پرش به محتوا

بیضاوی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۲۲
جز
تمیزکاری
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:')
جز (تمیزکاری)
خط ۳۷: خط ۳۷:
</div>
</div>


'''ناصرالدین عبدالله بیضاوی''' ( ناصرالدین أبوسعید أو أبوالخیر عبدالله بن أبی‌القاسم عمر بن محمد بن أبی‌الحسن علی البیضاوی الشیرازی الشافعی) از قضات و افاضل قرن هفتم هجری است. قاضی بیضاوی در بیضا متولد شد و در [[شیراز]] به تحصیل علوم پرداخت.  
'''ناصرالدین عبدالله بیضاوی''' (ناصرالدین أبوسعید أو أبوالخیر عبدالله بن أبی‌القاسم عمر بن محمد بن أبی‌الحسن علی البیضاوی الشیرازی الشافعی) از قضات و افاضل قرن هفتم هجری است. قاضی بیضاوی در بیضا متولد شد و در [[شیراز]] به تحصیل علوم پرداخت.  


وی قبل از رفتن به [[تبریز]] مدتی در عهد اتابکان فارس در فارس مقام قاضی‌القضاتی داشت. بعداً به تبریز رفت و تا پایان عمر در آن شهر به تألیف و تدریس و امر قضاوت مشغول بود. بیضاوی معاصر با [[خواجه نصیرالدین طوسی]] و [[قطب‌الدین شیرازی]] و مصاحب و دوست آنان بود. در مورد سال وفات قاضی اختلاف هست. احتمالاً فوت او مابین سال‌های ۶۸۲ تا ۶۹۲ هجری قمری بوده‌است.  
وی قبل از رفتن به [[تبریز]] مدتی در عهد اتابکان فارس در فارس مقام قاضی‌القضاتی داشت. بعداً به تبریز رفت و تا پایان عمر در آن شهر به تألیف و تدریس و امر قضاوت مشغول بود. بیضاوی معاصر با [[خواجه نصیرالدین طوسی]] و [[قطب‌الدین شیرازی]] و مصاحب و دوست آنان بود. در مورد سال وفات قاضی اختلاف هست. احتمالاً فوت او مابین سال‌های ۶۸۲ تا ۶۹۲ هجری قمری بوده‌است.  
خط ۴۶: خط ۴۶:
ناصرالدین أبوالخیر عبدالله بن عمر بیضاوی؛ از دانشمندان بزرگ و بنام [[اهل سنت]] است و مانند بسیاری دیگر از دانشمندان اسلامی، ایرانی می‌باشد. او در منطقه «بیضاء»، در اطراف شیراز متولد شد <ref> زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج 4، ص 110، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م</ref> و به همین جهت، او را بیضاوی نامیده‌اند.
ناصرالدین أبوالخیر عبدالله بن عمر بیضاوی؛ از دانشمندان بزرگ و بنام [[اهل سنت]] است و مانند بسیاری دیگر از دانشمندان اسلامی، ایرانی می‌باشد. او در منطقه «بیضاء»، در اطراف شیراز متولد شد <ref> زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج 4، ص 110، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م</ref> و به همین جهت، او را بیضاوی نامیده‌اند.


