۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هی' به 'ه') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
=جاحظ کیست= | =جاحظ کیست= | ||
ابوالفداء (ج ۲، ص ۴۷) کنیه وی را ابوعمران آورده است. جدّش زنگی و شتربان و از موالی بنی کِنانه بود. <ref>ابن | ابوالفداء (ج ۲، ص ۴۷) کنیه وی را ابوعمران آورده است. جدّش زنگی و شتربان و از موالی بنی کِنانه بود. <ref>ابن ندیم، ص ۲۰۸؛ خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۲۴؛ یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۴</ref> | ||
درباره تاریخ ولادت جاحظ اختلاف نظر است. عدهای به نقل خود وی او را هم سن ابونواس (۱۴۶ـ ۱۹۸) و حتی بزرگتر از او و عدهای او را متولد ۱۵۰ و برخی متولد حدود سال ۱۶۰ دانستهاند. <ref>( یاقوت | درباره تاریخ ولادت جاحظ اختلاف نظر است. عدهای به نقل خود وی او را هم سن ابونواس (۱۴۶ـ ۱۹۸) و حتی بزرگتر از او و عدهای او را متولد ۱۵۰ و برخی متولد حدود سال ۱۶۰ دانستهاند. <ref>(یاقوت حموی، همانجاها؛ سرکیس، ج ۱، ستون ۶۶۶؛ امین، ج ۱، ص ۳۸۷؛ بروکلمان، ج ۳، ص ۱۰۶) | ||
</ref> | </ref> | ||
او چهرهای زشت با چشمانی برآمده داشت و به همین مناسبت جاحظ (چشم برآمده ) و حَدَقی لقب گرفت. <ref> به | او چهرهای زشت با چشمانی برآمده داشت و به همین مناسبت جاحظ (چشم برآمده) و حَدَقی لقب گرفت. <ref> به مسعودی، ج ۵، ص ۱۷؛ ابن خلّکان، ج ۳، ص ۴۷۱؛ ابوالفداء، همانجا؛ ابن کثیر، ج ۱۱، ص ۱۹</ref> وی در بصره با فروش نان و ماهی امرار معاش میکرد. در آن زمان مُوَیْس بن عِمران یکی از تاجران بصره از وی حمایت میکرد. <ref>یاقوت حموی، همانجا؛ ابن مرتضی، ص ۱۶۳</ref> | ||
ابوعُبَیده (متوفی ۲۰۹)، اَصْمَعی (متوفی ۲۱۶) و ابوزید انصاری (متوفی ۲۱۵) در لغت و ادبیات از استادان او بودند. وی نحو را از دوستش اَخْفَش (متوفی ۲۱۵)، کلام را از نَظّام (متوفی ۲۳۱) و فصاحت را شفاهاً از بادیه نشینان عرب در بازار مِرْبَد آموخت. <ref> | ابوعُبَیده (متوفی ۲۰۹)، اَصْمَعی (متوفی ۲۱۶) و ابوزید انصاری (متوفی ۲۱۵) در لغت و ادبیات از استادان او بودند. وی نحو را از دوستش اَخْفَش (متوفی ۲۱۵)، کلام را از نَظّام (متوفی ۲۳۱) و فصاحت را شفاهاً از بادیه نشینان عرب در بازار مِرْبَد آموخت. <ref>مسعودی، ج ۵، ص ۱۰۵؛ خطیب بغدادی، همانجا؛ یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۴ـ ۷۵؛ امین، همانجا؛ نیز رجوع کنید به بازار *: بخش ۶</ref> وی از طریق علمای کلام و هم نشینی با حُنین بن اسحاق (متوفی ۲۶۰) و سَلْمُویه (متوفی ۲۲۵)، با فرهنگ یونانی آشنا شد و با مطالعه کتابهای ابن مُقَفَّع (متوفی ۱۴۲) و حضور در محضر [[ابوعبیده]] در فرهنگ و ادب فارسی مهارت یافت. <ref>(سرکیس؛ امین، همانجاها</ref> | ||
جاحظ [[عباسیان|خلفای عباسی]] را از مهدی (حک: ۱۵۸ـ۱۶۹) تا مُعْتَز (حک: ۲۵۱ـ۲۵۵) یا مُهْتَدی (حک: ۲۵۵ـ۲۵۶) درک کرد و مورد تکریم و احترام آنان بود. <ref>رجوع کنید به ابن | جاحظ [[عباسیان|خلفای عباسی]] را از مهدی (حک: ۱۵۸ـ۱۶۹) تا مُعْتَز (حک: ۲۵۱ـ۲۵۵) یا مُهْتَدی (حک: ۲۵۵ـ۲۵۶) درک کرد و مورد تکریم و احترام آنان بود. <ref>رجوع کنید به ابن ندیم، همانجا؛ یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۵، ۷۹؛ ابوالفداء، همانجا؛ ابن مرتضی، ص ۱۶۴؛ نیز رجوع کنید به امین، همانجا</ref> | ||
