۴٬۹۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
از این عنوان در بابهای بسیاری همچون [[طهارت]]، [[صلات]]، [[زکات]]، [[خمس]]، [[انفال]]، [[حج]]، [[جهاد]]، [[امر به معروف]]، [[نکاح]]، اطعمه و اشربه، [[احیاء موات]]، [[ارث]]، [[قضاء]]، حدود، [[قصاص]] و [[دیات]]، از جهات مختلف سخن رفته است. | از این عنوان در بابهای بسیاری همچون [[طهارت]]، [[صلات]]، [[زکات]]، [[خمس]]، [[انفال]]، [[حج]]، [[جهاد]]، [[امر به معروف]]، [[نکاح]]، اطعمه و اشربه، [[احیاء موات]]، [[ارث]]، [[قضاء]]، حدود، [[قصاص]] و [[دیات]]، از جهات مختلف سخن رفته است. | ||
==مفهوم لفظ ائمه== | == مفهوم لفظ ائمه == | ||
أئمه جمع امام و امام در اطلاقات فقها در دو مفهوم عام و خاص به کار رفته است. | أئمه جمع امام و امام در اطلاقات فقها در دو مفهوم عام و خاص به کار رفته است. | ||
===مفهوم عام امام=== | === مفهوم عام امام === | ||
امام در مفهوم عام، عبارت است از حاکم و ولی [[مسلمانان]] ([[ولایت فقیه]])، [[امام جماعت]] و [[امام جمعه]]. | امام در مفهوم عام، عبارت است از حاکم و ولی [[مسلمانان]] ([[ولایت فقیه]])، [[امام جماعت]] و [[امام جمعه]]. | ||
امام به این مفهوم، یا به صورت اضافه به کار میرود مانند امام جماعت و امام مسلمانان و یا با قرینه و چنانچه بدون اضافه و قرینه به کار رود، مراد، معنای خاص آن میباشد. که موضوع این مقاله است و از آن به «امام عادل» یا «امام عدل» نیز تعبیر شده است. <ref>شیخ طوسی، محمد بن حسن، النهایة، ص۴۰. | امام به این مفهوم، یا به صورت اضافه به کار میرود مانند امام جماعت و امام مسلمانان و یا با قرینه و چنانچه بدون اضافه و قرینه به کار رود، مراد، معنای خاص آن میباشد. که موضوع این مقاله است و از آن به «امام عادل» یا «امام عدل» نیز تعبیر شده است. <ref>شیخ طوسی، محمد بن حسن، النهایة، ص۴۰. </ref> <ref>شیخ طوسی، محمد بن حسن، النهایة، ص۱۱۸. </ref> | ||
===مفهوم خاص امام=== | === مفهوم خاص امام === | ||
امام در مفهوم خاص بر انبیا و جانشینان آنان اطلاق میشود که از جانب خداوند متعال دارای منصب والای امامت و ولایت هستند. | امام در مفهوم خاص بر انبیا و جانشینان آنان اطلاق میشود که از جانب خداوند متعال دارای منصب والای امامت و ولایت هستند. | ||
امام به این معنا، دارای ولایت مطلقه در امور دین و دنیا و معصوم از گناه و مصون از هر گونه لغزش، اشتباه و فراموشی و حجتبر خلق و خلیفه خداوند در زمین است. <ref>ص/سوره۳۸، آیه۲۶. | امام به این معنا، دارای ولایت مطلقه در امور دین و دنیا و معصوم از گناه و مصون از هر گونه لغزش، اشتباه و فراموشی و حجتبر خلق و خلیفه خداوند در زمین است. <ref>ص/سوره۳۸، آیه۲۶. </ref> <ref>انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۳. </ref> | ||
==تعداد و اسامی امامان== | == تعداد و اسامی امامان == | ||
شمار امامان معصوم علیهم السلام در [[شریعت]] [[اسلام]] دوازده نفر است <ref>شیخ مفید، محمد بن محمد النعمان، المقنعة، ص۳۲. | شمار امامان معصوم علیهم السلام در [[شریعت]] [[اسلام]] دوازده نفر است <ref>شیخ مفید، محمد بن محمد النعمان، المقنعة، ص۳۲. </ref> <ref>حلی، علی بن مطهر، تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۲۶۸. </ref> که عبارتند از: | ||
۱) [[امام علی(ع)|ابوالحسن، علی بن ابیطالب، امیر مؤمنان]]. | ۱) [[امام علی(ع)|ابوالحسن، علی بن ابیطالب، امیر مؤمنان]]. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
