۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (←منبع) |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
میرزا محمد رضا مؤتمنالسلطنه شوهر خواهر مصدق و مستوفی [[خراسان]] بود و مصدق نزد وی و میرزا علیاکبر موزه کارآموزی مستوفی میکردهاست. مصدق در کتابش میگوید: “در سال ۱۲۷۱ میرزا فتحعلی خان شیرازی صاحب دیوان والی خراسان بود و چنانچه اشتباه نکنم شصت هزار تومان به خزانه داده بود که میبایست از تفاوت عمل مرسوم و معمول جبران کند. نظر به اینکه بیست هزار تومان جدید محل معینی نداشت از این محل تفاوت عمل(یعنی اضافه مالیات بعضی سالها) ایالت خراسان برای من حقوق دولتی تعیین کردند”. | میرزا محمد رضا مؤتمنالسلطنه شوهر خواهر مصدق و مستوفی [[خراسان]] بود و مصدق نزد وی و میرزا علیاکبر موزه کارآموزی مستوفی میکردهاست. مصدق در کتابش میگوید: “در سال ۱۲۷۱ میرزا فتحعلی خان شیرازی صاحب دیوان والی خراسان بود و چنانچه اشتباه نکنم شصت هزار تومان به خزانه داده بود که میبایست از تفاوت عمل مرسوم و معمول جبران کند. نظر به اینکه بیست هزار تومان جدید محل معینی نداشت از این محل تفاوت عمل(یعنی اضافه مالیات بعضی سالها) ایالت خراسان برای من حقوق دولتی تعیین کردند”. | ||
در تاریخ ۱ شهریور ۱۲۷۱ خورشیدی پدر محمد میرزا درگذشت. پسر بزرگش میرزا حسین (از همسر دیگر نه از نجم السلطنه) که رسما سالها به دلیل بیماری میرزا هدایت الله وظایف دفتر شاه را به عهده داشت رسما به این سمت منصوب شد. میرزا علی و میرزا محمد پسران دیگر میرزا هدایت الله به ترتیب لقبهای موثق السلطنه و مصدق السلطنه را گرفتند. در همین زمان دو سوم حقوق دوران خدمت میرزا هدایت الله وزیر دفتر بین باز ماندگانش تقسیم شد و به مصدق السلطنه رسید…..” | در تاریخ ۱ شهریور ۱۲۷۱ خورشیدی پدر محمد میرزا درگذشت. پسر بزرگش میرزا حسین (از همسر دیگر نه از نجم السلطنه) که رسما سالها به دلیل بیماری میرزا هدایت الله وظایف دفتر شاه را به عهده داشت رسما به این سمت منصوب شد. میرزا علی و میرزا محمد پسران دیگر میرزا هدایت الله به ترتیب لقبهای موثق السلطنه و مصدق السلطنه را گرفتند. در همین زمان دو سوم حقوق دوران خدمت میرزا هدایت الله وزیر دفتر بین باز ماندگانش تقسیم شد و به مصدق السلطنه رسید….. ” | ||
بدین ترتیب مصدق که در ان هنگام ۱۳ ساله بود چهار حقوق از بودجه دولت دریافت میداشت. | بدین ترتیب مصدق که در ان هنگام ۱۳ ساله بود چهار حقوق از بودجه دولت دریافت میداشت. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
۱۶ دی ۱۲۷۳ تا ۸ اردیبهشت ۱۲۷۴ مظفرالدین میرزا ولیعهد که به رسم معمول دوره قاجار فرمانروای [[آذربایجان]] بود و در [[تبریز]] زندگی میکرد به همراه منشی خود میرزا فضلالله وکیل الملک به تهران سفر کرد و این ۱۱۲ روز را در منزل عبدالحسین میرزا فرمانفرما دایی مصدق السلطنه به سر برد. میزبان ولیعهد خواهر زنش یعنی نجم السلطنه مادر مصدق السلطنه بود. در درازای این سه ماه و اندی نجم السلطنه با