۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|3}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
و شخصی از موسی ابن جعفر (ع) پرسید از چه چیز خمس باید داده شود؟ فرمود: «فی کُلِّ ما اَفادَ النّاسُ مِنْ قَلیلٍ اَوْ کَثیرٍ؛ <ref> وسائل، ج 6، باب 8، ص 350، ح 6</ref> در هر چیزی که مردم فائده برند کم باشد یا زیاد (باید خمس آن داده شود)». | و شخصی از موسی ابن جعفر (ع) پرسید از چه چیز خمس باید داده شود؟ فرمود: «فی کُلِّ ما اَفادَ النّاسُ مِنْ قَلیلٍ اَوْ کَثیرٍ؛ <ref> وسائل، ج 6، باب 8، ص 350، ح 6</ref> در هر چیزی که مردم فائده برند کم باشد یا زیاد (باید خمس آن داده شود)». | ||
با در نظر گرفتن روش رسول اکرم و امامان معصوم (ع) که خمس را از امور دیگری غیر از غنیمتهای جنگی نیز میگرفتهاند و موارد فراوانی که نقل شده رسول اکرم (ص) به دادن خمس امر میکرد از جمله آن حضرت به طایفه بنی قیس نوشت: «فَاَنتُم اِنْ اَقَمْتُمُ الصَّلوهَ و آتَیتُم الزَّکوهَ و اَعطَیتُم سهمَ اللهِ و الصفِی فَاَنتُمْ آمِنونَ؛ <ref> اسدالغابه، ج 1، ص 328</ref> اگر شما [[نماز]] را به پا دارید و [[زکات]]<ref>ر.ک:مقاله زکات</ref> و خمس بدهید درامانید». | با در نظر گرفتن روش رسول اکرم و امامان معصوم (ع) که خمس را از امور دیگری غیر از غنیمتهای جنگی نیز میگرفتهاند و موارد فراوانی که نقل شده رسول اکرم (ص) به دادن خمس امر میکرد از جمله آن حضرت به طایفه بنی قیس نوشت: «فَاَنتُم اِنْ اَقَمْتُمُ الصَّلوهَ و آتَیتُم الزَّکوهَ و اَعطَیتُم سهمَ اللهِ و الصفِی فَاَنتُمْ آمِنونَ؛ <ref> اسدالغابه، ج 1، ص 328</ref> اگر شما [[نماز]] را به پا دارید و [[زکات]]<ref>ر. ک:مقاله زکات</ref> و خمس بدهید درامانید». | ||
و آن حضرت همچنان که افرادی را برای جمعآوری زکات میفرستاد برای گرفتن خمس نیز مأمورینی را اعزام میفرمود: چنان که [[علی (ع)]] را به [[یمن]] اعزام داشت و دستور داد خمس را از آنها بگیرد. <ref> بحارالانوار، ج 21، ص 360</ref> و مردی از بنیاسد را نیز مأمور گرفتن خمس کرد. <ref> تفسیر عیاشی، ج 2، ص 93</ref> لذا جای تردید باقی نمیماند که مقصود از آیه خمس لزوم خمس در موارد دیگری از سود علاوه بر غنائم جنگی نیز خواهد بود و با توجه به آن چه ذکر شد و بسیاری از مدارک و روایات دیگر علمای شیعه فتوا دادهاند که آیه مزبور شامل سودهای دیگری نیز میشود و علاوه بر لزوم دادن خمس غنیمتهای جنگی در شش مورد دیگر (که بعداً بیان میشود) نیز دادن خمس را واجب دانستهاند. | و آن حضرت همچنان که افرادی را برای جمعآوری زکات میفرستاد برای گرفتن خمس نیز مأمورینی را اعزام میفرمود: چنان که [[علی (ع)]] را به [[یمن]] اعزام داشت و دستور داد خمس را از آنها بگیرد. <ref> بحارالانوار، ج 21، ص 360</ref> و مردی از بنیاسد را نیز مأمور گرفتن خمس کرد. <ref> تفسیر عیاشی، ج 2، ص 93</ref> لذا جای تردید باقی نمیماند که مقصود از آیه خمس لزوم خمس در موارد دیگری از سود علاوه بر غنائم جنگی نیز خواهد بود و با توجه به آن چه ذکر شد و بسیاری از مدارک و روایات دیگر علمای شیعه فتوا دادهاند که آیه مزبور شامل سودهای دیگری نیز میشود و علاوه بر لزوم دادن خمس غنیمتهای جنگی در شش مورد دیگر (که بعداً بیان میشود) نیز دادن خمس را واجب دانستهاند. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