بیضاوی سال‌ها در شیراز زندگی کرد و منصب قضاوت را بر عهده داشت و قاضی القضاة آن دیار بود. <ref>الادنه وی‏،‌ احمد بن محمد، طبقات المفسرین، ص 254، مدینه، مکتبة العلوم و الحکم‏، چاپ اول‏، 1417ق</ref>
بیضاوی سال‌ها در شیراز زندگی کرد و منصب قضاوت را بر عهده داشت و قاضی القضاة آن دیار بود. <ref>الادنه وی‏، ‌ احمد بن محمد، طبقات المفسرین، ص 254، مدینه، مکتبة العلوم و الحکم‏، چاپ اول‏، 1417ق</ref>
او در [[فقه]]، شافعی بود و از بزرگان این مکتب به حساب می‌آمد. <ref>زغلول‏، محمد حمد، التفسیر بالرأی، ص 313، دمشق،‌ مکتبة فارابی، چاپ دوم،‌ 1425ق</ref>
او در [[فقه]]، شافعی بود و از بزرگان این مکتب به حساب می‌آمد. <ref>زغلول‏، محمد حمد، التفسیر بالرأی، ص 313، دمشق، ‌ مکتبة فارابی، چاپ دوم، ‌ 1425ق</ref>
در [[کلام]]، برخی او را [[اشعری]] دانسته‌اند <ref>نور الدین عتر،‌ علوم القرآن الکریم، ص 89،‌ دمشق‏، مطبعة الصباح‏، چاپ ششم‏، 1416ق</ref> و برخی دیگر اشعری بودن او را رد کرده‌اند. <ref>معرفت‏، محمد هادی، التفسیر و المفسرون، ج ‏2، ص 430، مشهد، الجامعة الرضویه للعلوم الاسلامیه‏، چاپ اوّل‏، 1418ق</ref>
در [[کلام]]، برخی او را [[اشعری]] دانسته‌اند <ref>نور الدین عتر، ‌ علوم القرآن الکریم، ص 89، ‌ دمشق‏، مطبعة الصباح‏، چاپ ششم‏، 1416ق</ref> و برخی دیگر اشعری بودن او را رد کرده‌اند. <ref>معرفت‏، محمد هادی، التفسیر و المفسرون، ج ‏2، ص 430، مشهد، الجامعة الرضویه للعلوم الاسلامیه‏، چاپ اوّل‏، 1418ق</ref>
در مورد تاریخ ولادت او، تاریخ دقیقی وجود ندارد، ولی مطمئناً بیشتر عمرش در قرن هفتم بوده و با [[علامه حلی]]، خواجه نصیر طوسی و صاحب شرایع هم‌عصر بوده است. <ref> استادی‏، رضا، آشنایی با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی)‏، ص 317، تهران‏، نشر قدس‏، چاپ دوم‏، 1383ش</ref>
در مورد تاریخ ولادت او، تاریخ دقیقی وجود ندارد، ولی مطمئناً بیشتر عمرش در قرن هفتم بوده و با [[علامه حلی]]، خواجه نصیر طوسی و صاحب شرایع هم‌عصر بوده است. <ref> استادی‏، رضا، آشنایی با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی)‏، ص 317، تهران‏، نشر قدس‏، چاپ دوم‏، 1383ش</ref>
او پس از این‌که مدتی در شیراز بود، به تبریز رفت و تا آخر عمر در آن‌جا ماند. <ref> ذهبی‏،‌ محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 297، بیروت‏،‌ دار احیاء التراث العربی‏، بی‏تا</ref> در مورد سال وفات او، اختلافاتی وجود دارد؛ برخی وفات او را سال 685 هجری و برخی دیگر 691 دانسته‌اند. <ref>العکری الحنبلی الدمشقی، شهاب‌الدین عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، تحقیق، الأرناؤوط، ج 7، ص 686، دمشق، بیروت، دار ابن کثیر، چاپ اول، 1406 ق</ref>
او پس از این‌که مدتی در شیراز بود، به تبریز رفت و تا آخر عمر در آن‌جا ماند. <ref> ذهبی‏، ‌ محمد حسین، التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 297، بیروت‏، ‌ دار احیاء التراث العربی‏، بی‏تا</ref> در مورد سال وفات او، اختلافاتی وجود دارد؛ برخی وفات او را سال 685 هجری و برخی دیگر 691 دانسته‌اند. <ref>العکری الحنبلی الدمشقی، شهاب‌الدین عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، تحقیق، الأرناؤوط، ج 7، ص 686، دمشق، بیروت، دار ابن کثیر، چاپ اول، 1406 ق</ref>


=شخصیت علمی=
=شخصیت علمی=
خط ۶۲: خط ۶۲:
در سخن از برخورد بیضاویبا [[حدیث]]، شایان توجه است که وی به‌عنوان یک فارسی‌زبان، در نقل حدیث، اگرچه نقل عین عبارت عربی را «اولی» دانسته، امّا برخلاف هنجارهای [[محدّثین]]، نقل معنای آن به فارسی را نیز روا شمرده است.
در سخن از برخورد بیضاویبا [[حدیث]]، شایان توجه است که وی به‌عنوان یک فارسی‌زبان، در نقل حدیث، اگرچه نقل عین عبارت عربی را «اولی» دانسته، امّا برخلاف هنجارهای [[محدّثین]]، نقل معنای آن به فارسی را نیز روا شمرده است.


