۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
|- | |- | ||
|محلوفات/ مدفن: | |محلوفات/ مدفن: | ||
|ایران، تهران / شهر | |ایران، تهران / شهر ری، حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) | ||
|- | |- | ||
|محلتحصیل | |محلتحصیل | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
|- | |- | ||
|برخی از استادان | |برخی از استادان | ||
|حضرات آیات عظام: <br>آخوند ملاکاظم خراسانی، میرزا حسین میرزا | |حضرات آیات عظام: <br>آخوند ملاکاظم خراسانی، میرزا حسین میرزا خلیل، میرزا محمدتقی شیرازی، شریعت اصفهانی. | ||
|- | |- | ||
|مذهب | |مذهب | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
=فعالیتهای سیاسی= | =فعالیتهای سیاسی= | ||
==مبارزات ضداستعماری در عراق== | == مبارزات ضداستعماری در عراق == | ||
در جریان جنگ جهانی اول که بعضی از شهرهای عراق توسط نیروهای [[انگلیس]] اشغال شد، کاشانی به مقابله با نیروهای مهاجم پرداخت <ref>علی کریمیان:«گزیدهای از اسناد منتشر نشده آیتالله | در جریان جنگ جهانی اول که بعضی از شهرهای عراق توسط نیروهای [[انگلیس]] اشغال شد، کاشانی به مقابله با نیروهای مهاجم پرداخت <ref>علی کریمیان:«گزیدهای از اسناد منتشر نشده آیتالله کاشانی» ،گنجینه اسناد، سال دوم، دفتر اول و دوم(بهار و تابستان ۱۳۷۱)، ص ۸۸</ref> میرزا محمدتقی شیرازی و شیخ الشریعه اصفهانی از علمای ساکن عراق با نوشتن نامههایی به یاری وی برخاستند و به دنبال آن، تعداد زیادی از سران عشایر نیز به تأیید حرکت او پرداختند. پس از آن که راههای مسالمتآمیز برای استقلال عراق به نتیجه نرسید با شروع نبرد بین انقلابیون و نیروهای انگلیسی، کاشانی از آیتالله شیرازی فتوای [[جهاد]] گرفت و به این ترتیب قیام در سرتاسر مناطق اشغالی فراگیر شد و بعضی از شهرها و مناطق به دست [[مسلمانان]] آزاد گردید<ref>محمد صادقی تهرانی، نگاهی به تاریخ انقلاب اسلامی ۱۹۲۰ عراق، قم: انتشارات دارالفکر، ص۲۹-۳۲</ref>. شیخ الشریعه اصفهانی به سیدابوالقاسم کاشانی مأموریت داد تا به کاظمین رفته و «جمعیت اسلامی» را برای جهاد تشکیل دهد<ref>سلیم الحسنی، نقش علمای شیعه در رویارویی با استعمار، ترجمه محمد باهر و صفاءالدین تبرائیان، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۲۷۸،ص۲۴۳</ref>. | ||
==فعالیتهای سیاسی در ایران== | == فعالیتهای سیاسی در ایران == | ||
پس از اشغال عراق و آتشبس، حاکم نظامی انگلیسی عراق برای دستگیری وی جایزه تعیین کرد. کاشانی متواری شده و به سوی ایران حرکت کرد<ref>محمود شروین، دولت مستعجل، تهران: انتشارات علمی، ۱۳۷۴ فص۲۶</ref>.بر این اساس میتوان او را از اولین معاودین دانست. ورود وی به [[تهران]]، ۳۰ بهمن ۱۲۹۹ش، همزمان با پادشاهی احمدشاه بود. احمدشاه از کاشانی در قصر ییلاقی خود پذیرایی کرده و در مورد تبعید سایر علما به مذاکره پرداختند<ref>محمود دهنوی، مجموعهای از مکتوبات، سخنرانیها و پیامهای آیتالله کاشانی، ج ۱، تهران: انتشارات چاپخش، ۱۳۶۱،ص۲۴۷</ref>. | پس از اشغال عراق و آتشبس، حاکم نظامی انگلیسی عراق برای دستگیری وی جایزه تعیین کرد. کاشانی متواری شده و به سوی ایران حرکت کرد<ref>محمود شروین، دولت مستعجل، تهران: انتشارات علمی، ۱۳۷۴ فص۲۶</ref>.بر این اساس میتوان او را از اولین معاودین دانست. ورود وی به [[تهران]]، ۳۰ بهمن ۱۲۹۹ش، همزمان با پادشاهی احمدشاه بود. احمدشاه از کاشانی در قصر ییلاقی خود پذیرایی کرده و در مورد تبعید سایر علما به مذاکره پرداختند<ref>محمود دهنوی، مجموعهای از مکتوبات، سخنرانیها و پیامهای آیتالله کاشانی، ج ۱، تهران: انتشارات چاپخش، ۱۳۶۱،ص۲۴۷</ref>. | ||
