پرش به محتوا

فاطمه بنت موسی بن جعفر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
جز (تمیزکاری)
خط ۸: خط ۸:
|-
|-
|القاب
|القاب
|معصومه • کریمه اهل بیت،طاهره • حمیده • بَرَّه(نیکوکار) • رشیده • تقیه • نقیه • رضیه • مرضیه • سیده • اُخت الرضا
|معصومه • کریمه اهل بیت، طاهره • حمیده • بَرَّه(نیکوکار) • رشیده • تقیه • نقیه • رضیه • مرضیه • سیده • اُخت الرضا
|-
|-
|نام پدر
|نام پدر
خط ۴۲: خط ۴۲:
'''حضرت معصومه(س)''' دختری ممتاز در خاندان [[عصمت]] و طهارت بود. [[شیعیان]] فاطمه معصومه(س) را بسیار بزرگ می دارند و برای [[زیارت]] ایشان در [[قم]] اهمیت بسیاری قائل هستند. در روایاتی که درباره حضرت معصومه(س) نقل می‌کنند از [[شفاعت]] وی برای [[شیعیان]] سخن گفته شده و [[بهشت]] را پاداش زیارت او دانسته‌اند.
'''حضرت معصومه(س)''' دختری ممتاز در خاندان [[عصمت]] و طهارت بود. [[شیعیان]] فاطمه معصومه(س) را بسیار بزرگ می دارند و برای [[زیارت]] ایشان در [[قم]] اهمیت بسیاری قائل هستند. در روایاتی که درباره حضرت معصومه(س) نقل می‌کنند از [[شفاعت]] وی برای [[شیعیان]] سخن گفته شده و [[بهشت]] را پاداش زیارت او دانسته‌اند.


پدرش امام هفتم شیعیان حضرت [[امام کاظم|موسی بن جعفر (ع)]] و مادرش حضرت نجمه بود که به علت پاکی و طهارت نفس به او طاهره می‌گفتند.حضرت معصومه در 28 سالگی و در روز دوازدهم ربیع الثانی سال 201 هجری قمری در قم به [[شهادت]] رسید که امروز بارگاه ملکوتی و مرقد مطهرش همچون خورشیدی در قلب شهرستان قم می درخشد و همواره فیض بخش و نورافشان دلها و جانهای تشنه معارف حقانی است.
پدرش امام هفتم شیعیان حضرت [[امام کاظم|موسی بن جعفر (ع)]] و مادرش حضرت نجمه بود که به علت پاکی و طهارت نفس به او طاهره می‌گفتند. حضرت معصومه در 28 سالگی و در روز دوازدهم ربیع الثانی سال 201 هجری قمری در قم به [[شهادت]] رسید که امروز بارگاه ملکوتی و مرقد مطهرش همچون خورشیدی در قلب شهرستان قم می درخشد و همواره فیض بخش و نورافشان دلها و جانهای تشنه معارف حقانی است.


آن حضرت در واقع بتول دوم و جلوه ای از وجود [[حضرت زهرا (س)]] بود.در طهارت نفس امتیازی خاص و بسیار والا داشت که امام هشتم برادر تنی آن حضرت او را (که نامش فاطمه بود) معصومه خواند.فرمود: «من زار المعصومة بقم کمن زارنی»: (کسی که حضرت معصومه (س) را در قم زیارت کند مانند آن است که مرا زیارت کرده است).
آن حضرت در واقع بتول دوم و جلوه ای از وجود [[حضرت زهرا (س)]] بود. در طهارت نفس امتیازی خاص و بسیار والا داشت که امام هشتم برادر تنی آن حضرت او را (که نامش فاطمه بود) معصومه خواند. فرمود: «من زار المعصومة بقم کمن زارنی»: (کسی که حضرت معصومه (س) را در قم زیارت کند مانند آن است که مرا زیارت کرده است).