افزون بر آنکه بیضاوی به‌عنوان [[فقیه]] اصولی و [[متکلم|متکلم]] اشعری مطرح است، به علم تصوّف گرایش داشته و با عنوان [[زاهد]] و عابد از او یاد شده است و مدّتی نزد عارف تبریزی، محمّد کجوجانی، به تزکیه و تهذیب نفس پرداخته، و همچنین در مسیر سفر به تبریز، خود را ملزم می‌دانسته است که نزد شیخ سلسلة [[سهروردیه]] نورالدین عبدالصمد نطنزی حضور یابد،‌ و تألیف کتاب تهذیب‌الأخلاق در [[تصوّف]]، این گرایش او را بیشتر نمایان ساخته است.
افزون بر آنکه بیضاوی به‌عنوان [[فقیه]] اصولی و [[متکلم|متکلم]] اشعری مطرح است، به علم تصوّف گرایش داشته و با عنوان [[زاهد]] و عابد از او یاد شده است و مدّتی نزد عارف تبریزی، محمّد کجوجانی، به تزکیه و تهذیب نفس پرداخته، و همچنین در مسیر سفر به تبریز، خود را ملزم می‌دانسته است که نزد شیخ سلسلة [[سهروردیه]] نورالدین عبدالصمد نطنزی حضور یابد، ‌ و تألیف کتاب تهذیب‌الأخلاق در [[تصوّف]]، این گرایش او را بیشتر نمایان ساخته است.


بیضاویدر حوزه‌های متنوعی که بر آنها چیرگی داشته، در فقه و کلام و [[تفسیر]]، در کنار بیان رأی و نظر دیگران، آرا و اختیارات خود را نیز بیان نموده است. اظهارنظرهای بیضاوی در کتاب فقهی«الغایةالقصویفیدرایةالفتوی» جلب توجّه می‌کند. توجّه‌برانگیزترین موضوع در این میان، بخش معاملات، [[قضا]] و [[شهادات]] است که نظر به عهده‌داری منصب قضا توسّط او، بیشترین آرای شخصی او را دربر دارد.
بیضاویدر حوزه‌های متنوعی که بر آنها چیرگی داشته، در فقه و کلام و [[تفسیر]]، در کنار بیان رأی و نظر دیگران، آرا و اختیارات خود را نیز بیان نموده است. اظهارنظرهای بیضاوی در کتاب فقهی«الغایةالقصویفیدرایةالفتوی» جلب توجّه می‌کند. توجّه‌برانگیزترین موضوع در این میان، بخش معاملات، [[قضا]] و [[شهادات]] است که نظر به عهده‌داری منصب قضا توسّط او، بیشترین آرای شخصی او را دربر دارد.
خط ۶۸: خط ۶۸:
آرا، نظرات و اندیشه‌های بیضاوی، از زمان خود او مورد توجّه بوده و تأثیر به‌سزای آن را می‌توان در رواج آثار ویو نیز روی کرد فراوان شارحان و حاشیه‌نویسان بر آن آثار دانست. برخیاز آثار او مانند تفسیر «انوارالتنزیل» و کتاب «منهاج‌الوصول» مدّت‌ها در شمار کتاب‌های آموزشی بوده است و اکنون نیز در مدارس علوم دینی [[اهل‌سنت]] تدریس می‌شود.
آرا، نظرات و اندیشه‌های بیضاوی، از زمان خود او مورد توجّه بوده و تأثیر به‌سزای آن را می‌توان در رواج آثار ویو نیز روی کرد فراوان شارحان و حاشیه‌نویسان بر آن آثار دانست. برخیاز آثار او مانند تفسیر «انوارالتنزیل» و کتاب «منهاج‌الوصول» مدّت‌ها در شمار کتاب‌های آموزشی بوده است و اکنون نیز در مدارس علوم دینی [[اهل‌سنت]] تدریس می‌شود.


