پرش به محتوا

تصوف در اهل سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
جز (تمیزکاری)
خط ۱: خط ۱:
'''تصوف در اهل سنت''' این‌گونه بود که تقریبا تا اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم صوفیان از علمای دین شمرده می‌شدند و اختلاف چندانی بین متصوفه با فقها و محدثان وجود نداشت اما به تدریج از قرن سوم، با تشکیل حلقه‌های درس صوفیان [[بغداد]] و سخنان صوفیانی مانند سَری سَقَطی (متوفی ۲۵۳)، یحیی بن مُعاذ (متوفی ۲۸۵)، ابوحمزه بغدادی، جنید، ابوالحسین نوری (متوفی ۲۸۶) و ابوسعید خَرّاز (متوفی ۲۸۶) درباره توحید، عشق و سِرّ، بر سر این مسائل بحث‌هایی در گرفت.
'''تصوف در اهل سنت''' این‌گونه بود که تقریبا تا اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم صوفیان از علمای دین شمرده می‌شدند و اختلاف چندانی بین متصوفه با فقها و محدثان وجود نداشت اما به تدریج از قرن سوم، با تشکیل حلقه‌های درس صوفیان [[بغداد]] و سخنان صوفیانی مانند سَری سَقَطی (متوفی ۲۵۳)، یحیی بن مُعاذ (متوفی ۲۸۵)، ابوحمزه بغدادی، جنید، ابوالحسین نوری (متوفی ۲۸۶) و ابوسعید خَرّاز (متوفی ۲۸۶) درباره توحید، عشق و سِرّ، بر سر این مسائل بحث‌هایی در گرفت.


=دوره اتحاد متصوفه و علمای دین=
=دوره اتحاد متصوفه و علمای دین=
خط ۲۶: خط ۲۵:
← عقاید مورد نقد
← عقاید مورد نقد


بتدریج از قرن سوم، با تشکیل حلقه‌های درس صوفیان بغداد و سخنان صوفیانی مانند سَری سَقَطی (متوفی ۲۵۳)، یحیی بن مُعاذ (متوفی ۲۸۵)، ابوحمزه بغدادی ، جنید ، ابوالحسین نوری (متوفی ۲۸۶) و ابوسعید خَرّاز (متوفی ۲۸۶) درباره توحید ، عشق و سِرّ ، بر سر این مسائل بحث‌هایی در گرفت.
بتدریج از قرن سوم، با تشکیل حلقه‌های درس صوفیان بغداد و سخنان صوفیانی مانند سَری سَقَطی (متوفی ۲۵۳)، یحیی بن مُعاذ (متوفی ۲۸۵)، ابوحمزه بغدادی، جنید، ابوالحسین نوری (متوفی ۲۸۶) و ابوسعید خَرّاز (متوفی ۲۸۶) درباره توحید، عشق و سِرّ، بر سر این مسائل بحث‌هایی در گرفت.
هم‌چنین عقاید صوفیان درباره عزوبت ، عزلت از خلق ، تفویض امر به خداوند و عدم کسب و ایجاد زاویه‌ها حساسیت برخی فقیهان را بر انگیخت.
هم‌چنین عقاید صوفیان درباره عزوبت، عزلت از خلق، تفویض امر به خداوند و عدم کسب و ایجاد زاویه‌ها حساسیت برخی فقیهان را بر انگیخت.
بخصوص موضوع ارتباط و نسبت خالق و مخلوق ، فقیهان را نسبت به صوفیان بدبین کرد و سخنان آنها را در‌این‌باره، به تشبیه ، حلول و اتحاد تعبیر می‌کردند.
بخصوص موضوع ارتباط و نسبت خالق و مخلوق، فقیهان را نسبت به صوفیان بدبین کرد و سخنان آنها را در‌این‌باره، به تشبیه، حلول و اتحاد تعبیر می‌کردند.