کاشانی در سال ۱۳۰۴ عضو مجلس مؤسسان شد و به تأسیس سلسله پهلوی رأی مثبت داد و در دوران رضا شاه فعالیت سیاسی علنی نداشت<ref>محمدعلی کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران، ترجمه محمدرضا نفیسی و کامبیز عزیزی، تهران: انتشارات مرکز، ۱۳۷۳،ص۱۹۳</ref>. | کاشانی در سال ۱۳۰۴ عضو مجلس مؤسسان شد و به تأسیس سلسله پهلوی رأی مثبت داد و در دوران رضا شاه فعالیت سیاسی علنی نداشت<ref>محمدعلی کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران، ترجمه محمدرضا نفیسی و کامبیز عزیزی، تهران: انتشارات مرکز، ۱۳۷۳،ص۱۹۳</ref>. | ||
===دستگیری در ایران=== | === دستگیری در ایران === | ||
با شروع جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط نیروهای متفقین، انگلیسیها با شایع کردن همکاری کاشانی با آلمانیها، تصمیم به دستگیری او گرفتند<ref>سرریدر بولارد، شترها باید بروند، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران: نشر نو، ۱۳۶۳،ص۱۰۱</ref>. کاشانی پس از پنج ماه در ۲۷ خرداد ۱۳۲۳ش در گلاب دره شمیران دستگیر شد. انگلیسیها او را به بازداشتگاه (کمپ زمستانی) اراک اعزام و پس از مدتی به یکی از کمپهای کرمانشاه منتقل کردند. زمانی که آیتالله کاشانی تحت تعقیب نیروهای انگلیسی بود و مخفی شده بود، انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی توسط دولت سهیلی برگزار شد. مردم تهران وی را به عنوان نماینده انتخاب نمودند. اما نیروهای متفقین با اعتبارنامه وی مخالفت کرده و اجازه ندادند به مجلس راه یابد. جنگ جهانی دوم به پایان رسید و آیتالله کاشانی در ۲۴ مرداد ۱۳۲۴ آزاد شده و در ۳۱ شهریور در میان انبوه جمعیت وارد تهران شد<ref>علی محمدی، آیتالله کاشانی رایت استقلال، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۳،ص۵۳ و ۵۲</ref>. | با شروع جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط نیروهای متفقین، انگلیسیها با شایع کردن همکاری کاشانی با آلمانیها، تصمیم به دستگیری او گرفتند<ref>سرریدر بولارد، شترها باید بروند، ترجمه حسین ابوترابیان، تهران: نشر نو، ۱۳۶۳،ص۱۰۱</ref>. کاشانی پس از پنج ماه در ۲۷ خرداد ۱۳۲۳ش در گلاب دره شمیران دستگیر شد. انگلیسیها او را به بازداشتگاه (کمپ زمستانی) اراک اعزام و پس از مدتی به یکی از کمپهای کرمانشاه منتقل کردند. زمانی که آیتالله کاشانی تحت تعقیب نیروهای انگلیسی بود و مخفی شده بود، انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی توسط دولت سهیلی برگزار شد. مردم تهران وی را به عنوان نماینده انتخاب نمودند. اما نیروهای متفقین با اعتبارنامه وی مخالفت کرده و اجازه ندادند به مجلس راه یابد. جنگ جهانی دوم به پایان رسید و آیتالله کاشانی در ۲۴ مرداد ۱۳۲۴ آزاد شده و در ۳۱ شهریور در میان انبوه جمعیت وارد تهران شد<ref>علی محمدی، آیتالله کاشانی رایت استقلال، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۳،ص۵۳ و ۵۲</ref>. | ||
===انتخابات دوره پانزدهم مجلس=== | === انتخابات دوره پانزدهم مجلس === | ||
قوام السلطنه؛ نخستوزیر، برای انتخابات دوره پانزدهم و برای استحکام موقعیت خود، در ۹ تیر ۱۳۲۵ش تشکیل حزب دمکرات را اعلام نمود. وظیفه اصلی این حزب دولتی، فرستادن نمایندگان طرفدار قوام به مجلس بود. آیتالله کاشانی که تازه از زندان انگلیسیها آزاد شده بود در برابر قوام به مخالفت پرداخت و جهت تحریک مردم، یک مسافرت سیاسی از تهران به [[مشهد]] آغاز کرد که در هر شهری با استقبال مردم و سخنرانی هیجانی را به وجود میآورد<ref>سید جلالالدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم: دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱، ج ۱،ص۱۶۱</ref>. در سمنان