۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس رنگی}}' به '== پانویس == {{پانویس}}') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
|منابع شیعی: قتل به دستور عمر • منابع اهل سنت: کشته شدن به دست جنیان | |منابع شیعی: قتل به دستور عمر • منابع اهل سنت: کشته شدن به دست جنیان | ||
|- | |- | ||
|دین و مذهب | |دین و مذهب | ||
|مسلمان | |مسلمان | ||
|- | |- | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
سعد و پدرانش در زمان جاهلیت به سیادت و سخاوتمندی معروف بودند<ref>رکـ: حائری، منتهی المقال، ج۳، صص۳۲۲-۳۲۳؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۷۸؛ ابن حجر، تقریب التهذیب، ص۲۸۰؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۲۹۹؛ زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۸۵.</ref>، و این شرافت و سیادت در زمان اسلام هم ادامه پیدا کرد و ایشان از اصحاب اطعام در مدینه بودند<ref>تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۴۸.</ref>. گفته شده که در هیچ خاندانی از عرب سابقه نداشته است که میهمانداری در چهار نسل به این صورت ادامه یابد و قیس پسر سعد نیکوکاریش از همه بیشتر بوده است<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، صص۳۵۰-۳۵۱؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۰۰.</ref>. | سعد و پدرانش در زمان جاهلیت به سیادت و سخاوتمندی معروف بودند<ref>رکـ: حائری، منتهی المقال، ج۳، صص۳۲۲-۳۲۳؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۷۸؛ ابن حجر، تقریب التهذیب، ص۲۸۰؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۲۹۹؛ زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۸۵.</ref>، و این شرافت و سیادت در زمان اسلام هم ادامه پیدا کرد و ایشان از اصحاب اطعام در مدینه بودند<ref>تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۴۸.</ref>. گفته شده که در هیچ خاندانی از عرب سابقه نداشته است که میهمانداری در چهار نسل به این صورت ادامه یابد و قیس پسر سعد نیکوکاریش از همه بیشتر بوده است<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، صص۳۵۰-۳۵۱؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۰۰.</ref>. | ||
در سخاوت سعد حکایات فراوانی ذکر شده است؛ نقل شده که دلیم، جد وی، منزلی داشته است که هر روز کسی از آن منزل ندا میداده است: «هر کس غذایی چرب و نرم میخواهد، به خانه دلیم بیاید.» پس از مرگ دلیم، این اطعام را عباده و بعد از او سعد و بعدها پسرش قیس ادامه دادند<ref>رکـ: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۱؛ تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۵۴؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۷۸؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۳.</ref>. | در سخاوت سعد حکایات فراوانی ذکر شده است؛ نقل شده که دلیم، جد وی، منزلی داشته است که هر روز کسی از آن منزل ندا میداده است: «هر کس غذایی چرب و نرم میخواهد، به خانه دلیم بیاید. » پس از مرگ دلیم، این اطعام را عباده و بعد از او سعد و بعدها پسرش قیس ادامه دادند<ref>رکـ: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۱؛ تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۵۴؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۷۸؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۳.</ref>. | ||
همچنین [[ابن سیرین]] نقل کرده که پیامبر(ص)، هر شب [[اهل صفه]] را برای اطعام، میان اصحاب تقسیم میکرد. بعضی یک نفر، برخی دو نفر و برخی بیشتر، اما سعد هر شب هشتاد نفر را برای اطعام به منزل میبرد<ref>تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۵۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۴۱۲؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۸۰.</ref>. | همچنین [[ابن سیرین]] نقل کرده که پیامبر(ص)، هر شب [[اهل صفه]] را برای اطعام، میان اصحاب تقسیم میکرد. بعضی یک نفر، برخی دو نفر و برخی بیشتر، اما سعد هر شب هشتاد نفر را برای اطعام به منزل میبرد<ref>تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۵۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۴۱۲؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۸۰.</ref>. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
=وفات= | =وفات= | ||
