۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس رنگی}}' به '== پانویس == {{پانویس}}') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
=حدود جزیرة العرب= | =حدود جزیرة العرب= | ||
در حدود این شبه جزیره اختلاف است، بعضی آن را از بحر فارس، از عبادان که مصب رودخانه [[دجله]]، در دریاست تا [[بحرین]] و از آنجا تا [[عمان]] و سواحل عمره و [[حضرموت]] و [[عدن]] ادامه مییابد، تا اینکه به ایله و سپس به دریای قلزم و بعد به تاران و جُبَیلات تا قلزم در شرق و جنوب و غرب قلزم را در برداشت و سپس به ایله و بحیره و از آنجا به شراة و بلقاء، در فلسطین و بعد به أذرعات و حوران و بثنیر و غوطه و تا نواحی [[بعلبک]] در [[دمشق]]، میرسید، سپس به تدمر و سلمیه در حمص، بعد به خناصره و بالس در قنسرین و بعد به [[فرات]] میرسید؛ سپس از فرات به رقه و قرقیسیا و بعد به رحبه و دالیه و عانه و حدیثه، منتهی شده و از آنجا به انبار و [[کوفه]] سپس به خورنق و سواد کوفه تا واسط و دجله، سپس به سواد [[بصره]] و بعد به عبادان میرسید<ref>اصطخری؛ مسالک و ممالک، کتابخانه صدر، ص12 – 13 .</ref>.» | در حدود این شبه جزیره اختلاف است، بعضی آن را از بحر فارس، از عبادان که مصب رودخانه [[دجله]]، در دریاست تا [[بحرین]] و از آنجا تا [[عمان]] و سواحل عمره و [[حضرموت]] و [[عدن]] ادامه مییابد، تا اینکه به ایله و سپس به دریای قلزم و بعد به تاران و جُبَیلات تا قلزم در شرق و جنوب و غرب قلزم را در برداشت و سپس به ایله و بحیره و از آنجا به شراة و بلقاء، در فلسطین و بعد به أذرعات و حوران و بثنیر و غوطه و تا نواحی [[بعلبک]] در [[دمشق]]، میرسید، سپس به تدمر و سلمیه در حمص، بعد به خناصره و بالس در قنسرین و بعد به [[فرات]] میرسید؛ سپس از فرات به رقه و قرقیسیا و بعد به رحبه و دالیه و عانه و حدیثه، منتهی شده و از آنجا به انبار و [[کوفه]] سپس به خورنق و سواد کوفه تا واسط و دجله، سپس به سواد [[بصره]] و بعد به عبادان میرسید<ref>اصطخری؛ مسالک و ممالک، کتابخانه صدر، ص12 – 13.</ref>.» | ||
از نظر [[هیثم بن عدی]]، جزیرة العرب از عُذَیب تا حضرموت را شامل است<ref>حموی، یاقوت؛ معجم البلدان، بیروت، دار صادر،1995، چاپ | از نظر [[هیثم بن عدی]]، جزیرة العرب از عُذَیب تا حضرموت را شامل است<ref>حموی، یاقوت؛ معجم البلدان، بیروت، دار صادر،1995، چاپ دوم، ج2، ص 138.</ref> و از نظر اسمعی حدود آن از عدن و أبین در طول و عرض از ابله تا [[جده]] است<ref> همان.</ref>؛ اما لسانالیمین، حدود این شبه جزیره را، از «جزیره و سواد در [[عراق]] در شمال، و سفوان و کاظمه و بعد قطیف و هجر و قطر و بعد عمان و شحر در شرق و بعد از حضرموت و ناحیه أبین تا عدن و دهلک در جنوب و سپس از جده در سواحل [[مکه]] و سواحل طوار و خلیج ایله و ساحل رایه تا اینکه به قلزم [[مصر]] میرسد و بعد مصر و شمال [[سودان]] تا [[شام]] را در بر میگیرد، سپس از مصر به [[فلسطین]] و عسقلان و سواحلش، امتداد یافته، بعد به سواحل [[اردن]] و [[بیروت]] و سواحل دمشق، کشیده میشود و از آنجا به حمص و سواحل قنسرین تا جزیره و سواد عراق، منتهی میشود»، میداند<ref>همدانی، لسان الیمین؛ صفة جزیرة العرب، محمد بن علی الأکوع، بغداد، آفاق عربیه، ص84.</ref>. تعریف تقریباً مشابهی را هم، [[یاقوت حموی]] در کتاب معجمالبلدانش، ذکر کرده است<ref>معجم البلدان، پیشین، ص137.</ref>. | ||
=تقسیمات جزیرة العرب= | =تقسیمات جزیرة العرب= | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