=خمس در روایات= | =خمس در روایات= | ||
#[[امام رضا (ع)]] مىفرماید: هیچ مالى حلال نمى گردد مگر از طریقى که خداوند آن را حلال کرده است؛ خمس، پشتوانه ما براى تقویت دین ما و اداره زندگى ما و کمک به دوستان ما است. با خمس، آبروى خود را از کسانى که از قدرتشان بیم داریم، حفظ مى کنیم. پس خمس را از ما دریغ ندارید و خود را از دعاى ما محروم نکنید. <ref> وسائل الشیعه، ج 6، ص 375</ref> | # [[امام رضا (ع)]] مىفرماید: هیچ مالى حلال نمى گردد مگر از طریقى که خداوند آن را حلال کرده است؛ خمس، پشتوانه ما براى تقویت دین ما و اداره زندگى ما و کمک به دوستان ما است. با خمس، آبروى خود را از کسانى که از قدرتشان بیم داریم، حفظ مى کنیم. پس خمس را از ما دریغ ندارید و خود را از دعاى ما محروم نکنید. <ref> وسائل الشیعه، ج 6، ص 375</ref> | ||
# | # | ||
#قالَالباقِر: «لایحلُّ لاَحدٍ ان یَشْتَرِیَ منَ الخُمسِ شَیْئاً حَتّی یَصِلَ الَینا حَقَّنا؛ <ref> وسائل، ج 6، ص 337، ح 4</ref> ابوبصیر میگوید: [[امام باقر(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام باقر (ع)</ref> فرمود: برای هیچ کس حلال نیست که چیزی از خمس (مالی که خمس آن داده نشده) بخرد تا این که حق ما را به ما برساند. | # قالَالباقِر: «لایحلُّ لاَحدٍ ان یَشْتَرِیَ منَ الخُمسِ شَیْئاً حَتّی یَصِلَ الَینا حَقَّنا؛ <ref> وسائل، ج 6، ص 337، ح 4</ref> ابوبصیر میگوید: [[امام باقر(ع)]]<ref>ر. ک:مقاله امام باقر (ع)</ref> فرمود: برای هیچ کس حلال نیست که چیزی از خمس (مالی که خمس آن داده نشده) بخرد تا این که حق ما را به ما برساند. | ||
# | # | ||
#در کافى بسند خود از على بن ابراهیم از پدرش از ابن ابى عمیر از حسین بن عثمان از سماعه روایت کرده که گفت: از امام ابى الحسن (ع) از مساله خمس سؤال کردم، حضرت فرمود: خمس در هر فائده اى که مردم مى برند چه کم و چه زیاد واجب است . <ref>کافى، ج 1، ص 545</ref> | # در کافى بسند خود از على بن ابراهیم از پدرش از ابن ابى عمیر از حسین بن عثمان از سماعه روایت کرده که گفت: از امام ابى الحسن (ع) از مساله خمس سؤال کردم، حضرت فرمود: خمس در هر فائده اى که مردم مى برند چه کم و چه زیاد واجب است. <ref>کافى، ج 1، ص 545</ref> | ||
# | # | ||
#[[امام صادق (ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام صادق (ع)</ref> میفرماید: به راستی خداوندی که خدائی جز او نیست چون زکات را برای ما حرام کرده خمس را برای ما قرار داده است پس زکات را بر ما حرام کرده و خمس را برای ما (دادن خمس به ما) واجب کرده است و کرامت برای ما حلال است. <ref> وسائل، ج 6، ص 337، ح 2</ref> | # [[امام صادق (ع)]]<ref>ر. ک:مقاله امام صادق (ع)</ref> میفرماید: به راستی خداوندی که خدائی جز او نیست چون زکات را برای ما حرام کرده خمس را برای ما قرار داده است پس زکات را بر ما حرام کرده و خمس را برای ما (دادن خمس به ما) واجب کرده است و کرامت برای ما حلال است. <ref> وسائل، ج 6، ص 337، ح 2</ref> | ||