علیهم السلام. | علیهم السلام. | ||
==احکام صادره از امامان== | == احکام صادره از امامان == | ||
احکام صادره از أئمه علیهم السلام خواه مفاد قول آنان باشد یا مستفاد از فعل یا تقریر ایشان، به ضرورت مذهب شیعه و اتفاق همه فقها، حجت است. <ref>طباطبائی بروجردی، سید حسین، جامع احادیث الشیعه، ج۱، ص۱۲۶-۲۱۹.</ref> | احکام صادره از أئمه علیهم السلام خواه مفاد قول آنان باشد یا مستفاد از فعل یا تقریر ایشان، به ضرورت مذهب شیعه و اتفاق همه فقها، حجت است. <ref>طباطبائی بروجردی، سید حسین، جامع احادیث الشیعه، ج۱، ص۱۲۶-۲۱۹.</ref> | ||
==اعتقاد به امامت و لزوم پیروی از امامان== | == اعتقاد به امامت و لزوم پیروی از امامان == | ||
اعتقاد به امامت و ولایت أئمه علیهم السلام و نیز پیروی از ایشان و اطاعت از دستوراتشان بر همه مکلفان واجب است. <ref>شیخ صدوق، محمد بن علی، الهدایة، ج۲، ص۲۵-۴۰. | اعتقاد به امامت و ولایت أئمه علیهم السلام و نیز پیروی از ایشان و اطاعت از دستوراتشان بر همه مکلفان واجب است. <ref>شیخ صدوق، محمد بن علی، الهدایة، ج۲، ص۲۵-۴۰. </ref> <ref>شیخ مفید، محمد بن محمد النعمان، المقنعة، ص۳۲. </ref> از شرایط مرجع تقلید، امام جماعت و نیز صحت عبادت و غیر آن، اعتقاد به امامت امامان است. | ||
==محبت و صلوات به ائمه== | == محبت و صلوات به ائمه == | ||
محبت به أئمه علیهم السلام واجب و نشانه ایمان است. <ref>مقدس اردبیلی، احمد، مجمع الفائدة، ج۷، ص۵۲۷. | محبت به أئمه علیهم السلام واجب و نشانه ایمان است. <ref>مقدس اردبیلی، احمد، مجمع الفائدة، ج۷، ص۵۲۷. </ref> | ||
درود فرستادن بر پیامبر و آل او در تشهد نماز واجب است. <ref>نجفی، محمد حسن، نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۰، ص۲۵۳-۲۵۷. | درود فرستادن بر پیامبر و آل او در تشهد نماز واجب است. <ref>نجفی، محمد حسن، نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۰، ص۲۵۳-۲۵۷. </ref> <ref>أبوالقاسم خوئی، ابوالقاسم و بروجردی، مرتضی، مستند العروة (الصلاة)، ج۸، ص۳۰۶. </ref> | ||
از آن جا که صلوات بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) ملازم با صلوات بر خاندان آن حضرت است، هر جا که صلوات بر آن حضرت واجب باشد (مانند خطبه نماز جمعه (صلوات بر آل او نیز به تبع، واجب است) و مانند هنگام ذکر نام آن حضرت) صلوات بر آل او نیز مستحب میباشد. | از آن جا که صلوات بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) ملازم با صلوات بر خاندان آن حضرت است، هر جا که صلوات بر آن حضرت واجب باشد (مانند خطبه نماز جمعه (صلوات بر آل او نیز به تبع، واجب است) و مانند هنگام ذکر نام آن حضرت) صلوات بر آل او نیز مستحب میباشد. | ||
==احترام اسامی امامان و مشاهد مشرفه== | == احترام اسامی امامان و مشاهد مشرفه == | ||
آیات و روایات بسیاری بر عظمت و جلالت اهل بیت (علیهمالسلام) تصریح دارد و فقها بر اساس آن فروعی را در بابهای مختلف ذکر کردهاند، از قبیل: | آیات و روایات بسیاری بر عظمت و جلالت اهل بیت (علیهمالسلام) تصریح دارد و فقها بر اساس آن فروعی را در بابهای مختلف ذکر کردهاند، از قبیل: | ||
۱. حرمت مس اسامی امامان بدون طهارت به قول مشهور. <ref>طباطبائی حکیم، محسن، مستمسک العروة، ج۳، ص۴۵. | ۱. حرمت مس اسامی امامان بدون طهارت به قول مشهور. <ref>طباطبائی حکیم، محسن، مستمسک العروة، ج۳، ص۴۵. </ref> <ref>شیخ انصاری، مرتضی، کتاب الطهارة، ج۲، ص۵۸۵. </ref> | ||