سعد در سال ۱۵ق<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۴۱۲؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۸۰؛ ابن حجر، تقریب التهذیب، ص۲۸۱؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۰۱.</ref> در مسیر حرکت به سوی [[حوران]] [[شام]] درگذشت.البته تاریخ وفات وی را ۱۱ق، ۱۴ق ذکر کردهاند که به نظر میرسد همان ۱۵ ق. درستتر باشد. | سعد در سال ۱۵ق<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۴۱۲؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۸۰؛ ابن حجر، تقریب التهذیب، ص۲۸۱؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۰۱.</ref> در مسیر حرکت به سوی [[حوران]] [[شام]] درگذشت. البته تاریخ وفات وی را ۱۱ق، ۱۴ق ذکر کردهاند که به نظر میرسد همان ۱۵ ق. درستتر باشد. | ||
در مورد نحوه مرگ او اختلاف وجود دارد. برخی میگویند پس از این که وی از بیعت با عمر اجتناب کرد بنا به خواست وی از مدینه خارج شد و در مسیرش به سمت حوران شام<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۳.</ref> به مرگ طبیعی در گذشت<ref>ابوحاتم، کتاب الثقات، ج۳، ص۱۴۹؛ زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۸۵.</ref>. برخی نیز معتقدند که سعد به قتل رسید. اما این که چه کسی وی را به قتل رساند دو نظر وجود دارد. برخی از منابع اهل سنت نوشتهاند: جنیان وی را به این دلیل که ایستاده بول کرد کشتند<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۷</ref>. آنان پس از ارتکاب این قتل در حالی که دف میزدند این شعر را میخواندند<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۴۱۲؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۲۳۵؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۸۰؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۷.</ref>: | در مورد نحوه مرگ او اختلاف وجود دارد. برخی میگویند پس از این که وی از بیعت با عمر اجتناب کرد بنا به خواست وی از مدینه خارج شد و در مسیرش به سمت حوران شام<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۳.</ref> به مرگ طبیعی در گذشت<ref>ابوحاتم، کتاب الثقات، ج۳، ص۱۴۹؛ زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۸۵.</ref>. برخی نیز معتقدند که سعد به قتل رسید. اما این که چه کسی وی را به قتل رساند دو نظر وجود دارد. برخی از منابع اهل سنت نوشتهاند: جنیان وی را به این دلیل که ایستاده بول کرد کشتند<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۷</ref>. آنان پس از ارتکاب این قتل در حالی که دف میزدند این شعر را میخواندند<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۴۱۲؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۲۳۵؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۸۰؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۷.</ref>: | ||
قد قَتَلنا سیدَ الخزرجِ سَعدَ بن عُباده | قد قَتَلنا سیدَ الخزرجِ سَعدَ بن عُباده ورَمَیناهُ بسهمین فلم یخطِ فُؤادَه | ||
ما سعد بن عباده، سرور خزرج را کشتیم | ما سعد بن عباده، سرور خزرج را کشتیم | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
این داستان مورد تردید برخی از [[اهل سنت]] واقع شده است. [[ابن ابی الحدید]] به داستانی اشاره کرده که به این ادعا طعنه میزند. نقل شده که مردی عامی از شیعهای سؤال کرد که اگر خلافت حق علی(ع) بود و ابابکر آن را غصب کرد، چرا او درصدد بر نیامد تا خلافت را پس بگیرد؟ [[شیعه]] پاسخ میدهد: [[علی(ع)]] میترسید که جنیان او را بکشند<ref>تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۴۹.</ref>! شعری نیز در رد این ادعا سروده شده: | این داستان مورد تردید برخی از [[اهل سنت]] واقع شده است. [[ابن ابی الحدید]] به داستانی اشاره کرده که به این ادعا طعنه میزند. نقل شده که مردی عامی از شیعهای سؤال کرد که اگر خلافت حق علی(ع) بود و ابابکر آن را غصب کرد، چرا او درصدد بر نیامد تا خلافت را پس بگیرد؟ [[شیعه]] پاسخ میدهد: [[علی(ع)]] میترسید که جنیان او را بکشند<ref>تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۴۹.</ref>! شعری نیز در رد این ادعا سروده شده: | ||
یقولون سعد شقت الجن بطنه | یقولون سعد شقت الجن بطنه الا ربما حققت فعلک بالغدر | ||
و ماذنب سعد انه بال قائماً | و ماذنب سعد انه بال قائماً و لکن سعداً لم یبایع ابابکر | ||
میگویند جنّیان شکم سعد را دریدند؛ ولی چه بسا تو با نیرنگ این کار را انجام داده باشی. | میگویند جنّیان شکم سعد را دریدند؛ ولی چه بسا تو با نیرنگ این کار را انجام داده باشی. |