مقام علم و عرفان او در مرحله ای است که در فرازی از زیارتنامه غیر معروف او چنین می خوانیم: «السلام علیک یا فاطمه بنت موسی بن جعفر و حجته و امینه» ‍: (سلام بر تو ای فاطمه دختر موسی بن جعفر و حجت و امین از جانب موسی بن جعفر).و باز می خوانیم: <big>السلام علیک ایتها الطاهرة الحمیدة البرة الرشیدة التقیة الرضیة المرضیة</big>: (سلام بر تو ای بانو پسندیده نیک سرشت، ای بانوی رشد یافته، پاک طینت، پاک روش، شایسته و پسندیده).بدین لحاظ و مقامات عالی معنوی آن بانوست که [[امام علی بن موسی الرضا|حضرت رضا (س)]] در فرازی از زیارتنامه معروفش به ما آموخته که در کنار مرقدش خطاب به او بگوییم: <big>یا فاطمه اشفعی لی فی الجنة فان لک عندالله شانا من الشان</big>.
مقام علم و عرفان او در مرحله ای است که در فرازی از زیارتنامه غیر معروف او چنین می خوانیم: «السلام علیک یا فاطمه بنت موسی بن جعفر و حجته و امینه» ‍: (سلام بر تو ای فاطمه دختر موسی بن جعفر و حجت و امین از جانب موسی بن جعفر). و باز می خوانیم: <big>السلام علیک ایتها الطاهرة الحمیدة البرة الرشیدة التقیة الرضیة المرضیة</big>: (سلام بر تو ای بانو پسندیده نیک سرشت، ای بانوی رشد یافته، پاک طینت، پاک روش، شایسته و پسندیده). بدین لحاظ و مقامات عالی معنوی آن بانوست که [[امام علی بن موسی الرضا|حضرت رضا (س)]] در فرازی از زیارتنامه معروفش به ما آموخته که در کنار مرقدش خطاب به او بگوییم: <big>یا فاطمه اشفعی لی فی الجنة فان لک عندالله شانا من الشان</big>.


=زندگی‌نامه=
=زندگی‌نامه=
خط ۵۶: خط ۵۶:
در این سال‎ها محل رشد آن حضرت خاندانی بود که او را با دریایی از علم و معرفت رو به رو ساخت. ولی بیش از ده بهار از عمر شریفش نگذشته بود که پدر بزرگوارش با زهر جفا در زندان [[هارون]] به [[شهادت]] رسید و دریایی از غم و اندوه بر قلب شریفش فرو ریخت که در این ایام غم و تنهایی، تنها مایه تسلی او برادرش امام رضا(ع) بود که ناگهان [[مأمون]] وجود اقدس [[امام هشتم]] را از کانون خانواده جدا نمود و به اجبار به [[خراسان]] جلب کرد و به اقامت اجباری در خراسان وادار نمود. حضرت معصومه (س) دوری یک ساله فراق برادر را تحمل کرد. <ref> زندگی‌نامه حضرت معصومه(س)، مختار اصلانی</ref>
در این سال‎ها محل رشد آن حضرت خاندانی بود که او را با دریایی از علم و معرفت رو به رو ساخت. ولی بیش از ده بهار از عمر شریفش نگذشته بود که پدر بزرگوارش با زهر جفا در زندان [[هارون]] به [[شهادت]] رسید و دریایی از غم و اندوه بر قلب شریفش فرو ریخت که در این ایام غم و تنهایی، تنها مایه تسلی او برادرش امام رضا(ع) بود که ناگهان [[مأمون]] وجود اقدس [[امام هشتم]] را از کانون خانواده جدا نمود و به اجبار به [[خراسان]] جلب کرد و به اقامت اجباری در خراسان وادار نمود. حضرت معصومه (س) دوری یک ساله فراق برادر را تحمل کرد. <ref> زندگی‌نامه حضرت معصومه(س)، مختار اصلانی</ref>


