۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هی' به 'ه') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
|- | |- | ||
|شاگردان | |شاگردان | ||
|[[آقا بزرگ تهرانی]] • [[شیخ عباس قمی]] • شیخ محمدحسین کاشفالغطاء • | |[[آقا بزرگ تهرانی]] • [[شیخ عباس قمی]] • شیخ محمدحسین کاشفالغطاء • شیخ علی زاهد قمی،... | ||
|- | |- | ||
|آثار | |آثار | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
</div> | </div> | ||
'''حسین محدث نوری''' فرزند محمد تقی محدث نوری مازندرانی طبرسی و نوهٔ علی محمد مازندرانی طبرسی مستوفی، محدث و چهره سرشناس علمای [[شیعه]] در قرن چهاردهم هجری بود. این فقیه امامیه، مفسر و شاعر در ۱۸ شوال ۱۲۵۴ قمری در روستای یال رود از توابع نور مازندران به دنیا آمدو در ۲۷ جمادی ۱۳۲۰ هجری قمری در [[نجف]] درگذشت. وطن زمستانه خاندان نوری روستای سعادت آباد؛ از روستاهای بخش چمستان نور است. از القاب وی میتوان به خاتم | '''حسین محدث نوری''' فرزند محمد تقی محدث نوری مازندرانی طبرسی و نوهٔ علی محمد مازندرانی طبرسی مستوفی، محدث و چهره سرشناس علمای [[شیعه]] در قرن چهاردهم هجری بود. این فقیه امامیه، مفسر و شاعر در ۱۸ شوال ۱۲۵۴ قمری در روستای یال رود از توابع نور مازندران به دنیا آمدو در ۲۷ جمادی ۱۳۲۰ هجری قمری در [[نجف]] درگذشت. وطن زمستانه خاندان نوری روستای سعادت آباد؛ از روستاهای بخش چمستان نور است. از القاب وی میتوان به خاتم المحدثین، علامه نوری، میرزای نوری، محدث نوری و حاجی نوری اشاره کرد. وی دائی و پدر همسر [[شیخ فضل الله نوری]] بود. محدث نوری در سن ۶۴ سالگی در [[سامرا]] در اثر مسمومیت درگذشت. آرامگاه او در نجف و در حرم مولا علی بن ابیطالب (ع) قرار دارد. | ||
=خاندان نوری= | =خاندان نوری= | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
وی هم چنین در این کتاب وجود همسر و فرزندان را برای آن حضرت ثابت میکند. <ref> نوری، میرزاحسین، نجم الثاقب، انتشارات مسجد مقدس جمکران، قم، 1375، صص 15 ـ 22</ref> این کتاب که به زبان فارسی نوشته شده است، توسط انتشارات مسجد مقدس جمکران چاپ شده است. | وی هم چنین در این کتاب وجود همسر و فرزندان را برای آن حضرت ثابت میکند. <ref> نوری، میرزاحسین، نجم الثاقب، انتشارات مسجد مقدس جمکران، قم، 1375، صص 15 ـ 22</ref> این کتاب که به زبان فارسی نوشته شده است، توسط انتشارات مسجد مقدس جمکران چاپ شده است. | ||
3ـ | 3ـ کشف الأستار عن وجه الغائب عن الأبصار | ||
آن چه انگیزه مؤلف را بر تألیف این کتاب برانگیخته است، قصیده ای است که توسط یکی از مخالفین سروده شده و در آن مسأله غیبت و طول عمر آن حضرت زیر سؤال برده شده است. محدث نوری چنان که خود در مقدمه مینویسد، این کتاب را برای پاسخ دادن به شبهات آن قصیده به نگارش درآورده است. | آن چه انگیزه مؤلف را بر تألیف این کتاب برانگیخته است، قصیده ای است که توسط یکی از مخالفین سروده شده و در آن مسأله غیبت و طول عمر آن حضرت زیر سؤال برده شده است. محدث نوری چنان که خود در مقدمه مینویسد، این کتاب را برای پاسخ دادن به شبهات آن قصیده به نگارش درآورده است. | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