# بلاد العرب السعید: که [[یمن]] و [[حجاز]] و [[عمان]] را شامل میشد<ref> علی، جواد؛ المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت - بغداد، دار العلم للملایین – مکتبة النهضة، ج 1، ص 163.</ref>. | # بلاد العرب السعید: که [[یمن]] و [[حجاز]] و [[عمان]] را شامل میشد<ref> علی، جواد؛ المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت - بغداد، دار العلم للملایین – مکتبة النهضة، ج 1، ص 163.</ref>. | ||
# | # | ||
اما غالب عرب، این شبه جزیره را به پنج قسم، تقسیم کرده است: تهامه، حجاز، نجد، عروض و یمن<ref>صفة جزیرة العرب، پیشین، ص85 و معجم البلدان، پیشین، ص 94 .</ref>. | اما غالب عرب، این شبه جزیره را به پنج قسم، تقسیم کرده است: تهامه، حجاز، نجد، عروض و یمن<ref>صفة جزیرة العرب، پیشین، ص85 و معجم البلدان، پیشین، ص 94.</ref>. | ||
'''تهامه''' | '''تهامه''' | ||
تهامه منطقه ساحلی باریک مشرف بر بحر قلزم یا همان دریای سرخ است<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص24.</ref> که از یمن شروع شده، تا شمال عقبه امتداد مییابد<ref>- جمیلی، رشید؛ تاریخ العرب فی الجاهلیه و عصر الدعوة الاسلامیه، بیروت، چاپ اول، 1972، ص43.</ref>؛ منطقه یمن در جنوب آن و حجاز در شمال آن واقع است<ref>بلوغ الإرب، پیشین، ص187.</ref>. عرض آن در بعضی نقاط، تا پنجاه میل میرسد<ref>همان .</ref> و به جهت گرمای زیاد و روانی شنهایش، بدین نام، خوانده شده است<ref>معجم البلدان، پیشین، ص 64.</ref>. اعراب در گذشته، بواسطه پستی زمین، به آن «غور» نیز میگفتهاند<ref>همان، ج2، ص137.</ref>. در این شنزار داغ، سر حدات و بنادری نیز به وجود آمده که بندر«حدیده» در یمن و نیز بنادر «جده» و «ینبع» در حجاز، از جمله آنهاست. در حد شمالی تهامه، بخش کوچکی به نام «وجه»، وجود دارد که گمان میرود، همان شهر حجر یا مداین صالح(ع)، باشد<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص25.</ref>. در شرق تهامه، سلسله جبال«سرات» واقع است که از شمال به جنوب امتداد دارد؛ این کوه از بلندیهای نجد و از وسط منطقه حجاز میگذرد، در این قسمت درهها و مناطق آتشفشانی بسیاری وجود دارند و نیز اراضی ریگزاری در دامنه آتشفشانها وجود دارند که به «حره»، موسومند<ref> معجم البلدان، پیشین، ص245.</ref>. | تهامه منطقه ساحلی باریک مشرف بر بحر قلزم یا همان دریای سرخ است<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص24.</ref> که از یمن شروع شده، تا شمال عقبه امتداد مییابد<ref>- جمیلی، رشید؛ تاریخ العرب فی الجاهلیه و عصر الدعوة الاسلامیه، بیروت، چاپ اول، 1972، ص43.</ref>؛ منطقه یمن در جنوب آن و حجاز در شمال آن واقع است<ref>بلوغ الإرب، پیشین، ص187.</ref>. عرض آن در بعضی نقاط، تا پنجاه میل میرسد<ref>همان.</ref> و به جهت گرمای زیاد و روانی شنهایش، بدین نام، خوانده شده است<ref>معجم البلدان، پیشین، ص 64.</ref>. اعراب در گذشته، بواسطه پستی زمین، به آن «غور» نیز میگفتهاند<ref>همان، ج2، ص137.</ref>. در این شنزار داغ، سر حدات و بنادری نیز به وجود آمده که بندر«حدیده» در یمن و نیز بنادر «جده» و «ینبع» در حجاز، از جمله آنهاست. در حد شمالی تهامه، بخش کوچکی به نام «وجه»، وجود دارد که گمان میرود، همان شهر حجر یا مداین صالح(ع)، باشد<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص25.</ref>. در شرق تهامه، سلسله جبال«سرات» واقع است که از شمال به جنوب امتداد دارد؛ این کوه از بلندیهای نجد و از وسط منطقه حجاز میگذرد، در این قسمت درهها و مناطق آتشفشانی بسیاری وجود دارند و نیز اراضی ریگزاری در دامنه آتشفشانها وجود دارند که به «حره»، موسومند<ref> معجم البلدان، پیشین، ص245.</ref>. | ||
'''حجاز''' | '''حجاز''' | ||
