۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ']]↵<references />' به ']]') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
<ref>منبع: فرهنگ کوثر 1382 شماره 58</ref> | <ref>منبع: فرهنگ کوثر 1382 شماره 58</ref> | ||
==چکیده== | == چکیده == | ||
پیامبراکرم(ص) فرمود: پایبند محبت ما اهلبیت باشید زیرا هرگاه کسی با عشقِ به ما، به ملاقات خدا برود به شفاعت ما وارد بهشت میرود. <ref>(طبرانی، المعجم الاوسط، ج3ص122، حدیث 2251)</ref> | پیامبراکرم(ص) فرمود: پایبند محبت ما اهلبیت باشید زیرا هرگاه کسی با عشقِ به ما، به ملاقات خدا برود به شفاعت ما وارد بهشت میرود. <ref>(طبرانی، المعجم الاوسط، ج3ص122، حدیث 2251)</ref> | ||
سرزمین مصر، کانون نشو و نما و ناحیهای برای فعالیتهای تبلیغی فرستادگان الهی به شمار میرود. پیامبرانی چون: ابراهیم، یوسف، موسی و مسیح به هنگام سکونت در مصر یا عبور از این کشور، دهها اثر و نشانه از خود برجای گذاشتهاند که مقدّس و متبرّک بوده و مورد احترام و توجّه اهالی این سامان است. | سرزمین مصر، کانون نشو و نما و ناحیهای برای فعالیتهای تبلیغی فرستادگان الهی به شمار میرود. پیامبرانی چون: ابراهیم، یوسف، موسی و مسیح به هنگام سکونت در مصر یا عبور از این کشور، دهها اثر و نشانه از خود برجای گذاشتهاند که مقدّس و متبرّک بوده و مورد احترام و توجّه اهالی این سامان است. | ||
مصر مورد توجّه رسول اکرم(ص) نیز بود و بنا به توصیههای مؤکّد آن حضرت، مسلمانان در خوش رفتاری و برخورد مسالمت آمیز با مصریان مراقب بودند و مأموریت داشتند با اهالی آن، طریق نیک و خوش را پیش گیرند؛ به آنها با دیده احترام نگریسته، خویشاوند خود بدانند. از آنجا که «هاجر»، همسر [[حضرت ابراهیم|حضرت ابراهیم خلیل]] علیهالسلام و مادر [[حضرت اسماعیل]] از مردم این کشور بود و یکی از همسران رسول خدا(ص) یعنی [[ماریه قبطیه]] با این دیار پیوستگی داشت، اهالی مصر با مسلمانان پیوند پیدا کرده بودند. | مصر مورد توجّه رسول اکرم(ص) نیز بود و بنا به توصیههای مؤکّد آن حضرت، مسلمانان در خوش رفتاری و برخورد مسالمت آمیز با مصریان مراقب بودند و مأموریت داشتند با اهالی آن، طریق نیک و خوش را پیش گیرند؛ به آنها با دیده احترام نگریسته، خویشاوند خود بدانند. از آنجا که «هاجر»، همسر [[حضرت ابراهیم|حضرت ابراهیم خلیل]] علیهالسلام و مادر [[حضرت اسماعیل]] از مردم این کشور بود و یکی از همسران رسول خدا(ص) یعنی [[ماریه قبطیه]] با این دیار پیوستگی داشت، اهالی مصر با مسلمانان پیوند پیدا کرده بودند. | ||
==مصر در زمان حکومت امام علی== | == مصر در زمان حکومت امام علی == | ||
در زمان حکومت [[امام علی|حضرت علی]] علیهالسلام جز منطقه ای به نام خربتا تمام سرزمین مصر تحت سیطره آن امام بود. <ref>(المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط والآثار، (خطط مقریزی) ج 1؛ النجوم الزاهرة فی ملوک مصر والقاهره، ابن تغری بُردی)</ref> بعد از سقوط امویان و روی کار آمدن عباسیان، فرزندان حسن بن علی علیهماالسلام مردم مصر را به بیعت با خویش فراخواندند. علی بن محمد بن عبداللّه، نخستین علوی بود که به مصر گام نهاد و خالد بن سعید، عهدهدار فراخواندن مردم به بیعت با او گردید. این مرد از شیعیان خاصّ علی علیهالسلام بود. | در زمان حکومت [[امام علی|حضرت علی]] علیهالسلام جز منطقه ای به نام خربتا تمام سرزمین مصر تحت سیطره آن امام بود. <ref>(المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط والآثار، (خطط مقریزی) ج 1؛ النجوم الزاهرة فی ملوک مصر والقاهره، ابن تغری بُردی)</ref> بعد از سقوط امویان و روی کار آمدن عباسیان، فرزندان حسن بن علی علیهماالسلام مردم مصر را به بیعت با خویش فراخواندند. علی بن محمد بن عبداللّه، نخستین علوی بود که به مصر گام نهاد و خالد بن سعید، عهدهدار فراخواندن مردم به بیعت با او گردید. این مرد از شیعیان خاصّ علی علیهالسلام بود. | ||