← مورد آزار قرار گرفتن صوفیان
← مورد آزار قرار گرفتن صوفیان
خط ۵۲: خط ۵۱:


وی قسمت اعظم کتاب معروف خود تلبیس ابلیس [۳۱] را به نقد آرا و آداب سلوک و رفتار صوفیان اختصاص داده است.
وی قسمت اعظم کتاب معروف خود تلبیس ابلیس [۳۱] را به نقد آرا و آداب سلوک و رفتار صوفیان اختصاص داده است.
به نظر او از جمله خدعه‌های شیطان با صوفیان ترک کسب و کار و نکاح ، عزلت‌گزینی، پوشیدن خرقه ــ که حکم لباس شهرت را دارد ــ رواج سماع ، غنا ، رقص ، نظر بر اَحداث (بُرنایان)، اعتقاد به حلول و اتحاد و ادعای عشق الاهی است.
به نظر او از جمله خدعه‌های شیطان با صوفیان ترک کسب و کار و نکاح، عزلت‌گزینی، پوشیدن خرقه ــ که حکم لباس شهرت را دارد ــ رواج سماع، غنا، رقص، نظر بر اَحداث (بُرنایان)، اعتقاد به حلول و اتحاد و ادعای عشق الاهی است.


← کتاب صیدالخاطر
← کتاب صیدالخاطر
خط ۶۹: خط ۶۸:
← اقسام صوفیان
← اقسام صوفیان


وی صوفیان را به سه دسته تقسیم می‌کند: صوفیة الحقایق ، صوفیة الارزاق و صوفیة الرسم.
وی صوفیان را به سه دسته تقسیم می‌کند: صوفیة الحقایق، صوفیة الارزاق و صوفیة الرسم.
به نظر او تنها گروه اول اهل زهد و عبادت و از صدیقین‌اند.
به نظر او تنها گروه اول اهل زهد و عبادت و از صدیقین‌اند.
او زهّاد بصره را از این جمله می‌داند.
او زهّاد بصره را از این جمله می‌داند.
خط ۷۷: خط ۷۶:
← نظر وی درباره بایزید
← نظر وی درباره بایزید


او حتی برخی اهل سکر (سکر و صحو) مانند بایزید بسطامی را چنان‌چه اعمالشان مخالف شرع نباشد، معذور می‌داند و آنها را از پیروان وحدت وجود ، مانند ابن عربی و حلاج ، جدا می‌کند. [۴۲][۴۳]
او حتی برخی اهل سکر (سکر و صحو) مانند بایزید بسطامی را چنان‌چه اعمالشان مخالف شرع نباشد، معذور می‌داند و آنها را از پیروان وحدت وجود، مانند ابن عربی و حلاج، جدا می‌کند. [۴۲][۴۳]


← مشایخ اولیه تصوف
← مشایخ اولیه تصوف
خط ۹۲: خط ۹۱:


← مخالفت‌های ابن تیمیه
← مخالفت‌های ابن تیمیه


←← آمیختن فلسفه با دین
←← آمیختن فلسفه با دین
خط ۱۰۰: خط ۹۸:
←← تفضیل ولایت بر نبوت
←← تفضیل ولایت بر نبوت


ابن تیمیه به مسائلی مانند تفضیل ولایت بر نبوت ، و معصومیت اولیا ، که برخی عرفا بدان اعتقاد دارند، اعتراض می‌کند و این امر را محجوب داشتن پیامبر اکرم می‌داند.
ابن تیمیه به مسائلی مانند تفضیل ولایت بر نبوت، و معصومیت اولیا، که برخی عرفا بدان اعتقاد دارند، اعتراض می‌کند و این امر را محجوب داشتن پیامبر اکرم می‌داند.