جاحظ گرایشهای سیاسی مشخص نداشت و غالباً تابع جریانهای حاکم بود. <ref>رجوع کنید به خطیب | جاحظ گرایشهای سیاسی مشخص نداشت و غالباً تابع جریانهای حاکم بود. <ref>رجوع کنید به خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۲۷ـ ۱۲۸؛ ابن حجر عسقلانی، ج ۴، ص ۳۵۶</ref> کتابهای خود را به درباریان تقدیم میکرد و صله میگرفت و تا پایان عمر به این روش ارتزاق کرد. <ref>رجوع کنید به ابن ندیم، ص ۲۱۰؛ امین، ج ۱، ص ۳۸۷ـ ۳۸۸</ref> تعدادی از کتابهایش با موضوع [[امامت]] مورد توجه مأمون (حک: ۱۹۸ـ ۲۱۸) قرار گرفت. <ref>رجوع کنید به ابن ندیم، ص ۲۰۹؛ ابن حجر عسقلانی، ج ۴، ص ۳۵۵</ref> | ||
جاحظ با وجود علم و کثرت تألیف از تدبیر امور عاجز بود و زمانی که به جانشینی ابراهیم بن عباس صولی (متوفی ۲۴۳) به ریاست دیوان رسائل برگزیده شد، پس از سه روز استعفا کرد. <ref>ابن | جاحظ با وجود علم و کثرت تألیف از تدبیر امور عاجز بود و زمانی که به جانشینی ابراهیم بن عباس صولی (متوفی ۲۴۳) به ریاست دیوان رسائل برگزیده شد، پس از سه روز استعفا کرد. <ref>ابن ندیم، ص ۲۰۸؛ یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۸ـ۷۹؛ بروکلمان، ج ۳، ص ۱۰۶ـ۱۰۷</ref> او ملازم خاص محمدبن عبدالملک زَیّات (متوفی ۲۳۳)، وزیر واثق (حک: ۲۲۷ـ۲۳۲)، شد و با دستگیر شدن ابن زیّات او نیز گریخت و پس از آنکه ابن زیّات به دستور [[متوکل]] (حک: ۲۳۲ـ۲۴۷) کشته شد جاحظ خود را تسلیم کرد. <ref>حُصری، ج ۲، ص ۵۳۸؛ یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۶، ۷۹ـ۸۰؛ ابوالفداء، همانجا؛ ابن مرتضی، ص ۱۶۳؛ بروکلمان، ج ۳، ص ۱۰۶</ref> | ||
زمانی که جاحظ به علم و ادب مشهور شده بود، متوکل برای تعلیم فرزندش او را دعوت کرد اما وقتی چهرهاش را دید، با اعطای هزار درهم عذرش را خواست. <ref> | زمانی که جاحظ به علم و ادب مشهور شده بود، متوکل برای تعلیم فرزندش او را دعوت کرد اما وقتی چهرهاش را دید، با اعطای هزار درهم عذرش را خواست. <ref>مسعودی، ج ۵، ص ۱۷؛ ابن خلّکان، ج ۳، ص ۴۷۱؛ ابوالفداء؛ بروکلمان، همانجاها</ref> در عین حال جاحظ با متوکل مجالست و مؤانست داشت. <ref>یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۵</ref> | ||
جاحظ در جوانی در [[بغداد]] و مدتی نیز در سامرا اقامت کرد و سپس به بصره بازگشت. به [[دمشق]] و انطاکیه نیز سفر کرد. <ref>خطیب | جاحظ در جوانی در [[بغداد]] و مدتی نیز در سامرا اقامت کرد و سپس به بصره بازگشت. به [[دمشق]] و انطاکیه نیز سفر کرد. <ref>خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۲۴ـ ۱۲۵؛ سرکیس، همانجا؛ امین، ج ۱، ص ۳۸۸</ref>او در [[محرم]] ۲۵۵ یا ۲۵۶، بر اثر بیماری فلج و نقرس در بصره درگذشت. <ref>مسعودی، ج ۵، ص ۱۰۴ـ ۱۰۵؛ ابن ندیم، ص ۲۰۸ـ ۲۰۹؛ خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۳۱</ref> | ||