میرزا فضلالله ازدواج میکند و در بهار ۱۲۷۴ خورشیدی به همراه شوهر خود و مصدق السلطنه و باهمراهی مظفرالدین میرزا از تهران به تبریز جا به جا میشود. مصدق بیش از یکسال در تبریز زندگی کرد و آشنایی او به [[زبان آذری]] در این دوران بود. | ۱۶ دی ۱۲۷۳ تا ۸ اردیبهشت ۱۲۷۴ مظفرالدین میرزا ولیعهد که به رسم معمول دوره قاجار فرمانروای [[آذربایجان]] بود و در [[تبریز]] زندگی میکرد به همراه منشی خود میرزا فضلالله وکیل الملک به تهران سفر کرد و این ۱۱۲ روز را در منزل عبدالحسین میرزا فرمانفرما دایی مصدق السلطنه به سر برد. میزبان ولیعهد خواهر زنش یعنی نجم السلطنه مادر مصدق السلطنه بود. در درازای این سه ماه و اندی نجم السلطنه با میرزا فضلالله ازدواج میکند و در بهار ۱۲۷۴ خورشیدی به همراه شوهر خود و مصدق السلطنه و باهمراهی مظفرالدین میرزا از تهران به تبریز جا به جا میشود. مصدق بیش از یکسال در تبریز زندگی کرد و آشنایی او به [[زبان آذری]] در این دوران بود. | ||
در سال ۱۲۷۵ مظفرالدین شاه پس از قتل پدرش ناصرالدین شاه تاج گذاری میکند . همسر مظفرالدین شاه حضرت علیا و خواهرش نجم السلطنه همگی به همراه خانواده و بستگان و درباریان از تبریز به تهران نقل مکان میکنند. در همان سال ۱۲۷۵ دائی مصدق عبدالحسین میرزا فرمانفرما با بقیه افراد فامیل مادری علیه علیاصغرخان اتابک معروف به امین السلطان اتابک اعظم نخستوزیر توطئه کردند و چهار ماه پس از به تخت نشستن مظفرالدین شاه با دسیسه اتابک را کنار زدند و ۳۰ آذر ۱۲۷۵ مصدقالسلطنه مستوفی خراسان شد و مقام شوهر خواهرش را گرفت. این آغاز خود کامگی عبدالحسین میرزا فرمانفرما با سمت وزیر [[جنگ]] بود. | در سال ۱۲۷۵ مظفرالدین شاه پس از قتل پدرش ناصرالدین شاه تاج گذاری میکند. همسر مظفرالدین شاه حضرت علیا و خواهرش نجم السلطنه همگی به همراه خانواده و بستگان و درباریان از تبریز به تهران نقل مکان میکنند. در همان سال ۱۲۷۵ دائی مصدق عبدالحسین میرزا فرمانفرما با بقیه افراد فامیل مادری علیه علیاصغرخان اتابک معروف به امین السلطان اتابک اعظم نخستوزیر توطئه کردند و چهار ماه پس از به تخت نشستن مظفرالدین شاه با دسیسه اتابک را کنار زدند و ۳۰ آذر ۱۲۷۵ مصدقالسلطنه مستوفی خراسان شد و مقام شوهر خواهرش را گرفت. این آغاز خود کامگی عبدالحسین میرزا فرمانفرما با سمت وزیر [[جنگ]] بود. | ||
مصدقالسلطنه از آغاز کار به سمت مستوفی خراسان، در درازای ده سال یعنی تا پایان سلطنت مظفرالدین شاه، خالصجاتی را خریده بود در اوایل مشروطیت در ردیف یکی از بزرگ فئودالهای کشور در آمده و شخصا در ردیف مادرش نجم السلطنه و دایی اش فرمانفرما قرار گرفته بود. در فهرستی که در آن زمان به چاپ رسید، ۹۳ مالک بزرگ یا [[فئودال]] [[ایران]] را نام برده بود که از جمله نامهای نامی آن زمان به چشم میخورد: حضرت اقدس والا آقای عضدالسلطان (شوهر خواهر مصدق)؛ حضرت مستطابه علیه عالیه حضرت علیا دامت شوکتها (خاله مصدق)؛ حضرت والا آقای عبدالحسین میرزا فرمانفرما (دایی