۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رسانه ای' به 'رسانهای') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''جریانات اهل سنت در بستر سیاسی لبنان''' <ref>[http://www.payam-aftab.com/fa/doc/news/5416/لبنان-اسلام-گرایان-سنی برای مطالعه بیشتر به سایت پیام آفتاب مراجعه کنید]</ref> | '''جریانات اهل سنت در بستر سیاسی لبنان''' <ref>[http://www.payam-aftab.com/fa/doc/news/5416/لبنان-اسلام-گرایان-سنی برای مطالعه بیشتر به سایت پیام آفتاب مراجعه کنید]</ref> موضوعی است که به بحثی جدی در میان خود اهل سنت به خصوص در نتیجه دو تحول کلیدی تبدیل شدهاست: نخست درگیری با «فتح الاسلام» که از سوی رئیس ارتش لبنان به ارتباط با القاعده متهم گردید و دوم رشد فزاینده القاعده در خاک لبنان. مجموعه این تحولات به این ترس دامن زده که مبادا افراطیون مذهبی لبنان را همانند دیگر کشورهای ورشکسته به عنوان سکوی پرش خود انتخاب نمایند. تحقیقات اولیه پلیس دربارهٔ حملات علیه نیروهای سازمان ملل متحد (UNIFILII) در تابستان ۲۰۰۷ و نیز بمبگذاری در اتوبوسی در عین علق، یک منطقه معروف مسیحی نشین، در فوریه همان سال نشان میدهد که هر دو حادثه کار گروهها یا افراد سلفی الهام گرفته از القاعده بودهاست. به گزارش پلیس «فتح الاسلام» در بمبگذاری عین علق دست داشتهاست. ایمن الظواهری نفر دوم القاعده نیز در پیامی ویدئویی حمله علیه نیروهای یونیفل را ستود بدون آن که مسئولیت آن را بپذیرد. افزایش تنشهای قومی و مذهبی در منطقه به دنبال اشغال عراق توسط ایالات متحده توجهات را به نقش ایفا شده از سوی اسلامگرایان در کشورهایی چون لبنان که شیعه و سنی تنشهای حادی را تجربه مینمایند، جلب نمودهاست. پویاییهای داخلی لبنان خود همواره بخشی از روابط و اتحادهای خارجی و منطقه ای آن بودهاست؛ همین امر برای اسلامگرایان نیز صادق است. جنگهای غرب در عراق و افغانستان خود از فاکتورهای مهم در شکلگیری بحث بین اسلامگرایان در داخل لبنان و بسیج آنها علیه غرب از ترس مورد حمله قرار گرفتن میباشد. | ||
اگرچه برآورد وزن حقیقی اسلامگرایان در صحنه سیاسی لبنان دشوار است اما مقاله حاضر به چند سؤال مهم پاسخ خواهد داد: درحال حاضر مهمترین گروههای اسلامگرای لبنان چه گروههایی میباشند؟ حوزهها و ابزارهای تأثیرگذاری این گروهها چیست؟ تفاوت برنامههای سیاسی و اجتماعی گروههای مختلف اسلامگرا تا چه حدی میباشد؟ منابع مالی گروههای مذکور چیست و مورد حمایت چه کسانی قراردارند؟ معیارهای بنیادگرایان سنی برای اتحاد سیاسی با دیگران چیست و موضع آنها درقبال مناقشه سیاسی کنونی در کشور چه میباشد؟ و از همه مهمتر این که دیدگاه آنان دربارهٔ تنش قومی و مذهبی چیست و نوع رابطه آنها با مهمترین سازمان شیعی لبنان یعنی حزبالله چگونه است؟ پاسخ به این سوالات درک تغییرات سیاسی را در بین اهل سنت لبنان آسانتر میسازد. | اگرچه برآورد وزن حقیقی اسلامگرایان در صحنه سیاسی لبنان دشوار است اما مقاله حاضر به چند سؤال مهم پاسخ خواهد داد: درحال حاضر مهمترین گروههای اسلامگرای لبنان چه گروههایی میباشند؟ حوزهها و ابزارهای تأثیرگذاری این گروهها چیست؟ تفاوت برنامههای سیاسی و اجتماعی گروههای مختلف اسلامگرا تا چه حدی میباشد؟ منابع مالی گروههای مذکور چیست و مورد حمایت چه کسانی قراردارند؟ معیارهای بنیادگرایان سنی برای اتحاد سیاسی با دیگران چیست و موضع آنها درقبال مناقشه سیاسی کنونی در کشور چه میباشد؟ و از همه مهمتر این که دیدگاه آنان دربارهٔ تنش قومی و مذهبی چیست و نوع رابطه آنها با مهمترین سازمان شیعی لبنان یعنی حزبالله چگونه است؟ پاسخ به این سوالات درک تغییرات سیاسی را در بین اهل سنت لبنان آسانتر میسازد. | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
جنبشهای اسلامگرای سنی لبنان را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: الف) جنبشهای اصلی و سنتی و ب) جنبشهای سلفی. | جنبشهای اسلامگرای سنی لبنان را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: الف) جنبشهای اصلی و سنتی و ب) جنبشهای سلفی. | ||
==جنبشهای سنتی اسلامگرا== | == جنبشهای سنتی اسلامگرا == | ||
===الجماعه الاسلامیه (جماعت اسلامی)=== | === الجماعه الاسلامیه (جماعت اسلامی) === | ||
بنیانگذاران این گروه با الهام از جنبش اخوانالمسلمین و به تبعیت از حسن البنأ با تأسیس یک خیریه کوچک به نام «عباد الرحمن» در تریپولی در سال ۱۹۵۶ پایهگذار یک جنبش بزرگ سیاسی اجتماعی شدند. این جنبش به شکل رسمی در سال ۱۹۶۴ دفتر خود را در بیروت با نام «الجماعه الاسلامیه» افتتاح نمود. در دهه ۱۹۸۰، گروه مذکور یک بازوی نظامی به نام «قوات فجر» برای مقابله با اشغال لبنان ازسوی اسرائیل در سال ۱۹۸۲ تأسیس کرد. «الجماعه الاسلامیه» خود را گروهی لبنانی میداند و اولویت زیادی برای هویت لبنانی خود قائل است. این جماعت خواستار وحدت جامعه لبنان فراسوی مذهب و فرقه است. جماعت مذکور اگرچه خواهان تشکیل یک حکومت اسلامی در لبنان است اما بهکارگیری زور برای نیل به این مقصود در جامعه چندمذهبی لبنان را مردود میداند. | بنیانگذاران این گروه با الهام از جنبش اخوانالمسلمین و به تبعیت از حسن البنأ با تأسیس یک خیریه کوچک به نام «عباد الرحمن» در تریپولی در سال ۱۹۵۶ پایهگذار یک جنبش بزرگ سیاسی اجتماعی شدند. این جنبش به شکل رسمی در سال ۱۹۶۴ دفتر خود را در بیروت با نام «الجماعه الاسلامیه» افتتاح نمود. در دهه ۱۹۸۰، گروه مذکور یک بازوی نظامی به نام «قوات فجر» برای مقابله با اشغال لبنان ازسوی اسرائیل در سال ۱۹۸۲ تأسیس کرد. «الجماعه الاسلامیه» خود را گروهی لبنانی میداند و اولویت زیادی برای هویت لبنانی خود قائل است. این جماعت خواستار وحدت جامعه لبنان فراسوی مذهب و فرقه است. جماعت مذکور اگرچه خواهان تشکیل یک حکومت اسلامی در لبنان است اما بهکارگیری زور برای نیل به این مقصود در جامعه چندمذهبی لبنان را مردود میداند. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