۲. کراهت استنجاء (به قول مشهور) با دستی که در آن انگشتری مزین به نام أئمه باشد؛ در صورتی که نجس نشود و گر نه حرام است. <ref>بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۲، ص۸۲. | ۲. کراهت استنجاء (به قول مشهور) با دستی که در آن انگشتری مزین به نام أئمه باشد؛ در صورتی که نجس نشود و گر نه حرام است. <ref>بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۲، ص۸۲. </ref>۳. الحاق مشاهد مشرفه به مساجد در حرمت دخول جُنُب <ref>نجفی، محمدحسن، نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۵۲. </ref> و نجس کردن آنها و وجوب فوری ازاله نجاست از آنها <ref>نجفی، محمدحسن، نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۶، ص۹۸. </ref> و نیز فضیلت نماز گزاردن در آنها، بلکه افضل بودن نماز در آنها از مساجد. <ref>کاشفالغطاء، جعفر بن خضر، کشف الغطاء، ج۳، ص۶۷. </ref> <ref>طباطبائی یزدی، محمد کاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۵۹۶.</ref> <ref>طباطبائی یزدی، محمد کاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۱۸۸. </ref> | ||
۴. کراهت تقدم بر قبور امامان در نماز بنابر قول منسوب به مشهور، بلکه کراهت تساوی با قبر بنابر قول برخی. قول مقابل، حرمت تقدم یا مساوات است. <ref>شیخ یهایی، محمّد بن عزّ الدین، حبل المتین، ص۱۵۹. | ۴. کراهت تقدم بر قبور امامان در نماز بنابر قول منسوب به مشهور، بلکه کراهت تساوی با قبر بنابر قول برخی. قول مقابل، حرمت تقدم یا مساوات است. <ref>شیخ یهایی، محمّد بن عزّ الدین، حبل المتین، ص۱۵۹. </ref> <ref>بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۷، ص۲۱۹-۲۲۴. </ref> <ref>طباطبائی حکیم، محسن، مستمسک العروة، ج۵، ص۴۶۲-۴۶۷. </ref> | ||
==گرامیداشت یاد و نام امامان== | == گرامیداشت یاد و نام امامان == | ||
آباد کردن مشاهد أئمه با ساختن، تعمیر و تجدید بنای آنها <ref>نجفی، محمدحسن، نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۳۴۱. | آباد کردن مشاهد أئمه با ساختن، تعمیر و تجدید بنای آنها <ref>نجفی، محمدحسن، نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۳۴۱. </ref> <ref>مکی العاملی، محمد بن جمال الدین، الدروس، ج۱، ص۱۱۶.</ref> <ref>ملکی تبریزی، میرزا جواد، مصباح الفقیه، ج۵، ص۴۲۸.</ref> و ذکر و نشر فضائل ایشان مستحب است. <ref>حلی، ابن إدریس، السرائر، ج۳، ص۶۲۵.</ref> | ||
زیارت قبور امامان و حزن و اندوه و گریستن بر مصائب وارد بر ایشان به ویژه مصائب ابا عبدالله الحسین (علیهالسلام) مستحب است. <ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۴۵۶. | زیارت قبور امامان و حزن و اندوه و گریستن بر مصائب وارد بر ایشان به ویژه مصائب ابا عبدالله الحسین (علیهالسلام) مستحب است. <ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۴۵۶. </ref> <ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۵۰۰. </ref> | ||
آداب ویژهای برای زیارت قبور امامان وارد شده که رعایت آنها برای زائر مستحب است. <ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۵۲۷. | آداب ویژهای برای زیارت قبور امامان وارد شده که رعایت آنها برای زائر مستحب است. <ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۵۲۷. </ref> | ||
