پرش به محتوا

ثابت‌ها و متغیرهای جامعه و دولت مصر (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:')
جز (تمیزکاری)
خط ۳: خط ۳:
برای یافتن مجاری شناخت مصر، باید ثابت‌ها و متغیرهای آن، شناسـایی شود و بر مبنای تحلیل و وضعیت این شکافها و قدرت هر یک از کارگزاران و تعاملات آنهـا با یکدیگر می‌توان به ترسیم چشم‌اندازی از آینده تحولات سیاسی مصر دست یافت.
برای یافتن مجاری شناخت مصر، باید ثابت‌ها و متغیرهای آن، شناسـایی شود و بر مبنای تحلیل و وضعیت این شکافها و قدرت هر یک از کارگزاران و تعاملات آنهـا با یکدیگر می‌توان به ترسیم چشم‌اندازی از آینده تحولات سیاسی مصر دست یافت.


===رود نیل===
=== رود نیل ===
1. نخستین و مهم‌ترین «منبع ثابت» در زندگی مصریان، «رود نیل» است، که منبع حیـات است. حدود 99 درصد جمعیت آن کشور در کرانه‌های آن زنـدگی یعنـی در 3/5 درصـد خاک مصر زندگی می‌کنند هر مسأله‌ای در مصر، متکی به نیل و کنترل آبهـای آن اسـت، و همین امر ضرورت وجود یک قدرت مرکزی مقتدر را توجیه پـذیر مـی‌سـازد. «هـردوت، داند» مورخ یونانی، مصر را هدیه و عطیه نیل می‌داند. <ref>(هیکل، 1361 ،ص 118)</ref> تمدن مصر بـه عنوان یکی از قدیم‌ترین تمدن‌ها در حاشیه نیل شکل گرفته است. تجمع مراکـز انـسانی جامعه قدیم مصر در کنار رودخانه نیل نقش اساسی در شکل‌گیری تمدن اولیه داشته است. هم اکنون نیز می‌توان گفت مصر چیزی جز شهرهای اطراف نیـل نیـست. <ref>(تکیـه‌ای، 1375 ، ص 55)</ref>. نیل بر روحیه مصریان نیز تأثیرگذار بـوده اسـت <ref>(داژدن، 1357 ،ص 35-34)</ref>. بـه نظر حسین فوزی شخصیت مصریان و حتی وحدت مصریان در طول تاریخ سه هزارسـاله مردم متمدنی که در اطراف نیل روی زمین کـار می‌کردنـد. <ref>(برای بررسی بیشتر به اثر تئوریک زیر بنگرید: - Fahmy, The Politics of Egypt: State-Society Relationship.2002)</ref> به واسطه رود نیل بوده است. مجبور بودند سازماندهی زندگی خود را بر محور سیل و طغیان و نقـصان رود نیـل تنظـیم کنند. آنان مجبور بودند متحد شوند تا بر خطرات ناشی از سیل و خشکسالی ناشی از سیل و خشکسالی و بیماریهای واگیردار همراه آن غلبه کنند. نیل موجـب وحـدت ملـی آنـان و تداوم شخصیت آنان شده است. <ref>(فوزی، 1385 ،ص70)</ref> تمـدن سـازی مصریان با رود نیل گره خورده است <ref>(مورت، 1996)</ref> اهمیت نیل تـا آنجاسـت کـه برخـی نویسندگان مصر را مساوی نیل دانسته‌اند و از استعاره نیل برای اشاره به مصر برگرفته‌اند، و پاول برای اشاره به تحولات سیاسی دوره ناصر عنوان کتاب خود را چنین برگزیـده اسـت: «ناصر با نیل چه کرد»؟ <ref>(پاول، 1967)</ref> در قرن 21 نیز همچنان اهمیت نیل بـه قـوت خـود باقی است. زندگی مصر نیز از این وضعیت خاص جغرافیایی متأثر است. هیکل به درسـتی حق مطلب را ادا می‌کند و می‌گوید: «احکام جغرافیا پیوسته نقش یک قدرت منطقه‌ای را بر مصر تحمیل می‌کند». <ref>(هیکل، 1361 ،ص 283)</ref> مصر به شدت از وضعیت نیل، تأثیرپـذیر و منفعل است؛ ایجاد مانعی در سر راه رسیدن آب نیل به مصر، خشکسالی و کمبـود بـاران آفریقا، مصرف فزاینده آب نیل، آلودگی آن و جز آن هر یک بـار سیاسـی خـاص خـود را خواهد داشت. احداث سد آسودان توسط ناصر نیز به منظور کاهش انفعال‌پـذیری مـصر از نیل صورت گرفته است. حتی ایجاد تمدن مصر باستان در حاشـیه نیـل و موقعیـت فعلـی صنعت توریسم و جهانگردان خارجی این کشور که یکی از منابع ارزی مهم دولـت اسـت نیز مائده نیل است.