مردم استقبال با شکوهی از وی به عمل آوردند و سپس عازم سبزوار شد<ref>روزنامه اطلاعات، ۲۷/۴/۱۳۲۵</ref>. چون در سمنان در ۲۶ تیر بین کارگران [[مسلمان]] و اعضای حزب توده درگیری به وجود آمد، مسبب اصلی درگیری را آیتالله کاشانی شناختند و وی را در مسیر راه سبزوار دستگیر کردند. دولت اعلامیهای منتشر کرده و مشروحا دخالت کاشانی را در درگیریها توضیح داد<ref>باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، تهران: نشر گفتار، ۱۳۷۳،ص۳۹۳</ref>. | قوام السلطنه؛ نخستوزیر، برای انتخابات دوره پانزدهم و برای استحکام موقعیت خود، در ۹ تیر ۱۳۲۵ش تشکیل حزب دمکرات را اعلام نمود. وظیفه اصلی این حزب دولتی، فرستادن نمایندگان طرفدار قوام به مجلس بود. آیتالله کاشانی که تازه از زندان انگلیسیها آزاد شده بود در برابر قوام به مخالفت پرداخت و جهت تحریک مردم، یک مسافرت سیاسی از تهران به [[مشهد]] آغاز کرد که در هر شهری با استقبال مردم و سخنرانی هیجانی را به وجود میآورد<ref>سید جلالالدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم: دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱، ج ۱،ص۱۶۱</ref>. در سمنان مردم استقبال با شکوهی از وی به عمل آوردند و سپس عازم سبزوار شد<ref>روزنامه اطلاعات، ۲۷/۴/۱۳۲۵</ref>. چون در سمنان در ۲۶ تیر بین کارگران [[مسلمان]] و اعضای حزب توده درگیری به وجود آمد، مسبب اصلی درگیری را آیتالله کاشانی شناختند و وی را در مسیر راه سبزوار دستگیر کردند. دولت اعلامیهای منتشر کرده و مشروحا دخالت کاشانی را در درگیریها توضیح داد<ref>باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، تهران: نشر گفتار، ۱۳۷۳،ص۳۹۳</ref>. | ||
===حمایت از فلسطین=== | === حمایت از فلسطین === | ||
کاشانی در ۲۱ خرداد ۱۳۲۶ آزاد شد. آزادی کاشانی مصادف با تشکیل رژیم صهیونیستی و ایجاد مشکل برای فلسطینیها بود. وی که تمام کشورهای اسلامی را وطن خود میدانست در ۱۷ دی ۱۳۲۶ از مردم خواست که برای حمایت از مردم [[فلسطین]] در مسجد شاه اجتماع کنند. پس از آن مجددا در اعلامیهای در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۲۷ از مردم خواست تا روز جمعه آخر اردیبهشت برای حمایت از مردم فلسطین در مسجد سلطانی تجمع کنند. در این تجمع علاوه بر او، [[نواب صفوی]] نیز سخنرانی کرد و حدود ۵۰۰۰ نفر جوان مسلمان، داوطلب اعزام به فلسطین شدند<ref>سید حسین خوش نیت، سید مجتبی نواب صفوی، اندیشهها، مبارزات و شهادت او، تهران: مرکز اسناد انقلاب | کاشانی در ۲۱ خرداد ۱۳۲۶ آزاد شد. آزادی کاشانی مصادف با تشکیل رژیم صهیونیستی و ایجاد مشکل برای فلسطینیها بود. وی که تمام کشورهای اسلامی را وطن خود میدانست در ۱۷ دی ۱۳۲۶ از مردم خواست که برای حمایت از مردم [[فلسطین]] در مسجد شاه اجتماع کنند. پس از آن مجددا در اعلامیهای در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۲۷ از مردم خواست تا روز جمعه آخر اردیبهشت برای حمایت از مردم فلسطین در مسجد سلطانی تجمع کنند. در این تجمع علاوه بر او، [[نواب صفوی]] نیز سخنرانی کرد و حدود ۵۰۰۰ نفر جوان مسلمان، داوطلب اعزام به فلسطین شدند<ref>سید حسین خوش نیت، سید مجتبی نواب صفوی، اندیشهها، مبارزات و شهادت او، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵، ص۷۳،سید جلالالدین مدنی، ماهنامه شاهد یاران، شماره ۱۶،فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر، سال دوم، شماره۶</ref>. | ||
===مخالفت با دولت هژیر=== | === مخالفت با دولت هژیر === | ||