البته این اتحاد مقدس با حزبالله سبب نشده که الجماعه الاسلامیه انتقادات تند خود را از عملکرد سیاسی حزبالله بعد از جنگ ژوئیه دریغ نماید. بااین وجود جماعت اسلامی همچنان به نشستهای مشترک ماهانه خود با حزبالله در زمینه طیف گستردهای از موضوعات ادامه میدهد. علاوه براین، گروه مذکور در مواقع نیاز به اتحاد انتخاباتی با حزبالله نیز دست زدهاست. المصری اتحاد جماعت اسلامی با المستقبل را «ازدواج منافع» توصیف کرده و هرگونه حمایت مالی حریری از فعالیتهای گروه خود را رد میکند. به گفته او جماعت اسلامی به شکل مستقل منابع مالی مورد نیاز خود را تأمین مینماید. البته بر همگان آشکار است که جماعت مذکور بخشی از منابع خود را از حامیان خود در منطقه خلیج فارس به دست میآورد. کادر رهبری کنونی جماعت اسلامی عبارت است از: «فیصل المولوی»، «علی الشیخ عمار» و «ابراهیم المصری». | البته این اتحاد مقدس با حزبالله سبب نشده که الجماعه الاسلامیه انتقادات تند خود را از عملکرد سیاسی حزبالله بعد از جنگ ژوئیه دریغ نماید. بااین وجود جماعت اسلامی همچنان به نشستهای مشترک ماهانه خود با حزبالله در زمینه طیف گستردهای از موضوعات ادامه میدهد. علاوه براین، گروه مذکور در مواقع نیاز به اتحاد انتخاباتی با حزبالله نیز دست زدهاست. المصری اتحاد جماعت اسلامی با المستقبل را «ازدواج منافع» توصیف کرده و هرگونه حمایت مالی حریری از فعالیتهای گروه خود را رد میکند. به گفته او جماعت اسلامی به شکل مستقل منابع مالی مورد نیاز خود را تأمین مینماید. البته بر همگان آشکار است که جماعت مذکور بخشی از منابع خود را از حامیان خود در منطقه خلیج فارس به دست میآورد. کادر رهبری کنونی جماعت اسلامی عبارت است از: «فیصل المولوی»، «علی الشیخ عمار» و «ابراهیم المصری». | ||
===جمعیه المشاریع الخیریه الاسلامیه (انجمن طرحهای خیریه اسلامی)=== | === جمعیه المشاریع الخیریه الاسلامیه (انجمن طرحهای خیریه اسلامی) === | ||
این گروه معروف به «الاحباش» در سال ۱۹۸۰ با هدایت «شیخ عبدالله الهراری»، تأسیس گردید و ساختار سازمانی آن در زمان ریاست «شیخ نزار الحلبی» شکل گرفت. حلبی همچنین خطوط تمایز بین الاحباش با دیگر گروههای اسلامگرا را ترسیم نمود. این گروه مأموریت خود را گسترش دین درست و مبارزه با انحرافات آن به خصوص انحرافات صورت گرفته ازسوی مکتب اخوانالمسلمین عنوان کردهاست. همواره دربارهٔ ریشهها و اصول بنیادین الاحباش از سوی گروههای اسلامگرا با شک و تردید نگریسته شده و این گروه بدون مجوز دارالفتوا به کار خود ادامه میدهد. | این گروه معروف به «الاحباش» در سال ۱۹۸۰ با هدایت «شیخ عبدالله الهراری»، تأسیس گردید و ساختار سازمانی آن در زمان ریاست «شیخ نزار الحلبی» شکل گرفت. حلبی همچنین خطوط تمایز بین الاحباش با دیگر گروههای اسلامگرا را ترسیم نمود. این گروه مأموریت خود را گسترش دین درست و مبارزه با انحرافات آن به خصوص انحرافات صورت گرفته ازسوی مکتب اخوانالمسلمین عنوان کردهاست. همواره دربارهٔ ریشهها و اصول بنیادین الاحباش از سوی گروههای اسلامگرا با شک و تردید نگریسته شده و این گروه بدون مجوز دارالفتوا به کار خود ادامه میدهد. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
گروه مذکور دیدگاهی متناقض در زمینه مشارکت سیاسی دارد. الاحباش در طول سی سال حضور سوریه در لبنان مورد حمایت آن قرار داشت. علاوه بر این، گروههایی چون الجماعه الاسلامیه و «حرکت التوحید» سوریها را متهم میکنند که با تأسیس الاحباش قصد داشتهاند تا از آن به عنوان ابزاری علیه گروههای اسلامگرا استفاده کنند و سوریه الاحباش را تشویق میکرده که مساجد بیروت و تریپولی را به تصرف خود درآورده و پایگاه اجتماعی خود را گسترش دهد. اگرچه هنوز الاحباش رشد خود را مدیون سوریه است اما ازنظر سیاسی نوعی اتحاد اعلام نشده با المستقبل دارد که بیشتر از عملگرایی سیاسی آن ناشی میگردد. | گروه مذکور دیدگاهی متناقض در زمینه مشارکت سیاسی دارد. الاحباش در طول سی سال حضور سوریه در لبنان مورد حمایت آن قرار داشت. علاوه بر این، گروههایی چون الجماعه الاسلامیه و «حرکت التوحید» سوریها را متهم میکنند که با تأسیس الاحباش قصد داشتهاند تا از آن به عنوان ابزاری علیه گروههای اسلامگرا استفاده کنند و سوریه الاحباش را تشویق میکرده که مساجد بیروت و تریپولی را به تصرف خود درآورده و پایگاه اجتماعی خود را گسترش دهد. اگرچه هنوز الاحباش رشد خود را مدیون سوریه است اما ازنظر سیاسی نوعی اتحاد اعلام نشده با المستقبل دارد که بیشتر از عملگرایی سیاسی آن ناشی میگردد. | ||
===جبهه العمل الاسلامی=== | === جبهه العمل الاسلامی === | ||
این گروه در اوت ۲۰۰۶ توسط «[[فتحی یکن]]» از پیشروان اسلامگرایان سنی سیاسی لبنان و از بنیانگذاران الجماعه الاسلامیه، تأسیس گردید. یکن همانطور که گفته شد به خاطر اختلاف نظر با الجماعه الاسلامیه بر سر اتحاد با المستقبل از این سازمان جدا گردید. او معتقد است که المستقبل به رهبری سعد حریری در خدمت منافع غرب در لبنان است و به جای اتحاد با اردوگاه مقاومت متشکل از حزبالله، ایران، سوریه و حماس که یکن به شدت از آنها طرفداری میکند به اتحاد با آمریکا و متحدان عربش معروف به کشورهای عربی میانهرو، رو آوردهاست. یکن عقیده دارد که المستقبل اهل سنت را از اصول بنیادینش دور می ذکند و با مقاومت در برابر هژمونی آمریکا و دفاع از هویت عربی لبنانی میانه ای ندارد. در بیانیه تأسیس جبهه العمل الاسلامی ضمن تأکید بر ماهیت مستقل این گروه، تقویت هویت ملی و اسلامی، حفاظت از مقاومت و جلوگیری از هرگونه تلاش فرقه گرایانه به عنوان اهداف اصلی ذکر شدهاست. | این گروه در اوت ۲۰۰۶ توسط «[[فتحی یکن]]» از پیشروان اسلامگرایان سنی سیاسی لبنان و از بنیانگذاران الجماعه الاسلامیه، تأسیس گردید. یکن همانطور که گفته شد به خاطر اختلاف نظر با الجماعه الاسلامیه بر سر اتحاد با المستقبل از این سازمان جدا گردید. او معتقد است که المستقبل به رهبری سعد حریری در خدمت منافع غرب در لبنان است و به جای اتحاد با اردوگاه مقاومت متشکل از حزبالله، ایران، سوریه و حماس که یکن به شدت از آنها طرفداری میکند به اتحاد با آمریکا و متحدان عربش معروف به کشورهای عربی میانهرو، رو آوردهاست. یکن عقیده دارد که المستقبل اهل سنت را از اصول بنیادینش دور می ذکند و با مقاومت در برابر هژمونی آمریکا و دفاع از هویت عربی لبنانی میانه ای ندارد. در بیانیه تأسیس جبهه العمل الاسلامی ضمن تأکید بر ماهیت مستقل این گروه، تقویت هویت ملی و اسلامی، حفاظت از مقاومت و جلوگیری از هرگونه تلاش فرقه گرایانه به عنوان اهداف اصلی ذکر شدهاست. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