منطقه حجاز، از شرق تهامه و شمال یمن شروع شده و تا فلسطین کشیده میشود و چون بین نجد و تهامه، فاصله انداخته، به آن حجاز میگفتهاند<ref> همان ،ص218 و بلوغ الإرب، پیشین، ج1، ص187.</ref>. حجاز از سمت شرق تا پشتههای نجد، ادامه مییابد؛ در شمال حجاز، «وادی القری» قرار دارد که حد حجاز است با «علا» که در قدیم به آن «دادان» میگفتند<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص25.</ref>. این منطقه دارای سرزمینهای کوهستانی و صخرهای با صحراهای گرم و سوزان است و از شهرهای مهم آن مکه و مدینه و [[طائف]] است<ref>مسالک و ممالک، پیشین، ص14 .</ref>.این منطقه در تاریخ بیشتر از مناطق دیگر مورد عنایت بوده و این به خاطر وجود [[کعبه]] معظمه در این منطقه است. | منطقه حجاز، از شرق تهامه و شمال یمن شروع شده و تا فلسطین کشیده میشود و چون بین نجد و تهامه، فاصله انداخته، به آن حجاز میگفتهاند<ref> همان ،ص218 و بلوغ الإرب، پیشین، ج1، ص187.</ref>. حجاز از سمت شرق تا پشتههای نجد، ادامه مییابد؛ در شمال حجاز، «وادی القری» قرار دارد که حد حجاز است با «علا» که در قدیم به آن «دادان» میگفتند<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص25.</ref>. این منطقه دارای سرزمینهای کوهستانی و صخرهای با صحراهای گرم و سوزان است و از شهرهای مهم آن مکه و مدینه و [[طائف]] است<ref>مسالک و ممالک، پیشین، ص14.</ref>.این منطقه در تاریخ بیشتر از مناطق دیگر مورد عنایت بوده و این به خاطر وجود [[کعبه]] معظمه در این منطقه است. | ||
'''نجد''' | '''نجد''' | ||
نجد، منطقه وسیعی از شبه جزیره عربستان، را شامل میشود. این ناحیه از جنوب به یمن و از شرق به بحرین و از شمال به بادیه عراق و بادیه شام و بادیه جزیره محدود میشود<ref>همان .</ref>. نجد به جهت بلندای ارتفاعش، به این نام، موسوم شده است<ref> همان، ص44 و معجم البلدان، پیشین، ص138.</ref> و ارتفاع آن، از غرب به شرق (تا سرزمن عروض) کاسته میشود<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص 25.</ref>؛ عرب قسمت بلند نجد را که مجاور حجاز است، «عالیه» و قسمت پشت آن را که به عراق میرسد، «سافله» مینامد<ref>همان.</ref>. | نجد، منطقه وسیعی از شبه جزیره عربستان، را شامل میشود. این ناحیه از جنوب به یمن و از شرق به بحرین و از شمال به بادیه عراق و بادیه شام و بادیه جزیره محدود میشود<ref>همان.</ref>. نجد به جهت بلندای ارتفاعش، به این نام، موسوم شده است<ref> همان، ص44 و معجم البلدان، پیشین، ص138.</ref> و ارتفاع آن، از غرب به شرق (تا سرزمن عروض) کاسته میشود<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص 25.</ref>؛ عرب قسمت بلند نجد را که مجاور حجاز است، «عالیه» و قسمت پشت آن را که به عراق میرسد، «سافله» مینامد<ref>همان.</ref>. | ||
شرق نجد را که با یمامه مجاور است، «وشوم» و شمال آن را که به دو کوه اجا و سلمی، در سرزمین طی میرسد، «قصیم» نامیدهاند. قصیم، شنزاری است که در آن «غضا» که نوعی چوب گز است، میروید<ref> معجم البلدان، پیشین، ج1، ص 513 و ابن فقیه، البلدان، تحقیق یوسف الهادی، بیروت، عالم الکتب، چاپ اول، 1996، ص84.</ref>. از این رو، مردم نجد را «اهل الغضا» نامیدهاند<ref>همان و عصر جاهلی، پیشین، ص25.</ref>. در شمال نجد، نفود قرار دارد که مساحت عظیمی را در بر گرفته است، این بیابان از «وادی تیماء» شروع شده و تا سیصد میل به سمت شرق ادامه مییابد و از پشتههای شن قرمز انباشته است<ref> عصر جاهلی، پیشین، ص25.</ref>. نفود در نزدیکی عراق، به سمت جنوب میپیچد و نجد و بحرین را از هم جدا میسازد. این فاصله را «دهناء» یا «رملة العالج» نامیدهاند که در زمان [[جاهلیت]] و [[اسلام]] مسکن تمیم و ضبه بود<ref> همان و معجم البلدان، پیشین، ج2، ص 493.</ref>. کویر ربعالخالی نیز با وسعتی بالغ بر پنجاه هزار میل مربع، یمامه و نجد را از عمان و مهره و شحره و حضرموت جدا میکند<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص26.</ref>. صحرای احقاف، نیز جزء همین بیابان است که در حد فاصل بین یمن تا نجد و حجاز، کشیده شده است<ref> همان .</ref>. | شرق نجد را که با یمامه مجاور است، «وشوم» و شمال آن را که به دو کوه اجا و سلمی، در سرزمین طی میرسد، «قصیم» نامیدهاند. قصیم، شنزاری است که در آن «غضا» که نوعی چوب گز است، میروید<ref> معجم البلدان، پیشین، ج1، ص 513 و ابن فقیه، البلدان، تحقیق یوسف الهادی، بیروت، عالم الکتب، چاپ اول، 1996، ص84.