جاحظ دارای هوش بسیار و حافظه قوی بود. <ref>یاقوت | جاحظ دارای هوش بسیار و حافظه قوی بود. <ref>یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۴؛ ابن کثیر، ج ۱۱، ص ۲۰</ref> به گفته مُبَرِّد (متوفی ۲۸۶)، وی شیفته مطالعه بود و وقتی کتابی به دست میآورد، تا تمام آن را نمیخواند آن را کنار نمیگذاشت. <ref>رجوع کنید به ابنندیم، ص ۲۰۸؛ بروکلمان، ج ۳، ص ۱۰۷</ref>. علاقه شدید وی به کتاب و علمآموزی به اندازهای بود که از برخی وَرّاقان (کتاب فروشان) دکان اجاره میکرد و شب تا صبح در آنجا به مطالعه میپرداخت. <ref>یاقوت حموی، ج ۱۶، ص ۷۵</ref> | ||
او در کلام، ادبیات عرب [[حدیث]] [[تفسیر]]، [[تاریخ]] و حتی علوم طبیعی سرآمد و در فنون گوناگون صاحب تألیف بود. <ref>ابن | او در کلام، ادبیات عرب [[حدیث]] [[تفسیر]]، [[تاریخ]] و حتی علوم طبیعی سرآمد و در فنون گوناگون صاحب تألیف بود. <ref>ابن خلّکان؛ ابوالفداء، همانجاها؛ ابن کثیر، ج ۱۱، ص ۱۹؛ ابن مرتضی، ص ۱۶۲؛ بروکلمان، همانجا؛ ضیف، ص ۶۱ـ۶۲</ref> اما مسعودی <ref>ج ۱، ص ۱۱۳، ۲۰۵، ج ۲، ص ۱۱۱، ۱۲۱</ref> گفته است که مباحث او در باب طبیعیات و جغرافیا چندان اعتبار ندارد زیرا او اهل سفر و دریانوردی نبوده و نقلیاتش به کتابها منحصر میشده و گاه دراینباره به ضد و نقیض و اغراق نیز رسیده است. | ||
وی با زیرکی و با ارائه دلایل میتوانست مطلبی را به اثبات برساند و با همان قوّت آن را رد کند. <ref>رجوع کنید به ابن | وی با زیرکی و با ارائه دلایل میتوانست مطلبی را به اثبات برساند و با همان قوّت آن را رد کند. <ref>رجوع کنید به ابن قتیبه، ص ۵۹؛ ازهری، ج ۱، ص ۳۰</ref> جاحظ به شوخطبعی و سهلانگاری در مطالب علمی نیز معروف بود، لغتشناسانی چون [[ثعلب]] (متوفی ۲۹۱) او را رد کرده و به نقل او اعتماد نداشتهاند. او همچنین به دروغپردازی شهرت داشت و [[احادیث]] را به سخره میگرفت. خواهرزادهاش یَمُوت بن مُزَرَّع (متوفی ۳۰۴) او را بی[[دین]] خوانده است. <ref>رجوع کنید به ابن قتیبه، ص ۶۰؛ مسعودی، ج ۵، ص ۱۰۵؛ ازهری، همانجا؛ ابن حزم، ج ۳، ص ۷۳ـ۷۴؛ خطیب بغدادی، ج ۱۴، ص ۱۳۰ـ۱۳۱؛ ابن کثیر، همانجا؛ ابن حجر عسقلانی، ج ۴، ص ۳۵۵ـ۳۵۷</ref> | ||
با وجود این گفتهاند که کتابهایش دارای الفاظی شیوا و ساده است و در آنها تناسب معنا و لفظ از هر نوعی ( | با وجود این گفتهاند که کتابهایش دارای الفاظی شیوا و ساده است و در آنها تناسب معنا و لفظ از هر نوعی (عامیانه، ادبی، و غیره) حفظ شده است و با داشتن برخی انحرافات نقش مهمی در روشنسازی اذهان دارد و به فراخور حال خواننده از جدّی به شوخی میپردازد. <ref>رجوع کنید به مسعودی، ج ۵، ص ۱۰۴؛ ابن ندیم، ص ۲۰۹؛ ازهری، همانجا؛ ابن حجر عسقلانی، ج ۴، ص ۳۵۵</ref> وی بیش از هر چیز به کتابت و قرائت اشتغال داشت و در ابتدا برای رواج کتابهایش آنها را به دیگر علما نسبت میداد. گفتنی است با اینکه وی مطابق سیاست حاکم به [[عثمان بن عفان]] گرایش داشت اهل علم کمتر کتابهای او را میشناختند. <ref>مسعودی؛ بروکلمان، همانجاها</ref> | ||
=جد جاحظ= | =جد جاحظ= | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