1. نخستین و مهم‌ترین «منبع ثابت» در زندگی مصریان، «رود نیل» است، که منبع حیـات است. حدود 99 درصد جمعیت آن کشور در کرانه‌های آن زنـدگی یعنـی در 3/5 درصـد خاک مصر زندگی می‌کنند هر مسأله‌ای در مصر، متکی به نیل و کنترل آبهـای آن اسـت، و همین امر ضرورت وجود یک قدرت مرکزی مقتدر را توجیه پـذیر مـی‌سـازد. «هـردوت، داند» مورخ یونانی، مصر را هدیه و عطیه نیل می‌داند. <ref>(هیکل، 1361 ،ص 118)</ref> تمدن مصر بـه عنوان یکی از قدیم‌ترین تمدن‌ها در حاشیه نیل شکل گرفته است. تجمع مراکـز انـسانی جامعه قدیم مصر در کنار رودخانه نیل نقش اساسی در شکل‌گیری تمدن اولیه داشته است. هم اکنون نیز می‌توان گفت مصر چیزی جز شهرهای اطراف نیـل نیـست. <ref>(تکیـه‌ای، 1375، ص 55)</ref>. نیل بر روحیه مصریان نیز تأثیرگذار بـوده اسـت <ref>(داژدن، 1357 ،ص 35-34)</ref>. بـه نظر حسین فوزی شخصیت مصریان و حتی وحدت مصریان در طول تاریخ سه هزارسـاله مردم متمدنی که در اطراف نیل روی زمین کـار می‌کردنـد. <ref>(برای بررسی بیشتر به اثر تئوریک زیر بنگرید: - Fahmy, The Politics of Egypt: State-Society Relationship.2002)</ref> به واسطه رود نیل بوده است. مجبور بودند سازماندهی زندگی خود را بر محور سیل و طغیان و نقـصان رود نیـل تنظـیم کنند. آنان مجبور بودند متحد شوند تا بر خطرات ناشی از سیل و خشکسالی ناشی از سیل و خشکسالی و بیماریهای واگیردار همراه آن غلبه کنند. نیل موجـب وحـدت ملـی آنـان و تداوم شخصیت آنان شده است. <ref>(فوزی، 1385 ،ص70)</ref> تمـدن سـازی مصریان با رود نیل گره خورده است <ref>(مورت، 1996)</ref> اهمیت نیل تـا آنجاسـت کـه برخـی نویسندگان مصر را مساوی نیل دانسته‌اند و از استعاره نیل برای اشاره به مصر برگرفته‌اند، و پاول برای اشاره به تحولات سیاسی دوره ناصر عنوان کتاب خود را چنین برگزیـده اسـت: «ناصر با نیل چه کرد»؟ <ref>(پاول، 1967)</ref> در قرن 21 نیز همچنان اهمیت نیل بـه قـوت خـود باقی است. زندگی مصر نیز از این وضعیت خاص جغرافیایی متأثر است. هیکل به درسـتی حق مطلب را ادا می‌کند و می‌گوید: «احکام جغرافیا پیوسته نقش یک قدرت منطقه‌ای را بر مصر تحمیل می‌کند». <ref>(هیکل، 1361 ،ص 283)</ref> مصر به شدت از وضعیت نیل، تأثیرپـذیر و منفعل است؛ ایجاد مانعی در سر راه رسیدن آب نیل به مصر، خشکسالی و کمبـود بـاران آفریقا، مصرف فزاینده آب نیل، آلودگی آن و جز آن هر یک بـار سیاسـی خـاص خـود را خواهد داشت. احداث سد آسودان توسط ناصر نیز به منظور کاهش انفعال‌پـذیری مـصر از نیل صورت گرفته است. حتی ایجاد تمدن مصر باستان در حاشـیه نیـل و موقعیـت فعلـی صنعت توریسم و جهانگردان خارجی این کشور که یکی از منابع ارزی مهم دولـت اسـت نیز مائده نیل است.


