۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[رده: ' به '[[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
=تربیت و تحصیل= | =تربیت و تحصیل= | ||
او در سال ۱۴۰۰ه.ق از مصر به یمن سفر کرد، به مدت سه ماه به عنوان معلم در منطقه خولان، قبیله بنی بهلول کار کرد. سپس به ولایت مأرب سفر کرد. ووردش به آنجا همزمان شد با افتتاح مدارس وطنی متعلق به [[عبدالعزیز بن عبدالله بن باز]] در مأریب وادی عبیده برای علوم اسلامی و حفظ قرآن کریم که تعداد آنها حدود سی مدرسه بود. او چندین سال در آنجا به عنوان معلم کار میکرد. سپس خود را وقف یادگیری علوم اسلامیکرد و به علوم حدیث، فقه و اول فقه پرداخت. در سال ۱۴۰۶ با شیخ ابو عبدالرحمن مقبل الوداعی از استان مأرب دیدار کرد و شیخ ابوالحسن پرسشهای مهمی در علم حدیث از او کرد و در کتاب "المقترح فی الإجابة عن أسئلة المصطلح" اثر شیخ مقبل چاپ شد. | او در سال ۱۴۰۰ه. ق از مصر به یمن سفر کرد، به مدت سه ماه به عنوان معلم در منطقه خولان، قبیله بنی بهلول کار کرد. سپس به ولایت مأرب سفر کرد. ووردش به آنجا همزمان شد با افتتاح مدارس وطنی متعلق به [[عبدالعزیز بن عبدالله بن باز]] در مأریب وادی عبیده برای علوم اسلامی و حفظ قرآن کریم که تعداد آنها حدود سی مدرسه بود. او چندین سال در آنجا به عنوان معلم کار میکرد. سپس خود را وقف یادگیری علوم اسلامیکرد و به علوم حدیث، فقه و اول فقه پرداخت. در سال ۱۴۰۶ با شیخ ابو عبدالرحمن مقبل الوداعی از استان مأرب دیدار کرد و شیخ ابوالحسن پرسشهای مهمی در علم حدیث از او کرد و در کتاب "المقترح فی الإجابة عن أسئلة المصطلح" اثر شیخ مقبل چاپ شد. | ||
ابوالحسن در سال ۱۴۰۹ به دارالحدیث دمّاج در فرمانداری صعدة سفر کرد و سه ماه نزد شیخ ابو عبدالرحمن مقبل بنهادی وداعی ماند و در درسهایش شرکت کرد و در مسائل تبلیغ عمومی و خصوصی نشست و کتاب "شفاء العلیل بألفاظ وقواعد الجرح والتعدیل" را در آن زمان چاپ کرد. | ابوالحسن در سال ۱۴۰۹ به دارالحدیث دمّاج در فرمانداری صعدة سفر کرد و سه ماه نزد شیخ ابو عبدالرحمن مقبل بنهادی وداعی ماند و در درسهایش شرکت کرد و در مسائل تبلیغ عمومی و خصوصی نشست و کتاب "شفاء العلیل بألفاظ وقواعد الجرح والتعدیل" را در آن زمان چاپ کرد. | ||
سپس به مأرب بازگشت و به تبلیغ دین و تالیف و تدریس در دارالحدیث ادامه داد. و سپس دعوت خود را به شبوة و حضرموت و جوف که استانهای مجاور مأرب هستند گسترش داد. در سال ۱۴۱۷ ه به ریاض سفر کرد و چند ماه پای درس شیخ ابن باز نشست و در درسهای او در مسجد بزرگ شرکت نمود. او همچنین برخی از درسهای شیخ عبدالله بن عبدالرحمن الجبرین و درسهای شیخ محمد بن صالح العثیمین در زمانی که در ریاض و مکه بود شرکت کرد و قبل از آن در سال ۱۴۱۰ه.ق با [[شیخ البانی]] در [[مدینة النبی]] ملاقات کرد و با او یک برنامه علمی در علم حدیث ضبط کرد و مدتی با او در مکه نشست و از او بهره برد. | سپس به مأرب بازگشت و به تبلیغ دین و تالیف و تدریس در دارالحدیث ادامه داد. و سپس دعوت خود را به شبوة و حضرموت و جوف که استانهای مجاور مأرب هستند گسترش داد. در سال ۱۴۱۷ ه به ریاض سفر کرد و چند ماه پای درس شیخ ابن باز نشست و در درسهای او در مسجد بزرگ شرکت نمود. او همچنین برخی از درسهای شیخ عبدالله بن عبدالرحمن الجبرین و درسهای شیخ محمد بن صالح العثیمین در زمانی که در ریاض و مکه بود شرکت کرد و قبل از آن در سال ۱۴۱۰ه. ق با [[شیخ البانی]] در [[مدینة النبی]] ملاقات کرد و با او یک برنامه علمی در علم حدیث ضبط کرد و مدتی با او در مکه نشست و از او بهره برد. | ||