با نگاهی گذرا به فهرستی که [[حاج خلیفه]] در «کشف‌الظنون» از شروح و حواشی تفسیر و دیگر آثار بیضاویثبت کرده است، می‌توان به گسترة رواج اندیشه‌ها و آثار وی پی برد. [[علّامه ابن‌خلدون]] با نگاهی تاریخی در مبحث اصول و در نام بردن از متکلّمان پردازنده به آثار اصولی، از کتاب منهاج و نیز توجّه فراوان دانش‌اندوزان بدان یاد کرده است.(3)
با نگاهی گذرا به فهرستی که [[حاج خلیفه]] در «کشف‌الظنون» از شروح و حواشی تفسیر و دیگر آثار بیضاویثبت کرده است، می‌توان به گسترة رواج اندیشه‌ها و آثار وی پی برد. [[علّامه ابن‌خلدون]] با نگاهی تاریخی در مبحث اصول و در نام بردن از متکلّمان پردازنده به آثار اصولی، از کتاب منهاج و نیز توجّه فراوان دانش‌اندوزان بدان یاد کرده است. (3)


=شرح‌ها و تعلیق‌های تفسیر بیضاوی‌=
=شرح‌ها و تعلیق‌های تفسیر بیضاوی‌=


1ـ حاشیة محی‌الدین شیخ‌زاده، محمّد بن مصلح‌الدین مصطفی قوجوی حنفی، متوفای 951 هـ.؛
1ـ حاشیة محی‌الدین شیخ‌زاده، محمّد بن مصلح‌الدین مصطفی قوجوی حنفی، متوفای 951 هـ. ؛


2ـ حاشیة الشهاب مسمّا به عنایة‌القاضی و کفایة‌الراضی، قاضی شهاب‌الدین احمد بن محمّد بن عمر خفاجی، متوفای 1069 هـ.؛
2ـ حاشیة الشهاب مسمّا به عنایة‌القاضی و کفایة‌الراضی، قاضی شهاب‌الدین احمد بن محمّد بن عمر خفاجی، متوفای 1069 هـ. ؛


3ـ حاشیة شمس‌الدین محمّد بن یوسف بن علی بن سعید کرمانی شافعی، متوفای 786 هـ.؛
3ـ حاشیة شمس‌الدین محمّد بن یوسف بن علی بن سعید کرمانی شافعی، متوفای 786 هـ. ؛


4ـ حاشیة عصام‌الدین ابراهیم بن محمّد عرب‌شاه اسفراینی، متوفای 943 هـ.؛
4ـ حاشیة عصام‌الدین ابراهیم بن محمّد عرب‌شاه اسفراینی، متوفای 943 هـ. ؛


5ـ أزهارالتسهیل لما فی أنوارالتنزیل در 50 جلد، تألیف دانشمند و محقّق معاصر علامه محمّدموسی روحانی بازی، استاد حدیث و تفسیر جامعة اشرفیة لاهور پاکستان؛
5ـ أزهارالتسهیل لما فی أنوارالتنزیل در 50 جلد، تألیف دانشمند و محقّق معاصر علامه محمّدموسی روحانی بازی، استاد حدیث و تفسیر جامعة اشرفیة لاهور پاکستان؛


6ـ تعلیق مصطفی بن محمّد مشهور به بستان آفندی، متوفای 977 هـ.؛
6ـ تعلیق مصطفی بن محمّد مشهور به بستان آفندی، متوفای 977 هـ. ؛


7ـ تعلیق محمّد کمال‌الدین تاشکندی؛
7ـ تعلیق محمّد کمال‌الدین تاشکندی؛


8ـ تعلیق محمّد بن ابراهیم حنبلی، متوفای 971 هـ.؛
8ـ تعلیق محمّد بن ابراهیم حنبلی، متوفای 971 هـ. ؛


9ـ تعلیق شیخ قاسم بن قطلوبغا حنفی، متوفای 879 هـ.؛
9ـ تعلیق شیخ قاسم بن قطلوبغا حنفی، متوفای 879 هـ. ؛


10ـ‌ التعلیق الحاوی علی التفسیر البیضاوی، عبدالحق بن سیف‌الدین محدّث دهلوی، متوفای 1051 هـ.؛
10ـ‌ التعلیق الحاوی علی التفسیر البیضاوی، عبدالحق بن سیف‌الدین محدّث دهلوی، متوفای 1051 هـ. ؛


11ـ تعلیق سیّد شریف علی بن محمّد جرجانی، متوفای 816 هـ.؛
11ـ تعلیق سیّد شریف علی بن محمّد جرجانی، متوفای 816 هـ. ؛


