۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هی' به 'ه') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
منشا نام آسیا (Asia) همچنان یک راز و معما در میان محققان و مورخان باقی مانده است. بسیاری از مورخان بر این باورند که این واژه پیش از تمدن یونانیها استفاده میشده، یونانیها اولین تمدنی بودند که در این قاره ساکن شدند و آن را گسترش دادند. از نظر زبانشناسی، واژه آسیا (واژهای مونث) به معنای طلوع آفتاب است. | منشا نام آسیا (Asia) همچنان یک راز و معما در میان محققان و مورخان باقی مانده است. بسیاری از مورخان بر این باورند که این واژه پیش از تمدن یونانیها استفاده میشده، یونانیها اولین تمدنی بودند که در این قاره ساکن شدند و آن را گسترش دادند. از نظر زبانشناسی، واژه آسیا (واژهای مونث) به معنای طلوع آفتاب است. | ||
طبق افسانههای یونان، آسیا نام الههای بود که اطلس (Atlas) را به دنیا آورد، تیتان (Titan) وظیفه داشت تا کرههای آسمانی (the celestial spheres) را تا ابد حفظ کند. | طبق افسانههای یونان، آسیا نام الههای بود که اطلس (Atlas) را به دنیا آورد، تیتان (Titan) وظیفه داشت تا کرههای آسمانی (the celestial spheres) را تا ابد حفظ کند. آسا (Asa) همچنین کلمهای فینیقی بوده که برای «شرق» استفاده میشده است.<ref> | ||
۵ چیزی که باید در مورد آسیا بدانید! | لست سکند | ۵ چیزی که باید در مورد آسیا بدانید! | لست سکند | ||
https://lastsecond.ir › blog › 9505-thi... | https://lastsecond.ir › blog › 9505-thi... | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
از سده هجدهم، آسیا به چندین منطقه فرعی تقسیم شدهاست. در مورد استفاده از این اصطلاحات هنوز هیچ اجماع جهانی وجود ندارد. مناطق آسیا شامل موارد زیر است: | از سده هجدهم، آسیا به چندین منطقه فرعی تقسیم شدهاست. در مورد استفاده از این اصطلاحات هنوز هیچ اجماع جهانی وجود ندارد. مناطق آسیا شامل موارد زیر است: | ||
==آسیای مرکزی== | == آسیای مرکزی == | ||
دربرگیرندهٔ قزاقستان، [[ازبکستان]]<ref>ر.ک:مقاله ازبکستان</ref>، تاجیکستان، ترکمنستان، قرقیزستان. | دربرگیرندهٔ قزاقستان، [[ازبکستان]]<ref>ر. ک:مقاله ازبکستان</ref>، تاجیکستان، ترکمنستان، قرقیزستان. | ||
شرق آسیا دربرگیرندهٔ<ref>"East Asia". Retrieved 6 May 2015</ref> چین، هنگ کنگ، ماکائو، کره شمالی، کره جنوبی، ژاپن، تایوان، مغولستان. | شرق آسیا دربرگیرندهٔ<ref>"East Asia". Retrieved 6 May 2015</ref> چین، هنگ کنگ، ماکائو، کره شمالی، کره جنوبی، ژاپن، تایوان، مغولستان. | ||
==جنوب آسیا== | == جنوب آسیا == | ||
دربرگیرندهٔ<ref>"South Asia". Retrieved 6 May 2015</ref> [[افغانستان]]<ref>ر.ک:مقاله افغانستان</ref>، [[پاکستان]]<ref>روک:مقاله پاکستان</ref>، [[هند]]، مالدیو، سریلانکا، نپال، بوتان، بنگلادش. یا به عبارتی دربرگیرندهٔ شبهقاره هند، به اضافه افغانستان. | دربرگیرندهٔ<ref>"South Asia". Retrieved 6 May 2015</ref> [[افغانستان]]<ref>ر. ک:مقاله افغانستان</ref>، [[پاکستان]]<ref>روک:مقاله پاکستان</ref>، [[هند]]، مالدیو، سریلانکا، نپال، بوتان، بنگلادش. یا به عبارتی دربرگیرندهٔ شبهقاره هند، به اضافه افغانستان. | ||
