۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رئیس جمهور' به 'رئیسجمهور') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
وی پس از پیشرفت در نیروی هوایی مصر تا مقام نایب رئیسجمهور بالا رفت و پس از ترور [[انور سادات]] در ۶ اکتبر ۱۹۸۱ به ریاستجمهوری رسید. | وی پس از پیشرفت در نیروی هوایی مصر تا مقام نایب رئیسجمهور بالا رفت و پس از ترور [[انور سادات]] در ۶ اکتبر ۱۹۸۱ به ریاستجمهوری رسید. | ||
در دوره زمامداری حسنی مبارک، آزادی مطبوعات در مصر از اکثر همسایگانش بیشتر بود. | در دوره زمامداری حسنی مبارک، آزادی مطبوعات در مصر از اکثر همسایگانش بیشتر بود. اقتصاد مصر توسعه یافت و با ایجاد تنوع در آن، سهم بخش خصوصی در تولید ناخالص داخلی از سهم بخش دولتی پیشی گرفت. | ||
=زندگینامه= | =زندگینامه= | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
وی پس از پیشرفت در نیروی هوایی مصر تا مقام نایب رئیسجمهور بالا رفت و پس از ترور انور سادات در ششم اکتبر 1981 به ریاستجمهوری رسید. | وی پس از پیشرفت در نیروی هوایی مصر تا مقام نایب رئیسجمهور بالا رفت و پس از ترور انور سادات در ششم اکتبر 1981 به ریاستجمهوری رسید. | ||
همانگونه که گفته شد، حسنی مبارک چهارمین رئیسجمهور مصر است که در 14 اکتبر 1981 و پس از ترور انقلابی "انور سادات" رئیسجمهوری معدوم مصر در 6 اکتبر 1981 قدرت را در این کشور به دست گرفت و از جمله پستهای مهم وی قبل از رسیدن به مقام ریاست جمهوری، نخستوزیری مصر است، هم چنین وی در حزب دموکراتیک | همانگونه که گفته شد، حسنی مبارک چهارمین رئیسجمهور مصر است که در 14 اکتبر 1981 و پس از ترور انقلابی "انور سادات" رئیسجمهوری معدوم مصر در 6 اکتبر 1981 قدرت را در این کشور به دست گرفت و از جمله پستهای مهم وی قبل از رسیدن به مقام ریاست جمهوری، نخستوزیری مصر است، هم چنین وی در حزب دموکراتیک ملی، حزب حاکم بر مصر نیز فعالیت داشت. | ||
طبق قانون سال 1971 مصر، مبارک تا ژانویه سال 2011 کنترل کامل کشور را بر عهده داشت و پیش از قیام مردم مصر به عنوان رئیسجمهوری این کشور از قدرتمندترین حاکمان منطقه به شمار میرفت. | طبق قانون سال 1971 مصر، مبارک تا ژانویه سال 2011 کنترل کامل کشور را بر عهده داشت و پیش از قیام مردم مصر به عنوان رئیسجمهوری این کشور از قدرتمندترین حاکمان منطقه به شمار میرفت. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
=نگاهی به دوران حاکمیت 30 ساله حسنی مبارک= | =نگاهی به دوران حاکمیت 30 ساله حسنی مبارک= | ||
حسنی مبارک در دوران سه دههای حاکمیت خود بر مصر همواره یکی از ایادی و مزدوران اسرائیل و [[آمریکا]] در منطقه به شمار | حسنی مبارک در دوران سه دههای حاکمیت خود بر مصر همواره یکی از ایادی و مزدوران اسرائیل و [[آمریکا]] در منطقه به شمار میآمد، به گونهای که سرنگونی حکومت وی مصیبتی بزرگ برای [[تلآویو]] و [[واشنگتن]] عنوان شد. | ||
==جنایات مبارک در غزه== | == جنایات مبارک در غزه == | ||