==حضور پیروان اهل بیت(ع)== | == حضور پیروان اهل بیت(ع) == | ||
پیروان اهلبیت(ع) در مصر حضوری مؤثّر داشتند تا اینکه فرمان [[متوکّل عباسی]] مبنی بر اخراج خاندان ابی طالب از این سرزمین، صادر گردید. بزرگان علوی مخفی شدند؛ اما امیر وقت [[یزید بن عبداللّه]] در جست وجوی آنان بر آمد و ایشان را مجبور به مهاجرت به عراق نمود. با مرگ متوکّل و روی کار آمدن مستنصر، وی فرمانی برای والی و مردم مصر فرستاد و طی آن، هشدار داد: | پیروان اهلبیت(ع) در مصر حضوری مؤثّر داشتند تا اینکه فرمان [[متوکّل عباسی]] مبنی بر اخراج خاندان ابی طالب از این سرزمین، صادر گردید. بزرگان علوی مخفی شدند؛ اما امیر وقت [[یزید بن عبداللّه]] در جست وجوی آنان بر آمد و ایشان را مجبور به مهاجرت به عراق نمود. با مرگ متوکّل و روی کار آمدن مستنصر، وی فرمانی برای والی و مردم مصر فرستاد و طی آن، هشدار داد: | ||
هیچ کس حق ندارد با علویان معامله کند و علویان مجاز نخواهند بود در مصر مسافرتی انجام دهند و اگر میان یکی از این افراد با دیگران اختلافی روی داد، بدون دلیل و مدرک، ادّعای مخالفش مورد قبول خواهد بود. | هیچ کس حق ندارد با علویان معامله کند و علویان مجاز نخواهند بود در مصر مسافرتی انجام دهند و اگر میان یکی از این افراد با دیگران اختلافی روی داد، بدون دلیل و مدرک، ادّعای مخالفش مورد قبول خواهد بود. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
در عاشورای سال 350ق. بین سربازان و عدهای از مردم، در جوار مرقد کلثوم علوی درگیری رخ داد. دلیل نزاع، این بود که زائران مشغول ندبه و زاری و بیان مصائب اهلبیت بودند. با وقوع این حادثه قوای دولتی، شیعیان را در تنگنایی سخت قرار دادند و در یک حیله تبلیغاتی چون به کسی میرسیدند و از او میپرسیدند: دایی تو کیست؟ اگر نمیگفت: معاویه، او را عریان نموده و به شدیدترین وضع شکنجه مینمودند. در زمان اخشیدیان (گروهی از فرمانروایان مصر) به محض اینکه نشانی از شیعیان به دست میآمد و یا فریادی بلند میشد، ضرب و شتم، آزار و طردشان شروع میشد. | در عاشورای سال 350ق. بین سربازان و عدهای از مردم، در جوار مرقد کلثوم علوی درگیری رخ داد. دلیل نزاع، این بود که زائران مشغول ندبه و زاری و بیان مصائب اهلبیت بودند. با وقوع این حادثه قوای دولتی، شیعیان را در تنگنایی سخت قرار دادند و در یک حیله تبلیغاتی چون به کسی میرسیدند و از او میپرسیدند: دایی تو کیست؟ اگر نمیگفت: معاویه، او را عریان نموده و به شدیدترین وضع شکنجه مینمودند. در زمان اخشیدیان (گروهی از فرمانروایان مصر) به محض اینکه نشانی از شیعیان به دست میآمد و یا فریادی بلند میشد، ضرب و شتم، آزار و طردشان شروع میشد. | ||
==عصری با شکوه== | == عصری با شکوه == | ||
با سقوط سلسله اخشیدی و روی کار آمدن [[فاطمیان]]، تشیّع در مصر به نقطه اوج خود رسید و آداب و رسوم و شعائر شیعه جلوهای جالب یافت. از مأذنههای مساجد ذکر «حیّ علی خیرالعمل» به گوش میرسید. در این دوره مسلمانان مجاز بودند برتری خاندان عترت را در مراسم و مجالس ویژه مطرح نمایند. بر کتیبه و سر درِ مکانهای عمومی نوشته میشد: «بهترین انسان پس از رسول خدا(ص)، امام علی(ع) است». و همگان مشتاق بودند تا با فرهنگ و معارف خاندان عترت آشنا شوند. البته طرفداران اهل سنّت از سوی فاطمیان تحت فشار قرار نگرفتند و کسی آنان را مجبور به ترک مذهبشان نکرد و آن روش مذمومی که فرمانروایان قبلی در مورد شیعیان با خشونت و خونریزی و اختناق اعمال مینمودند، به هیچ عنوان