فصل اول این کتاب در مورد اختلاف در ولادت [[حضرت مهدی]] (عجل الله فرجه) و ذکر نام کسانی از [[اهل سنت]] است که با دیدگاه [[امامیه]] و در مورد امامت آن حضرت موافق هستند. وی در این فصل از 40 نفر از بزرگان اهل سنت نام می برد، فصل دوم به بررسی و پاسخ دادن به شبهات موجود در آن قصیده اختصاص یافته مانند این که انتشار ظلم در زمین شرط ظهور حضرت مهدی (عجل الله فرجه) است و چون هم اکنون زمین پر از ظلم و ستم شده است، پس اگر ایشان موجود بو می بایست ظهور میکرد. | فصل اول این کتاب در مورد اختلاف در ولادت [[حضرت مهدی]] (عجل الله فرجه) و ذکر نام کسانی از [[اهل سنت]] است که با دیدگاه [[امامیه]] و در مورد امامت آن حضرت موافق هستند. وی در این فصل از 40 نفر از بزرگان اهل سنت نام می برد، فصل دوم به بررسی و پاسخ دادن به شبهات موجود در آن قصیده اختصاص یافته مانند این که انتشار ظلم در زمین شرط ظهور حضرت مهدی (عجل الله فرجه) است و چون هم اکنون زمین پر از ظلم و ستم شده است، پس اگر ایشان موجود بو می بایست ظهور میکرد. | ||
محدث نوری در خاتمه این کتاب نیز در مورد سرداب غیبت، احادیث در مورد خروج حضرت مهدی (عجل الله فرجه) حیات آن حضرت و ... بحث کرده است. مرحوم شیخ محمدحسین آن کاشف الغطا و نیز محتوای کتاب را به صورت قصیده ای به نظم کشیده و همراه کتاب چاپ شده است.[23] | محدث نوری در خاتمه این کتاب نیز در مورد سرداب غیبت، احادیث در مورد خروج حضرت مهدی (عجل الله فرجه) حیات آن حضرت و ... بحث کرده است. مرحوم شیخ محمدحسین آن کاشف الغطا و نیز محتوای کتاب را به صورت قصیده ای به نظم کشیده و همراه کتاب چاپ شده است. [23] | ||
4ـ | 4ـ نفس الرحمان فی فضائل سلمان (رض) | ||
این کتاب از یک مقدمه، 16 باب و یک خاتمه تشکیل یافته است. مقدمه کتاب به بررسی، نام، لقب، نسب، کینه و ... جناب [[سلمان (رض)]] پرداخته و متن اصلی شامل موضوعاتی چون احوال سلمان قبل از تشرف به اسلام، مقام او نزد خدا و رسولش ائمه طاهرین (ع)، مقام سلمان نزد [[اهل بیت (ع)]] با توجه به حدیث شریف «سلمان منّا اهل البیت»، آیاتی که درمورد وی و اقران او نازل شده، در مورد علم و حکمت او، اخبار غیبی که از ناحیه ایشان صادر شده، علم او به اسم اعظم الهی، برخی فضایل و کراماتی که از او صادر شده، ذکر زیارت نامه ایشان و ... است. | این کتاب از یک مقدمه، 16 باب و یک خاتمه تشکیل یافته است. مقدمه کتاب به بررسی، نام، لقب، نسب، کینه و ... جناب [[سلمان (رض)]] پرداخته و متن اصلی شامل موضوعاتی چون احوال سلمان قبل از تشرف به اسلام، مقام او نزد خدا و رسولش ائمه طاهرین (ع)، مقام سلمان نزد [[اهل بیت (ع)]] با توجه به حدیث شریف «سلمان منّا اهل البیت»، آیاتی که درمورد وی و اقران او نازل شده، در مورد علم و حکمت او، اخبار غیبی که از ناحیه ایشان صادر شده، علم او به اسم اعظم الهی، برخی فضایل و کراماتی که از او صادر شده، ذکر زیارت نامه ایشان و ... است. | ||
خط ۱۵۰: | خط ۱۵۰: | ||