همانطور که گفته شد «جبهه العمل الاسلامی» خواستار جذب بخشی از اهل سنت است که بر این باورند المستقبل به رهبری حریری جهت اصلی خود را گم کردهاست؛ لذا جنبش مذکور نوعی چتر است که ذیل خود گروههای مختلف اسلامگرا نظیر «حرکت التوحید»، «انجمن امام علی»، «مجمع انجمنهای اسلامی لبنان»، «اسلام بدون مرز» و «نیروهای اقدام اسلامی» را گرد آوردهاست. | همانطور که گفته شد «جبهه العمل الاسلامی» خواستار جذب بخشی از اهل سنت است که بر این باورند المستقبل به رهبری حریری جهت اصلی خود را گم کردهاست؛ لذا جنبش مذکور نوعی چتر است که ذیل خود گروههای مختلف اسلامگرا نظیر «حرکت التوحید»، «انجمن امام علی»، «مجمع انجمنهای اسلامی لبنان»، «اسلام بدون مرز» و «نیروهای اقدام اسلامی» را گرد آوردهاست. | ||
===حزب التحریر=== | === حزب التحریر === | ||
این گروه شاخهای از حزبی منطقه ای به همین نام است که در سال ۱۹۵۳ توسط «[[شیخ تقی الدین النبهاتی]]» تأسیس گردید و حضور محدودی در لبنان دارد. این گروه در سال ۲۰۰۶ مجوز فعالیت به عنوان حزب را از دولت سینیوره دریافت کرد. حزب التحریر دومین کنوانسیون خود را در اوت ۲۰۰۷ برگزار نمود و در آن بار دیگر تأسیس حکومت خلیفه ای (دعوت الخلیفه) را خواستار شد. این حزب در اکثر مناطق لبنان حضور دارد و دفتر اصلی آن در تریپولی است. بااین وجود حضور آن بیشتر رسانهای است و نمیتوان آن را یک جنبش خوب سازمان یافته با طرفداران قابل توجه در لبنان دانست. حزب التحریر اگرچه با تحصن اپوزیسیون، گروه ۸ مارس، در بیروت به مخالفت پرداخت اما در عین حال از اصرار المستقبل برای برپایی یک دادگاه بینالمللی در ارتباط با ترور رفیق حریری حمایت نکرد. به گفته یکی از مقامات حزب مذکور «استراتژی برون رفت لبنان از بحران حاکم تنها ایجاد یک حکومت خلیفه ای و پذیرش اسلام به عنوان یک دیدگاه سیاسی جامع است». حزب التحریر مشارکت در انتخابات را ممنوع اعلام کرده اما سوگند یاد نموده که از خشونت و زور برای رسیدن به اهداف خود استفاده ننماید. | این گروه شاخهای از حزبی منطقه ای به همین نام است که در سال ۱۹۵۳ توسط «[[شیخ تقی الدین النبهاتی]]» تأسیس گردید و حضور محدودی در لبنان دارد. این گروه در سال ۲۰۰۶ مجوز فعالیت به عنوان حزب را از دولت سینیوره دریافت کرد. حزب التحریر دومین کنوانسیون خود را در اوت ۲۰۰۷ برگزار نمود و در آن بار دیگر تأسیس حکومت خلیفه ای (دعوت الخلیفه) را خواستار شد. این حزب در اکثر مناطق لبنان حضور دارد و دفتر اصلی آن در تریپولی است. بااین وجود حضور آن بیشتر رسانهای است و نمیتوان آن را یک جنبش خوب سازمان یافته با طرفداران قابل توجه در لبنان دانست. حزب التحریر اگرچه با تحصن اپوزیسیون، گروه ۸ مارس، در بیروت به مخالفت پرداخت اما در عین حال از اصرار المستقبل برای برپایی یک دادگاه بینالمللی در ارتباط با ترور رفیق حریری حمایت نکرد. به گفته یکی از مقامات حزب مذکور «استراتژی برون رفت لبنان از بحران حاکم تنها ایجاد یک حکومت خلیفه ای و پذیرش اسلام به عنوان یک دیدگاه سیاسی جامع است». حزب التحریر مشارکت در انتخابات را ممنوع اعلام کرده اما سوگند یاد نموده که از خشونت و زور برای رسیدن به اهداف خود استفاده ننماید. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
۵. تمام این گروهها در تلاش اند تا با جذب نفراتی از اهل سنت که از المستقبل روی گردانند، پایگاه اجتماعی خود را توسعه دهند. این امر رفته رفته در استان شمالی لبنان در حال تحقق است و وفاداران سابق المستقبل به روی گردانی از آن پرداختهاند. ناکامی المستقبل در عمل به قولهای انتخاباتی خود باعث شده تا بسیاری از گروهها در اتحاد خود با آن تردید کنند. | ۵. تمام این گروهها در تلاش اند تا با جذب نفراتی از اهل سنت که از المستقبل روی گردانند، پایگاه اجتماعی خود را توسعه دهند. این امر رفته رفته در استان شمالی لبنان در حال تحقق است و وفاداران سابق المستقبل به روی گردانی از آن پرداختهاند. ناکامی المستقبل در عمل به قولهای انتخاباتی خود باعث شده تا بسیاری از گروهها در اتحاد خود با آن تردید کنند. | ||
==جنبشهای سلفی== | == جنبشهای سلفی == | ||
===جریان اصلی سلفیگری در لبنان=== | === جریان اصلی سلفیگری در لبنان === | ||
از زمان تأسیس جریان اصلی سلفیگری توسط شیخ «سالم الشهال» در سال ۱۹۴۶ در طرابلس با تأسیس گروه جوانان محمد، این جنبش معروف به «الحرکه السلفیه» به جنبشی متشکل از پنجاه سازمان تبدیل شده که همگی به عنوان انجمن خیریه یا مدرسه مذهبی فعالیت میکنند و اکثراً در شمال لبنان متمرکز شدهاند که گاه در بیروت و صیدا نیز شعبه دارند. الشهال نماد معنوی جنبش باقیمانده و دو پسر او رهبری «جمعیه الهدایه و الاحسان» را در دست دارند. همانند دیگر انجمنهای سازنده جنبش سلفی، جمعیت مذکور یک جنبش سلفی الهام گرفته از القاعده است که اولویت زیادی برای فعالیتهای مرتبط با مدارس مذهبی قائل است و اعضای جنبش با تأکید بر کار خیریه و اجتماعی به آموزش قرآن و حدیث میپردازند. جمعیت مذکور دیدگاهی متناقض دربارهٔ دولت لبنان و دیدی محافظهکارانه در زمینه سیاست و جامعه دارد. برخی از دیگر گروههای سلفی «جمعیه الهدایه و الاحسان» را غیرقانونی میدانند. به طور کلی سازمانهای اصلی سلفیگری همگی مدعی هستند که بدون استفاده از زور و خشونت خواهان اصلاحات میباشند و با کاربرد خشونت به عنوان ابزار تغییر سیاسی و اجتماعی مخالف هستند. | از زمان تأسیس جریان اصلی سلفیگری توسط شیخ «سالم الشهال» در سال ۱۹۴۶ در طرابلس با تأسیس گروه جوانان محمد، این جنبش معروف به «الحرکه السلفیه» به