==جنوب شرق آسیا== | == جنوب شرق آسیا == | ||
دربرگیرندهٔ<ref>"Southeast Asia". Retrieved 6 May 2015</ref> برونئی، کامبوج، [[اندونزی]]، لائوس، [[مالزی]]<ref>ر.ک:مقاله مالزی</ref>، میانمار، فیلیپین، [[سنگاپور]]<ref>ر.ک:مقاله سنگاپور</ref>، تایلند، تیمور شرقی، ویتنام. | دربرگیرندهٔ<ref>"Southeast Asia". Retrieved 6 May 2015</ref> برونئی، کامبوج، [[اندونزی]]، لائوس، [[مالزی]]<ref>ر. ک:مقاله مالزی</ref>، میانمار، فیلیپین، [[سنگاپور]]<ref>ر. ک:مقاله سنگاپور</ref>، تایلند، تیمور شرقی، ویتنام. | ||
آسیای غربی (یا آسیای جنوب غربی، یا خاورمیانه بهجز مصر) | آسیای غربی (یا آسیای جنوب غربی، یا خاورمیانه بهجز مصر) | ||
دربرگیرندهٔ<ref>"West Asia/Middle East". Retrieved 6 May 2015</ref> ارمنستان، جمهوری آذربایجان، بحرین، گرجستان، [[ایران]]، [[عراق]]<ref>ر.ک:مقاله عراق</ref>، [[اسرائیل]]، [[اردن]]، [[کویت]]، [[لبنان]]، نوار غزه، [[عمان]]، [[قطر]]، [[عربستان سعودی]]<ref>ر.ک:مقاله عربستان</ref>، [[سوریه]]، [[ترکیه]]، [[امارات متحده عربی]]<ref>ر.ک:مقاله امارات متحده عربی</ref>، [[یمن]]، قبرس | دربرگیرندهٔ<ref>"West Asia/Middle East". Retrieved 6 May 2015</ref> ارمنستان، جمهوری آذربایجان، بحرین، گرجستان، [[ایران]]، [[عراق]]<ref>ر. ک:مقاله عراق</ref>، [[اسرائیل]]، [[اردن]]، [[کویت]]، [[لبنان]]، نوار غزه، [[عمان]]، [[قطر]]، [[عربستان سعودی]]<ref>ر. ک:مقاله عربستان</ref>، [[سوریه]]، [[ترکیه]]، [[امارات متحده عربی]]<ref>ر. ک:مقاله امارات متحده عربی</ref>، [[یمن]]، قبرس | ||
==شمال آسیا== | == شمال آسیا == | ||
دربرگیرندهٔ قسمت شرقی روسیه. | دربرگیرندهٔ قسمت شرقی روسیه. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
=کشورهای ثروتمند آسیا= | =کشورهای ثروتمند آسیا= | ||
'''چین''' | '''چین''' موفق ترین کشور این قاره است، اما چند سال قبل در آمد فروش این کشور مقداری کاهش یافت که باعث خارج شدن این کشور از چند کشور اول ثروتمند آسیا گردید. | ||
'''بحرین''' یکی از ثروتمندترین کشورهای قاره آسیا میباشد، و ارز قدرتمند این کشور در جهان دوم است. | '''بحرین''' یکی از ثروتمندترین کشورهای قاره آسیا میباشد، و ارز قدرتمند این کشور در جهان دوم است. | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۰: | ||
=ادیان اصلی در آسیا= | =ادیان اصلی در آسیا= | ||
==هندوئیسم== | == هندوئیسم == | ||
هندوئیسم یکی از قدیمیترین و بزرگترین ادیان در آسیا میباشد. | هندوئیسم یکی از قدیمیترین و بزرگترین ادیان در آسیا میباشد. | ||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۶: | ||