فقها در باب حج، بابی با عنوان «باب المزار» برای بیان این موضوع اختصاص دادهاند. برخی نیز کتاب مستقلی در این خصوص نوشته اند، مانند «کامل الزیارات» نگاشته ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه قمی و «المزار» نگاشته ابوعبدالله محمد بن مکی معروف به شهید اول. | فقها در باب حج، بابی با عنوان «باب المزار» برای بیان این موضوع اختصاص دادهاند. برخی نیز کتاب مستقلی در این خصوص نوشته اند، مانند «کامل الزیارات» نگاشته ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه قمی و «المزار» نگاشته ابوعبدالله محمد بن مکی معروف به شهید اول. | ||
==توسل و تبرک== | == توسل و تبرک == | ||
توسل به أئمه (علیهمالسلام) به نص آیه شریفه «وَ ابتَغُوا اِلَیهِ الوَسِیلَةَ» <ref>مائده/سوره۵، آیه۳۵. | توسل به أئمه (علیهمالسلام) به نص آیه شریفه «وَ ابتَغُوا اِلَیهِ الوَسِیلَةَ» <ref>مائده/سوره۵، آیه۳۵. </ref> که به درخواست وسیله برای توجه به سوی خداوند امر شده است، امری راجح و مطلوب است. | ||
تبرک به ایشان نیز که از مقربان درگاه الهی و از هر نوع پلیدی پاک هستند، امری محبوب و پسندیده است. | تبرک به ایشان نیز که از مقربان درگاه الهی و از هر نوع پلیدی پاک هستند، امری محبوب و پسندیده است. | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
در فقه به مواردی از تبرک اشاره شده است؛ از جمله: | در فقه به مواردی از تبرک اشاره شده است؛ از جمله: | ||
۱. استحباب تبرک جستن به مشاهد مشرفه امامان. <ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۵۶۱. | ۱. استحباب تبرک جستن به مشاهد مشرفه امامان. <ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۵۶۱. </ref> | ||
۲. استحباب تبرک جستن به نامهای امامان با نوشتن آنها بر کفن و جریدتین <ref>نجفی، محمدحسن، نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۲۲۵. | ۲. استحباب تبرک جستن به نامهای امامان با نوشتن آنها بر کفن و جریدتین <ref>نجفی، محمدحسن، نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۲۲۵. </ref> <ref>طباطبائی یزدی، محمد کاظم، العروة الوثقی، ج۲، ص۸۵. </ref> و نامگذاری فرزندان به نام آنان. <ref>فاضل هندی، محقق اصفهانی، کشف اللثام، ج۷، ص۵۲۷. </ref> | ||
۳. استحباب نقل جنازه به مشاهد مشرفه به جهت تبرک. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۳۴۳. | ۳. استحباب نقل جنازه به مشاهد مشرفه به جهت تبرک. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۳۴۳. </ref> | ||
۴. استحباب تبرک جستن به تربت امام حسین (علیهالسلام). <ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۵۱۰. | ۴. استحباب تبرک جستن به تربت امام حسین (علیهالسلام). <ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۵۱۰. </ref> | ||
==غلو نسبت به امامان== | == غلو نسبت به امامان == | ||
ادعای الوهیت و خدایی أئمه (علیهمالسلام) و یا اعتقاد به استقلال یا شراکت آنان با خداوند در آفریدن و روزی دادن، حرام، بلکه موجب کفر است. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۶، ص۵۰. | ادعای الوهیت و خدایی أئمه (علیهمالسلام) و یا اعتقاد به استقلال یا شراکت آنان با خداوند در آفریدن و روزی دادن، حرام، بلکه موجب کفر است. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۶، ص۵۰. </ref> | ||
==دشمنی با امامان== | == دشمنی با امامان == | ||
دشمنی و کینه نسبت به أئمه (علیهمالسلام) که از آن به «نَصب» تعبیر شده است، حرام، بلکه موجب کفر و نجاست فرد ناصبی است. <ref>حسینی عاملی، سید جواد، مفتاح الکرامة، ج۲، ص۴۳. | دشمنی و کینه نسبت به أئمه (علیهمالسلام) که از آن به «نَصب» تعبیر شده است، حرام، بلکه موجب کفر و نجاست فرد ناصبی است. <ref>حسینی عاملی، سید جواد، مفتاح الکرامة، ج۲، ص۴۳. </ref> | ||