جنبشی متشکل از پنجاه سازمان تبدیل شده که همگی به عنوان انجمن خیریه یا مدرسه مذهبی فعالیت میکنند و اکثراً در شمال لبنان متمرکز شدهاند که گاه در بیروت و صیدا نیز شعبه دارند. الشهال نماد معنوی جنبش باقیمانده و دو پسر او رهبری «جمعیه الهدایه و الاحسان» را در دست دارند. همانند دیگر انجمنهای سازنده جنبش سلفی، جمعیت مذکور یک جنبش سلفی الهام گرفته از القاعده است که اولویت زیادی برای فعالیتهای مرتبط با مدارس مذهبی قائل است و اعضای جنبش با تأکید بر کار خیریه و اجتماعی به آموزش قرآن و حدیث میپردازند. جمعیت مذکور دیدگاهی متناقض دربارهٔ دولت لبنان و دیدی محافظهکارانه در زمینه سیاست و جامعه دارد. برخی از دیگر گروههای سلفی «جمعیه الهدایه و الاحسان» را غیرقانونی میدانند. به طور کلی سازمانهای اصلی سلفیگری همگی مدعی هستند که بدون استفاده از زور و خشونت خواهان اصلاحات میباشند و با کاربرد خشونت به عنوان ابزار تغییر سیاسی و اجتماعی مخالف هستند. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
اگرچه سلفیهای سنتی نظیر داعی الاسلام دوست دارند که نشان دهند علاقه ای به سیاست ندارند اما سخنان آنان با واقعیت همخوانی ندارد. آنها همانند دیگران بسیار درگیر سیاست هستند و به همینخاطر از قطبی شدن فضایسیاسی لبنان در چند سال گذشته در امان نماندهاند. این سلفیها آشکارا به حمایت از جریان ۱۴ مارس پرداخته و در قلب تنشهای فزاینده ای طایفه ای و مذهبی بین شیعه و سنی در لبنان جای گرفتهاند. | اگرچه سلفیهای سنتی نظیر داعی الاسلام دوست دارند که نشان دهند علاقه ای به سیاست ندارند اما سخنان آنان با واقعیت همخوانی ندارد. آنها همانند دیگران بسیار درگیر سیاست هستند و به همینخاطر از قطبی شدن فضایسیاسی لبنان در چند سال گذشته در امان نماندهاند. این سلفیها آشکارا به حمایت از جریان ۱۴ مارس پرداخته و در قلب تنشهای فزاینده ای طایفه ای و مذهبی بین شیعه و سنی در لبنان جای گرفتهاند. | ||
===سلفیهای اصلاحطلب=== | === سلفیهای اصلاحطلب === | ||
پیکره انجمنهایی که سازنده جنبش سلفی در شمال لبنان هستند، یکپارچه نیست و گروههای سلفی متفاوتی در این جنبش حضور دارند. درحالیکه شخصیتهای سلفی چون الشهال سعی دارند که منکر وجود انشعاب در جنبش سلفیگری شوند اما به نظر میرسد که نوعی جنبش سلفی اصلاحطلب درحال ظهور است که هنور در مراحل آغازین میباشد. این جنبش، متشکل از کارشناسان و واعظان جوان، اعلام کرده که دیدگاههای سنتی سلفیگری دربارهٔ دو موضوع مهم را قبول ندارد: رویکرد آنان درقبال شیعه و حزبالله و روابط با المستقبل. | پیکره انجمنهایی که سازنده جنبش سلفی در شمال لبنان هستند، یکپارچه نیست و گروههای سلفی متفاوتی در این جنبش حضور دارند. درحالیکه شخصیتهای سلفی چون الشهال سعی دارند که منکر وجود انشعاب در جنبش سلفیگری شوند اما به نظر میرسد که نوعی جنبش سلفی اصلاحطلب درحال ظهور است که هنور در مراحل آغازین میباشد. این جنبش، متشکل از کارشناسان و واعظان جوان، اعلام کرده که دیدگاههای سنتی سلفیگری دربارهٔ دو موضوع مهم را قبول ندارد: رویکرد آنان درقبال شیعه و حزبالله و روابط با المستقبل. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
[[شیخ محمد مروج]] نوعی سلفیگری است که جامعه چند مذهبی ای چون جامعه لبنان آن را میپذیرد. چالش جدی فراروی شیخ محمد و دیگر سلفیهای اصلاحطلب تغییر درک و دیدگاههای پیروانشان است که دچار جمود مذهبی میباشند. به گفته او اگرچه سلفیگری تفاوتهای اعتقادی با شیعه دارد اما علمای سلفی شیعیان را مرتد نخواندهاند. شیخ محمد بزرگترین تهدید فراروی لبنان را هژمونی آمریکا و اسرائیل میداند که در تلاش برای تغییر هویت و فرهنگ منطقه هستند. او خود را در جبهه مشترک با حزبالله برمیشمارد اما از ترس سلفیهای سنتی حاضر به اعلام آشکار این مطلب نیست. | [[شیخ محمد مروج]] نوعی سلفیگری است که جامعه چند مذهبی ای چون جامعه لبنان آن را میپذیرد. چالش جدی فراروی شیخ محمد و دیگر سلفیهای اصلاحطلب تغییر درک و دیدگاههای پیروانشان است که دچار جمود مذهبی میباشند. به گفته او اگرچه سلفیگری تفاوتهای اعتقادی با شیعه دارد اما علمای سلفی شیعیان را مرتد نخواندهاند. شیخ محمد بزرگترین تهدید فراروی لبنان را هژمونی آمریکا و اسرائیل میداند که در تلاش برای تغییر هویت و فرهنگ منطقه هستند. او خود را در جبهه مشترک با حزبالله برمیشمارد اما از ترس سلفیهای سنتی حاضر به اعلام آشکار این مطلب نیست. | ||
===جریان المستقبل و سلفیها: ازدواج منافع=== | === جریان المستقبل و سلفیها: ازدواج منافع === | ||
اتحاد سیاسی بخشهای بزرگی از جنبش سلفیگری با نیروهای تحت حمایت غرب ۱۴ مارس اگرچه تعجب آور است اما در چارچوب وابستگیهای فرقه ای و به خصوص روابط با جریان المستقبل سعد حریری قابل درک میباشد. اول اینکه اکثریت اهل سنت لبنان سعد حریری را جانشین پدرش میدانند. سلفیها علیرغم عدم توافق با سعد بر سر مسائل کلیدی که به شکل خصوصی اعلام داشتهاند خواهان برهم خوردن سلسله مراتب سنی به خاطر مقابله با او نیستند. دوم اینکه هم سلفیها و هم حریری ادعا دارند که بنا به دلایل خود در برابر دشمن مشترکی به نام حزبالله قرار دارند. درحالیکه حریری آشکارا رابطه خود با سلفیها را اعلام نکرده اما هرگز متحدان خود را از استفاده ابزاری از گفتمان فرقه ای برای بسیج اهل سنت به بهانه دفاع از سنت برحذر نداشته و حتی خود زمانی که دیگر راهها به نتیجه نینجامیده به استفاده از چنین ابزاری دست زدهاست. | اتحاد سیاسی بخشهای بزرگی از جنبش سلفیگری با نیروهای تحت حمایت غرب ۱۴ مارس اگرچه تعجب آور است اما در چارچوب وابستگیهای فرقه ای و به خصوص روابط با جریان المستقبل سعد حریری قابل درک میباشد. اول اینکه اکثریت اهل سنت لبنان سعد حریری را جانشین پدرش میدانند. سلفیها علیرغم عدم توافق با سعد بر سر مسائل کلیدی که به شکل خصوصی اعلام داشتهاند خواهان برهم خوردن سلسله مراتب سنی به خاطر مقابله با او نیستند. دوم اینکه هم سلفیها و هم حریری ادعا دارند که بنا به دلایل خود در برابر دشمن مشترکی به نام حزبالله قرار دارند. درحالیکه حریری آشکارا رابطه خود با سلفیها را اعلام نکرده اما هرگز متحدان خود را از استفاده ابزاری از گفتمان فرقه ای برای بسیج اهل سنت به بهانه دفاع از سنت برحذر نداشته و حتی خود زمانی که دیگر راهها به نتیجه نینجامیده به استفاده از چنین ابزاری دست زدهاست. | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