مصدق)؛ جناب آقای [[امام جمعه]] (برادر زن مصدق)؛ جناب حاجی ناصرالسلطنه (برادر شوهر مادر مصدق)؛ جناب مستطاب اجل آقای وزیر دفتر (میرزا حسین برادر مصدق)؛ حاجیه نجم السلطنه (مادر مصدق)؛ جناب آقای ظهیرالاسلام (برادر زن مصدق)؛ جناب وکیل الملک (شوهر مادر مصدق) و جناب مصدق السلطنه. | مصدقالسلطنه از آغاز کار به سمت مستوفی خراسان، در درازای ده سال یعنی تا پایان سلطنت مظفرالدین شاه، خالصجاتی را خریده بود در اوایل مشروطیت در ردیف یکی از بزرگ فئودالهای کشور در آمده و شخصا در ردیف مادرش نجم السلطنه و دایی اش فرمانفرما قرار گرفته بود. در فهرستی که در آن زمان به چاپ رسید، ۹۳ مالک بزرگ یا [[فئودال]] [[ایران]] را نام برده بود که از جمله نامهای نامی آن زمان به چشم میخورد: حضرت اقدس والا آقای عضدالسلطان (شوهر خواهر مصدق)؛ حضرت مستطابه علیه عالیه حضرت علیا دامت شوکتها (خاله مصدق)؛ حضرت والا آقای عبدالحسین میرزا فرمانفرما (دایی مصدق)؛ جناب آقای [[امام جمعه]] (برادر زن مصدق)؛ جناب حاجی ناصرالسلطنه (برادر شوهر مادر مصدق)؛ جناب مستطاب اجل آقای وزیر دفتر (میرزا حسین برادر مصدق)؛ حاجیه نجم السلطنه (مادر مصدق)؛ جناب آقای ظهیرالاسلام (برادر زن مصدق)؛ جناب وکیل الملک (شوهر مادر مصدق) و جناب مصدق السلطنه. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
مردم ایران از سیاستهای وام گرفتن مظفر الدین شاه از [[روسیه]] یا [[انگلیس]] زیر فشارهای اقتصادی رفته بودند. ملت ایران میبایستی که این وامها را از جیب خودشان با پرداختن مالیاتها و عوارض سنگین گمرک میپرداخت. در بهمن ماه ۱۲۸۲ خورشیدی پیمان جدیدی بین [[ایران]] و [[روس]] بسته شد که بسیار به زیان بازرگانان و بازاریان بود. در ۵ اردیبهشت ۱۲۸۴ بازاریان تهران بازار را بستند و به [[شاه عبدالعظیم]] رفتند و بست نشستند و در خواست بنیاد کردن عدالت خانه در سراسر ایران را کردند. این بست نشتن در شاه عبدالعظیم و ادامه فشارها و اعتراضها به [[انقلاب مشروطه]] منتهی شد تا این که [[مظفرالدین شاه]] فرمان مشروطه را در ۱۳ امرداد ۱۲۸۵ صادر کرد تا همه پرسی تشکیل مجلس شورای ملی و نوشتن قانون اساسی بر اساس خواست ملت ایران انجام یابد. | مردم ایران از سیاستهای وام گرفتن مظفر الدین شاه از [[روسیه]] یا [[انگلیس]] زیر فشارهای اقتصادی رفته بودند. ملت ایران میبایستی که این وامها را از جیب خودشان با پرداختن مالیاتها و عوارض سنگین گمرک میپرداخت. در بهمن ماه ۱۲۸۲ خورشیدی پیمان جدیدی بین [[ایران]] و [[روس]] بسته شد که بسیار به زیان بازرگانان و بازاریان بود. در ۵ اردیبهشت ۱۲۸۴ بازاریان تهران بازار را بستند و به [[شاه عبدالعظیم]] رفتند و بست نشستند و در خواست بنیاد کردن عدالت خانه در سراسر ایران را کردند. این بست نشتن در شاه عبدالعظیم و ادامه فشارها و اعتراضها به [[انقلاب مشروطه]] منتهی شد تا این که [[مظفرالدین شاه]] فرمان مشروطه را در ۱۳ امرداد ۱۲۸۵ صادر کرد تا همه پرسی تشکیل مجلس شورای ملی و نوشتن قانون اساسی بر اساس خواست ملت ایران انجام یابد. | ||