</ref>. از این رو، مردم نجد را «اهل الغضا» نامیدهاند<ref>همان و عصر جاهلی، پیشین، ص25.</ref>. در شمال نجد، نفود قرار دارد که مساحت عظیمی را در بر گرفته است، این بیابان از «وادی تیماء» شروع شده و تا سیصد میل به سمت شرق ادامه مییابد و از پشتههای شن قرمز انباشته است<ref> عصر جاهلی، پیشین، ص25.</ref>. نفود در نزدیکی عراق، به سمت جنوب میپیچد و نجد و بحرین را از هم جدا میسازد. این فاصله را «دهناء» یا «رملة العالج» نامیدهاند که در زمان [[جاهلیت]] و [[اسلام]] مسکن تمیم و ضبه بود<ref> همان و معجم البلدان، پیشین، ج2، ص 493.</ref>. کویر ربعالخالی نیز با وسعتی بالغ بر پنجاه هزار میل مربع، یمامه و نجد را از عمان و مهره و شحره و حضرموت جدا میکند<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص26.</ref>. صحرای احقاف، نیز جزء همین بیابان است که در حد فاصل بین یمن تا نجد و حجاز، کشیده شده است<ref> همان.</ref>. | ||
'''عروض''' | '''عروض''' | ||
عروض در شرق و شمال شرق شبه جزیره عربستان واقع است<ref> صفة جزیرة العرب، پیشین، ص90 .</ref> و شامل بلاد یمامه و بحرین و نواحی اطراف آن است<ref> بلوغ الإرب فی معرفة احوال العرب، پیشین، ص187 و معجم البلدان، پیشین، ج2، ص138.</ref>. بحرین در گذشته از بصره تا عمان ادامه داشته و شامل [[کویت]] و احساء و جزائر بحرین و [[قطر]] فعلی نیز میشده است. این سرزمین موطن قبیله عبدالقیس، در زمان جاهلی بود<ref> ابن خلدون؛ تاریخ ابن خلدون، تحقیق خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، 1988،ج2، ص359.</ref>. در این منطقه بخصوص احساء، آب فراوان بوده و از شهرهای قدیمیاش، هجر و قطیف است<ref>- عصر جاهلی، پیشین، ص26. </ref>. | عروض در شرق و شمال شرق شبه جزیره عربستان واقع است<ref> صفة جزیرة العرب، پیشین، ص90.</ref> و شامل بلاد یمامه و بحرین و نواحی اطراف آن است<ref> بلوغ الإرب فی معرفة احوال العرب، پیشین، ص187 و معجم البلدان، پیشین، ج2، ص138.</ref>. بحرین در گذشته از بصره تا عمان ادامه داشته و شامل [[کویت]] و احساء و جزائر بحرین و [[قطر]] فعلی نیز میشده است. این سرزمین موطن قبیله عبدالقیس، در زمان جاهلی بود<ref> ابن خلدون؛ تاریخ ابن خلدون، تحقیق خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، 1988،ج2، ص359.</ref>. در این منطقه بخصوص احساء، آب فراوان بوده و از شهرهای قدیمیاش، هجر و قطیف است<ref>- عصر جاهلی، پیشین، ص26. </ref>. | ||
'''یمن''' | '''یمن''' | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
'''صحرای نفود''' | '''صحرای نفود''' | ||
این صحرا در شمال شرقی نجد، واقع شده و مساحتی بالغ بر صد هزار کیلومتر مربع را شامل میشود<ref> عصر جاهلی، پیشین، ص27.</ref>. نفود، پوشیده از ریگهای سرخ و سفید است که با وزش باد، دائماً از مکانی به مکان دیگر، روانند و تپههای بزرگی از آن را بوجود آوردهاند<ref>المفصل ...، پیشین، ص152.</ref>. این صحرا از شمال به «وادی سرحان» و از غرب به قسمت جنوبی واحه تیماء و از جنوب به کوههای أجأ و سلمی و از شرق به جنوب شهر «حائل» محدود میشود<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص 28.</ref>؛ بارش در این منطقه کم است. در بهار، این منطقه، به بهشتی از گلهای شقایق و دیگر گلها، تبدیل میشود؛ اما این بهشت چند روزه، دیری نمیپاید که از شدت گرما و نبود رطوبت، از بین میرود<ref> المفصل ...، پیشین، ص153.</ref>. | این صحرا در شمال شرقی نجد، واقع شده و مساحتی بالغ بر صد هزار کیلومتر مربع را شامل میشود<ref> عصر جاهلی، پیشین، ص27.</ref>. نفود، پوشیده از ریگهای سرخ و سفید است که با وزش باد، دائماً از مکانی به مکان دیگر، روانند و تپههای بزرگی از آن را بوجود آوردهاند<ref>المفصل ... ، پیشین، ص152.</ref>. این صحرا از شمال به «وادی سرحان» و از غرب به قسمت جنوبی واحه تیماء و از جنوب به کوههای أجأ و سلمی و از شرق به جنوب شهر «حائل» محدود میشود<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص 28.</ref>؛ بارش در این منطقه کم است. در بهار، این منطقه، به بهشتی از گلهای شقایق و دیگر گلها، تبدیل میشود؛ اما این بهشت چند روزه، دیری نمیپاید که از شدت گرما و نبود رطوبت، از بین میرود<ref> المفصل ... ، پیشین، ص153.</ref>. | ||
'''ربع الخالی''' | '''ربع الخالی''' | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
این صحرا که بواسطه خالی بودنش از سکنه، به این نام معروف شده<ref>همان، ص150.</ref> از یمن تا عمان در حاشیههای خلیج فارس، امتداد مییابد<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص 28.</ref> و از قدیم، قسمتی از آن را «دهناء» و قسمت دیگر را، صحرای «احقاف» مینامیدهاند<ref>تاریخ تحقیقی، پیشین، ص83.</ref>. احقاف، شنزاری است که بین عمان و حضرموت واقع است<ref>معجم البلدان، پیشین، ج1، ص115.</ref>. | این صحرا که بواسطه خالی بودنش از سکنه، به این نام معروف شده<ref>همان، ص150.</ref> از یمن تا عمان در حاشیههای خلیج فارس، امتداد مییابد<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص 28.</ref> و از قدیم، قسمتی از آن را «دهناء» و قسمت دیگر را، صحرای «احقاف» مینامیدهاند<ref>تاریخ تحقیقی، پیشین، ص83.</ref>. احقاف، شنزاری است که بین عمان و حضرموت واقع است<ref>معجم البلدان، پیشین، ج1، ص115.</ref>. | ||
صحرای دهناء توسط، صحرای نفود در شمال و حضرموت و مهره در جنوب یمن در غرب و عمان در شرق احاطه شده است<ref> المفصل ...، پیشین، ص150.</ref>. این صحرا، در شمال صحرای ربعالخالی و احقاف، قسمت غربی صحرای دهناء را تشکیل میدهد که منطقه وسیعی است، پوشیده از رمل<ref>همان، ص152.</ref>. «وبار» قسمت دیگر از صحرای دهناست این صحرا در گذشته، زمینهایی حاصلخیز با درختان میوه بسیار بود؛ اما اکنون به صحرا تبدیل شده است<ref>معجم البلدان، پیشین، ج5، ص356.</ref>. | صحرای دهناء توسط، صحرای نفود در شمال و حضرموت و مهره در جنوب یمن در غرب و عمان در شرق احاطه شده است<ref> المفصل ... ، پیشین، ص150.</ref>. این صحرا، در شمال صحرای ربعالخالی و احقاف، قسمت غربی صحرای دهناء را تشکیل میدهد که منطقه وسیعی است، پوشیده از رمل<ref>همان، ص152.</ref>. «وبار» قسمت دیگر از صحرای دهناست این صحرا در گذشته، زمینهایی حاصلخیز با درختان میوه بسیار بود؛ اما اکنون به صحرا تبدیل شده است<ref>معجم البلدان، پیشین، ج5، ص356.</ref>. | ||
در صحرای دهناء نیز که زمینهایی است، غالبا ً پوشیده از رمل سرخ، تپههای رملی با ارتفاعات مختلف، مناطق وسیعی از زمین را در برگرفتهاند که با وزش باد، دائماً جابجا میشوند؛ ریزش کم باران و خشکی بیحد و حصر آن، مردم ساکن در این منطقه را وادار به کوچ کرده است<ref>همان، ص150.</ref>. | در صحرای دهناء نیز که زمینهایی است، غالبا ً پوشیده از رمل سرخ، تپههای رملی با ارتفاعات مختلف، مناطق وسیعی از زمین را در برگرفتهاند که با وزش باد، دائماً جابجا میشوند؛ ریزش کم باران و خشکی بیحد و حصر آن، مردم ساکن در این منطقه را وادار به کوچ کرده است<ref>همان، ص150.</ref>. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
'''کوهها''' | '''کوهها''' | ||
از بزرگترین صفات طبیعی در شبه جزیره عربستان، سلسله جبال «سرات» است<ref>صفة جزیرة العرب، پیشین، ص85 و معجم البلدان، پیشین، ج2، ص137.</ref>. قسمتهایی از این رشته کوه در موازات ساحل غربی، از یمن تا شام کشیده شده و به سلسله کوههای بلاد شام که مشرف به صحرا هستند، متصل میشود<ref>البلدان، پیشین، ص 90.</ref> و به واسطه فاصله انداختن بین نجد و تهامه، به حجاز معروف است<ref>- عصر جاهلی، پیشین، ص 27 .</ref>. بزرگترین قله آن، «دباغ» با ارتفاع 2200 متر است، کوههای وثر و شیبان نیز، از دیگر کوههای این رشته کوهاند که در مکه واقعند<ref>المفصل ...، پیشین، ص156.