===موقعیت استراتژیک مصر===
=== موقعیت استراتژیک مصر ===
2. ثابت دیگر نیز به جغرافیای سیاسی و «موقعیت استراتژیک مصر» مربوط می‌شـود. پل زمینی دو قاره، میان دو دریا قرارداشتن و دسترسی به آبهای آزاد و کانال سوئز، موقعیت بی‌مانندی را نصیب مصر کرده است. این موقعیت، موجب تاخت و تاز مهاجمـان خـارجی شده است. <ref>(فهمی، 2002 ،ص 36)</ref> مهاجمانی که یکدیگر را خنثی می‌کردند؛ چـه یونانیهـا، فارسها را و رومیها، یونانیها را، اعراب، رومیها را... فاطمیون، ممالیـک را، عثمـانی‌ها، ممالیک را، فرانسویها و انگلیسی‌ها، عثمانی‌ها را از مصر خارج کردند. در دوره معاصر نیز بعد از ناکامی‌های محمدعلی پاشا برای اصلاحات و توسعه، مـصر بـه اقتـصاد بـین‌المللـی ملحق می‌شود. ژاک برگ در توصیف آن چنین گفته است: به گفتـه هـردوت، مـصر هدیـه رود نیل بود . اما سالیان دراز، این سر زمین به وثیقه ای برای بدهی‌های دولت این کـشور بـه طرفهای اروپایی بویژه انگلیسی و فرانسوی تبدیل شده بود .<ref>(استاوریانوس، 1981، صـص 224-223)</ref> همین موقعیت جغرافیایی در کنار عوامل دیگر به مصر جایگـاهی مرکـزی یـا ابرنیروی عربی " داده است . ملک عبدالعزیز قبل از مرگ به فر زندش می‌گویـد: سـلامتی اعراب در کل می‌تواند از روی سلامتی مصر تشخیص داده شود . اگر مـصر مـریض شـود، تمام جهان عرب مریض می‌شود. <ref>(هیکل، 1360 ،342)</ref>
2. ثابت دیگر نیز به جغرافیای سیاسی و «موقعیت استراتژیک مصر» مربوط می‌شـود. پل زمینی دو قاره، میان دو دریا قرارداشتن و دسترسی به آبهای آزاد و کانال سوئز، موقعیت بی‌مانندی را نصیب مصر کرده است. این موقعیت، موجب تاخت و تاز مهاجمـان خـارجی شده است. <ref>(فهمی، 2002 ،ص 36)</ref> مهاجمانی که یکدیگر را خنثی می‌کردند؛ چـه یونانیهـا، فارسها را و رومیها، یونانیها را، اعراب، رومیها را... فاطمیون، ممالیـک را، عثمـانی‌ها، ممالیک را، فرانسویها و انگلیسی‌ها، عثمانی‌ها را از مصر خارج کردند. در دوره معاصر نیز بعد از ناکامی‌های محمدعلی پاشا برای اصلاحات و توسعه، مـصر بـه اقتـصاد بـین‌المللـی ملحق می‌شود. ژاک برگ در توصیف آن چنین گفته است: به گفتـه هـردوت، مـصر هدیـه رود نیل بود. اما سالیان دراز، این سر زمین به وثیقه ای برای بدهی‌های دولت این کـشور بـه طرفهای اروپایی بویژه انگلیسی و فرانسوی تبدیل شده بود.<ref>(استاوریانوس، 1981، صـص 224-223)</ref> همین موقعیت جغرافیایی در کنار عوامل دیگر به مصر جایگـاهی مرکـزی یـا ابرنیروی عربی " داده است. ملک عبدالعزیز قبل از مرگ به فر زندش می‌گویـد: سـلامتی اعراب در کل می‌تواند از روی سلامتی مصر تشخیص داده شود. اگر مـصر مـریض شـود، تمام جهان عرب مریض می‌شود. <ref>(هیکل، 1360 ،342)</ref>


====پیامدهای ناشی از موقعیت استراتژیکی مصر====