==سب امامان== | == سب امامان == | ||
دشنام دادن به امامان (علیهمالسلام)، حرام و کشتن دشنام دهنده در صورت امکان، واجب است، <ref>جبعی عاملی، علی، مسالک الافهام، ج۳، ص۷۵. | دشنام دادن به امامان (علیهمالسلام)، حرام و کشتن دشنام دهنده در صورت امکان، واجب است، <ref>جبعی عاملی، علی، مسالک الافهام، ج۳، ص۷۵. </ref> <ref>جبعی عاملی، علی، مسالک الافهام، ج۳، ص۹۴. </ref> <ref>مسالک جبعی عاملی، علی، الافهام، ج۱۴، ص۴۵۲. </ref> <ref>خویی، ابوالقاسم، مبانی تکملة المنهاج، ج۱، ص۲۶۴. </ref> لیکن در این که نفس ناسزاگویی هر چند منشأ آن نصب نباشد، موجب ارتداد و نجاست میشود یا در صورتی که نشأت گرفته از دشمنی باشد، اختلاف است. <ref>کاشفالغطاء، جعفر بن خضر، کشف الغطاء، ج۲، ص۳۵۵. </ref> <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۶، ص۵۵-۵۶. </ref> <ref>خویی، ابوالقاسم، التنقیح (الطهارة)، ج۲، ص۸۷. </ref> | ||
==ادعای امامت== | == ادعای امامت == | ||
از آن جا که منصب امامت همچون نبوت، منصبی الهی است و زمام آن به دست خداوند است، برخی فقیهان، الحاق مدعی امامت را به مدعی نبوت در وجوب کشتن وی، بی وجه ندانستهاند. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۲۲.</ref> <ref>سبزواری، سید عبدالأعلی، مهذب الاحکام، ج۲۸، ص۳۴.</ref> | از آن جا که منصب امامت همچون نبوت، منصبی الهی است و زمام آن به دست خداوند است، برخی فقیهان، الحاق مدعی امامت را به مدعی نبوت در وجوب کشتن وی، بی وجه ندانستهاند. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۲۲.</ref> <ref>سبزواری، سید عبدالأعلی، مهذب الاحکام، ج۲۸، ص۳۴.</ref> | ||
==تصدیق امامان== | == تصدیق امامان == | ||
پذیرش سخن امامان (علیهمالسلام) در آنچه خبر میدهند، بدون بینه واجب است و سوگند دادن آنان جایز نیست. <ref>مکی العاملی، محمد بن جمال الدین، الدروس، ج۲، ص۹۰. | پذیرش سخن امامان (علیهمالسلام) در آنچه خبر میدهند، بدون بینه واجب است و سوگند دادن آنان جایز نیست. <ref>مکی العاملی، محمد بن جمال الدین، الدروس، ج۲، ص۹۰. </ref> | ||
به قول مشهور میان قدما، دروغبستن بر أئمه موجب بطلان روزه میشود؛ هر چند مشهور متأخران، آن را نپذیرفتهاند. <ref>بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۱۳، ص۱۴۱. | به قول مشهور میان قدما، دروغبستن بر أئمه موجب بطلان روزه میشود؛ هر چند مشهور متأخران، آن را نپذیرفتهاند. <ref>بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۱۳، ص۱۴۱. </ref> <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۶، ص۲۲۳-۲۲۵. </ref> <ref>نراقی، احمد، مستند الشیعة، ج۱۰، ص۲۵۱-۲۵۴. </ref> | ||
==ولایت مطلقه امامان== | == ولایت مطلقه امامان == | ||
أئمه (علیهمالسلام) همانند پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) دارای ولایت مطلقه و به استناد «النبِیُ اَولَی بِالمؤمِنِینَ مِن أنفُسِهِم؛ <ref>احزاب/سوره۳۳، آیه۶. | أئمه (علیهمالسلام) همانند پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) دارای ولایت مطلقه و به استناد «النبِیُ اَولَی بِالمؤمِنِینَ مِن أنفُسِهِم؛ <ref>احزاب/سوره۳۳، آیه۶. </ref> از هر کسی نسبت به تصرفات مربوط به وی سزاوارترند.» | ||
==شئون امامان== | == شئون امامان == | ||