12ـ الفتح‌السماوی بتخریج احادیث البیضاوی، عبدالرئوف المناوی. <ref>گنگوهی؛ ظفرالمحصلین بأحوال المصنفین؛ ص 39</ref>
12ـ الفتح‌السماوی بتخریج احادیث البیضاوی، عبدالرئوف المناوی. <ref>گنگوهی؛ ظفرالمحصلین بأحوال المصنفین؛ ص 39</ref>
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
[[فقه]] شافعی: «شرح التنبیه»، «شرح المصابیح»، «الغایة القصوی».
[[فقه]] شافعی: «شرح التنبیه»، «شرح المصابیح»، «الغایة القصوی».
لغت: «شرح المنتخب».
لغت: «شرح المنتخب».
منطق: «شرح المطالع»‏.
منطق: «شرح المطالع» ‏.
[[اصول فقه]]: «منهج الوصول إلی علم الأصول»، «شرح المنهاج»، «شرح مختصر ابن الحاجب»، «شرح المنتخب»‏.
[[اصول فقه]]: «منهج الوصول إلی علم الأصول»، «شرح المنهاج»، «شرح مختصر ابن الحاجب»، «شرح المنتخب» ‏.
[[حدیث]]: «شرح مصابیح السنّة».
[[حدیث]]: «شرح مصابیح السنّة».
[[عرفان]] و [[تصوّف]]: «تهذیب الأخلاق».
[[عرفان]] و [[تصوّف]]: «تهذیب الأخلاق».
تاریخ: «نظام التواریخ».[9]
تاریخ: «نظام التواریخ». [9]
کتاب‌شناسی «أنوار التنزیل و أسرار التأویل»
کتاب‌شناسی «أنوار التنزیل و أسرار التأویل»
به طور قطع؛ تفسیر «أنوار التنزیل و أسرار التأویل» معروف به «تفسیر بیضاوی»، معروف‌ترین و اثرگذارترین کتاب او است.
به طور قطع؛ تفسیر «أنوار التنزیل و أسرار التأویل» معروف به «تفسیر بیضاوی»، معروف‌ترین و اثرگذارترین کتاب او است.
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
در انتهای تفسیر نیز می‌گوید: «نگارش این کتاب که شامل نوادر اقوال خردمندان و برگزیده سخنان بزرگان و چکیده نظریات علمای امت در تفسیر قرآن و فهم معانی آن و کشف و توضیح واژه‌های مشکل آن است، با اختصار و به دور از اخلال و خالی از گمراهی به پایان رسید». <ref>همان، ج ‏5، ص 350</ref>
در انتهای تفسیر نیز می‌گوید: «نگارش این کتاب که شامل نوادر اقوال خردمندان و برگزیده سخنان بزرگان و چکیده نظریات علمای امت در تفسیر قرآن و فهم معانی آن و کشف و توضیح واژه‌های مشکل آن است، با اختصار و به دور از اخلال و خالی از گمراهی به پایان رسید». <ref>همان، ج ‏5، ص 350</ref>


این تفسیر که غالباً - به ویژه از سوی اسلام‌شناسان اروپایی - تفسیر استاندارد قرآن شمرده می‌شود، به آن قصد نگاشته شده بوده که کتاب درسی مدرسه‌ها یا مکتبی‌ها و حوزه‌های علمیه باشد، لذا هدفش به دست دادن خلاصه‌ای موجز از بهترین و معتبرترین نکات تفاسیر پیشین است». <ref>ریچارد بل، در آمدی بر تاریخ قرآن، ترجمه: خرمشاهی‏، بهاءالدین، ص 252، قم‏،‌ مرکز ترجمه قرآن‏، چاپ اول‏، 1382ش</ref>
این تفسیر که غالباً - به ویژه از سوی اسلام‌شناسان اروپایی - تفسیر استاندارد قرآن شمرده می‌شود، به آن قصد نگاشته شده بوده که کتاب درسی مدرسه‌ها یا مکتبی‌ها و حوزه‌های علمیه باشد، لذا هدفش به دست دادن خلاصه‌ای موجز از بهترین و معتبرترین نکات تفاسیر پیشین است». <ref>ریچارد بل، در آمدی بر تاریخ قرآن، ترجمه: خرمشاهی‏، بهاءالدین، ص 252، قم‏، ‌ مرکز ترجمه قرآن‏، چاپ اول‏، 1382ش</ref>