به گفته دکتر مصدق در دوره مشروطه «کلمه مستوفی و دزد مترادف شده بود». مصدق السلطنه نیز زیر فشار و انتقاد قرار گرفت. در کتابچه دستور العمل خراسان به اسم تفاوت عمل مصدق السلطنه مستمری دریافت میکرد مصدق | به گفته دکتر مصدق در دوره مشروطه «کلمه مستوفی و دزد مترادف شده بود». مصدق السلطنه نیز زیر فشار و انتقاد قرار گرفت. در کتابچه دستور العمل خراسان به اسم تفاوت عمل مصدق السلطنه مستمری دریافت میکرد مصدق میگوید«که این عمل نه دزدی بوده است و نه کلاه برداری و نه اختلاس بود و نه سواستفاده از اموال دولتی و فقط یک تجاوز از مقررات اداری بود». | ||
محمد علی شاه در تارخ ۲۹ دی ۱۲۸۵ تاجگذاری کرد. در تاریخ ۱۵ دسامبر ۱۹۰۷ بین محمد علی شاه و مجلس شورای ملی جدال شد زیرا مجلس حقوق وی را کم کرد و دیگر تصویب نکرد که وی برای هزینههای شخصی از دولت روسیه وام بگیرد. در عوض روسیه برای براندازی مشروطه محرمانه به او وام داد و محمد علی شاه جواهرات و مروارید ثروت ایران را گرو گذاشت. | محمد علی شاه در تارخ ۲۹ دی ۱۲۸۵ تاجگذاری کرد. در تاریخ ۱۵ دسامبر ۱۹۰۷ بین محمد علی شاه و مجلس شورای ملی جدال شد زیرا مجلس حقوق وی را کم کرد و دیگر تصویب نکرد که وی برای هزینههای شخصی از دولت روسیه وام بگیرد. در عوض روسیه برای براندازی مشروطه محرمانه به او وام داد و محمد علی شاه جواهرات و مروارید ثروت ایران را گرو گذاشت. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
=دوره رضاشاه= | =دوره رضاشاه= | ||
در سال ۱۳۰۲ مصدق کتاب حقوق پارلمانی در ایران و [[اروپا]] را تألیف کرد.دکتر مصدق در دوره پنجم و ششم مجلس شورای ملی به وکالت مردم تهران انتخاب شد. با مطرح شدن طرح انقراض [[سلسله قاجاریه]] در مجلس، او از اندک نمایندگانی بود که با این طرح مخالفت کرد. خلاصه استدلال او این بود که سردارسپه پس از این یا به موقعیتی که قانون اساسی برای پادشاه در نظر گرفته اکتفا میکند و کشور از خدمات او محروم میشود، یا تبدیل به یک حاکم مستبد خواهد شد و مشروطیت زیر سوال خواهد رفت. تجربه نشان داد که پیش بینی او درست بوده است با انقراض پادشاهی خاندان قاجار [[رضا خان]] سردار سپه نخستوزیر وقت به شاهی رسید. | در سال ۱۳۰۲ مصدق کتاب حقوق پارلمانی در ایران و [[اروپا]] را تألیف کرد. دکتر مصدق در دوره پنجم و ششم مجلس شورای ملی به وکالت مردم تهران انتخاب شد. با مطرح شدن طرح انقراض [[سلسله قاجاریه]] در مجلس، او از اندک نمایندگانی بود که با این طرح مخالفت کرد. خلاصه استدلال او این بود که سردارسپه پس از این یا به موقعیتی که قانون اساسی برای پادشاه در نظر گرفته اکتفا میکند و کشور از خدمات او محروم میشود، یا تبدیل به یک حاکم مستبد خواهد شد و مشروطیت زیر سوال خواهد رفت. تجربه نشان داد که پیش بینی او درست بوده است با انقراض پادشاهی خاندان قاجار [[رضا خان]] سردار سپه نخستوزیر وقت به شاهی رسید. | ||