در سال ۱۴۱۶ه.ق به اردن سفر کرد و در آنجا نیز از شیخ البانی بهره برد و در حدود 12 جلسه و هر جلسه از عصر تا عشا از او سوالاتی پرسید و آنها را در نوارهایی که در میان دانشجویان معروف هستند ضبط کرد و سپس به مأرب بازگشت. | در سال ۱۴۱۶ه. ق به اردن سفر کرد و در آنجا نیز از شیخ البانی بهره برد و در حدود 12 جلسه و هر جلسه از عصر تا عشا از او سوالاتی پرسید و آنها را در نوارهایی که در میان دانشجویان معروف هستند ضبط کرد و سپس به مأرب بازگشت. | ||
=خانواده= | =خانواده= | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
روش کلی او در تألیف: | روش کلی او در تألیف: | ||
==در حدیث== | == در حدیث == | ||
بررسی و نتیجهگیری او به این صورت است که: سندهای مختلف حدیث را گرداوری مینماید و هر کدام از آنها را به صورت مستقل بررسی و سپس آنها را با دیگر طریقها مقایسه میکند. اگر به یک منشا رسیدند آن حدیث را به زعم وجود علت خفیهای مورد بحث و کنکاش قرار میدهد. همچنین معیار ترجیح روایات نزد او همانست که اهل علم عمل میکنند و اعتنای بسیاری به قول متقدمین از بزرگان علم حدیث دارد و البته تلاش و دقت متاخرین را نیز نادیده نمیگیرد و مورد اعتنا قرار میدهد و همیشه اقرار دارد بر اینکه آنها کسانی هستند که به علم متقدمین خدمت کردند، و آن را نابود نکردند. با این حال قایل است که در متقدمین و متاخرین هم میانه رو و هم سختگیر و هم اهل تساهل وجود داشته و دارد. و نیز اینکه نزد متقدمین قراین و اشاراتی بوده است که میتوانستند به برخی احادیث اشکال کنند که این قرینهها به دست متاخرین نرسیده است؛ پس قول قدما در اشکال به برخی روایات بر استناد متاخرین به ظاهر روایات مقدم است. و این روش به صورت واضح در کتابهایی که نگاشته است، پیداست. | بررسی و نتیجهگیری او به این صورت است که: سندهای مختلف حدیث را گرداوری مینماید و هر کدام از آنها را به صورت مستقل بررسی و سپس آنها را با دیگر طریقها مقایسه میکند. اگر به یک منشا رسیدند آن حدیث را به زعم وجود علت خفیهای مورد بحث و کنکاش قرار میدهد. همچنین معیار ترجیح روایات نزد او همانست که اهل علم عمل میکنند و اعتنای بسیاری به قول متقدمین از بزرگان علم حدیث دارد و البته تلاش و دقت متاخرین را نیز نادیده نمیگیرد و مورد اعتنا قرار میدهد و همیشه اقرار دارد بر اینکه آنها کسانی هستند که به علم متقدمین خدمت کردند، و آن را نابود نکردند. با این حال قایل است که در متقدمین و متاخرین هم میانه رو و هم سختگیر و هم اهل تساهل وجود داشته و دارد. و نیز اینکه نزد متقدمین قراین و اشاراتی بوده است که میتوانستند به برخی احادیث اشکال کنند که این قرینهها به دست متاخرین نرسیده است؛ پس قول قدما در اشکال به برخی روایات بر استناد متاخرین به ظاهر روایات مقدم است. و این روش به صورت واضح در کتابهایی که نگاشته است، پیداست. | ||
==در فقه== | == در فقه == | ||
مسئله را باز میکند، سپس اختلافی که در آن وجود دارد را بیان مینماید و نظر همه علما و دلایل ایشان را در آن مساله میگوید و آنها را با معیارهای علم حدیث و علم اصول میسنجد و قول ارجح را برمیگزیند؛ همانگونه که در کتابش به نام "تنویر العینین فی أحکام الأضاحی والعیدین"این روش پیداست. او نسبت به موضوعی که بزرگان متقدم نسبت به آن نظر ندادهاند نظر نمیدهد. | مسئله را باز میکند، سپس اختلافی که در آن وجود دارد را بیان مینماید و نظر همه علما و دلایل ایشان را در آن مساله میگوید و آنها را با معیارهای علم حدیث و علم اصول میسنجد و قول ارجح را برمیگزیند؛ همانگونه که در کتابش به نام "تنویر العینین فی أحکام الأضاحی والعیدین"این روش پیداست. او نسبت به موضوعی که بزرگان متقدم نسبت به آن نظر ندادهاند نظر نمیدهد. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