در مورد جنایات مبارک در [[نوار غزه]] باید گفت که بسیاری از کار شناسان مصر را مسئول رنجش و بدبختی فلسطینیان میدانند. مردم نوار غزه پس از عقبنشینی رژیم صهیونیستی و تشکیل دولت حماس به ریاست "[[اسماعیل هنیه]] " با مشکلات و معضلات بسیاری مواجه | در مورد جنایات مبارک در [[نوار غزه]] باید گفت که بسیاری از کار شناسان مصر را مسئول رنجش و بدبختی فلسطینیان میدانند. مردم نوار غزه پس از عقبنشینی رژیم صهیونیستی و تشکیل دولت حماس به ریاست "[[اسماعیل هنیه]] " با مشکلات و معضلات بسیاری مواجه شدند، اما دولت مصر جهت کاهش رنج و مرارت ملت [[فلسطین]] در قضایای غزه هیچ اقدامی نکرد. | ||
درگیری میان گروههای فلسطینی به ویژه بین فتح و حماس و منازعه "[[ابومازن]] " رئیس دولت خودگردان و رهبران [[حماس]]، مشکلات عدیدهای را برای منطقه غزه و مردم آن بوجود آورد. گرچه رژیم صهیونیستی فراهم کننده اصلی چنین شرایطی بود و تنها برنده تداوم این روند است، ولی سیاست مصر و جایگاه منطقهای آن در پی این تحولات زیانهای متعددی به فلسطینیهای نوار غزه وارد کرده است. | درگیری میان گروههای فلسطینی به ویژه بین فتح و حماس و منازعه "[[ابومازن]] " رئیس دولت خودگردان و رهبران [[حماس]]، مشکلات عدیدهای را برای منطقه غزه و مردم آن بوجود آورد. گرچه رژیم صهیونیستی فراهم کننده اصلی چنین شرایطی بود و تنها برنده تداوم این روند است، ولی سیاست مصر و جایگاه منطقهای آن در پی این تحولات زیانهای متعددی به فلسطینیهای نوار غزه وارد کرده است. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
در جنگ 22 روزه نیز که با جنایت صهیونیستها در حمله به غزه آغاز شد، دولت مصر علاوه بر سکوت در برابر کشتار زنان و کودکان فلسطینی و مخالفت با درخواستهای مکرر کشورها و نهادهای مردمی آزادیخواه برای ارسال کمکهای انسان دوستانه به مردم غزه، عملا با جنایت صهیوینستها در فاجعه غزه همراه شد. | در جنگ 22 روزه نیز که با جنایت صهیونیستها در حمله به غزه آغاز شد، دولت مصر علاوه بر سکوت در برابر کشتار زنان و کودکان فلسطینی و مخالفت با درخواستهای مکرر کشورها و نهادهای مردمی آزادیخواه برای ارسال کمکهای انسان دوستانه به مردم غزه، عملا با جنایت صهیوینستها در فاجعه غزه همراه شد. | ||
از دیگر سیاستهای متخذه توسط مبارک علیه مردم نوار غزه را باید در احداث دیوار فولادی برسر مرزهای این کشور با نوار غزه ملاحظه کرد. توافق مصر برای ساخت این دیوار، اجرای یک طرح آمریکایی-صهیونیستی برای منطقه است که آخرین روزنه تنفسی مردم غزه را که در مدت چهار سال و نیم محاصره آنها را زنده نگه | از دیگر سیاستهای متخذه توسط مبارک علیه مردم نوار غزه را باید در احداث دیوار فولادی برسر مرزهای این کشور با نوار غزه ملاحظه کرد. توافق مصر برای ساخت این دیوار، اجرای یک طرح آمریکایی-صهیونیستی برای منطقه است که آخرین روزنه تنفسی مردم غزه را که در مدت چهار سال و نیم محاصره آنها را زنده نگه میداشت، میبندد. | ||
==ستیزه جویی با اسلامگرایان== | == ستیزه جویی با اسلامگرایان == | ||