اجرا نگردید؛ بلکه خود مردم با شوق و رغبت به سوی مذهب تشیّع روی آوردند. <ref>(خطط مقریزی، ج 1، ص 270 ـ 272)</ref> | با سقوط سلسله اخشیدی و روی کار آمدن [[فاطمیان]]، تشیّع در مصر به نقطه اوج خود رسید و آداب و رسوم و شعائر شیعه جلوهای جالب یافت. از مأذنههای مساجد ذکر «حیّ علی خیرالعمل» به گوش میرسید. در این دوره مسلمانان مجاز بودند برتری خاندان عترت را در مراسم و مجالس ویژه مطرح نمایند. بر کتیبه و سر درِ مکانهای عمومی نوشته میشد: «بهترین انسان پس از رسول خدا(ص)، امام علی(ع) است». و همگان مشتاق بودند تا با فرهنگ و معارف خاندان عترت آشنا شوند. البته طرفداران اهل سنّت از سوی فاطمیان تحت فشار قرار نگرفتند و کسی آنان را مجبور به ترک مذهبشان نکرد و آن روش مذمومی که فرمانروایان قبلی در مورد شیعیان با خشونت و خونریزی و اختناق اعمال مینمودند، به هیچ عنوان اجرا نگردید؛ بلکه خود مردم با شوق و رغبت به سوی مذهب تشیّع روی آوردند. <ref>(خطط مقریزی، ج 1، ص 270 ـ 272)</ref> | ||
فاطمیان برای شکوفایی علمی و فرهنگی، گسترش معارف و درخشندگی فکری بسیار کوشیدند و از دانشمندان و مشاهیر علوم گوناگون، حمایت کردند. اوضاع اقتصادی و اجتماعی مردم بهبود یافت. ناصرخسرو قبادیانی، که در زمان فاطمیان از مصر دیدن کرده، از زندگی توأم با آسایش و آرامش مصریان گزارشی ارائه نموده است. <ref>(سفرنامه ناصرخسرو، به کوشش دکترنادروزینپور)</ref> سرزمین مصر برای نخستین بار در طول تاریخِ پرفراز و نشیب خود، به مرکز عزّت و عظمت مبدّل گردید و قلمرو فاطمیان از دورترین نقاط سواحل اقیانوس اطلس تا کرانه فرات امتداد یافت. مردم محروم و کم بضاعت، تحت حمایت حکومت مرکزی قرار گرفتند. تعداد مساجد و اماکن مذهبی در شهرها و روستاها رو به فزونی گذاشت و برای عمران و آبادانی آنها مبالغ و موقوفاتی در نظر گرفته شد. جشنها و اعیاد اسلامی به طور گسترده برگزار میگردید و طی آنها بذل و بخشش و پذیراییهای مفصّلی انجام میگرفت و هدایایی بین حاضران توزیع میگشت. در عصر فاطمیان در روز «عاشورا» بازارها و مراکز کسب و فعالیت تعطیل میشد و دستههای سوگواری با رونق و شکوه خاصّی به عزاداری برای سالار شهیدان و حماسه آفرینان نینوا میپرداختند. <ref>(شیعه در مصر، صالح الوردانی، ترجمه قاسم مختاری، ص 35 ـ 44)</ref> | فاطمیان برای شکوفایی علمی و فرهنگی، گسترش معارف و درخشندگی فکری بسیار کوشیدند و از دانشمندان و مشاهیر علوم گوناگون، حمایت کردند. اوضاع اقتصادی و اجتماعی مردم بهبود یافت. ناصرخسرو قبادیانی، که در زمان فاطمیان از مصر دیدن کرده، از زندگی توأم با آسایش و آرامش مصریان گزارشی ارائه نموده است. <ref>(سفرنامه ناصرخسرو، به کوشش دکترنادروزینپور)</ref> سرزمین مصر برای نخستین بار در طول تاریخِ پرفراز و نشیب خود، به مرکز عزّت و عظمت مبدّل گردید و قلمرو فاطمیان از دورترین نقاط سواحل اقیانوس اطلس تا کرانه فرات امتداد یافت. مردم محروم و کم بضاعت، تحت حمایت حکومت مرکزی قرار گرفتند. تعداد مساجد و اماکن مذهبی در شهرها و روستاها رو به فزونی گذاشت و برای عمران و آبادانی آنها مبالغ و موقوفاتی در نظر گرفته شد. جشنها و اعیاد اسلامی به طور گسترده برگزار میگردید و طی آنها بذل و بخشش و پذیراییهای مفصّلی انجام میگرفت و هدایایی بین حاضران توزیع میگشت. در عصر فاطمیان در روز «عاشورا» بازارها و مراکز کسب و فعالیت تعطیل میشد و دستههای سوگواری با رونق و شکوه خاصّی به عزاداری برای سالار شهیدان و حماسه آفرینان نینوا میپرداختند. <ref>(شیعه در مصر، صالح الوردانی، ترجمه قاسم مختاری، ص 35 ـ 44)</ref> | ||
[[رده: | [[رده:مصر]] | ||
[[رده: اهل بیت]] | [[رده:اهل بیت]] | ||
[[رده: مقالات]] | [[رده:مقالات]] |