==== پیامدهای ناشی از موقعیت استراتژیکی مصر ====
موقعیت استراتژیک مصر به عنوان یک عنصر ثابت در مصر، دارای پیامدهایی اسـت کـه بخـشی از متغیـرات آن کـشور را رقم زده است. به عبارت دیگر، بیشتر عوامل تغییر در گذشـته، از خـارج وارد مـصر شـده اسـت. مهاجمان خارجی از آن سوی مرز می‌آمدند هر کدام بخشی از فرهنگ خود را بـه صـورت گذاشتند. آداب و رسوم در دره نیل، میراث غنی مصر و پیچیـدگی فرهنـگ آن نیز تا حدودی به همین امر مرتبط است. مصر در طول دو هزار سال، سه بار زبان و سه بار دین خود را تغییر داده است: ادیـان فرعـونی، مـسیحی و اسـلامی <ref>(هیکـل، 1363، ص 118)</ref> بعد از فتح اسلامی نیز با سلطه فاطمیون شـیعی در 909م، مـذهب شـیعه در آن جـا ترویج یافت، تا اینکه بعد از سیطره صلاح الدین ایوبی شافعی مـذهب و تـسلط امپراتـوری عثمانی، مذهب اهل سنت، غالب شد. هنوز هم علائمی از دوران فاطمیون و مذهب شیعه در فرهنگ جاری مصر مشهود است. <ref>(کدیور، 1373،ص 47)</ref> آثار سیطره سلسله‌های گوناگون بر فرهنگ مصر را به طور مثال در جشن‌های ویژه مـاه مبـارک رمـضان مـصریان میتوان یافت. این جشن‌ها ترکیبی و پیچیده و چند رگه است. رگه‌هایی از آن به دوره‌های مختلف فرعونی، قبطی و اسلامی رجعت دارد و میراث آن دوره است. رگـه‌های اسـلامی آن نیز خود به قسمت‌های مختلف تقسیم می‌شـود. بخـشی از آن بـه ابتکـارات فاطمیـان، برمی‌گردد و بخشی بازمانده عثمانی و سایر ملل برمی‌گردد. <ref>(سایت تقریب نیوز، 26/ 6 /1386 کـد خبـر T/V13932-85(</ref>
موقعیت استراتژیک مصر به عنوان یک عنصر ثابت در مصر، دارای پیامدهایی اسـت کـه بخـشی از متغیـرات آن کـشور را رقم زده است. به عبارت دیگر، بیشتر عوامل تغییر در گذشـته، از خـارج وارد مـصر شـده اسـت. مهاجمان خارجی از آن سوی مرز می‌آمدند هر کدام بخشی از فرهنگ خود را بـه صـورت گذاشتند. آداب و رسوم در دره نیل، میراث غنی مصر و پیچیـدگی فرهنـگ آن نیز تا حدودی به همین امر مرتبط است. مصر در طول دو هزار سال، سه بار زبان و سه بار دین خود را تغییر داده است: ادیـان فرعـونی، مـسیحی و اسـلامی <ref>(هیکـل، 1363، ص 118)</ref> بعد از فتح اسلامی نیز با سلطه فاطمیون شـیعی در 909م، مـذهب شـیعه در آن جـا ترویج یافت، تا اینکه بعد از سیطره صلاح الدین ایوبی شافعی مـذهب و تـسلط امپراتـوری عثمانی، مذهب اهل سنت، غالب شد. هنوز هم علائمی از دوران فاطمیون و مذهب شیعه در فرهنگ جاری مصر مشهود است. <ref>(کدیور، 1373،ص 47)</ref> آثار سیطره سلسله‌های گوناگون بر فرهنگ مصر را به طور مثال در جشن‌های ویژه مـاه مبـارک رمـضان مـصریان میتوان یافت. این جشن‌ها ترکیبی و پیچیده و چند رگه است. رگه‌هایی از آن به دوره‌های مختلف فرعونی، قبطی و اسلامی رجعت دارد و میراث آن دوره است. رگـه‌های اسـلامی آن نیز خود به قسمت‌های مختلف تقسیم می‌شـود. بخـشی از آن بـه ابتکـارات فاطمیـان، برمی‌گردد و بخشی بازمانده عثمانی و سایر ملل برمی‌گردد. <ref>(سایت تقریب نیوز، 26/ 6 /1386 کـد خبـر T/V13932-85(</ref>


