۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
امالبنین در طول زندگی مشترک با حضرت علی (ع) همواره تمام همت خویش را بکار میبست تا بتواند جای خالی حضرت فاطمه (س) را برای فرزندان داغدار ایشان پر کند؛ تا جاییکه فرزندان فاطمه زهرا (س) با وجود این بانوی بزرگوار، فقدان مادر مهربان خود را کمتر احساس میکردند. | امالبنین در طول زندگی مشترک با حضرت علی (ع) همواره تمام همت خویش را بکار میبست تا بتواند جای خالی حضرت فاطمه (س) را برای فرزندان داغدار ایشان پر کند؛ تا جاییکه فرزندان فاطمه زهرا (س) با وجود این بانوی بزرگوار، فقدان مادر مهربان خود را کمتر احساس میکردند. | ||
امالبنین از جمله زنان شیردل و صبور [[صدر اسلام]] بود که به واسطه تحمل غم ناشی از شهادت همه فرزندان خود | امالبنین از جمله زنان شیردل و صبور [[صدر اسلام]] بود که به واسطه تحمل غم ناشی از شهادت همه فرزندان خود در [[تاریخ اسلام]] اسطوره بردباری و استقامت نامیده شد. او که روحیهای شاعرانه نیز داشت، وقتی خبر شهادت چهار فرزندش در [[واقعه کربلا]] را شنید در توصیف این غم جانکاه در [[مرثیه]]<nowiki/>هایی چنین سرود: | ||
«ای کسی که فرزند رشیدم عباس را دیدی که همانند پدرش بر دشمنان تاخت، فرزندان علی(ع) همه شیران بیشه شجاعتند. شنیده ام بر سر عباس عمود آهنین زدند، در حالی که دستهایش را قطع کرده بودند؛ اگر دست در بدن پسرم بود، چه کسی میتوانست نزد او آید و با او بجنگد؟» | «ای کسی که فرزند رشیدم عباس را دیدی که همانند پدرش بر دشمنان تاخت، فرزندان علی(ع) همه شیران بیشه شجاعتند. شنیده ام بر سر عباس عمود آهنین زدند، در حالی که دستهایش را قطع کرده بودند؛ اگر دست در بدن پسرم بود، چه کسی میتوانست نزد او آید و با او بجنگد؟» | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
=تصمیمگیری حضرت علی (ع) به ازدواج= | =تصمیمگیری حضرت علی (ع) به ازدواج= | ||
ده سال پس از رحلت حضرت رسول(ص) و حضرت فاطمه (س)، بنابر وصیت خود حضرت فاطمه | ده سال پس از رحلت حضرت رسول(ص) و حضرت فاطمه (س)، بنابر وصیت خود حضرت فاطمه وقتی علی (ع) به فکر گرفتن همسر دیگری بود، عاشورا در برابر دیدگانش بود. | ||
[[عقیل]] یکی از کسانی بود که نظر و گفته اش در علم انساب حجت بود ودر [[مسجد]] حضرت رسول (ص) برای وی حصیری میگذاردند که برآن نماز میکرد و قبائل عرب برای شناخت وآگاهی از [[علم انساب]] به دورش جمع میشدند و او درپاسخ مراجعات بسیار سریع الانتقال بود. <ref>نکت الهمیال ص 200 وکتاب سردار کربلا یا ترجمه العباس از سید عبدالرزاق موسوی المقرم ص 34</ref> | [[عقیل]] یکی از کسانی بود که نظر و گفته اش در علم انساب حجت بود ودر [[مسجد]] حضرت رسول (ص) برای وی حصیری میگذاردند که برآن نماز میکرد و قبائل عرب برای شناخت وآگاهی از [[علم انساب]] به دورش جمع میشدند و او درپاسخ مراجعات بسیار سریع الانتقال بود. <ref>نکت الهمیال ص 200 وکتاب سردار کربلا یا ترجمه العباس از سید عبدالرزاق موسوی المقرم ص 34</ref> | ||
از این روست که [[علی بن ابیطالب (ع)]] آنگاه که قصد ازدواج دارد به برادر خویش [[عقیل بن ابیطالب]] که در علم انساب معروف بود و ذهن و سینه اش گنجینه ای از اسرار خاندان گوناگون عرب بوده میفرماید: «زنی را برای من اختیار کن که از نسل دلیرمردان عرب باشد تا با او ازدواج کنم و او برایم پسری شجاع و سوارکار به دنیا آورد.» <ref> قمر بنی هاشم، مقرم، ص 15</ref> عقیل | از این روست که [[علی بن ابیطالب (ع)]] آنگاه که قصد ازدواج دارد به برادر خویش [[عقیل بن ابیطالب]] که در علم انساب معروف بود و ذهن و سینه اش گنجینه ای از اسرار خاندان گوناگون عرب بوده میفرماید: «زنی را برای من اختیار کن که از نسل دلیرمردان عرب باشد تا با او ازدواج کنم و او برایم پسری شجاع و سوارکار به دنیا آورد.» <ref> قمر بنی هاشم، مقرم، ص 15</ref> عقیل بانو امالبنین از خاندان بنی کلاب را که در شجاعت بی مانند بود، برای حضرت انتخاب کرد. و در پاسخ برادر گفت: «با امالبنین کلابیه ازدواج کن زیرا در عرب شجاعتر از پدران و خاندان وی نیست.» <ref>عمدة الطالب وسرالسلسلة وسردارکربلا ص 34</ref> عقیل همچنین از دیگر خصوصیات بارز خاندان بنی کلاب میگوید و امام این انتخاب را پسندید و عقیل را به خواستگاری نزد پدر امالبنین فرستاد. | ||
=ورود امالبنین به خانه علی= | =ورود امالبنین به خانه علی= | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
ثمره ازدواج حضرت علی با او چهار پسر رشید بود به نامهای: عبّاس، عبدالله، جعفر و عثمان، که به دلیل داشتن همین پسران، او را ام البنین، یعنی مادر پسران میخواندند. فرزندان امالبنین همگی در کربلا به شهادت رسیدند و نسل ایشان از طریق عُبیداللّه فرزند حضرت ابوالفضل علیهاالسلام ادامه یافت. | ثمره ازدواج حضرت علی با او چهار پسر رشید بود به نامهای: عبّاس، عبدالله، جعفر و عثمان، که به دلیل داشتن همین پسران، او را ام البنین، یعنی مادر پسران میخواندند. فرزندان امالبنین همگی در کربلا به شهادت رسیدند و نسل ایشان از طریق عُبیداللّه فرزند حضرت ابوالفضل علیهاالسلام ادامه یافت. | ||
==میلاد فرزند شجاعت== | == میلاد فرزند شجاعت == | ||
نخستین فرزند پاک بانو ام البنین، علمدار کربلا [[ابوالفضل العباس (ع)]] بود؛ برخی از محققان برآنند که حضرت ابوالفضل العباس (ع) در روز چهارم ماه شعبان سال 26 هجری دیده به جهان گشود. هنگامیکه مژده ولادت عباس به امیرالمؤمنین (ع) داده شد، به خانه شتافت او را در برگرفت، باران بوسه بر او فرو ریخت و مراسم شرعی تولد را درباره او اجرا کرد. در روز هفتم تولّدش طبق رسم و سنّت اسلامی گوسفندی را به عنوانِ عقیقه ذبح کردند و گوشت آن را به فقرا [[صدقه]] دادند امیرالمؤمنین (ع) از پس پردههای غیب، جنگاوری و دلیری فرزند را در عرصههای پیکار دریافته بود و می دانست که او یکی از قهرمانان [[اسلام]] خواهد بود. | نخستین فرزند پاک بانو ام البنین، علمدار کربلا [[ابوالفضل العباس (ع)]] بود؛ برخی از محققان برآنند که حضرت ابوالفضل العباس (ع) در روز چهارم ماه شعبان سال 26 هجری دیده به جهان گشود. هنگامیکه مژده ولادت عباس به امیرالمؤمنین (ع) داده شد، به خانه شتافت او را در برگرفت، باران بوسه بر او فرو ریخت و مراسم شرعی تولد را درباره او اجرا کرد. در روز هفتم تولّدش طبق رسم و سنّت اسلامی گوسفندی را به عنوانِ عقیقه ذبح کردند و گوشت آن را به فقرا [[صدقه]] دادند امیرالمؤمنین (ع) از پس پردههای غیب، جنگاوری و دلیری فرزند را در عرصههای پیکار دریافته بود و می دانست که او یکی از قهرمانان [[اسلام]] خواهد بود. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
=وفات امالبنین= | =وفات امالبنین= | ||
امالبنین در ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ یا ۷۰ق فوت میکند <ref> امالبنین، سید مهدی السیوج، ص۴۱</ref> وی در [[قبرستان بقیع]] کنار [[صفیه]] و عاتکه عمههای پیامبر ص | امالبنین در ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ یا ۷۰ق فوت میکند <ref> امالبنین، سید مهدی السیوج، ص۴۱</ref> وی در [[قبرستان بقیع]] کنار [[صفیه]] و عاتکه عمههای پیامبر ص مدفون است. <ref>زندگانی قمر بنی هاشم باب الحوائج، نویسنده عبدالحسین مؤمنی، ناشر بدرقه جاویدان، سال چاپ 1387، صفحه 137</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |