۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس==↵{{پانویس رنگی}}' به '== پانویس == {{پانویس}}') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''توحید''' از بنیادی ترین ارکان [[اصول دین]] و به معنای | '''توحید''' از بنیادی ترین ارکان [[اصول دین]] و به معنای یگانگی خداوند است. اعتقاد به توحید، نگاه عبد را نسبت به معبود تغییر میدهد و او را تسلیم موجودی میکند که هستی در سیطره فرمان اوست. توحید از هر منظری قله [[عرفان]] است. این مسئله حتی در دیگر ادیان خصوصا [[ادیان ابراهیمی]] نیز به عنوان اصلی بنیادی شناخته شده است. به طوری که به انسانهای توحید گرا، موحد میگویند. توحید از منظر [[فلسفه]] و [[کلام]] به [[توحید ذاتی]]، [[توحید صفاتی]]، [[توحید افعالی]] و [[توحید در عبادت]] تقسیم میشود. | ||
==بحثی در معنا شناسی توحید== | == بحثی در معنا شناسی توحید == | ||
توحید از نظر معنا شناسی به سه قسم عرفانی، فلسفی و کلامی تقسیم میشود. [[توحید عرفانی]] مبتنی بر شهود و وصول به وحدانیت خداوند است. [[توحید فلسفی]] مبتنی بر باور عقلی به وحدانیت خداوند است و [[توحید کلامی]] مبتنی بر پذیرش احدیت خداوند است. | توحید از نظر معنا شناسی به سه قسم عرفانی، فلسفی و کلامی تقسیم میشود. [[توحید عرفانی]] مبتنی بر شهود و وصول به وحدانیت خداوند است. [[توحید فلسفی]] مبتنی بر باور عقلی به وحدانیت خداوند است و [[توحید کلامی]] مبتنی بر پذیرش احدیت خداوند است. | ||
<ref> ر. ک، طباطبایی فاطمه، توحید شهودی از منظر امام خمینی، ص۱۰۴.</ref> | <ref> ر. ک، طباطبایی فاطمه، توحید شهودی از منظر امام خمینی، ص۱۰۴.</ref> | ||
==معنای لغوی توحید== | == معنای لغوی توحید == | ||
واژه «توحید» مصدر باب «تفعیل» و به معنای «یگانه دانستن» است. ریشه این کلمه از «وحد» و به معنای انفراد است و از این رو «واحد» به چیزی اطلاق میشود که جزء ندارد.<ref>کریمی، توحید از دیدگاه آیات و روایات، ۱۳۷۹ش، ص۱۹-۲۰.</ref> | واژه «توحید» مصدر باب «تفعیل» و به معنای «یگانه دانستن» است. ریشه این کلمه از «وحد» و به معنای انفراد است و از این رو «واحد» به چیزی اطلاق میشود که جزء ندارد.<ref>کریمی، توحید از دیدگاه آیات و روایات، ۱۳۷۹ش، ص۱۹-۲۰.</ref> | ||
و باز تعریف کردهاند که توحید در لغت، یه معنای حکم به یکی بودن و علم به یکتایی چیزی است. <ref> میر سید شریف جرجانی، | و باز تعریف کردهاند که توحید در لغت، یه معنای حکم به یکی بودن و علم به یکتایی چیزی است. <ref> میر سید شریف جرجانی، التعریفات، ص 96، واژه التوحید | ||
</ref> | </ref> | ||
==معنای اصطلاحی توحید== | == معنای اصطلاحی توحید == | ||
توحید در اصطلاح کلامی، اقرار به یگانگی خداوند و شریک نداشتن در صفات او است. <ref> قاضی عبدالجبار معتزلی، | توحید در اصطلاح کلامی، اقرار به یگانگی خداوند و شریک نداشتن در صفات او است. <ref> قاضی عبدالجبار معتزلی، شرح الاصول الخمسه، ص 80</ref> | ||
==اقسام توحید== | == اقسام توحید == | ||
'''توحید ذاتی''' | '''توحید ذاتی''' | ||
توحید ذاتی به معنای نفی شریک، شبیه و جزء از ذات خداوند است. توحید ذاتی به معنای یگانه بودن ذات خداوند است که مثل و مانندی ندارد و و هر چه غیر | توحید ذاتی به معنای نفی شریک، شبیه و جزء از ذات خداوند است. توحید ذاتی به معنای یگانه بودن ذات خداوند است که مثل و مانندی ندارد و و هر چه غیر اوست مخلوق اوست. آیات کریمه «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ».<ref>سوره شوری آیه 11</ref> و «وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ»<ref> سوره اخلاص آیه 4</ref> مشعر به توصیف توحید ذاتی است. | ||
'''توحید صفاتی''' | '''توحید صفاتی''' | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
'''توحید افعالی''' | '''توحید افعالی''' | ||
توحید افعالی یعنی این که خداوند خالق همه | توحید افعالی یعنی این که خداوند خالق همه فعل و انفعالات نظام هستی از جمله [[افعال انسان]] است و همان طور که همه موجودات مخلوق خداوند هستند، افعال شان نیز مخلوق خداوند است و اصولا هیچ فاعل و موثری غیر از خداوند شناخته نمیشود. [[ملاصدرا]] دراینباره میگوید:لا مؤثر فی الوجود إلا الله یعنی در هستی هیچ موثری (خالقی) جز خداوند شناخته نمیشود.<ref> صدرالمتالهین، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه، ج6، ص387</ref> | ||
البته این قسم از | البته این قسم از توحید معرکه آرای [[مذاهب اسلامی]] است و بحثهای بسیاری درباره آن شده است و علاوه نظریات معروف [[امر بین الامرین]]، [[کسب]] و [[خلق افعال عباد]] که اولی مربوط به [[امامیه]] و دومی مربوط به [[اشاعره]] و [[ماتریدیه]] و سومی مربوط به اهل [[حدیث است]]، با این نوع توحید ارتباط دارد. | ||
'''توحید در عبادت''' | '''توحید در عبادت''' | ||
توحید در عبادت به این معنا است که جز خداوند هیچ موجود دیگری را نمیتوان یافت که شایسته پرستش باشد.از امام علی علیهالسلام در تفسیر بخشهایی از | توحید در عبادت به این معنا است که جز خداوند هیچ موجود دیگری را نمیتوان یافت که شایسته پرستش باشد. از امام علی علیهالسلام در تفسیر بخشهایی از [[اذان]] نقل شده است که فرمود: «اما قوله «اشهد ان لا اله الاالله» کانه یقول: اعلم انه لامعبود الا الله (عزوجل) و ان کل معبود باطل سوی الله» یعنی قول کسی که میگوید من شهادت میدهم که خداوندی جز او را نمیشناسم به این معنا است که معبودی جز خداوند وجود ندارد و هر معبودی به جز او باطل(غیر قابل پرستش) است.<ref> شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص 39.</ref> | ||
==جایگاه توحید در اسلام== | == جایگاه توحید در اسلام == | ||
هر چند واژه توحید در [[قرآن]] | هر چند واژه توحید در [[قرآن]] نیامده است، اما آیات فراوانی از آن درباره اثبات توحید و نفی [[شرک]] میباشد.<ref> ر. ک، رمضانی، حسن، «مبحث توحید»، سایت دانشنامه موضوعی قرآن</ref>و به تصریح قرآن، پیام تمامی [[پیامبران]]، اعتقاد به توحید بوده است.<ref>ر. ک، رمضانی، حسن، «مبحث توحید»، سایت دانشنامه موضوعی قرآن</ref> | ||
این واژه | این واژه با تعابیر و عبارات مختلف، بارها در قرآن کریم مورد تأکید قرار گرفته است؛ از جمله در [[سوره توحید]] که خداوند «احد» یعنی یگانه خوانده شده است. <ref>«شریعتمداری، توحید از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه، ص۴۸.</ref> نفی خدایان دیگر، یکی بودن خدا، یک خدا برای همگان، خدای همه عالم، نکوهش معتقدان به وجود خدایان، تأکید بر نفی اعتقاد به چند خدا، رد ادعای قائلان به [[تثلیث]] و سهگانهباوری، و همچنین نفی هر گونه مثل و مانند برای خداوند، از جمله مفاهیم مرتبط با توحید است که در قرآن کریم آمده است.<ref>طارمیراد، توحید، ص۴۰۶و۴۰۷.</ref>شهادت بر یکتایی خدا و پرهیز از شرک، اولین اقدامی است که پیامبر اسلام (ص) در ابتدای دعوت آشکار خود، خطاب به مردم [[مکه]] بیان کرده است. <ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، نشر دار صادر، ج۲، ص۲۴.</ref>نمایندگان پیامبر (ص) از جمله [[معاذ بن جبل]] که برای تبلیغ اسلام به سرزمینهای مختلف میرفتند، همواره مردم را به پذیرش یکتایی خداوند دعوت میکردند. <ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، نشر دار صادر، ج۲، ص۷۶ و ۸۱.</ref> | ||
برخی از عالمان مسلمان با تکیه بر جایگاه ویژه و مهم آموزه توحید در اسلام، مسلمانان را «اهل التوحید» خواندهاند.<ref>طارمیراد، توحید، ص۴۰۶.</ref>و آن را نشانه مسلمانی قلمداد کردهاند.<ref> مصباح یزدی، | برخی از عالمان مسلمان با تکیه بر جایگاه ویژه و مهم آموزه توحید در اسلام، مسلمانان را «اهل التوحید» خواندهاند.<ref>طارمیراد، توحید، ص۴۰۶.</ref>و آن را نشانه مسلمانی قلمداد کردهاند.<ref> مصباح یزدی، خداشناسی (مجموعه کتب آموزشی معارف قرآن ۱)، ۱۳۹۴ش، ص۱۸۰</ref>امام علی(ع)، اعتقاد به توحید و یگانگی خداوند را پایه معرفت خدا دانسته است. <ref>نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه اول، ص۳۹.</ref> ملاصدرا هدف اصلی قرآن کریم را اثبات توحید خدا میداند. <ref>ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، سال ۱۳۶۶شمسی، ج۴، ص۵۴.</ref> | ||
==جایگاه توحید در تعالیم اسلام== | == جایگاه توحید در تعالیم اسلام == | ||
در مباحث خداشناسی، توحید به معنای [[یکتاپرستی]] یکی از [[اصول اعتقادی اسلام]] و همه ادیان ابراهیمی است. اهمیت این اصل به این دلیل است که به نظر بسیاری از متکلمان مسلمان؛ دیگر [[اصول دین]] اسلام مبتنی بر اصل توحید میباشد. به همین دلیل است که امام علی(ع) در روایتی از رسول خدا (ص) نقل میکند که "التوحید نصف الدین" یعنی توحید نیمی از دین است.<ref> شیخ صدوق، التوحید، قم، نشر جامعه مدرسین، چاپ اول، ص 68، ح 24.</ref>و یا شخصی از رسول خدا(ص) پرسید اساس علم چیست؟ حضرت فرمودند: «معرفة الله حق معرفته» <ref>همان، ص 285</ref> یعنی [[شناخت خدا]] آن چنان که شایسته اوست. آن شخص دوباره پرسید حق معرفت خداوند چیست؟ حضرت فرمودند: این که بدانی او نه مثلی دارد و نه شبیهی و او را معبود واحد خالق و قادر و اول و آخر و ظاهر و باطن بشناسی که مثل و مانندی ندارد. این است حق معرفت خداوند. | در مباحث خداشناسی، توحید به معنای [[یکتاپرستی]] یکی از [[اصول اعتقادی اسلام]] و همه ادیان ابراهیمی است. اهمیت این اصل به این دلیل است که به نظر بسیاری از متکلمان مسلمان؛ دیگر [[اصول دین]] اسلام مبتنی بر اصل توحید میباشد. به همین دلیل است که امام علی(ع) در روایتی از رسول خدا (ص) نقل میکند که "التوحید نصف الدین" یعنی توحید نیمی از دین است.<ref> شیخ صدوق، التوحید، قم، نشر جامعه مدرسین، چاپ اول، ص 68، ح 24.</ref>و یا شخصی از رسول خدا(ص) پرسید اساس علم چیست؟ حضرت فرمودند: «معرفة الله حق معرفته» <ref>همان، ص 285</ref> یعنی [[شناخت خدا]] آن چنان که شایسته اوست. آن شخص دوباره پرسید حق معرفت خداوند چیست؟ حضرت فرمودند: این که بدانی او نه مثلی دارد و نه شبیهی و او را معبود واحد خالق و قادر و اول و آخر و ظاهر و باطن بشناسی که مثل و مانندی ندارد. این است حق معرفت خداوند. | ||
==توحید در نگاه مذاهب اسلامی== | == توحید در نگاه مذاهب اسلامی == | ||
مسئله توحید و مباحث مربوط به آن، معرکه آرای مذاهب اسلامی امامیه، [[معتزله]]، اشاعره و اهل حدیث است. با این حال تمامی مذاهب | مسئله توحید و مباحث مربوط به آن، معرکه آرای مذاهب اسلامی امامیه، [[معتزله]]، اشاعره و اهل حدیث است. با این حال تمامی مذاهب یاد شده درباره توحید ذاتی و توحید در عبادت مناقشه ای ندارند. علاوه، در میان مکاتب اسلامی، توحید ذاتی و توحید در عبادت مورد قبول قطعی همه گرایشهای فکری بوده است، ولی در مورد توحید صفاتی و توحید افعالی اختلافاتی وجود دارد. اشاعره، منکر توحید صفاتی و معتزله منکر توحید افعالی اند. شهید [[مرتضی مطهری]] در این زمینه میگوید: «توحید جزء [[اصول پنجگانه معتزله]] نیز بود، همچنانکه جزء اصول اشاعره نیز هست، با این تفاوت که توحید مورد نظر معتزله که مشخصه مکتب آنها بشمار میرود، توحید صفاتی است که مورد انکار اشاعره است و توحید مورد نظر اشاعره که مشخصه مکتب آنها بشمار میرود، توحید افعالی است که مورد انکار معتزله است. <ref> مرتضی مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، ص 35</ref> | ||
==توحید در نگاه امامیه== | == توحید در نگاه امامیه == | ||
متکلمان امامیه درباره توحید نظر وسیعی دارند. در نگاه آنان، توحید علاوه بر این که شامل | متکلمان امامیه درباره توحید نظر وسیعی دارند. در نگاه آنان، توحید علاوه بر این که شامل توحید ذاتی و توحید در عبادت میشود؛ توحید صفاتی و افعالی را نیز در بر میگیرد. با این حال نگاه امامیه در توحید صفاتی با نگاه معتزله متفاوت است، همان گونه که نگاه امامیه با نگاه اشاعره نسبت به توحید افعالی متفاوت است، زیرا معتزله ذات الهی را خالی از هر گونه صفتی میدانند، ولی امامیه صفات الهی را عین ذات الهی میدانند. <ref> مطهری مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی: ص 35.</ref> | ||
=مرز بین شرک و توحید از دیدگاه شهید مطهری= | =مرز بین شرک و توحید از دیدگاه شهید مطهری= | ||
توحید و شرک مبنای نخستین اعتقادی مسلمانان است. تمام احکام و معارف شریعت بر اساس این اصل اساسی و زیربنایی تشریع گردیده و هر نوع تفسیری از آن در سلوک فکری و عملی معتقدین به آن تاثیر بسزایی خواهد داشت. [[وهابیت]] با تفسیر نادرست آن بیشتر مسلمانان را تکفیر نموده و خودشان را موحدین حقیقی میدانند. در نوشتار ذیل دیدگاه شهید مطهری در زمینه توحید و مرز آن با شرک، محل نزاع وهابیت با سائر مسلمین در این مساله | توحید و شرک مبنای نخستین اعتقادی مسلمانان است. تمام احکام و معارف شریعت بر اساس این اصل اساسی و زیربنایی تشریع گردیده و هر نوع تفسیری از آن در سلوک فکری و عملی معتقدین به آن تاثیر بسزایی خواهد داشت. [[وهابیت]] با تفسیر نادرست آن بیشتر مسلمانان را تکفیر نموده و خودشان را موحدین حقیقی میدانند. در نوشتار ذیل دیدگاه شهید مطهری در زمینه توحید و مرز آن با شرک، محل نزاع وهابیت با سائر مسلمین در این مساله تبیین گردیده است. | ||
==دیدگاه شهید مطهری در تبیین توحید و شرک== | == دیدگاه شهید مطهری در تبیین توحید و شرک == | ||
اصول دیدگاه شهید مطهری در زمینه توحید و شرک عبارت است از: | اصول دیدگاه شهید مطهری در زمینه توحید و شرک عبارت است از: | ||
===1 - مراتب و درجات توحید=== | ===1 - مراتب و درجات توحید === | ||