همچنین اقلیتهایی از این دین در عربستان سعودی، روسیه، بنگلادش، مالزی، اندونزی و بوتان وجود دارند. | همچنین اقلیتهایی از این دین در عربستان سعودی، روسیه، بنگلادش، مالزی، اندونزی و بوتان وجود دارند. | ||
==اسلام== | == اسلام == | ||
اسلام برجستهترین دین آسیا است. | اسلام برجستهترین دین آسیا است. | ||
خط ۱۷۶: | خط ۱۷۶: | ||
از دیگر کشورهای بزرگ مسلمان در قاره آسیا لبنان، عمان، یمن، بحرین، عراق و قطر اشاره کرد. در این میان بنگلادش ۹۰%، پاکستان ۹۷% و اندونزی ۸۷%، بیشترین جمعیت مسلمان را دارا هستند. | از دیگر کشورهای بزرگ مسلمان در قاره آسیا لبنان، عمان، یمن، بحرین، عراق و قطر اشاره کرد. در این میان بنگلادش ۹۰%، پاکستان ۹۷% و اندونزی ۸۷%، بیشترین جمعیت مسلمان را دارا هستند. | ||
==بودیسم== | == بودیسم == | ||
بودیسم سومین دین بزرگ آسیا است که پیروانش تقریباً ۱۱.۹% از کل جمعیت مردم این قاره را شامل میشوند. پیروان بودا در جهان به بیش از ۵۲۰ میلیون نفر یعنی ۷ درصد از کل جمعیت دنیا میرسند، لذا چهارمین دین بزرگ دنیا پس از مسیحیت، اسلام و هندوئیسم محسوب میشود. | بودیسم سومین دین بزرگ آسیا است که پیروانش تقریباً ۱۱.۹% از کل جمعیت مردم این قاره را شامل میشوند. پیروان بودا در جهان به بیش از ۵۲۰ میلیون نفر یعنی ۷ درصد از کل جمعیت دنیا میرسند، لذا چهارمین دین بزرگ دنیا پس از مسیحیت، اسلام و هندوئیسم محسوب میشود. | ||
خط ۱۸۶: | خط ۱۸۶: | ||
پیروان آیین بودا همچنین با جمعیتی کمتر در کشورهای دیگری چون تایلند، سریلانکا، مغولستان، لائوس، تبت، برمه و بوتان پراکنده هستند. | پیروان آیین بودا همچنین با جمعیتی کمتر در کشورهای دیگری چون تایلند، سریلانکا، مغولستان، لائوس، تبت، برمه و بوتان پراکنده هستند. | ||
==سایر مذاهب در آسیا== | == سایر مذاهب در آسیا == | ||
حدود ۲۱% از مردم آسیا یعنی از هر پنج نفر یک نفر از هیچ دین و آیینی پیروی نمیکنند، در حدود ۱% مسیحی هستند و سایر مذاهب کوچکتر کمتر از ۱% از جمعیت این قاره پهناور را تشکیل میدهند.<ref>ادیان اصلی در آسیا کدامند؟ | خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز) | حدود ۲۱% از مردم آسیا یعنی از هر پنج نفر یک نفر از هیچ دین و آیینی پیروی نمیکنند، در حدود ۱% مسیحی هستند و سایر مذاهب کوچکتر کمتر از ۱% از جمعیت این قاره پهناور را تشکیل میدهند.<ref>ادیان اصلی در آسیا کدامند؟ | خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز) | ||
خط ۱۹۵: | خط ۱۹۵: | ||
اسلام به عنوان دین آسمانی، از نظر شماره پیروان در آسیا، نه تنها تمامی کشورهای آسیای مرکزی و نزدیک (خاورمیانه) را در بر میگیرد، بلکه ضمناً در پاکستان و اندونزی نیز دین اکثریت اسلام است. در هندوستان، جاوه، سوماترا و نیز سرزمینهای حاره آسیا نیز پیروانی دارد، تا آنجا که اسلام را به عنوان عنصر مسلط و تعیینکننده شرق به شمار آوردهاند. | اسلام به عنوان دین آسمانی، از نظر شماره پیروان در آسیا، نه تنها تمامی کشورهای آسیای مرکزی و نزدیک (خاورمیانه) را در بر میگیرد، بلکه ضمناً در پاکستان و اندونزی نیز دین اکثریت اسلام است. در هندوستان، جاوه، سوماترا و نیز سرزمینهای حاره آسیا نیز پیروانی دارد، تا آنجا که اسلام را به عنوان عنصر مسلط و تعیینکننده شرق به شمار آوردهاند. | ||