با نخستوزیری هژیر در سال ۱۳۲۷ کاشانی این انتخاب را نتیجه هماهنگی دربار و [[انگلیس]] برای حل مسأله نفت و ازدیاد قدرت شاه میدانست<ref>روحالله حسینیان، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران (۱۳۴۰-۱۳۲۰) | با نخستوزیری هژیر در سال ۱۳۲۷ کاشانی این انتخاب را نتیجه هماهنگی دربار و [[انگلیس]] برای حل مسأله نفت و ازدیاد قدرت شاه میدانست<ref>روحالله حسینیان، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران (۱۳۴۰-۱۳۲۰)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴، ص۵۵</ref>. بنابراین [[نماز عید فطر]] ۱۳۶۷ق (۱۶ مرداد ۱۳۲۷ش) را به صورت یک مانور علیه دولت هژیر در آورد. شمس قنات آبادی در خاطرات خود دراینباره مینویسد: | ||
«در تاریخ ایران بعد از خلع [[قاجاریه]] این اولین دفعهای [بود] که اولا چنین اجتماع بزرگ برای انجام یکی از فرائض مذهبی در خارج شهر تشکیل شده بود و باز هم برای مرتبه اول بود که در خاتمه یک اجتماع و عمل مذهبی، مسألهای سیاسی آن هم به این حد از اهمیت مطرح گردیده بود... اجتماع آن روز و سخنرانی انتقادآمیز و دعاهای آقای کاشانی که در معنی نفرین و انتقادهای شدید بود ...حکومت هژیر را متزلزل کرد<ref>خاطرات شمس قناتآبادی: سیری در نهضت ملی شدن صنعت نفت، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۷،ص۶۳-۶۲</ref>. | «در تاریخ ایران بعد از خلع [[قاجاریه]] این اولین دفعهای [بود] که اولا چنین اجتماع بزرگ برای انجام یکی از فرائض مذهبی در خارج شهر تشکیل شده بود و باز هم برای مرتبه اول بود که در خاتمه یک اجتماع و عمل مذهبی، مسألهای سیاسی آن هم به این حد از اهمیت مطرح گردیده بود... اجتماع آن روز و سخنرانی انتقادآمیز و دعاهای آقای کاشانی که در معنی نفرین و انتقادهای شدید بود ...حکومت هژیر را متزلزل کرد<ref>خاطرات شمس قناتآبادی: سیری در نهضت ملی شدن صنعت نفت، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۷،ص۶۳-۶۲</ref>. | ||
سرانجام حکومت هژیر در ۲۵ آبان ۱۳۲۷ ساقط شد و طرح ۲۵ مادهای نفت وی نیز از رده خارج شد<ref>روحالله حسینیان، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران (۱۳۴۰-۱۳۲۰) | سرانجام حکومت هژیر در ۲۵ آبان ۱۳۲۷ ساقط شد و طرح ۲۵ مادهای نفت وی نیز از رده خارج شد<ref>روحالله حسینیان، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران (۱۳۴۰-۱۳۲۰)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴، ص۵۶</ref>. | ||
===مبارزه با رزمآرا=== | === مبارزه با رزمآرا === | ||
سپهبد رزمآرا به منظور تمدید و توسعه امتیاز نفت جنوب (قرارداد گسگلشائیان) در پنجم تیر ۱۳۲۹ به مقام نخستوزیری رسید. به دنبال مخالفت کاشانی با رزمآرا، بازار تهران به حال تعطیل درآمد و هزاران نفر در میدان بهارستان اجتماع کرده تا از ورود او به مجلس جلوگیری کنند. کاشانی برای جلوگیری از تصویب قرارداد نفت در مجلس، اعلامیهای خطاب به ملت ایران صادر کرد. اما رزمآرا با بیاعتنایی به نظر علما و نمایندگان مجلس و مردم، همچنان بر تصویب قرارداد الحاقی نفت جنوب پافشاری کرد تا سرانجام توسط [[خلیل طهماسبی]] از اعضای [[فدائیان اسلام]] در ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ کشته شد. خلیل طهماسبی فتوای این قتل را از کاشانی گرفته بود<ref>حسینیان، نقش فدائیان اسلام در تاریخ معاصر ایران ص۴۰</ref>. | سپهبد رزمآرا به منظور تمدید و توسعه امتیاز نفت جنوب (قرارداد گسگلشائیان) در پنجم تیر ۱۳۲۹ به مقام نخستوزیری رسید. به دنبال مخالفت کاشانی با رزمآرا، بازار تهران به حال تعطیل درآمد و هزاران نفر در میدان بهارستان اجتماع کرده تا از ورود او به مجلس جلوگیری کنند. کاشانی برای جلوگیری از تصویب قرارداد نفت در مجلس، اعلامیهای خطاب به ملت ایران صادر کرد. اما رزمآرا با بیاعتنایی به نظر علما و نمایندگان مجلس و مردم، همچنان بر تصویب قرارداد الحاقی نفت جنوب پافشاری کرد تا سرانجام توسط [[خلیل طهماسبی]] از اعضای [[فدائیان اسلام]] در ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ کشته شد. خلیل طهماسبی فتوای این قتل را از کاشانی گرفته بود<ref>حسینیان، نقش فدائیان اسلام در تاریخ معاصر ایران ص۴۰</ref>. | ||