ابوالحسن در چندین نامه علمی به آنها پاسخ داد که این پاسخها جمعآوری شده در دو جلد تحت عنوان: "دفاع از مردم از پیگیری" چاپ شده است که این کتاب بر ضد شبهات آنهاست. و در آن کج بودن روش سرشار از غلو آنها را نشان داده و تناقضهای فکری و تقلید کورکورانه آنها و مخالفت آنها با مسیر دعوت سلفی در نقاط مختلف و تغییر اصول فکری آنها را بیان کرده است و دلیل همه این کج اندیشیها را ترس و تقلید شمرده است. | ابوالحسن در چندین نامه علمی به آنها پاسخ داد که این پاسخها جمعآوری شده در دو جلد تحت عنوان: "دفاع از مردم از پیگیری" چاپ شده است که این کتاب بر ضد شبهات آنهاست. و در آن کج بودن روش سرشار از غلو آنها را نشان داده و تناقضهای فکری و تقلید کورکورانه آنها و مخالفت آنها با مسیر دعوت سلفی در نقاط مختلف و تغییر اصول فکری آنها را بیان کرده است و دلیل همه این کج اندیشیها را ترس و تقلید شمرده است. | ||
==برخورد با مخالفین== | == برخورد با مخالفین == | ||
با این حال، ابوالحسن به آنها پاسخ مودبانه و عادلانه داده است و آنچه از حرف آنها حق بوده، پذیرفته و از آنها تشکر کرده است. با آنها از حد تجاوز نکرده و با بزرگواری قبل از عدالت با آنها رفتار کرده است، آنها را عفو میکرد و و برای ایشان دعا کرد. این در خصوص جرمهای آنها در حق شخصی او بود. | با این حال، ابوالحسن به آنها پاسخ مودبانه و عادلانه داده است و آنچه از حرف آنها حق بوده، پذیرفته و از آنها تشکر کرده است. با آنها از حد تجاوز نکرده و با بزرگواری قبل از عدالت با آنها رفتار کرده است، آنها را عفو میکرد و و برای ایشان دعا کرد. این در خصوص جرمهای آنها در حق شخصی او بود. | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
=فعالیت کاری= | =فعالیت کاری= | ||
1- بر اساس دار ال حدیث در دورههای اداره و درساء، این خانه شامل حدود (500) دانشجو از جمله صد و بیست دانشجو با خانوادههایشان است و توسط دانشجویان ارشدی که از آن فارغالتحصیل شدهاند یا تحت تاثیر رویکرد معتدل آن قرار گرفته اند، از این خانه منشع شده است، و نقل مکان کردند و به مکانهای خود در استانهای دیگر، در سنا، دهمر، ایب، تایز، عدن، ابین، لاهج، | 1- بر اساس دار ال حدیث در دورههای اداره و درساء، این خانه شامل حدود (500) دانشجو از جمله صد و بیست دانشجو با خانوادههایشان است و توسط دانشجویان ارشدی که از آن فارغالتحصیل شدهاند یا تحت تاثیر رویکرد معتدل آن قرار گرفته اند، از این خانه منشع شده است، و نقل مکان کردند و به مکانهای خود در استانهای دیگر، در سنا، دهمر، ایب، تایز، عدن، ابین، لاهج، شبوا، هادرموت، عمران، سعد و الجوف نقل مکان کردند و با رهبران میانه رو و مرکزگرا در میانه روترین و مرکزگراترین استانهای یمن همکاری کردند. | ||
۲- رئیس انجمن مردم حدیث در یمن، جزء وکالت که شامل همه دانشجویان شیخ ابوالحسن در سراسر یمن است و شامل موسسات خیریه، انجمنها، مراکز علمی و غیره میشود. | ۲- رئیس انجمن مردم حدیث در یمن، جزء وکالت که شامل همه دانشجویان شیخ ابوالحسن در سراسر یمن است و شامل موسسات خیریه، انجمنها، مراکز علمی و غیره میشود. |