حمایت مالی از سلفیها یکی از بحث انگیزترین مسائل کنونی لبنانی است. طبق چندین گزارش منتشر شده، حریری بارها از سلفیها برای جلب وفاداری آنها حمایت مالی نموده و مینماید. برخی حتی بر این باورند که حمایتهای مالی مذکور با انگیزههای فرقه ای و با هدف ایجاد یک ارتش سنی برای مقابله با حزبالله در صورت بروز یک درگیری احتمالی صورت میگیرد. رهبران سلفی همواره دریافت کمک ازسوی حریری را رد میکنند و تأکید میورزند که منابع مالی آنها ازسوی طرفدارانشان و انجمنهای خیریه خلیجفارس تأمین میشود تا سازمانهای دولتی. به عنوان مثال الشهال با چندین انجمن خیریه در عربستان سعودی مرتبط میباشد. | حمایت مالی از سلفیها یکی از بحث انگیزترین مسائل کنونی لبنانی است. طبق چندین گزارش منتشر شده، حریری بارها از سلفیها برای جلب وفاداری آنها حمایت مالی نموده و مینماید. برخی حتی بر این باورند که حمایتهای مالی مذکور با انگیزههای فرقه ای و با هدف ایجاد یک ارتش سنی برای مقابله با حزبالله در صورت بروز یک درگیری احتمالی صورت میگیرد. رهبران سلفی همواره دریافت کمک ازسوی حریری را رد میکنند و تأکید میورزند که منابع مالی آنها ازسوی طرفدارانشان و انجمنهای خیریه خلیجفارس تأمین میشود تا سازمانهای دولتی. به عنوان مثال الشهال با چندین انجمن خیریه در عربستان سعودی مرتبط میباشد. | ||
===سلفیهای الهام گرفته از القاعده=== | === سلفیهای الهام گرفته از القاعده === | ||
گروههای افراطی سنی لبنان ازنظر لجستیک و منابع مالی از القاعده مستقل میباشند. این گروهها یک پدیده نوظهور نیستند و از چهارده سال پیش تا به امروز در قالب گروههای کوچک مستقل وجود داشتهاند. این گروهها انگیزههای متفاوتی دارند. برخی از آنها از بیعدالتی موجود علیه مسلمانان در سراسر دنیا در رنجند و برخی دیگر به دلایل سیاسی دست به عملیات میزنند. حمله به کاروان اسقفها در شمال لبنان در اعتراض به قتل عام مسلمانان در بوسنی توسط نیروهای صرب را میتوان نشأت گرفته از انگیزه اول و ترور شیخ نزار الحلبی در سال ۱۹۹۵ توسط عصبه الانصارالاسلامیه به خاطر این باور که الاحباش از سوریه برای ترور رهبران سنی کمک دریافت میکند را نشأت گرفته از انگیزه دوم نامید. | گروههای افراطی سنی لبنان ازنظر لجستیک و منابع مالی از القاعده مستقل میباشند. این گروهها یک پدیده نوظهور نیستند و از چهارده سال پیش تا به امروز در قالب گروههای کوچک مستقل وجود داشتهاند. این گروهها انگیزههای متفاوتی دارند. برخی از آنها از بیعدالتی موجود علیه مسلمانان در سراسر دنیا در رنجند و برخی دیگر به دلایل سیاسی دست به عملیات میزنند. حمله به کاروان اسقفها در شمال لبنان در اعتراض به قتل عام مسلمانان در بوسنی توسط نیروهای صرب را میتوان نشأت گرفته از انگیزه اول و ترور شیخ نزار الحلبی در سال ۱۹۹۵ توسط عصبه الانصارالاسلامیه به خاطر این باور که الاحباش از سوریه برای ترور رهبران سنی کمک دریافت میکند را نشأت گرفته از انگیزه دوم نامید. | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
* برخلاف دیگر گروههای سلفی علاقه ای به آشکار کردن فعالیتهایشان ندارند و به ندرت مسئولیت بمبگذاریها را برعهده میگیرند. | * برخلاف دیگر گروههای سلفی علاقه ای به آشکار کردن فعالیتهایشان ندارند و به ندرت مسئولیت بمبگذاریها را برعهده میگیرند. | ||
=== مجموعه الدینیه (گروه دینی)=== | === مجموعه الدینیه (گروه دینی) === | ||
رهبر این گروه «بسام کنج» معروف به «ابوعیشه بود». او گروه مذکور را پس از بازگشت از افغانستان تأسیس کرد و با الهام از القاعده تلاش نمود تا گروهی شبیه به آن را در لبنان به وجود آورد. بسیاری از جوانانی که به مجموعه الدینیه پیوستند اطلاعی از اصول اعتقادی القاعده نداشتند و حتی نام آن را به ندرت شنیده بودند. بسیاری از این افراد خلافکارانی بودند که از دست پلیس تریپولی فرار کرده بودند. تعداد انگشتشماری از آنها نیز اعضای سابق حرکت التوحید بودند. گروه دینیه در دسامبر ۱۹۹۹ با ارتش به زدوخورد پرداخت و در نتیجه آن کنج و بسیاری از افراد گروه کشته شدند و شماری نیز دستگیر گردیدند. شورش مجموعه الدینیه را باید اولین شورش بنیادگرایان اسلامی لبنان نامید. | رهبر این گروه «بسام کنج» معروف به «ابوعیشه بود». او گروه مذکور را پس از بازگشت از افغانستان تأسیس کرد و با الهام از القاعده تلاش نمود تا گروهی شبیه به آن را در لبنان به وجود آورد. بسیاری از جوانانی که به مجموعه الدینیه پیوستند اطلاعی از اصول اعتقادی القاعده نداشتند و حتی نام آن را به ندرت شنیده بودند. بسیاری از این افراد خلافکارانی بودند که از دست پلیس تریپولی فرار کرده بودند. تعداد انگشتشماری از آنها نیز اعضای سابق حرکت التوحید بودند. گروه دینیه در دسامبر ۱۹۹۹ با ارتش به زدوخورد پرداخت و در نتیجه آن کنج و بسیاری از افراد گروه کشته شدند و شماری نیز دستگیر گردیدند. شورش مجموعه الدینیه را باید اولین شورش بنیادگرایان اسلامی لبنان نامید. | ||
===عصبه الانصارالاسلامیه (گروه انصار اسلامی=== | === عصبه الانصارالاسلامیه (گروه انصار اسلامی === | ||