ایشان در سال ۲۰۱ هـ.ق یک سال پس از ورود امام رضا (س) به مرو، برای دیدار برادر به قصد [[مرو]] بیرون آمد. اما در بین راه و در شهر ساوه بیمار شد.<ref>به باور برخی محققان، حضرت معصومه(س) در ساوه مسموم و شهید شده است</ref> سپس پرسید بین ساوه و قم چقدر مسافت است؟ گفتند: ده فرسخ. خدمتکار خود را فرمود تا او را برداشته و به قم آورد و در خانه [[موسی بن جعفر خزرج بن سعد اشعری]] فرود آمدند.
ایشان در سال ۲۰۱ هـ. ق یک سال پس از ورود امام رضا (س) به مرو، برای دیدار برادر به قصد [[مرو]] بیرون آمد. اما در بین راه و در شهر ساوه بیمار شد.<ref>به باور برخی محققان، حضرت معصومه(س) در ساوه مسموم و شهید شده است</ref> سپس پرسید بین ساوه و قم چقدر مسافت است؟ گفتند: ده فرسخ. خدمتکار خود را فرمود تا او را برداشته و به قم آورد و در خانه [[موسی بن جعفر خزرج بن سعد اشعری]] فرود آمدند.


به روایت دیگر و به نوشته حسن بن محمد بن حسن قمی در «تاریخ قم» به روایت صحیح چون شبانگاه خبر به آل سعد رسید، موسی بن خزرج به نمایندگی آنان در همان شب از قم به قصد ساوه بیرون آمد تا ایشان را به قم دعوت کند. پس از دیدار حضرت و پذیرفتن دعوت وی، خود افسار شتر ایشان را گرفت و به سمت قم و به منزل خویش آورد. حضرت پس از هفده روز اقامت در خانه موسی بن خزرج و در حال بیماری درگذشت. پیکر مطهرش پس از اقامه [[نماز]] توسط موسی بن خزرج، در باغ «بابلان» (مکان فعلی) مدفون گردید.
به روایت دیگر و به نوشته حسن بن محمد بن حسن قمی در «تاریخ قم» به روایت صحیح چون شبانگاه خبر به آل سعد رسید، موسی بن خزرج به نمایندگی آنان در همان شب از قم به قصد ساوه بیرون آمد تا ایشان را به قم دعوت کند. پس از دیدار حضرت و پذیرفتن دعوت وی، خود افسار شتر ایشان را گرفت و به سمت قم و به منزل خویش آورد. حضرت پس از هفده روز اقامت در خانه موسی بن خزرج و در حال بیماری درگذشت. پیکر مطهرش پس از اقامه [[نماز]] توسط موسی بن خزرج، در باغ «بابلان» (مکان فعلی) مدفون گردید.
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
البته برخی از پژوهشگران تعداد افراد این کاروان را حدود 400 نفر نوشته‌اند و قائلند 23 نفر از آنان در ساوه کشته شدند. <ref>محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت معصومه فاطمه دوم، قم، علامه 1375، چاپ اول، ص 118</ref> پس از آنکه حضرت معصومه و همراهیان ایشان به ساوه رسیدند، مأموران حکومتی با آنها درگیر شدند و بسیاری از افراد این قافله را به شهادت رساندند. در همین زمان حضرت معصومه بیمار شد. از خادمش پرسید: از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟ خادم عرض کرد: 10 فرسخ. حضرت فرمود: مرا از اینجا به قم منتقل کن. در همین زمان موسی بن خررج که از بزرگان آل سعد و از شیعیان قم بود به خدمت حضرت معصومه مشرف شد و زمام ناقه او را گرفت و به سرای خویش فرود آورد. <ref>قمی، حسن بن محمد؛ پیشین، ص 213</ref>
البته برخی از پژوهشگران تعداد افراد این کاروان را حدود 400 نفر نوشته‌اند و قائلند 23 نفر از آنان در ساوه کشته شدند. <ref>محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت معصومه فاطمه دوم، قم، علامه 1375، چاپ اول، ص 118</ref> پس از آنکه حضرت معصومه و همراهیان ایشان به ساوه رسیدند، مأموران حکومتی با آنها درگیر شدند و بسیاری از افراد این قافله را به شهادت رساندند. در همین زمان حضرت معصومه بیمار شد. از خادمش پرسید: از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟ خادم عرض کرد: 10 فرسخ. حضرت فرمود: مرا از اینجا به قم منتقل کن. در همین زمان موسی بن خررج که از بزرگان آل سعد و از شیعیان قم بود به خدمت حضرت معصومه مشرف شد و زمام ناقه او را گرفت و به سرای خویش فرود آورد. <ref>قمی، حسن بن محمد؛ پیشین، ص 213</ref>


==علّت بیماری==
== علّت بیماری ==


برخی از محققان معتقدند که حضرت معصومه (س) در ساوه مسموم شد و سپس با حالت بیماری وارد قم شد. و پس از مدت کوتاهی به شهادت رسید. <ref>عاملی، جعفرمرتضی؛ پیشین، ص 428</ref> محمدی اشتهاردی می‌نویسد:
برخی از محققان معتقدند که حضرت معصومه (س) در ساوه مسموم شد و سپس با حالت بیماری وارد قم شد. و پس از مدت کوتاهی به شهادت رسید. <ref>عاملی، جعفرمرتضی؛ پیشین، ص 428</ref> محمدی اشتهاردی می‌نویسد:
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
«مطابق نقل بعضی مسموم نمودن حضرت توسط زنی در ساوه انجام شد». <ref>محمدی اشتهاردی، پیشین، ص 123 به نقل از وسیله المعصومین، ص 68</ref>
«مطابق نقل بعضی مسموم نمودن حضرت توسط زنی در ساوه انجام شد». <ref>محمدی اشتهاردی، پیشین، ص 123 به نقل از وسیله المعصومین، ص 68</ref>


==عده‌ای نیز قائلند==
== عده‌ای نیز قائلند ==


«وقتی حضرت معصومه بدن‌های پاره پاره برادران و برادر زادگان خویش را که 23 نفر بودند را دید، به شدت غمگین گشت و در اثر آن بیمار شد».
«وقتی حضرت معصومه بدن‌های پاره پاره برادران و برادر زادگان خویش را که 23 نفر بودند را دید، به شدت غمگین گشت و در اثر آن بیمار شد».
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
پس از ورود حضرت معصومه (س) به قم در روز 23 ماه ربیع الاول، <ref>محمدی اشتهاردی، پیشین، ص 123 به نقل از وسیله المعصومین، ص 68</ref> آن حضرت 17 <ref>قمی، حسن بن محمد بن حسین؛ پیشین، ص 213</ref> یا 19 <ref>مجلسی، محدباقر؛ بحارالانوار، تهران، مکتب الاسلامیه، بی‌تا، ج60، ص 219</ref> روز ساکن منزل موسی بن خررج بود. و در این مدت با حالت بیماری مشغول عبادت و راز و نیاز با خداوند بود.
پس از ورود حضرت معصومه (س) به قم در روز 23 ماه ربیع الاول، <ref>محمدی اشتهاردی، پیشین، ص 123 به نقل از وسیله المعصومین، ص 68</ref> آن حضرت 17 <ref>قمی، حسن بن محمد بن حسین؛ پیشین، ص 213</ref> یا 19 <ref>مجلسی، محدباقر؛ بحارالانوار، تهران، مکتب الاسلامیه، بی‌تا، ج60، ص 219</ref> روز ساکن منزل موسی بن خررج بود. و در این مدت با حالت بیماری مشغول عبادت و راز و نیاز با خداوند بود.