===آیتالله کاشانی و ملی شدن صنعت نفت=== | === آیتالله کاشانی و ملی شدن صنعت نفت === | ||
کاشانی شعار ملی شدن نفت را از بین نخبگان سیاسی به سطح عمومی کشاند و به بسیج مردمی پرداخت. وی با یک اعلامیه، مردم را دعوت کرد تا برای ملی شدن صنعت نفت در ۱ دی ۱۳۲۹ در مسجد شاه اجتماع کنند<ref>روزنامه اطلاعات، ۳۰/۹/۱۳۲۹</ref>. در این اجتماع که به وسیله مجمع مسلمانان مجاهد سازماندهی شد آیتالله اعلام کرد: «برای استرداد نفت از دشمنان دیانت و مملکت و ملی نمودن نفت، سه بعد از ظهر جمعه، ۱ دی ( ۱۳ ربیعالاول) در مسجد شاه شرکت نمایند.[۲۵] کاشانی مردم را مجددا برای اجتماع روز هشتم دی ماه در میدان بهارستان دعوت کرد. انتخاب میدان بهارستان برای این بود که هم حمایتی از نمایندگان جبهه ملی شده باشد و هم زنگ خطر را در گوش نمایندگان مخالف ملی شدن نفت به صدا در آورد<ref>روحالله حسینیان، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران (۱۳۴۰-۱۳۲۰) | کاشانی شعار ملی شدن نفت را از بین نخبگان سیاسی به سطح عمومی کشاند و به بسیج مردمی پرداخت. وی با یک اعلامیه، مردم را دعوت کرد تا برای ملی شدن صنعت نفت در ۱ دی ۱۳۲۹ در مسجد شاه اجتماع کنند<ref>روزنامه اطلاعات، ۳۰/۹/۱۳۲۹</ref>. در این اجتماع که به وسیله مجمع مسلمانان مجاهد سازماندهی شد آیتالله اعلام کرد: «برای استرداد نفت از دشمنان دیانت و مملکت و ملی نمودن نفت، سه بعد از ظهر جمعه، ۱ دی (۱۳ ربیعالاول) در مسجد شاه شرکت نمایند. [۲۵] کاشانی مردم را مجددا برای اجتماع روز هشتم دی ماه در میدان بهارستان دعوت کرد. انتخاب میدان بهارستان برای این بود که هم حمایتی از نمایندگان جبهه ملی شده باشد و هم زنگ خطر را در گوش نمایندگان مخالف ملی شدن نفت به صدا در آورد<ref>روحالله حسینیان، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران (۱۳۴۰-۱۳۲۰)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴، ص۱۰۱</ref>. تلاشهای کاشانی در راه ملی شدن صنعت نفت موثر بود، مصدق در تگلرافی به او میگوید:«تأییدات و اقدامات شجاعانه حضرت عالی، همیشه اساس موفقیت ملت ایران دراین مبارزه تاریخی بوده است»<ref>محمود دهنوی، مجموعهای از مکتوبات، سخنرانیها و پیامهای آیتالله کاشانی، ج ۲، تهران: انتشارات چاپخش، ۱۳۶۱،ص۲۰۶</ref>. | ||
===قیام سی تیر ۱۳۳۱=== | === قیام سی تیر ۱۳۳۱=== | ||
مصدق در ۱۳۳۱/۴/۲۵ نسبت به در اختیار گرفتن وزارت جنگ (که به دست شاه بود) با شاه اختلاف پیدا کرد و به دنبال آن استعفا داد. شاه نیز احمد قوام را به عنوان نخستوزیر معرفی کرد کاشانی ضمن اعلامیهای اعلام کرد: | مصدق در ۱۳۳۱/۴/۲۵ نسبت به در اختیار گرفتن وزارت جنگ (که به دست شاه بود) با شاه اختلاف پیدا کرد و به دنبال آن استعفا داد. شاه نیز احمد قوام را به عنوان نخستوزیر معرفی کرد کاشانی ضمن اعلامیهای اعلام کرد: | ||