←← وحدت ادیان
←← وحدت ادیان


او اعتقاد به وحدت ادیان را نیز سبب الغای مفهوم دیانت و تعطیل رسالت می‌شمرد [۵۵][۵۶][۵۷] و با این عقیده که کشف و الهام راهی برای اخذ احکام شرعی باشد، مخالفت می‌کند.[۵۸]
او اعتقاد به وحدت ادیان را نیز سبب الغای مفهوم دیانت و تعطیل رسالت می‌شمرد [۵۵][۵۶][۵۷] و با این عقیده که کشف و الهام راهی برای اخذ احکام شرعی باشد، مخالفت می‌کند. [۵۸]


← مخالفت با برخی طریقه‌ها
← مخالفت با برخی طریقه‌ها


ابن تیمیه بر سر برخی از این موضوعات با طریقه‌هایی مانند شاذلیه و رفاعیه ، قلندریه و ملامتیه ( ملامیه ) مخالفت‌های شدیدی کرد.
ابن تیمیه بر سر برخی از این موضوعات با طریقه‌هایی مانند شاذلیه و رفاعیه، قلندریه و ملامتیه (ملامیه) مخالفت‌های شدیدی کرد.
البته خشم و افکار بزرگان این طریقه‌ها را نیز بر انگیخت. [۵۹][۶۰][۶۱]
البته خشم و افکار بزرگان این طریقه‌ها را نیز بر انگیخت. [۵۹][۶۰][۶۱]


خط ۱۲۴: خط ۱۲۲:
← بزرگ‌ترین صوفیان
← بزرگ‌ترین صوفیان


بعلاوه بزرگ‌ترین صوفیان تا قرن هفتم و هشتم از میان اهل سنّت برخاستند [۶۳] و بیشترین حملات نیز از سوی عالمان دینی به برخی از صوفیان یعنی حلاج، ابن فارض ، ابن عربی، ابن سَبْعین ، و غالباً به آرایی چون وحدت وجود و تأویل قرآن بوده است. [۶۴][۶۵][۶۶][۶۷]
بعلاوه بزرگ‌ترین صوفیان تا قرن هفتم و هشتم از میان اهل سنّت برخاستند [۶۳] و بیشترین حملات نیز از سوی عالمان دینی به برخی از صوفیان یعنی حلاج، ابن فارض، ابن عربی، ابن سَبْعین، و غالباً به آرایی چون وحدت وجود و تأویل قرآن بوده است. [۶۴][۶۵][۶۶][۶۷]


← برخی مخالفان تصوف
← برخی مخالفان تصوف


از جمله این مخالفان زین‌الدین عمر بن ابی الحرام کتانی (متوفی ۷۳۸)، ابوحیان محمد بن یوسف اندلسی ( ابوحَیان غَرناطی )، شمس‌الدین محمد بن احمد ذهبی (متوفی ۷۴۸)، تقی‌الدین علی بن عبدالکافی سُبْکی (متوفی ۷۵۶)، ابن هشام (متوفی ۷۶۱)، ابن خطیب (متوفی ۷۶۶)، ابن خلدون (متوفی ۸۰۸)، شمس‌الدین اسماعیل بن ابی‌بکر مقروی (متوفی ۸۷۵)، برهان‌الدین بقاعی (متوفی ۸۸۵) ابن حجر عَسقَلانی (متوفی ۸۵۲) هستند. [۶۸]
از جمله این مخالفان زین‌الدین عمر بن ابی الحرام کتانی (متوفی ۷۳۸)، ابوحیان محمد بن یوسف اندلسی (ابوحَیان غَرناطی)، شمس‌الدین محمد بن احمد ذهبی (متوفی ۷۴۸)، تقی‌الدین علی بن عبدالکافی سُبْکی (متوفی ۷۵۶)، ابن هشام (متوفی ۷۶۱)، ابن خطیب (متوفی ۷۶۶)، ابن خلدون (متوفی ۸۰۸)، شمس‌الدین اسماعیل بن ابی‌بکر مقروی (متوفی ۸۷۵)، برهان‌الدین بقاعی (متوفی ۸۸۵) ابن حجر عَسقَلانی (متوفی ۸۵۲) هستند. [۶۸]


← برخی موافقان تصوف
← برخی موافقان تصوف
خط ۱۴۰: خط ۱۳۸:
← مخالفان تصوف باطنی
← مخالفان تصوف باطنی


گروهی که با جنبه‌هایی از تصوف موافق ولی با برخی آرا و آداب صوفیان مخالف بوده و تصوف سنّی (تصوف مشایخ اولیه تصوف، تقریباً تا قرن چهارم) را از تصوف باطنی ( اهل غلو ) یا تصوف فلسفی ــ که نمایندگانش حلاج، ابن عربی و پیروانشان هستند ــ جدا می‌کنند.
گروهی که با جنبه‌هایی از تصوف موافق ولی با برخی آرا و آداب صوفیان مخالف بوده و تصوف سنّی (تصوف مشایخ اولیه تصوف، تقریباً تا قرن چهارم) را از تصوف باطنی (اهل غلو) یا تصوف فلسفی ــ که نمایندگانش حلاج، ابن عربی و پیروانشان هستند ــ جدا می‌کنند.
این گروه، از نمایندگان چنین تصوفی شدیداً انتقاد می‌کنند و آن را متأثر از عرفان هند ، مسیحیت و فلاسفه یونان می‌دانند. [۷۱][۷۲][۷۳][۷۴][۷۵]
این گروه، از نمایندگان چنین تصوفی شدیداً انتقاد می‌کنند و آن را متأثر از عرفان هند، مسیحیت و فلاسفه یونان می‌دانند. [۷۱][۷۲][۷۳][۷۴][۷۵]


← جنبش وهابیت و سلفیه
← جنبش وهابیت و سلفیه


گروه دیگر از مخالفان تصوف، طرفداران جنبش وهابیت (پیروان محمد بن عبدالوهاب ، متوفی ۱۲۰۶) و سلفیه (پیروان محمد عبده ، متوفی ۱۳۲۳) اند که تصوف را انحراف از اسلام، مخرب و تماماً بدعت می‌دانند.
گروه دیگر از مخالفان تصوف، طرفداران جنبش وهابیت (پیروان محمد بن عبدالوهاب، متوفی ۱۲۰۶) و سلفیه (پیروان محمد عبده، متوفی ۱۳۲۳) اند که تصوف را انحراف از اسلام، مخرب و تماماً بدعت می‌دانند.
البته در میان سلفیه کسانی هم هستند که برخی از صوفیان سده‌های اولیه را از حکم تکفیر مستثنا می‌دانند. [۷۶][۷۷]
البته در میان سلفیه کسانی هم هستند که برخی از صوفیان سده‌های اولیه را از حکم تکفیر مستثنا می‌دانند. [۷۶][۷۷]


=تعدیل تصوف=
=تعدیل تصوف=


از قرن دوازدهم به بعد، برخی تحولات اجتماعی از جمله فشار سلفیه و وهابیت سبب شده است تا مشایخ برخی طرق صوفیه، مانند نقشبندیه و شاذلیه و قادریه ، بخصوص در افریقا و هند سعی کنند به تصوف اولیه نزدیک شوند، به همین دلیل برخی عقایدشان را تعدیل و بعضی اعمال را که حساسیت عالمان اهل سنّت را برمی‌انگیزد، ممنوع کرده‌اند. [۷۸]
از قرن دوازدهم به بعد، برخی تحولات اجتماعی از جمله فشار سلفیه و وهابیت سبب شده است تا مشایخ برخی طرق صوفیه، مانند نقشبندیه و شاذلیه و قادریه، بخصوص در افریقا و هند سعی کنند به تصوف اولیه نزدیک شوند، به همین دلیل برخی عقایدشان را تعدیل و بعضی اعمال را که حساسیت عالمان اهل سنّت را برمی‌انگیزد، ممنوع کرده‌اند. [۷۸]


=پانویس=
=پانویس=
خط ۱۹۳: خط ۱۹۱:
18 محمد بن احمد ملطی، التنبیه والرد علی اهل الاهواء و البدع، چاپ محمد زاهد کوثری، قاهره ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
18 محمد بن احمد ملطی، التنبیه والرد علی اهل الاهواء و البدع، چاپ محمد زاهد کوثری، قاهره ۱۴۱۸/۱۹۹۷.


[[رده: تصوف]]
[[رده:تصوف]]
۴٬۹۳۳

ویرایش