====تمدن جدید غرب====
==== تمدن جدید غرب ====
با ورود ناپلئون به مصر در سال 1798م، اولین برخورد فراگیر «تمدن جدید غرب» با جهان اسلام، در سرزمین مصر صورت گرفت. بعدها نیـز در 1882م بـه اشـغال انگلـستان درآمد و در 1914م تحت الحمایه آن کشور قرار گرفته است. بنابراین «میراث استعماری» نیز هنوز در زوایای نظام سیاسی مصر مشهود است. مرزهای مصنوعی، ایجاد یک طبقـه نخبـه دولتی، قانون اساسی چند حزبی و نهادهای لیبرال دموکرات ضعیف بدون پـشتوانه و نظـام سکولاری که مذهب را از سیاست جدا می‌دانـد. <ref>(تامـسون، 1385، ص 59 ،149)</ref> حتـی در قانون اساسی ماده 76 به تبعیت از ساختار اسـتعمار انگلـستان، از تعبیـر «مجلـس عـوام» استفاده می‌شود <ref>(قانون اساسی مصر، 1381)</ref> جهان اسـلام از طریـق مـصر بـه سـرعت در جریان تحولات جدید غرب بعد از رنسانس قرار گرفـت و از آن زمـان تـا کنـون، چـالش تمدن غرب و اسلام در اشکال گوناگون میان «اسلامگرایان و دولتهای سکولار» و تعـابیر سیاسی و غیرسیاسی از دین ادامه یافته است. <ref>(عنایت، 1363)</ref> صحنه سیاسی مـصر شـاهد چالش چهار جریانی است که به ترتیب در مصر مطرح شده‌اند: جریان غرب گرایی، جریان اسلامگرایی، جریان ناسیونالیسم غربی و جریان ناسیونالیسم مصری.
با ورود ناپلئون به مصر در سال 1798م، اولین برخورد فراگیر «تمدن جدید غرب» با جهان اسلام، در سرزمین مصر صورت گرفت. بعدها نیـز در 1882م بـه اشـغال انگلـستان درآمد و در 1914م تحت الحمایه آن کشور قرار گرفته است. بنابراین «میراث استعماری» نیز هنوز در زوایای نظام سیاسی مصر مشهود است. مرزهای مصنوعی، ایجاد یک طبقـه نخبـه دولتی، قانون اساسی چند حزبی و نهادهای لیبرال دموکرات ضعیف بدون پـشتوانه و نظـام سکولاری که مذهب را از سیاست جدا می‌دانـد. <ref>(تامـسون، 1385، ص 59 ،149)</ref> حتـی در قانون اساسی ماده 76 به تبعیت از ساختار اسـتعمار انگلـستان، از تعبیـر «مجلـس عـوام» استفاده می‌شود <ref>(قانون اساسی مصر، 1381)</ref> جهان اسـلام از طریـق مـصر بـه سـرعت در جریان تحولات جدید غرب بعد از رنسانس قرار گرفـت و از آن زمـان تـا کنـون، چـالش تمدن غرب و اسلام در اشکال گوناگون میان «اسلامگرایان و دولتهای سکولار» و تعـابیر سیاسی و غیرسیاسی از دین ادامه یافته است. <ref>(عنایت، 1363)</ref> صحنه سیاسی مـصر شـاهد چالش چهار جریانی است که به ترتیب در مصر مطرح شده‌اند: جریان غرب گرایی، جریان اسلامگرایی، جریان ناسیونالیسم غربی و جریان ناسیونالیسم مصری.