با پایان مجلس ششم و آغاز دیکتاتوری [[رضاشاه]] دکتر مصدق به علت ادامه مخالفت با دستگاه حاکمه رضا خان خانه نشین شد و تا سال ۱۳۱۹ در خانه شخصیاش زیر نظر بود و حتی از تدریس در دانشکده منع شد. در اواخر سلطنت رضاشاه پهلوی به زندان افتاد ولی پس از چند ماه با کمک ارنست پرون (دوست ولیعهد) آزاد شد و زیر نظر در ملک خود در احمد آباد مجبور به سکوت شد.در سال ۱۳۲۰ پس از اشغال ایران بهوسیله نیروهای [[شوروی]] و [[بریتانیا]]، رضا شاه از پادشاهی برکنار و به [[آفریقای جنوبی]] تبعید شد و دکتر مصدق به تهران برگشت. | با پایان مجلس ششم و آغاز دیکتاتوری [[رضاشاه]] دکتر مصدق به علت ادامه مخالفت با دستگاه حاکمه رضا خان خانه نشین شد و تا سال ۱۳۱۹ در خانه شخصیاش زیر نظر بود و حتی از تدریس در دانشکده منع شد. در اواخر سلطنت رضاشاه پهلوی به زندان افتاد ولی پس از چند ماه با کمک ارنست پرون (دوست ولیعهد) آزاد شد و زیر نظر در ملک خود در احمد آباد مجبور به سکوت شد. در سال ۱۳۲۰ پس از اشغال ایران بهوسیله نیروهای [[شوروی]] و [[بریتانیا]]، رضا شاه از پادشاهی برکنار و به [[آفریقای جنوبی]] تبعید شد و دکتر مصدق به تهران برگشت. | ||
=نهضت ملیشدن صنعت نفت ایران= | =نهضت ملیشدن صنعت نفت ایران= | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
=ملی شدن نفت و نخستوزیری= | =ملی شدن نفت و نخستوزیری= | ||
در انتخابات مجلس شانزدهم با همه تقلبات و مداخلات شاه و دربار، صندوقهای ساختگی آراء تهران باطل شد. عبدالحسین هژیر وزیر دربار توسط [[جمعیت فداییان اسلام]] ترور شد و در نوبت دوم [[انتخابات]]، دکتر مصدق به مجلس راه یافت. پس از ترور [[نخستوزیر]] وقت سپهبد حاجیعلی رزمآرا، طرح ملی شدن صنایع نفت به رهبری دکتر مصدق در مجلس تصویب شد. پس از استعفای حسین علاء که بعد از رزمآرا نخستوزیر شده بود، مصدق به نخستوزیری رسید و برنامه خود را اصلاح قانون انتخابات و اجرای قانون [[ملی شدن صنعت نفت]] اعلام کرد.دکتر مصدق بلافاصله پس از نخستوزیری اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت را در دستور کار خود قرار داد و بدین ترتیب در ۲۷ اسفند ۱۳۲۹ قانون ملی شدن صنعت نفت به تصویب مجلس شورای ملی و در ۲۹ اسفند همان سال به تصویب [[مجلس سنا]] و امضای شاه رسید.این روز از همان زمان به نام روز ملی شدن صنعت نفت نامگذاری شدهاست. | در انتخابات مجلس شانزدهم با همه تقلبات و مداخلات شاه و دربار، صندوقهای ساختگی آراء تهران باطل شد. عبدالحسین هژیر وزیر دربار توسط [[جمعیت فداییان اسلام]] ترور شد و در نوبت دوم [[انتخابات]]، دکتر مصدق به مجلس راه یافت. پس از ترور [[نخستوزیر]] وقت سپهبد حاجیعلی رزمآرا، طرح ملی شدن صنایع نفت به رهبری دکتر مصدق در مجلس تصویب شد. پس از استعفای حسین علاء که بعد از رزمآرا نخستوزیر شده بود، مصدق به نخستوزیری رسید و برنامه خود را اصلاح قانون انتخابات و اجرای قانون [[ملی شدن صنعت نفت]] اعلام کرد. دکتر مصدق بلافاصله پس از نخستوزیری اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت را در دستور کار خود قرار داد و بدین ترتیب در ۲۷ اسفند ۱۳۲۹ قانون ملی شدن صنعت نفت به تصویب مجلس شورای ملی و در ۲۹ اسفند همان سال به تصویب [[مجلس سنا]] و امضای شاه رسید. این روز از همان زمان به نام روز ملی شدن صنعت نفت نامگذاری شدهاست. | ||