در حقیقت رژیم حسنی مبارک از اسلامگرایان به شدت واهمه داشت، وی از این بیم داشت که مبادا اسلامگرایان به هرم قدرت صعود کنند و مصر تحت سیطره اسلامگرایان درآید. این بدان معنا بود که رژیم مبارک اصرار داشت، مخالفان را همچنان دستگیر کند و در واقع در طول حاکمیت حسنی مبارک اسلامگرایان این کشور همواره شاهد تشدید روند سرکوب و حلقه فشار برخود بودند و این به شکلی ویژه اعضای جماعت اخوان المسلمون این کشور را دربرمیگرفت. | در حقیقت رژیم حسنی مبارک از اسلامگرایان به شدت واهمه داشت، وی از این بیم داشت که مبادا اسلامگرایان به هرم قدرت صعود کنند و مصر تحت سیطره اسلامگرایان درآید. این بدان معنا بود که رژیم مبارک اصرار داشت، مخالفان را همچنان دستگیر کند و در واقع در طول حاکمیت حسنی مبارک اسلامگرایان این کشور همواره شاهد تشدید روند سرکوب و حلقه فشار برخود بودند و این به شکلی ویژه اعضای جماعت اخوان المسلمون این کشور را دربرمیگرفت. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
در تاریخچه مناسبات [[ایران]] و مصر، عامل گرایش به صهیونیسم همواره یک عنصر بازدارنده و تخریبی بوده، این پدیده را میتوان در جدایی حکومت [[جمال عبدالناصر]] و [[حکومت پهلوی]] به دلیل اتحاد محمدرضا با رژیم صهیونیستی و فاصله جمهوری اسلامی از حکومت مصر به دلیل پیمان [[کمپدیوید]] و ارتباط مصریها با صهیونیستها به روشنی مشاهده کرد. تنها پیش از تأسیس رژیم صهیونیستی بود که رویکرد سیاسی دو کشور با یکدیگر همسویی داشت وپادشاهی بودن هر دو سبب تحکیم پیوند آنها شده بود. | در تاریخچه مناسبات [[ایران]] و مصر، عامل گرایش به صهیونیسم همواره یک عنصر بازدارنده و تخریبی بوده، این پدیده را میتوان در جدایی حکومت [[جمال عبدالناصر]] و [[حکومت پهلوی]] به دلیل اتحاد محمدرضا با رژیم صهیونیستی و فاصله جمهوری اسلامی از حکومت مصر به دلیل پیمان [[کمپدیوید]] و ارتباط مصریها با صهیونیستها به روشنی مشاهده کرد. تنها پیش از تأسیس رژیم صهیونیستی بود که رویکرد سیاسی دو کشور با یکدیگر همسویی داشت وپادشاهی بودن هر دو سبب تحکیم پیوند آنها شده بود. | ||
آغاز مناسبات سیاسی [[تهران]] ـ قاهره به سال 1300 ش. بازمیگردد که مصر از [[انگلستان]] استقلال یافت و دولت وقت ایران بلافاصله این کشور را به رسمیت شناخت. با این همه میان مردم دو کشور همواره نوعی پیوند معنوی وجود داشته | آغاز مناسبات سیاسی [[تهران]] ـ قاهره به سال 1300 ش. بازمیگردد که مصر از [[انگلستان]] استقلال یافت و دولت وقت ایران بلافاصله این کشور را به رسمیت شناخت. با این همه میان مردم دو کشور همواره نوعی پیوند معنوی وجود داشته است، از جمله این که هر دو کشور در اواخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم میلادی مورد تهدید و آزار انگلیسیها بودند و با یکدیگر نوعی احساس همدردی داشتند. شاید به همین دلیل نیز بعضی متفکرین مخالف استبداد [[قاجار]] در دوران مشروطه، قاهره را مرکزی برای فعالیتهای فکری خود ساخته بودند. | ||