# | # | ||
#ابوبصیر میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: کوچکترین چیزی که بنده را داخل آتش میکند چیست؟ فرمود: این است که کسی یک درهم مال یتیم را بخورد و ما یتیم هستیم. <ref> وسائل، ج 6، ص 337، ح 1</ref> | # ابوبصیر میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: کوچکترین چیزی که بنده را داخل آتش میکند چیست؟ فرمود: این است که کسی یک درهم مال یتیم را بخورد و ما یتیم هستیم. <ref> وسائل، ج 6، ص 337، ح 1</ref> | ||
# | # | ||
#امام زمان (ع) در نامهای که برای محمد ابن عثمان (دومین نایب خاص خود) فرستاد در آن نوشته بود به نام خداوند رحمن و رحیم لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم بر کسی که یک درهم بدون مجوز مال ما را بخورد. <ref>وسائل، ج 6، ص 337، ح 7</ref> | # امام زمان (ع) در نامهای که برای محمد ابن عثمان (دومین نایب خاص خود) فرستاد در آن نوشته بود به نام خداوند رحمن و رحیم لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم بر کسی که یک درهم بدون مجوز مال ما را بخورد. <ref>وسائل، ج 6، ص 337، ح 7</ref> | ||
# | # | ||
#در نامه دیگری که آن حضرت در پاسخ محمد بن عثمان فرستاد نوشت (و اما آنچه پرسیده بودی از عمل کسی که مالی از (خمس) مالهای ما در دست او است و آن را برای خود حلال دانسته و بدون دستور ما مانند مال خود در آن تصرف میکند. هر کس چنین کاری کند ملعون بوده و ما دشمن او هستیم چنان که [[پیغمبر (ص)]] فرمود هر کس چیزی از حق [[اهل بیت]]<ref>ر.ک:مقاله اهل بیت (ع)</ref> مرا حلال شمرد به زبان من و به زبان هر پیغمبر مستجاب الدعوه ملعون خواهد بود. پس هر کس به ما (در ندادن حق) ستم کند از جمله ستمگران به ما خواهد بود و لعنت خداوند بر او است که خداوند میفرماید لعنت خدا بر ستمگران. <ref> وسائل، ج 6، ص 376، ح 6</ref> | # در نامه دیگری که آن حضرت در پاسخ محمد بن عثمان فرستاد نوشت (و اما آنچه پرسیده بودی از عمل کسی که مالی از (خمس) مالهای ما در دست او است و آن را برای خود حلال دانسته و بدون دستور ما مانند مال خود در آن تصرف میکند. هر کس چنین کاری کند ملعون بوده و ما دشمن او هستیم چنان که [[پیغمبر (ص)]] فرمود هر کس چیزی از حق [[اهل بیت]]<ref>ر. ک:مقاله اهل بیت (ع)</ref> مرا حلال شمرد به زبان من و به زبان هر پیغمبر مستجاب الدعوه ملعون خواهد بود. پس هر کس به ما (در ندادن حق) ستم کند از جمله ستمگران به ما خواهد بود و لعنت خداوند بر او است که خداوند میفرماید لعنت خدا بر ستمگران. <ref> وسائل، ج 6، ص 376، ح 6</ref> | ||
# | # | ||
#محمد بن زید طبری میگوید: جمعی از مردم [[خراسان]] خدمت امام رضا (ع) رسیدند و از آن حضرت خواستند که خمس را برای آنها حلال کند آن حضرت فرمود: حلال نمیکنم شما به زبان خود را دوست خالص ما معرفی میکنید ولی حقی که خدا برای ما قرار داده و ما را برای آن قرار داده که آن خمس است از ما باز میدارید و سه بار فرمود نه برای هیچ یک از شما حلال نمیکنم. <ref>وسائل، ج 6، ص 376، ح 3</ref> | # محمد بن زید طبری میگوید: جمعی از مردم [[خراسان]] خدمت امام رضا (ع) رسیدند و از آن حضرت خواستند که خمس را برای آنها حلال کند آن حضرت فرمود: حلال نمیکنم شما به زبان خود را دوست خالص ما معرفی میکنید ولی حقی که خدا برای ما قرار داده و ما را برای آن قرار داده که آن خمس است از ما باز میدارید و سه بار فرمود نه برای هیچ یک از شما حلال نمیکنم. <ref>وسائل، ج 6، ص 376، ح 3</ref> | ||
# | # | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
[[احکام اسلامى]] بر اساس مصلحت ها و مفسده هایى است که در ذات موضوعات آن ها نهفته است و هیچ گاه این احکام بى حساب مقرر نگردیده است. حکمت و فلسفه بخش قابل ملاحظه اى از احکام اسلامى در آیات و روایات توضیح داده شده است؛ بخش دیگر آن را نیز عقل آدمى با کمک علم و تجربه در گذر زمان مى تواند دریابد. بنابراین وجوب خمس نیز براساس مصلحت یا مصلحت هایى است که در حقیقت آن موجود است. چنان که در برخى از روایات به آن اشاره شده است. | [[احکام اسلامى]] بر اساس مصلحت ها و مفسده هایى است که در ذات موضوعات آن ها نهفته است و هیچ گاه این احکام بى حساب مقرر نگردیده است. حکمت و فلسفه بخش قابل ملاحظه اى از احکام اسلامى در آیات و روایات توضیح داده شده است؛ بخش دیگر آن را نیز عقل آدمى با کمک علم و تجربه در گذر زمان مى تواند دریابد. بنابراین وجوب خمس نیز براساس مصلحت یا مصلحت هایى است که در حقیقت آن موجود است. چنان که در برخى از روایات به آن اشاره شده است. | ||
به عنوان نمونه امام صادق (ع) درباره علت دریافت خمس از مردم مى فرمود: «انّى لَاخُذُ مِنْ احَدِکُمُ الدِّرْهَمَ وَ انّى لَمِنْ اکْثَرِ اهْلِ الْمَدینَةِ مالًا، ما اریدُ بِذلِکَ الَّا انْ تُطَهَّرُوا؛ <ref>علل الشرایع، شیخ صدوق، ص 377-378</ref> من با این که از بیشتر اهل [[مدینه|مدینه]] داراترم، یک درهم (خمس ) را هم از شما مى گیرم و از این کار قصدى جز پاک شدن شما ندارم». | به عنوان نمونه امام صادق (ع) درباره علت دریافت خمس از مردم مى فرمود: «انّى لَاخُذُ مِنْ احَدِکُمُ الدِّرْهَمَ وَ انّى لَمِنْ اکْثَرِ اهْلِ الْمَدینَةِ مالًا، ما اریدُ بِذلِکَ الَّا انْ تُطَهَّرُوا؛ <ref>علل الشرایع، شیخ صدوق، ص 377-378</ref> من با این که از بیشتر اهل [[مدینه|مدینه]] داراترم، یک درهم (خمس) را هم از شما مى گیرم و از این کار قصدى جز پاک شدن شما ندارم». | ||
چنان که از حدیث شریف استفاده مى شود اهل بیت (ع) از نظر معیشت و گذران زندگى هیچ نیازى به کمک دیگران ندارند و فلسفه اصلى خمس، اداره حکومتى است که آن بزرگواران باید در رأس آن قرار گیرند و مردم را به سوى پاکى رهنمون شوند. بر همین اساس است که در بعضى از روایات از خمس به عنوان «حق امارت و حکومت» یاد شده است. | چنان که از حدیث شریف استفاده مى شود اهل بیت (ع) از نظر معیشت و گذران زندگى هیچ نیازى به کمک دیگران ندارند و فلسفه اصلى خمس، اداره حکومتى است که آن بزرگواران باید در رأس آن قرار گیرند و مردم را به سوى پاکى رهنمون شوند. بر همین اساس است که در بعضى از روایات از خمس به عنوان «حق امارت و حکومت» یاد شده است. | ||