</ref>؛ قسمت دیگر از رشته کوه سرات، در موازات سواحل جنوب، به شرق شبه جزیره، در عمان رفته و ارتفاعات بلندی را در آنجا تشکیل میدهد<ref> البلدان، پیشین، ص 90 و معجم البلدا ن، پیشین، ج 3، ص205.</ref>؛ دو قله معروف آن یکی در صنعاست، با ارتفاع 3200 مترو دیگری جبل اخضر است، در عمان به ارتفاع 3050 متر<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص27.</ref>. این کوهها، مانع عبور رطوبت شده و موجبات نزول بارش، بخصوص در قسمتهای شرقی سلسله جبال سرات و یمن را فراهم میآ ورند<ref>المفصل ...، پیشین، ص 157.</ref>. | از بزرگترین صفات طبیعی در شبه جزیره عربستان، سلسله جبال «سرات» است<ref>صفة جزیرة العرب، پیشین، ص85 و معجم البلدان، پیشین، ج2، ص137.</ref>. قسمتهایی از این رشته کوه در موازات ساحل غربی، از یمن تا شام کشیده شده و به سلسله کوههای بلاد شام که مشرف به صحرا هستند، متصل میشود<ref>البلدان، پیشین، ص 90.</ref> و به واسطه فاصله انداختن بین نجد و تهامه، به حجاز معروف است<ref>- عصر جاهلی، پیشین، ص 27.</ref>. بزرگترین قله آن، «دباغ» با ارتفاع 2200 متر است، کوههای وثر و شیبان نیز، از دیگر کوههای این رشته کوهاند که در مکه واقعند<ref>المفصل ... ، پیشین، ص156.</ref>؛ قسمت دیگر از رشته کوه سرات، در موازات سواحل جنوب، به شرق شبه جزیره، در عمان رفته و ارتفاعات بلندی را در آنجا تشکیل میدهد<ref> البلدان، پیشین، ص 90 و معجم البلدا ن، پیشین، ج 3، ص205.</ref>؛ دو قله معروف آن یکی در صنعاست، با ارتفاع 3200 مترو دیگری جبل اخضر است، در عمان به ارتفاع 3050 متر<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص27.</ref>. این کوهها، مانع عبور رطوبت شده و موجبات نزول بارش، بخصوص در قسمتهای شرقی سلسله جبال سرات و یمن را فراهم میآ ورند<ref>المفصل ... ، پیشین، ص 157.</ref>. | ||
شعرای مشهور جاهلی نیز در اشعارشان از بسیاری از این کوهها نام بردهاند، کوههایی مثل ابان، تعار، رضوی، عارض، عسیب، مجمیر و ... <ref>صفة جزیرة العرب، پیشین، ص239.</ref>. | شعرای مشهور جاهلی نیز در اشعارشان از بسیاری از این کوهها نام بردهاند، کوههایی مثل ابان، تعار، رضوی، عارض، عسیب، مجمیر و ... <ref>صفة جزیرة العرب، پیشین، ص239.</ref>. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
'''رودها''' | '''رودها''' | ||
در جزیرهالعرب رودهای بزرگ به معنای معروف، وجود ندارد؛ بلکه نهرهای کوچکی وجود دارند که با بارش تشکیل میشوند<ref>المفصل ....، پیشین، ص 157.</ref>. | در جزیرهالعرب رودهای بزرگ به معنای معروف، وجود ندارد؛ بلکه نهرهای کوچکی وجود دارند که با بارش تشکیل میشوند<ref>المفصل .... ، پیشین، ص 157.</ref>. | ||
شعاب: شعب به کسر شین، در لغت به معنای راه میان دو کوه، یا شکاف و شیار میان دو کوه یا آبراههای است، درروی زمین که از دو طرف لبههایی مشرف برآن دارد(دره تنگ)<ref>ابن منظور؛ لسان العرب، بیروت، ذار الصادر، 1414،چاپ سوم، ج1، ص449.</ref>. بواسطه وجود مناطق بلند، در غرب و جنوب شبه جزیرة العرب، شعاب متعددی در این مناطق وجود دارد که به تعدادی ار آنها اشاره میشود: | شعاب: شعب به کسر شین، در لغت به معنای راه میان دو کوه، یا شکاف و شیار میان دو کوه یا آبراههای است، درروی زمین که از دو طرف لبههایی مشرف برآن دارد(دره تنگ)<ref>ابن منظور؛ لسان العرب، بیروت، ذار الصادر، 1414،چاپ سوم، ج1، ص449.</ref>. بواسطه وجود مناطق بلند، در غرب و جنوب شبه جزیرة العرب، شعاب متعددی در این مناطق وجود دارد که به تعدادی ار آنها اشاره میشود: | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
* شعب ابیدبّ: که گورستان قدیمی مردم مکه در آنجا واقع بود<ref>همان.</ref>. | * شعب ابیدبّ: که گورستان قدیمی مردم مکه در آنجا واقع بود<ref>همان.</ref>. | ||
* شعب سلع: درهای است، در مدینه که در گذشته به شعب بنیحرام معروف بود<ref> سمهودی، نور | * شعب سلع: درهای است، در مدینه که در گذشته به شعب بنیحرام معروف بود<ref> سمهودی، نور الین؛ وفا الوفا، باخبار دار المصطفی، بیروت، دار الکتب العلمیه،2006، چاپ اول، ج1، ص161.</ref>. | ||