سالهای [[جنگ جهانی اول]] و مبارزه مردم هر دو کشور با سلطه انگلیسها، پیوند میان دوملت ایران و مصر را افزایش داد. سفارت ایران درقاهره تا هنگام انقراض سلسله قاجار ـ1304ش .ـ فعال نبود، اما پس از آن و در پی به قدرت رسیدن [[رضاخان]] اولین قرارداد مودت و دوستی میان دو کشور در 1307 ش. منعقد شد. | سالهای [[جنگ جهانی اول]] و مبارزه مردم هر دو کشور با سلطه انگلیسها، پیوند میان دوملت ایران و مصر را افزایش داد. سفارت ایران درقاهره تا هنگام انقراض سلسله قاجار ـ1304ش .ـ فعال نبود، اما پس از آن و در پی به قدرت رسیدن [[رضاخان]] اولین قرارداد مودت و دوستی میان دو کشور در 1307 ش. منعقد شد. | ||
با به قدرت رسیدن رضاخان مناسبات دو کشور گسترش یافت و روابط تهران وقاهره از سال 1300 ش . تا 1331 ش. که حکومت سلطنتی در این کشور منقرض گردید، دو ویژگی اصلی داشت: | با به قدرت رسیدن رضاخان مناسبات دو کشور گسترش یافت و روابط تهران وقاهره از سال 1300 ش. تا 1331 ش. که حکومت سلطنتی در این کشور منقرض گردید، دو ویژگی اصلی داشت: | ||
اول: همکاری مثبت دولتی و مناسبات صمیمی در سطح دو حکومت | اول: همکاری مثبت دولتی و مناسبات صمیمی در سطح دو حکومت | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
هم حکومت پادشاهی و سلطه انگلیس بر هر دو نظام و هم مبارزه مشترک آنها با اسلامگرایی موجبات گرمی مناسبات را فراهم آورده بود. اما از دیگر دلایلی که بطور موقت موجب تحکیم روابط تهران و قاهره شده بود، ازدواج [[محمدرضا پهلوی]] با فوزیه، دختر ملک فؤاد و خواهر ملک فاروق پادشاه مصر بود. این ازدواج تنها 10 سال دوام آورد و در 1327 ش. به متارکه انجامید و روابط دو دولت مصر و ایران را به سردی کشاند. | هم حکومت پادشاهی و سلطه انگلیس بر هر دو نظام و هم مبارزه مشترک آنها با اسلامگرایی موجبات گرمی مناسبات را فراهم آورده بود. اما از دیگر دلایلی که بطور موقت موجب تحکیم روابط تهران و قاهره شده بود، ازدواج [[محمدرضا پهلوی]] با فوزیه، دختر ملک فؤاد و خواهر ملک فاروق پادشاه مصر بود. این ازدواج تنها 10 سال دوام آورد و در 1327 ش. به متارکه انجامید و روابط دو دولت مصر و ایران را به سردی کشاند. | ||
به دنبال سقوط ملک فاروق و به قدرت رسیدن جمال عبدالناصر روابط تهران وقاهره تیره شد، اما حکومت جدید مصر با مخالفین شاه از جمله [[مصدق]]، روابطی برقرار کرد . حکومت مصر پس از سقوط ملک فاروق، از مبارزات ملی شدن صنعت نفت ایران حمایت میکرد. به همین دلیل، سفر محمدمصدق ـ نخستوزیر وقت ایران ـ به قاهره با استقبال جمال عبدالناصر و دیگر مقامات مصری روبه رو شد، اما کودتای 28 مرداد 1332 و بازگشت شاه بهبود مناسبات دو کشور را از بین برد. | به دنبال سقوط ملک فاروق و به قدرت رسیدن جمال عبدالناصر روابط تهران وقاهره تیره شد، اما حکومت جدید مصر با مخالفین شاه از جمله [[مصدق]]، روابطی برقرار کرد. حکومت مصر پس از سقوط ملک فاروق، از مبارزات ملی شدن صنعت نفت ایران حمایت میکرد. به همین دلیل، سفر محمدمصدق ـ نخستوزیر وقت ایران ـ به قاهره با استقبال جمال عبدالناصر و دیگر مقامات مصری روبه رو شد، اما کودتای 28 مرداد 1332 و بازگشت شاه بهبود مناسبات دو کشور را از بین برد. | ||