«... احمد قوام باید بداند در سرزمینی که مردم رنجدیده آن پس از سالها رنج و تعب، شانه از زیر بار دیکتاتوری بیرون کشیدهاند، نباید رسما اختناق افکار عقاید را اعلام و مردم را به اعدام جمعی تهدید نماید. من صریحا میگویم که بر عموم برادران مسلمان لازم است در این راه جهاد اکبر، کمر همت بر بسته و برای آخرین مرتبه به صاحبان سیاست استعمار ثابت کنند که تلاش آنها در به دست آوردن قدرت و سیطره گذشته محال است...»<ref>روحالله حسینیان، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران (۱۳۴۰-۱۳۲۰) | «... احمد قوام باید بداند در سرزمینی که مردم رنجدیده آن پس از سالها رنج و تعب، شانه از زیر بار دیکتاتوری بیرون کشیدهاند، نباید رسما اختناق افکار عقاید را اعلام و مردم را به اعدام جمعی تهدید نماید. من صریحا میگویم که بر عموم برادران مسلمان لازم است در این راه جهاد اکبر، کمر همت بر بسته و برای آخرین مرتبه به صاحبان سیاست استعمار ثابت کنند که تلاش آنها در به دست آوردن قدرت و سیطره گذشته محال است...»<ref>روحالله حسینیان، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران (۱۳۴۰-۱۳۲۰)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷، ص۲۱۸-۲۱۹</ref> قیام مردم مصدق را به سمت نخستوزیری بازگرداند. | ||
===کاشانی در سمت رییس مجلس=== | === کاشانی در سمت رییس مجلس === | ||
سید حسن امامی، از روحانیان طرفدار حکومت در ۳۱ تیر از ریاست مجلس استعفا داد و روز ۱۶ مرداد، مجلس کاشانی را به عنوان رییس برگزید. گرچه او هرگز در مجلس حاضر نشد و نواب رئیس، مجلس را اداره میکردند، اما رهبری او در نزد مردم افول کرد و رهبر شجاع ضد استعماری را در حد یک بوروکرات پایین آورد<ref> | سید حسن امامی، از روحانیان طرفدار حکومت در ۳۱ تیر از ریاست مجلس استعفا داد و روز ۱۶ مرداد، مجلس کاشانی را به عنوان رییس برگزید. گرچه او هرگز در مجلس حاضر نشد و نواب رئیس، مجلس را اداره میکردند، اما رهبری او در نزد مردم افول کرد و رهبر شجاع ضد استعماری را در حد یک بوروکرات پایین آورد<ref>همان، ص۳۲۹-۳۳۵</ref>. | ||
===شکست نهضت و کودتای ۲۸ مرداد=== | === شکست نهضت و کودتای ۲۸ مرداد === | ||
۳۰ تیر ۱۳۳۱ نقطه اوج قدرت و [[وحدت]] نهضت ملی ایران بود، اما اختلافاتی که بین سران نهضت بروز کرد به ضعف و شکست آن انجامید. با وجود اختلافات موجود، زمانی که آیتالله کاشانی نسبت به دولت مصدق احساس خطر کرد، در ۲۷ مرداد ۱۳۳۲ نامهای به مصدق نوشت و او را از وقوع یک کودتا به دست زاهدی آگاه کرد. مصدق در پاسخ نوشت: | ۳۰ تیر ۱۳۳۱ نقطه اوج قدرت و [[وحدت]] نهضت ملی ایران بود، اما اختلافاتی که بین سران نهضت بروز کرد به ضعف و شکست آن انجامید. با وجود اختلافات موجود، زمانی که آیتالله کاشانی نسبت به دولت مصدق احساس خطر کرد، در ۲۷ مرداد ۱۳۳۲ نامهای به مصدق نوشت و او را از وقوع یک کودتا به دست زاهدی آگاه کرد. مصدق در پاسخ نوشت: | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
در ۲۸ مرداد آمریکا به وسیله سرلشکر زاهدی علیه مصدق کودتا کرد. البته در زمینه این نامه مناقشات زیادی صورت گرفته است و برخی نیز اصالت این نامه را مورد تردید قرار دادهاند<ref>فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر شماره ۶ و ۷</ref>. | در ۲۸ مرداد آمریکا به وسیله سرلشکر زاهدی علیه مصدق کودتا کرد. البته در زمینه این نامه مناقشات زیادی صورت گرفته است و برخی نیز اصالت این نامه را مورد تردید قرار دادهاند<ref>فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر شماره ۶ و ۷</ref>. | ||
===کاشانی و دولت کودتا=== | === کاشانی و دولت کودتا === | ||