* شعب العجوز: در حومه مدینه قرار داشته<ref> همان، ج4، ص99.</ref> و مقتل کعب بن اشرف یهودی است<ref> ابن اسحاق؛ سیره نبوی، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی،1410، چاپ اول، ص319 وکلاعی، حمیری؛ الاکتفاءبما تضمنه من مغازی رسول الله و ...، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1420، چاپ اول، ج1، ص368 .</ref>. | * شعب العجوز: در حومه مدینه قرار داشته<ref> همان، ج4، ص99.</ref> و مقتل کعب بن اشرف یهودی است<ref> ابن اسحاق؛ سیره نبوی، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی،1410، چاپ اول، ص319 وکلاعی، حمیری؛ الاکتفاءبما تضمنه من مغازی رسول الله و ... ، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1420، چاپ اول، ج1، ص368.</ref>. | ||
* [[شعب ابیطالب]]: در ادوار مختلف به نامهای شعب هاشم و [[شعب علی بن ابیطالب]] و شعب ابی یوسف نیز معروف بوده است<ref> دائرة المعارف تشیع، ج9، ص588.</ref>. | * [[شعب ابیطالب]]: در ادوار مختلف به نامهای شعب هاشم و [[شعب علی بن ابیطالب]] و شعب ابی یوسف نیز معروف بوده است<ref> دائرة المعارف تشیع، ج9، ص588.</ref>. | ||
* جرار، ثبیر، الرخم، العجوز، حوا(حراء)، احد، عقیق، خوز و ...نیز از دیگر شعاب معروف شبه جزیره عربستان هستد. | * جرار، ثبیر، الرخم، العجوز، حوا(حراء)، احد، عقیق، خوز و ...نیز از دیگر شعاب معروف شبه جزیره عربستان هستد. | ||
=منابع طبیعی= | =منابع طبیعی= | ||
'''زمینهای کشاورزی''' | '''زمینهای کشاورزی''' | ||
بیشتر زمینها در جزیرةالعرب از صحرا و دشت، تشکیل شده که اگر آب وجود داشته باشد، قابل کشت و زراعتند<ref>همان، ص156.</ref>. در سواحل دریای سرخ از عدن تا عقبه، ما بین کوه و دریا، غالباً دشتهای ساحلی وجود دارد که به آنها، تهائم یا غور یا سافله گفته میشود. ضمن اینکه، دشتهایی نیز در وسط | بیشتر زمینها در جزیرةالعرب از صحرا و دشت، تشکیل شده که اگر آب وجود داشته باشد، قابل کشت و زراعتند<ref>همان، ص156.</ref>. در سواحل دریای سرخ از عدن تا عقبه، ما بین کوه و دریا، غالباً دشتهای ساحلی وجود دارد که به آنها، تهائم یا غور یا سافله گفته میشود. ضمن اینکه، دشتهایی نیز در وسط کوه، ها، قرار دارند که در آن علف و نباتات صحرایی، میروید<ref>معجم البلدان، پیشین، ج2، ص424.</ref>. ذکر بعضی از این زمینها که به «دارات» معروفند، در اشعار جاهلی آمده است، مثل «دارةجُلجُل» در اشعار امرءالقیس<ref> همان، ص426.</ref> و «دارة الآرام»، که پربود از شقایق<ref>همان، ص425.</ref>. در مناطق غربی جزیرةالعرب، زمینهای سنگلاخی وجود دارد که به«حره» موسومند. تعداد این زمینها، در بلاد عرب زیاد است و تا بلاد شام در منطقه حوران، امتداد دارند<ref>المفصل، پیشین، ص147.</ref>. بعضی از این مناطق که از سنگهای آتشفشانی، تشکیل شدهاند، به کثرت درختان میوه و سبزیهایشان معروف شدهاند، بخصوص در حجاز که [[خیبر]] از جمله آنهاست<ref>همان، ص149.</ref> و نیز شهر کوچک طائف که با آب فراوانش، عمده میوههای مکه را، تامین میکرد و میوهای انار و انگور و دیگر میوههایش، طعمی دل چسب و گوارا داشته و دارد؛ بعلاوه، شهر [[یثرب]] و حومه آن، به همراه مناطق عقیق این شهر، پوشیده از باغها و نخلستانها بود<ref> مسالک و ممالک، پیشین، ص19.</ref>. | ||
در شرق عربستان نیز سرزمینهای بسیاری وجود دارد که بواسطه دارا بودن از آبهای فراوان، بیشترین مردم را در قبل و بعد اسلام با توجه به مساحتشان، دارا بودهاند؛ مناطقی مثل بحرین، که آب در عمق زیادی از سطح زمین، قرار ندارد<ref>المفصل ...، پیشین، ص 192.</ref>. | در شرق عربستان نیز سرزمینهای بسیاری وجود دارد که بواسطه دارا بودن از آبهای فراوان، بیشترین مردم را در قبل و بعد اسلام با توجه به مساحتشان، دارا بودهاند؛ مناطقی مثل بحرین، که آب در عمق زیادی از سطح زمین، قرار ندارد<ref>المفصل ... ، پیشین، ص 192.</ref>. | ||