بخشی از مسئولیتها و احکام به عنوان امامان (علیهمالسلام) مطرح شده که به طور اجمال برای فقهای واجد شرایط در زمان غیبت نیز ثابت است این شئون عبارتند از: | بخشی از مسئولیتها و احکام به عنوان امامان (علیهمالسلام) مطرح شده که به طور اجمال برای فقهای واجد شرایط در زمان غیبت نیز ثابت است این شئون عبارتند از: | ||
===اقامه نماز جماعت=== | === اقامه نماز جماعت === | ||
اقامه نماز جمعه، عیدین و میت: وجوب عینی نماز جمعه <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۵۱. | اقامه نماز جمعه، عیدین و میت: وجوب عینی نماز جمعه <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۱، ص۱۵۱. </ref> و نماز عید فطر و قربان <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۱، ص۳۳۳. </ref> <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۱، ص۳۴۷. </ref> مشروط به حضور امام علیهالسلام است. <ref>حمزة بن عبدالعزیز الدیلمی، ابی یعلی، مراسم العلویة، ص۷۷. </ref> <ref>فاضل هندی، محقق اصفهانی، کشف اللثام، ج۴، ص۲۰۱. </ref> | ||
امام در صورت حضور بر سر جنازه، در اقامه نماز بر میت از همه اولی است. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۲، ص۲۱. | امام در صورت حضور بر سر جنازه، در اقامه نماز بر میت از همه اولی است. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۲، ص۲۱. </ref> | ||
===گرفتن زکات=== | === گرفتن زکات === | ||
در زمان حکومت امام (علیهالسلام) پخش زکات میان مستحقان توسط مالک بدون اذن امام بنا بر قول تعدادی از فقها جایز نیست. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۴۱۶-۴۲۰. | در زمان حکومت امام (علیهالسلام) پخش زکات میان مستحقان توسط مالک بدون اذن امام بنا بر قول تعدادی از فقها جایز نیست. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۴۱۶-۴۲۰. </ref> | ||
اگر امام زکات مال کسی را بخواهد، پرداخت آن واجب است. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۴۲۱. | اگر امام زکات مال کسی را بخواهد، پرداخت آن واجب است. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۴۲۱. </ref> <ref>حلی، علی بن مطهر، تذکرة الفقهاء، ج۵، ص۳۱۷. </ref> | ||
بر امام واجب است هر سال افرادی را برای گرفتن و گرد آوردن زکات به اطراف بلاد اسلامی گسیل کند؛ البته در صورتی که تحصیل زکات متوقف بر آن باشد. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۳۳۸. | بر امام واجب است هر سال افرادی را برای گرفتن و گرد آوردن زکات به اطراف بلاد اسلامی گسیل کند؛ البته در صورتی که تحصیل زکات متوقف بر آن باشد. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۳۳۸. </ref> <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۴۲۴.</ref> | ||
برای این افراد نیز، پخش زکات بین مستحقین بدون اذن امام جایز نیست. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۳۳۸. | برای این افراد نیز، پخش زکات بین مستحقین بدون اذن امام جایز نیست. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۳۳۸. </ref> <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۴۲۴. </ref> | ||
===گرفتن خمس و انفال=== | === گرفتن خمس و انفال === | ||
به قول مشهور، خمس به شش سهم تقسیم میشود. سه سهم آن بعد از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از آن امام (علیهالسلام) است که از آن به «سهم امام» تعبیر میشود و تصرف در آن بدون اذن امام جایز نیست. | به قول مشهور، خمس به شش سهم تقسیم میشود. سه سهم آن بعد از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از آن امام (علیهالسلام) است که از آن به «سهم امام» تعبیر میشود و تصرف در آن بدون اذن امام جایز نیست. | ||