بدبینی جمال عبدالناصر به شاه، جای گرفتن دو رژیم در دو بلوک سیاسی متفاوت ـ شرق وغرب ـ اختلاف ناصر بارژیم صهیونیستی، همپیمانی شاه با صهیونیستها و عوامل دیگر، به دوری تدریجی تهران و قاهره انجامید. و در تابستان 1339ش. جمال عبدالناصر در پی نطق شدید اللحنی علیه شاه دستور قطع رابطه سیاسی با تهران را به دلیل همپیمانی شاه با اشغالگران صهیونیست صادر کرد. جمال عبدالناصر در نطق خود شاه را همدست صهیونیستها نامید واین همدستی را مغایر با آرمان کشورهای عربی و اسلامی تلقی کرد. روابط مصر با تهران 10 سال قطع بود. شهریور 1349، یک ماه پیش از مرگ ناصر و هنگامی که سادات در دوره بیماری منجر به فوت ناصر زمام امور را بدست گرفته بود، رابطه دو کشور مجدداً برقرار شد. | بدبینی جمال عبدالناصر به شاه، جای گرفتن دو رژیم در دو بلوک سیاسی متفاوت ـ شرق وغرب ـ اختلاف ناصر بارژیم صهیونیستی، همپیمانی شاه با صهیونیستها و عوامل دیگر، به دوری تدریجی تهران و قاهره انجامید. و در تابستان 1339ش. جمال عبدالناصر در پی نطق شدید اللحنی علیه شاه دستور قطع رابطه سیاسی با تهران را به دلیل همپیمانی شاه با اشغالگران صهیونیست صادر کرد. جمال عبدالناصر در نطق خود شاه را همدست صهیونیستها نامید واین همدستی را مغایر با آرمان کشورهای عربی و اسلامی تلقی کرد. روابط مصر با تهران 10 سال قطع بود. شهریور 1349، یک ماه پیش از مرگ ناصر و هنگامی که سادات در دوره بیماری منجر به فوت ناصر زمام امور را بدست گرفته بود، رابطه دو کشور مجدداً برقرار شد. | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۳۱: | ||
=شهدایی که حسنی مبارک مزارشان را پنهان کرد= | =شهدایی که حسنی مبارک مزارشان را پنهان کرد= | ||
امروز پس از اعلام حکم حسنی مبارک و تحقق بزرگترین هدف انقلاب 25 ژانویه مصر هستیم لازم است یادی از شهدای بزرگ نهضت اسلامی مصر نیز کنیم، جوانانی که در بزنگاهی سرنوشت ساز تصمیم گرفتند، لکه ننگ خیانت [[فرعون]] پیشین مصر "[[انور سادات]]" | امروز پس از اعلام حکم حسنی مبارک و تحقق بزرگترین هدف انقلاب 25 ژانویه مصر هستیم لازم است یادی از شهدای بزرگ نهضت اسلامی مصر نیز کنیم، جوانانی که در بزنگاهی سرنوشت ساز تصمیم گرفتند، لکه ننگ خیانت [[فرعون]] پیشین مصر "[[انور سادات]]" را از دامان ملت خود پاک کنند و با اعطای جان خود عزتی دوباره به سرزمین خویش ببخشند. این جوانان مجاهد عبارت بودند از: ستوان یکم خالد احمد شوقی الاسلامبولی، عبدالحمید عبدالسلام عبدالعال، عطا طایل حمیده رحیل، حسین عباس محمد. | ||
این افراد توانستند تحت رهبری سروان خالد | این افراد توانستند تحت رهبری سروان خالد اسلامبولی، عملیات اعدام انورسادات را با موفقیت طراحی و و در روز ششم اکتبر 1981 به اجرا برسانند. فرعون بعدی مصر، یعنی محمد حسنی مبارک، بلافاصله پس از رسیدن به قدرت، این جوانان شهادت طلب را به بیدادگاه نظامی سپرد و حکم اعدامشان را امضا کرد. | ||
رژیم نامبارک مصری از دادن اجساد این 4 نفر به خانواده هایشان خودداری کرد و آن ها را به طور پنهانی در گورستان ناشناسی به خاک سپرد و تا همین امروز نیز محل دفن این شهیدان ناشناس است. | رژیم نامبارک مصری از دادن اجساد این 4 نفر به خانواده هایشان خودداری کرد و آن ها را به طور پنهانی در گورستان ناشناسی به خاک سپرد و تا همین امروز نیز محل دفن این شهیدان ناشناس است. |