این گروه یک سازمان سلفی فلسطینی است و توسط «[[احمد عبدالکریم السعدی]]» معروف به «ابومحجن» رهبری میشود. عصبه الانصار در سال ۱۹۸۵ در اردوگاه آوارگان فلسطینی عین الحلوه در جنوب لبنان توسط «هشام الشریری» تأسیس گردید که توسط افراد جنبش فتح ترور شد. اندیشه این گروه نیز برقراری خلافت اسلامی است و اقدامات تروریستی زیادی انجام داده که مهمترین آنها ترور نزار الحلبی و چهار قاضی لبنانی در دادگاه است. گروه مذکور همچنین شامل گروهی به نام «جماعه الضنیه» میباشد که متشکل از جنگجویان سلفی است و در سال ۲۰۰۰ با ارتش لبنان در منطقه الضنیه در شمال این کشور درگیر شد. جماعه الضنیه اقدام به حمایت نظامی و لجستیکی گروه القاعده میکند و ریاست آن را اکنون شخصی به نام «ابودجانه» برعهده دارد که به عضویت در القاعده و جنگیدن در صف آن در عراق افتخار میورزد. | این گروه یک سازمان سلفی فلسطینی است و توسط «[[احمد عبدالکریم السعدی]]» معروف به «ابومحجن» رهبری میشود. عصبه الانصار در سال ۱۹۸۵ در اردوگاه آوارگان فلسطینی عین الحلوه در جنوب لبنان توسط «هشام الشریری» تأسیس گردید که توسط افراد جنبش فتح ترور شد. اندیشه این گروه نیز برقراری خلافت اسلامی است و اقدامات تروریستی زیادی انجام داده که مهمترین آنها ترور نزار الحلبی و چهار قاضی لبنانی در دادگاه است. گروه مذکور همچنین شامل گروهی به نام «جماعه الضنیه» میباشد که متشکل از جنگجویان سلفی است و در سال ۲۰۰۰ با ارتش لبنان در منطقه الضنیه در شمال این کشور درگیر شد. جماعه الضنیه اقدام به حمایت نظامی و لجستیکی گروه القاعده میکند و ریاست آن را اکنون شخصی به نام «ابودجانه» برعهده دارد که به عضویت در القاعده و جنگیدن در صف آن در عراق افتخار میورزد. | ||
با این وجود عصبه الانصار مدعی است که تنها ازنظر فکری با القاعده مرتبط است و ارتباط سازمانی با آن ندارد. اخیراً به گروه مذکور ازسوی نیروهای امنیتی لبنان مأموریت داده شد تا بین ارتش و جندالشام قرار گیرد و درواقع آن را کنترل نماید. این بدین معنی است که تسلیحات غیرقانونی الانصار به واسطه مأموریت فوق مشروعیت قانونی یافتهاند. | با این وجود عصبه الانصار مدعی است که تنها ازنظر فکری با القاعده مرتبط است و ارتباط سازمانی با آن ندارد. اخیراً به گروه مذکور ازسوی نیروهای امنیتی لبنان مأموریت داده شد تا بین ارتش و جندالشام قرار گیرد و درواقع آن را کنترل نماید. این بدین معنی است که تسلیحات غیرقانونی الانصار به واسطه مأموریت فوق مشروعیت قانونی یافتهاند. | ||
===عصبه النور=== | === عصبه النور === | ||
عصبه النور را «عبدالله الشریدی» فرزند «هشام الشریدی» مؤسس عصبه الانصار پس از جدا شدن از گروه مذکور، تأسیس نمود. این گروه تاکنون به ترور برخی از اعضای جنبش فتح ازجمله «امین کاید» اقدام کرده که وی را متهم به ترور هشام الشریدی میکردند. | عصبه النور را «عبدالله الشریدی» فرزند «هشام الشریدی» مؤسس عصبه الانصار پس از جدا شدن از گروه مذکور، تأسیس نمود. این گروه تاکنون به ترور برخی از اعضای جنبش فتح ازجمله «امین کاید» اقدام کرده که وی را متهم به ترور هشام الشریدی میکردند. | ||
===جندالشام=== | === جندالشام === | ||
این گروه کار خود را به عنوان یکی از شاخههای عصبه الانصار آغاز کرد. درواقع پس از آنکه عصبه النور یکی از اعضای خود را که سه نظامی لبنانی را کشته بودند به ارتش لبنان تحویل داد، یک گروه از آن جدا شد و نام خود را جندالشام گذاشت. نام جندالشام از نام یک اردوگاه آموزشی در افغانستان گرفته شده که ابومصعب الزرقاوی سال ۱۹۹۹ آن را تأسیس کرد و اعضایی از بلاد شام (لبنان، سوریه، اردن و فلسطین) در آن حضور داشتند. پایگاه اصلیگروه مذکور اردوگاه عین الحلوه است و در همین اردوگاه توسط «محمد احمد شرقیه» «معروف به ابویوسف» تأسیس گردید و سپس ریاست آن به ابودجانه (رهبر جماعه الضنیه با نام حقیقی اسامه الشهابی) منتقل شد. جندالشام خشونت را ابزار تغییر دانسته و تمام اعضای کنونی دولت و ارتش را کافر اعلام نمودهاست. این گروه بعد از اشغال عراق توسط آمریکا فعالیت خود را علنی نمود و پس از ترور حریری در سال ۲۰۰۵ گفته شد که مسئولیت ترور را برعهده گرفتهاست. در همین ارتباط یک نوار ویدئویی پخش شد که طی آن یک فرد مسئولیت ترور را برعهده گرفت که به گفته دستگاههای اطلاعاتی لبنان این فرد فلسطینی بود و «احمد ابوعدس» نام داشت. جندالشام به اتهام برنامهریزی برایعملیات انفجاری علیه منافع آمریکا و ایجاد تشکیلات تروریستی در اردن تحت پیگرد دستگاههای دولتی این کشور است. این گروه بنیادگرای سلفی سابقه تهدید به ترور شخصیتهای برجسته شیعه لبنان از جمله «[[نبیه بری]]»، «[[عبدالامیر قبلان]]»، «[[علامه سید محمد حسین فضل الله|سیدمحمدحسین فضلالله]]»، «[[محمد رعد]]»، «[[محمد یزبک]]»، «[[شیخ نبیل قاووق]]» و «[[سیدعلی الامین]]» را در کارنامه خود دارد. | این گروه کار خود را به عنوان یکی از شاخههای عصبه الانصار آغاز کرد. درواقع پس از آنکه عصبه النور یکی از اعضای خود را که سه نظامی لبنانی را کشته بودند به ارتش لبنان تحویل داد، یک گروه از آن جدا شد و نام خود را جندالشام گذاشت. نام جندالشام از نام یک اردوگاه آموزشی در افغانستان گرفته شده که ابومصعب الزرقاوی سال ۱۹۹۹ آن را تأسیس کرد و اعضایی از بلاد شام (لبنان، سوریه، اردن و فلسطین) در آن حضور داشتند. پایگاه اصلیگروه مذکور اردوگاه عین الحلوه است و در همین اردوگاه توسط «محمد احمد شرقیه» «معروف به ابویوسف» تأسیس گردید و سپس ریاست آن به ابودجانه (رهبر جماعه الضنیه با نام حقیقی اسامه الشهابی) منتقل شد. جندالشام خشونت را ابزار تغییر دانسته و تمام اعضای کنونی دولت و ارتش را کافر اعلام نمودهاست. این گروه بعد از اشغال عراق توسط آمریکا فعالیت خود را علنی نمود و پس از ترور حریری در سال ۲۰۰۵ گفته شد که مسئولیت ترور را برعهده گرفتهاست. در همین ارتباط یک نوار ویدئویی پخش شد که طی آن یک فرد مسئولیت ترور را برعهده گرفت که به گفته دستگاههای اطلاعاتی لبنان این فرد فلسطینی بود و «احمد ابوعدس» نام داشت. جندالشام به اتهام برنامهریزی برایعملیات انفجاری علیه منافع آمریکا و ایجاد تشکیلات تروریستی در اردن تحت پیگرد دستگاههای دولتی این کشور است. این گروه بنیادگرای سلفی سابقه تهدید به ترور شخصیتهای برجسته شیعه لبنان از جمله «[[نبیه بری]]»، «[[عبدالامیر قبلان]]»، «[[علامه سید محمد حسین فضل الله|سیدمحمدحسین فضلالله]]»، «[[محمد رعد]]»، «[[محمد یزبک]]»، «[[شیخ نبیل قاووق]]» و «[[سیدعلی الامین]]» را در کارنامه خود دارد. | ||
===فتح الاسلام=== | === فتح الاسلام === | ||