در زمان حضور امام، پرداخت تمامی خمس به وی واجب است، لیکن در زمان غیبت، در چگونگی آن اختلافاتی وجود دارد. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۰۹. | در زمان حضور امام، پرداخت تمامی خمس به وی واجب است، لیکن در زمان غیبت، در چگونگی آن اختلافاتی وجود دارد. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۰۹. </ref> <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۳۴. </ref> | ||
انفال، ملک رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و پس از ایشان، ملک امام (علیهالسلام) است که هر گونه مصلحت دانست در آن تصرف میکند و تصرف دیگران در آن بدون اذن امام جایز نیست. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۳۴. | انفال، ملک رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و پس از ایشان، ملک امام (علیهالسلام) است که هر گونه مصلحت دانست در آن تصرف میکند و تصرف دیگران در آن بدون اذن امام جایز نیست. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۳۴. </ref> | ||
===امر به جهاد=== | === امر به جهاد === | ||
مشروعیت جهاد ابتدایی و نیز وجوب آن، مشروط به وجود امام یا کسی است که امام او را برای جهاد گمارده است. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۱. | مشروعیت جهاد ابتدایی و نیز وجوب آن، مشروط به وجود امام یا کسی است که امام او را برای جهاد گمارده است. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۱. </ref> | ||
جهاد با باغیان (باغی: اهل بغی) در صورت فراخوانی امام، واجب است. <ref>محقق حلی، جعفر بن الحسن، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۵۷. | جهاد با باغیان (باغی: اهل بغی) در صورت فراخوانی امام، واجب است. <ref>محقق حلی، جعفر بن الحسن، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۵۷. </ref> | ||
در صورتی که جهاد به اذن امام باشد، خمس غنائمی که به دست مجاهدان اسلام میافتد باید پرداخت شود و چنانچه بدون اذن باشد، همه آنها جزء انفال به شمار میرود و ملک امام است. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۶، ص۵. | در صورتی که جهاد به اذن امام باشد، خمس غنائمی که به دست مجاهدان اسلام میافتد باید پرداخت شود و چنانچه بدون اذن باشد، همه آنها جزء انفال به شمار میرود و ملک امام است. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۶، ص۵. </ref> <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۶، ص۱۲۶. </ref> | ||
امام یا نایب ایشان میتواند به عموم کفار یا برخی از آنان بر حسب مصلحت یا عدم مفسده، امان دهد. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۹۷. | امام یا نایب ایشان میتواند به عموم کفار یا برخی از آنان بر حسب مصلحت یا عدم مفسده، امان دهد. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۹۷. </ref> | ||
قرارداد ذمه و صلح و آتش بس، توسط امام یا نایب او بسته میشود. | قرارداد ذمه و صلح و آتش بس، توسط امام یا نایب او بسته میشود. | ||
===قضاء و اقامه حد=== | === قضاء و اقامه حد === | ||