گسترش اسلام در آغاز با سرعتی خاص صورت پذیرفت، تا آنجا که در مدتی کوتاه، پس از فتح [[شام]]<ref>ر.ک:مقاله شام</ref> و فلسطین، | گسترش اسلام در آغاز با سرعتی خاص صورت پذیرفت، تا آنجا که در مدتی کوتاه، پس از فتح [[شام]]<ref>ر. ک:مقاله شام</ref> و فلسطین، | ||
توانست تمامی امپراتوری ساسانی و تمامی ولایات امپراتوری بیزانس (بجز قسمتهای غربی آسیای صغیر) را به زیر نفوذ خود درآورد.<ref> آرنولد، توماس، ج۱، ص۳۵، تاریخ گسترش اسلام، ترجمه ابوالفضل عزتی، دانشگاه تهران، ۱۳۵۸ش</ref> | توانست تمامی امپراتوری ساسانی و تمامی ولایات امپراتوری بیزانس (بجز قسمتهای غربی آسیای صغیر) را به زیر نفوذ خود درآورد.<ref> آرنولد، توماس، ج۱، ص۳۵، تاریخ گسترش اسلام، ترجمه ابوالفضل عزتی، دانشگاه تهران، ۱۳۵۸ش</ref> | ||
خط ۲۰۲: | خط ۲۰۲: | ||
تولد و ظهور دین [[اسلام]] در قاره آسیا ([[حجاز]] در شهر [[مکه]]) بوده و از این جهت گسترش آن نیز در آسیا به عنوان مهد دین اسلام بیشتر بوده است. عدم گسترش دین اسلام در اروپا را میتوان معلول عوامل متعددی دانست همانند: اختلافات داخلی [[مسلمانان]] و تبیین نشدن چهره زیبای اسلام ناب محمدی در آن منطقه و.... | تولد و ظهور دین [[اسلام]] در قاره آسیا ([[حجاز]] در شهر [[مکه]]) بوده و از این جهت گسترش آن نیز در آسیا به عنوان مهد دین اسلام بیشتر بوده است. عدم گسترش دین اسلام در اروپا را میتوان معلول عوامل متعددی دانست همانند: اختلافات داخلی [[مسلمانان]] و تبیین نشدن چهره زیبای اسلام ناب محمدی در آن منطقه و.... | ||
توضیح این که بعد از وفات [[پیامبر]] (ص) مسلمانان به طرف شرق به فرماندهی سعد وقاص، و به طرف شام و فلسطین به فرماندهی گروهی ( عمرو بن العاص و یزید بن ابی سفیان و ابوعبیدة بن الجراح و شرحبیل بن حسنة به فلسطین و خالد بن الولید به شام لشکر کشیدند، و لشکر مسلمانان به فارس رسید ولی لشکر غرب نتوانست پیشروی خود را ادامه دهد چون معاویه بن ابی سفیان در زمان حکومتش با لشکر غرب (روم) معاهده بست و عدم پیشرفت مسلمانان به طرف غرب، به دلیل این معاهده معاویه است.<ref> | توضیح این که بعد از وفات [[پیامبر]] (ص) مسلمانان به طرف شرق به فرماندهی سعد وقاص، و به طرف شام و فلسطین به فرماندهی گروهی (عمرو بن العاص و یزید بن ابی سفیان و ابوعبیدة بن الجراح و شرحبیل بن حسنة به فلسطین و خالد بن الولید به شام لشکر کشیدند، و لشکر مسلمانان به فارس رسید ولی لشکر غرب نتوانست پیشروی خود را ادامه دهد چون معاویه بن ابی سفیان در زمان حکومتش با لشکر غرب (روم) معاهده بست و عدم پیشرفت مسلمانان به طرف غرب، به دلیل این معاهده معاویه است.<ref>کوفی، احمد بن علی بن اعثم، الفتوح، ص182 - 305 ترجمه مستوفی هروی، محمد بن احمد، انتشارات علمی و فرهنگی 1374</ref> | ||