وقتی از یکی از شیوخ برجسته سلفی که ارتباط مستقیمی با «شاکر العبسی»، رهبر فتح الاسلام، داشت دربارهٔ ماهیت فتح الاسلام پرسیده شد او جواب داد: «گروهی متشکل از مردان جوان که در طول جنگ ژوئیه با اسرائیل وارد لبنان شدند با این فکر که جبهه جدیدی گشوده شده تا جنگ خود را علیه آمریکا و اسرائیل ادامه دهند». شاکر العبسی معروف به «ابوحسین» فردی فلسطینی اردنی است که به جرم ترور لورنس وی، دیپلمات آمریکایی در سال ۲۰۰۲ محکوم به اعدام شده و ازسوی دستگاههای امنیتی اردن تحت پیگرد میباشد. العبسی به جرم قاچاق اسلحه به بلندیهای جولان سه سال را در سوریه در زندان گذراند و پس از آزادی به لبنان رفت و به آموزش نظامی اعضای گروهی به نام «فتح الانتفاضه» پرداخت. او سپس از گروه النتفاضه برید و با اشغال دفاتر آن در نهرالبارد در نوامبر ۲۰۰۶ گروه سلفی فتح الاسلام را تأسیس کرد. | وقتی از یکی از شیوخ برجسته سلفی که ارتباط مستقیمی با «شاکر العبسی»، رهبر فتح الاسلام، داشت دربارهٔ ماهیت فتح الاسلام پرسیده شد او جواب داد: «گروهی متشکل از مردان جوان که در طول جنگ ژوئیه با اسرائیل وارد لبنان شدند با این فکر که جبهه جدیدی گشوده شده تا جنگ خود را علیه آمریکا و اسرائیل ادامه دهند». شاکر العبسی معروف به «ابوحسین» فردی فلسطینی اردنی است که به جرم ترور لورنس وی، دیپلمات آمریکایی در سال ۲۰۰۲ محکوم به اعدام شده و ازسوی دستگاههای امنیتی اردن تحت پیگرد میباشد. العبسی به جرم قاچاق اسلحه به بلندیهای جولان سه سال را در سوریه در زندان گذراند و پس از آزادی به لبنان رفت و به آموزش نظامی اعضای گروهی به نام «فتح الانتفاضه» پرداخت. او سپس از گروه النتفاضه برید و با اشغال دفاتر آن در نهرالبارد در نوامبر ۲۰۰۶ گروه سلفی فتح الاسلام را تأسیس کرد. | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
فتح الاسلام متهم به ترور سربازان لبنانی، غیرنظامیان و انفجار دو اتوبوس در منطقه عینعلق است. دربارهٔ شمار اعضای این گروه اطلاعات متناقضی ارائه شده و گفته میشود پیش از درگیری نهرالبارد ۴۰۰ عضو آموزش دیده داشتهاست. العبسی که درحالحاضر متواری است اگرچه ادعا کرده که سازمانش با القاعده ارتباطی ندارد اما گزارشاتی وجود دارد که نشان میدهد بین فتح الاسلام و القاعده در عراق تماسهای ابتدایی ای برقرار شدهاست. گفته میشود که این گروه در عضوگیری دقیقاً از الگوهای القاعده استفاده گروه و افراد متعددی با ملیتهای عربی مختلف در کادر آن حضور داشتهاند. بنا به گزارشات منتشر شده ازجمله گزارش ارائه شده ازسوی «جورج خوری» به کابینه لبنان در ۲۴ سپتامبر ۲۰۰۷ بخش عمده منابع مالی فتح الاسلام ازسوی سازمانهای خیریه سعودی یا اتباع سعودی تأمین شدهاست. | فتح الاسلام متهم به ترور سربازان لبنانی، غیرنظامیان و انفجار دو اتوبوس در منطقه عینعلق است. دربارهٔ شمار اعضای این گروه اطلاعات متناقضی ارائه شده و گفته میشود پیش از درگیری نهرالبارد ۴۰۰ عضو آموزش دیده داشتهاست. العبسی که درحالحاضر متواری است اگرچه ادعا کرده که سازمانش با القاعده ارتباطی ندارد اما گزارشاتی وجود دارد که نشان میدهد بین فتح الاسلام و القاعده در عراق تماسهای ابتدایی ای برقرار شدهاست. گفته میشود که این گروه در عضوگیری دقیقاً از الگوهای القاعده استفاده گروه و افراد متعددی با ملیتهای عربی مختلف در کادر آن حضور داشتهاند. بنا به گزارشات منتشر شده ازجمله گزارش ارائه شده ازسوی «جورج خوری» به کابینه لبنان در ۲۴ سپتامبر ۲۰۰۷ بخش عمده منابع مالی فتح الاسلام ازسوی سازمانهای خیریه سعودی یا اتباع سعودی تأمین شدهاست. | ||
===القاعده در لبنان=== | === القاعده در لبنان === | ||
القاعده از مدتها پیش لبنان را به عنوان محل مناسبی برای عضوگیری و دریافت کمکهای لجستیک درنظر گرفتهاست. بااین وجود سال ۲۰۰۵ را باید نقطه عطفی در نقش القاعده در لبنان دانست. در این سال چندین تحول فعالیت گروههای الهام گرفته از القاعده را مد توجه قرار داد. نخست اینکه ترور حریری وجود یک خلأ امنیتی گسترده در لبنان را به نمایش گذاشت. دوم اینکه فشار نیروهای آمریکایی علیه نیروهای القاعده در لبنان به خصوص عناصر عرب این گروه را وادار کرد تا به فکر جای دیگری باشند و لبنان برای این کار مناسب بود. سوم اینکه خیزش موج فرقهگرایی در منطقه برخی از گروههای سنی را به این فکر انداخت تا خواستار کمک القاعده شوند. در این سال بیانیههایی با امضای القاعده در لبنان منتشر گردید که تهدید به کشتن شخصیتهای شیعه میکردند. هرچند صحت وابستگی این بیانیهها به القاعده محل تردید است و به گفته یک کارشناس لبنانی در زمینه نیروهای سلفی، نام القاعده حربه ای است که بسیاری از گروههای ناشناخته محلی و حتی سازمانهای جاسوسی خود را در ورای آن مخفی میسازند تا به اهداف مشخص سیاسی و حتی افزایش تنش بین شیعه و سنی در لبنان دست یابند. | القاعده از مدتها پیش لبنان را به عنوان محل مناسبی برای عضوگیری و دریافت کمکهای لجستیک درنظر گرفتهاست. بااین وجود سال ۲۰۰۵ را باید نقطه عطفی در نقش القاعده در لبنان دانست. در این سال چندین تحول فعالیت گروههای الهام گرفته از القاعده را مد توجه قرار داد. نخست اینکه ترور حریری وجود یک خلأ امنیتی گسترده در لبنان را به نمایش گذاشت. دوم اینکه فشار نیروهای آمریکایی علیه نیروهای القاعده در لبنان به خصوص عناصر عرب این گروه را وادار کرد تا به فکر جای دیگری باشند و لبنان برای این کار مناسب بود. سوم اینکه خیزش موج فرقهگرایی در منطقه برخی از گروههای سنی را به این فکر انداخت تا خواستار کمک القاعده شوند. در این سال بیانیههایی با امضای القاعده در لبنان منتشر گردید که تهدید به کشتن شخصیتهای شیعه میکردند. هرچند صحت وابستگی این بیانیهها به القاعده محل تردید است و به گفته یک کارشناس لبنانی در زمینه نیروهای سلفی، نام القاعده حربه ای است که بسیاری از گروههای ناشناخته محلی و حتی سازمانهای جاسوسی خود را در ورای آن مخفی میسازند تا به اهداف مشخص سیاسی و حتی افزایش تنش بین شیعه و سنی در لبنان دست یابند. | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