ایشان میفرماید: از قرآن کریم بدست میآید که توحید و شرک هر یک دارای مراتبی است: | ایشان میفرماید: از قرآن کریم بدست میآید که توحید و شرک هر یک دارای مراتبی است: | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
===1- توحید ذاتی=== | ===1- توحید ذاتی=== | ||
توحید ذاتی یعنی شناختن ذات حق به وحدت و یگانگی. توحید ذاتی یعنی این حقیقت «دویی» بردار و تعدّدپذیر نیست، مثل و مانند ندارد لَیْسَ کَمِثْلِهِ | توحید ذاتی یعنی شناختن ذات حق به وحدت و یگانگی. توحید ذاتی یعنی این حقیقت «دویی» بردار و تعدّدپذیر نیست، مثل و مانند ندارد لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ، در مرتبه وجود او موجودی نیست وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ.... جهان نه از اصلهای متعدّد پدید آمده و نه به اصلهای متعدّد بازمیگردد، از یک اصل و از یک حقیقت پدید آمده قُلِ اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ و به همان اصل و همان حقیقت بازمیگردد أَلا إِلَی اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ و به تعبیر دیگر، جهان هستی، یک قطبی و یک کانونی و تک محوری است. | ||
===2- توحید صفاتی=== | ===2- توحید صفاتی=== | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
توحید افعالی یعنی درک و شناختن اینکه جهان، با همه نظامات و سنن و علل و معلولات و اسباب و مسبّبات، فعل او و کار او و ناشی از اراده اوست. موجودات عالم همچنان که در ذات استقلال ندارند و همه قائم به او و وابسته به او هستند و او به تعبیر قرآن «قیوم» همه عالم است، در مقام تأثیر و علّیت نیز استقلال ندارند، و در نتیجه خداوند همچنان که در ذات شریک ندارد در فاعلیّت نیز شریک ندارد. هر فاعل و سببی، حقیقت خود و وجود خود و تأثیر و فاعلیّت خود را از او دارد و قائم به اوست. همه حول ها حولها و قوّهها «به او» است (ما شاء اللّه و لا قوّة الّا به، لا حول و لا قوّة الّا باللّه). | توحید افعالی یعنی درک و شناختن اینکه جهان، با همه نظامات و سنن و علل و معلولات و اسباب و مسبّبات، فعل او و کار او و ناشی از اراده اوست. موجودات عالم همچنان که در ذات استقلال ندارند و همه قائم به او و وابسته به او هستند و او به تعبیر قرآن «قیوم» همه عالم است، در مقام تأثیر و علّیت نیز استقلال ندارند، و در نتیجه خداوند همچنان که در ذات شریک ندارد در فاعلیّت نیز شریک ندارد. هر فاعل و سببی، حقیقت خود و وجود خود و تأثیر و فاعلیّت خود را از او دارد و قائم به اوست. همه حول ها حولها و قوّهها «به او» است (ما شاء اللّه و لا قوّة الّا به، لا حول و لا قوّة الّا باللّه). | ||
===4- توحید در عبادت=== | ===4- توحید در عبادت === | ||
ایشان در ذیل تفسیر آیه (ایّاکَ نَعْبُدُ) که بیانگر توحید عبادی است مینویسد: و اما توحید در عبد بودن و در عبادت به معنی این است که در مقابل هیچ موجود دیگر و هیچ فرمان دیگری این حالت را نداشته باشد، بلکه نسبت به غیر خدا حالت عصیان و تمرد داشته باشد. | ایشان در ذیل تفسیر آیه (ایّاکَ نَعْبُدُ) که بیانگر توحید عبادی است مینویسد: و اما توحید در عبد بودن و در عبادت به معنی این است که در مقابل هیچ موجود دیگر و هیچ فرمان دیگری این حالت را نداشته باشد، بلکه نسبت به غیر خدا حالت عصیان و تمرد داشته باشد. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