به هر حال؛ این کتاب مورد استقبال و پذیرش عموم قرار گرفت و بسیاری همه یا بخشی از آن‌را برای تدریس در نظر گرفتند. <ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج ‏1، ص 303</ref> حاشیه‌های بسیاری از علمای شیعه و سنی بر آن نوشته شده است. <ref>ر.ک: ایازی‏، سید محمد علی، المفسرون حیاتهم و منهجهم‏، ص 162،‌ تهران‏،‌ وزارت ارشاد، چاپ اول‏، 1373ش</ref>
به هر حال؛ این کتاب مورد استقبال و پذیرش عموم قرار گرفت و بسیاری همه یا بخشی از آن‌را برای تدریس در نظر گرفتند. <ref>ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج ‏1، ص 303</ref> حاشیه‌های بسیاری از علمای شیعه و سنی بر آن نوشته شده است. <ref>ر. ک: ایازی‏، سید محمد علی، المفسرون حیاتهم و منهجهم‏، ص 162، ‌ تهران‏، ‌ وزارت ارشاد، چاپ اول‏، 1373ش</ref>
روش کلی بیضاوی در تفسیرش چنین است که در ابتدای سوره، نام سوره را ذکر کرده و محل نزول آن‌را مشخص می‌کند. سپس به تفسیر آیات می‌پردازد. <ref> آشنایی با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی)، ص 214</ref> بیضاوی در انتهای سوره، روایاتی را در فضیلت سوره مورد بحث ذکر می‌کند.
روش کلی بیضاوی در تفسیرش چنین است که در ابتدای سوره، نام سوره را ذکر کرده و محل نزول آن‌را مشخص می‌کند. سپس به تفسیر آیات می‌پردازد. <ref> آشنایی با تفاسیر(عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی)، ص 214</ref> بیضاوی در انتهای سوره، روایاتی را در فضیلت سوره مورد بحث ذکر می‌کند.
بیضاوی، در آیات مربوط به [[اهل بیت(ع)]] تا حدودی معتدل بود. <ref> همان، ص 325.</ref> برای نمونه؛ در ذیل آیه مباهله، داستان آمدن [[پیامبر اکرم(ص)]]، [[حضرت علی(ع)]]، [[حضرت فاطمه(س)]]، [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] را همان‌طور که [[شیعه]] می‌گوید، آورده است. و آیه را دلیل بر فضیلت افرادی که پیامبر(ص) ایشان را برای مباهله آورد، می‌داند. <ref>أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج ‏2، ص 21</ref>
بیضاوی، در آیات مربوط به [[اهل بیت(ع)]] تا حدودی معتدل بود. <ref> همان، ص 325.</ref> برای نمونه؛ در ذیل آیه مباهله، داستان آمدن [[پیامبر اکرم(ص)]]، [[حضرت علی(ع)]]، [[حضرت فاطمه(س)]]، [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] را همان‌طور که [[شیعه]] می‌گوید، آورده است. و آیه را دلیل بر فضیلت افرادی که پیامبر(ص) ایشان را برای مباهله آورد، می‌داند. <ref>أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج ‏2، ص 21</ref>
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:
=منابع=
=منابع=


#[https://www.shia-news.com/fa/news/195426/%D8%A8%DB%8C%D8%B6%D8%A7%D9%88%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D9%88-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%D8%AF برگرفته از سایت بیضاوی که بود؟ و آثار علمی او کدام‌اند؟ _شیعه نیوز]
# [https://www.shia-news.com/fa/news/195426/%D8%A8%DB%8C%D8%B6%D8%A7%D9%88%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D9%88-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%D8%AF برگرفته از سایت بیضاوی که بود؟ و آثار علمی او کدام‌اند؟ _شیعه نیوز]
#
#
#[http://nedaye-islam.blogfa.com/post/34 برگرفته از سایت قاضی عبدالله بن عمر شیرازی بیضاوی - ندای اسلام]
# [http://nedaye-islam.blogfa.com/post/34 برگرفته از سایت قاضی عبدالله بن عمر شیرازی بیضاوی - ندای اسلام]
#
#


خط ۱۳۸: خط ۱۳۸:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده: عالمان]]
[[رده:عالمان]]
[[رده: عالمان اهل سنت]]
[[رده:عالمان اهل سنت]]
۴٬۹۳۳

ویرایش