'''معادن''' | '''معادن''' | ||
علاوه بر میادین بزرگ نفت و گاز، معادن دیگری نیز در جزیرةالعرب وجود دارد؛ از جمله این معادن طلاست که از معادن «بیش» استخراج میشد. از بعضی کتب یونانیون، چنین برآمده که در مواضعی از این شبه جزیره طلای خالص، یافت میشده است<ref>همان، ص192.</ref>. معادن طلا و نقره روستای أحسن، در بین یمامه و حمی ضریه، نیز از دیگر معادن شبه جزیره عربستان به شمار میآمد<ref>معجم البلدان، پیشین، ج1، ص112.</ref>. | علاوه بر میادین بزرگ نفت و گاز، معادن دیگری نیز در جزیرةالعرب وجود دارد؛ از جمله این معادن طلاست که از معادن «بیش» استخراج میشد. از بعضی کتب یونانیون، چنین برآمده که در مواضعی از این شبه جزیره طلای خالص، یافت میشده است<ref>همان، ص192.</ref>. معادن طلا و نقره روستای أحسن، در بین یمامه و حمی ضریه، نیز از دیگر معادن شبه جزیره عربستان به شمار میآمد<ref>معجم البلدان، پیشین، ج1، ص112.</ref>. | ||
در گذشته، یثرب از معادن بزرگ سنگ فسان، برخوردار بوده که در آن زمان، شهرتی جهانی داشته است<ref>مجهول؛ حدود العالم من المشرق الی المغرب، ترجمه میر حسین شاه، تصحیح مریم میر احمدی و غلامرضا | در گذشته، یثرب از معادن بزرگ سنگ فسان، برخوردار بوده که در آن زمان، شهرتی جهانی داشته است<ref>مجهول؛ حدود العالم من المشرق الی المغرب، ترجمه میر حسین شاه، تصحیح مریم میر احمدی و غلامرضا ورهرام، تهران، دانشگاه تهران، 1372، چاپ اول، ص 449.</ref>. همچنین مروارید حاصله از [[دریای عمان]] و خلیج فارس نیز، شهرتی عالمگیر داشت<ref>همان، ص 438 و مسالک و ممالک، پیشین، ص 25.</ref>. | ||
در جزیرةالعرب، چشمه سارهای آب گرم، وجود دارد. منطقه عسیر در حجاز و نیز یمن و حضرموت و عمان و احساء و ....از جمله مناطقی هستند که در آن آب گوگرددار، استخراج میشود<ref>المفصل ...، پیشین، ص 149.</ref>. | در جزیرةالعرب، چشمه سارهای آب گرم، وجود دارد. منطقه عسیر در حجاز و نیز یمن و حضرموت و عمان و احساء و ....از جمله مناطقی هستند که در آن آب گوگرددار، استخراج میشود<ref>المفصل ... ، پیشین، ص 149.</ref>. | ||
'''پوشش گیاهی''' | '''پوشش گیاهی''' | ||
به جهت آب و هوای گرم و خشک این منطقه، بدیهی است که نباید پوشش گیاهی بسیار متنوعی را، در منطقه عربستان شاهد باشیم؛ به جز بوتههای خار و درختچههای بیابانی که غالب پوشش گیاهی منطقه را تشکیل میدهد، وجود درختان گوناگون میوه و درختان سدر و کندر<ref>همان، ص209 و مسالک و ممالک، پیشین، ص25 .</ref> و دیگر پوششهای گیاهی در مناطقی که از نعمت آب بیشتری، برخوردارند، چهرهای دیگر از این منطقه بیابانی را به نمایش میگذارد. | به جهت آب و هوای گرم و خشک این منطقه، بدیهی است که نباید پوشش گیاهی بسیار متنوعی را، در منطقه عربستان شاهد باشیم؛ به جز بوتههای خار و درختچههای بیابانی که غالب پوشش گیاهی منطقه را تشکیل میدهد، وجود درختان گوناگون میوه و درختان سدر و کندر<ref>همان، ص209 و مسالک و ممالک، پیشین، ص25.</ref> و دیگر پوششهای گیاهی در مناطقی که از نعمت آب بیشتری، برخوردارند، چهرهای دیگر از این منطقه بیابانی را به نمایش میگذارد. | ||
=حیات وحش شبه جزیره عربستان= | =حیات وحش شبه جزیره عربستان= | ||
در گذشته تباله و بیشه، از مهمترین وادیهای عربستان، به شمار میآمده که از آن بعنوان بیشه شیران، نام برده میشد<ref>معجم البلدان، | در گذشته تباله و بیشه، از مهمترین وادیهای عربستان، به شمار میآمده که از آن بعنوان بیشه شیران، نام برده میشد<ref>معجم البلدان، پیشین، ج1، ص529.</ref>. از مهمترین حیواناتی که در حیات وحش شبه جزیره عربستان، زیست میکنند، میتوان به حیواناتی چون گربه وحشی، روباه، شغال، گورخر، شاهین و کفتار اشاره کرد<ref> المفصل ... ، پیشین، ص 203.</ref>. | ||
=جزایر جزیرةالعرب= | =جزایر جزیرةالعرب= |