===متغیر برون مرزی===
=== متغیر برون مرزی ===
3. متغیر برون مرزی، شناخت تحولات مصر، اسرائیل و مسئله فلسطین اسـت کـه ایـن مسئله در طول پنج دهه، به صورتی تمام عیار در شکل دادن به سیاست داخلـی و خـارجی مصر نقش داشته است. در واقع، فهم رفتار سیاسی مصریان جـز از راه چـالش و تهدیـد اسرائیل میسر نیست . فعال شدن و افزایش در جه رادیکالی یـا افـول فعالیتهـای گـروه‌های اسلامی، به نحوه رابطه نخبگان سیاسی مصر با مسئله اسـرائیل پیونـد می‌خـورد. یکـی از دلایل فعالیت‌های اسلام‌گرایان در دوره ده ساله اول ریاست جمهوری مبـارک، تعلـل وی در اجرای مواد کمپ دیوید و عادی سازی روابط بود. آینده‌نگری در خصوص تحولات مـصر نیز در گرو تعامل چندجانبه مذاکرات اعراب - اسرائیل و آمریکاست. نمی‌توان چشم‌اندازی از آینده مصر تصویر کرد، بدون آنکه قبلاً وضعیت سناریوهای مختلف و ضـریب احتمـال وقوع هر یک بررسی و سپس آینده مصر از دریچه هر یک از آنها ملاحظه شده باشد. از ایـن‌رو، اسرائیل و مقوله امنیت، مجرای فهم رفتار سیاسی در جامعه مصر است <ref>(هیکـل، 1363 ، ص 122)</ref> شکست در مذاکرات صلح، مانند پیشرفت مذاکرات صلح، منجر به فعـال شـدن اسلامگرایان خواهد شد؛ زیرا هر درجه نزدیکی به اسرائیل، به منزله همـان میـزان دوری از ساخت جامعه مصر خواهد بود. <ref>(عبدالناصر، 1994)</ref> اسلامگرایان مشروعیت مذهبی دولـت مصر را به دلیل مذاکره صلح با اسرائیل به طور جدی زیر سـؤال بردنـد. <ref>(کپـل، 1366 ،ص 132)</ref> شکست مصر در جنگ 1967 از اسرائیل نیز در خیزش دوبـاره جنـبش‌ها و افکـار اسلامگرایی نقش تعیین کننده‌ای داشته است. <ref>(تریپ و اوون، 1989، ص90)</ref>
3. متغیر برون مرزی، شناخت تحولات مصر، اسرائیل و مسئله فلسطین اسـت کـه ایـن مسئله در طول پنج دهه، به صورتی تمام عیار در شکل دادن به سیاست داخلـی و خـارجی مصر نقش داشته است. در واقع، فهم رفتار سیاسی مصریان جـز از راه چـالش و تهدیـد اسرائیل میسر نیست. فعال شدن و افزایش در جه رادیکالی یـا افـول فعالیتهـای گـروه‌های اسلامی، به نحوه رابطه نخبگان سیاسی مصر با مسئله اسـرائیل پیونـد می‌خـورد. یکـی از دلایل فعالیت‌های اسلام‌گرایان در دوره ده ساله اول ریاست جمهوری مبـارک، تعلـل وی در اجرای مواد کمپ دیوید و عادی سازی روابط بود. آینده‌نگری در خصوص تحولات مـصر نیز در گرو تعامل چندجانبه مذاکرات اعراب - اسرائیل و آمریکاست. نمی‌توان چشم‌اندازی از آینده مصر تصویر کرد، بدون آنکه قبلاً وضعیت سناریوهای مختلف و ضـریب احتمـال وقوع هر یک بررسی و سپس آینده مصر از دریچه هر یک از آنها ملاحظه شده باشد. از ایـن‌رو، اسرائیل و مقوله امنیت، مجرای فهم رفتار سیاسی در جامعه مصر است <ref>(هیکـل، 1363، ص 122)</ref> شکست در مذاکرات صلح، مانند پیشرفت مذاکرات صلح، منجر به فعـال شـدن اسلامگرایان خواهد شد؛ زیرا هر درجه نزدیکی به اسرائیل، به منزله همـان میـزان دوری از ساخت جامعه مصر خواهد بود. <ref>(عبدالناصر، 1994)</ref> اسلامگرایان مشروعیت مذهبی دولـت مصر را به دلیل مذاکره صلح با اسرائیل به طور جدی زیر سـؤال بردنـد. <ref>(کپـل، 1366 ،ص 132)</ref> شکست مصر در جنگ 1967 از اسرائیل نیز در خیزش دوبـاره جنـبش‌ها و افکـار اسلامگرایی نقش تعیین کننده‌ای داشته است. <ref>(تریپ و اوون، 1989، ص90)</ref>
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده: مقالات]]
[[رده:مقالات]]
۴٬۹۳۳

ویرایش