[[حضرت على (ع)]] مىفرماید: آن چه خداى عالم از اسباب و راه هاى معیشت و زندگى مخلوقات در [[قرآن]] بیان فرموده پنج چیز است که عبارتند از: جهت امارت و حکومت، عمران و آبادانى، اجاره، تجارت و صدقات؛ اما جهت امارت و حکومت همان خمس است که خداوند تعالى درباره اش فرمود: «وَاعْلَمُوا انَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَىْ ءٍ فَانَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِى الْقُرْبى وَالْیَتامى وَالْمَساکینِ...؛ بدانید هر چیزى را که به غنیمت گرفتید خمس آن از آنِ خداوند، پیامبر، خویشاوندان پیامبر، یتیمان و مسکینان است». <ref>سوره انفال، آیه 41</ref> <ref> وسائل الشیعه، ج 6، ص 341</ref> | [[حضرت على (ع)]] مىفرماید: آن چه خداى عالم از اسباب و راه هاى معیشت و زندگى مخلوقات در [[قرآن]] بیان فرموده پنج چیز است که عبارتند از: جهت امارت و حکومت، عمران و آبادانى، اجاره، تجارت و صدقات؛ اما جهت امارت و حکومت همان خمس است که خداوند تعالى درباره اش فرمود: «وَاعْلَمُوا انَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَىْ ءٍ فَانَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِى الْقُرْبى وَالْیَتامى وَالْمَساکینِ... ؛ بدانید هر چیزى را که به غنیمت گرفتید خمس آن از آنِ خداوند، پیامبر، خویشاوندان پیامبر، یتیمان و مسکینان است». <ref>سوره انفال، آیه 41</ref> <ref> وسائل الشیعه، ج 6، ص 341</ref> | ||
با توجه به این حدیث شریف و آیه شریفه، خمس در درجه اول مال خداست <ref>مال خداست؛ یعنى حق خداوند است که خمس دهنده باید آن را در راه خداوند (فى سبیل الله) به مصرف برساند، منتها خداوند همین سهم خود را براى پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و خاندانش قرار داده و شخص موظف است خمس مال خود را به پیغمبر، امام معصوم علیهالسلام یا نایب او بپردازد.</ref> که در نظام حکومتى الهى در اختیار مقام رسالت و امامت قرار مى گیرد و در زمان غیبت به [[ولى فقیه|ولى فقیه]]، [[مجتهد جامع الشرایط|مجتهد جامع الشرایط]]، عالم بالله و امین بر حلال و حرام الهى سپرده مى شود تا در راه مصالح مسلمانان، توسعه و ترویج فرهنگ و معارف اسلامى، تبلیغات، ایجاد سازمانهاى دفاعى و غیره مصرف کند. از این رو، اداره شئون مقام [[ولایت|ولایت]]، [[امامت]] و رهبرى، تقویت مراکز دینى و اسلامى، تقویت بنیه اقتصادى [[حکومت اسلامى]]، تضمین استقلال آن، رفع محرومیت ها و نیازمندى هاى جامعه (به ویژه [[سادات]]) و... از آثار و برکات خمس خواهد بود. | با توجه به این حدیث شریف و آیه شریفه، خمس در درجه اول مال خداست <ref>مال خداست؛ یعنى حق خداوند است که خمس دهنده باید آن را در راه خداوند (فى سبیل الله) به مصرف برساند، منتها خداوند همین سهم خود را براى پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و خاندانش قرار داده و شخص موظف است خمس مال خود را به پیغمبر، امام معصوم علیهالسلام یا نایب او بپردازد.</ref> که در نظام حکومتى الهى در اختیار مقام رسالت و امامت قرار مى گیرد و در زمان غیبت به [[ولى فقیه|ولى فقیه]]، [[مجتهد جامع الشرایط|مجتهد جامع الشرایط]]، عالم بالله و امین بر حلال و حرام الهى سپرده مى شود تا در راه مصالح مسلمانان، توسعه و ترویج فرهنگ و معارف اسلامى، تبلیغات، ایجاد سازمانهاى دفاعى و غیره مصرف کند. از این رو، اداره شئون مقام [[ولایت|ولایت]]، [[امامت]] و رهبرى، تقویت مراکز دینى و اسلامى، تقویت بنیه اقتصادى [[حکومت اسلامى]]، تضمین استقلال آن، رفع محرومیت ها و نیازمندى هاى جامعه (به ویژه [[سادات]]) و... از آثار و برکات خمس خواهد بود. |