==زمان رحلت==
== زمان رحلت ==


قول مشهور این است که حضرت معصومه پس از آنکه در 23 ماه‌[[ربیع‌الاول]] وارد قم شدند، 17 روز بیشتر زنده نبودند. بنابراین رحلت آن حضرت باید دهم ماه ربیع الثانی صورت گرفته باشد. علی اکبر مهدی‌پور می‌نویسند:
قول مشهور این است که حضرت معصومه پس از آنکه در 23 ماه‌[[ربیع‌الاول]] وارد قم شدند، 17 روز بیشتر زنده نبودند. بنابراین رحلت آن حضرت باید دهم ماه ربیع الثانی صورت گرفته باشد. علی اکبر مهدی‌پور می‌نویسند:
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
برخی از محققان نیز دوازدهم ربیع الثانی <ref>منصوری، مهدی؛ حیات الست، قم، صحفی، 1339، ص 8</ref> را به عنوان روز رحلت ذکر کرده‌اند. [[محمدی اشتهاردی]] می‌نویسد:
برخی از محققان نیز دوازدهم ربیع الثانی <ref>منصوری، مهدی؛ حیات الست، قم، صحفی، 1339، ص 8</ref> را به عنوان روز رحلت ذکر کرده‌اند. [[محمدی اشتهاردی]] می‌نویسد:


«همانگونه که برخی از بزرگان گفته‌اند، انصاف این است که برای جمع کردن بین قول اول و دوم، برای بزرگداشت مقام آن بانوی بزرگوار سه روز 10، 11، و 12 ماه ربیع الثانی را به عنوان سوگواری معصومیه، مراسم برگزار شود». <ref>محمدی اشتهاردی، پیشین، ص 123 به نقل از وسیله المعصومین،ص 115-114</ref>
«همانگونه که برخی از بزرگان گفته‌اند، انصاف این است که برای جمع کردن بین قول اول و دوم، برای بزرگداشت مقام آن بانوی بزرگوار سه روز 10، 11، و 12 ماه ربیع الثانی را به عنوان سوگواری معصومیه، مراسم برگزار شود». <ref>محمدی اشتهاردی، پیشین، ص 123 به نقل از وسیله المعصومین، ص 115-114</ref>


پس از رحلت حضرت معصومه (س) زنان آل سعد بی‌بی فاطمه معصومه را [[غسل]] دادند و [[کفن]] کردند. <ref> فیض، عباس؛ گنجینه آثار قم، مهر، 1349، ج1، ص 390</ref> سپس جسم مطهر آن حضرت به باغ موسی بن خررج (محل فعلی حرم مطهر ایشان) برده شد. در آن هنگام میان [[اشعریان]] (آل سعد) بر سر اینکه چه کسی شایستگی دفن آن بدن مقدس را دارد اختلاف روی دارد... ناگهان دو سوار نقابدار از طرف رودخانه قم به پیش آمدند و وقتی نزدیک بدن مطهر رسیدند از اسب پیاده شدند. نخست بر آن [[نماز]] گزاردند و سپس وارد سردابی که برای تدفین وی مهیا شده بود، شدند و به کمک یکدیگر او را به خاک سپردند. و بدون اینکه با کسی سخن بگویند آن محل را ترک کردند. کسی نفهمید آنان چه کسانی بودند. <ref>قمی، حسن بن محمد، پیشین، ص 214-213 با اندکی تفاوت</ref>
پس از رحلت حضرت معصومه (س) زنان آل سعد بی‌بی فاطمه معصومه را [[غسل]] دادند و [[کفن]] کردند. <ref> فیض، عباس؛ گنجینه آثار قم، مهر، 1349، ج1، ص 390</ref> سپس جسم مطهر آن حضرت به باغ موسی بن خررج (محل فعلی حرم مطهر ایشان) برده شد. در آن هنگام میان [[اشعریان]] (آل سعد) بر سر اینکه چه کسی شایستگی دفن آن بدن مقدس را دارد اختلاف روی دارد... ناگهان دو سوار نقابدار از طرف رودخانه قم به پیش آمدند و وقتی نزدیک بدن مطهر رسیدند از اسب پیاده شدند. نخست بر آن [[نماز]] گزاردند و سپس وارد سردابی که برای تدفین وی مهیا شده بود، شدند و به کمک یکدیگر او را به خاک سپردند. و بدون اینکه با کسی سخن بگویند آن محل را ترک کردند. کسی نفهمید آنان چه کسانی بودند. <ref>قمی، حسن بن محمد، پیشین، ص 214-213 با اندکی تفاوت</ref>
۴٬۹۳۳

ویرایش