علاوه تبدیل خلافت به پادشاهی از سوی معاویه باعث گشت که غرب به ماهیت اسلام پی نبرد و رغبتی برای گرویدن به اسلام نداشته باشد. از همین رو یکی از دانشمندان بزرگ آلمانی گفته است: "شایسته است ما مجسمه معاویة بن ابی سفیان را از طلا بریزیم و در برلین پایتخت آلمان نصب کنیم؛ چرا که اگر ضربه کاری معاویه به پیکره اسلام نبود، اسلام همه جهان را فرا می گرفت و اکنون ما آلمانی ها و سایر کشورهای اروپایی عرب و مسلمان بودیم.<ref>صالحی نجف آبادی، شهید جاوید، ص 313، چاپ هشتم، ابی جا، بی تا</ref> | علاوه تبدیل خلافت به پادشاهی از سوی معاویه باعث گشت که غرب به ماهیت اسلام پی نبرد و رغبتی برای گرویدن به اسلام نداشته باشد. از همین رو یکی از دانشمندان بزرگ آلمانی گفته است: "شایسته است ما مجسمه معاویة بن ابی سفیان را از طلا بریزیم و در برلین پایتخت آلمان نصب کنیم؛ چرا که اگر ضربه کاری معاویه به پیکره اسلام نبود، اسلام همه جهان را فرا می گرفت و اکنون ما آلمانی ها و سایر کشورهای اروپایی عرب و مسلمان بودیم.<ref>صالحی نجف آبادی، شهید جاوید، ص 313، چاپ هشتم، ابی جا، بی تا</ref> | ||
خط ۲۱۶: | خط ۲۱۶: | ||
در این میان نباید نقش تبلیغات و امکانات پیشرفته کشورهای اروپایی را در وارونه جلوه دادن چهره اسلام و نرسیدن صدای حقیقت به گوش این مردم، نادیده گرفت. و این البته بحث مفصلی را می طلبد که آن را به وقت دیگر موکول می کنیم. | در این میان نباید نقش تبلیغات و امکانات پیشرفته کشورهای اروپایی را در وارونه جلوه دادن چهره اسلام و نرسیدن صدای حقیقت به گوش این مردم، نادیده گرفت. و این البته بحث مفصلی را می طلبد که آن را به وقت دیگر موکول می کنیم. | ||
احتمال دیگری نیز وجود دارد که لازم است بیان کنیم و آن این است که رومی ها در آن زمان به دین مسیحی معتقد بودند، بدیهی است که از دید آنان در آن زمان دین مسیحی یک دین الاهی حق محسوب می شده است و چنین اعتقادی داشته اند بر | احتمال دیگری نیز وجود دارد که لازم است بیان کنیم و آن این است که رومی ها در آن زمان به دین مسیحی معتقد بودند، بدیهی است که از دید آنان در آن زمان دین مسیحی یک دین الاهی حق محسوب می شده است و چنین اعتقادی داشته اند بر اساس جنگ با آنها بسیار کار سختی بوده است. | ||
از این جا است که مسلمانان باید در دو جبهه با آنها مبارزه کنند اول جبهه علمی و فرهنگی و بیان حق بودن دین اسلام و انحراف دین مسیحی از مسیر اصلی خودش و دوم جبهه نظامی که باید دشمن را به شکست بکشانند و معلوم است که امویین چنین آدم هایی را پرورش ندادند تا بتوانند در این محورها از دین شان دفاع کنند. | از این جا است که مسلمانان باید در دو جبهه با آنها مبارزه کنند اول جبهه علمی و فرهنگی و بیان حق بودن دین اسلام و انحراف دین مسیحی از مسیر اصلی خودش و دوم جبهه نظامی که باید دشمن را به شکست بکشانند و معلوم است که امویین چنین آدم هایی را پرورش ندادند تا بتوانند در این محورها از دین شان دفاع کنند. |