کاشانی بعد از کودتا تصمیم گرفت از [[ایران]] به خارج از کشور، مسافرت کند. یکی از نزدیکان وی اعلام نمود که آیتالله از قبل، قصد مسافرت خارج داشتهاند یا در گوشهای از شهرستانها، دور از مبارزات سیاسی استراحت نمایند<ref>روزنامه اطلاعات، ۳/۶/۱۳۳۲</ref>. مسافرت خارج مهیا نشد و کاشانی به اطراف تهران مسافرت کرده و سپس برای ۱ محرم ۲۱ شهریور وارد تهران شد و در خانه خود، مجلس روضهخوانی برقرار کرد<ref>روزنامه اطلاعات ۲۱/۶/۱۳۳۲</ref>. شاه نیز پس از کودتا سعی کرد آیتالله را با خود درگیر نکند<ref>غلامرضا مصور رحمانی، کهنه سرباز: خاطرات سیاسی و نظامی غلامرضا مصور رحمانی، تهران: رسا، ۱۳۶۶،ص۳۶۳</ref> | کاشانی بعد از کودتا تصمیم گرفت از [[ایران]] به خارج از کشور، مسافرت کند. یکی از نزدیکان وی اعلام نمود که آیتالله از قبل، قصد مسافرت خارج داشتهاند یا در گوشهای از شهرستانها، دور از مبارزات سیاسی استراحت نمایند<ref>روزنامه اطلاعات، ۳/۶/۱۳۳۲</ref>. مسافرت خارج مهیا نشد و کاشانی به اطراف تهران مسافرت کرده و سپس برای ۱ محرم ۲۱ شهریور وارد تهران شد و در خانه خود، مجلس روضهخوانی برقرار کرد<ref>روزنامه اطلاعات ۲۱/۶/۱۳۳۲</ref>. شاه نیز پس از کودتا سعی کرد آیتالله را با خود درگیر نکند<ref>غلامرضا مصور رحمانی، کهنه سرباز: خاطرات سیاسی و نظامی غلامرضا مصور رحمانی، تهران: رسا، ۱۳۶۶،ص۳۶۳</ref> زاهدی نیز سعی کرد احترام او را حفظ نماید. سه روز پس از کودتا از کاشانی وقت خواست و به دیدار وی رفت اما این رابطه طولی نکشید و چالش بین زاهدی و کاشانی آغاز شد. | ||
===اعتراض به تعطیلی مجلس هفدهم=== | === اعتراض به تعطیلی مجلس هفدهم === | ||
درگیری آیتالله کاشانی با زاهدی از تعطیلی مجلس آغاز شد. با این که زاهدی رفراندوم انحلال مجلس هفدهم را خلاف قانون اساسی میدانست بعد از به قدرت رسیدن حاضر به تجدید مجلس هفدهم نشد. آیتالله که در زمان انحلال مجلس هفدهم با مصدق به مخالفت پرداخته بود و اعلامیههایی درباره علل مخالفت خود و تحریم رفراندوم صادر کرده بود،<ref>حسین مکی، کتاب سیاه، ج ۷،ص۳۹۶۳۷۶</ref>. زمانی که زاهدی به وعده خود عمل نکرد، به مخالفت با او برخاست. مجلس هفدهم گرچه دارای تعدادی از نمایندگان درباری و سلطنتطلب بود اما دو سوم آن با نهضت ملی همراه و همسو بودند و تجدید این مجلس میتوانست مانع بسیاری از تصمیمات نادرست شاه و دولت باشد. | درگیری آیتالله کاشانی با زاهدی از تعطیلی مجلس آغاز شد. با این که زاهدی رفراندوم انحلال مجلس هفدهم را خلاف قانون اساسی میدانست بعد از به قدرت رسیدن حاضر به تجدید مجلس هفدهم نشد. آیتالله که در زمان انحلال مجلس هفدهم با مصدق به مخالفت پرداخته بود و اعلامیههایی درباره علل مخالفت خود و تحریم رفراندوم صادر کرده بود،<ref>حسین مکی، کتاب سیاه، ج ۷،ص۳۹۶۳۷۶</ref>. زمانی که زاهدی به وعده خود عمل نکرد، به مخالفت با او برخاست. مجلس هفدهم گرچه دارای تعدادی از نمایندگان درباری و سلطنتطلب بود اما دو سوم آن با نهضت ملی همراه و همسو بودند و تجدید این مجلس میتوانست مانع بسیاری از تصمیمات نادرست شاه و دولت باشد. | ||
===انتخابات مجلس هیجدهم=== | === انتخابات مجلس هیجدهم === | ||
اوج تعارض آیتالله کاشانی با زاهدی، بر سر انتخابات دوره هجدهم بود. دولت زاهدی تصمیم داشت تا با انتخابات افراد دلخواه، تصمیمات پشت پرده با بیگانگان، یعنی حل مسأله نفت را عملی نماید. آیتالله کاشانی با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به زاهدی، اعلام نمود: «دستگاه دولت مشغول تهیه مقدماتی است که انتخابات دوره هجدهم را به طور فرمایشی و لیستی انجام دهد... اگر دولت بخواهد دخالت کند مواجه با مقاومت شدید مردم غیور تهران خواهد شد.»<ref>مجموعهای از مکتوبات، سخنرانیها و پیامهای ایت الله کاشانی، گردآورنده: محمد دهنوی، تهران: | اوج تعارض آیتالله کاشانی با زاهدی، بر سر انتخابات دوره هجدهم بود. دولت زاهدی تصمیم داشت تا با انتخابات افراد دلخواه، تصمیمات پشت پرده با بیگانگان، یعنی حل مسأله نفت را عملی نماید. آیتالله کاشانی با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به زاهدی، اعلام نمود: «دستگاه دولت مشغول تهیه مقدماتی است که انتخابات دوره هجدهم را به طور فرمایشی و لیستی انجام دهد... اگر دولت بخواهد دخالت کند مواجه با مقاومت شدید مردم غیور تهران خواهد شد.»<ref>مجموعهای از مکتوبات، سخنرانیها و پیامهای ایت الله کاشانی، گردآورنده: محمد دهنوی، تهران: چاپخش، ۱۳۶۲، ج ۴،ص۱۰۸</ref> آیتالله زمانی که تذکرات خود را مؤثر ندید، اعلامیهای با لحن تند صادر کرد و گفت: | ||