جاحظ، ادیب سخندان و سخنشناس معروف که از نوابغ ادب است و در قرن سوّم هجری میزیسته است و کتاب البیان و التبیین وی یکی از ارکان چهارگانه ادب به شمار آمده است، مکرّر در کتاب خویش ستایش و اعجاب فوقالعاده خود را نسبت به سخنان [[علی (ع)]] اظهار میدارد. | جاحظ، ادیب سخندان و سخنشناس معروف که از نوابغ ادب است و در قرن سوّم هجری میزیسته است و کتاب البیان و التبیین وی یکی از ارکان چهارگانه ادب به شمار آمده است، مکرّر در کتاب خویش ستایش و اعجاب فوقالعاده خود را نسبت به سخنان [[علی (ع)]] اظهار میدارد. | ||
ایشان در همان جلد اوّل، این جمله معروف را از علی (ع) نقل میکند که حضرت فرمودند: قیمه کلّ امرء ما یحسنه <ref>موفق بن احمد بن محمد کلّی خوارزمی، مناقب ص۳۶۸، ناشر: جامعه مدرّسین قم، چاپ دوم، سال ۱۴۱۱، محمّد عبدالرؤف المناوی، فیض القدیر شرح جامع صغیر ج۴ ص۱۴۶، ناشر:دارالکتب العلمیه، بیروت ،چاپ اول، سال۱۴۱۵</ref> ارزش هر کس همان است که میداند، آن گاه بیش از نیم صحفه این جمله را ستایش میکند و میگوید: در همه کتاب ما، اگر جز این جمله نبود، کافی بلکه کفایت بود، بهترین سخن آن است که کم آن، تو را از بسیارش، بی نیاز کند، و معنی در لفظ پنهان نشده باشد بلکه ظاهر و نمودار باشد، آن گاه میگوید: «کان الله عزّ و جلّ قد البسه من الجلاله و غشاه من نور الحکمه علی حسب نیّه صاحبه و تقوا قائله» گویا [[خداوند]] جامهای ازجلالت و پردهای از نور حکمت متناسب با نیّت پاک و تقوای گویندهاش، بر این جمله کوتاه پوشانده است. <ref>نقل از کتاب سیری در نهج البلاغه، شهید مطهری، ص۱۲و۱۳، چاپ و صحافی از چاپخانه درودکی.( البیان و التبیین | ایشان در همان جلد اوّل، این جمله معروف را از علی (ع) نقل میکند که حضرت فرمودند: قیمه کلّ امرء ما یحسنه <ref>موفق بن احمد بن محمد کلّی خوارزمی، مناقب ص۳۶۸، ناشر: جامعه مدرّسین قم، چاپ دوم، سال ۱۴۱۱، محمّد عبدالرؤف المناوی، فیض القدیر شرح جامع صغیر ج۴ ص۱۴۶، ناشر:دارالکتب العلمیه، بیروت ،چاپ اول، سال۱۴۱۵</ref> ارزش هر کس همان است که میداند، آن گاه بیش از نیم صحفه این جمله را ستایش میکند و میگوید: در همه کتاب ما، اگر جز این جمله نبود، کافی بلکه کفایت بود، بهترین سخن آن است که کم آن، تو را از بسیارش، بی نیاز کند، و معنی در لفظ پنهان نشده باشد بلکه ظاهر و نمودار باشد، آن گاه میگوید: «کان الله عزّ و جلّ قد البسه من الجلاله و غشاه من نور الحکمه علی حسب نیّه صاحبه و تقوا قائله» گویا [[خداوند]] جامهای ازجلالت و پردهای از نور حکمت متناسب با نیّت پاک و تقوای گویندهاش، بر این جمله کوتاه پوشانده است. <ref>نقل از کتاب سیری در نهج البلاغه، شهید مطهری، ص۱۲و۱۳، چاپ و صحافی از چاپخانه درودکی. (البیان و التبیین ج1ص 106.) شرح النهج لابن أبی الحدید ج 1 ص 45 ط أبوالفضل</ref> | ||
=اساتید و شاگردان= | =اساتید و شاگردان= | ||
جاحظ شاگرد یزید بن هارون، سندی بن عبدویه، ابویوسف قاضی <ref> الانساب، ج 3، ص 162</ref> و ابواسحاق نظام بود. <ref>ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، | جاحظ شاگرد یزید بن هارون، سندی بن عبدویه، ابویوسف قاضی <ref> الانساب، ج 3، ص 162</ref> و ابواسحاق نظام بود. <ref>ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 12، ص 93 – 94، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق</ref> همچنین یموت بن مزرع، محمد بن عبدالله بن ابودلهاث، محمد بن یزید نحوی <ref> الأنساب، ج 3، ص 162</ref> و أبوبکر بن أبی داود <ref>خطیب بغدادی، ابوبکر احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج 12، ص 208، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1417ق</ref> از جمله شاگردان وی بودند. | ||