البته بسیاری از علمای شیعه با این دیدگاه به مخالفت برخاستند و معتقد بودند که هیچ کم و زیادی در جمع آوری قرآن کریم رخ نداده است. نخستین کتابی که در ردّ «فصل الخطاب» تألیف شد، کتاب «کشف الارتیاب عن تحریف الکتاب» بود که توسط شیخ محمود طهرانی (ره) نگاشته شد. زمانی که محدث نوری از محتوای این کتاب آگاه شد، کتابی به زبان فارسی در جواب به شبهات «کشف الإرتیاب» نگاشت و نام آن را «الردّ علی کشف الإرتیاب» نهاد. و او همواره میگفت: راضی نیستم از کسی که «فصل الخطاب» را مطالعه کند امّا این رساله را رها نماید. چرا که وی در ابتدای این رساله که در پاسخ بر کشف الإرتیاب تألیف کرده بود، اظهار داشته که در لفظ «تحریف» مغالطه شده است و منظور من از «تحریف» تغییر و تبدیل نبوده بلکه تنها مرادم، انداختن بعضی از آیات در کتاب نازل شده بوده است و گرنه قرآنی که الآن نزد همگان موجود است با قرآنی که در عصر عثمان جمع آوری شد، هیچ زیاده و نقصانی شامل حالش نشده است. وی میگفت شایسته بود نام کتابم را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» می نهادم. و آن چه که مردم از این کتاب برداشت کردهاند، هرگز منظور من نبوده است. <ref> طهرانی، شیخ آغا بزرگ، الذریعة، همان، ج 16، صص 231 ـ 232</ref> | البته بسیاری از علمای شیعه با این دیدگاه به مخالفت برخاستند و معتقد بودند که هیچ کم و زیادی در جمع آوری قرآن کریم رخ نداده است. نخستین کتابی که در ردّ «فصل الخطاب» تألیف شد، کتاب «کشف الارتیاب عن تحریف الکتاب» بود که توسط شیخ محمود طهرانی (ره) نگاشته شد. زمانی که محدث نوری از محتوای این کتاب آگاه شد، کتابی به زبان فارسی در جواب به شبهات «کشف الإرتیاب» نگاشت و نام آن را «الردّ علی کشف الإرتیاب» نهاد. و او همواره میگفت: راضی نیستم از کسی که «فصل الخطاب» را مطالعه کند امّا این رساله را رها نماید. چرا که وی در ابتدای این رساله که در پاسخ بر کشف الإرتیاب تألیف کرده بود، اظهار داشته که در لفظ «تحریف» مغالطه شده است و منظور من از «تحریف» تغییر و تبدیل نبوده بلکه تنها مرادم، انداختن بعضی از آیات در کتاب نازل شده بوده است و گرنه قرآنی که الآن نزد همگان موجود است با قرآنی که در عصر عثمان جمع آوری شد، هیچ زیاده و نقصانی شامل حالش نشده است. وی میگفت شایسته بود نام کتابم را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» می نهادم. و آن چه که مردم از این کتاب برداشت کردهاند، هرگز منظور من نبوده است. <ref> طهرانی، شیخ آغا بزرگ، الذریعة، همان، ج 16، صص 231 ـ 232</ref> | ||
کتابهای زیادی در ردّ کتاب محدث نوری یعنی «فصل الخطاب» نوشته شد و تقریباً تمام عالمان شیعی با این نظریه مخالفت کردند. اما به هر حال شد آن چه نباید می | کتابهای زیادی در ردّ کتاب محدث نوری یعنی «فصل الخطاب» نوشته شد و تقریباً تمام عالمان شیعی با این نظریه مخالفت کردند. اما به هر حال شد آن چه نباید می شد، صورت گرفت و مغرضین با استفاده از این کتاب شبهات زیادی را مورد توجه مکتب تشیع نمودند و این امر باعث شد بسیاری از اهل سنت تصور کنند که شیعه قائل به تحریف قرآن است و قرآنی جدا از قرآن آنان دارد. | ||
7ـ سایر تألیفات | 7ـ سایر تألیفات | ||
خط ۲۱۱: | خط ۲۱۱: | ||
=منبع= | =منبع= | ||
[http://intjz.net/maqalat/sh-Mohades%20Noori.html بر گرفته از سایت محدث نوری - محدّث نوری (ره)] | [http://intjz.net/maqalat/sh-Mohades%20Noori.html بر گرفته از سایت محدث نوری - محدّث نوری (ره)] | ||
[[رده:محدثان شیعه]] | [[رده:محدثان شیعه]] | ||
[[رده:رجالیان شیعه]] | [[رده:رجالیان شیعه]] | ||
[[رده:مراجع تقلید]] | [[رده:مراجع تقلید]] |