دکتر مصدق پس از به تصویب رسیدن قانون ملی شدن صنعت نفت حسین مکی و [[مهدی بازرگان]] را برای «خلع ید» شرکت نفت انگلیس و ایران به [[آبادان]] فرستاد. بیرون راندن شرکت انگلیسی باعث اعتراض دولت بریتانیا شد.پس از شکایت دولت انگلیس از دولت ایران و طرح این شکایت در [[شورای امنیت سازمان مل]]ل، دکتر مصدق عازم نیویورک شد و به دفاع از حقوق ایران پرداخت. سپس به [[دادگاه لاهه]] رفت و با توضیحاتی که در مورد قرارداد نفت و شیوه انعقاد و تمدید آن داد، دادگاه بینالمللی خود را صالح به رسیدگی به شکایت بریتانیا ندانست و مصدق در احقاق حق ملت ایران به پیروزی دست یافت. | دکتر مصدق پس از به تصویب رسیدن قانون ملی شدن صنعت نفت حسین مکی و [[مهدی بازرگان]] را برای «خلع ید» شرکت نفت انگلیس و ایران به [[آبادان]] فرستاد. بیرون راندن شرکت انگلیسی باعث اعتراض دولت بریتانیا شد. پس از شکایت دولت انگلیس از دولت ایران و طرح این شکایت در [[شورای امنیت سازمان مل]]ل، دکتر مصدق عازم نیویورک شد و به دفاع از حقوق ایران پرداخت. سپس به [[دادگاه لاهه]] رفت و با توضیحاتی که در مورد قرارداد نفت و شیوه انعقاد و تمدید آن داد، دادگاه بینالمللی خود را صالح به رسیدگی به شکایت بریتانیا ندانست و مصدق در احقاق حق ملت ایران به پیروزی دست یافت. | ||
(قاضی اختصاصی ایران در آن دادگاه، [[دکتر کریم سنجابی]] بود) وکالت ایران در این پرونده را دکتر هانری رولن رییس سابق مجلس سنای [[بلژیک]] بر عهده گرفت و برای این کار از دولت ایران دستمزدی دریافت نکرد. دکتر حسین علی آبادی از دانشکده حقوق [[دانشگاه تهران]] نیز وی را در این کار همراهی میکرد. در جریان این پیروزی، قاضی انگلیسی سر آرنولد مک نایر که ریاست دادگاه را برعهده داشت به نفع ایران و بر خلاف منافع دولت بریتانیا رای داد. نطقهای دفاعیه ایران در این دادگاه توسط دکتر مصدق ایراد شد. وی در راه بازگشت به ایران به [[مصر]] رفت و مورد استقبال نخستوزیر ملی گرای آن زمان مصر سعد زغلول قرار گرفت. | (قاضی اختصاصی ایران در آن دادگاه، [[دکتر کریم سنجابی]] بود) وکالت ایران در این پرونده را دکتر هانری رولن رییس سابق مجلس سنای [[بلژیک]] بر عهده گرفت و برای این کار از دولت ایران دستمزدی دریافت نکرد. دکتر حسین علی آبادی از دانشکده حقوق [[دانشگاه تهران]] نیز وی را در این کار همراهی میکرد. در جریان این پیروزی، قاضی انگلیسی سر آرنولد مک نایر که ریاست دادگاه را برعهده داشت به نفع ایران و بر خلاف منافع دولت بریتانیا رای داد. نطقهای دفاعیه ایران در این دادگاه توسط دکتر مصدق ایراد شد. وی در راه بازگشت به ایران به [[مصر]] رفت و مورد استقبال نخستوزیر ملی گرای آن زمان مصر سعد زغلول قرار گرفت. |