5- از منظر ایشان توحید در عبادت آنگاه محقق میگردد که انسان عبادتگر بداند که جز او کامل مطلق نیست، جز او هیچ ذاتی منزه از نقص نیست، جز او کسی منعم اصلی و منشأ اصلی نعمتها که همه سپاسها به او برگردد نیست، جز او هیچ موجودی استحقاق مطاع محض بودن و تسلیم محض در برابر او شدن را ندارد. | 5- از منظر ایشان توحید در عبادت آنگاه محقق میگردد که انسان عبادتگر بداند که جز او کامل مطلق نیست، جز او هیچ ذاتی منزه از نقص نیست، جز او کسی منعم اصلی و منشأ اصلی نعمتها که همه سپاسها به او برگردد نیست، جز او هیچ موجودی استحقاق مطاع محض بودن و تسلیم محض در برابر او شدن را ندارد. | ||
شهید مطهری در توسعه معنای توحید عبادی مینویسد: هر اطاعتی مانند اطاعت پیامبر و امام و حاکم شرعی اسلامی و پدر و مادر یا معلم باید به اطاعت از او و رضای او منتهی شود وگرنه جایز نیست.این است عکسالعملی که شایسته یک بنده در مقابل خدای بزرگ است و جز در مورد خدای یگانه در مورد هیچ موجودی دیگر نه صادق است نه جایز. <ref>مطهری مرتضی، مجموعه آثار، جهانبینی توحیدی، ج2، ص:-97 96</ref> | شهید مطهری در توسعه معنای توحید عبادی مینویسد: هر اطاعتی مانند اطاعت پیامبر و امام و حاکم شرعی اسلامی و پدر و مادر یا معلم باید به اطاعت از او و رضای او منتهی شود وگرنه جایز نیست. این است عکسالعملی که شایسته یک بنده در مقابل خدای بزرگ است و جز در مورد خدای یگانه در مورد هیچ موجودی دیگر نه صادق است نه جایز. <ref>مطهری مرتضی، مجموعه آثار، جهانبینی توحیدی، ج2، ص:-97 96</ref> | ||
6- توحید ذاتی و توحید در عبادت جزء اصول اولیه اعتقادی اسلامی است. | 6- توحید ذاتی و توحید در عبادت جزء اصول اولیه اعتقادی اسلامی است. | ||
یعنی اگر کسی در اعتقادش به یکی از این دو اصل خللی باشد جزء مسلمین محسوب نمیگردد. احدی از مسلمین با این دو اصل مخالف نیست. <ref>مطهری مرتضی، مجموعه آثار، | یعنی اگر کسی در اعتقادش به یکی از این دو اصل خللی باشد جزء مسلمین محسوب نمیگردد. احدی از مسلمین با این دو اصل مخالف نیست. <ref>مطهری مرتضی، مجموعه آثار، ج3، ص71</ref> | ||
7- نزاع اصلی [[وهابیت|وهابیت]] با مسلمین صغروی است: ایشان معتقد است در مفهوم توحید و پرستش بین عالمان دینی اعم از وهابی و غیر وهابی اختلافی نیست اختلاف در مصادیق پرستش است: | 7- نزاع اصلی [[وهابیت|وهابیت]] با مسلمین صغروی است: ایشان معتقد است در مفهوم توحید و پرستش بین عالمان دینی اعم از وهابی و غیر وهابی اختلافی نیست اختلاف در مصادیق پرستش است: | ||
اختلاف وهابیّه با سایر مسلمین در این نیست که آیا یگانه موجود شایسته پرستش، خداوند است یا غیر خداوند، مثلًا انبیا و اولیا نیز شایسته پرستشاند؛ در این جهت تردید نیست که غیر خدا شایسته پرستش نیست، اختلاف در این است که آیا استشفاعات و توسلات، عبادت است یا نه؟ پس نزاع فیما بین، صغروی است نه کبروی. <ref>مطهری مرتضی، مجموعه آثار، | اختلاف وهابیّه با سایر مسلمین در این نیست که آیا یگانه موجود شایسته پرستش، خداوند است یا غیر خداوند، مثلًا انبیا و اولیا نیز شایسته پرستشاند؛ در این جهت تردید نیست که غیر خدا شایسته پرستش نیست، اختلاف در این است که آیا استشفاعات و توسلات، عبادت است یا نه؟ پس نزاع فیما بین، صغروی است نه کبروی. <ref>مطهری مرتضی، مجموعه آثار، ج3، ص71</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: مفاهیم اسلامی]] | [[رده:مفاهیم اسلامی]] |