«من تذکرات خودم را در مورد تجدید رابطه با انگلستان و مسأله نفت و ستمهایی که به حقوق مردم و سلب آزادی و اختناق مطبوعات از طرف دولت وارد آمده دادهام، معالاسف مشاهده میشود که هیچ وقت وضعیات مملکت تا این اندازه اسفانگیز و دلخراش نبوده و آزادی جز برای عمال انگلیس نیست. مطبوعات و نشریات ملی امکان هیچ گونه اظهار عقیده و بیان حقایق را ندارند... بسیاری از ملیون و آزادیخواهان متدین در زندان ما به سر میبرند...»<ref> | «من تذکرات خودم را در مورد تجدید رابطه با انگلستان و مسأله نفت و ستمهایی که به حقوق مردم و سلب آزادی و اختناق مطبوعات از طرف دولت وارد آمده دادهام، معالاسف مشاهده میشود که هیچ وقت وضعیات مملکت تا این اندازه اسفانگیز و دلخراش نبوده و آزادی جز برای عمال انگلیس نیست. مطبوعات و نشریات ملی امکان هیچ گونه اظهار عقیده و بیان حقایق را ندارند... بسیاری از ملیون و آزادیخواهان متدین در زندان ما به سر میبرند...»<ref>همان، ص۱۱۱۲-۱۱۳</ref> | ||
===نامه به دبیرکل سازمان ملل=== | === نامه به دبیرکل سازمان ملل === | ||
آیتالله کاشانی در بهمن ۱۳۳۲ نامهای به دبیرکل سازمان ملل نوشت و از اختناق شدید و محدود کردن آزادی و سانسور شدید و انتخابات فرمایشی به شدت انتقاد کرد و دولت را متهم کرد که به اعمال ضد انسانی و کشتار مردم آزادیخواه و دانشجویان بیگناه دانشگاه و کارگران آبادان و حبس و تبعید مخالفین و ضرب و شتم معترضین مبادرت کرده است<ref> | آیتالله کاشانی در بهمن ۱۳۳۲ نامهای به دبیرکل سازمان ملل نوشت و از اختناق شدید و محدود کردن آزادی و سانسور شدید و انتخابات فرمایشی به شدت انتقاد کرد و دولت را متهم کرد که به اعمال ضد انسانی و کشتار مردم آزادیخواه و دانشجویان بیگناه دانشگاه و کارگران آبادان و حبس و تبعید مخالفین و ضرب و شتم معترضین مبادرت کرده است<ref>همان، ص۱۱۴-۱۱۷</ref>. | ||
===نامه به شاه=== | === نامه به شاه === | ||
کاشانی نامهای نیز با عنوان «اعلیحضرت شاه!» به [[محمدرضاشاه پهلوی]] فرستاد و ضمن غیرقانونی بودن اقدامات دولت در مورد نفت و انتخابات، شاه را مورد سرزنش قرار داد و اعلام کرد: | کاشانی نامهای نیز با عنوان «اعلیحضرت شاه!» به [[محمدرضاشاه پهلوی]] فرستاد و ضمن غیرقانونی بودن اقدامات دولت در مورد نفت و انتخابات، شاه را مورد سرزنش قرار داد و اعلام کرد: | ||
«مسئولیت این اقداماتی که از طرف دولت صورت گرفت متوجه شخص اعلیحضرت است، زیرا در شرایط فعلی که مجلس وجود ندارد، رئیس دولت، مأمور شخص اعلیحضرت است»<ref> | «مسئولیت این اقداماتی که از طرف دولت صورت گرفت متوجه شخص اعلیحضرت است، زیرا در شرایط فعلی که مجلس وجود ندارد، رئیس دولت، مأمور شخص اعلیحضرت است»<ref>همان، ص۱۲۲</ref>. | ||
این نامه موجب عصبانیت دربار و دولت شد و سخنگوی دولت برای تحقیر وی از آیتالله کاشانی به نام «سیدکاشی» نام برد<ref> | این نامه موجب عصبانیت دربار و دولت شد و سخنگوی دولت برای تحقیر وی از آیتالله کاشانی به نام «سیدکاشی» نام برد<ref>همان، ص۱۲۱</ref>. | ||
=درگذشت= | =درگذشت= | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
[[رده: عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده: عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] | ||
[[رده:پیشگامان تقریب مذاهب]] | [[رده:پیشگامان تقریب مذاهب]] |