در سال ۲۰۰۶ افراد متعددی به جرم ارتباط با القاعده دستگیر شدند. درحالحاضر ۲۵۰ نفر در زندانهای لبنان به خصوص زندان «رومیه» حضور دارند که به گروههای سلفی شبیه القاعده یا همان سلفیهای جهادی تعلق دارند. با این وجود باز نمیتوان این دستگیریها را نشان حضور القاعده در لبنان عنوان کرد. به گفته اشرف ریفی، مدیرکل نیروهای امنیتی داخلی لبنان، آنچه در لبنان وجود دارد القاعده جعلی است. ریفی، از نزدیکان سعد حریری، روابط خوبی با سلفیهای لبنان دارد. او حتی در درگیری بین نیروهای امنیتی و فتح الاسلام تلاش کرد تا شخصیتهای سلفی را به میانجیگری وادارد. به گفته یکی از این افراد نه فتح الاسلام و نه نیروهای امنیتی دوست نداشتند که وارد درگیری علیه یکدیگر شوند، اما برخی از اعضای فتح الاسلام این درگیری را به دو طرف تحمیل نمودند. به اعتقاد بسیاری روابط نزدیک نیروهای امنیتی داخلی با بسیاری از رهبران سلفی باید از بروز حوادثی چون درگیری نهرالبارد جلوگیری میکرده اما چنین اتفاقی روی ندادهاست. | در سال ۲۰۰۶ افراد متعددی به جرم ارتباط با القاعده دستگیر شدند. درحالحاضر ۲۵۰ نفر در زندانهای لبنان به خصوص زندان «رومیه» حضور دارند که به گروههای سلفی شبیه القاعده یا همان سلفیهای جهادی تعلق دارند. با این وجود باز نمیتوان این دستگیریها را نشان حضور القاعده در لبنان عنوان کرد. به گفته اشرف ریفی، مدیرکل نیروهای امنیتی داخلی لبنان، آنچه در لبنان وجود دارد القاعده جعلی است. ریفی، از نزدیکان سعد حریری، روابط خوبی با سلفیهای لبنان دارد. او حتی در درگیری بین نیروهای امنیتی و فتح الاسلام تلاش کرد تا شخصیتهای سلفی را به میانجیگری وادارد. به گفته یکی از این افراد نه فتح الاسلام و نه نیروهای امنیتی دوست نداشتند که وارد درگیری علیه یکدیگر شوند، اما برخی از اعضای فتح الاسلام این درگیری را به دو طرف تحمیل نمودند. به اعتقاد بسیاری روابط نزدیک نیروهای امنیتی داخلی با بسیاری از رهبران سلفی باید از بروز حوادثی چون درگیری نهرالبارد جلوگیری میکرده اما چنین اتفاقی روی ندادهاست. | ||
==خطر افراطی شدن و بروز تنش مذهبی طایفه ای== | == خطر افراطی شدن و بروز تنش مذهبی طایفه ای == | ||
همانطور که گفته شد، اسلامگرایان سنی لبنان به شکل یکپارچه عمل نمیکنند و به واسطه اهداف سیاسی و اجتماعی متفاوت از یکدیگر متمایز میباشند. در حالی که گروههای اصلی اسلامگرای سنی نظیر الجماعه الاسلامیه، الاحباش و جبهه العمل الاسلامیه همچنان به عنوان گروههای سنی مهم به ایفای نقش در عرصه سیاسی لبنان ادامه خواهند داد، اما بدتر شدن اوضاع سیاسی و امنیتی لبنان تنها باعث تقویت بنیادگرایان افراطی بین نیروهای سنیخواهد شد. در شمال لبنان به وضوح شکافی بین نیروهای اسلامگرا دیده میشود و برخی از آنها در اتحاد با المستقبل و برخی دیگر در برابر آن قرار دارند. دقیقاً همین شکاف است که با ایجاد خلأ فضای لازم برای مانور عناصرالهام گرفته از القاعده را فراهم ساختهاست. | همانطور که گفته شد، اسلامگرایان سنی لبنان به شکل یکپارچه عمل نمیکنند و به واسطه اهداف سیاسی و اجتماعی متفاوت از یکدیگر متمایز میباشند. در حالی که گروههای اصلی اسلامگرای سنی نظیر الجماعه الاسلامیه، الاحباش و جبهه العمل الاسلامیه همچنان به عنوان گروههای سنی مهم به ایفای نقش در عرصه سیاسی لبنان ادامه خواهند داد، اما بدتر شدن اوضاع سیاسی و امنیتی لبنان تنها باعث تقویت بنیادگرایان افراطی بین نیروهای سنیخواهد شد. در شمال لبنان به وضوح شکافی بین نیروهای اسلامگرا دیده میشود و برخی از آنها در اتحاد با المستقبل و برخی دیگر در برابر آن قرار دارند. دقیقاً همین شکاف است که با ایجاد خلأ فضای لازم برای مانور عناصرالهام گرفته از القاعده را فراهم ساختهاست. | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
همین مطلب دربارهٔ رهبری سیاسی المستقبل نیز صادق است. المستقبل سلفیها و حتی افراطیون آنها را به عنوان ابزاری برای مقابله با رقبای خود در زمان بروز تنشهای سیاسی میبیند. این امر با افزایش تردید سلفیها دربارهٔ اتحادشان با المستقبل و وفاداری به سعد حریری درحالیکه او نتوانسته در مواقع نیاز پوشش سیاسی لازم را برای آنها فراهم سازد، نتیجه عکس به بار آورده و ادامه حملات نیروهای امنیتی علیه سلفیها این تردیدها را دوچندان ساختهاست. گروههای مذکور از تضعیف دیگر رهبران سیاسی سنی در شمال توسط المستقبل استفاده کرده و درحال گسترش گستره و حوزه نفوذ خود میباشند؛ بنابراین تا وقتی دولت لبنان استراتژی خود را در قبال سلفیها عوض نکند، در مناطق فقیر شمال حضور بیشتری نیاید و به قولهای انتخاباتی خود عمل نکند، خطر تبدیل شدن جوانان سلفی به اعضای القاعده یا شبیه آن خطری بسیار جدی است. بدون شک چنین اتفاقی باعث افزایش تنشهای مذهبی طایفه ای شده و به راحتی میتواند شعلههای یک جنگ داخلی دیگر را مشتعل سازد. | همین مطلب دربارهٔ رهبری سیاسی المستقبل نیز صادق است. المستقبل سلفیها و حتی افراطیون آنها را به عنوان ابزاری برای مقابله با رقبای خود در زمان بروز تنشهای سیاسی میبیند. این امر با افزایش تردید سلفیها دربارهٔ اتحادشان با المستقبل و وفاداری به سعد حریری درحالیکه او نتوانسته در مواقع نیاز پوشش سیاسی لازم را برای آنها فراهم سازد، نتیجه عکس به بار آورده و ادامه حملات نیروهای امنیتی علیه سلفیها این تردیدها را دوچندان ساختهاست. گروههای مذکور از تضعیف دیگر رهبران سیاسی سنی در شمال توسط المستقبل استفاده کرده و درحال گسترش گستره و حوزه نفوذ خود میباشند؛ بنابراین تا وقتی دولت لبنان استراتژی خود را در قبال سلفیها عوض نکند، در مناطق فقیر شمال حضور بیشتری نیاید و به قولهای انتخاباتی خود عمل نکند، خطر تبدیل شدن جوانان سلفی به اعضای القاعده یا شبیه آن خطری بسیار جدی است. بدون شک چنین اتفاقی باعث افزایش تنشهای مذهبی طایفه ای شده و به راحتی میتواند شعلههای یک جنگ داخلی دیگر را مشتعل سازد. | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||
{{پانویس|1}} | {{پانویس|1}} | ||
[[رده:مقالات]] | |||
[[رده: | [[رده:لبنان]] | ||
[[رده: لبنان]] | [[رده:اهلسنت]] | ||
[[رده: اهلسنت]] |