=آثار جاحظ= | =آثار جاحظ= | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
جاحظ آثار متعددی داشت: | جاحظ آثار متعددی داشت: | ||
#کتاب الحیوان، و مشهور است که این کتاب هفت جزء بود و کتاب دیگر بر آن افزوده، و آنرا کتاب النساء نامید، که در بیان فرق میان مرد و زن است، و یک کتاب دیگر هم به نام کتاب العال بر آن افزود. وی کتاب الحیوان را به محمد بن عبدالملک اهدا کرد و پنج هزار دینار از وی گرفت. | # کتاب الحیوان، و مشهور است که این کتاب هفت جزء بود و کتاب دیگر بر آن افزوده، و آنرا کتاب النساء نامید، که در بیان فرق میان مرد و زن است، و یک کتاب دیگر هم به نام کتاب العال بر آن افزود. وی کتاب الحیوان را به محمد بن عبدالملک اهدا کرد و پنج هزار دینار از وی گرفت. | ||
# | # | ||
# کتاب البیان و التبیین را که به ابن ابیداوود اهدا نمود و پنج هزار دینار دریافت کرد. | # کتاب البیان و التبیین را که به ابن ابیداوود اهدا نمود و پنج هزار دینار دریافت کرد. | ||
# | # | ||
#کتاب النبی و المتنبی. | # کتاب النبی و المتنبی. | ||
# | # | ||
#کتاب المعرفة. | # کتاب المعرفة. | ||
# | # | ||
#کتاب جوابات. | # کتاب جوابات. | ||
# | # | ||
#کتاب مسائل. | # کتاب مسائل. | ||
# | # | ||
#کتاب الردّ علی أصحاب الإلهام. | # کتاب الردّ علی أصحاب الإلهام. | ||
# | # | ||
#کتاب نظم القرآن. | # کتاب نظم القرآن. | ||
# | # | ||
#کتاب مسائل القرآن. | # کتاب مسائل القرآن. | ||
# | # | ||
#کتاب فضیلة المعتزلة. | # کتاب فضیلة المعتزلة. | ||
# | # | ||
#کتاب الردّ علی المشبّهة. | # کتاب الردّ علی المشبّهة. | ||
# | # | ||
#کتاب الإمامة علی مذهب الشیعة. | # کتاب الإمامة علی مذهب الشیعة. | ||
# | # | ||
#کتاب حکایة قول أصناف الزیدیة. | # کتاب حکایة قول أصناف الزیدیة. | ||
# | # | ||
#کتاب العثمانیة. | # کتاب العثمانیة. | ||
# | # | ||
#کتاب الأخبار و کیف تصحّ...<ref>تحفة الأدیب فی نحاة مغنی اللبیب، ج 1، ص 165 – 167</ref> | # کتاب الأخبار و کیف تصحّ...<ref>تحفة الأدیب فی نحاة مغنی اللبیب، ج 1، ص 165 – 167</ref> | ||
# | # | ||
#وی کتاب العثمانیة را نیز در رد شیعه و اعتقادات آنان نوشت. <ref> ابن طاوس، احمد بن موسی، بناء المقالة الفاطمیة فی نقض الرسالة العثمانیة، محقق، مصحح، عدنانی غریفی، علی، ص 44، قم، مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، چاپ اول، 1411ق</ref> | # وی کتاب العثمانیة را نیز در رد شیعه و اعتقادات آنان نوشت. <ref> ابن طاوس، احمد بن موسی، بناء المقالة الفاطمیة فی نقض الرسالة العثمانیة، محقق، مصحح، عدنانی غریفی، علی، ص 44، قم، مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، چاپ اول، 1411ق</ref> | ||
# | # | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: شخصیتها]] | [[رده:شخصیتها]] |