قضاوت، مستلزم تصرف در جان، مال و آبروی افراد است. از این جهت، نوعی ولایت به شمار میرود. این ولایت برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و امام (علیهالسلام) ثابت است و تصدی منصب قضاوت برای دیگران جز با نصب خاص یا عام یا اذن از سوی ایشان جایز نیست. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۰، ص۲۳. | قضاوت، مستلزم تصرف در جان، مال و آبروی افراد است. از این جهت، نوعی ولایت به شمار میرود. این ولایت برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و امام (علیهالسلام) ثابت است و تصدی منصب قضاوت برای دیگران جز با نصب خاص یا عام یا اذن از سوی ایشان جایز نیست. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۰، ص۲۳. </ref> | ||
اقامه حدود تنها در صلاحیت امام یا منصوب از جانب امام است. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۸۶. | اقامه حدود تنها در صلاحیت امام یا منصوب از جانب امام است. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۸۶. </ref> | ||
تعزیر نیز از شئون امام و نایب او میباشد، بلکه به قول مشهور، امر به معروف و نهی از منکر در صورتی که متوقف بر وارد کردن جراحت یا کشتن مرتکب منکر باشد، مشروط به اذان امام است. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۸۳-۳۸۵. | تعزیر نیز از شئون امام و نایب او میباشد، بلکه به قول مشهور، امر به معروف و نهی از منکر در صورتی که متوقف بر وارد کردن جراحت یا کشتن مرتکب منکر باشد، مشروط به اذان امام است. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۸۳-۳۸۵. </ref> | ||
امام میتواند در مواردی مجرمی را عفو کند مانند موارد تعزیر و نیز موارد ثبوت حدی که از حق الله است و به اقرار ثابت شده است، نه به بینه. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۲۹۳-۲۹۵. | امام میتواند در مواردی مجرمی را عفو کند مانند موارد تعزیر و نیز موارد ثبوت حدی که از حق الله است و به اقرار ثابت شده است، نه به بینه. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۲۹۳-۲۹۵. </ref> | ||
===اقطاع=== | === اقطاع === | ||
از دیگر شئون امام جواز اقطاع به هر نحوی که صلاح بداند، میباشد. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۸، ص۱۰۱-۱۰۳. | از دیگر شئون امام جواز اقطاع به هر نحوی که صلاح بداند، میباشد. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۸، ص۱۰۱-۱۰۳. </ref> <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۸، ص۱۱۱. </ref> | ||
===وارث بی وارثان=== | === وارث بی وارثان === | ||
اگر کسی بمیرد و وارثی نداشته باشد، اموال او از آنِ امام خواهد بود؛ زیرا امام وارث بی وارثان است. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۹، ص۲۶۰. | اگر کسی بمیرد و وارثی نداشته باشد، اموال او از آنِ امام خواهد بود؛ زیرا امام وارث بی وارثان است. <ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۹، ص۲۶۰. </ref> | ||
===ولی دم=== | === ولی دم === | ||
کسی که کشته شود و ولی دم نداشته باشد، امام ولی دم او و اختیار قصاص قاتل یا گرفتن دیه از وی، به دست او است. <ref>روحانی، سید محمد صادق، فقه الصادق، ج۲۶، ص۳۴۷. | کسی که کشته شود و ولی دم نداشته باشد، امام ولی دم او و اختیار قصاص قاتل یا گرفتن دیه از وی، به دست او است. <ref>روحانی، سید محمد صادق، فقه الصادق، ج۲۶، ص۳۴۷. </ref> | ||
==منبع== | == منبع == | ||
[http://lib.eshia.ir/23017/1/83/%D9%BE%D9%8A%D8%B4%D9%88%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%86 فرهنگ فقه مطابق مذهب اهلبیت (علیهمالسلام)] | [http://lib.eshia.ir/23017/1/83/%D9%BE%D9%8A%D8%B4%D9%88%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%86 فرهنگ فقه مطابق مذهب اهلبیت (علیهمالسلام)] | ||