را وادار به همكاری با انگلیس نماید. قرار شد انتخابات در عراق برقرار گردد و نامزد آن ملك فیصل بود. اعمال خشونت انگلیس‌ها در عراق به حمایت از ملك فیصل، باعث شد تا علمای بزرگ [[شیعه]] عراق، از جمله [[محمد مهدی خالصی]]، [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، میرزا نائینی و [[سید حسن صدر]] فتوا به تحریم انتخابات در عراق را بدهند. ملك فیصل هم در قبال آن، دستور [[تبعید]] علمای ایران را صادر كرد<ref> مسائل مرزی ایران و عراق وتأثیر آن در مناسبات دو كشور، دكتر آزر میدخت، مشایخ فریدون، ص 134.</ref>.
پس از انقلاب 1920 م. عراق، دولت انگلیس تلاش فراوانی نمود تا [[ملك فیصل]] كه یك مهره وابسته به انگلیس بود، در عراق حكومت را به دست بگیرد. تا به وسیله او علاوه بر حفظ سلطه خود بر عراق، به [[ملك حسین شریف]]، حاكم [[حجاز]] فشار بیاورد تا او را وادار به همكاری با انگلیس نماید. قرار شد انتخابات در عراق برقرار گردد و نامزد آن ملك فیصل بود. اعمال خشونت انگلیس‌ها در عراق به حمایت از ملك فیصل، باعث شد تا علمای بزرگ [[شیعه]] عراق، از جمله [[محمد مهدی خالصی]]، [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، میرزا نائینی و [[سید حسن صدر]] فتوا به تحریم انتخابات در عراق را بدهند. ملك فیصل هم در قبال آن، دستور [[تبعید]] علمای ایران را صادر كرد<ref> مسائل مرزی ایران و عراق وتأثیر آن در مناسبات دو كشور، دكتر آزر میدخت، مشایخ فریدون، ص 134.</ref>.


=درگذشت=
==درگذشت==
 
سرانجام آیت‌الله العظمی حاج سید جمال الدین گلپایگانی در عصر روز دوشنبه 29 [[محرم الحرام]] 1377 هـ . ق در 82 سالگی چشم از جهان فانی فرو بست<ref>پیام حوزه، شماره 8، ص 81.</ref>.
سرانجام آیت‌الله العظمی حاج سید جمال الدین گلپایگانی در عصر روز دوشنبه 29 [[محرم الحرام]] 1377 هـ . ق در 82 سالگی چشم از جهان فانی فرو بست<ref>پیام حوزه، شماره 8، ص 81.</ref>.
وی [[وصیت]] كرده بودند كه مرا در مقبره العلما دفن كنید. اگر نشد در [[وادی السلام]]. وقتی جنازه را به عللی نتوانستند در مقبره العلما دفن كنند، آن را به قبرستان وادی السلام آوردند، امّا جای مناسبی پیدا نكردند كه او را دفن كنند، غیر از مكانی كه در زمان حیاتش همیشه می‌آمد و در آنجا می‌نشست و فاتحه و [[دعا]] می‌خواند. از این رو، ‌ایشان را همان جا دفن كردند<ref> مجله حوزه، شماره 65، ص 44.</ref>.
وی [[وصیت]] كرده بودند كه مرا در مقبره العلما دفن كنید. اگر نشد در [[وادی السلام]]. وقتی جنازه را به عللی نتوانستند در مقبره العلما دفن كنند، آن را به قبرستان وادی السلام آوردند، امّا جای مناسبی پیدا نكردند كه او را دفن كنند، غیر از مكانی كه در زمان حیاتش همیشه می‌آمد و در آنجا می‌نشست و فاتحه و [[دعا]] می‌خواند. از این رو، ‌ایشان را همان جا دفن كردند<ref> مجله حوزه، شماره 65، ص 44.</ref>.


=منبع=  
==منبع==
[https://www.pasokh.org/fa/Article/View/9730/%D8%A2%D9%8A%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B3%D9%8A%D8%AF-%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%8A%D9%86-%DA%AF%D9%84%D9%BE%D8%A7%D9%8A%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%8A برگرفته از سایت آیت‌الله سید جمال الدین گلپایگانیhttps://www.pasokh.org]  
[https://www.pasokh.org/fa/Article/View/9730/%D8%A2%D9%8A%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B3%D9%8A%D8%AF-%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%8A%D9%86-%DA%AF%D9%84%D9%BE%D8%A7%D9%8A%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%8A برگرفته از سایت آیت‌الله سید جمال الدین گلپایگانیhttps://www.pasokh.org]  


confirmed، مدیران
۳۷٬۵۱۸

ویرایش